eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۸۴ ✔️نکته ها 1- عمرو عاص کیست؟ همه ما با نام این مرد آشنا هستیم و هرکس گوشه اى ا
📝شرح و تفسیر خطبه۸۴ ♨️نکوهش عمرو بن عاص ↩️او مردى بسيار باهوش بود و هشيارى او در ميان مردم، زبانزد بود، هر چند تمام قدرت فکرى خود را در شيطنت بکار گرفت و همانطور که سابقاً هم نقل کرديم، در هنگام مرگ به شدّت اظهار پشيمانى مى کرد; که چرا دينم را به دنياى معاويه فروختم. بعضى گفته اند: او در زمان جاهليّت به شجاعت معروف بود، هر چند در جنگ «صفّين» در برابر على(عليه السلام) به قدرى مرعوب شد که براى نجات جان خود تنها راه را، پناه بردن به عورت خود دانست; پيراهن خود را کنار زد و عورت خود را نمايان ساخت، زيرا مى دانست على(عليه السلام) بزرگوار است و در چنين شرائطى از او چشم مى پوشد و بر مى گردد. مرحوم «علاّمه امينى(رحمه الله)» در شرح حال «عمرو بن عاص» مى گويد: «ما هيچ ترديدى نداريم که او هرگز اسلام و ايمان را نپذيرفته بود; بلکه هنگامى که براى کشتن «جعفر بن ابى طالب» و يارانش به «حبشه» رفت و از يک سو خبرهاى تازه اى از پيشرفت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در حجاز به گوش او رسيد و از سوى ديگر حمايت صريح «نجاشى» را نسبت به مسلمانان «حبشه» مشاهده کرد، به ظاهر اسلام آورد و هنگامى که به حجاز بازگشت، منافقانه در ميان مسلمانان مى زيست، به اين اميد که به مقامى برسد و سخن اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره او (و امثال او) کاملاً صادق است; مى فرمايد: «وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، مَا أَسْلَمُوا وَلکِنِ اسْتَسْلَمُوا، وَ أَسَرُّواالْکُفْرَ، فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً، رَجَعُوا إِلَى عَدَاوَتِهِمْ مِنَّا; به خدا سوگند! آنها هرگز مسلمان نشدند بلکه اظهار اسلام کردند و کفر را در باطن، پنهان ساختند و هنگامى که يارانى پيدا کردند (کفر درونى خود را آشکار نمودند و) به دشمنى با ما (خاندان پيامبر) بازگشتند». او براى رسيدن به مقصد خود، يعنى: ابراز دشمنى و عداوت با على(عليه السلام) از هيچ چيز ابانداشت. مى گويند: «روزى به «عايشه» گفت: «اى کاش در روز جنگ «جمل» کشته شده بودى!» «عايشه» (تعجّب کرد و) گفت: «وَ لِمَ لاَ أَباً لَکَ; چرا؟ اى بى پدر!» «عمرو» گفت: «تو به مرگ الهى مى مردى و داخل بهشت مى شدى! و ما (بعد از مسئله پيراهن عثمان) مرگ تو را، بزرگترين وسيله براى مذمّت «علىّ بن أبى طالب» قرار مى داديم». اگر بخواهيم تمام جوانب زندگى تاريک و پر از مکر و فسون و جنايت «عمرو» را شرح دهيم، سخن به درازا مى کشد; لذا با بيان يک نکته تاريخى ديگر، اين بحث را پايان مى دهيم: «ابن ابى الحديد» در شرح خطبه مورد بحث مى گويد: «عمرو بن عاص، از کسانى بود که در «مکّه» پيامبر را آزار و دشنام مى داد و در مسير او سنگ مى ريخت تا آسيبى به پيامبر برسد، زيرا آن حضرت در شب هاى تاريک از منزل بيرون مى آمد و طواف کعبه مى کرد و «عمرو بن عاص» يکى از کسانى بود که هنگامى که «زينب» دختر «رسول اللّه» به قصد هجرت به «مدينه»، از «مکّه» خارج شد، به تعقيب او پرداختند و او را چنان تهديد کردند و ترساندند، که جنين خود را ساقط کرد; هنگامى که اين سخن به گوش پيامبر رسيد، بسيار ناراحت شد و تمام آن گروه را لعن و نفرين کرد.» 2- مزاح و شوخ طبعى از ديدگاه اسلام شکّى نيست که روح انسان در مشکلات زندگى، زنگار مى گيرد و اگر از طريق تفريح و سخنان زيبا و لطيف، صيقل نيابد، فعّاليت هاى آينده براى انسان مشکل مى شود; به همين دليل، عقل و منطق و فطرت، ايجاب مى کند که انسان، گه گاه مسايل خشک و پرزحمت و جدّى را رها کند و به مزاح و لطائف رو بياورد و اگر اين کار در حدّ اعتدال صورت گيرد، نه تنها نکوهيده نيست، بلکه بسيار پسنديده و گاهى لازم و واجب مى شود و بخشى از مسئله حسن خلق و گشاده رويى و اخلاق فاضله محسوب مى شود. از سيره پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و امامان و بزرگان دين، - بلکه همه عقلا نيز- استفاده مى شود که آنها در عمل، در طول زندگى خود، مزاح را به طور معتدل داشتند. ولى بى ترديد، اگر اين کار از حدّ اعتدال خارج شود و يا آميخته با گناه و غيبت و سُخريّه و استهزا گردد و وسيله انتقامجويى و آبروريزى شود و کينه هايى را که انسان نمى تواند با کلمات جدّى، اظهار کند، از طريق شوخى ابراز نمايد، يکى از بدترين رذايل اخلاقى و صفات نکوهيده خواهد بود. اگر مى بينيم در منابع اسلامى از مزاح گاهى به عنوان يک فضيلت و گاه به عنوان يک صفت رذيله ياد شده، اشاره به اين دو جنبه است. براى تکميل اين بحث، به سراغ روايات اسلامى مى رويم و گلچينى از آن را به صورت فشرده از نظر مى گذرانيم: 1- در حديثى از امام کاظم(عليه السلام) مى خوانيم که يکى از يارانش سؤال کرد: «گاهى در ميان مردم سخنانى ردّ و بدل مى شود و مزاح مى کنند و مى خندند (اشکالى دارد؟) امام(عليه السلام) فرمود: ↩️ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ امام حسین علیه السلام: پنج چیز است که اگر در انسان نباشد، در او بهره زیادی نخواهد بود. ۱- عقل ۲- دین ۳- ادب ۴- حیا ۵- خوش اخلاقی 📙 حياة الامام الحسين عليه السلام، ج 1، ص 181 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فلسفه سلام دادن به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چیست؟ چه فایده‌ای دارد؟ 🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هشتاد و هفتم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﺑﻠﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺺ ﻭ ﺗ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هشتاد و هشتم 🔷واقعه غدیرخم ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺻﻮﺭﻱ ﺑﺮ ﺳﺮﻳﺮ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺗﻜﻴﻪ ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ ﻣﻠﺖ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﺭﻭﺯ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﺴﺮﺕ ﻭ ﻋﻴﺪ ﻣﻴﮕﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁﻥ ﭼﺮﺍﻏﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺟﺸﻦ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻭ ﻣﺤﺎﻓﻞ ﻣﺠﺘﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﻄﺒﺎﺀ ﻭ ﺍﺩﺑﺎﺀ ﺑﺎﻳﺮﺍﺩ ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻭ ﺳﺮﻭﺩﻥ ﻣﺪﺍﻳﺢ ﻭ ﻗﺼﺎﺋﺪ ﻣﻴﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﻬﺎﻱ ﻧﻌﻤﺖ ﻣﻴﮕﺴﺘﺮﺍﻧﻨﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺮﻩ ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻗﻮﻡ ﻭ ﻣﻠﺘﻲ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻈﻤﺎﻱ ﺩﻳﻦ ﺗﺤﻘﻖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻨﺎﻡ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺣﻲ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻭ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﺑﺎﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺳﺰﻭﺍﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﻋﻴﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺠﻠﻞ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﺟﺸﻦ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ ﮔﺮﺩﺩ، ﻭ ﺑﺎﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺯ ﺍﻋﻴﺎﺩ ﺩﻳﻨﻲ ﺍﺳﺖ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﺍ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻀﺎﻓﺎ ﺑﺮ ﺍﺟﺮﺍﺀ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﺴﺮﺕ ﺍﻣﻮﺭﻱ ﻧﻴﺰ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺮﺏ ﺑﺪﺭﮔﺎﻩ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻤﻞ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﺑﻮﻇﺎﺋﻒ ﻭ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﻧﻴﺰ ﻭﺍﻗﻒ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ. ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻭ ﺍﻣﻮﺭﻳﻜﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺣﺎﺿﺮﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻤﻊ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻴﺨﻴﻦ (ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ- ﻭ ﻋﻤﺮ) ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻗﺮﻳﺶ ﻭ ﻭﺟﻮﻩ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺯﻭﺟﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻨﺼﺐ ﻋﺎﻟﻲ ﻭ ﺣﻆ ﻭﺍﻓﺮﻳﻜﻪ ﺑﺴﺒﺐ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻛﺒﺮﻱ ﻭ ﺍﺭﻳﻜﻪ ﺍﻣﺮ ﻭ ﻧﻬﻲ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺧﺪﺍ ﺍﺣﺮﺍﺯ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺵ ﮔﻮﻳﻨﺪ. ↩️ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ ۚ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ خداوند شما را آفرید. سپس شما را مى میراند. بعضى از شما به نامطلوب ترین (مراحل) عمر مى رسند، که بعد از آگاهى، چیزى نمى دانند (و همه چیز را فراموش مى کنند). خداونددانا و تواناست. (نحل/۷۰) * وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ ۚ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَىٰ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ ۚ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ خداوند بعضى از شما را بر بعضى دیگر از نظر روزى برترى داد (چرا که تلاشهایتان متفاوت است). ولى کسانى که برترى داده شده اند، حاضر نیستند از روزى خود به بردگانشان بدهند تا همگى در آن مساوى گردند. آیا آنان نعمت خدا را انکار مى نمایند (که شکر او را ادا نمى کنند)؟! (نحل/۷۱) * وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرارداد. و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه هایى به وجود آورد. و از نعمت هاى پاکیزه به شما روزى داد. آیا به باطل ایمان مى آورند، و نعمت خدا را انکار مى کنند؟! (نحل/۷۲) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۶۸و۶۹ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ۸ ـ زندگى عجیب زنبو
تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۷۰ الی ۷۲ 🌧سرچشمه تفاوت روزیها از آنجا که در آیات گذشته، بخشى از نعمتهاى مهم الهى و مواهب گوناگونى که در جهان گیاهان و حیوانات آفریده شده است، بیان گردید، تا از این راه مردم به آفریننده این همه نعمتها و نظام دقیق آنها آشنا شوند، آیات مورد بحث، از طریق دیگرى مسأله اثبات خالق یکتا را تعقیب مى کند و آن، از طریق دگرگونى و تغییرات نعمتها است که از اختیار انسان بیرون است و نشان مى دهد از ناحیه دیگرى مقدر مى شود. نخست، مى گوید: خداوند شما را آفرید (وَ اللّهُ خَلَقَکُمْ). سپس روح شما را مى گیرد و مرگتان فرا مى رسد (ثُمَّ یَتَوَفّاکُمْ). هم حیات از ناحیه او است، و هم مرگ، تا بدانید این شما نیستید که آفریننده مرگ و حیاتید. مقدار طول عمر شما نیز در اختیارتان نیست، بعضى در جوانى یا نزدیک به پیرى از دنیا مى روند ولى، بعضى از شما به بالاترین و بدترین سالیان عمر یعنى نهایت پیرى باز مى گردند (وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ). و نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که: بعد از علم و دانش و آگاهى چیزى نخواهد دانست و همه را به دست فراموشى مى سپارد (لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْم شَیْئاً). درست مانند آغاز عمر و سنین کودکى که یکپارچه نسیان بود و فراموشکارى و ناآگاهى، آرى خداوند آگاه و قادر است (إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ). همه قدرتها در اختیار او است و به هر مقدار که صلاح بداند، مى بخشد و به هر موقع که لازم ببیند مى گیرد. * * * در آیه بعد نیز ادامه مى دهد: حتى روزى هاى شما به دست شما نیست، این خداوند است که بعضى از شما را بر بعض دیگرى از نظر روزى برترى مى دهد (وَ اللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْض فِی الرِّزْقِ). اما آنها که برترى یافته اند به خاطر تنگ نظرى، حاضر نیستند از آنچه در اختیار دارند به بندگان مملوک خود بدهند و آنها را در اموال خویش شریک سازند تا آنها نیز با شما مساوى گردند (فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ). بعضى از مفسران، احتمال داده اند: این جمله اشاره به پاره اى از اعمال احمقانه مشرکان باشد که، براى بتها و آلهه خود، سهمى از چهارپایان و کشت و زرع خود قائل بودند، در حالى که، این سنگ و چوبهاى بى ارزش کمترین نقشى در زندگى آنها نداشتند، ولى، حاضر نبودند همان را در اختیار بردگان بیچاره اى بگذارند که شب و روز به آنها خدمت مى کردند. * * * آیا ایجاد تفاوت با عدالت سازگار است؟ در اینجا این سؤال پیش مى آید: آیا ایجاد تفاوت و اختلاف، از نظر رزق و روزى در میان مردم با اصول عدالت پروردگار، و مساواتى که باید بر نظام جوامع بشرى حاکم باشد، سازگار است؟ در پاسخ این سؤال باید به دو نکته دقیقاً توجه داشت: ۱ ـ بدون شک اختلافى که در میان انسانها از نظر بهره هاى مادى و درآمدها وجود دارد قسمت مهمش مربوط به تفاوت استعدادهاى آنها است، این تفاوت استعدادهاى جسمانى و روحانى، که سرچشمه تفاوت در کمیت و کیفیت فعالیتهاى اقتصادى مى شود بهره بعضى را بیشتر، و در آمد بعضى را کمتر مى کند. البته، تردیدى نیست: گاهى حوادثى که از نظر ما صرفاً جنبه تصادف دارد، سبب مى شود: بعضى به مواهب بیشترى دست یابند، ولى اینها را مى توان امور استثنائى شمرد، آنچه پایه و ضابطه اصلى در غالب موارد است، همان تفاوت در کمیت یا کیفیت تلاشها است ـ البته موضوع بحث ما یک جامعه سالم و خالى از استثمار و بهره کشیهاى ظالمانه است، نه جوامع منحرف که از قوانین آفرینش و نظام انسان برکنارند ـ . حتى کسانى را که گاهى ما آنها را انسانهاى بى دست و پا و بى عرضه اى مى پنداریم و از این که: در آمدهاى قابل ملاحظه اى دارند تعجب مى کنیم، اگر با دقت بیشترى در جسم و روان و اخلاق آنها بنگریم و قضاوتهائى که از مطالعات سطحى سرچشمه مى گیرد، دور بیفکنیم، خواهیم دید: آنها غالباً نقطه قوتى داشته اند که به جائى رسیده اند (باز تکرار مى کنیم موضوع بحث ما جامعه سالمى است که از استثمار دور باشد). به هر حال، این تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهائى سرچشمه مى گیرد که آن هم نیز از مواهب الهى است، ممکن است در پاره اى از موارد اکتسابى باشد ولى در پاره اى از موارد نیز قطعاً غیر اکتسابى است، بنابراین، حتى در یک جامعه سالم از نظر اقتصادى نیز تفاوت در آمدها غیر قابل انکار است، مگر این که: بتوانیم انسانهاى قالبى همشکل، همرنگ و هم استعداد بسازیم که هیچگونه تفاوتى با هم نداشته باشند و تازه اول درد سر و مشکلات است!. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ثواب آشتی با امام زمان علیه السلام❗ امام سجاد علیه السلام فرمودند : خداوند به موسی علیه السلام فرمود اگر میخواهی عبادت صد سال که روز هایش را روزه بداری و شب هایش نماز به پا داری در نامه عملت ثبت شود مردم را با امام زمانشان آشنا کن❗ بحارالانوار ج۲ص۴ 🌹🌼خدایا بحق حضرت زهرا سلام الله علیها ما را از زمینه سازان ظهور امام زمان علیه‌السلام قرار بده . الهی آمین🤲 🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هشتاد و هشتم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺻﻮﺭﻱ ﺑﺮ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هشتاد و نهم 🔷واقعه غدیرخم ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﻃﺒﺮﻱ- ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ- ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ (ﺍﻟﻮﻟﺎﻳﻪ) ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺭﺍ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﻛﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ 92- 89 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻱ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ: ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺑﺴﺘﻴﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﻤﻴﻢ ﻗﻠﺐ ﻭ ﻋﻬﺪ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﻌﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ، ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻴﻌﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻭ ﻛﺴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﻭ ﺑﺠﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺮﻩ ﻣﻘﺪﺱ ﺭﻭﺵ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﻳﺮﻳﻢ ﻭ ﺗﻮ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺣﻴﺚ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ، ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺸﻤﺎ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻭ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮ ﻋﻠﻲ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﺑﻔﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ: ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻟﺬﻱ ﻫﺪﺍﻧﺎ ﻟﻬﺬﺍ ﻭ ﻣﺎ ﻛﻨﺎ ﻟﻨﻬﺘﺪﻱ ﻟﻮ ﻟﺎ ﺍﻥ ﻫﺪﺍﻧﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺮ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺁﻫﻨﮕﻲ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﺪ ﻭ ﻣﻴﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﻴﺎﻧﺖ ﻫﺮ ﺧﺎﺋﻦ ﻭﺍﻗﻒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﺲ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻨﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺰﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﺋﻲ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺧﺪﺍﻱ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭ ﺑﻄﺮﻑ ﺭﺳﻮﻟﺨﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﺘﺎﻓﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻔﺘﻨﺪ: " ﺳﻤﻌﻨﺎ ﻭ ﺍﻃﻌﻨﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻣﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﻪ ﺑﻘﻠﻮﺑﻨﺎ " ﻳﻌﻨﻲ: ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺍﺯ ﺻﻤﻴﻢ ﻗﻠﺐ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻭ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﭙﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪﻧﺪ، ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻭ ﻃﻠﺤﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺎ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻬﺎﺟﺮﻳﻦ ﻭ ﺍﻧﺼﺎﺭ، ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻋﺸﺎﺀ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻣﺮ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻃﺒﺮﻱ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ (ﺧﻠﻴﻠﻲ) ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﻣﻨﺎﻗﺐ ﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 411 ﺩﺭ ﻗﺎﻫﺮﻩ ﺗﺎﻟﻴﻒ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ (ﺍﻣﺮ ﺑﭙﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﻴﻌﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺷﺘﺎﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﺪﻝ ﻭ ﺑﺰﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺠﻤﻴﻊ ﺟﻮﺍﺭﺡ ﻭ ﺍﻋﻀﺎﺀ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﻳﻢ ﺳﭙﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ‌ﻫﺎﻱ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺼﺎﻓﺤﻪ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻓﻜﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺍﺩ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﻭ ﻃﻠﺤﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻬﺎﺟﺮﻳﻦ ﻭ ﺳﺎﺋﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻭ ﻣﺮﺍﺗﺒﺸﺎﻥ، ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ ﺩﺭ ﻳﻜﻮﻗﺖ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻋﺸﺎﺀ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﻣﺮ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﻴﻌﺖ ﻫﺮ ﺩﺳﺘﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻣﻴﻔﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻟﺬﻱ ﻓﻀﻠﻨﺎ ﻋﻠﻲ ﺟﻤﻴﻊ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﻣﺼﺎﻓﺤﻪ ﺳﻨﺖ ﺟﺎﺭﻳﻪ ﻭ ﺭﺳﻢ ﻣﺘﺪﺍﻭﻟﻲ ﮔﺸﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻜﺎﺭ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺫﻱ ﺣﻖ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۷۰ الی ۷۲ 🌧سرچشمه تفاوت روزیها از آنجا که در آیات گذشته، بخشى از نعمته
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات۷۰ تا ۷۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ۲ ـ بدن یک انسان، یا اندام یک درخت، یا یک بوته گل را در نظر بگیرید، آیا امکان دارد این ساختمانِ موزون با تساوى میان اعضاء و اندامها از هر نظر پیدا شود؟ آیا قدرت مقاومت و استعداد ریشه درختان مى تواند با گلبرگهاى لطیف شکوفه ها، و استخوان پاشنه پا با پرده هاى ظریف شبکیه چشم از هر نظر یکسان باشد؟ و اگر ما بتوانیم آنها را یکسان کنیم آیا فکر مى کنید کار صحیحى انجام داده ایم؟! اگر از شعارهاى کاذب و خالى از شعور بگذریم، فرض کنید ما یک روز بتوانیم همان انسانها قالبى و خیالى از هر نظر را بسازیم و کره زمین را از پنج هزار میلیون نفر انسان هم شکل، هم قواره، هم ذوق، هم فکر و همسان از هر نظر، درست مانند سیگارهائى که به یک کارخانه سفارش داده اند، پر کنیم. آیا آن روز زندگى خوبى نصیب انسانها خواهد شد؟ مسلماً نه، جهنمى پیدا مى شود که همه، در آن در زحمت خواهند بود، همه، به یکسو حرکت مى کنند، همه، یک چیز مى خواهند، همه، یک پست مى طلبند، همه، یک نوع غذا را دوست دارند، و همه، مى خواهند یک کار واحد انجام دهند. بدیهى است، خیلى زود، عمر چنین زندگى پایان مى یابد و به فرض باقى بماند زندگى خسته کننده بى روح و یکنواختى خواهد بود که چندان تفاوتى با مرگ ندارد. بنابراین، وجود تفاوت در استعدادها و آنچه لازمه این تفاوت است، براى حفظ نظام جامعه و حتى براى پرورش استعدادهاى مختلف، نهایت لزوم را دارد، و شعارهاى کاذب هرگز نمى تواند جلو این واقعیت را بگیرد. اما مبادا این سخن را چنین تفسیر کنید که: ما جامعه طبقاتى و نظام استثمار و استعمار را با این سخن مى پذیریم، نه، هرگز، منظور، تفاوتهاى طبیعى است و نه مصنوعى، تفاوتهائى است که در عین حال، مکمل یکدیگر و معاون یکدیگر بوده باشند، نه سدّى بر سر راه پیشرفت یکدیگر ایجاد کنند و به تجاوز و تعدى بپردازند. اختلاف طبقاتى (توجه داشته باشید منظور از طبقات همان مفهوم اصطلاحى آن، یعنى طبقه استثمار کننده و استثمار شونده است) هرگز موافق نظام آفرینش نیست، آنچه موافق و هماهنگ نظام آفرینش است، تفاوت استعدادها و تلاشها و کوششها است و میان این دو از زمین تا آسمان فرق است (دقت کنید). و به تعبیر دیگر، تفاوت استعدادها باید در مسیر سازنده به کار افتد، درست مانند تفاوت ساختمان اعضاء یک بدن، یا اندام یک گل، آنها در عین تفاوت معاون یکدیگرند، نه مزاحم یکدیگر. کوتاه سخن این که: نباید تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ایجاد جامعه طبقاتى گردد. و به همین دلیل در پایان آیه مورد بحث، مى فرماید: آیا آنها نعمت خدا را انکار مى کنند (أَ فَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ). اشاره به این که: این تفاوتها در صورت طبیعى اش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خدا است که براى حفظ نظام مجتمع بشرى ایجاد شده است. * * * آخرین آیه مورد بحث که مانند دو آیه گذشته با کلمه اللّه شروع مى شود، و بیانگر نعمتهاى خداوند است، اشاره به مواهب او از نظر نیروهاى انسانى و معاونان و کمک کاران، و همچنین روزیهاى پاکیزه، مى کند، و این حلقه هاى سه گانه نعمت را که در این سه آیه ذکر شده، تکمیل مى نماید. یعنى از نظام حیات و مرگ، شروع کرده، آن گاه تفاوت روزى ها و استعدادها را که نظام تنوع زندگى است بیان مى کند، و با آیه مورد بحث که ناظر به نظام تکثیر مثل بشر، و روزى هاى پاکیزه است پایان مى گیرد. مى گوید: خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد (وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً). همسرانى که هم مایه آرامش روح و جسمند و هم سبب بقاء نسل. لذا بلافاصله اضافه مى کند: و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه ها قرار داد (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً). حَفَدَة جمع حافد در اصل به معنى کسى است که بدون انتظار پاداش، با سرعت همکارى مى کند، ولى در آیه مورد بحث، به عقیده بسیارى از مفسران، منظور نوه ها است و بعضى خصوص نوه هاى دخترى را گفته اند. بعضى دیگر معتقدند: بَنِین به فرزندان کوچک گفته مى شود و حَفَدَه به فرزندان بزرگ که مى توانند کمک و همکارى کنند. و بعضى آن را هرگونه معاون و کمک کار را اعم از فرزندان و غیر فرزندان دانسته اند. ولى معنى اول یعنى نوه ها در اینجا از همه، نزدیکتر به نظر مى رسد، هر چند مفهوم حَفَدَة در اصل، ـ چنانکه گفتیم ـ وسیع است. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر خطبه۸۴ ♨️نکوهش عمرو بن عاص ↩️او مردى بسيار باهوش بود و هشيارى او در ميان مردم، زبانزد
🔺شرح و تفسیر خطبه ۸۴ «لاَ بَأْسَ مَا لَمْ يَکُنْ; مانعى ندارد مادامى که نباشد (اشاره به اينکه به گناه آلوده نشود)...» سپس فرمود: «إنَّ رَسُولَ اللّهِ کَانَ يَأْتِيهِ الاَْعْرَابِىُّ، فَيُهْدِي لَهُ الْهَدِيَّةَ ثُمَّ يَقُولُ مَکَانَهُ: أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِيَّتِنَا! فَيَضْحَکُ رَسُولُ اللّهِ; وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ، يَقُولُ: مَا فَعَلَ الاَْعْرَابِىُّ؟ لَيْتَهُ أَتَانَا; رسول خدا(صلى الله عليه وآله) گاه، مرد عربى نزد او مى آمد و هديّه اى به او مى داد، سپس عرض مى کرد: «پول هديه را محبّت فرمائيد» و رسول خدا مى خنديد و گاه هنگامى که غمگين مى شد، مى فرمود: اعرابى کجاست؟ اى کاش مى آمد (و سرورى در دل غمديده ما وارد مى کرد).» 2- در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم که فرمود: «أَلْمُؤْمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ، وَ الْمُنَافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ; مؤمن شوخ و مزّاح است و منافق تُرشرو و خشمگين است». 3- در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم که فرمود: «مَا مِنْ مُؤْمِن إلاَّ وَ فِيهِ دُعَابَةٌ; قُلْتُ: وَ مَا الدُّعَابَةُ؟ قَالَ: الْمِزَاحُ; در هر مؤمنى دعابه است; راوى مى گويد: پرسيدم: دعابه چيست؟ فرمود: مزاح است». 4- حتّى در روايات مى خوانيم که خود پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مزاح مى کردند; از جمله در حديث معروفى آمده است که: «پيرزنى از طائفه انصار خدمت پيامبر آمد و از حضرت تقاضا کرد که براى او دعا کند تا اهل بهشت باشد; پيغمبر فرمود: «پيرزنان وارد بهشت نمى شوند!» فرياد پيرزن بلند شد. پيامبر تبسّمى فرمود و اين آيه را تلاوت کرد: «إنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً* فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَاراً; ما به آنها آفرينش جديدى بخشيديم و آنها را دوشيزه قرار داديم» (پيرزن خوشحال شد).» و روايات ديگر... . در عين حال، رواياتى در نکوهش مزاح آمده است که تعداد آنها نيز کم نيست. از جمله در حديثى از على(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمِزَاحُ يُورِثُ الضَّغَائِنَ; مزاح سبب کينه و عداوت است». و در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: لِکُلِّ شَيْء بَذْرٌ و بَذْرُ الْعَدَاوَةِ الْمِزَاحُ; هر چيزى بذرى دارد و بذر دشمنى مزاح است». و در تعبيرات ديگرى آمده است که: «مزاح عقل را کم مى کند و آفت هيبت و ابّهت انسان، و دشمن کوچک است.» و نيز از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «لاَيَبْلُغُ الْعَبْدُ صَرِيحَ الاِْيمَانِ حَتَّى يَدَعَ الْمِزَاحَ وَ الْکِذْبَ; بنده خدا به ايمان خالص نمى رسد، مگر زمانى که مزاح و دروغ را کنار بگذارد». روشن است که اين دو گروه از روايات، کمترين منافاتى با يکديگر ندارند; چرا که گروه اوّل، از اصل مزاح سخن مى گويد و گروه دوم از افراط و بى بند و بارى در آن; يا به تعبير ديگر: گروه اوّل ناظر به مزاح هاى سنجيده و خالى از هر گونه غرض و مرض و آزار و کينه توزى است و گروه دوّم، ناظر به مزاح هاى آلوده به گناه است. شاهد اين سخن حديثى است که از رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) نقل شده است; فرمود: «إِنِّي أَمْزَحُ وَ لاَأَقُولُ إِلاَّ حَقًّا; من مزاح مى کنم، ولى جز حق نمى گويم». شاهد ديگر اينکه در بسيارى از روايات، «کثرت مزاح» به عنوان يک کار نکوهيده ذکر شده است. در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «کَثْرَةُ الْمِزَاحِ تُذْهِبُ الْبَهَاءَ وَ تُوجِبُ الشَّحْنَاءَ; کثرت مزاح وقار انسان را مى برد و سبب عداوت و دشمنى مى شود». در بعضى از روايات تعبير به «افراط در مزاح» شده است. از مجموع روايات بالا - که بسيارى از آنها از على(عليه السلام) نقل شده- به خوبى مى توان دريافت که اگر آن حضرت گاه شوخى و مزاح مى فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى شود که انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق العاده اخلاقى بود; ولى دشمن کينه توز و بى منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى کند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى سازد و نمونه آن، همان است که در اين خطبه آمده است. امام(عليه السلام) در واقع «کثرت مزاح» را در اين خطبه از خود نفى مى کند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، که مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «هر کس عالمی را گرامی بدارد، مرا گرامی داشته است و هر کس مرا گرامی بدارد خدا را گرامی داشته و هر کس خدا را گرامی بدارد، پایان کارش بهشت است.» 📘مفاتیح الحیاة ص ۳۵۲ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا