قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش دوم ⛔️ خداوند اتمام حجت کرده در ادامه سخن، امام(عليه السلام) هشدار سومى ب
📝 شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش دوم
💡بيانگر همه چيز!
↩️در بخش گذشته از اين خطبه، اشاره اى به مسأله اتمام حجّت الهى نسبت به بندگان آمده بود. امام(عليه السلام) در اين بخش، آن را به صورت گسترده، بيان مى کند و شرح مى دهد; مى فرمايد: «خداوند کتاب (قرآن) را بر شما نازل کرده است، که بيانگر همه چيز است (و تمام امورى که به سعادت و نجات انسانها مربوط است، در آن بيان شده است) و پيامبرش را، آن مقدار در ميان شما عمر داده که براى او و شما، آيينى که مورد رضاى اوست و در کتاب آسمانى اش نازل کرده، کامل نمايد» (وَ أَنْزَلَ عَلَيْکُمُ «الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْء» وَ عَمَّرَ فِيکُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً، حَتَّى أَکْمَلَ لَهُ وَ لَکُمْ - فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ کِتَابِهِ- دِينَهُ الَّذِي رَضِىَ لِنَفْسِهِ).
آرى، هم کتاب آسمانى جامعى نازل کرد که تمام معارف الهيّه و برنامه هاى سازنده معنوى و مادّى در تمام امور زندگى انسانها را در بر دارد; همان گونه که در آيه 89 سوره «نحل» مى فرمايد: «وَ نَزَّلْنَا عَلَيْکَ الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَىْء وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمينَ; و ما اين کتاب را بر تو نازل کرديم که بيانگر همه چيز و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.»
و هم به پيامبرش فرصت کافى داد که همه گفتنى ها را بگويد و دين و آيين خدا را کامل گرداند; همان گونه که در آيه 3 سوره «مائده» آمده است: «الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِيناً; امروز دين شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودانِ) شما پذيرفتم».
سپس براى توضيح بيشتر، انگشت روى موارد خاصّى گذارده، مى فرمايد: «خداوند با زبان پيامبر، اعمالى را که محبوب، يا ناخوش داشته، به شما رسانيده و نواهى و اوامرش را بيان کرده، و به اين ترتيب، راه عذر را بر شما بسته و حجّت را تمام نموده و اعلام خطر کرده است، و پيش از فرا رسيدن عذابِ شديد، شما را انذار نموده و بيم داده است» (وَ أَنْهَى(6) إِلَيْکُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ(7) مِنَ الاَْعْمَالِ وَ مَکَارِهَهُ، وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ، وَ أَلْقَى إِلَيْکُمُ الْمَعْذِرَةَ، وَ اتَّخَذَ عَلَيْکُمُ الْحُجَّةَ، وَ قَدَّمَ إِلَيْکُمْ بِالْوَعِيدِ، وَ أَنْذَرَکُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذَاب شَدِيد).
امام(عليه السلام) با اين تعبيرات، نشان مى دهد که با حضور قرآن و سنّت پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)و تعليماتى که از اين دو منبع سرچشمه مى گيرد، ديگر هيچ عذرى براى کسى باقى نمى ماند که بگويد: «آگاهى نداشتم» و يا «نمى دانستم» و يا «اتمام حجّت کافى نشده بود»! در واقع مصداق روشن کلام خداست که مى فرمايد: «قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ; بگو خداوند حجّت کافى دارد».(8)
✔️پی نوشت:
6. «أنهى» از مادّه «إِنهاء» به معناى اعلام و ابلاغ چيزى است و در جمله بالا نيز همين مفهوم را مى رساند و مى گويد: «خداوند بر زبان پيامبر آنچه را لازم بوده به شما اعلام و ابلاغ نموده است».
7. «مَحابّ» جمع «مُحَبّ» اسم مکان، يا مصدر ميمى است و در اينجا به معناى موارد محبّت الهى، يا محبوب هاى خداوند است و نقطه مقابل «مکاره» مى باشد.
8. سوره انعام، آيه 149.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✍امام صادق علیه السلام :
مرده بخاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او میشود ، شادمان میگردد ، همانگونه که زنده با هدیه خوشحال می گردد.
📚الفقیه، ج1،ص117
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
✅اهمیت حجاب و عفاف
🎙حجت الاسلام رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و پانزدهم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و شانزدهم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ﺗﺎﺟﮕﺬﺍﺭﻱ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺸﺮﺣﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻭﺍﺭﺩﺍﺕ ﻋﺎﻣﻪ ﻭ ﺧﺎﺻﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ، ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻘﺎﻡ ﺷﺎﻣﺦ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻬﺪ ﻧﺒﻮﻱ ﺑﺪﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﮔﺮﺩﻳﺪ... ﺍﻛﻨﻮﻥ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺳﻴﺮﻩ ﻣﻠﻮﻙ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺎﺝ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺬﻳﺮﺩ، ﺗﺎﺝ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﻓﺮﺱ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﺻﻮﺭﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺷﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺗﺎﺝﻫﺎﻱ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﻱ ﻧﻔﻴﺲ ﻭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﺠﺎﻱ ﺁﻥ ﺍﻓﺴﺮ ﺩﻳﻬﻴﻢ، ﻋﺮﺏ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ (ﻋﻤﺎﻣﻪ) ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻲﮔﺮﻓﺖ، ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﻋﺮﻑ ﻋﺮﺏ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﻗﻮﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻟﺬﺍ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﻟﻌﻤﺎﺋﻢ ﺗﻴﺠﺎﻥ ﺍﻟﻌﺮﺏ ﻳﻌﻨﻲ: ﻋﻤﺎﻣﻪﻫﺎ ﺑﻤﻨﺰﻟﻪ ﺗﺎﺝ ﻭ ﺩﻳﻬﻴﻢ ﻋﺮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻋﻲ ﻭ ﺩﻳﻠﻤﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﺼﻐﻴﺮ " ﺻﻔﺤﻪ 155 ﺻﺤﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﺎﻳﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ " ﺍﻟﻨﻬﺎﻳﻪ " ﺁﻧﺮﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺣﻨﻔﻲ ﺯﺑﻴﺪﻱ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺗﺎﺝ ﺍﻟﻌﺮﻭﺱ " ﺹ 12 ﮔﻮﻳﺪ: ﺗﺎﺝ: ﻳﻌﻨﻲ، ﺍﻛﻠﻴﻞ ﻭ ﻓﻀﻪ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ، ﻭ ﻟﻐﺖ ﺍﺧﻴﺮﻩ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ
ﺗﺸﺒﻴﻪ ﺍﺳﺖ- ﺟﻤﻊ ﺗﺎﺝ: ﺗﻴﺠﺎﻥ ﻭ ﺍﺗﻮﺍﺝ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻋﺮﺏ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺗﺎﺝ ﻣﻴﻨﺎﻣﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻟﻌﻤﺎﺋﻢ ﺗﻴﺠﺎﻥ ﺍﻟﻌﺮﺏ. ﻛﻪ ﺟﻤﻊ ﺗﺎﺝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﻠﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ، ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﻭ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﻋﻤﺎﻣﻪﻫﺎ ﺑﻤﻨﺰﻟﻪ ﺗﺎﺟﻬﺎﻱ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ؟ ﻋﺮﺏ ﺍﻛﺜﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺩﻳﻪﻫﺎ ﻭ ﺻﺤﺮﺍﻫﺎ ﺳﺮ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻧﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﻛﺎﻟﻴﻞ ﺗﺎﺟﻬﺎﻱ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﻋﺠﻢ ﺍﺳﺖ- ﻭ ﺗﻮﺟﻪ. ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺎﻭ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻧﻬﺎﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
💠 اعمال روز مباهله
🔹روز بیست وچهارم ذی الحجه بنابر مشهور روزی است که مباهله حضرت رسول با مسیحیان نجران در آن اتفاق افتاده است و نیز در این روز بود که حضرت امیرالمؤمنین (ع) در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد و آیه «انما ولیّکم الله» در شأن ايشان نازل شد.
🔻در این روز چند عمل وارد شده است:
🔸غسل
🔸روزه
🔸دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است - (دو رکعت است در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید، ده مرتبه آیة الکرسی و ده مرتبه سوره قدر خوانده می شود و بهتر است پیش از اذان ظهر خوانده شود)
🔸خواندن دعای مباهله
🔸صدقه دادن به فقرا
🔸زیارت حضرت امیرالمومنین علیه السلام
🔸خواندن زیارت جامعه کبیره
@Nahjolbalaghe2
💠 بزرگترین فضیلت امیرالمومنین علی علیه السلام در قرآن از نظر امام رضا علیه السلام
🔰قالَ اَلْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدُلُّ عَلَيْهَا اَلْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَضِيلَتُهُ فِي اَلْمُبَاهَلَةِ قَالَ اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ « فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَكَ مِنَ اَلْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اَللّٰهِ عَلَى اَلْكٰاذِبِينَ» فَدَعَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَكَانَا اِبْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فَكَانَتْ فِي هَذَا اَلْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لاَ يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِحُكْمِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
🔸روزى مأمون به حضرت رضا عليهالسلام گفت: بزرگ ترين فضيلت امیرالمؤمنین علیه السلام كه قرآن بر آن دلالت دارد، چيست؟
🔸حضرت رضا عليه السلام به او فرمود: «فضیلتی که در مباهله است.زیرا خداوند عزّوجلّ می فرماید:
🔹«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».
🔸پيامبر خدا صلى الله عليه وآله، حسن و حسين عليهماالسلام را فرا خواند. پس اين دو، پسران او حساب شدند، و فاطمه عليهاالسلام را نيز فرا خواند. که آن حضرت مصداق زنان مذکورِ او در آیه حساب شد. سپس امیرالمؤمنین عليه السلام را فرا خواند. پس به حكم خدا، امیرالمؤمنین عليه السلام، نفسِ پيامبر صلى الله عليه وآله است. از طرفى مىدانيم كه هيچ يك از مخلوقات خداوند سبحان، بزرگوارتر و برتر از پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نيست. پس لازم است كه به حكم خدا هيچ كس برتر از نفس پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نباشد».
📗بحار الأنوار ج35 ص257
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۵ تا ۹۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی و به دنبال آن به
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۵ تا ۹۷
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
در نهج البلاغه مى خوانیم: شَتّانَ ما بَیْنَ عَمَلَیْنِ: عَمَل تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَل تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ یَبْقَى أَجْرُهُ:
بسیار تفاوت دارد عملى که لذتش از میان مى رود و مسئولیتش باقى مى ماند، و عملى که درد و رنجش مى رود و اجرش باقى است .(۳)
* * *
۲ ـ برابرى مرد و زن
بى شک، زن و مرد تفاوتهائى از نظر جسم و روح دارند و به همین دلیل، در احراز پستهاى اجتماعى متفاوتند، و هر کارى از کسى ساخته است، ولى هیچ یک از اینها دلیل بر تفاوت شخصیت انسانى آنها، و یا تفاوت مقامشان در پیشگاه خدا نیست، و از این نظر هر دو کاملاً برابرند.
و به همین دلیل، معیارى که بر شخصیت و مقام معنوى آنها، حکومت مى کند، یک معیار بیش نیست، و آن ایمان است، عمل صالح و تقوا، که امکان دسترسى هر دو به آن یکسان است.
آیات فوق، با صراحت این حقیقت را بیان کرده، و دهان بیهوده گویانى را که در گذشته یا حال در شخصیت انسانى زن، شک و تردید داشتند، و یا براى او مقامى پائینتر از مقام انسانى مرد قائل بودند مى بندد.
ضمناً، منطق اسلام را در این مسأله مهم اجتماعى آشکار مى سازد، و ثابت مى کند که: بر خلاف پندار کوته فکران، اسلام دین مردانه نیست، به همان مقدار که به مردان تعلق دارد، به زنان نیز تعلق دارد.
این هر دو جنس، در صورتى که در مسیر اعمال صالح گام بردارند، گامى مثبت و سازنده ـ که از انگیزه هاى ایمانى مدد گیرد ـ هر دو به یکسان داراى حیات طیّبه خواهند بود، و هر دو از اجر و پاداش مساوى در پیشگاه خدا بهره مند مى شوند و موقعیت اجتماعى آنها نیز همانند خواهد بود مگر این که: از نظر ایمان و عمل صالح، بر دیگرى برترى یابد.
* * *
۳ ـ ریشه هاى عمل صالح از ایمان سیراب مى گردد
عمل صالح، آن چنان مفهوم وسیع و گسترده اى دارد که تمام فعالیتهاى مثبت و مفید و سازنده در همه زمینه هاى علمى، فرهنگى، اقتصادى، سیاسى و نظامى و مانند آن را شامل مى شود.
از اختراع دانشمندى که براى کمک به انسانها سالها زحمت کشیده، گرفته، تا مجاهدتهاى شهید جان بر کفى که در صحنه مبارزه حق و باطل، آخرین قطره هاى خون خود را نثار مى کند، و از درد و رنجى که مادر با ایمانى به هنگام آوردن نوزاد و سپس براى تربیت او متحمل مى شود، گرفته، تا زحماتى که
دانشمندان براى نوشتن کتابهاى پر ارجشان مى کشند، همه را فرا مى گیرد.
از بزرگترین کارها همچون رسالت انبیا، تا کوچکترین برنامه ها همچون کنار زدن یک سنگ کوچک از وسط جاده، همه در این مفهوم وسیع جمع است.
اکنون در اینجا این سؤال پیش مى آید که: چرا این عمل صالح مقید به قید ایمان شده است در حالى که انجام آن ،بدون ایمان نیز امکان دارد، و در مواردى دیده شده است؟.
پاسخ این سؤال یک نکته است و آن این که: اگر انگیزه ایمان در کار نباشد غالباً عمل آلوده مى شود، و اگر آلوده نشود بسیار استثنائى است، و اما اگر ریشه هاى درخت عمل صالح از آب توحید و ایمان به اللّه سیراب گردد، کمتر ممکن است آفاتى همچون عجب و ریا و تظاهر و خودبینى و تقلب و منت گذارى و امثال آن، در آن راه یابد.
و به همین دلیل، قرآن مجید غالباً این دو را با هم پیوند مى دهد چرا که پیوندشان یک واقعیت عینى و ناگسستنى است.
✔️پی نوشت:
۳ ـ نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ۱۲۱.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
هر کس دل مومنی را بشکند سپس تمام دنیا را به او هدیه بدهد باز گناهش جبران نمیشود و در برابر این کار پاداشی ندارد.
📚بحار الانوار_جلد ۲_صفجه ۱۵۰
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🎙حجت الاسلام دارستانی
✅توبه فَرَجِ تُرابْ
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و شانزدهم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ﺗﺎﺟﮕﺬﺍﺭﻱ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺸﺮﺣﻲ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و هفدهم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 8 ﺹ 410 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺒﻴﻞ ﻣﺠﺎﺯ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ: ﻋﻤﻢ ﺑﻀﻢ ﺍﻭﻝ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﺑﻤﻌﻨﻲ: ﺳﻮﺩ، ﻳﻌﻨﻲ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﻳﺎﻓﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﺎﺟﻬﺎﻱ ﻋﺮﺏ ﻋﻤﺎﻣﻪﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ: ﺗﺎﺝ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ: ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻧﻬﺎﺩ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺮﺏ ﻭﻗﺘﻴﻜﻪ ﺗﺎﺝ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻛﺴﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻌﻤﻢ، ﻭ ﺭﺳﻢ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺴﺮﻭﺭﻱ ﻭ ﺁﻗﺎﺋﻲ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺳﺮﺧﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻣﻲﻧﻬﺎﺩﻧﺪ، ﻭﻟﻲ ﻓﺮﺱ ﭼﻮﻥ ﺗﺎﺝ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﺩﻧﺪ ﺑﺎﻭ ﻣﻴﮕﻔﺘﻨﺪ ﻣﺘﻮﺝ: ﻳﻌﻨﻲ ﺗﺎﺝ
ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ. ﻭ ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ " ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ " ﺹ 25- " ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺘﺎﺝ " ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺘﻪ: ﻣﺮﺍﺩ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﻋﻤﺎﻣﻪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻋﻤﺎﻣﻪﻫﺎ ﺗﺎﺝﻫﺎﻱ ﻋﺮﺏ ﺍﺳﺖ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻣﺪﻩ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﻭ ﻣﺒﻨﻲ ﺩﺭ ﺁﻧﺮﻭﺯ (ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺑﻬﻴﺌﺖ ﺧﺎﺻﻲ ﻛﻪ ﻣﺸﻌﺮ ﺑﺮ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺟﻠﺎﻝ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﻮﺩ. ﺁﺭﻱ. ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ " ﺳﺤﺎﺏ " ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻋﻈﻴﻢ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺗﺎﺝ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺨﺺ ﺗﺎﺝ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻤﻘﺎﻡ ﺍﻣﺎﺭﺕ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﻣﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻭ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﮔﺸﺘﻪ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻕ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﻗﺎﻳﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ. ﺣﺎﻓﻆ، ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺷﻴﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺩﺍﻭﺩ ﻃﻴﺎﻟﺴﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﻨﻴﻊ ﺑﻐﻮﻱ ﻭ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺑﻴﻬﻘﻲ، ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 8 " ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ " ﺹ 60 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ
ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻟﻔﻆ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ: ﻃﺮﻓﻲ ﺍﺯ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺷﻢ ﺍﻓﻜﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺣﻨﻴﻦ ﻣﺮﺍ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻳﺎﺭﻱ ﻭ ﻛﻤﻚ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﺑﺎﻳﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭ ﺣﺎﺋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﻛﻔﺮ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺳﻴﺪ ﺍﺣﻤﺪ ﻗﺸﺎﺷﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﺴﻤﻂ ﺍﻟﻤﺠﻴﺪ " ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺍﺯ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۵ تا ۹۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی در نهج البلاغه
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۵ تا ۹۷
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
لازم است در اینجا با ذکر یک مثال، این مسأله را روشنتر سازیم: فرض کنید دو نفر هر کدام دست به ساختن بیمارستانى زده اند، یکى انگیزه الهى دارد و براى خدمت به خلق خدا، این کار را کرده، اما دیگرى هدفش تظاهر و رسیدن به یک موقعیت اجتماعى است.
ممکن است در یک نظر سطحى فکر کنیم: بالاخره هر دو بیمارستان مى سازند و مردم از عمل آنها یکسان استفاده خواهند کرد، درست است که یکى پاداش الهى دارد و یکى ندارد، ولى عمل آنها ظاهراً با یکدیگر متفاوت نیست.
اما همان گونه که گفتیم این محصول یک مطالعه سطحى است، اگر بیشتر دقت کنیم خواهیم دید، خود این دو عمل، در جهات مختلف با یکدیگر متفاوتند، فى المثل:
نفر اول به سراغ محله اى از شهر مى رود که مستضعفان و نیازمندان در آن بیشترند، و گاه در یک محله گمنام که مسیر رفت و آمد نیست، اقدام به این عمل مى کند، ولى نفر دوم به سراغ نقطه اى مى رود که بیشتر در چشمها است هر چند در آنجا نیاز بسیار کمترى است.
نفر اول، در انتخاب مصالح و کیفیت ساختمان آینده هاى دور را در نظر مى گیرد، و آن چنان زیر بنا را مى سازد که صدها سال بماند.
اما نفر دوم، غالباً به سراغ این مى رود که: ساختمان زودتر بر پا و افتتاح شود و جار و جنجال راه بیندازد، و نتیجه مورد نظرش را بگیرد.
نفر اول، دنبال تحکیم باطن کار مى رود، و نفر دوم، به زرق و برق ظاهر مى چسبد.
همچنین در انتخاب بخشهاى درمانى، دکترها، پرستارها و سایر نیازمندیهاى این بیمارستان میان این دو، تفاوت بسیار است، چرا که همواره انگیزه هاى مختلف، خود را در تمام مسیر عمل نشان مى دهند و یا به تعبیر دیگر عمل را به رنگ خود در مى آورند.
* * *
۴ ـ حیات طیّبه چیست؟
مفسران در معنى حیات طیّبه (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند:
بعضى، آن را به معنى روزى حلال تفسیر کرده اند.
بعضى، به قناعت و رضا دادن به نصیب.
بعضى، به رزق روزانه.
بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال.
و بعضى، به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن.
ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که حیات طیّبه، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، زندگى پاکیزه از هر نظر، پاکیزه از آلودگى ها، ظلم ها و خیانت ها، عداوت ها و دشمنى ها، اسارت ها و ذلت ها و انواع نگرانى ها و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد.
ولى با توجه به این که: در دنبال آن، سخن از جزاى الهى به نحو احسن به میان آمده استفاده مى شود که حیات طیّبه مربوط به دنیا است و جزاى احسن مربوط به آخرت.
جالب این که: در روایتى که در نهج البلاغه از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم:
وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً ، فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ: از امام پرسیدند: منظور از جمله فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً چیست؟ فرمود: قناعت است .(۴)
بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن حیات طیّبه به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى، روح قناعت را از او بگیرند، همیشه در آزار و رنج و نگرانى به سر مى برد.
به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از حرص و آز و طمع بر کنار گردد، همیشه آسوده خاطر و خوش است.
همچنین، در بعضى از روایات دیگر حیات طیّبه به معنى رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است تفسیر شده که آن هم با قناعت قریب الافق است.
ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و قناعت، پایان دادن به حرص، آز، طمع و هوا پرستى است که عامل تجاوزها، استثمارها، جنگها و خونریزى ها، و گاه عامل ذلت و اسارت است.
✔️پی نوشت:
۴ ـ نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ۲۲۹.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2