قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و بیست و سوم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️3- ﻓﻘﻴﻪ، ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و بیست و چهارم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
9- ﺣﺎﻓﻆ، ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ، ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﺒﻠﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 597 ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺩﺭ ﻫﺠﺪﻫﻢ ﺫﻱ ﺣﺠﻪ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺻﺤﺮﺍﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻜﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻭ ﺑﻴﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻦ ﺑﺎ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺷﻌﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻭ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﺎﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺮﻭﺩﻧﺪ. 10- ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻈﻔﺮ، ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ، ﺣﻨﻔﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 654 ﺩﺭ ﺗﺬﻛﺮﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺹ 18 ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﺣﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﻭ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﻋﻤﺮ، ﺑﻄﺮﻕ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ ﺩﺭ " ﺍﻟﻔﻀﺎﻳﻞ " ﺑﺎ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ: ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﻤﺮ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ: ﺍﺻﺒﺤﺖ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻭ ﻣﻮﻟﻲ ﻛﻞ ﻣﻮﻣﻦ ﻭ ﻣﻮﻣﻨﻪ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﺿﻌﻴﻒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺎﺳﺦ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ، ﻭ
ﺿﻌﻴﻒ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻧﺮﺍ، ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺧﻄﻴﺐ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺑﺸﺮ، ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻧﺼﺮ ﺣﺒﺸﻮﻥ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻦ ﺍﻳﻮﺏ ﺧﻠﺎﻝ ﺗﺎ ﻣﻲﺭﺳﺎﻧﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺑﻲ ﻫﺮﻳﺮﻩ (ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺮﻓﻮﻉ- ﻳﻌﻨﻲ- ﺑﺪﻭﻥ ﺫﻛﺮ ﺑﻘﻴﻪ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺁﻥ ﮔﻔﺘﻪ: ﭼﻮﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ﺍﻟﻴﻮﻡ ﺍﻛﻤﻠﺖ ﻟﻜﻢ ﺩﻳﻨﻜﻢ ﻭ ﺍﺗﻤﻤﺖ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﻭ ﺭﺿﻴﺖ ﻟﻜﻢ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺩﻳﻨﺎ، ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺣﺒﺸﻮﻥ ﺑﺘﻨﻬﺎﺋﻲ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ، ﻭ ﻣﺎ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ: ﺑﺤﺪﻳﺚ ﺣﺒﺸﻮﻥ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ، ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﺤﺪﻳﺜﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺣﻤﺪ ﺩﺭ " ﺍﻟﻔﻀﺎﻳﻞ " ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﻥ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺘﻔﻘﻨﺪ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺩﺭ ﻫﺠﺪﻫﻢ ﺫﻱ ﺍﻟﺤﺠﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻛﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻭ ﺑﻴﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ،.. ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺣﺪﻳﺚ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺑﺎ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻭﺍﺿﺢ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﻧﻪ ﺗﻠﻮﻳﺢ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﻧﺘﻬﻲ ﻭ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺗﺘﻤﻪ ﺳﺨﻨﺶ ﺩﺭ ﻣﺒﺤﺚ "
ﻣﻔﺎﺩ ﺣﺪﻳﺚ " ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺫﻛﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🏴در کربلا چه گذشت...
▪️سوم محرم الحرام | نامه امام علیه السلام به بزرگان کوفه
▪️در این روز امام حسین علیه السّلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.
#امام_حسینعلیهالسلام
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۰۱ تا ۱۰۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️زمان نزول قرآ
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۰۱ تا ۱۰۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
۲ ـ دروغ سرچشمه همه گناهان
در روایات اسلامى دروغ، به عنوان کلید گناهان شمرده شده است، على(علیه السلام) مى فرماید: الصِّدْقُ یَهْدِی إِلَى الْبِرِّ، وَ الْبِرُّ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ: راستگوئى دعوت به نیکوکارى مى کند، و نیکوکارى دعوت به بهشت .
و در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً، وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الأَقْفَالِ الشَّرَابَ، وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ:
خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهائى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد) و دروغ از شراب هم بدتر است .
امام عسکرى(علیه السلام) مى فرماید: جُعِلَتِ الْخَبائِثُ کُلُّها فِى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهَا الْکَذِبُ: تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است .
رابطه دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که: انسان گناهکار هرگز نمى تواند، راستگو باشد، چرا که راستگوئى موجب رسؤائى او است، و براى پوشاندن آثار گناه، معمولاً باید متوسل به دروغ شود.
و به عبارت دیگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مى کند، و راستگوئى محدود.
اتفاقاً این حقیقت در حدیثى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده کاملاً تجسّم یافته، حدیث چنین است:
شخصى به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، عرض کرد: نماز نمى خوانم، عمل منافى عفت انجام مى دهم، دروغ هم مى گویم! کدام را اول ترک گویم؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: دروغ، او در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تعهّد کرد که هرگز دروغ نگوید. هنگامى که خارج شد، وسوسه هاى شیطانى براى عمل منافى عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر(صلى الله علیه وآله) از او در این باره سؤال کند، چه بگوید؟ بگوید: چنین عملى را مرتکب نشده است، این که: دروغ است و اگر راست بگوید: حدّ بر او جارى مى شود، و همین گونه در رابطه با سایر کارهاى خلاف این طرز فکر و سپس خود دارى و اجتناب براى او پیدا شد و به این ترتیب، ترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان او گردید.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش دوم 🔺 خداوند اتمام حجت کرده ↩️نکته دوم، اين است که مى فرمايد: «ظاهر سازى
📝 شرح و تفسیر خطبه ۸۶بخش سوم
✅سعادتمند کيست؟
امام(عليه السلام) در ادامه اين خطبه، پس از هشدارهايى که نسبت به طرق نفوذ شيطان در آدمى داشت، دستورالعملهايى در شش جمله کوتاه و پرمعنا در ارتباط با آن هشدارها، بيان مى کند و آن را کامل تر مى سازد.
نخست مى گويد: «اى بندگان خدا! آنها که خالصانه تر و خيرخواهانه تر با خود برخورد مى کنند، از همه در برابر پروردگار مطيع ترند.» (عِبَادَاللَّهِ! إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ).
معناى اين سخن آن است که انسان خود را نفريبد و به خويشتن دروغ نگويد; نقاط ضعف خود را، نقاط قوّت به خودش معرّفى نکند و بر عيوب خويش پرده نيفکند; بلکه خالصانه و مخلصانه به نقد خويشتن بپردازد; چنين کسى به يقين در طريق اطاعت پروردگار گام برمى دارد(1).
و در جمله دوم، دقيقاً اشاره به عکس آن مى فرمايد و مى گويد: «کسى که از همه بيشتر خود را مى فريبد، از همه بيشتر مرتکب معصيت پروردگار مى شود.» (وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ(2) لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ).
بديهى است آن کس که خويشتن را مى فريبد و عيوب خود را پنهان مى سازد، گناه در نظرش مباح و حتّى گاهى به صورت يک امر واجب جلوه مى کند و به اين ترتيب، زمينه ارتکاب هرگونه گناه را براى خود، فراهم مى سازد.
پی نوشت:
1. توجّه داشته باشيد که «أنْصَح» از مادّه «نُصح» در اصل به معناى اخلاص است و از اين رو به خيرخواهى هاى خالصانه اطلاق شده است و «نصيحت» نيز همين مفهوم را دارد.
2. «أَغشّ» از مادّه «غَشّ» در اصل به معناى ضعف و ناتوانى و کمبود است و به همين مناسبت به اشياى غير خالص، مغشوش اطلاق مى شود و سپس به همين مناسبت واژه «غِشّ» به خيانت و هرگونه ناخالصى اطلاق شده است.
2. «أَغشّ» از مادّه «غَشّ» در اصل به معناى ضعف و ناتوانى و کمبود است و به همين مناسبت به اشياى غير خالص، مغشوش اطلاق مى شود و سپس به همين مناسبت واژه «غِشّ» به خيانت و هرگونه ناخالصى اطلاق شده است.
↩️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2