eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۶۰ الی ۶۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ سرانجام موسى
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۶۵ الی ۷۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅دیدار معلم بزرگ هنگامى که موسى(علیه السلام) و یار همسفرش، به جاى اول، یعنى در کنار صخره و نزدیک مجمع البحرین بازگشتند: ناگهان بنده اى از بندگان ما را یافتند که او را مشمول رحمت خود ساخته، و علم و دانش قابل ملاحظه اى تعلیمش کرده بودیم (فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً). تعبیر به وَجَدا نشان مى دهد: آنها در جستجوى همین مرد عالم بودند و سرانجام گمشده خود را یافتند. و تعبیر به عَبْداً مِنْ عِبادِنا... (بنده اى از بندگان ما) نشان مى دهد: برترین افتخار یک انسان آن است که: بنده راستین خدا باشد، و این مقام عبودیت است که انسان را مشمول رحمت الهى مى سازد، و دریچه هاى علوم را به قلبش مى گشاید. تعبیر به مِنْ لَدُنّا نیز، نشان مى دهد: علم آن عالم، یک علم عادى نبود بلکه، آگاهى از قسمتى از اسرار این جهان، و رموز حوادثى که تنها خدا مى داند بوده است. تعبیر به عِلْماً که نکره است، و در این گونه موارد، معمولاً براى تعظیم مى آید، نشان مى دهد: آن مرد عالم بهره قابل ملاحظه اى از این علم یافته بود. در این که: منظور از رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا در آیه فوق، چیست مفسران تفسیرهاى مختلفى ذکر کرده اند: بعضى آن را به مقام نبوت، و بعضى به عمر طولانى تفسیر کرده اند، ولى این احتمال نیز وجود دارد که: منظور، استعداد شایان و روح وسیع و شرح صدرى است که خدا به آن مرد داده بود، تا پذیراى علم الهى گردد. در این که: این مرد عالم، نامش خضر بوده، و این که: او پیامبر بوده یا نه، در نکته ها بحث خواهیم کرد. * * * در این هنگام، موسى(علیه السلام) با نهایت ادب، و به صورت استفهام به آن مرد عالم چنین گفت: آیا من اجازه دارم از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده، و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزى ؟ (قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً). از تعبیر رُشْداً چنین استفاده مى شود: علم هدف نیست، بلکه براى راه یافتن به مقصود، و رسیدن به خیر و صلاح مى باشد، چنین علمى ارزشمند است و باید از استاد آموخت و مایه افتخار است. * * * ولى با کمال تعجب، آن مرد عالم به موسى(علیه السلام) گفت: تو هرگز توانائى ندارى با من شکیبائى کنى (قالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً). * * * و بلا فاصله، دلیل آن را بیان کرده گفت: تو چگونه مى توانى در برابر چیزى که از رموزش آگاه نیستى، شکیبا باشى ؟! (وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً). همان گونه که: بعداً خواهیم دید، این مرد عالم به ابوابى از علوم احاطه داشته، که: مربوط به اسرار باطن و عمق حوادث و پدیده ها بوده، در حالى که موسى(علیه السلام) نه مأمور به باطن بود، و نه از آن آگاهى چندانى داشت. و در چنین مواردى، بسیار مى شود: چهره ظاهر حوادث، با آنچه در باطن و درون آنها است، متفاوت است; چه بسا ظاهر آن بسیار زننده، و یا ابلهانه است، در حالى که در باطن بسیار مقدس، حساب شده، و منطقى است. در چنین موردى آن کس که ظاهر را مى بیند، عنان صبر و اختیار را از کف مى دهد، و به اعتراض، و گاهى به پرخاش برمى خیزد. ولى استادى که از اسرار درون آگاه است، و چهره باطن را مى نگرد با خونسردى به کار خویش ادامه مى دهد، و به اعتراض و فریاد او گوش نمى دهد، بلکه، در انتظار فرصت مناسبى است که: حقیقت امر را بازگو کند، اما شاگرد همچنان بى تابى مى کند، ولى، به هنگامى که اسرار براى او فاش شد کاملاً آرام مى گیرد. * * * موسى(علیه السلام) از شنیدن این سخن، شاید نگران شد و از این بیم داشت که: فیض محضر این عالم بزرگ از او قطع شود، لذا، به او تعهد سپرد که: در برابر همه رویدادها صبر کند گفت: به خواست خدا مرا شکیبا خواهى یافت، و قول مى دهم: در هیچ کارى با تو مخالفت نکنم (قالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّهُ صابِراً وَ لاأَعْصِی لَکَ أَمْراً). باز موسى(علیه السلام) در این عبارت، نهایت ادب خود را آشکار مى سازد، تکیه بر خواست خدا مى کند، به آن مرد عالم، نمى گوید: من صابرم، بلکه مى گوید: انشاء اللّه مرا صابر خواهى یافت. * * * اما از آنجا که شکیبائى در برابر حوادث ظاهراً زننده اى که انسان از اسرارش آگاه نیست، کار آسانى نمى باشد بار دیگر آن مرد عالم از موسى تعهد گرفته به او اخطار کرد: گفت: پس اگر مى خواهى به دنبال من بیائى سکوت محض باش! از هیچ چیز سؤال مکن تا خودم به موقع آن را براى تو بازگو کنم ! (قالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلا تَسْئَلْنِی عَنْ شَیْء حَتّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً). موسى(علیه السلام) این تعهد مجدد را سپرد، و در معیت این استاد به راه افتاد. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۸ ❌مغرور نشدن از نعمتها و صبر در بلاها 🔄 بلا در لباس نعمت و نعمت در شكل بلا:
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۹ ✅ ترغیب به تربیت نفس 🔺اى اسيران هوس! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه خود به دو مطلب اشاره مى كند: نخست دنياپرستان را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى اسيران حرص در دنيا بازايستيد»؛ (يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا). تعبير به «اسير» بيان بسيار مناسبى است، زيرا دنياپرستانى كه گرفتار حرص در دنيا مى شوند به جايى مى رسند كه از خود اراده اى ندارند و همچون اسير، شب و روز در فكر به چنگ آوردن اموال بيشتر يا مقامات بالاترند و چقدر زشت است انسانى كه گل سرسبد جهان آفرينش است چنان اسير حرص شود كه اراده خود را از دست بدهد. افزون بر اين، تشبيه به «اسير» دليل بر بى ارزش بودن اين افراد است، زيرا همواره به اسيران با ديده حقارت مى نگريستند و براى آنها مقام و موقعيتى قائل نبودند و در بسيارى از موارد آنها را به صورت بردگان خريد و فروش مى كردند. آنگاه امام عليه السلام دليلى براى دستور بازايستادن اسيران حرص ذكر كرده مى فرمايد: «زيرا افراد دلبسته به دنيا را جز صداى برخورد دندان هاى حوادث سخت، به خود نمى آورد»؛ (فَإِنَّ آلْمُعَرِّجَ عَلَى آلدُّنْيَا لاَ يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلاَّ صَرِيفُ أَنْيَابِ آلْحِدْثَانِ). امام عليه السلام در اينجا تشبيه شگفتى كرده، حوادث سخت را به حيوانات درنده اى شبيه مى داند كه به هنگام حمله دندان هايشان را به هم مى سايند و دندان قروچه مى كنند به گونه اى كه صداى دندانهاى آنها شنيده مى شود. امام عليه السلام مى فرمايد : حوادث خطرناك هنگامى كه دامان آنها را گرفت و همچون حيوان درنده اى كه لحظه اى پيش از حمله دندانهايش را به هم مى سايد به آنها حمله ور مى شود وهنگامى بيدار مى شوند كه كار از كار گذشته است. افراد زيادى را سراغ داريم يا در تاريخ نامشان آمده كه چنان غرق زرق و برق دنيا و هوا و هوسها مى شدند كه هيچ موعظه اى در آنها موثر نمى شد. تنها زمانى بيدار مى شدند كه حوادث سخت و خطرناك دامن آنها را گرفته بود. علامه شوشترى؛ در شرح نهج البلاغه خود ماجراى عبرت انگيزى از كامل ابن اثير نقل مى كند كه شبى از شبها جعفر برمكى (وزير معروف و پرقدرت هارون) در مجلس عياشى خود نشسته بود و زن آوازه خوانى براى او آواز مى خواند از جمله اين شعر را در ميان آوازش خواند: وَلَوْ فُوديتَ مِنْ حَدَثِ اللَّيالي        فَدَيْتُکَ بِالطَّريفِ وَبِالتّلادِ اگر بتوانى از حوادث ناگوار شبها رهايى يابى من جوايز زيبا و پرقيمتى را فداى تو خواهم كرد. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امام رضا (علیه‌السلام): 🔸 «بهترين دارايى انسان، اندوخته‌هاى صدقه است» 🌷 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥امروز صبح که بلند شدی.. منتظر بودی صدای دلربای "الا یا اهل العالم" به گوشت برسه؟ 🎥حجت الاسلام مومنی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و بیست 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ 20- ﺣﻠﺒﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و بیست و یک 🔷 ↩️ ﻏﻠﻄﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﺷﻮﺩ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻟﻐﺖ ﻣﺼﺮ ﺻﺤﻴﺢ ﻟﻔﻆ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻛﺎﻭﺷﻬﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ (ﻛﺘﺐ ﺳﻴﺮ) ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺮ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ: ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺍﺳﻢ ﺟﻨﮓ ﻣﻌﺮﻭﻓﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﺠﺎﻫﻞ ﻣﻲ‌ﻓﻬﻤﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻟﻔﻆ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﮔﺮﻱ ﺍﺳﺖ، ﻳﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﻣﺖ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﺎﺳﻔﻢ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﺴﺘﻜﻪ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﺍﻳﻦ ﻟﻔﻆ ﺩﺭ ﻣﻮﻟﻔﺎﺕ ﺧﻮﺩ، ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻱ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﻴﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻣﺜﻠﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺰﺭﮒ، ﺩﻛﺘﺮ ﺍﺣﻤﺪ ﺭﻓﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﺗﻌﻠﻴﻘﻪ ﺍﻳﻜﻪ ﺑﺮ (ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻟﺎﺩﺑﺎ ﻁ. ﻣﺼﺮ 1357 ﻩ. ﻕ) ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺝ 14 ﺹ 48 ﺷﻌﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﺑﻴﺖ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺿﺒﻂ ﻣﻴﻜﻨﺪ: ﻭ ﺍﻭﺻﺎﻧﻲ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﻋﻠﻲ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺑﺒﻴﻌﺘﻪ ﻏﺪﺍﻩ ﻏﺪ ﺑﺮﺣﻢ [جلد ۳ ﺻﻔﺤﻪ 52] ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﻋﺠﻴﺐ ﺗﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ، ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻛﺘﺎﺏ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺍﻣﻜﻨﻪ ﻭ ﺁﺑﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺟﺎﻱ (ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻟﺎﺩﺑﺎ) ﻧﺎﻣﺶ ﺭﻓﺘﻪ، ﺍﺳﻤﻲ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩﻩ. ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﻣﺼﺤﺢ ﻛﺘﺎﺏ (ﺛﻤﺎﺭ ﺍﻟﻘﻠﻮﺏ ﻁ ﻣﺼﺮ 1326 (ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﺹ 511 ﺳﻄﺮ 8ﻭ6 ﻭ 12 ﻟﻔﻆ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﻣﻜﺮﺭ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻏﻠﻂ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺘﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﻧﺴﺨﻪ (ﺛﻤﺎﺭ ﺍﻟﻘﻠﻮﺏ) (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﺿﺒﻂ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺼﺤﺢ ﻛﺘﺎﺏ (ﻟﻄﺎﻳﻒ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺍﻟﺪﻭﻝ) ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 1310 ﻩ، ﻕ ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ، ﺑﻴﺖ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﻭ ﺍﻭﺟﺐ ﻃﺎﻋﺘﻲ ﻓﺮﺿﺎ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻮﻡ ﻏﺪﺍ ﺑﺮﺣﻤﻲ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺩﺭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺕ ﻏﻴﺮ ﻣﺼﺮ ﻫﻢ، ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻳﻦ ﻟﻔﻆ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﺑﻲ ﺍﻟﺘﻔﺎﺗﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﺸﻜﺮ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺩﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺤﺴﻨﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﻋﺼﺮﺵ ﺷﻤﺮﺩ، ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺤﺴﻴﻦ ﻭ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﻳﻜﻲ ﻛﺘﺎﺏ (ﺟﻤﻬﺮﻩ ﺧﻄﺐ ﺍﻟﻌﺮﺏ) ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺘﺎﺏ (ﺟﻤﻬﺮﻩ ﺭﺳﺎﺋﻞ ﺍﻟﻌﺮﺏ) ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﻋﺎﻟﻴﻘﺪﺭ ﻭ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺁﻗﺎﻱ ﺍﺣﻤﺪ ﺯﻛﻲ ﺻﻔﻮﺕ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﻟﻴﻒ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻮﻟﻒ ﻣﺤﺘﺮﻡ، ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﺛﺮ ﻧﻔﻴﺲ ﺭﻧﺞ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻣﺖ ﻋﺮﺏ ﺭﺍ، ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻓﺖ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﻮﺩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﻱ ﻭ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻭﻟﻲ ﻧﻘﺪ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ، ﺩﺭﺍﻳﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺫﻛﺮ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺐ ﻣﺼﺎﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺗﺮﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻴﺚ ﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﺪﺭﻙ ﺿﻌﻴﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﺩﺑﻲ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻛﻤﻲ ﺩﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺑﻌﻀﻲ ﺁﺛﺎﺭ ﺑﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ: ﭼﻮﻥ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺳﺎﺧﺘﮕﻲ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻗﻠﻤﻬﺎﻱ ﻣﺰﺩﻭﺭ ﻋﻤﺎﻝ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﭘﻴﺸﻪ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻧﻘﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻱ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ ﻓﻌﻠﺎ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﻋﻠﺘﺶ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻱ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🤲 دعای هر روز ماه رجب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2