eitaa logo
نجوای‌قلم| آ.ز.محمودیان
222 دنبال‌کننده
88 عکس
63 ویدیو
4 فایل
نوشته‌ها و اندیشه‌های یک پژوهشگر فرهنگ و رسانه پل ارتباطی: @AzMahmoudian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در انتظار سیلی سخت 🖋آزاده محمودیان ۱. امام خمینی(ره) رأی به بنی‌صدر را اشتباهی خواند که ملت را مستوجب سیلی کرد. علت این اشتباه رأی ندادن به فرد «صددرصد مکتبی» بود؛ وگرنه بنی‌صدر با جملاتی پرطمطراق و دهانی پر از ایده و نظر به میدان پا گذاشته بود. او لفاظانه سخن می‌گفت، روشنفکرانه رفتار می‌کرد و خود را انقلابی نشان می‌داد، تا جایی‌که بسیاری -حتی نزدیکان امام راحل- او را دور از کارآمدی و انقلابی‌گری نمی‌دانستند. رهبر انقلاب نیز در روز عید غدیر امسال مهمترین ویژگی فرد اصلح را ایمان قلبی به انقلاب-بخوانید همان فرد صددرصد مکتبی- معرفی کرد. اما این‌بار نزدیک به هفده میلیون نفر ایرانی آگاهانه به رفتار سخیف و کوچه‌بازاری، و تفکر «نمیدانم» و «نمیتوانم» و «نمی‌شود» رأی داده‌اند و دره‌ای عمیق میان آرمان‌های انقلاب و تفکر مکتبی را برگزیده‌اند‌‌. این اشتباه را به مراتب فاحش‌تر از اشتباه قبلی باید دید. پس سیلی آن نیز به مراتب دردناک‌تر و سخت‌تر از قبل خواهد بود. ۲. اما چطور چنین اشتباه آشکار و فاحشی رخ می‌دهد؟! چه کسانی و عواملی مسبب چنین سیلی‌‌ای شده‌اند؟ این هفده میلیون نه‌جماعت کف میدان، که همان قربانیان فضای ولنگار مجازی هستند. همان‌ها که از پس زایل شدن اعتماد عمومی به رسانه‌های رسمی سر در آخور رسانه‌های تامغزاستخوان دشمن کرده‌اند و از آنجا خوراک می‌گیرند. مجلس دوازدهم که چهار سال برای صیانت از این فضا فرصت پردازش و عمل داشت، طرح صیانت را برای ذخیره محبوبیت افراد، معلق نگه داشت؛ محبوبیتی که به‌وقتش حاصل نشد و میوه وارونه داد. افرادی که عامل تعلیق و تعطیلی طرح صیانت بودند با هر سابقه‌ای، عمیق‌ترین ضربه را به ریشه انقلاب زده‌اند. همچنین شورای‌عالی فضای مجازی را که بیش از دو سال موظف به اصلاح فضای مجازی بود، باید متهم ردیف دوم این ولنگاری منحرف‌کننده دانست. که در اوج ناکارآمدی نه توان فیلتر داشت و نه ایجاد انگیزه همکاری در پلتفرم‌های بیگانه. این دو در رأس امر در کنار برخی دیگر چنان فضایی ایجاد کردند که بیش از هفده میلیون نفر را مسموم کرد، و سمی به جان ایشان ریخت که درد آن را همگی، نود میلیون ایرانی، باید به‌جان بچشیم‌. ۳. در این میان عملکرد سست و محافظه‌کارانه دستگاه قضایی در عدم محاکمه مسئولین خطاکار دولت‌های قبلی، آنان را در پیش چشم مردم قهرمانانی جلوه داد که چون می‌توانند ناجی ملت باشند مورد تنگ‌نظری نظام قرار گرفته‌اند! پس به ایشان فضای موج‌سازی داد؛ و آن متهمان ردیف اول در خیانت و خسران، با سوار شدن بر فضای مجازیِ ول، موج آفریدند. بی‌تردید عمل به وظیفه در دستگاه قضا می‌توانست شبهات موجود در این حوزه را پاسخی علنی دهد و مانع از تغییر جای ظالم و مظلوم گردد و اثر فضای مجازی در قدرت دادن به خاطیان را بی‌اثر کند. ۴. به فرموده امام راحل، این اشتباه بزرگ سیلی دردناکی درپی خواهد داشت. اما این اشتباه صرفاً ناشی از عمل جماعت ول در فضای مجازی ولنگار نیست. بلکه جماعت انقلابی که فریاد جهاد واجب تبیین را از ولی خود شنیدند و عافیت طلبانه آن را به دیگری حواله کردند نیز در این فاجعه سهیم هستند. رهبر انقلاب پیشتر برای «دفع» فتنه و بلا، فرمان جهاد تبیین داد و اطاعت نشد، پس امروز ناچار باید برای «رفع» آن دوصد چندان کوشید. که البته نتیجه‌بخشی این کوشش نیز تضمینی ندارد، چه اینکه امام فرمود:«چنانچه سستی بکنید، کسانی که می‌خواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند» و امروز پیروز شده‌اند. سخن آخر؛ بنظر می‌رسد پزشکیان بسیار ضعیفتر از آن است که تا پایان راه نابودی وطن دوام بیاورد. او در همین جلسات رقابت نیز بارها شکوِه کرد از اینکه نمی‌داند چه بگوید و حجم نوشته‌هایی که برای خواندن به‌دستش می‌دهند، او را گیج و ملول کرده؛ بسیار محتمل است دوران ریاست‌جمهوری او همچون دوران وزارتش به ناکامی بی‌انجامد. اما در این فاصله از سوزاندن معیشت مردم و تمام دستاوردهای شهید رئیسی و آبرویی که برای ایران در جهان کسب شده، فروگذار نخواهد کرد. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 تحقق طرح صیانت و ساماندهی به ولنگاری فضای مجازی، در کنار محاکمۀ خاطیان وضع موجود در دولت روحانی می‌توانست مانع اشتباه هفده میلیونی شود. اشتباهی که سیلی آن را همه ایران خواهد خورد. خلاصۀ این متن: https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/259
📄 نتایج این انتخابات هشداری جدی دربارۀ فعال شدن گسل قومیت در کشور به همراه داشت. فردی بعنوان رئیس‌جمهور با رأی اکثریت ترک‌زبان انتخاب شد که حداقل‌های شایستگی را در رفتار و برنامه نداشت. شواهد میدانی تأیید می‌کند بسیاری از ترک‌زبانان تنها به دلیل قومیت او را انتخاب کرده‌‌اند‌. وقتی قوۀ عاقله تحت تأثیر قومیت قرار بگیرد، چه بسا اتفاقات خطرناکتری نیز در کمین باشد. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻اغواگری سیاسی و عقل جمعی 🖋آزاده محمودیان ۱. در علم ارتباطات، سیاست و تبلیغات دو سلاح‌ پرقدرت در ایجاد اغوای دسته‌جمعی به‌شمار می‌روند. نمونه‌های متعدد اغواگری عمومی، در تبلیغات تجاری و تبلیغات سیاسی به‌ویژه در انتخابات‌ها قابل مشاهده است. به باور بودریار اغواگریِ رسانه‌‌ای، راهبردی است که به امر واقعی پایان می‌دهد و آن را در امر نمادین و خیالی حل می‌کند. ذهن دستکاری‌شده به‌وسیلۀ عامل «اغوا» قدرت تشخیص درست از غلط و واقعی از توهمی را از دست می‌دهد؛ همچون کودکان، توان تمیز حداقلی از او زایل شده و به‌ ورطۀ نادانی می‌افتد. این راهبرد رسانه‌ای هولناک تا نفوذ به لایۀ کنشگری اجتماعی و مبدّل‌شدن «نادانی» به «عمل نابخردانه» دست از مخاطب خود نمی‌کشد. در چنین شرایطی برای مخاطب زخمی‌شده از شلیک اغوا، سازوکار ارتباطی مختل شده و پیام‌ها با هدف دستکاری روانی او صادر و دریافت می‌شود. در این حال ذهن، چنان درگیر اختلال اغوایی می‌گردد که در برابر بدیهی‌ترین حقایق دچار سفاهت شده، گذشتۀ هرچند روشن را فراموش کرده و دست به انواع توجیهات ناموجّه می‌زند؛ و در انتها به همان کنشِ از پیش طراحی‌شده تن در می‌دهد. ۲. از جمله ابزار این راهبرد، ایجاد هراس از فقدان‌های احتمالی است. فقدان‌هایی که چنان برجسته‌سازی می‌شوند که در ذهن مخاطب، از حالت احتمالی به یقین محض تبدیل می‌گردند. وقتی عملیات اغواگری به‌خوبی انجام شده باشد، مخاطب در پذیرش هراسِ تحمیل‌شده تردیدی نمی‌کند، دربارۀ منطق آن از خود سؤال نمی‌پرسد، به حافظۀ تاریخی‌اش مراجعه نمی‌کند و تنها می‌پذیرد که این هراس واقع خواهد شد. از ملزومات این ابزار، استفاده از چهره‌های آشناست. یعنی این هراس باید از جانب افرادی شناخته‌شده و بعضاً مورد وثوقِ اجتماعی، با افزوده‌هایی چون حس همدردی و خیرخواهی و سفسطه‌گری و ترکیب حقیقت و کذب ایجاد شده باشد. در این امتداد، هرچه دست رقیب در بازیادآوری حافظۀ تاریخی جامعه و ارائۀ شواهد میدانی، تهی‌تر باشد، هراس ایجاد شده در نقطه‌ای عمیق‌تر از ذهن مخاطب و محکم‌تر جای خواهد گرفت. ۳. انتخاباتی که گذشت شاید یکی از آشکارترین صحنه‌های جولان راهبرد اغواگری بود. اصلاح‌طلبان از تنها برگ‌برندۀ خود، یعنی ایجاد «هراس از رقیب» چنان هنرمندانه بهره گرفتند که «حداقل‌های تشخیصی» از ذهن قریب به هفده‌ میلیون نفر از جامعه زدوده شد. استفاده از چهره‌هایی آشنا در ایجاد حس همدلی و خیرخواهی برای تولید هراسِ حداکثری چنان کارگر افتاد که افکار عمومی به سوی فردی گرایش پیدا کرد که مکراراً در ایام رقابت اعتراف کرد که «نمی‌دانم» و «نمی‌توانم»؛ و بارها تأکید نمود که «دروغ نمی‌گویم»، یعنی به‌واقع نمی‌داند و نمی‌تواند. اینکه بیش از نیمی از رأی‌دهندگان، فردی را که به اعتراف خود «نا-دانا» و «نا-توانا» است را برگزیده‌اند، خبر از نفوذ راهبرد اغواگری بر «جامعه‌ای بیمار» دارد که تحت تأثیر چنین سلاح روانی-رسانه‌ای «قدرت تشخیص» خود را از دست داده‌اند و حتی به حافظۀ تاریخیِ سه سال گذشته نیز رجوعی ندارند. ۴. البته در این میان نباید از ناتوانی جبهۀ انقلاب در تصویر واقعیات تجربه شده غفلت کرد. اصلاح‌طلبان، دروغی که سه سال قبل به تلخی آزمون شد و حاصلی جز خسارت به معیشت جامعه و افت عزّت بین‌المللی ایران نداشت را وارونه کردند و برای بار دوم به مردم فروختند؛ اما جبهۀ انقلاب، حقیقتی که تنها قدم‌های کوتاهی تا به ثمر رسیدنِ نهایی داشت را نتوانستند برای مردم باورپذیر کنند. این امر اگرچه نشانه‌ای از ضعف جدی در ارتباط این جناح با افکار عمومی است، اما بیشتر از آن بیانگر جامعه‌ای با عقل جمعی «مسموم» از فضای مجازی رهاشده و «تنزّل‌یافته» از اغواگری اصلاح‌طلبان است که آشکارا واقعیت را در توهم ذوب کرده‌اند. اکنون با پایان یافتن رقابت، زمان کالبدشکافی پیکر رنجور جامعۀ بیمار است‌. پیش و بیش از هر گروهی جبهۀ انقلاب ضروری است که این بیماری را به درستی بشناسد و گرفتاری و کاستی‌های خود را در انتقال درست و جذّاب و دلنشین پیام رهبر انقلاب به جامعه واکاوی کند. اما آنچه این روزها از این جماعت مشاهده می‌شود اظهار امید به ادامۀ راه شهید رئیسی از فردی است که از تخریب این راه بعنوان «ابزار رأی‌آوری» بهره گرفته است! چشم بستن بر عوامل «زایل شدن» قدرت تمیز از جامعۀ هفده‌میلیونی، و فشردن معدود حنجره‌هایی است که این بیماری را فریاد می‌زنند. این خفه کردن‌ها بسیار یادآور دوران انزوای تحمیلی به امثال آوینی است که رفته‌رفته جامعه را از چنین طبیبانی محروم کرد. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
. 📄 اغوای سیاسی، اسلحۀ هولناکی برای زدودن عقل جمعی است. همان اتفاقی که در این انتخابات، اصلاح‌طلبان رقم‌ زدند. اکنون به‌جای خفه کردن طبیبان جامعه که دردِ زدوده شدن عقل‌ها را فریاد می‌زنند، باید به فکر نسخۀ درمان بود‌. خلاصۀ این متن: https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/262
🔹دستپخت دستگاه قضایی مردد! را در شماره ۵۶۶ نشریه نُه‌دی بخوانید. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/244
📄 کناره‌گیری رسانه‌ای دکتر جمشیدی، که از سرآمدان جبهه تبیین و اندیشمندی یکه‌تاز در میدان نبرد با التقاط و انحراف به‌شمار می‌رود، را می‌بایست زنگ خطری برای جبهه انقلاب درنظر گرفت. در این‌باره بیشتر خواهم نوشت. اما در میان موضع‌گیری‌های متعدد در این موضوع، یادداشت عالمانه و صریح خانم دکتر صادقی را بیش از سایر پیام‌ها کامل و کارگشا می‌دانم.
🔰 یادداشت خانم دکتر سهیلا صادقی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، درباره توقف فعالیت رسانه‌ای استاد مهدی جمشیدی: 🔹 در ۲۱ تیر ماه نوشته ای از مهدی جمشیدی نویسنده، پژوهشگر و فعال حوزه اندیشه و فرهنگ دیدم، که از تصمیم خود برای کناره‌گیری از نوشتن در رسانه‌ها سخن گفته بود، به‌عنوان فردی که نوشته‌های وی را همواره دنبال می‌کنم، تصمیم گرفتم در مورد او چند سطر برای دوستان نه در سطح رسانه بنویسم، چون من با این فضا قرابت چندانی ندارم!! اولین بار مهدی جمشیدی را در جوار امام رئوف در یک کنفرانس ملاقات کردم. در میان جمع بزرگی از اساتید صاحب‌عنوان و صاحب‌منصب، حقیقتاً بحث وی چنان جذاب، مستدل و غنی از بن‌مایه‌های نظری بود که اگر با چهره جوان وی همراه نمی‌شد، فکر می‌کردم استادی میانسال بعد از سالها تحقیق و تفحص به چنان ایده‌هایی دست یافته است. در همانجا هم صراحت بیان وی برای عده‌ای که همواره از بیان حقایق فرهنگی و اجتماعی طفره می‌روند، خوشایند نبود و طبق معمول به جای فهم مباحث وی، بعضی شخصیت او را نشانه گرفتند. از آن به بعد همیشه دنبال نوشته‌های وی بودم، برای من که عمده پژوهش‌هایم کیفی است، نحوه اقناع‌سازی و مفهوم‌سازی‌های وی بی‌نظیر و بی‌بدیل بود. او داده‌سازی نمی‌کند، تکراری سخن نمی‌گوید، از اصل بحث طفره نمی‌رود، علی‌رغم آشنایی با مباحث نظری و فلسفی، مفاهیم‌اش را از جایی عاریه نمی‌گیرد، دقیقاً معطوف به مسائلی سخن می‌گوید، که انتخاب می‌کند، مسائلی که بر آنها اشراف دارد. از این شاخ به آن شاخ نمی‌پرد، لذا از افکار عمیق او، متن‌های مستندی نشأت می‌گیرد که جایی برای فردی که در مقابل وی بحث می‌کند، نمی‌گذارد. رقبای وی در این حوزه به جای آنکه با وی بحث کنند و یا از او یاد بگیرند، سعی می‌کنند با ناسزاگویی بر او بتازند. در هر مناظره‌ای که او را دیدم، بی‌اطلاعی و یا یاوه‌گویی حریف را زود‌تر از آنکه بیننده انتظار دارد، رو می‌کند؛ و حریفان به جای آنکه او را برای داشته‌هایش تحسین کنند، بخاطر نداشته‌های خود بر او می‌تازند. جهاد چند ساله وی در حوزه اندیشه و فرهنگ مثال‌زدنی است. عده‌ای از حجم مطالبی که توسط وی تولید می‌شود، شاکی‌اند و عده‌ای از قلم تیز او؛ قلمی که وام‌دار کسی نیست و با کسی جز حقیقت رودربایستی ندارد. حجم مطالب وی از یکسو ناشی از پویایی ذهنی او و از سوی دیگر ناشی از تمرکز وی بر حوزه‌ای است که بر آن متمرکز و مسلط است. او از این در و آن در سخن نمی‌گوید، بلکه در حوزه تخصصی خود به صورت متمرکز مطلب می‌نویسد. نظام فکری‌اش از هم گسیخته و آشفته نیست، همه اجزا و عناصر فکری وی یک کلیت بهم پیوسته است. حضور افرادی چون جمشیدی موجب آرامش خیال است، چون وی مانند یک دیده‌بان تیزبین مسائل را رصد می‌کند و کمتر چیزی از تیررس فکری‌اش خارج می‌ماند و به نحو احسن پاسخ می‌دهد. نگاه خصومت‌بار دشمنان به جمشیدی نه تنها قابل انتظار که قابل فهم است، اما دریغ از بعضی از دوستان که در جبهه خودی، نگاه تفقدآمیزی به او نشان ندادند، حقیقتاً این امر دل هر صاحب اندیشه‌ای را می‌شکند. بی‌تردید مهدی جمشیدی مولود سالها مطالعه، تلمذ در محضر اساتید بزرگ، پژوهش بی‌وقفه و درک عمیق از مبانی انقلاب اسلامی و عشق‌ورزی به آن است؛ چنین فردی را که عصاره تحقیق، نظر، اندیشه و عشق ورزی به انقلاب اسلامی است را به راحتی نمی‌توان نادیده گرفت، نویسنده این سطور قصد ندارد از وی یک اسطوره بسازد، یقیناً او هم ضعف‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارد و به بعضی از نوشته‌های او نقد‌هایی وارد است، اما یقیناً بر آن است که بگوید زمانی که اندیشه عده‌ای در حصار ترس، مصلحت و منفعت، گیر کرده است یا زمانی که قلم عده‌ای بر روی کاغذ نمی‌چرخد یا زمانی که دیگران از بیان حقایق دچار لکنت می شود یا از بیان آن عاجزند، جمشیدی ما را از اندیشه خود محروم نساخت. تا جایی که نوشته‌های وی را دنبال می‌کنم، فکر نمی‌کردم که کسی بتواند بر اندیشه قوی و سرریز او لجام بزند و اهل اندیشه را از تحلیل های وی محروم سازد، یقیناً کناره گیری وی از سر مصلحت یا ترس از دشمنانش نیست، چون وی ثابت کرده است که با این مفاهیم قرابتی ندارد، اما می‌تواند از سر دلشکستگی از جبهه خودی باشد که بعضاً قدر وی را ندانسته و او را پشتیبانی نکرد! ختم کلام آنکه، برای تصمیم وی مبنی بر کناره گیری و عزلت پذیری، وجهی قائل نیستم و او را از این کار بر حذر می‌دارم، چرا که فرد صاحب اندیشه نمی‌تواند و نباید اندیشه خود را از دیگران دریغ کند!!
🔹 اغواگری سیاسی و عقل جمعی را در شماره ۵۶۷ نشریه نُه‌دی بخوانید. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/262
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📄 فارغ از محتوای کلام او که در تعارض با منویات رهبر انقلاب است، پزشکیان در این عبارات، آشکارا گروه‌های مختلف را به «مقابله با مصوبات مجلس» دعوت می‌کند. او از هم‌اکنون مجلس انقلابی را اختلال اصلی برنامه‌ها و اهداف «حامی اصلی» خود می‌داند و درصدد به میدان کشیدن «اعتراضات مردمی» است‌. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔹مرحوم سیدعبدالکریم کشمیری در باب توسل به حضرت قمربنی‌هاشم علیه‌السلام می‌فرمود: دو رکعت نماز حاجت خوانده شود و ثوابش تقدیم به حضرت ابوالفضل علیه‌السلام شود. سپس تسبیح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خوانده شود و ثوابش تقدیم حضرت ابوالفضل شود. سپس این ذکر شریف ۱۳۳ مرتبه گفته شود: «يا كاشِف‌الكرب عن وجه الحسين إكشِف كربى بحقّ أخيك الحسين»
🔻خون‌خواهی و پاسخ به یک نبرد ترکیبی 🖋آزاده محمودیان ۱. پیام‌رسان ایکس(توئیتر) را باز می‌کنم و از حجم پیام‌های به زبان عربیِ اکانت‌های ایرانی و غیرایرانی با مضامین ضد جمهوری اسلامی، متعجب می‌شوم. خط رسانه‌ای صهیونی، آشکارا در حال شبهه‌افکنی در دو زاویه است؛ اول وفاداری ایران به جبهۀ مقاومت و آرمان قدس، و دیگری کفایت سیستم‌های امنیتی کشور. هدف از زاویۀ شوم ابتدایی ایجاد اختلاف در سد مستحکم حمایت مردمی در کشورهای مجموعۀ جبهۀ مقاومت به‌ویژه کشورهای عربی است. امت عرب بعد از سخنرانی شجاعانه رییس‌جمهور شهید ایران در میان تمام بزرگان کشورهای مسلمان و به‌ویژه بعد از عملیات وعدۀ صادق، حس کرد ایران تنها حامی مسلمانان مظلوم فلسطین است؛ و او را به‌عنوان پدر و پایتخت جهان اسلام پذیرفت. پس هجمه‌های نبرد هیبریدی در دو بُعد نظامی و رسانه‌ای، از سویی عزت و اعتبار جهانی ایران و از سوی دیگر اتحاد و همدلی تقویت شده در جهان اسلام را هدف گرفته است. ۲. طی بیش از سیصد روز از عملیات طوفان الاقصی، شهید اسماعیل هنیه بارها به خاک ایران سفر کرده و امنیت او در بهترین حالت تأمین شده بود. این سلسله عملیات در کنار هزاران عملیات امنیتی در این سال‌ها فارغ از دولت حاکم، با موفقیت انجام شده. و البته در مواردی معدود نیز دشمن صهیونیستی با انواع روش‌های تروریستی و استفاده از پدیدۀ رذیلانه نفوذ به هدف شوم خود رسیده است. این واقعیت از دو زاویه حائز اهمیت است. اول ایجاد تردید عمومی در دل ایرانیان، در خصوص کفایت نیروهای امنیتی کشور؛ و دوم جبران جبروت از دست رفتۀ رژیم کودک‌کش در عملیات وعدۀ صادق و تلقین این باور به جهانیان که هتک حرمت و نقض حریم امنیتی ایران برای اسرائیل بی‌هزینه است. ۳. به موازات نارسایی رسانه‌های رسمی کشور، مدت‌هاست که حریم افکار عمومی ایرانیان مورد هجوم وحشیانۀ فضای مجازی صهیونیستی است. در حالی تصمیم‌سازان عرصۀ فضای مجازی کشور بر سر رفع محدودیت نیمه‌نصفۀ اعمال‌شده، از رسانه‌های اسرائیلی مشغول رقابت با یکدیگر هستند که رهبر انقلاب مکرر در مکرر دربارۀ آسیب‌های ولنگاری فضای مجازی تذکر داده‌اند و بدنۀ انقلابی جامعه نیز زخم‌های عمیق آن را حس می‌کند. اکنون که خاک ایران همچون محمل افکار عمومی آن مورد تهدید جدی واقع شده واکنش ایران به این هجمۀ بی‌سابقه، بسیار تعیین‌کننده است و خون‌خواهی سخت شهید هنیه می‌تواند پایانی باشد بر تمام شبهه‌افکنی‌ها. اما چنین عملیاتی نیاز به بسترسازی در اذهان ایرانیان و حضور پررنگ فعالان فرهنگی و رسانه‌ای، به‌ویژه در همان فضای رسانه‌ای مسمومی دارد که تا کنون بیشترین تلفات فکری و هویتی را از ما گرفته است. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔹 خون‌خواهی و پاسخ به یک نبرد ترکیبی را در شماره ۵۶۹ نشریه نُه‌دی بخوانید. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/262
عبرت‌های عاشورا و کشف حجاب.mp3
35M
🔻سخنرانی مردمی: عبرت‌های عاشورا و کشف حجاب (چگونه هویت انقلابی، مسخ می‌شود؟) https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻جولان گوبلز در مجلس شورای اسلامی 🖋آزاده محمودیان ۱. دروغ بزرگ یا دروغ گوبلزی اصطلاح و تکنیکی است در پروپاگاندا، که در بحبوحه جنگ جهانی مورد توجه قرار گرفت. آدولف هیتلر در کتاب نبرد من می‌گوید، مردم، شکست آلمان در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودی‌های دارای نفوذ در مطبوعات، از تکنیک دروغ بزرگ استفاده کردند. از نظر او این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که «هیچ‌کس باور نکند که کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند». اولین مورد استفادهٔ دروغ بزرگ در این جملهٔ معروف او مستند شده‌است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است». ۲. دروغ همواره در طی کلمات منتقل نمی‌شود، بلکه گاهی محتوای دروغ می‌تواند در جریان روایتی از یک حادثۀ واقعی، ساخته و منتقل شود. نحوۀ روایت‌پردازی از یک واقعه می‌تواند قدرتی را در اختیار راوی قرار دهد تا او فارغ از ادراک حقیقت، آنچه خود فهمیده یا هرآنچه اراده کرده را در قالب روایت بسازد و با نقل واقعیت از زاویه‌ای خودخواسته، مفهوم مورد نظرش را ساخته و مفهوم حقیقی را پنهان کند. ۳. حادثه نامبارکی که در زمان گرفتن رأی اعتماد برای کابینه پزشکیان اتفاق افتاد را می‌توان نوعی پیاده‌سازی تکنیک گوبلز دانست. برای اولین بار در صحن علنی مجلس رئیس‌جمهور از واقعه‌ای روایت می‌کند که در طی آن رهبری فهرست اعضای کابینه را تمام و کمال تأیید نموده و حتی شخصاً به دو نفر از افراد ناراضی در فهرست، دستور می‌دهد که برای حضور در کابینه راضی شوند! اما این روایت چنان با سیره و بیانات رهبر انقلاب در تضاد نظری و عملی است که هیچ عقل سلیمی آن را نخواهد پذیرفت. حال باید پرسید پس چرا بسیاری از مخاطبان این روایت اعم از نمایندگان مجلس و مردم انقلابی در برابر آن دچار انقیاد شدند؟! ۴. پاسخ همان عبارتی است که در بند اول داخل گیومه قرار گرفته است. از یک‌سو نفسِ روایتی چنین برهنه از گفتار و رفتار رهبر انقلاب در یک جلسه خصوصی، از آن جهت که خرق عادت محسوب می‌شود می‌تواند قوای تحلیلی مخاطب را دست‌خوش خدشه نماید. از سوی دیگر، زاویه انتخاب شده توسط راوی، مهر تأییدی بر محتوای خودساخته‌اش است. این در حالی است که رهبر انقلاب بیانات متعددی دالّ بر عدم دخالت خویش در انتخاب اعضای دولت و یا انتصابات رؤسای قوا دارند. این که رهبر انقلاب همواره بر تشکیل هرچه سریعتر کابینه اصرار داشته‌اند، امری است آشکار و مکرر‌. و اگر بنا به تصمیم رهبری بر تأیید همگانی و دست‌و‌دلبازانه از سوی مجلس بود، پس شروط دوازده‌گانه مطرح شده از سوی معظم‌له چه معنی می‌تواند داشته باشد. آنچه از سوی پزشکیان به عنوان نظر مساعد رهبری با اعضای کابینه‌اش تعبیر شده، در قالب حمایت همیشگی ایشان از رئیس‌جمهورها در پیش‌رفت امور ناظر بر همکاری قوا بارها واقع شده است. زیرا «رهبری در پشتیبانی از رئیس‌جمهور هیچ‌گونه درنگی نمیکند.»(بیانات در تاریخ ۱۳۸۴/۰۲/۱۱) و ایشان بارها تاکید کرده‌اند که حمایت‌شان از رئیس‌جمهور به معنای تأیید همه اقدامات یا نظرات آن‌ها نیست (برگرفته از بیانات۹۲/۶/۱۴)؛ اما حمایت از آنان را وظیفه خود می‌داند(بیانات ۸۸/۰۱/۰۱). پس آقای پزشکیان با انتخاب زاویۀ روایت خود به‌گونه‌ای که نشان دهد رهبری به‌طور مستقیم اعضای کابینه را تأیید کرده‌اند، سنجیده یا نسنجیده، دانسته یا نادانسته تهمتی ناروا بر رهبری روا داشته و پایبندی ایشان به وجه جمهوریت نظام و احترام به رأی نمایندگان مجلس را خدشه‌دار نموده است. ۵. اما در این ماجرا مجلس انقلابی(!) آزمون خود را با شکست پشت‌سر نهاد. مهر ننگ این واقعیت که در بین افرادی که رأی اعتماد نمایندگان را کسب کردند، برخی مواضع غیرقابل انکاری در حمایت از فتنه و اغتشاشات داشته‌اند تا ابد بر پیشانی نمایندگان این دوره خواهد ماند. نکتۀ پایانی اینکه این واقعه علاوه بر نمایندگان، آزمونی برای مردم انقلابی نیز بود، عده‌ای که بطون معارف رهبری و ولایت فقیه را ادراک کرده‌اند، هرگز تحت تأثیر این تکنیک پروپاگاندایی قرار نمی‌گیرند و میان سخن‌سرایی یک اصلاح‌طلب و بیانات و سیرۀ رهبر انقلاب، دچار سردرگمی و تردید نمی‌شوند. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
«جولان گوبلز در مجلس شورای اسلامی» متن کامل را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/274
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱. با بالا هماهنگ شدیم، همه فهرست وزرا را آقا تأیید کردند. ۲. تعداد زیادی از وزرای پیشنهادی را نمی‌شناختم و نظری نداشتم. 📄با نگاهی سطحی می‌توان فهمید این دو گزاره با هم جمع نمی‌شوند. اصل موضع رهبر انقلاب مبتنی بر این واقعیت است که «علی‌رغم نقل رئیس‌جمهور، هیچ تأیید همگانی از جانب رهبری درکار نبوده است». این گزاره تکذیبیه‌ای بود بر ادعای پزشکیان. دروغی که از شدت بزرگی، سیاسیّون کارکشته در مجلس را نیز به اشتباه انداخت، و شد «داغ ننگِ عوام‌زدگی و ولایت‌نشناسی» بر پیشانی مجلس دوازدهم. 📎حاشیه: رهبر انقلاب امروز در جایگاه پدر نظام، با همین عبارات کوتاه، به رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس تذکر دادند. اما برای انقلابی‌هایی که این مدت، عدم اعلان موضع از جانب رهبری را تا مرز محکومیت ایشان به نقض جمهوریت پیش‌ برده بودند، لازم شد وقایع زمان حضرت امیر را بازخوانی و نیز در سیرۀ رهبری تأمل کنند. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/274
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📄 چالش تحمیلی نابرابری جنسیتی دولت جدید بجای رصد واقعیت اجتماعی، تلاش می‌کند تا حس ناکامی و نابرابری را به جامعه تزریق کند. تجربه نشان داده اصلاح‌طلبان همواره در پی بافتن محرومیت‌های ساختگی و القا و تحمیل آن به جامعه بوده‌اند. حقیقت جامعه با بافته‌های آنان سازگار نیست و اکثریت جامعه آن را نمی‌خواهند. اما آنان امر ناصوابی را آنقدر تکرار می‌کنند تا جامعه باور کند که چنین امری واقعیت دارد. اکنون نیز در حالی‌که ایرانیان فارغ از جنسیت، در عرصه‌های مختلف علمی و عملی درکارند، سخنگوی دولت، سعی در القا و «تحمیل» چالش نابرابری جنسیتی به جامعه دارد؛ اما او باید بداند: ۱. معیار در تفکر حکومت شیعی «عدالت جنسیتی» است؛ و «برابری جنسیتی» از حلقوم لیبرالیسم برخاسته. ۲. معیار در انتخاب مدیران ارشد نظامِ اسلامی، صلاحیت‌ علمی و عملی است؛ و نه همچون افکار منسوخ رئیس‌تان در شورای راهبری، جنسیت و مذهب و قومیت و همه‌چیز جز شایستگی! ۳. حضور انسان در جامعه باید متناسب با توانمندی‌ها و وظایف ذاتی او در نظام هستی باشد. هر جایگاهی -فارغ از مدیرکل یا کارمند جزء- تنها زمانی برای زن مطلوب است که با وظایف ذاتی‌اش که مهمترین آن همسری و مادری است، در تضاد نباشد. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻رسانۀ ملی و ضربات حریف بالان‌دیده 🖋آزاده محمودیان ۱. یکی از مهمترین کارکردهای رسانه، تعیین فضای روانی جامعه است. البته با ادبیات رایج ما، باید اینطور بگویم که یکی از وظایف رسانه، ایجاد یا تأمین امنیت روانی جامعه از طریق روایت‌پردازی‌های درست و رفع ابهامات است. قطعاً وقتی موضوع، نقش رسانه در امنیت روانی جامعه باشد، پای رسانۀ ملی بسیار بیش از سایر رسانه‌ها در میان خواهد بود و وظیفه او بسیار سنگین‌تر از سایر رسانه‌ها. ۲. اکنون و با روی کار آمدن سه‌بارۀ دولت اصلاحات، وظیفۀ مدیران رسانۀ ملی است که نقبی به گذشته بزنند و به یاد آورند که در دو نوبۀ قبلی چطور پروپاگاندای اصلاحات هر روز چالشی جدی برای امنیت روانی جامعه ایجاد می‌کرد. و در هر دو تجربه، این خلأسازی‌های امنیتی را تا کشیده شدن پای ملت به خیابان‌ها و تبدیل چالش روانی به چالش امنیتی داخلی و البته خارجی ادامه دادند. آن زمان هم، دست رسانۀ ملی از هرگونه پیش‌بینی، مدیریت بحران، روایت‌پردازی و نبرد با کج‌روایت‌ها به‌طور جدی تهی بود‌. اما مدیران امروزِ رسانۀ ملی، که کبادۀ انقلابی‌گری به دوش می‌کشند را خفّتی بزرگ است که هیچ برنامۀ جدی در این نبردچندبرابری شناختی نداشته باشند! ۳. آقایان مدیر رسانۀ ملی بدانند دشمنان انقلاب، بارها در این عرصه ثابت کرده‌اند که اولاً، در تضعیف انقلاب و تخریب مرزهای امنیتی و جغرافیای(!) ایران هیچ‌ خط‌قرمزی ندارند و از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد. ثانیاً، تکنیک‌شان، تخریب‌ از طریق خلط حقایق به دروغ‌های ریزریز، امّا در تمامی زوایای روانی جامعه است؛ بدین معنا که آن‌ها هیچ گوشه‌ای از هزارتوی جامعه را از چشم نمیندازند و آستانۀ تحمّل آن را دچار فرسایش می‌کنند؛ تا جایی که نه اعتمادی باقی می‌گذارند و نه آرامشی. خسارت کرسنت را گردن عناصر انقلابی میندازند، هم‌زمان جامعه را زدوده از باور به حجاب معرفی می‌کنند، به موازات آن مدیران کارآمد انقلابی را در لابه‌لای ناکارآمدی مدیران خائن سرمی‌برند و... ، دست‌آخر این ظلم‌ها را با غرغرۀ «دولت وفاق» و ادعای استفاده از همۀ طیف‌های سیاسی از ذهن ملت می‌شویند. ۴. آقایان رسانۀ ملی اما به‌‌دلیل عدم مشاوره با متخصصین انقلابی رسانه، راه بی‌طرفی را به اشتباه می‌روند، و به‌ورطۀ افراط و تفریط میفتند. بی‌طرفی، یعنی طرفِ ذهنیت جامعه را گرفتن، و برای رفع شبهات آن قدم برداشتن و لحظه‌به‌لحظه برای زدودن آخرین نگرانی‌های آن طرح و برنامه داشتن. مدیران رسانۀ ملی یقین کنند، اگر امروز برای ادعای خسارت کرسنت پای جلیلی و زنگنه را برای مناظرۀ آشکار در محضر ملت به صداوسیما نکشند و یا کوس رسوایی نپذیرفتن هریک را فریاد نزنند، اگر برای بحث حجاب بین مدعی‌ترین شبهه‌افکنانِ دوری ملت ایران از دین و خبره‌ترین متخصصان این بحث در جبهۀ انقلاب گفتگوی نتیجه‌ساز نسازند و اگر برای تمام مواردی از این دست تنها سکوت پیشه کنند و منتظر تک‌های پی‌درپی دشمنان این خاک و دین باشند، این‌بار ضرباتی سخت‌تر از ۷۸، ۸۸، ۹۸ و ۱۴۰۱ در انتظار امنیت جامعه خواهد بود. https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻صدای پرلکنت رسانۀ ملی 🖋آزاده محمودیان ۱. یکی از برجسته‌ترین قدرت‌های رسانه این است که می‌تواند تعیین کند مردم «چگونه» دربارۀ یک موضوع بیندیشند؛ یعنی قادر است با کم یا زیادکردن وزانت یک موضوع به افکار جامعه سمت‌وسوی ویژه‌ای بدهد. ایجاد احساس نیاز، خطر، اشتیاق، بی‌تفاوتی و... در بطن جامعه همه و همه، در ید قدرت رسانه است. پس اگر در جامعه‌ای شبهه‌ای ایجاد شد، پس از مدتی تبدیل به گره شد، و در اغمای رسانه‌ای، چنان کور از کار درآمد که امنیت روانی جامعه را به مخاطره انداخت، خبر از وجود رسانه‌هایی ناکارآمد و غیرمتخصص و غیرمتعهد دارد. فارغ از نگاه تخصصی به رسانۀ ملی، آنچه اقدامات سازمان صداوسیما را بیشتر زیر ذره‌بین اهل نظر می‌برد، وجود خیل عظیم رسانه‌های «دیگری» است که در داخل و خارج و به‌صورت شبانه‌روزی بر آمار تلفات نبرد شناختی می‌افزایند. در چالش تحمیلی حجاب، رسانه‌های دیگری، چه‌شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی و چه سکوها و کانال‌ها و جرایدی که پژواک صدای آن‌ها در داخل کشور‌ند، با مهارت توانسته‌اند تا حد قابل توجهی تعیین کنند که جامعه چگونه به این موضوع بنگرد. ۲. در این راستا، فضای دستکاری‌شده توسط این رسانه‌ها با تکرار پربسامد این ناحقیقت که "بسیاری از مردم خواهان تغییر در رویکرد نظام نسبت به پوشش‌اند" ضرورت تنزّل نظام از موضعش را به جامعه القا می‌کند. دستان چنین حمله‌ای بر روی گلوی مخاطب فشار می‌آورد که وقتی همه این‌گونه‌اند چاره‌ای جز پذیرفتن میل اکثریت نیست. این القا، اژدهایی چندسر است که استخوان افکار عمومی را از زوایای مختلف درهم می‌شکند. از سویی حداکثری می‌نماید، از سویی آن را درِ باغ سبز پایانِ تنش‌ها و آغاز همزیستیِ آرام افکار متنوع می‌خواند، از سوی دیگر با پشتیبانی عناصر سکولار دانشگاهی آن را خردمندانه و از طرفی با رنگ‌ولعاب‌دادن، آن را قدمی به‌سوی مدرن‌‌شدن زندگی ایرانی معرفی می‌کند. در گام اول این‌موارد را با یک شبهه می‌آغازد و شبهه‌ پشت شبهه در تعلل پاسخ اهل فضل، از سوی دیگری پاسخ داده می‌شود. اما رسانۀ انقلابی متخصص و متعهد است و وارد معرکه می‌شود و اهل فضل واقعی را به‌میدان پاسخگویی می‌کشاند. به‌زبان‌های متنوع و در تولیدات ۳۶۰درجه‌ای پاسخ‌ها را با بسامدی بیش از شبهات، به‌سوی ذهن مخاطب روانه می‌کند. اعتبار صداهای ناهمگون با عرف و شرع را مخدوش می‌کند و ساختمان شبهه را در اذهان، فرومی‌شکند. ۳. رسانۀ انقلابی لطایف‌الحیل می‌داند و فرم می‌شناسد. تمام سرمایۀ رسانه، آدم‌هایی هستند که رسانه و جامعه را باهم میفهمند. پس از نیروی بالقوه و مهارت گروه‌های مردمی، و شجاعت و دانش اندیشمندان انقلابی بهره می‌برد و حرف حق را برای جان‌های ناپخته قابل هضم می‌کند. پیش و بیش از همه برای شرایط احتمالی، سناریو دارد و در اتفاقات، دست‌بسته نیست و یا دچار حرکات شتابزده و خودسوز نمی‌شود. او صدای اعتراض مردم را بسامد می‌بخشد. با گزارش میدانی، آتش زیر خاکستر نارضایتی را شعله‌ور می‌کند و با گفتگوی تحلیلی با خرمندان شجاع، صبرسرآمدۀشان را به‌تصویر می‌کشد؛ نه‌ با دعوت از غیرمتبحّران -که به اندک اظهار حقیقتی به عذرخواهی متوسل می‌شوند- برای دیگری‌های انقلاب فضاسازی کند. عمل یا سکوت اوست که نشان می‌دهد و چه‌بسا تعیین می‌کند اکثریت چه‌می‌خواهند. زیرا اوست که پشتیبانی عالی‌رتبگان و رقم‌های چندهزار میلیادی دارد. اما افسوس که رسانۀ ملی ما پر است از خبرنگاران و دبیران و... نام‌آشنا و باسابقه و به‌شدت غیرحرفه‌ای که هنوز هم «چه احساسی داری؟» سؤال اول و آخرشان است. از انصاف نگذریم که همان معدود افراد حرفه‌ای هرگاه اجازۀ اقدام بدون‌لکنت داشته‌اند محتوای پرنفوذی خلق کرده‌اند. اما معدل کل، خبر از عدم توانایی صداوسیما در جریان‌سازی رسانه‌ای دارد. ۴. رسانۀ انقلابی مرزبندی روشن دارد؛ در اظهار مرزهای فرهنگی انقلاب و ایستادگی بر شریعت به لکنت نمی‌افتد؛ از ترس فروافتادن از مقام مرجعیت، وفاداران اصلی خویش را نادیده نمی‌گیرد. برای او اینطور نیست که خروش مردم و خانوادۀ شهدا قابل سانسور باشد و بر طغیان فلان سلبریتی بی‌خاصیتِ مضر که در آتش اغتشاش دمیده چشم فروبندد و او را میدان مجدد دهد. اما رسانۀ ملی ما باور کرده که پرچم‌دار نیست و باید تابع جو باشد و مطابق آن عمل کند. قدرت ذائقه‌پردازی ندارد و نمی‌تواند سخنش را به جریان تبدیل کند؛ بلکه باید مقلد و مطیع جریانات جاری باشد یا در برابرش سکوت کند. این خطا اندر خطاست. رسانه قدرت آن را دارد که از هیچ، همه‌چیز بسازد. رسانۀ انقلابی خط‌شکن است؛ یعنی روی لبۀ تیز مسائل می‌نشیند و پروای پیامد ندارد. حرفه‌ای اما شجاع است و هیچ سخن ناگفته‌‌ای را برای دیگری‌های رسانه‌ای‌ خود باقی نمی‌گذارد و می‌کوشد امروز که حجاب تبدیل به مسئلۀ اصلی شده، تمام اجزای آن را یک‌به‌یک در پیش چشم جامعه موشکافانه به عرصه تحلیل بکشد. @Najvayeqalam_Mahmoudian