🔻یادآوری یک پشیمانیِ بیحاصل
مدیریت جهادی؛ مدیریت تکنوکراتیک
🖋آزاده محمودیان
۱. یادم میآید در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴، بیش از هرچیز نگران این مهم بودم که برخی از انقلابیها به شدت هاشمی رفسنجانی را در خط ولایت میدانستند. بسیاری از آنان که متولدین دهه ۳۰ و ۴۰ بودند، قرابتی هم با سپاه پاسداران داشتند، و چه در جبهههای نبرد و چه در جایجای وطن، حفظ ولایت و انقلاب بزرگترین دغدغه ایشان بود؛ در برابر سوالها و موشکافیها به عبارات امام و رهبر انقلاب در تأیید هاشمی و نیز به توسعه عمرانی دولت سازندگی اشاره میکردند. آن دوره البته انتخابات با شکست هاشمی پایان یافت اما قریب به یک دهه طول کشید تا همان انقلابیهای دلسوز به این معنا واقف شدند که زاویهای عمیق و پرخطر بین آرای هاشمی و رهبر انقلاب وجود داشتهاست. شاید بسیاری از آنان وقتی نامه بیسلام هاشمی در ۸۸، یا مواضع تقابلی پایان عمرش، در برابر رهبری را دیدند و «اللّهم انّا لانعلم منه الّا خیرا» را نشنیدند، به این گسست عمیق یقین پیدا کردند. زیرا از نظر آنان هاشمی کسی بود که عمرش را برای انقلاب و دفاع مقدس و عمران مملکت صرف کرده بود.
۲. با وجود این عدم وقوف عمومی، فهم این حقیقت برای برخی اهل بصیرت، چون آوینی، از سالها جلوتر اتفاق افتاده بود. او علنی هاشمی را تکنوکرات خطاب کرده بود؛ همان هاشمیای که «انقلاب زنده بود تا او زنده بود!!», هماو که دست راست رهبری بود! آوینی هزینه این بیدارگری را به سختی و با طرد شدنهای پیدرپی پرداخت کرد.
۳. اکنون و این روزها نیز از یکسو سخن از «مدیریت جهادی» قالیباف و از سوی دیگر «نگاه تکنوکراتیک» اوست. نکته آنکه هر دوی این رویکردها از بیانات رهبری در تاریخ ۲۳دی۱۳۹۲ در دیدار با مدیران شهرداری تهران، استمزاج میشود. در حالیکه مریدان آقای قالیباف بخش ابتدایی بیانات را شنیده و بخش دوم رو نشنیده میگیرند. در بخش اول آمده: «اقدامات شهرداری در بخشهای مختلف همچون تمیزی شهر، فضای سبز و بوستانها، ساخت بزرگراهها و پلها، گسترش مترو، و ایجاد فضاهای ورزشی، کاملاً برجسته و خوب بوده است. ... اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیّت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، قابلحل است». یعنی بهطور مشخص رهبر انقلاب از موارد معینی ناظر بر عملکرد شهرداری در بخشهای عمرانی تمجید کرده و آن را حاصل مدیریت جهادی دانستهاند. و اما در بخش دوم که مورد اغماض است آمده:«حقیقتاً معماری و نمای تهران، نمای یک شهر اسلامی نیست و شهرداری و شورای شهر باید این موضوع را جزو جدّیترین مسائل خود بدانند. ... باید هرچه ممکن است، محیط زندگی شهر به گونهای طراحی و ساخته شود که تحقّق سبک زندگیِ اسلامی، راحتتر امکانپذیر باشد». ایشان در ادامه گریزی هم به مدیریت مراکز فرهنگی میزنند و در مواردی مشخص مدیران شهرداری را تحذیر میدهند. یعنی به همان وزان که تمجیدی صورت گرفته، مشخصاً ایشان نقدی جدی ناظر بر دور بودن نگاه شهرداری از رویکرد اسلامی، در مباحث فرهنگی نیز داشتهاند.
۴. حال نکته قابل تأمل آن است، اگر چشمان خود را بر تمام شبهاتی که در عملکرد آقای قالیباف در خصوص طرح صیانت، لایحه حجاب و موضع او در فتنه ززآ و مسایل خانوادگیاش وجود دارد ببندیم، آنچه تأسفبار است، تکرار خسارات گذشته ناشی از طرد منتقدان مشفق و روی کار آمدن تفکرات لیبرال-تکنوکرات است. در این دو روز باقیمانده واجبترینِ اعمال، تحقیق و مطالعه استدلالهای اهل بصیرت و تفکّر پیرامون رویکردهای تکنوکراتیک قالیباف است؛ بهجای طرد یکسرۀ آنان. باید ترسید از تکرار روزهای تلخ و پرخسارت مدیریت تکنوکراتها.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 استاد شهریار زرشناس، در آخرین لحظههای مباحثات سیاسی و انتخاباتی، درحالیکه نگران آیندهی انقلاب از سوی دو جریان لیبرالها و تکنوکراتها بود، این گفتار سیاسی را عرضه کرد و سعید جلیلی را تنها گزینهای دانست که میتواند در امتداد آرمانگرایی انقلابی، افقگشایی کند.
#سعید_جلیلی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻مردم ناآگاه، دستپخت دستگاه قضایی مردّد و معطّل!
🖋 آزاده محمودیان
نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری و پیشتازی پزشکیان با قریب به ۴۰درصد آرا، راویِ روایتی تلخ است.
این، یعنی قریب به نیمی از مشارکتکنندگان، بدون کوچکترین توجهی به برنامه، تخصص، سابقۀ مدیریتی و حتی آداب سخن و رفتار و همه مؤلفههای صلاحیتی، انتخاب میکنند! این تعداد همچنین بهرهای از حافظۀ تاریخی نداشته و از همراهی کابینۀ روحانی و خود او، هیچ ادراک و واهمهای ندارند! و نمیتوانند آیندۀ نامبارک امتداد روحانی را متصور شوند.
در چنین شرایطی این سؤال بزرگ مطرح میشود که این افراد، فارغ از تعلق یا عدمتعلق به انقلاب اسلامی، چطور لااقل فهمی حداقلی از احتمال تکرار سختی معیشت و مشکلات گوناگون داخلی و خارجیِ زمان ریاستجمهوری روحانی را ندارند؟
پاسخ ساده و روشن است. آنچه دربارۀ ناکارآمدیهای دولت یازدهم و دوازدهم و فسادهای آن در جامعه مطرح شده است، همواره در حد گعدههای رسانهای و اظهارات شخصی برخی مسئولان بوده و دستگاههای نظارتی و قضایی با گذشت قریب به سه سال، هنوز گزارش مستندی از فسادها و خیانتهای رخ داده در دهۀ نود و متهمان آن، در اختیار مردم قرار ندادهاند. هیچ خبری از محاکمۀ مجرمان نیست، که هیچ، آنها در صف اول مراسمهای رسمی نظام دیده میشوند.
پس از نظر ۴۰درصد از مردم، یا جرمی متوجه این افراد نیست، یا عزمی برای احقاق حق مردم. و اینگونه، یعنی مسئولانِ دیگر هم از این فسادها آگاه و در آن شریکاند.
این امر بهمرور مجرمان و خطاکاران را پیش چشم افکار عمومی، افرادی مظلوم و مُحق مینمایاند که از سوی نظام در حق آنان اجحاف شده. افرادی که اتفاقاً وجودشان و افکارشان قرار بوده به نفع مردم باشد، اما نظام با تنگنظری مانع منفعت عمومی آنان گشته است. اینطور میشود که در بزنگاهها، یک بیانیۀ آنان، کارکرد سیاسی مییابد و یکتنه، موج چنددرصدی میآفریند. و جهادگران تبیین و امّت انقلابی با همه تلاشهای خود، چارهای ندارند جز آنکه تنها نظارهگر این موج باشند. چراکه مرحلۀ محاکمه بر عهدۀ دستگاه عدالت است و عدالتخانۀ نظام، در مواجهه با این مفسدان و مجرمان، راه سکوت و عافیت در پیش گرفته، یا مردد و معطل مانده و آن را به زمانهای مصلحتاندیشانه سپرده است.
در حالیکه اگر شخص حسن روحانی بهواسطه هزاران پروندۀ مفتوحش و معاونان و وزرای او به دلیل کاهلیها و رانتها و فسادهایی که در زمان تصدیگری ایشان واقع شده بود، پیش چشم ملت تنبیه شده بودند، امروز دستگاه شناختی مردم اینچنین دستکاری نمیشد و معرفتها مخدوش نمیگشت.
سستی و اهمال دستگاه قضایی عامل اصلی این ماجراست، و مسئولین آن در صدر مقصران این واقعه؛ و بیتردید باید در محضر امّت، پاسخگوی زمینهسازی خود برای فریب افکار عمومی باشند.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
نظر رهبری درباره وظیفه خواص و نخبگان در شناساندن فرد اصلح: «دخالت بدون بصیرت خطرناک است»
📄 در حالیکه مدتی طولانی از آغاز تبلیغات و ارائه برنامههای نامزدها میگذرد، برخی اعاظم، نه در پایان گفتگوها و مناظرات که در دقایق پایانیِ شب آخر، اعلام حمایت کردهاند. این اتفاق حساسیتبرانگیز، این شائبه را ایجاد میکند که چهبسا دستگاه شناختی برخی در لحظات آخر دستخوش بازی و دستکاری شده باشد!
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
نام کسی را نوشتم که:
۱. انطباق با تعریف اصلح در بیان رهبری دارد.
۲. حتی یک نقطه خاکستری در کارنامه اقتصادی خودش و خانوادهاش نیست.
۳. کارنامه و برنامهاش صاف و زلال است، نه آغشته به مرامهای لیبرالی و تکنوکراتی.
۴. یک سیاستمدار باتقوای مقتدر که با وجود حشر دیرینه با شهدا و علما، برای رأی بیشتر دست به جنگ شناختی نمیزند و اسطورههای وطن، چون حاجقاسم را خرج خود نمیکند.
۵. کسیکه امروز و فرداها، از انتخابش سرافکنده و مدیون شهدا نباشم.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 سخنی با مشاوران فرهنگی و رسانهای جلیلی:
۱.دور اول نشان داد، مشاوران فرهنگی جلیلی با ادبیات کف میدان آشنا نیستند، و توانایی بسط نظریۀ فرهنگی رهبری، به واقعیات جامعه را ندارند.
۲. باید از دانش، تجربه و خلاقیت متخصصان آزمونپسدادۀ آشنا برای مردم، بهره بگیرید.
۳. از قدرت شهرگان غافل نشوند. نشان دهند که میتوان قدرت عاقله مردم و کاریزمای شهرگان را توأم به کار گرفت.
۴. منتظر حرکت رقیب و پاتک نباشند. نقشه حرکت مهرههای خود را برای یک تکِ حرفهای بپردازند.
۵.به حامیان خود خطدهی کنند. از قدرت ایمان و تعهد انقلابی آنان، با صداقت برای جبهه انقلاب استفاده کنند.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 جلیلی در مناظره امشب، همچون جراح متخصص, پیکر بیمارِ مشکلات را روی میز جراحی گذاشته و دقیق او را جراحی میکند، پزشکیان هم پذیرفته که این جراح چنان تسلط دارد که او میتواند فقط در کنارش بایستد و تأییدش کند!
گزارههای پزشکیان یکسره در تأیید جلیلی است، بیهیچ افزودهای. حتی از روضهخوانی از مشکلات هم تنزل کرده.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
📄نحوه تنظیم سوالات و حضور مجری، این مناظره را بسیار متفاوت از قبل کرد. از دغدغهها، صریح سوال شد و پاسخها به چالش کشیده شد.
خوشسلیقگی سیما در قطع نکردن گفتگوهای تند دو نفر و نگرفتن میکروفون نیز بسیار حرفهای بود.
رایحۀ خوشِ افزایش مشارکت از این نحوه مناظره به مشام میرسد.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
.
📄 پزشکیان دقیقا تأیید کرد که در سیاستخارجی مسیر دولت روحانی را طی خواهد کرد.
یعنی به قول جلیلی در مواجهه با قلدری آمریکا و اروپا در بحث برجام، رو به قبله منتظر مرگ میشود.
او در انتها چنان مستأصل شد که کارش به خودزنی و توهین به شهید سلیمانی و مایه گذاشتن از رهبری رسید.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر تحت تأثیر اینستاگرام و تلگرام نباشی، انتخاب بسیار روشن است:
میان «میتوانیم» و «نمیتوانیم»
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 شهریار زرشناس، دوباره سخن از جلیلی میگوید. او بر روی گشایش اقتصادی و معیشت و محرومان و فرودستان تأکید میکند و روایتش از جلیلی، از این حقیقت حکایت میکند که صفآرایی اشراف و بالانشینان در برابر او، به دلیل این است که گریبان آنها را خواهد گرفت و با تیغ عدالت، در برابرشان خواهد ایستاد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
📄 مناظرۀ پایانی، دیگر ابهامی باقی نگذاشت.
جلیلی در بورس و خودرو و مسکن و مهار تورم و یارانه و... حرف حساب و امیدبخش داشت. او غیرتمندانه، هم با جزئیات، ریز برنامههایش را گفت، هم ندانستن رقیب را برخلاف گذشته، رها نکرد و به رخ او کشید. خصوصا با اشاره به انشاءخوانیهای او، همین عصای شکسته را نیز از زیر بغل او کشید.
اما پزشکیان، مثل کودکی در میانۀ دعوا دست به دامان توهین بود. بهجای برنامه، نیشخند تحویل مردم داد و تقریباً در همه موارد، یک خط برنامه ارائه نداد؛ فقط تلاش بیحاصلی داشت تا ارتباطش با روحانی و کابینهاش را کتمان کند.
حتی متنخوانی دو نفر بسیار متفاوت بود. جلیلی با سوز دل سخن گفت.
پزشکیان اما همان خطخوانی آشنایش را تکرار کرد.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
.
📄 پزشکیان در رسانۀ ملی در چند موضوع مشخص ادعاهایی کرده که به صورت غیررسمی، توسط کابینه شهید رئیسی رد شده است.
صداوسیما موظف است ظرف ۲۴ساعت، برای روشن شدن حقیقت، در پخش زنده، تریبونی در اختیار نماینده دولت قرار دهد. تا راست و دروغ برای مردم قابل تشخیص شود.
📌امروز با تماس گسترده با ۱۶۲ ، از صداوسیما بخواهید تا به این وظیفهاش عمل کند.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 شهریار زرشناس از حلقهی بستهی قدرت سخن میگوید که در کنار پزشکیان نشسته و او حاصل ارادهی آنهاست، درحالیکه جلیلی، بیرون از این دامنه و از جنس مردم است. لیبرالتکنوکراتهای سرمایهسالار، نگران حضور جلیلی در قدرت شدهاند و میخواهند مردم را از او منصرف کنند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
.
📄 مراقب ساعات باقیمانده باشید، صاحبان زر و زور آنچنان از آمدن جلیلیِ فسادستیز به واهمه افتادهاند که دست به هر بیاخلاقی و شایعهسازی میزنند.
باید در زمان باقیمانده، استوار و قدرتمندتر از هر لحظه، به تبلیغ جبهۀ حق پرداخت و مانع از ورود مردم به جنگ شناختی مفسدان شد.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 سرمایهداران و عدالتخواهان-۳
شهریار زرشناس میگوید جنگ است، اما جنگ فقر و غنا، جنگ فرادستان و فرودستان، جنگ نوکیسهها و محرومان. در طرف درست تاریخ بایستیم. حامیان گردنکلفت و سرمایهسالار پزشکیان، از ماهیت او خبر میدهند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ ما یک سیلی خوردیم از اشتباه👇
📽 چنانچه سستی بکنید
کسانی که میخواهند
این کشور را به باد فنا بدهند
ممکن است پیروز بشوند
✅ @EMAM_COM
@Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻در انتظار سیلی سخت
🖋آزاده محمودیان
۱. امام خمینی(ره) رأی به بنیصدر را اشتباهی خواند که ملت را مستوجب سیلی کرد. علت این اشتباه رأی ندادن به فرد «صددرصد مکتبی» بود؛ وگرنه بنیصدر با جملاتی پرطمطراق و دهانی پر از ایده و نظر به میدان پا گذاشته بود. او لفاظانه سخن میگفت، روشنفکرانه رفتار میکرد و خود را انقلابی نشان میداد، تا جاییکه بسیاری -حتی نزدیکان امام راحل- او را دور از کارآمدی و انقلابیگری نمیدانستند. رهبر انقلاب نیز در روز عید غدیر امسال مهمترین ویژگی فرد اصلح را ایمان قلبی به انقلاب-بخوانید همان فرد صددرصد مکتبی- معرفی کرد. اما اینبار نزدیک به هفده میلیون نفر ایرانی آگاهانه به رفتار سخیف و کوچهبازاری، و تفکر «نمیدانم» و «نمیتوانم» و «نمیشود» رأی دادهاند و درهای عمیق میان آرمانهای انقلاب و تفکر مکتبی را برگزیدهاند. این اشتباه را به مراتب فاحشتر از اشتباه قبلی باید دید. پس سیلی آن نیز به مراتب دردناکتر و سختتر از قبل خواهد بود.
۲. اما چطور چنین اشتباه آشکار و فاحشی رخ میدهد؟! چه کسانی و عواملی مسبب چنین سیلیای شدهاند؟ این هفده میلیون نهجماعت کف میدان، که همان قربانیان فضای ولنگار مجازی هستند. همانها که از پس زایل شدن اعتماد عمومی به رسانههای رسمی سر در آخور رسانههای تامغزاستخوان دشمن کردهاند و از آنجا خوراک میگیرند. مجلس دوازدهم که چهار سال برای صیانت از این فضا فرصت پردازش و عمل داشت، طرح صیانت را برای ذخیره محبوبیت افراد، معلق نگه داشت؛ محبوبیتی که بهوقتش حاصل نشد و میوه وارونه داد. افرادی که عامل تعلیق و تعطیلی طرح صیانت بودند با هر سابقهای، عمیقترین ضربه را به ریشه انقلاب زدهاند.
همچنین شورایعالی فضای مجازی را که بیش از دو سال موظف به اصلاح فضای مجازی بود، باید متهم ردیف دوم این ولنگاری منحرفکننده دانست. که در اوج ناکارآمدی نه توان فیلتر داشت و نه ایجاد انگیزه همکاری در پلتفرمهای بیگانه. این دو در رأس امر در کنار برخی دیگر چنان فضایی ایجاد کردند که بیش از هفده میلیون نفر را مسموم کرد، و سمی به جان ایشان ریخت که درد آن را همگی، نود میلیون ایرانی، باید بهجان بچشیم.
۳. در این میان عملکرد سست و محافظهکارانه دستگاه قضایی در عدم محاکمه مسئولین خطاکار دولتهای قبلی، آنان را در پیش چشم مردم قهرمانانی جلوه داد که چون میتوانند ناجی ملت باشند مورد تنگنظری نظام قرار گرفتهاند! پس به ایشان فضای موجسازی داد؛ و آن متهمان ردیف اول در خیانت و خسران، با سوار شدن بر فضای مجازیِ ول، موج آفریدند. بیتردید عمل به وظیفه در دستگاه قضا میتوانست شبهات موجود در این حوزه را پاسخی علنی دهد و مانع از تغییر جای ظالم و مظلوم گردد و اثر فضای مجازی در قدرت دادن به خاطیان را بیاثر کند.
۴. به فرموده امام راحل، این اشتباه بزرگ سیلی دردناکی درپی خواهد داشت. اما این اشتباه صرفاً ناشی از عمل جماعت ول در فضای مجازی ولنگار نیست. بلکه جماعت انقلابی که فریاد جهاد واجب تبیین را از ولی خود شنیدند و عافیت طلبانه آن را به دیگری حواله کردند نیز در این فاجعه سهیم هستند. رهبر انقلاب پیشتر برای «دفع» فتنه و بلا، فرمان جهاد تبیین داد و اطاعت نشد، پس امروز ناچار باید برای «رفع» آن دوصد چندان کوشید. که البته نتیجهبخشی این کوشش نیز تضمینی ندارد، چه اینکه امام فرمود:«چنانچه سستی بکنید، کسانی که میخواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند» و امروز پیروز شدهاند.
سخن آخر؛ بنظر میرسد پزشکیان بسیار ضعیفتر از آن است که تا پایان راه نابودی وطن دوام بیاورد. او در همین جلسات رقابت نیز بارها شکوِه کرد از اینکه نمیداند چه بگوید و حجم نوشتههایی که برای خواندن بهدستش میدهند، او را گیج و ملول کرده؛ بسیار محتمل است دوران ریاستجمهوری او همچون دوران وزارتش به ناکامی بیانجامد. اما در این فاصله از سوزاندن معیشت مردم و تمام دستاوردهای شهید رئیسی و آبرویی که برای ایران در جهان کسب شده، فروگذار نخواهد کرد.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 تحقق طرح صیانت و ساماندهی به ولنگاری فضای مجازی، در کنار محاکمۀ خاطیان وضع موجود در دولت روحانی میتوانست مانع اشتباه هفده میلیونی شود. اشتباهی که سیلی آن را همه ایران خواهد خورد.
خلاصۀ این متن:
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/259
📄 نتایج این انتخابات هشداری جدی دربارۀ فعال شدن گسل قومیت در کشور به همراه داشت. فردی بعنوان رئیسجمهور با رأی اکثریت ترکزبان انتخاب شد که حداقلهای شایستگی را در رفتار و برنامه نداشت. شواهد میدانی تأیید میکند بسیاری از ترکزبانان تنها به دلیل قومیت او را انتخاب کردهاند. وقتی قوۀ عاقله تحت تأثیر قومیت قرار بگیرد، چه بسا اتفاقات خطرناکتری نیز در کمین باشد.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻اغواگری سیاسی و عقل جمعی
🖋آزاده محمودیان
۱. در علم ارتباطات، سیاست و تبلیغات دو سلاح پرقدرت در ایجاد اغوای دستهجمعی بهشمار میروند. نمونههای متعدد اغواگری عمومی، در تبلیغات تجاری و تبلیغات سیاسی بهویژه در انتخاباتها قابل مشاهده است. به باور بودریار اغواگریِ رسانهای، راهبردی است که به امر واقعی پایان میدهد و آن را در امر نمادین و خیالی حل میکند. ذهن دستکاریشده بهوسیلۀ عامل «اغوا» قدرت تشخیص درست از غلط و واقعی از توهمی را از دست میدهد؛ همچون کودکان، توان تمیز حداقلی از او زایل شده و به ورطۀ نادانی میافتد. این راهبرد رسانهای هولناک تا نفوذ به لایۀ کنشگری اجتماعی و مبدّلشدن «نادانی» به «عمل نابخردانه» دست از مخاطب خود نمیکشد. در چنین شرایطی برای مخاطب زخمیشده از شلیک اغوا، سازوکار ارتباطی مختل شده و پیامها با هدف دستکاری روانی او صادر و دریافت میشود. در این حال ذهن، چنان درگیر اختلال اغوایی میگردد که در برابر بدیهیترین حقایق دچار سفاهت شده، گذشتۀ هرچند روشن را فراموش کرده و دست به انواع توجیهات ناموجّه میزند؛ و در انتها به همان کنشِ از پیش طراحیشده تن در میدهد.
۲. از جمله ابزار این راهبرد، ایجاد هراس از فقدانهای احتمالی است. فقدانهایی که چنان برجستهسازی میشوند که در ذهن مخاطب، از حالت احتمالی به یقین محض تبدیل میگردند. وقتی عملیات اغواگری بهخوبی انجام شده باشد، مخاطب در پذیرش هراسِ تحمیلشده تردیدی نمیکند، دربارۀ منطق آن از خود سؤال نمیپرسد، به حافظۀ تاریخیاش مراجعه نمیکند و تنها میپذیرد که این هراس واقع خواهد شد. از ملزومات این ابزار، استفاده از چهرههای آشناست. یعنی این هراس باید از جانب افرادی شناختهشده و بعضاً مورد وثوقِ اجتماعی، با افزودههایی چون حس همدردی و خیرخواهی و سفسطهگری و ترکیب حقیقت و کذب ایجاد شده باشد. در این امتداد، هرچه دست رقیب در بازیادآوری حافظۀ تاریخی جامعه و ارائۀ شواهد میدانی، تهیتر باشد، هراس ایجاد شده در نقطهای عمیقتر از ذهن مخاطب و محکمتر جای خواهد گرفت.
۳. انتخاباتی که گذشت شاید یکی از آشکارترین صحنههای جولان راهبرد اغواگری بود. اصلاحطلبان از تنها برگبرندۀ خود، یعنی ایجاد «هراس از رقیب» چنان هنرمندانه بهره گرفتند که «حداقلهای تشخیصی» از ذهن قریب به هفده میلیون نفر از جامعه زدوده شد. استفاده از چهرههایی آشنا در ایجاد حس همدلی و خیرخواهی برای تولید هراسِ حداکثری چنان کارگر افتاد که افکار عمومی به سوی فردی گرایش پیدا کرد که مکراراً در ایام رقابت اعتراف کرد که «نمیدانم» و «نمیتوانم»؛ و بارها تأکید نمود که «دروغ نمیگویم»، یعنی بهواقع نمیداند و نمیتواند. اینکه بیش از نیمی از رأیدهندگان، فردی را که به اعتراف خود «نا-دانا» و «نا-توانا» است را برگزیدهاند، خبر از نفوذ راهبرد اغواگری بر «جامعهای بیمار» دارد که تحت تأثیر چنین سلاح روانی-رسانهای «قدرت تشخیص» خود را از دست دادهاند و حتی به حافظۀ تاریخیِ سه سال گذشته نیز رجوعی ندارند.
۴. البته در این میان نباید از ناتوانی جبهۀ انقلاب در تصویر واقعیات تجربه شده غفلت کرد. اصلاحطلبان، دروغی که سه سال قبل به تلخی آزمون شد و حاصلی جز خسارت به معیشت جامعه و افت عزّت بینالمللی ایران نداشت را وارونه کردند و برای بار دوم به مردم فروختند؛ اما جبهۀ انقلاب، حقیقتی که تنها قدمهای کوتاهی تا به ثمر رسیدنِ نهایی داشت را نتوانستند برای مردم باورپذیر کنند. این امر اگرچه نشانهای از ضعف جدی در ارتباط این جناح با افکار عمومی است، اما بیشتر از آن بیانگر جامعهای با عقل جمعی «مسموم» از فضای مجازی رهاشده و «تنزّلیافته» از اغواگری اصلاحطلبان است که آشکارا واقعیت را در توهم ذوب کردهاند.
اکنون با پایان یافتن رقابت، زمان کالبدشکافی پیکر رنجور جامعۀ بیمار است. پیش و بیش از هر گروهی جبهۀ انقلاب ضروری است که این بیماری را به درستی بشناسد و گرفتاری و کاستیهای خود را در انتقال درست و جذّاب و دلنشین پیام رهبر انقلاب به جامعه واکاوی کند. اما آنچه این روزها از این جماعت مشاهده میشود اظهار امید به ادامۀ راه شهید رئیسی از فردی است که از تخریب این راه بعنوان «ابزار رأیآوری» بهره گرفته است! چشم بستن بر عوامل «زایل شدن» قدرت تمیز از جامعۀ هفدهمیلیونی، و فشردن معدود حنجرههایی است که این بیماری را فریاد میزنند. این خفه کردنها بسیار یادآور دوران انزوای تحمیلی به امثال آوینی است که رفتهرفته جامعه را از چنین طبیبانی محروم کرد.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
.
📄 اغوای سیاسی، اسلحۀ هولناکی برای زدودن عقل جمعی است. همان اتفاقی که در این انتخابات، اصلاحطلبان رقم زدند. اکنون بهجای خفه کردن طبیبان جامعه که دردِ زدوده شدن عقلها را فریاد میزنند، باید به فکر نسخۀ درمان بود.
خلاصۀ این متن:
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/262
🔹دستپخت دستگاه قضایی مردد!
را در شماره ۵۶۶ نشریه نُهدی بخوانید.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/244
📄 کنارهگیری رسانهای دکتر جمشیدی، که از سرآمدان جبهه تبیین و اندیشمندی یکهتاز در میدان نبرد با التقاط و انحراف بهشمار میرود، را میبایست زنگ خطری برای جبهه انقلاب درنظر گرفت. در اینباره بیشتر خواهم نوشت. اما در میان موضعگیریهای متعدد در این موضوع، یادداشت عالمانه و صریح خانم دکتر صادقی را بیش از سایر پیامها کامل و کارگشا میدانم.
🔰 یادداشت خانم دکتر سهیلا صادقی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، درباره توقف فعالیت رسانهای استاد مهدی جمشیدی:
🔹 در ۲۱ تیر ماه نوشته ای از مهدی جمشیدی نویسنده، پژوهشگر و فعال حوزه اندیشه و فرهنگ دیدم، که از تصمیم خود برای کنارهگیری از نوشتن در رسانهها سخن گفته بود، بهعنوان فردی که نوشتههای وی را همواره دنبال میکنم، تصمیم گرفتم در مورد او چند سطر برای دوستان نه در سطح رسانه بنویسم، چون من با این فضا قرابت چندانی ندارم!!
اولین بار مهدی جمشیدی را در جوار امام رئوف در یک کنفرانس ملاقات کردم. در میان جمع بزرگی از اساتید صاحبعنوان و صاحبمنصب، حقیقتاً بحث وی چنان جذاب، مستدل و غنی از بنمایههای نظری بود که اگر با چهره جوان وی همراه نمیشد، فکر میکردم استادی میانسال بعد از سالها تحقیق و تفحص به چنان ایدههایی دست یافته است.
در همانجا هم صراحت بیان وی برای عدهای که همواره از بیان حقایق فرهنگی و اجتماعی طفره میروند، خوشایند نبود و طبق معمول به جای فهم مباحث وی، بعضی شخصیت او را نشانه گرفتند.
از آن به بعد همیشه دنبال نوشتههای وی بودم، برای من که عمده پژوهشهایم کیفی است، نحوه اقناعسازی و مفهومسازیهای وی بینظیر و بیبدیل بود. او دادهسازی نمیکند، تکراری سخن نمیگوید، از اصل بحث طفره نمیرود، علیرغم آشنایی با مباحث نظری و فلسفی، مفاهیماش را از جایی عاریه نمیگیرد، دقیقاً معطوف به مسائلی سخن میگوید، که انتخاب میکند، مسائلی که بر آنها اشراف دارد. از این شاخ به آن شاخ نمیپرد، لذا از افکار عمیق او، متنهای مستندی نشأت میگیرد که جایی برای فردی که در مقابل وی بحث میکند، نمیگذارد. رقبای وی در این حوزه به جای آنکه با وی بحث کنند و یا از او یاد بگیرند، سعی میکنند با ناسزاگویی بر او بتازند.
در هر مناظرهای که او را دیدم، بیاطلاعی و یا یاوهگویی حریف را زودتر از آنکه بیننده انتظار دارد، رو میکند؛ و حریفان به جای آنکه او را برای داشتههایش تحسین کنند، بخاطر نداشتههای خود بر او میتازند.
جهاد چند ساله وی در حوزه اندیشه و فرهنگ مثالزدنی است. عدهای از حجم مطالبی که توسط وی تولید میشود، شاکیاند و عدهای از قلم تیز او؛ قلمی که وامدار کسی نیست و با کسی جز حقیقت رودربایستی ندارد.
حجم مطالب وی از یکسو ناشی از پویایی ذهنی او و از سوی دیگر ناشی از تمرکز وی بر حوزهای است که بر آن متمرکز و مسلط است. او از این در و آن در سخن نمیگوید، بلکه در حوزه تخصصی خود به صورت متمرکز مطلب مینویسد.
نظام فکریاش از هم گسیخته و آشفته نیست، همه اجزا و عناصر فکری وی یک کلیت بهم پیوسته است.
حضور افرادی چون جمشیدی موجب آرامش خیال است، چون وی مانند یک دیدهبان تیزبین مسائل را رصد میکند و کمتر چیزی از تیررس فکریاش خارج میماند و به نحو احسن پاسخ میدهد.
نگاه خصومتبار دشمنان به جمشیدی نه تنها قابل انتظار که قابل فهم است، اما دریغ از بعضی از دوستان که در جبهه خودی، نگاه تفقدآمیزی به او نشان ندادند، حقیقتاً این امر دل هر صاحب اندیشهای را میشکند. بیتردید مهدی جمشیدی مولود سالها مطالعه، تلمذ در محضر اساتید بزرگ، پژوهش بیوقفه و درک عمیق از مبانی انقلاب اسلامی و عشقورزی به آن است؛ چنین فردی را که عصاره تحقیق، نظر، اندیشه و عشق ورزی به انقلاب اسلامی است را به راحتی نمیتوان نادیده گرفت، نویسنده این سطور قصد ندارد از وی یک اسطوره بسازد، یقیناً او هم ضعفها و محدودیتهای خاص خود را دارد و به بعضی از نوشتههای او نقدهایی وارد است، اما یقیناً بر آن است که بگوید زمانی که اندیشه عدهای در حصار ترس، مصلحت و منفعت، گیر کرده است یا زمانی که قلم عدهای بر روی کاغذ نمیچرخد یا زمانی که دیگران از بیان حقایق دچار لکنت می شود یا از بیان آن عاجزند، جمشیدی ما را از اندیشه خود محروم نساخت.
تا جایی که نوشتههای وی را دنبال میکنم، فکر نمیکردم که کسی بتواند بر اندیشه قوی و سرریز او لجام بزند و اهل اندیشه را از تحلیل های وی محروم سازد، یقیناً کناره گیری وی از سر مصلحت یا ترس از دشمنانش نیست، چون وی ثابت کرده است که با این مفاهیم قرابتی ندارد، اما میتواند از سر دلشکستگی از جبهه خودی باشد که بعضاً قدر وی را ندانسته و او را پشتیبانی نکرد!
ختم کلام آنکه، برای تصمیم وی مبنی بر کناره گیری و عزلت پذیری، وجهی قائل نیستم و او را از این کار بر حذر میدارم، چرا که فرد صاحب اندیشه نمیتواند و نباید اندیشه خود را از دیگران دریغ کند!!