4_5834819028459196963.mp3
4.08M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الصلاة- جلسه پنجاه و دوم» 140
🔹 مستحباتِ نماز
🔸 تکبیرات سبعه
🔹 قنوت
🔸 برخی مانند مرحوم صدوق قنوت را واجب دانستهاند
🔹 قنوت در لغت
🔸 اگر قنوت را فراموش کند، چه کند؟
🔹 موضع نگاهِ مصلّی در حال قیام، قنوت، رکوع و سجود
🔸 موضع قراردادن دستهای مصلی در هنگام قیام، رکوع، سجود
🔹 نگاه عرفی به «خلف مقام ابراهیم»
🔸 نگاه عرفی در مسئله «کعبه در جانب ایسر باشد»
🔹 نگاه عرفی به «تلقاء وجهه» در قنوت
🔸 طابق اول و ثانی در طواف کعبه
🔹 تسبیحات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و معرفیِ کتابی ارزشمند در این مورد
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید محمد حسینی زنجانی:
🔸 مرحوم آقا جمال گلپایگانی که از مراجع بعد از میرزای نائینی بودند، میفرمودند: ما در نزد میرزای نائینی معتکف بودیم تا دفاع از مبانی شیخ اعظم انصاری را از میرزای نائینی فرا بگیریم.
#اصول
@Nardebane_feghahat
4_5834819028459197061.mp3
8.41M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الصلاة- جلسه پنجاه و سوم» 141
🔹 قواطع الصلاة (مبطلات نماز)
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
✳️ علمای قدیم تهران
✔️ درس خارج فقه آیت الله جوادی آملی
1400/03/12
🔸 آقا شیخ عبدالنّبی از علمای بزرگ تهران بود و تحصیل کرده نجف. آن روزها تهران هم فقیه داشت، هم فیلسوف داشت، ملا علی نوری داشت، آقا علی حکیم داشت، ...
@Nardebane_feghahat
✔️ درس تفسیر آیت الله جوادی آملی
95/10/12
🔸 آيت الله فاضل ـ را خدا رحمت كند ـ به اتفاق هم يک وقتی جنوب رفتيم، آنها يك سمينارِ تهذيب داشتند برادران و عزيزان جهرمي بودند -قبل از زمان آن مرد خائن- ما آنجا كه رفتيم مثل اينكه سرزمين مشعر و منا را داشتيم ادراك ميكرديم. همانطور كه شب دهم در مشعر ميخوابد آدم چه حالتي دارد، ما آن شب را در همان سنگر مثل حالت مشعر در همان شنها به اين وضع خوابيديم. من ديدم سحر كه شد يك پيرمرد بود، که مأمور امام راتب اينها بود، مؤذن اينها بود، اين جوانها را بيدار كرده همه اينها بيدار شدند، نماز شب خود خواندند نماز نافله را خواندند، نماز صبح خود را خواندند و زيارت عاشورا را خواندند و خوابيدند... براي من كاملاً محسوس بود كه ما روي شنهاي جبهه که ميخوابيديم، مثل همان شنهاي شب مشعر بود، آدم شب مشعر هم روي شن ميخوابد...
@Nardebane_feghahat
✔️ «براهمه» گروهی بودند که در هند زندگی میکردند و به توحيد و معاد معتقد بودند اما نبوت را قبول نداشتند. آنان میگفتند ارسال رسول از ناحيه خداوند کار لغو است زيرا آنچه پيامبر میآورد يا موافق با عقل است يا مخالف آن؛ اگر موافق است که ديگر لزومی به بيان نيست و اگر مخالف است از سوی عقل بايد رد شود.
@Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج اصول آیت الله سبحانی
99/09/23
🔹 مِن قدیم الایام قالوا اجتماع الأمر و النهی علی قسمین: الاجتماع الآمریّ و الاجتماع المأموری:
1⃣ اجتماع آمری: عبارت است که اجتماع برگردد به آمر؛ آمر بگوید: ای زید! در ساعت 8 قم و اقعد. آمر این امر و نهی را در زمان واحد جمع کرده که این از باب تکلیفِ محال است (خودِ تکلیف محال است) زیرا محال است که مولای عاقل تکلیف به دو شیء غیر قابل جمع داشته باشد علاوه بر اینکه تکلیف به محال است، خود تکلیف هم محال است. گاهی تکلیف، محال نیست امّا تکلیف به محال است مثل اینکه مولی امر کند دو نفر را یکجا نجات دهم. اینجا نفس تکلیف محال نیست زیرا به اعجاز و قدرت غیبی می توان هر دو را نجات داد امّا من عجز دارم! لذا خود تکلیف محال نیست، امّا تکلیف به محال است.
2⃣ اجتماع مأموری: مولیٰ میگوید: "صلِّ" و گفته "لا تغصب" و من در خارج بین آن دو جمع میکنم. اینجا اجتماع آمری نیست، زیرا من بودم که این اجتماع را صورت دادم، میتوانستم در مکان غیر غصبی نماز بخوانم.
🔸 فالبحث هنا فی الاجتماع المأموری و اصلاً اجتماع آمری محلّ بحث نیست.
#اصول
@Nardebane_feghahat
✳️ #قاسم_بن_عروه (1)
🔹 برخی از رجالیین قائل به توثیقِ قاسم بن عروه هستند و برخی او را ضعیف دانستهاند.
یکی از وجوهی که برای اثبات وثاقت ایشان بیان شده، این است که مرحوم شیخ مفید در «المسائل الصاغانیة» او را توثیق نموده. مرحوم خویی(ره) در پاسخ به این وجهی که مطرح شد، فرموده است:
🔸...نعم في كتاب المسائل الصاغانية المطبوعة المنسوبة إلى الشيخ المفيد (قدس سرّه) قد صرّح بوثاقته، إلا أن نسبة هذا الكتاب إليه غير معلومة، بل في الكتاب أمارات تدلّ على أنه موضوع عليه، و الشيخ المفيد و إن كان له كتاب يسمى بالمسائل الصاغانية، إلا أن الكلام في انطباقه على هذا المطبوع.
📚 معجم رجال الحديث، الخوئي، السيد أبوالقاسم ج15 ص32
#رجال
@Nardebane_feghahat
✳️ تبيين نقش كاف در آيه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ و اقوال سهگانه آن
✔️ درس تفسیر آیت الله جوادی آملی
94/02/30
❓پرسش: احتمال دارد که کاف زائده باشد؟
🔹 پاسخ: بله، اين احتمال اول است.
❓ پرسش: زائده نباشد چطور؟
🔸 پاسخ: اگر زائده نباشد احتمال دوم و سوم است. احتمال دوم اين است که اين کاف زائده نيست؛، يعني کاف به معني «مثل» است: «ليس مثلُ مثلِ الله شيئا» وقتي مثلِ او مثل نداشت، خود او به طريق اوليٰ مثل ندارد. معني اول اين بود که کاف زائده است و معني دوم اين است که کاف زائده نيست و بهتر مطلب را میرساند، براي اينکه وقتي مثلِ خدا مثل نداشت، يقيناً خود خدا مثل ندارد؛ اين جهت مبالغه است، ما هم در تعبيرات فارسي مي گوييم: «مثل تو نظير ندارد» اينکه ميگوييم مثل تو نظير ندارد، يعني شما يقيناً نظير نداري، پس اين معناي دوم است.
🔹 معناي سومي که شيخ طوسي در تبيان ادعا میکند اين است که کاف زائده نيست به معناي مثل است؛ اما تالي فاسد اين است که اگر خدا يک مثل داشته باشد، بايد امثال فراوان داشته باشد، براي اينکه دليل بر انحصار نيست.
🔹 معروف اين است که اين کاف، «کاف زائده» است. چرا زائده است؟ «للتأکيد و المبالغة» اين معناي رايج بين اهل تفسير است.
🔸 معناي دوم اين است اين کاف زائده نيست، معناي خودش را دارد و براي مبالغه است و معنايش اين است که مثلِ خدا مثل ندارد؛ وقتي مثل خدا مانند نداشت، يقيناً خود خدا هم مانند ندارد.
🔹 راه سومي که مرحوم شيخ طوسي در تبيان ذکر میکند، اين است که میگويد «کاف زائده» نيست. تالي فاسد آن اين است که اگر مثلِ خدا مثل میداشت، منحصر به يک مورد و دو مورد و امثال آنها نبود، آن وقت امثال فراوان میداشت، در حالي که ممکن نيست خدا داراي امثال فراوان باشد.
🔸...شيخ طوسي در تبيان ذيل همين آيه میگويد «جارانا فيه» با او {استادش- سید مرتضی} مباحثه میکرديم. و درگير میشديم، من يک پيشنهاد دادم «فاستحسنه» او قبول کرد که اين ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ معناي سومي هم دارد و آن اين است که اگر خدا يک دانه مثل میداشت، چندين مثل هم بايد میداشت، براي اينکه «حُكمُ الأمثالِ فيما يَجوزُ و فى ما لا يَجوزُ واحدٌ»؛ اگر يک مورد شريک میداشت، بايد جايز باشد كه چندين شريک هم میداشت، چون فرقي نمیکند؛ حالا که جايز است؛ گاهي تثنيه را پذيرفتند؛ نظير﴿وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌابْنُ اللَّهِ﴾ يا تثليث بعد از تثنيه يهودیها؛ آن که ﴿عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّه﴾ گفت گرفتار تثنيه بود، اين که ﴿الْمَسيحُ ابْنُ اللَّه﴾ گفت گرفتار تثليث بود:﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ﴾ تا برسد به جايي که «انداد» فراواني را براي خدا ذکر کردند. شيخ طوسي فرمود من وقتي اين مطلب را با استادم در ميان گذاشتم که اگر خدا يک مثل داشته باشد، بايد چندين مثل و امثال فراوان داشته باشد، او «فاستحسنه».
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #آیا_کفار_در_فروع_هم_مکلف_هستند؟ (38)
✔️ از جمله روایاتی که موافقینِ مکلّفبودن کفار به فروع به آنها استدلال کردهاند:
🔹 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُهُ يَسْأَلُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنِ الدِّينِ الَّذِي افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ مَا لَا يَسَعُهُمْ جَهْلُهُ وَ لَا يُقْبَلُ مِنْهُمْ غَيْرُهُ مَا هُوَ فَقَالَ أَعِدْ عَلَيَّ فَأَعَادَ عَلَيْهِ فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ وَ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ سَكَتَ قَلِيلًا، ثُمَّ قَالَ: وَ الْوَلَايَةُ -مَرَّتَيْنِ- ...
📚 الكافي، الشيخ الكليني ج2 ص22
#فقه
#اصول
@Nardebane_feghahat
✳️ #آیا_کفار_در_فروع_هم_مکلف_هستند؟ (39)
✔️ دلیل دیگرِ موافقینِ مکلّفبودن کفار به فروع، عقل است.
🔸 دلیل عقلی اوّل: استدلال فرمودهاند به وجودِ مقتضی در تکلیفِ کفّار و عدمِ مانع.
اگر معتقد به مبنای عدلیه باشیم و احکام را تابع مصالح و مفاسد واقعیه بدانیم، میگوییم که فرقی بین مسلم و کافر نیست.
اگر معتقد به مبنای اشاعره باشیم و احکام را تابع مصالح و مفاسد واقعیه ندانیم، باز هم اطلاقات ادله در تکالیف، شامل جمیع انسانها میشود.
لذا مقتضی موجود است.
🔹 مانع هم مفقود است، زیرا کفر مانع متوجهشدنِ تکلیف (و وجوب) نمیشود. نهایتاً عبادتِ کافی قبول نیست، به جهت نداشتنِ قصد قربت. (ولی بر او واجب است)
#فقه
#اصول
@Nardebane_feghahat
✳️ #آیا_کفار_در_فروع_هم_مکلف_هستند؟ (40)
✔️ دلیل دیگرِ موافقینِ مکلّفبودن کفار به فروع، عقل است.
🔹 دلیل عقلی دوم: ما با دو گونه کفّار مواجهیم: کافری که بزرگترین جنایات را علیه مسلمانان انجام داده و کافری که حتی کمک به مسلمین نیز نموده یا پایههای دین را هم تقویت کرده.
🔸 اگر بگوییم کافر مطلقاً مکلف به فروع نیست، لازمهاش «تسویه بین کافر حربی و کافر غیر حربی» است، و هذا باطلٌ.
#فقه
#اصول
@Nardebane_feghahat