eitaa logo
نسیم ادب
295 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
322 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 جان بدهند و در زمان، زنده شوند عاشقان، گَر بِکُشی و بعد از آن، بر سر کُشته بگذری... 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتیم هوا پس است، نالان رفتیم سنگین سنگین، سربه‌گریبان رفتیم هر گُل در دست کاسه‌ای داشت و ما با چتر به پیشواز باران رفتیم 🔅 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 چون صـــاعقه، تخــــریبِ نگــــاهِ تـو شـدیـد است بهبـــــودیِ از عشــق تـو یــک امـــــرِ بعیــد است رســـمِ نظــــر و شیــــوه‌ی دلدارکُشـی‌هــــات در مکتبِ عشــــاق جهــــــان، سبکِ جدید است چشمــــــان تـو بازارچــــه‌ی نازفـروشی اسـت یک عـالمـه دل پیــشِ تو سـرگـــرمِ خـــرید است مجمـــوعــه‌ی رفتــــارِ تـو فهمـــــاند که انگــــار «مـن» در نظــرِ «ذهـن تو » یک دیـوِ پلیــد است دوری ز تـو درد و غــــــمِ تو اوجِ سیــــاهی است وقتی که تو باشی همه‌ی شهـر، سپـیـد است آن لحـظــه کـــه لبخند ز روی تو بچــینـــم، آغــــــــــازِ دلاویــــــزتـرین عیـــــدِ سعیـــد است مــردن ز غـــم روی تـو ای دوسـت محـال است آن کس که دهد جان به هوای تو،«شهید» است 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 اونجا که حاتم (محسن تنابنده) به برادرش هاتف (هوتن شکیبا) میگه: کاشکی این جاده ته نداشت همه حرفامو بت می زدم. 🔹 قسمت۱۷ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 تنها سببِ تنفسِ ممتد، تو در من ضربانِ قلب اگر باشد، تو تحلیلِ جوابِ آزمایش می گفت: ده درصدِ خود، منم، نود درصد تو...! 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دل ز تن بردی و در جانی هنوز دردها دادی و درمانی هنوز... 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 لازم نيست به سنجاب تهيه آذوقه را ياد بدهيد، و لازم نيست ياد بگيرد كه برای زمستانش آذوقه جمع كند. سنجابی كه در بهار به دنيا آمده هرگز زمستان را تجربه نكرده است و با اين حال پاييز او را می‌بینیم كه براي ماه‌های زمستان، كه غذا پيدا نمی‌شود، آذوقه انبار می‌کند. برای توضيح اين چيزها، معمولاً می‌گوییم كه حيوانات دارای "غريزه های" بخصوصی هستند كه آن‌ها را راهنمایی می‌کند. به طور خلاصه حيوانات دارای "غريزه موفقيت" هستند. اغلب اين حقيقت را فراموش می‌کنیم كه انسان هم غريزه موفقيت دارد كه در مقايسه با حيوانات ديگر، تا بخواهيد عالی‌تر و پيچيده تر است. اما انسان چيزی دارد كه حيوان ندارد و آن قوه تخيل خلاق است. بدين صورت از جمع تمامی مخلوقات، انسان تنها يک مخلوق نيست، خالق هم هست. می‌تواند با قوه تخيل خود، يا توانايی تصور كردن، مكانيزم موفقيت خويش را هدايت كند. 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 این دلاویز ترین حرفِ جهان را، همه وقت نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو! «دوستم داری؟» را از من بسیار بپرس! «دوستت دارم» را با من بسیار بگو! 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﺗﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﻏﻤﺖ ﺑﺮ ﺩﻝ ﺑﯽ ﻫﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺯ ﻋﺸﻘﺖ ﻧﻨﺸﺎﻧﺪ ﺯ ﺟﮕﺮ ﺟﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﻧﮕﺬﺭﺩ ﻳﺎﺩ ﮔﻞ ﻭ ﺳﻨﺒﻠﻢ ﺍﻧﺪﺭ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﺯﻟﻒ ﻭ ﺑﻨﺎﮔﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﺷﺮﺑﺘﯽ ﺗﻠﺨﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﮐﻨﺪ ﻟﺬﺕ ﻭﺻﻞ ﺗﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﻫﺮ ﺷﺒﻢ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺸﺪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﺑﯽ ﺩﻫﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺻﺪ ﻗﺪﺡ ﻧﻮﺵ ﺩﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺯﻫﺮ ﺁﻳﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻮﺵ ﻣﺮﺍ ﺳﻌﺪﯼ ﺍﻧﺪﺭ ﮐﻒ ﺟﻼﺩ ﻏﻤﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﻩ ﻭ ﻣﻔﺮﻭﺵ ﻣﺮﺍ 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم شدم آن عاشق ديوانه كه بودم در نهانخانه‌ی‌جانم گل ياد تو درخشيد باغِ صدخاطره خنديد عطرِصدخاطره پيچيد. يادم آمدكه شبی باهم از آن كوچه گذشتيم پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم ساعتی برلب آن جوی نشستيم تو همه رازِجهان ريخته در چشم سياهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه‌ی ماه فروريخته‌در آب شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ يادم آيد، تو به من گفتي: از اين عشق حذر كن! لحظه‌ای چند بر اين آب نظركن آب، آيينه‌ی عشق گذران است تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا كه دلت با دگران است! تا فراموش كنی چندي از اين شهر سفر كن! به تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ ندانم سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد چون كبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی من نرميدم، نه گسستم باز گفتم كه: تو صيادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، سفر از پیش تو هرگز نتوانم! اشكي از شاخه فرو ريخت مرغ شب نالة تلخی زد و بگريخت اشك در چشم تو لرزيد ماه بر عشق تو خنديد! يادم آيد كه: دگر از تو جوابی نشنيدم پای در دامن اندوه كشيدم نگسستم، نرميدم. رفت در ظلمتِ غم، آن شب و شب‌های دگر هم نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم بی تو اما به چه حالی من از آن كوچه گذشتم... 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتم: دهانم را بو کن هیچ کس دوستت دارم را اینگونه صادقانه به تو نگفته است. دروغ بوی تعفنش زیاد است از دور هم حس می شود. ولی تو دهانم را بو کن جز بوی صداقت چیزی نخواهی بویید. بویید و رفت گفتم: کجا؟! چرا؟! مگر صداقت پیش تو ارزشی ندارد؟! بی آنکه برگردد گفت: می دانی راست می گویی اما دوستت دارم های تو بوی کهنگی می دهد. راست می گفت... 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛