eitaa logo
نسیم ادب
298 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
320 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم بیا ای چشمِ روشن بین که خورشیدی عجب زادم ز هر چاکِ گریبانم چراغی تازه می تابد که در پیراهنِ خود آذرخش آسا درافتادم چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد چه باک از آتشِ دوران که خواهد داد بر بادم تنم افتاده خونین زیرِ این آوارِ شب، اما دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادم الا ای صبحِ آزادی به یاد آور در آن شادی کزین شب های ناباور منت آواز می دادم در آن دوری و بد حالی نبودم از رُخت خالی به دل می دیدمت وز جان سلامت می فرستادم سزد کز خونِ من نقشی بر آرد لعلِ پیروزت که من بر دُرجِ دل مُهری به جز مِهرِ تو ننهادم به جز دامِ سرِ زلفت که آرامِ دلِ سایه ست به بندی تن نخواهد داد هرگز جانِ آزادم 🔹 🔸 🔸@NasimeAdab🔸
📖 تا نیاراید گیسوی کبودش رابه شقایق ها صبح فرخنده در آیینه نخواهد خندید 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 چرا پنهان کنم؟ عشق است و پیداست درین آشفته اندوه نگاهم... تو را میخواهم ای چشم فسون بار که می‌سوزی نهان از دیرگاهم... چه میخواهی ازین خاموشی سرد؟ زبان بگشا که می‌لرزد امیدم نگاه بی قرارم بر لب توست که می‌بخشی به شادی‌ها نویدم... دلم تنگ است و چشم حسرتم باز چراغی در شب تارم برافروز به جان آمد دل از ناز نگاهت فرو ریز این سکوت آشناسوز... 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 پیشِ رُخِ تو، ای صنم  کعبه سجود می‌کند         در طلبِ تو آسمان جامه کبود می‌کند   حُسنِ ملائک و بشر جلوه ندارد این قدر              عکسِ تو می‌زند در او ،حُسْنْ نمود می‌کند   ناز، نشسته با طَرَب،چهره به چهره،لب به لب       گوشه‌ی چشمِ مستِ تو گفت وشنود می‌کند   ای تو فروغِ کوکبم، تیره مخواه چون شبم              دل به هوای آتشت، این همه دود می‌کند   در دلِ بینوای من عشق تو چنگ می‌زند              شوق، به اوج می‌رسد،صبر فرود می‌کند   آن که به بَحر می دهد صبرِ نشستنِ ابد               شوقِ سیاحت و سفر همرهِ رود می‌کند   دل به غمی فروختم، پایه و مایه سوختم              شادِ زیان خریده‌ای کاین همه سود می‌کند   عطر دهد به سوختن، نغمه زند به ساختن          وه که دلِ یگانه‌ام کارِ دو عود می‌کند   مطربِ عشق او به هر پرده که دست می‌بَرَد       پرده سرایِ سایه را، پُر ز سرود می‌کند 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 روزي که بازوانِ بلورينِ صبحدم برداشت تيغ و پرده‌ی تاريکِ شب شکافت روزي که آفتاب از هر دريچه تافت روزي که گونه و لبِ يارانِ هم‌نَبَرد رنگِ نشاط و خنده‌ی گمگشته بازيافت من نيز باز خواهم گرديد آن زمان سوی ترانه‌ها و غزل‌ها و بوسه‌ها ... سوی بهارهای دل انگيزِ گل‌فشان سوی تو عشق من! 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ای عشق! همه بهانه از توست من خامشم، این ترانه از توست آن بانگِ بلندِ صبحگاهی وین زمزمه‌ی شبانه از توست من اَندُهِ خویش را ندانم این گریه‌ی بی بهانه از توست ای آتشِ جانِ پاکبازان در خرمنِ من زبانه از توست افسون شده‌ی تو را زبان نیست ور هست همه فسانه از توست کِشتیِّ مرا چه بیم دریا؟ طوفان ز تو و کرانه از توست گر باده دهی و گرنه غم نیست مست از تو ، شرابخانه از توست مِی را چه اثر به پیش چشمت؟ کاین مستیِ شادمانه از توست پیش تو چه توسنی* کند عقل؟ رام است که تازیانه از توست من می‌گذرم خموش و گمنام آوازه‌ی جاودانه از توست چون سایه مرا ز خاک برگیر کاینجا سر و آستانه از توست 🔹 🔸 🔹*توسنی: سرکشی، تندی و نا آرامی 🔸نوزدهم مرداد سالروز درگذشت استاد غزل معاصر یادش گرامی 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا سایه او گشتم و او بُرد به خورشید مرا جانِ دل و دیده منم، گریه‌ی خندیده منم یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کان صنمِ قبله نما خم شد و بوسید مرا پرتو دیدار خوشش تافته در دیده‌ی من آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا آینه خورشید شود پیش رخِ روشن او تابِ نظر خواه و ببین کآینه تابید مرا گوهرِ گم بوده نگر تافته بر فرقِ فلک گوهریِ خوب‌ْنظر آمد و سنجید مرا نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند رشکِ سلیمان نگر و غیرتِ جمشید مرا هر سحر از کاخ کَرَم چون که فرو می‌نگرم بانگِ لَکَ الْحَمد رسد از مه و ناهید مرا چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخِ او باش که صد صبح دمد زین شبِ امید مرا پرتو بی پیرهنم، جانِ رها کرده تنم تا نشوم سایه‌ی خود باز نبینید مرا 🔹 🔸نوزدهم مرداد سالروز درگذشت استاد غزل معاصر یادش گرامی 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖   درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی‌زند یکی ز شب گرفتگان، چراغ بر نمی‌کُند کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند نشسته‌ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم یکی صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود که خنجر غمت از این خراب‌تر نمی‌زند چه چشمِ پاسخ است از این دریچه‌های بسته‌ات؟ برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی‌زند نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 روزی که بازوان بلورین صبحدم برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت، روزی که آفتاب از هر دریچه تافت، روزی که گونه و لب یاران هم‌نبرد رنگ نشاط و خنده گمگشته بازیافت، من نیز بازخواهم گردید آن زمان سوی ترانه‌ها و غزلها و بوسه‌ها، سوی بهارهای دل‌انگیز گل‌فشان، سوی تو،             عشق من! 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دیگر این پنجره بگشای که من به ستوه آمدم از این شبِ تنگ دیرگاهی‌ست که در خانه‌ی همسایه‌ی من خوانده خروس وین شبِ تلخِ عبوس می فشارد به دلم پایِ درنگ دیرگاهی‌ست که من در دلِ این شامِ سیاه پشتِ این پنجره، بیدار و خموش مانده ام چشم به راه همه چشم و همه گوش مستِ آن بانگِ دلاویز که می آید نرم ... محوِ آن اخترِ شب‌تاب که می سوزد گرم ماتِ این پرده‌ی شبگیر که می بازد رنگ آری این پنجره بگشای که صبح می درخشد پسِ این پرده‌ی تار می رسد از دلِ خونینِ سحر بانگِ خروس وز رخِ آینه‌ام می سِتُرد زنگِ فسوس بوسه‌ی مهر که در چشمِ من افشانده شرار خنده‌ی روز که با اشکِ من آمیخته رنگ 🔹               🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
@koronmusic-to ey pari kojaei.mp3
16.1M
📖      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── شبی که آوازِ نِیِ تو شنیدم چو آهویِ تشنه پیِ تو دویدم دوان دوان تا لبِ چشمه رسیدم نشانه‌ای از نِی و نغمه ندیدم تو ای پری کجایی که رُخ نمی‌نمایی از آن بهشتِ پنهان دری نمی‌گشای      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── من همه جا پی تو گشته‌ام از مَه و مِهر نشان گرفته‌ام بویِ تو را زِ گل شنیده‌ام دامنِ گل از آن گرفته‌ام تو ای پری کجایی که رُخ نمی‌نمایی از آن بهشتِ پنهان دری نمی‌گشایی      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── دلِ من، سرگشته‌ی  توست نَفَسم آغشته‌ی توست به باغِ رویاها، چو گُلت بویم بر آب و آیینه، چو مَهَت جویم تو ای پری کجایی      در این شب یلدا ز پِی‌ات پویم به خواب و بیداری سخنت گویم تو ای پری کجایی      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── مه و ستاره دردِ من می‌دانند که همچو من پیِ تو سرگردانند شبی کنارِ چشمه پیدا شو میان اشکِ من چو گُل وا شو تو ای پری کجایی که رُخ نمی‌نمایی از آن بهشتِ پنهان دری نمی‌گشایی      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── تو ای پری کجایی... 🔹خواننده : 🔸آهنگساز : 🔹شعر : 🔸تنظیم : 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
نسیم ادب
📖 #ترانه‌های_ناب      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── شبی که آوازِ نِیِ تو شنیدم چو آهویِ تشنه پیِ تو دویدم دوان دو
🎼 ماجرای خواندنی ترانه‌ی «تو ای پری کجایی» «تو‌ ای پری کجایی» یا سرگشته از ترانه‌های نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوب‌ترین دستگاه‌های موسیقیِ ایرانی به نام «همایون» ساخته شده است و تصنیف آن را می‌توان از زیباترین شعر‌های  دانست. «تو‌ ای پری کجایی» نیز مانند شعر ، داستان زیبایی دارد. در واقع این شعر داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او می‌داند و این عشق پهلو به عرفان می‌زند. ‌ حدود پنجاه سال پیشتر «فاخته» به منزل آمد و دسته گلی به همسر خود داد و گفت :"خانم رادیو را باز کن تا نیم‌ساعت دیگر قرار است یک تصنیف جدید پخش شود که من برای تو خواندم." ‌ این تصنیف ماندگار که "سرگشته" نام دارد توسط آهنگسازی شده و در معدود تجربه‌های ترانه سرایی خود ، شعر آن را گفته بود. ‌ * اصرار داشت که این اثر توسط یک خواننده‌ی زن اجرا شود.تقاضایی که توسط پذیرفته نشد. بعدها در غیاب خرم ، این اثر توسط دوباره تنظیم می‌شود و توسط اجرا می‌شود. اجرایی که البته با دلخوری این آهنگساز همراه می‌شود و آن را جزو کارنامه هنری خود محسوب نمی‌کرد. ساخت این اثر به سال ۱۳۵۱ برمی‌گردد و شبی که مهمان بود. همایون خرم چنین می‌گوید:«آقای ابتهاج گفتند خیلی دلم می‌خواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم… من چیزی نگفتم، اما وقتی به روی بالکن رفتم و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نُت بود که می‌بارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جواب‌های ارکستر پشت هم آمد واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید از صفر تا صدش و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را می‌شنوند می‌گویند این آهنگ زمینی نیست و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو‌ ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد، الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد.» را برای ترانه‌خوانی انتخاب کرد و در نهایت این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای اجرا شد. در سال ۱۳۷۹ شمسی ، را برای تنظیم ارکستر و را به عنوان خواننده انتخاب کرد و ضبط استودیویی تحت نظارت خود او صورت پذیرفت. بازخوانی «تو‌ ای پری کجایی» از دیگر خوانندگان مانند ، ، ، ، ، و نیز منتشر شده است. 🔸 🔅 *سایه: تخلص شعری مرحوم هوشنگ ابتهاج است. معمولاً در پایان اشعار مرحوم هوشنگ ابتهاج اینگونه نوشته می شد: ه.ا.سایه 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab