Mohsen Chavoshi - Bi Badan.mp3
11.26M
🎼 #نواهای_ناب
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر
ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر زﻣﺴﺘﻮﻧﻪ
ﺑﺒﻴﻦ اﺣﻮاﻟﻤﻮ
ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻮی ﺗﻮ ﭘﺮﻳﺸﻮﻧﻪ
واﺳﻢ رﺧﺖ ﻋﺰا ﺗﻦ ﻛﻦ
ﻫﻤﻴﻨﺠﺎ ﺷﻤع روﺷﻦ ﻛﻦ
ﻛﻪ اﻣﺸﺐ ﺣﺎل ﻣﻦ
ﻋﻴﻦ ﺷﺐ ﺷﺎم ﻏﺮﻳﺒﻮﻧﻪ
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ﺣﺪﻳﺜﻰ آﻳﻪ ای ﭼﻴﺰ
ﺑﺨﻮن ﻣﺎدر ﭘﺮﻳﺸﻮﻧﻢ
ﭘﺮﻳﺸﻮﻧﻢ ﻛﻪ اﻳﻨﺠﺎﻳﻰ
و از ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﭘﻨﻬﻮﻧﻢ
ﺑﻐﻞ وا ﻛﻦ واﺳﻪ
ﭘﺮواﻧﻪ ﻫﺎی ﭘﻴﺮﻫﻨﻢ ﺷﺎﻳﺪ
ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺗﻴﻜﻪ ﻫﺎﻣﻮ
ﺗﻮی آﻏﻮﺷﺖ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ﻳﻪ ﺟﻮری ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻦ دﻧﻴﺎ
ﺑﻔﻬﻤﻪ ﻣﺎدرم اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ
ﺗﻮ میدوﻧﻰ ﻓﻘﻄ ﻛﻪ
ﭘﻠﮏ ﻫﺎی آﺧﺮم اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ
ﺻﺪای ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﺗﻮ میشنوم
دﺳﺘﺎﺗﻮ میبینم
ﺑﻬﻢ ﻧﺰدﻳﮏ ﺷﻮ ﻧﺰدﻳﮏ
ﺳﻨﺠﺎق ﺳﺮم اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ﺟﻬﺎن دﻳﻮوﻧﻪ ای
ﺑﻰ دردﺳﺮ میخواﺳﺖ
ﻣﻦ ﺑﻮدم
ﻛﻪ اﻫﻞ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺑﻮدم
ﻛﻪ اﻫﻞ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﻮدم
دﻟﻢ میخواﺳﺖ از اﻳﻦ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎی سرد ﺑﻰ وزﻧﻰ
ﺑﻪ آﻏﻮش ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮدم
اﮔﺮﭼﻪ ﺑﻰ ﺑﺪن ﺑﻮدم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر
ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺎدر زﻣﺴﺘﻮﻧﻪ
ﺑﺒﻴﻦ اﺣﻮاﻟﻤﻮ
ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻮی ﺗﻮ ﭘﺮﻳﺸﻮﻧﻪ
واﺳﻢ رﺧﺖ ﻋﺰا ﺗﻦ ﻛﻦ
ﻫﻤﻴﻨﺠﺎ شمع روﺷﻦ ﻛﻦ
ﻛﻪ اﻣﺸﺐ ﺣﺎل ﻣﻦ
ﻋﻴﻦ ﺷﺐ ﺷﺎم ﻏﺮﻳﺒﻮﻧﻪ
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
«بیبدن»
🔸آهنگساز: #محسن_چاوشی
🔹ترانهسرا: #امید_روزبه
🔸تنظیمکننده: #رضا_فوادیان
🔹گیتار: #بهروز_میرزایی
🔸سولو: #آرسین
🔹میکس و مسترینگ: #مهدی_کریمی
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
با دلت
حسرتِ همصحبتیام هست
ولی
سنگ را
با چه زبانی
به سخن وادارم؟!
🔸#فاضل_نظری
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #غزلهای_ناب
دلیل اصلی دلتنگی قناریها
مرا رها کن از این چشمانتظاریها
مرا سعادتِ آغوش مهرگستر تو
نجات میدهد از دستِ بدبیاریها
چه بود عشق تو؟ که بعد از آنهمه افسوس
مرا رساند به نشر امیدواریها
به بارگاه امیدت، به چشم معصومت
پناه میبرم از شرِّ بیقراریها
زمانِ خلق تو معلوم نیست... وقت خدا
چقدر صرف شده رویژ ریزهکاریها
شباهتت به خدای احد در این حد است
که دستخطّ تو را خواندهاند قاریها
به معجزات تو ایمان میآورم ای عشق
بَریست مذهب تو از فریبکاریها
تو رد شدیّ و دلم رفت و زخم شد، آری
زیاد دارم از این دست یادگاریها...
🔹#محمدمهدی_نورقربانی
🔸#ارسالی_شما
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #حدیث_روز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
رُبَّ شَهْوَة ساعَةٍ تُورِثُ حُزْنَاً طَوِیلَاً؛
چه بسا خواهش و لذتی زودگذر که اندوهی دراز بر جای گذارد.
🔸#رسول_اکرم_صلیاللهعلیهوآله
🔹#میزان_الحکمه، جلد۴، صفحه ۳۴۸۰
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #نسیم_صبحگاهی
پدیدار از تو آمد صبح عالم
خوشا عالم،
خوشا صبح و
خوشا من . . .
🔹#حمید_رها
🔸#صبح_بخیر
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
همچو سیل از شهر دل ویرانه ای برجا گذاشت
از من عاقل فقط دیوانه ای بر جا گذاشت
با خودش کوه غمی را ارمغان آورد و بعد
قامتی رنجور و درد شانه ای بر جا گذاشت
آنقدر با خود مرا در قعر رویا برد تا
از کتاب زندگی افسانه ای بر جا گذاشت
تا بنوشد قطره های خون این سر گشته را
از تمام جان من پیمانه ای بر جا گذاشت
عشق را می گویم این ویرانگر آرامشم
از من خود آشنا بیگانه ای بر جا گذاشت
🔹#تقی_شیرین_زاده
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
فدایش تا نکردم جانِ محنت دیدهی خود را
ندانستم که میآید به کاری زندگانی هم
🔹#عالی_شیرازی
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #در_محراب_صحیفه
بعضیها باید امیدشان از همه جا قطع شود تا به یاد خداوند بیفتند و به او امیدوار شوند.
به قول قرآن:
سوار کشتی که میشوند، وقتی بهخطر میافتند، خدا را از تهِ دل صدا میزنند؛ اما بهمحض اینکه خدا با رساندنشان به ساحل نجاتشان داد، باز به شِرکشان ادامه میدهند.
سورهی عنکبوت آیه ۶۵
همینها تا خطر از بیخ گوششان گذشت دوباره خدا را فراموش میکنند انگار نه انگار که قبلاً دست به دامنش شده بودند.
یادشان میرود همه اسباب در دست خداست و همه چیز در قبضهی قدرت اوست.و جز او تاثیرگذاری در عالم نیست.
به قول پروین اعتصامی:
ﺭﻭﺩﻫﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﻪ ﻃﻐﻴﺎﻥ میکنند
ﺁﻧﭽﻪ میگوییم ﻣﺎ، ﺁﻥ میکنند
ﻣﺎ، به دﺭﻳﺎ ﺣﮑﻢ ﻃﻮﻓﺎﻥ میدﻫﻴﻢ
ﻣﺎ، به سیل ﻭ ﻣﻮﺝ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻴﻢ
ﻧﻘشِ ﻫﺴﺘﯽ، ﻧﻘﺸﯽ ﺍﺯ ﺍﻳﻮﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺁﺏ، ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ...
برخلاف اکثر مردم که فقط وقتی به یاد خداوند میافتند که دستشان از اسباب خالی شود، امام سجاد علیه السلام با خداوند اینگونه مناجات می کنند:
و با همهی وجودم به تو رو آوردم
و از کسی كه خودش نيازمند عطاى توست، روگردان شدم...
اى خداى من، چه بسياری از مردم را ديدم كه از غير تو عزّت خواستند و خوار گشتند و از غير تو ثروت خواستند و نيازمند شدند و بلندى خواستند و پست گشتند.
و در آخر و برای حسن ختام این جمله از آقا امام سجاد را با هم زمزمه میکنیم:
لاَ يَشْرَكُكَ أَحَدٌ فِي رَجَائِي
خدایا هيچ كس در اميدواری من، با تو شريك نخواهد بود.
و به قول سعدی:
امید تو بیرون بـُرد از دل همه امیدی
🔆#قرآن_کریم
🔅#صحیفه_سجادیه دعای ۲۸
🔹#پروین_اعتصامی
🔺#سلطان_سخن_سعدی
🔻#ع_ف
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #حدیث_روز
امیرالمؤمنین عليه السلام:
الظَّفَرُ بالحَزْمِ و الجَزْمِ
پيروزى، با دور انديشى و اراده پايدار به دست مى آيد.
🔸#امام_علی_علیهالسلام
🔹#ميزان_الحكمه جلد3 صفحه 54
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #نسیم_صبحگاهی
لا تُصدق حُجج الغياب، فالشمس تغيب لتشرق في مدينة أخرى.
«بهانههاىِ نبودن را باور نکن
زیرا خورشید غروب میكند تا در شهرِ دیگری بتابد.»
🔹#وفاء_الراجح
🔸#صبح_بخیر
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
از تو، ای ابلیسِ از بارانِ لعنت خیس! از تو میپرسم کاندرآن صبحِ بهشتی، راستی آیا لذّتِ دندان فشردن رویِ طعمِ سیب یا گندم از درونِ «خواستن» برخاست یا که از متنِ «توانستن» یا نه این بود و نه آن، از شوقِ «دانستن»؟🔸#محمدرضا_شفیعی_کدکنی 🔹شرح تصویر: آدم و حوا اخراج شده از بهشت، طرح صندلی کلیسای جامع بروکسل. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
هم، حال بدی یکسره دارم، تو نداری
هم، بغض در این حنجره دارم تو نداری
من بافته ام از غم و دردی متراکم
در هر گرهی صد گره دارم تو نداری
تکرارم و بیزارم از این کارم و بسیار
هی دایره در دایره دارم تو نداری
من بى خبرم از تو و تو بى خبر از من
سخت است كه من دلهره دارم تو ندارى
از پنجره ى رو به خيابان اتاقت
آنقدر كه من خاطره دارم تو ندارى
🔹#سیدتقی_سیدی
🔸@NasimeAdab🔸