eitaa logo
نسیم ادب
296 دنبال‌کننده
3هزار عکس
319 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️مناجات: این دهان بستی دهانی باز شد آواز : ⚡️ دعای ربنا اثر جاودانه‌ی استاد محمدرضا همراه آیات و ترجمه تقدیم شما عزیزان ▫️ فراز اول: آیه‌ی ۸ سوره آل عمران رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ پروردگارا! دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودی منحرف مکن، و از سوی خود رحمتی برما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده ای ▫️ فراز دوم: آیه ۱۰۹ سوره‌ی مومنون رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ پروردگارا، ايمان آورديم. بر ما ببخشاى و به ما رحم كن [كه‌] تو بهترينِ مهربانى ▫️ فراز سوم: آیه‌ی ۱۰ سوره‌ی کهف رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان. ▫️ فراز چهارم: آیه‌ی ۲۵۰ سوره‌ی بقره رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران یاری فرما 🔸 🔹@NasimeAdab🔹
📖 به قدر اشک‌های عاشقان روییده تاک اینجا تو هم جامی بزن، مستی‌ست تنها اشتراک اینجا هوای عشق در سر داشتم اما ندانستم که هر پروانه خواهد داشت مرگی سوزناک اینجا چه می‌خواهد درخت پیر از این دنیا که با حسرت چنین چنگ تمنا می‌زند بر قلب خاک اینجا دل از هستی بِكَن، در راه آزادی قدم بردار قرار ما اگر آنجاست از رفتن چه باک اینجا؟ فدای لاله‌ی سرخی که مظلومانه پرپر شد سری شد سربلند و پیکری شد چاک چاک اینجا 🔹 🔸@NasimeAdab🔸
📖 امّید وصال تو مرا عمر بیفزود خود، وصل چه چیز است که امّید چنین است؟! ‏ 🔹 🔸@NasimeAdab🔸
📖 دلِ خود چون به سر زلفِ تو دیدم گفتم ای خوش آن دم که پریشان به پریشان برسد ‏ 🔹 🔸 🔹@NasimeAdab🔹
📖 امروز کیانپارس بودم،روی شیشه‌ی عقب ماشین جلویی یک بیت عربی _البته عربی محلی خوزستان_ نوشته شده بود تا جایی که ترافیک اجازه می داد نزدیکش شدم و ازش عکس گرفتم. این بیت منو یاد پاره ای از غزل شورانگیز و حزین انداخت. اما بیت عربی این بود: شوف الزمان اشلون حیرنی ویاک لا اگدر اشوفک و لا اگدر انساک ترجمه: می بینی زمانه چطور مرا با تو متحیر «گرفتار» کرد؟! نه می توانم ببینمت نه می توانم فراموشت کنم. اما تطبیق اون با سه بیت از غزل مشهور سعدی: ﻏﻢ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺧﻮﺭﻡ ﻳﺎ ﻓﺮﺍﻕ ﻳﺎﺭ ﮐﺸﻢ؟ ﺑﻪ ﻃﺎﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎﺭ ﮐﺸﻢ؟ ﻧﻪ ﻗﻮﺗﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﺟﺴﺘﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﻪ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﻴﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﻢ ﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﺻﺒﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﻴﻦ ﻋﻘﻞ ﺑﺮﻡ ﻧﻪ ﭘﺎﯼ ﻋﻘﻞ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮐﺸﻢ... 🔺 🔻 🔸 🔹@NasimeAdab🔹
📖 امام على(عليه السلام): صيام القلب عن الفكر فى الاثام افضل من صيام البطن عن الطعام روزه قلب, از فكر گناه بالاتر است از روزه شكم. 🔸 🔹 جلد۱ ص ۴۱۶ 🔸@NasimeAdab🔸
📖 آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست آن لب که تَر از باده نشد، هیزمِ خشک است آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست دل جمله مسخّر شده‌ی عشق شد ای عقل زین مُلک برون رو که در آن تمشیتی نیست جز عشق میآموز به اطفالِ طریقت بس تجربه کردم بِه از این تربیتی نیست مشکن قدحِ اهلِ دل ای شیخ ریایی در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست... 🔹 🔸 🔸@NasimeAdab🔸
📖 چه باید گفت با آنکه خیال باطلی دارد؟! مگر عاشق‌شدن جز غصه و غم حاصلی دارد؟ همین امروز فکری کن به حال این دلِ تنگم  که فردا عاشقِ دیوانه، عقلِ زایلی دارد امان از من، امان از تو، امان از دردِ بی‌درمان  که هرکس دیده‌ات، دست و دلِ مستأصلی دارد  میان موج موهایت، دل‌ِ دریا‌زدن با من  دلی که شک ندارد دور دستت ساحلی دارد  نمی آید به‌کار آخر اگر دست و دلم امروز، گره بگشای از کار هر آنکس مشکلی دارد  مگیر از چشمهایش آسمانِ ارغوانی را  هرآنکس در گرو، چشم انتظارِ تو دلی دارد  نفس تنگ است و مرغ جان هوای پرزدن کرده‌ست  امان از هرکه در سینه، دلِ ناغافلی دارد  تو خواهی رفت اما مردمانِ شهر می گویند  که این نعشِ زمین افتاده بی‌شک قاتلی دارد  🔸 🔹 🔸@NasimeAdab🔸
📖 زاهد به کَرَم تو را چو ما نشناسد بیگانه تو را چو آشنا نشناسد گفتی که گُنَه کنی به دوزخ بَرَمَت این را به کسی گو که تو را نشناسَد 🔸 🔹@NasimeAdab🔹
📖 قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام: كَثْرَةُ اَلْأَكْلِ وَ اَلنَّوْمِ يُفْسِدَانِ اَلنَّفْسَ وَ يَجْلِبَانِ اَلْمَضَرَّةَ فراوانی خواب و خوراک نفس را تباه می کند و زیان می آورد. 🔸 🔹 صفحه ۳۶۰ 🔸@NasimeAdab🔸
📖 من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم بیا ای چشمِ روشن بین که خورشیدی عجب زادم ز هر چاکِ گریبانم چراغی تازه می تابد که در پیراهنِ خود آذرخش آسا درافتادم چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد چه باک از آتشِ دوران که خواهد داد بر بادم تنم افتاده خونین زیرِ این آوارِ شب، اما دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادم الا ای صبحِ آزادی به یاد آور در آن شادی کزین شب های ناباور منت آواز می دادم در آن دوری و بد حالی نبودم از رُخت خالی به دل می دیدمت وز جان سلامت می فرستادم سزد کز خونِ من نقشی بر آرد لعلِ پیروزت که من بر دُرجِ دل مُهری به جز مِهرِ تو ننهادم به جز دامِ سرِ زلفت که آرامِ دلِ سایه ست به بندی تن نخواهد داد هرگز جانِ آزادم 🔹 🔸 🔸@NasimeAdab🔸
📖 هر چه به جز خیالِ او، قصد حریمِ دل کند در نگشایمش به رو ، از درِ دل ، برانَمَش.... 🔸 🔹@NasimeAdab🔹