امروز را گذاشتهام برای سر و سامان دادن به گلدانها که یکی از شیرینترین کارهای دنیا برای من است. بعد از عوض کردن خاک و گلدان، تا چند روزی گلها بیحال میشوند. مثل هر آدمی که طول میکشد تا با شرایط جدیدش انس بگیرد. کلا تغییر سخت است، هر جنس تغییری و برای هر موجود زندهای. اینها را که میبینم سعی میکنم از تغییرات ارادی و غیرارادی زندگیام کمتر بترسم. شاید همان تغییری که از آن گریزان هستم، قرار است یک محل جدید و بهتر برای رشد کردن برایم فراهم کند مثل گلدانهای جدید برای این گلهای دوستداشتنی خانهام.
#روایت_زندگی
#درسهایی_از_گیاهان
@Negahe_To
همه آدمها چه بدانند و چه ندانند نیاز دارند به یک کنج دوستداشتنی که آنجا خود خودشان باشند، بیهیچ نگرانی، راحت و به دور از هیاهوی بیرون.
مهم نیست این کنج، بزرگ باشد یا کوچک، توی یک اتاق مستقل باشد یا وسط سالن پذیرایی، پنجره داشته باشد یا نداشته باشد، توی یک خانه ویلایی چند صد متری باشد یا یک گوشه یک متری از یک خانه پنجاه متری. مهم این است که آن کنج را خودشان جوری بسازند که دوستش دارند. جوری که در طول شبانهروز مشتاق باشند به نشستن در آنجا. جوری که به آنجا پناه بیاورند از خستگیها و ناامیدیهایشان. جوری که دیدن آن کنج، لبخند بیاورد به لبشان، حتی وقتی از غصه لبریز شدهاند.
منتظر نباشید کسی برایتان اینجا را بسازد. این کنج دوستداشتنی را فقط باید خودتان برپا کنید. بسازید و بعد ببینید که روزنههای عشق و امید از همین کنج به زندگیتان میتابد.
اینجا کنج دوستداشتنی من است. پنج ماه بود نتوانسته بودم بروم سراغش و سر و سامانش بدهم. امروز توانستم و دوباره ساختمش.
بیصبرانه، مشتاق و منتظر هستم برای اینکه زودتر کنجهای دوستداشتنیتان را بسازید و البته عکسهایش را هم حتما برایم بفرستید😍
#روایت_زندگی
#کنج_دوستداشتنی
#شببو
@Negahe_To