میانگین سنشون حدودا ۷۰ سال بود. ساعت سه بعدازظهر یکی یکی اومدن و جاگیر شدن توی سایه درختای پارک. بعد هم کارتهای پاسور رو دراوردند و با اشتیاق شروع کردن به بازی😅 هیجان و خندهشون رو از کلی اونطرفتر میتونستی بشنوی و ببینی. داشتم فکر میکردم چجوری سر زن و بچههاشون رو شیره مالیدن و برای بیرون اومدن بهونه جور کردن. اونم ساعت سه بعدازظهر شهریورماه!
#روایت_زندگی
@Negahe_To
هدایت شده از یاسِ پشتِ پنجره 🌸
•
هر وقت سرتان را روى شانهی محبوبتان گذاشتید، دلتنگها را دعا کنید.
#محمدصالحعلاء
@yasomah 🌧️🌙
از من میشنوید یک گلدان یاس بیاورید توی خانه، بگذارید دم دستتان. یاس سفید باشد، رازقی یا امینالدوله خیلی فرقی نمیکند.
یاس، هرچه باشد، با بویش شما را در آغوش میکشد!
#روایت_زندگی
#یاس
@Negahe_To
وسط تمام تلخیهای دنیا، تو آنی باش که با یادآوریات، قند در دلم پاشیده شود🌻
#صبح_شد_خیر_است
#لذت_عکاسی
#طلوع
@Negahe_To
از لذتهای دنیا برای من، پیدا کردن یک گوشه دنج و خنک وسط کتابهاست. یک میز و صندلی چوبی در جایی با ویوی کتاب و لوازمالتحریر، یا پنجره و درخت. جایی که بتوانم با آرامش بنشینم، از فکرها، نگرانیها و دلمشغولیها یک ساعتی مرخصی بگیرم و غرق شوم در دنیای یک کتاب. مهم نیست که یادم رفته آخرین بار کِی این لذت را چشیدهام. مهم این است که الان دارمش. ولو فقط برای یک ساعت.
پ.ن. لازمه به ذوق خریدن نشانک جدیدم اشاره کنم یا توی عکس واضحه؟🙃
#روایت_زندگی
#نشانک
@Negahe_To
[نگاه ِ تو]
از لذتهای دنیا برای من، پیدا کردن یک گوشه دنج و خنک وسط کتابهاست. یک میز و صندلی چوبی در جایی
توی فاصله ۱۸ ساعت امروز، یعنی از ۵:۳۰ صبح تا ۱۱:۳۰ شب، هر چه گشتم فقط همین برش یک ساعته شیرین را پیدا کردم. یعنی ۱۷ ساعت بقیهاش را برش زدم و دور ریختم. این یک ساعت را جدا کردم و حال خوبش را اینجا به اشتراک گذاشتم. امشب از آن شبهاییست که هشتگ #شب_شد_خیر_است حسابی میچسبد و از دیدنش هم لذت میبرم.
خدایا ازت ممنونم که شب رو آفریدی و گزینه خواب رو روی ما بندههای ضعیفت نصب کردی! وگرنه چجوری برای بعضی روزا میتونستیم نقطه پایان بذاریم؟!
هرگز از گردش ایام دلآزرده مباش
بامدادیست پیِ هر شبِ تاری، آری
پ.ن. تصویر زندگی آدمها توی فضای مجازی، فقط همین برشهای کوتاهه. تلخ یا شیرین، زشت یا زیبا، مهم اینه که فقط بخشی از لحظههای واقعی هستند. من فکر میکنم زندگی همه ما آدمها توی این دنیا خیلی به هم شبیهه. خیلی زیاد.
#شب_شد_خیر_است
#روایت_زندگی
@Negahe_To
نماز میخواندم و همزمان صدای قاروقور شکم هم بلند شده بود. سلام نماز را که دادم همانطور رو به قبله نشستم و شروع کردم به غر زدن. بیحوصله بودم. توی ذهنم آدمها میآمدند و میرفتند. هنوز تلخی قضا شدن نماز صبح از وجودم نرفته بود. خواستم ژست آدم عذرخواه به خودم بگیرم دیدم حوصله این را هم ندارم. آلارم گرسنگی مدام میپرید وسط شلوغی فکرهایم. ذهنم رفت سراغ مرور کردن مسیر طبی اعلام گرسنگی بدن. میدانستم تکتک اعضای بدن خیلی باشعور هستند. اما من الان نیاز به سطح شعور متفاوتی داشتم. میخواستم بفهمد فعلا باید دست از سرم بردارد و البته که خواسته بیجایی بود. کلافه شدم. رو کردم به امام حسن و گفتم، اصلا همه این حرفا درست که من آدم خیلی خوبی نیستم، هیچ مراسم هم برا روز شهادت شما نرفتم، حوصله شنیدن روضه و مداحی هم نداشتم، تازه نماز صبحمم امروز قضا شده؛ اما واقعا آخه درسته شما اسمتون کریم اهل بیت باشه و من ظهر روز شهادت شما برم غذای مونده توی یخچال رو گرم کنم بخورم؟
نگذاشت بیشتر از چند دقیقه به کریم بودنش شک کنم. غذای نذری تازه و گرم را فرستاد دم خانه.
تا حالا شده با هر لقمه غذا، چند قطره اشک را هم قورت بدهید؟ من تجربهاش کردهام. عجیب میچسبد.
#کریم_اهل_بیت
#روایت_زندگی
#رزق
@Negahe_To
به طبیبان دگر، نسخه ما را مسپار
درد با دست تو درمان بشود، خوبتر است...
#امام_رضا
@Negahe_To
آدمیزاد خوشبخت است تا وقتی
کسی برای دوست داشتن
کاری برای انجام دادن
و چیزی برای امیدواری
داشته باشد🌱
#صبح_شد_خیر_است
#لذت_عکاسی
@Negahe_To