eitaa logo
نگاهی نو
2.2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
915 ویدیو
26 فایل
✍️ کنکاشی نو در ایران باستان 👈 اینجا از ایران و اسلام می‌گوییم آن گونه که بود... آن گونه که هست... 🇮🇷 صادقانه و بدون تعصب 🌺🌺 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282 ارتباط با ما: @coment_negahynov
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت اول) 🌸 @Negahynov کارِ سُنباده‌ی قاب عکسی که درست کرده بودم، بالاخره تمام شد. با دقت همه جایش را نگاه کردم که اشکال یا نقصی نداشته باشد. 🔍🖼 اشکالی به چشمم نیامد. قاب عکس قشنگی شده بود. 😎 ابزارهای نجاری را مرتب کردم؛ دستم را تکاندم و قاب را بردم که به آقا مراد نشان دهم. آقا مراد وقتی متوجه حضور من شد، گونیا را روی میز گذاشت و مداد را پشت گوشش. 📐✏️ بدون این که چیزی بگوید، قاب را از دستم گرفت؛ نگاهی انداخت و گفت: «آ باریکلا، حالا شد». 👌 بعد، نگاهی به ساعت چوبی روی دیوار کارگاه انداخت و گفت: «خب دیگه، جمع و جور کن؛ دو تا چایی هم بریز بخوریم؛ بعد برو خونه». 🌸 @Negahynov رضایت آقا مراد، خستگی را از تنم بیرون کرد. 😌 آقا مراد کم حرف بود. ابهت خاصی هم داشت. ولی حسابی دلسوز و مهربان بود. از همین جمله سه کلمه‌ای «آباریکلا حالا شد» باید خودم بفهمم که یعنی: «آفرین مجید، پیشرفتت خوبه. 👌 اشکالاتت کمتر از کار قبلی شده. همین جوری پیش بری، یه چیزی میشی! ازت راضی‌ام...» 😅 رفتم کف کارگاه را یک جاروی سریع کشیدم؛ داشتم می رفتم سراغ فلاسک چای که خانمی وارد کارگاه شد و از آقا مراد درباره کمدها و قیمت آنها سؤال کرد. آقا مراد چند کمدِ ساخته شده را نشانش داد. بعد صدا زد: «آقا مجیــد، مجیـــــــد، بابا اون آلبوم نمونه کارها رو بردار بیار ببینم». 🗣 جواب دادم: «چشم آقا مراد» و به سرعت آلبوم را برداشتم و بردم گذاشتم روی میز. 🏃🏻 آقا مراد گفت: «دستت طلا. چایی رو هم برسون. آ ماشالا پسر». 🌸 @Negahynov مشغول ریختن چای بودم و گوشم به گفتگوی مشتری با آقا مراد بود. به نظر می‌رسید یکی از نمونه‌ها را پسندیده: «این خیلی خوبه؛ فقط میشه این طرح رو بالای درِ کمد دربیارید❓» خانم مشتری گوشی‌اش را روبه‌روی آقا مراد گرفت. آقا مراد کمی نگاه کرد؛ دستی روی سبیلش کشید و گفت: «مال تخت جمشیده؟» 🤔 خانم مشتری بدون توجه به سؤال آقا مراد ادامه داد: «بالای دو تا بال و سرش هم می‌خوام نوشته بشه: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک». 😍 ادامه دارد ... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
آیا باستان گرایان حاضرند فرزند خود را کرکس بنامند⁉️ #هخامنشیان #باستان_گرایی #فرهنگ_هخامنشی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
احیای اسامی فرزندان هخامنشی☺️ #هخامنشیان #باستان_گرایی #فرهنگ_هخامنشی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت دوم) 📎 لینک قسمت اول: 🌸https://eitaa.com/Negahynov/3210 خانم مشتری بدون توجه به سؤال آقا مراد ادامه داد: «بالای دو تا بال و سرش هم می‌خوام نوشته بشه: پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک». 😍 چهره آقا مراد کمی در هم رفت. با چند ثانیه مکث پرسید: «میگم آبجی، شما زبونم لال جُهودی (۱)، گَبری (۲) چیزی هستی؟» 😒 به زور جلوی خودم را گرفتم که صدای خنده‌ام به آن طرف کارگاه نرسد. 😂 آقا مراد است دیگر! ادبیات خودش را دارد. رُک و راست و بی شیله پیله. 🌸 @Negahynov چهره خانم مشتری در هم رفت: «این چه طرز صحبت کردنه آقا؟! 😠 مگه پندار نیک بَده؟ گفتار نیک چه مشکلی داره؟ یا نکنه از کردار نیک بدتون میاد؟!» 😏 آقا مراد مداد را از پشت گوشش برداشت و با پشت آن، سرش را خاراند: «چی بگم آبجی! بد که نیست. ولی راستِ کار ما نیست! همچین به دل آدم نمی‌چسبه!» 🤔 بعد، مداد را گذاشت روی میز؛ انگشت‌هایش را فرو کرد لای فِرهای درشت موهای جوگندمی‌اش؛ کمی فکر کرد و گفت: «می‌خوای من برات همین نمونه کمد رو می‌سازم. دیگه شما این زَلَم زیمبوهاش رو خودت از بازار بخر بهش بچسبون!» 🤔 این‌جا دیگر تیز کردن گوش فایده نداشت! باید می‌رفتم و می‌دیدم طرحی که آقا مراد این همه دارد در مورد آن بحث می‌کند، چیست. زود هم باید می‌رفتم. چون احتمالاً این خانم دیگر مشتری بشو نیست و الآن است که موبایلش را بردارد و برود. 🏃🏻🏃🏻 🌸 @Negahynov با یک سینی و دو استکان چای رفتم کنار میز. همه تلاشم را کردم که صفحه گوشی خانم مشتری را ببینم. 🙄📱 یک دفعه با صدای آقا مراد به خودم آمدم: «اگه سرک کشیدنت تموم شده، چایی رو بگیر جلو مشتری. بعدشم من تلخ می‌خورم؛ بپر برای خانوم، قند بیار!» 😠 سرم را پایین انداختم و چای را جلوی خانم مشتری گرفتم. 😞 با خوش‌رویی چای را برداشت و گفت: «نه، نیازی به قند نیست! به نظر می‌رسه پسر فهمیده‌ای باشی. 👌 بیا، می‌خواستی اینو ببینی؟» و موبایلش را گرفت جلوی من.📱 من که نصف حواسم پیش اخم آقا مراد بود، با کنجکاوی، نگاهی به عکس توی گوشی خانم انداختم. 🙄 🌸 @Negahynov 📚 پ ن: ۱- یهودی ۲- زرتشتی ادامه دارد ... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خانه های هخامنشیان چه کسانی زندگی می کردند⁉️ #هخامنشیان #باستان_گرایی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
دولت موبدان😳 ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
عقاید باطل و منحرف زرتشتیان نسبت به پاکی😯 ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت سوم) 📎 لینک قسمت دوم: 🌸https://eitaa.com/Negahynov/3220 آهان! این علامت را می‌گفتند؟! این که چیز عجیبی نیست. توی خیلی از مغازه‌ها، ماشین‌ها و اشیاء زینتی، این علامت را دیده‌ام: یک انسان شبیه نقش‌های تخت جمشید که دو بال هم دارد. خانم مشتری گفت: «می‌بینی؟ مختصر و مفید. توی سه کلمه، یک دنیا حرف داره: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک». 👌 آقا مراد سرفه‌ای کرد و گفت: «پسر، اینم چاییه برداشتی آوردی؟! این که یخ کرده!» 😠 این یعنی آقا مراد اصلاً خوشش نمی‌آید که این گفتگو ادامه پیدا کند. 😕 نگاهی به بخارهایی که از استکان چای بلند می‌شد، انداختم. چای را در سینی گذاشتم و رفتم آن طرف کارگاه. 🚶🏻 صدای خانم مشتری را از پشت سرم شنیدم که گفت: «حالا خودت سر فرصت سرچ کن. چیزای خوبی پیدا می‌کنی». 😉 🌸 @Negahynov در فاصله‌ای که داشتم استکان را می‌شستم، خانم مشتری با آقا مراد، گفتگوی کوتاهی داشت. آخرش هم به توافق نرسیدند و از مغازه زد بیرون. حالا من مانده‌ام و یک آقا مراد ناراحت که باید یک جوری دلش را به دست بیاورم. 😐 یک چای دیگر ریختم و رفتم سراغش. این دفعه حواسم به قنددان هم بود! چای را گذاشتم روی میز. محل نگذاشت. ☹️ صدایش زدم: «آقا مراد... اُوستا...» چپ چپ نگاهم کرد. گفتم: «چایی‌تون یخ نکنه». با خودم فکر کردم: «حرف اون خانوم کجاش بد بود که آقا مراد قبولش نکرد؟!» 🤔 تنها نتیجه‌ای که به ذهنم رسید، این بود که آقا مراد تعصب الکی نشان داده. سوادش که زیاد نیست. تا سوم راهنمایی خوانده؛ وگرنه، چه کسی از پندار و گفتار و کردار نیک بدش می‌آید؟! حالا گیریم که این حرف مال زرتشتی‌ها باشد! 😕 🌸 @Negahynov نمی‌دانستم آن موقع، جای حرف زدن درباره این موضوع بود یا نه؛ ولی گفتم شاید با یکی دو سؤال و جواب، کمی یخ آقا مراد باز شود: 😉 «آقا مراد... یه سؤال بپرسم؟» آقا مراد در حالی که یک قند در دست گرفته بود و از این مشت به آن مشت، جابه‌جایش می‌کرد، گفت: «بفرما» 😒 گفتم: «این کردار نیک اینا...» اخمش رفت توی هم و چپ چپ نگاهم کرد. 😠 چند لحظه سکوت کردم. آقا مراد گفت: «خب؟» با تردید ادامه دادم: «میگم یعنی... این حرفا کجاش بَده؟» 😰 ادامه دارد... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
وارونه کردن تاریخ توسط باستان ستایان🤔 (ع) ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقر فرهنگی😞 ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
هویت مجهول بابک خرم دین😒 #اسلام #ایران #بابک_خرم_دین ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
مفت خوران پهلوی😡 #پهلوی #محمدرضا_پهلوی #فساد #فساد_اقتصادی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
مردم ری چگونه شیعه شدند⁉️ #ایران #ری #اسلام #شیعه #زرتشت ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
هفت آبان امسال چه شد⁉️ #کوروش #هفت_آبان #باستان_گرایی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت چهارم) 📎 لینک قسمت سوم: 🌸https://eitaa.com/Negahynov/3239 آقا مراد مکث کوتاهی کرد و گفت: «فعلاً برو لباساتو عوض کن؛ دست و بالِتو رو تمیز کن تا بگم.» گفتم: «چشم» و راه افتادم سمت رختکن. گفت: «قبلش چایی رو بُکُن دو تا؛ بعد برو رختکن.» آخیـــــش! این یعنی وضعیت سفید است و ناراحتی آقا مراد فروکش کرده. 😉 چای دوم را ریختم؛ چسب چوب‌هایی را که روی دستم مانده بود، با تینر پاک کردم و راهی رختکن شدم. در حال عوض کردن لباس، صدای صحبت تلفنی آقا مراد را شنیدم. کامل شنیده نمی‌شد. فقط فهمیدم زنگ زده به یک نفر و دارد جواب سؤال من را می‌پرسد. زیر لب گفتم: ای آقا مراد ناقلا! داری تقلب می‌کنیا! 😅 🌸 @Negahynov گوشم را چسباندم به در اتاق: 👂 «... این شاگردمون امانته دست ما. سر و گوشش هم می‌جنبه! یه کم بچه فضولیه. گفتیم خدا نکرده، پانشه بره گَبر بشه!» ناخودآگاه زدم زیر خنده. 😂 زود از در فاصله گرفتم. صدای آقا مراد آهسته‌تر شد: «این بود که این وقت شب مزاحم شما شدیم... چرا می‌خندی داداش؟!... آهان! خب «زرتشتی». چه فرقی می‌کنه؟!... آهان، پس این طوری بهش جواب بدم؛ دم شما گرم،... مخلصیم... حالا از خونه دوباره زنگ می‌زنم بهتون یا علی مدد» تلفن را که قطع کرد، صدا زد: «پسر کجا موندی؟! چاییت یخ کرد!» 🗣 از توی رختکن جواب دادم: «اومدم اُوستا». تند تند لباس‌هایم را عوض کردم و رفتم بیرون. 🌸 @Negahynov از رختکن بیرون آمدم؛ با قدم‌های تند، تا نزدیکی‌های آقا مراد رفتم و دوباره گفتم: «اومدم اُوستا». گفت: «بیا چاییتو بخور تا جواب سؤالتو بدم». 😎 به بهانه‌ی خاراندن بینی‌ام، دستم را آوردم بالا که خنده‌ام دیده نشود. 😁 نشستم روی صندلی و استکان چای را برداشتم. آقا مراد گفت: «ببین مجید، این که طرف فقط بگه کار خوب بُکُن که نشد حرف! خب کار خوب، چی چیه؟! باید قشنگ مثل بچه آدم بگه مثلاً با ادب باش؛ یا دستت کج نباشه؛ یا نماز بخون یااااا... خلاصه از این جور حرفا. نه این که فقط بگه کار خوب یا چه می‌دونم، کردار نیک داشته باش! وگرنه، کیه که بگه ماست ما تُرشه؟! خب همه میگن ما کردارمون خوبه. اون جنایتکاراشم لاکِردارا، میگن کردارمون نیکه! این که نشد بابا جون! 😒 حالا زود پاشو برو خونه‌تون که مادرت نگران نشه. فردا اگر خواستی، بیشتر صحبت می‌کنیم.» ادامه دارد... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
خیابان کوروش در ایران😉 #ایران #کوروش #اسرائیل #باستان_گرایی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
دروغ های تمام نشدنی رسانه های زرتشتی😱 #زرتشت #دروغ ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
خودستایی کوروش🤔 ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت پنجم) 📎 لینک قسمت چهارم: 🌸https://eitaa.com/Negahynov/3268 آقا مراد با زیرکی، جلوی سؤال‌های من را گرفت. ✋ احتمالاً می‌خواهد امشب برود دوباره دوپینگ کند! همین بود که پشت تلفن به طرف گفت از خونه دوباره بهت زنگ می‌زنم. توی دلم گفتم: «باشه اُوستا! دارم برات! مگه من دستم این‌جوریه؟! خب منم میرم دوپینگ می‌کنم. خود خانومه گفت سرچ کنی، چیزای خوبی گیرت میاد.» 👌 به ساعت نگاه کردم. از هشت شب گذشته بود. ⌚️ استکان‌های چای را سَرسَری آب کشیدم؛ کیفم را برداشتم و خداحافظی کردم. آقا مراد که داشت دستش را با تینر تمیز می‌کرد، گفت: «کیف و کتابت یادت نره». گفتم: «نه آقا مراد، برداشتم». 📚 گفت: «بیا این‌جا ببینم». 🌸 @Negahynov زیر چشمی نگاهی به ساعت انداختم و رفتم پیش آقا مراد. 🙄 گفت: «کم و کسری نداری؟ اوضاع خونه خوبه؟» گفتم: «ممنون. خوبه خدا رو شکر» گفت: «دست من تینِریه. خودت دست کن توی جیب لباسم...» حرفش را قطع کردم: «نه اُوستا. لازم نیست.» گفت: «میگم بردار؛ بگو چشم! یه قسمت از حقوق خودته. به جای سر برج، الان دارم بهت میدم. یالّا ببینم!» دستم را کردم توی جیب آقا مراد؛ دو تا چک پول پنجاه هزار تومانی بود. برداشتم؛ تشکر کردم و خداحافظی. ☺️✋ 🌸 @Negahynov از مغازه زدم بیرون. سوار تاکسی شدم و به سمت خانه حرکت کردم. 🚕 یاد دو ماه پیش افتاده بودم. روزی که برای اولین بار به کارگاه آقا مراد رفتم که ببینم شاگرد می‌خواهد یا نه. قبلش یک سالی بود که چند جای مختلف مشغول کار شده بودم و هر کدام به دلیلی، موقتی و کوتاه مدت بود. 😐 آقا مراد آن روز جواب درست و حسابی نداد. فقط سؤالاتی پرسید؛ آدرس گرفت و گفت: «دو روز دیگه بیا تا بِهِت بگم». در این دو روز، بهنام، شاگر دیگرِ مغازه را فرستاده بود تا راست و دروغِ حرف‌های من را دربیاورد و ببیند چه جور آدمی هستم. 🔍 دو روز بعد که آمدم، آقا مراد گفت: «لباس کارِت روی میزه. می‌پوشی دو دقیقه دیگه میای این جا تا برات بگم چی به چیه.» 🏃🏻🏃🏻 ادامه دارد... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
زرتشتی زاده مسلمان👌 #اسلام #زرتشت ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
درمان ناباروری در ایران💐 #ایران #انقلاب_اسلامی #پزشکی ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک 🤔 (قسمت ششم) 📎 لینک قسمت پنجم: 🌸https://eitaa.com/Negahynov/3272 دو روز بعد که آمدم، آقا مراد گفت: «لباس کارِت روی میزه. می‌پوشی دو دقیقه دیگه میای این جا تا برات بگم چی به چیه.» 🏃🏻🏃🏻 جا خوردم. 😳😍 با ذوق و شوق، لباسم را پوشیدم و خودم را به آقا مراد رساندم. قوانین کارگاه را برایم گفت. شرط کرد که درسم را (که یک سال بود رها کردن بودم) ادامه بدهم و بعد، شروع کرد به یاددادن کار. حالا من صبح‌ها دانش‌آموز کلاس دهمی هستم. و هر روز بعد از ظهر تا شب، شاگرد نجاری. 😊 بعضی از روزهای تعطیل هم به نجاری می‌روم. بهنام معمولاً هر روز، غیر از جمعه‌ها، از صبح تا ساعت چهار بعد از ظهر توی کارگاه است. در همین فکرها بودم که صدای پیامک، من را متوجه تلفنم کرد. یادم افتاد که می خواستم یک چیزهایی را سرچ کنم! 📱 🌸 @Negahynov روز بعد، جمعه بود. حدود ساعت هشت صبح رسیدم به کارگاه و مشغول کار شدم. جواب حرف‌های دیشب آقا مراد درباره «کردار نیک» را هم دیشب از اینترنت گیر آورده بودم. 😎 از صبح چشمم به آقا مراد بود که ببینم چه وقتی می‌نشیند تا استراحت کند. گوشم هم تیز بود تا بلکه چای بخواهد و بتوانم بروم سراغش و سر حرف را باز کنم. 😉 بالاخره حدود ساعت ۱۰ به بهانه‌ی کُند شدنِ رنده نجاری، رفتم سراغش. آقا مراد رنده را امتحان کرد و گفت: «همچین کند هم نیستا! ولی حالا بیا این یکی رو امتحان کن...» گفتم: «آقا مراد، یه سؤال درباره حرفای دیشبتون بپرسم❓» حالت صورتش باز شد. انگار خودش هم منتظر بود که دوباره سر حرف باز شود. 😉 همین طور که داشت یک قطعه چوب را با بست و گیره نجاری محکم می‌کرد، گفت: «میشنُفَم». 🌸 @Negahynov گفتم: «خب وقتی میگن کردار نیک انجام بده، دیگه خود آدما با عقلشون می‌فهمن باید چی کار کنن. یعنی می‌دونن که کردار نیک چیه. پندار و گفتار نیک هم همین طور. ✅ دیگه چه لزومی داره که تک تک بگن مثلاً دزدی نکن؛ غیبت نکن و از این جور حرفا. مختصر و مفید، همه چیز رو گفتن دیگه.» ادامه دارد... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا