https://eitaa.com/writer_fazar/866
جلد چهار داره، حلقه سلیمان ولی فکر نکنم ربطی به الان بارتیمیوس داشته باشه و گذشته است و اینکه به خاطر اینکه حضرت سلیمان رو بد به تصویر کشیدن تو ایران ترجمه نشده.
پس فکر نکنم بشه کاریش کرد که دروغ باشه😭😭
شماره "۱"
روزی روزگاری، درون قبرستان مخوف فرسنگها زیر زمین هتلی وجود داشت، هتلی که هر قبرش یک اتاق بودند و بر
یه سری آدمای خاصی هم هستن، که خیلی خاصن، چون میدونن همچین چیزی، توی داستانام هست😶🌫️
الان شما هم میدونید پس اونا دیگه خاص نیستن ولی خب.
_گفتی چی هستی؟
*اوممم، شما بهش میگید اژدها.
_و شما بهش چی میگید؟
*اژدها
_پس چرا گفتی ما میگیم؟
*خب شما هم میگید دیگه.
_خیلی خب، از چه گونهای هستی؟
*گونه برای حیواناته، من از نژاد جوکانیز هستم.
_پس چرا شکل آدمیزادی؟ ویژگی خاص این نژاده؟
*نوچ، چون مامانم آدم بود.
_چجوری یه اژدها با یه آدم ازدواج کرد_ ولش کن مهم نیست. اسم تو راندل شد، یک نیمه اژدها.
به فَریتِل سیتیا خوش اومدی.
شماره "۱"
_گفتی چی هستی؟ *اوممم، شما بهش میگید اژدها. _و شما بهش چی میگید؟ *اژدها _پس چرا گفتی ما میگیم؟ *خ
جالب شد بازم از اینا میذارم😄
*لازمه بگم عکس چقدر گوگولیخیتیوم🥺*
من عاشق پری دریایی شدم، اما سایرن من را کُشت.
فرق است میان این دو، شاید حتی اگر از یک نفر صحبت کنیم.