eitaa logo
آقای‌اباعبــداللّٰــہ...
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
‹بِسـم‌ِ‌رَب‌الحُسِـین› ‌مشکلات‌من‌فقط‌ڪنج‌حـرم‌حل‌می‌شود؛ دعوتم‌کن‌کربلا‌خیلی‌گرفتارم‌حسین :)!... شرایط‌کپی‌وَلِف؟‌: دعایِ‌شهادتمون🙂🚶🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
- از فاطمه چهخبر ؟...، اونم با نامزدش رفتن بیرون بگردن ، امیر علی رو واسه شام دعوت کردم بیاد - صدای باز شدن در اومد علی با ذوق به سمتم دوید و گفت: سلام آبجی حسناااا ، سلام عزیز دلم خسته نباشی -علی روبه مامان کرد سلام مامان جونم خسته نباشی ناهار چی داریم - سلام پسرگلم خسته نباشید ناهار قیمه داریم _ آخ جوووون قیمه با سیب زمینی سرخ کرده ... مامان خندید و گفت از دست تو برو فعلا دست و صورتت رو یه اب بزن علی اقا.... - علی با ذوق رفت بالا و گفت چشم مامان جونم، راستی مامان یعنی آبجی حسنا قرار پیشمون بمونه؟ _ بلههههه قرارِ یه هفته پیشمون بمونه .... - از اشپز خونه اومدم بیرون خنده ای کردم اما از نبودن و دوری محسن نای خنده واقعی روی لب اوردن نداشتم... رفتم و لپ علی رو کشیدم و گفتم _حالا واقعاً از اینکه من قرارِ کنارت باشم خوشحالی یا اینکه هی اذیتم کنی هااا راستشو بگو :)) بلند خندید و گفت _ اه تو دوباره فهمیدی من چه نقشه ای تو ذهنم ریخته بودم برات... زدم تو شونش و گفتم _بچه پرو بزار محسن بیاد درستت میکنم دستاشو به نشونه تسلیم بالا اورد و گفت _باشه باشه ببخشید اصلا ما کی باشیم شما رو اذیت کنیم شما چشم مایی مامان از پایین گفت _علی بسه دیگه برو دستاتو بشور بیا انقدرم بچمو اذیتش نکن... علی شونه ای بالا انداخت و رفت سمت سرویس.. نگاهی به مامان کردم و گفتم _ مامان من میرم یکم استراحت کنم مامان لبخند گرمی بهم زد و گفت _اره مادر برو یکم استراحت کن واسه خودت و بچه خوب نیست انقدر غصه بخوریا محسن مگه کجا رفته دفعه اولشم نیست که برو عزیزم حداقل به اون طفل معصوم رحم کن ... لبخندی مصنوعی زدم و گفتم _چشم مامان غصه نمیخورم که خیالتون راحت رفتم سمت اتاقی که توش کلی خاطره داشتم - رو تختم دراز کشیدم گوشیمو روشن کردم به محسن پیام دادم -سلام عزیزم کی بر میگردی ؟ بالای اسمش زده بود آخرین بازدید یه هفته پیش ... پوفی کشیدم و با دلی غصه دار از اینکه یه هفته ای خبری از جگر گوشه ام نداشتم داشت گلومو خفه میکرد با زور بغض چشمامو بستم....
- چشمامو باز کردم چشمم به ساعت گوشیم افتاد ساعت نزدیکای اذان بود به‌سختی از رو تخت بلند شدم رفتم پایین وضو گرفتم و رفتم سجادمو پهن کردم تا یکم با خدا حرف بزم بلکه دل اشوب و بی قرارم کمی آروم بگیره... صفحه اول قران رو رو به سقف اتاقم کردم و گفتم خداجونم حالا که خودم از محسنم خبری ندارم و دستم کوتاه تر از این حرفاس که بخوام خبری ازش پیدا کنم خدایا خودت یه خبری از محسنم بده خیلی بی قرارشم... با تک تک بی قراری هایی که از دوری محسن داشتم بچم هم با من همراهی میکرد و انگار که اونم آروم و قرار نداشت... اخه محسن همه وجود منه جونم به جونش بنده قلبم به قلبش بنده بدون محسنم نمیتونم زندگی کنم خدایا زندگیمو ازم نگیر خدایا این حجم دلشوره و بی قراری رو ازم بگیر اما فقط محسنمو بهم برگردون.... چشمامو بستم و آروم مزه شور روی لب هامو پاک کردم و قرآن رو باز کردم... - صفحه قران که باز شد با دیدن آیه بدنم لرزید با خوندن این آیه توی حجمی از سیل اشک هایم غرق شدم .. تپش قلبم بالا رفت و حس کردم دنیا رو سرم خراب شد اتاقم دور سرم میچرخید و بدنم یخ کرد... -(و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون(169 آل‌عمران) و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند ، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند. شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد بعد از قرآن خوندن در اتاق باز شد مامان اومد سمتم گفت : چیشده قربونت برم الهی چرا اینجوری میکنی با خودت مامان رو که دیدم پریدم توی آغوشش و بلند بلند هق هق کردم مامان هم کنارم نشست و اونم با من اشک ریخت هر کاری کرد آروم نگرفتم انقدر گریه کردم تا یک آن جلوی چشمام سیاه شد...
_چشامو که باز کردم با اولین چیزی که رو به رو شدم سفیدی سقف بود 👁 همه جا رو خوب نگاه کردم چشم چرخوندم با قران خوندن کسی شوکه شدم _محسنو دیدم کنار تخت نشسته و برام قران میخونه با دیدن من سر صحبتو باز کرد .... قربون صدقه ام می رفت _سلامممم خانومم خوبی قشنگم حالت خوبه خانوم خونم دختر قشنگ بابا چه طوره .؟ اذیتت که نمیکنه دستمو که تکون دادم با سوزش دستم تصویر محسن از جلو روم محو شد چشام تر شد که چه‌قدر دلم برای محبتش مهربونیاش خانومم گفتناش تنگ شده - با باز شدن در فکر کردم محسنمه با دیدن مامان که با روی خوشی به سمتم میاد . -سلام یکی یه دونه مامان خوبی دخترم ؟ - بهترم مامان جان . منو چرا اوردین بیمارستان _ نزدیک زایمانت نگران شدم تو خواب از درد هزیون میگفتی _مامان محسنم زنگ نزد ؟ گوشیم گوشیم کجاست بده یه زنگ به محسنم بزنم -خیلی خوب آروم باش تو دراز بکش الان گوشیتم میرم میارم _با رفتن مامان تو دلم آشوبی برپا شد نکنه برا محسنم اتفاقی افتاده باشه نکنه خدا ازم گرفتتش واییییییییییی نه من بدون محسنم میمیرم _ اولین چیزی که به ذهنم رسید پیام دادن به محسنم بود _سلام ‌ آقای خونم کجایی چرا نمیای قرار بود آخر این هفته بچمون به دنیا بیاد باهم ببریم خونه مراقبش باشیم _ محسنم:آخرین بازدید ۳ هفته پیش ساعت ۱۲:۰۰ _با دیدن آخرین بازدید چشمام تر شد تو ی این روزا دلتنگی چه سخته برای منی که سالها با مرد زندگیم زندگی کردم
_ داشتم با خدا رازو نیاز میکردم درد دلم شروع شد قران از دست افتاد مامان که کنار تخت نشسته بود فهمیده بود وقت زایمان رفت پرستار صدا بزنه -پرستاررررر پرستار بچم بچم داره از درد به خودش میپیچه تروخدا بیاید بچم داره میمره _پرستار با چند تا از دکترای سفید پوش آمدن بالای سرم دکتر گفت وقت زایمانشه انتقالش بدین اتاق عمل دردم هی می‌گرفت هی ول میکرد _ همزمان با برگشتن محسنم قرار بود فردا زایمان کنم خدایا خودت کمکم کن بچه ام صحیح و سالم به دنیا بیاد _ باتزریق آمپول بیهوشی همه جا تیره و تار شد دیگه چیزی ندیدم - با صدای بچه از خواب بیدار شدم به صورتش که نگاه کردم یاد محسنم افتادم قیافش کپی محسنم بود - مامانم با چشمای گریون بالا سرم وایستاده بود -مامان چرا گریه میکنی گریه شوقه ؟ _آره دخترم گریه شوقه -چشامو بستم بعد ۹ نه ماه یکم استراحت لازم داشتم بیمارستان بقیه الله ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه بعد ظهر .... - توی خواب یه مردی شبیه محسنم بود صداش زدم اما برنگشت دیدم همون رفیق شهیدی که بعد عقدم رفتیم سر مزارش گفتم شما اینجا چیکار میکنین ؟ -از محسن خبر دارین ؟ میدونین کجاست جواب پیامای منو نمیده خیلی دلم میخواست بدونم الان چیکار میکنه .؟ -رفیق شهید محسنم برگشت و گفت : آقا محسن جاش خوبه یه چند ماه دیگه مهمون ما میشه .. شما نگرانش نباش -همین که میخواستم حرفی بزنم از خواب بیدار شدم حرف اون شهید ترسی به دلم انداخت واییییییییییی نکنه محسنم شهید شده - پرستار با بچه آمد ، گفت ,:مامان خوشگله نمیخوای به بچتون شیر بدی -پرستار بچه رو داد بغلم بچه رو شیر بدم .... -بچه که خوابید دادم دست پرستار بزار رو تختش -به آسمون ابی و پر از پرستو که در حال کوچ کردن بودن🕊 رو نگاهم رو جلب کرد از روی تخت به آرومی بلند شدم کنار پنجره رفتم هوا هوای سرد زمستونی بود برگ همه‌ی درختان ریخته بود -غروب آفتابی که به دلم نوای می‌داد نوای دلتنگی ، گفتم دل تنگی دلم برای محسنم مرد زندگیم تنگ شده بود. - به‌سمت تخت رفتم و دراز کشیدم چشمام از دلتنگ بودن خسته شده بود چشمامو بستم .، خوابیدم -صبح ساعتای ۹ ونیم بود دکتر مرخصم کرد برم خونه .. -مامان هر چی اصرار کرد گفتم نه مادر من میرم خونه خودم خاله هم بهم کمک میکنه ... -باشه پس من میرم فردا صبح که بابات میره سرکار سرراه منم میاره اینجا
10پارت خدمتتون...
قَصدِ‌مَن‌اَزحَیآت‌تَماشایِ‌چِشمِ‌توست اِی‌جان‌فَدایِ‌چِشمِ‌تو؛باقَصدِ‌جآن‌بیا..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضرورت حفظ حجاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
توضیح‌نمازشب﹞ ↲🌱نمازشب‌۱۱‌رڪعت‌است: 𝟏.چهارتانمازدورڪعتی؛به‌نیت‌نافله‌شب‌ -مانندنمازصبح! 𝟐.دورڪعت‌نمازبه‌نیت‌‌شفع -رڪعت‌اول:سوره‌حمد،توحیدوناس -رڪعت‌دوم:سوره‌حمد،توحیدوفلق 𝟑.یڪ‌رڪعت‌نمازبه‌نیت‌وتر -حمد،توحید«۳بار»،فلق‌وناس ↲🌱ودرقنوت‌نمازوترمی‌خوانید: -۷۰مرتبه‌،«استغفرالله‌ربی‌واتوب‌الیه» -استغفاربرای‌۴۰‌مومن«اللهم‌اغفر...نام‌مومن» -۳۰۰مرتبه‌،«الهی‌العفو» -۷مرتبه،«اللهم‌هذامقام‌العائذ‌بڪ‌من‌النار» ↲🌱وسپس‌بگویید: «رَبّ‌اغْفِرْلي‌وَارْحَمْني‌وَتُبْ‌عَلَيَّ‌اِنَّكَ‌اَنْتَ‌التّوابُ اَلْغَفُورُالرّحيم» ↲🌱تسبیحات‌حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیها؛ ﹝نڪته✍🏻﹞ -اگروقت‌ڪم‌باشدمی‌توانیدتنهاشفع‌ووتررابخوانید واگرڪمتروقت‌داشته‌باشید‌تنهاوتررابخوانید. -ازنیمه‌شب‌شرعی‌به‌بعدمیتوانیدبخوانید. -چون‌نمازمستحب‌است‌میتوانیدنشسته‌بخوانید. -ازاذڪارقنوت‌نمازوترمیتوانیدبه‌دلخواه‌کم‌وزیاد ڪنید! التماس دعا 🙏🏻🌼
اعمال‌قبل‌از‌خواب (: (ص‌)فرمودند: پیش‌ از خواب..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30_ahd_01.mp3
1.82M
┏⊰✾🇮🇷✾⊱━─━┓ @Nurulsama ┗─━━⊰✾🇮🇷✾⊱┛
یه‌سلامم‌بدیم‌خدمت‌آقاجانمون؛ اَلسَلام‌ُعَلَیك‌یاصاحِب‌اَلعَصروَالزَمان..(:💚 السَّلامُ‌علیک‌یابقیَّةَ‌اللّٰہ یااباصالحَ‌المَهدی‌یاخلیفةَالرَّحمن ویاشریکَ‌القرآن ایُّهاالاِمامَ‌الاِنسُ‌والجّانّ‌سیِّدی ومَولایالاَمان‌الاَمان . . . 🌱
۱) امروز تمام کارهای خوبم را هدیه میکنم به امام حسن عسکری (ع)... ۲) فهرست ده تا از نعمتهای که دارم را می‌نویسم و دلیل شکرگزاری از آن را عنوان میکنم.. خدایا از تو سپاسگزارم بابت لباس ها و کفشهایی که دارم ، آبرویم حفظ و ظاهرم زیبا میشود... ۳) هر جمله را با صدای بلند میخوانم و سه بار ،با حس عالی میگویم.... سپاسگزارم...الحمدلله ۴) امروز بابت سلامتی بدنم، پنج مورد از آنها را نوشته و سپاسگزاری میکنم.. خدایا بابت کلیه هایم از تو ممنونم.... که سالم و قوی کار می‌کنن و سموم بدنم را دفع میکنن، بدون آنها باید دیالیز میشدم میتونیم ، درباره دستها .پاها،گوشها انگشتان، دهان ، پوست .چشم ها. زبان .بینی و....شکرگزاری کنیم.. میتونیم درباره اندام های داخلی بدن مثل قلب ،کبد، معده, روده،مثانه, ریه ها، استخوانها ،رگها ،اعصاب و..... شکر گزاری کنیم.. ۵) امروز به دنبال سر نخ هایی جادویی میگردم... هر موردی را که مشاهده کردم ،ذهنم ،سراغ نعمتی میرود که دارم ،وبابت آن سپاسگزاری میکنم.. اگه آدم مریض یا معلولی دیدم.. سریع میگویم خدایا بابت سلامتی ام سپاسگزارم اگر از جلوی بانک رد شدم.... خدایا به خاطر داشتن پول سپاسگزارم اگه آدم فقیر و گرسنه ای دیدم.. خدایا بابت داشتن سرپناه و غذا سپاسگزارم اگر فرد چاق یا لاغری دیدم ... خدایا بابت وزن ایده آلم سپاسگزارم... امروز پنج مورد از سرنخ های جادویی را نوشته و سپاسگزاری میکنم. ۶) همه ما در طول زندگی ، خطا و اشتباهاتی مرتکب شدیم.. اگر نتوانیم از این اشتباهات درس بگیریم، رنج و دردی که بابت اون خطا میکشیم ، بیهوده خواهد بود..... امروز میخواهیم از خطاهایمان درس بگیریم تا دوباره آنها را تکرار نکنیم.. به یکی از اشتباهات زندگی خود فکر میکنیم ، چیزی که یاد آوریش ما را ناراحت میکند.‌‌.. مسوولیت انجام آن را می‌پذیریم و دنبال مقصر نمیگردیم.. ده نکته و درس و پیامد مثبت را که از آن اشتباه به دست آوردیم را می‌نویسم.. و بابت آن سپاسگزاری میکنم... مثال: چت کردن ، زیاد صحبت کردن و ارتباط صمیمی با نامحرم از اینکه فهمیدم که در مقابل هوی نفسم خیلی ضعیف هستم ،خدایا از تو ممنونم.. من متوجه شدم که رابطه با همسرم ، را اصلاح نکردم که به این راه کشیده شدم . بابت این آگاهی ممنونم من فهمیدم انسان سالمی هستم که نیاز به عشق ،و توجه دارم ... اما باید از راه صحیح و پاک آن را ارضاء کنم( از طریق ازدواج و همسر) خدایا از اینکه در این راه یاری ام ،میدهی متشکرم.. وقتی فکر میکنم میبینم که در گذشته کسی را که این خطا را انجام داده بود سرزنش کردم ، حالا فهمیدم که به خودم مغرور شدم ، از تو عذر میخواهم.. و از اینکه هدایتم کردی سپاسگزارم ... من میدانم ادامه این ارتباط به خطای بزرگتری مثل خیانت منجر خواهد شد ،در نتیجه همسر ،فرزندان،آبرو ،آرامش و ... از دست خواهم داد.. من برای حفظ داشته هایم از این رابطه خارج میشوم.. و حال بدم را از راه مشاوره و درمان علت این گناه ، خوب خواهم کرد.. از این که مرا راهنمایی و هدایت کردی ،خدای مهربانم از تو ممنونم... بابت این خطا به درگاه تو آمدم ، مرا بپذیر و توبه ام را قبول کن.. از اینکه مرا میپذیری و در آغوش پر مهر خود جای می‌دهی ،بسیارخوشحالم... و از تو ممنونم ..... ۷) شب قبل از خواب برای بهترین اتفاقات امروزم ، سپاسگزاری میکنم... میشه این تمرین با مناجات یا اسماء الحسنی ، همراه باشه... ۸) امروز بعد یکی از نمازهایم، یا هر تایم دیگه ای، به سجده رفته و شکر الهی را به جا می آورم.. چهار بار صبح و شب میگویم.... الحمدلله رب العالمین ۹) امروز به زیارت امام حسین (ع) میرویم.. رو به قبله ،دست به سینه، سه مرتبه میگوییم... صلی الله علیک یا ابا عبدالله (ع) ۱۰) امروز نامه ای به امام زمان ع مینویسم .. و سه تا از اتفاقات خوب زندگیم رو نوشته و از امام تشکر میکنم ،که واسطه رسیدن این نعمات به من بودن‌... و بعد از اون یکی از مشکلات و حاجاتم رو هم میگم و ازشون کمک میخوام که اون رو رفع کنن.... ۱۱)  از مرحوم فیض کاشانی آمده است که: اگر کسی هر روز، در ساعت اول هر روز، ۳۰۸ مرتبه ذکر “یا رزاق” را بگوید روزی اش زیاد میشود. برای جریان نعمات و حال خوبتون به دیگران، این فایل رو برای چند نفر دیگه از آشنایان تون ارسال کنین و اونها رو به چله دعوت کنین...
لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ از رحمت خدا ناامید نشوید:)) سوره زمر آیه ۵۲
آقای‌اباعبــداللّٰــہ...
_
ایمان داشته باش به فردایی که بعد از یک شب تاریک می‌آید...
بوی یلدا را میشنوی؟ انتهای خیابان آذر… باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان.. قراری طولانی به بلندای یک شب.. شب عشق بازی برگ و برف… پاییز چمدان به دست ایستاده! عزم رفتن دارد… آسمان بغض کرده و میبارد. خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست… کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز… و… تمام میشود پاییز، ای بیاد آور روزهای عاشقی، رفتنت به خیر… سفرت بی خطر یلداتون مبارک🙂
یلداتون مبارک رفقا😄🌱
آقای‌اباعبــداللّٰــہ...
-
چون‌باب‌میل‌اوست‌،شداین‌میوه‌تآجـدار 🤌
30.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت سلام اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام التماس دعای خیر یافاطمه الزهرا سلام الله علیها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
«فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ» «به پاکی یاد کنید خدا را وقتی از روز وارد شب می شوید و وقتی از شب وارد روز می شوید» سوره روم آیه ۱۷
❌❌❌ویژه مدارس دخترانه❌❌❌ دانش آموزان منطقه ۱۲ تاریخ ۳۰ آذر از ساعت ۸صبح الی۲۳ در بستر فضای شاد در کانال رسمی ذیل عضو شوند https://shad.ir/baclass پس از عضو شدن در لینک زیر حتما اسکرین شات گرفته و برای مدیر یا فرمانده واحد ارسال کنید. @Khorasani20 دقت داشته باشید که فقط در این تاریخ وتاساعت ۲۳ امشب میتوانید وارد کانال باکلاس شوید .عضویت در کانال در روزهای آینده هیچ‌اثری در ارزیابی منطقه ۱۲ نخواهد داشت.پس مثل همیشه پرچم منطقه رو با هم میبریم بالا💪✌️✌️🌟