💞﷽💞
#مجنون_تراز_من🌿
#قسمت_اول🌿
رسیدم جلوی در دانشگاه
گوشیم روشن کردم و به سجاد پیامک دادم : داداش رسیدم
چند دقیقه گذشت و جواب داد:
داداش بیا تو دانشگاه دم بوفه
باشه ای براش نوشتم و ماشین خاموش کردم و وارد دانشگاه شدم
اینجا با مدیر ودانشگاه دوست بودم و برای کار و سر زدن میومدم اینجا پیشش اما دانشگاه خودم اینجا نبود
البته من تا فوق لیسانس درسم تموم کردم
تا نزدیک های بوفه رسیدم که سجاد اومد پیشم
سجاد: سلام داداش خوبی ؟
- سلااام آقا سجاد گل الحمدلله برادر تو چطوری ؟ خسته نباشید
سجاد : الحمدالله ، سلامت باشید شما هم خسته نباشید
با صدای دادی سرمون برگرداندیم و دیدم دوست های سجاد ، اسم داد می زنن دارن میان سمتش
رسیدن بهش و سلام کردن
سجاد: علیککک سلام چه خبره اینجا رو گذاشتین رو سرتون ، بچه ها این رفیق گلم آقا رضاست ، رضا جان اینام دوستای خل من
و زد زیر خنده
با همشون سلام و علیک کردم که یکی از دوستاش گفت : آقا سجاد نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار آره؟
سجاد: اتفاقا ، اتفاقا شما دوستای جدیدید آقا رضا رفیق قدیمیمه
✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿
#ادامه_دارد...
▪️کپی حرام است و پیگیری الهی دارد▪️