eitaa logo
طومار نقد
600 دنبال‌کننده
337 عکس
20 ویدیو
70 فایل
مطالعات تفسیر و حدیث امامیه
مشاهده در ایتا
دانلود
حلقات علمی در تاریخ علم مسلمین؛ از ظهور تا افول بخش دوّم: پیشینه و دیرینه حلقات علمی ✍️ علی راد اصطلاح « حلقته» اصطلاح رایج در منابع تاریخی , ادبی و تراجم نگاری مسلمین است که به کاربردهای این تعبیر در گفتمان فرهنگی و علمی مسلمانان از صدر اسلام تا قرن های بعدی دلالت دارد و از مفاهیم تاریخ علم مسلمین است . در این اصطلاح واژه حلقه در معنای دایره به شکل هندسی دایره بسته از انواع اشکال هندسی رایج به کار رفته است و ضمیر هاء نیز به شخصیت علمی, ادبی, فقهی , سیاسی , عرفانی , ... اشاره دارد که محور و اساس گردهمایی و حضور اشخاص متعدد – کم یا زیاد – بود که برای استماع سخنان ایشان در مکانی گرد هم می آیند لذا حُسن خلق این شخص با اشخاص حاضر در حلقه خود را از جمله بایسته¬های اخلاقی حلقات گفته اند تا از دشواری نشستن طولانی و محدودیت¬های آن بکاهد : « حسن الخلق , ويحسن خلقه مع أصحابه وأهل حلقته ». رویه رایج در مساجد صدر اسلام و مدارس نخستین مسلمانان از قرن دوّم هجری این گونه بود که شاگردان به شکل حلقوی در درس استاد حضور می¬یافتند , به هر کدام از این اجتماعات شاگردان با محوریت یک استاد حلقه اطلاق می¬شد. اصطلاح حلقه گاهی برای نشست های کوتاه و سخنرانی نیز در متون قرن اول هجری نیز به کار رفته است لذا الزاماً تدریس علمی از مولفه های الزامی این اصطلاح نیست . برای نمونه امام علی ( ع ) جمله « هو سيد فتيان قريش غير مدافع » در وصف عبد الله بن عامر( 59 ق ) را در دوران همدلی او با امام در گفتگو با حلقه یاران خود در مسجد مدینه بیان فرمود . این روایت گویای نشاندار بودن مکان و جایگاه حلقه آن امام همام در مسجد النبی است , امامان دیگر شیعه به ویژه صادقین و امام رضا علیهم السلام نیز هماره در مدینه دارای کرسی و حلقه علمی ویژه خود بودند. هم چنین از سخنرانی انتقادی هانی بن عروة در مسجد جامع دمشق علیه معاویه پس از الزام مردم به بیعت با یزید به عنوان حلقه یاد شده است . مقایسه کاربردهای فراوان تعبیر « حلقته » در متون کهن اسلامی گویای این نکته است که بیش¬ترین کاربرد این اصطلاح اشاره به جلسات علمی , درس و بحث , نقد و نظر دانشوران علوم اسلامی است . عبد الله بن مسعود ( 32 ق ) پس از نماز صبح در حلقه ی خود می نشست , تفسیر قرآن و حدیث تدریس می نمود : « أخبرنا معمر عن الأعمش قال : کان ابن مسعود جالسا بعد الصبح في حلقته فقال : أنشد الله قاطع رحم إلا ما قام عنا ، فإنا نريد أن ندعو ربنا وإن أبواب السماء مرتجة دون قاطع الرحم ». •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
حلقات علمی در تاریخ علم مسلمین؛ از ظهور تا افول بخش سوّم: حلقات علمی مشهور ؛ روندها و فرایندها ✍️ علی راد مالک بن أنس ( 179 ق ) از جمله مشایخ نامدار قرن دوّم هجری یکی از بزرگ ترین حلقات حدیثی – فقهی مدینه را داشت. نعمان بن ثابت ( 80 – 150 ق ) معروف به ابوحنیفه نیز دارای حلقه خاص خود در ارائه دروس فقهی خود بود . یونس بن حبیب ( 80 – 182 ق ) ادیب و نحوی نامدار در بصره حلقه تدریس مشهوری داشت که طرفداران وی به حلقه او مباهات می کردند : « وله مذهب في النحو تفرد به ، وقد سمع منه الكسائي والفراء ، وكانت حلقته بالبصرة يتباهى بها أهل العلم وأهل الأدب وفصحاء العرب والبادية .». خطیب بغدادی ( 463 ق ) تاریخ نگار معروف , پس از بازگشت از حجاز دروس خود را در حلقه خودش در مسجد جامع منصور در بغداد پی گرفت و گاهی در حجره خود آنها را بیان می کرد . اصطلاح حلقه در معنای مکان جلسات محدّثان نامدار در نقل و روایت احادیث , قاریان و مفسران برای تفسیر قرآن کریم , ادبیان و شاعران , تدریس و افتای فقیهان در شهرهای مکه , مدینه , شام , بغداد , بصره , مصر و حتی در اشاره به جلسات عارفان و متصوفه نخستین نیز کاربرد فراوان دارد . بر پایه گزارش¬های موجود در منابع تاریخی و علوم اسلامی, حلقه را به نام استاد و نه شاگردان نام گذاری و معرفی می¬کردند و شاگردان کارکردی در شهرت یا نام گذاری حلقه علمی نداشتند. حلقه با نام استاد شناخته می شد همانند تعبیر حلقة الشلبی در مسجد جامع مدینه که به مکان برگزاری نشست ها و درس های عرفانی ابوبکر شلبی اشاره دارد . گاه هم زمان و در یک مسجد چندین حلقه در موازات همدیگر برگزار می شد . برخی نیز از کثرت حضور شاگردان در حلقه خود نگران بودند و هر گاه حلقه بزرگتر می شد , درس خود را تعطیل می کرد . در وصف حلقه خالد بن صفوان چنین آمده است : « صفوان بن عمرو قال رأيت خالد بن صفوان إذا عظمت حلقته قام كراهية الشهرة » . گاه استادی در حلقه خود نماینده و جانشینی داشت که به طور معمول داناترین شاگردان او بود و در وصیت نامه برخی از استادان , نماینده ایشان در حلقه تعیین می¬شد آن گونه که محمد بن ادریس شافعی , یوسف بن یحیی بویطی ( 231 ق ) را در وصیت نامه خود معرفی کرد. زمخشری , ابولفضل خوارزمی بقالی را جانشین حلقه خودش معرفی نمود. گاه در حلقه¬هایی که شاگردان زیادی حضور داشتند , به انتخاب استاد یکی از شاگردان برجسته به عنوان « مُعید درس » تعیین می¬شد. پس از مرگ یک فقیه یا محدّث فرزند دانشمند او خود در حلقه پدرش تدریس می کرد و این رویه نزد دانشوران عادی و رایج بود هر چند احتمال ریزش شاگردان حاضر در حلقه نیز وجود داشت زیرا شاگردان حق انتخاب و از اختیار کامل برای حضور در حلقات استادان را داشتند و این شهرت و تبحر علمی استاد بود که به حضور شاگردان تداوم می بخشید. حلقات علمی مشاهیر و مشایخ علوم اسلامی به مثابه کرسی درس در ادبیات دانشگاهی معاصر بود و عالمان پس از رسیدن به رتبه استادی و تبحر و تخصص در یکی از علوم به تشکیل حلقه اقدام می کردند لذا در مواقعی که شخصی بدون سپری نمودن مراتب علمی بر حلقه علمی پدرش تکیه می زد , اهل علم و فضل , تخصص او را با چند پرسش می آزمودند . برای نمونه زمانی محمد بن داود بن علی اصفهانی ( 297 ق ) معروف به ابن داوود ظاهری پس از مرگ پدرش در کرسی و حلقه او نشست و به تدریس پرداخت , تبحر او از سوی برخی مورد تردید قرار گرفت لکن با پاسخ او به پرسش¬های ایشان , شایستگی او برای تدریس فقه آشکار شد . گاه برخی از مشایخ در حلقه درسی خود به نقد و حتی تحقیر رقیبان خود می پرداختند. عبدالله بن زبیر حُمیدی استاد بخاری و معروف به شیح الحرم در حلقه خود در مسجد الحرام به قصد تنقیص از ابوحنیفه به ابوجیفه یاد می کرد . در عُرف دانشیان مسلمان گِرد نشستن به شیوه حلقوی یا دایره وار نوعی ادب در نشستن و اجتناب از تفاخر بر یکدیگر بود , به هم گرایی و اجتماع همگون و همدلانه ایشان نیز دلالت داشت , گویای رابطه همبستگی و پیوند آنها با یکدیگر با محوریت استاد نیز بود از این رو مخالفان یا افرادی که خود را در ترازی علمی بالاتر استاد می دانستند از پیوستن به حلقه ایشان اجتناب می¬جستند . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
حلقات علمی در تاریخ علم مسلمین؛ از ظهور تا افول بخش چهارم: مولفه های حلقه علمی ✍️ علی راد یکم). مولفه تاریخی؛ سنّتی کهن و ریشه دار تعبیر « حلقته » در میراث مکتوب و شفاهی مسلمین از تعابیر کهن و شایع است و تا چند قرن اخیر نیز کاربرد آن رواج داشت . با تغییر ساختارهای مراکز دینی و آموزشی در سده های اخیر کاربرد آن به افول گرایید زیرا نشستن به شکل دایره و حلقوی در مساجد و مدارس از رونق افتاد و نشستن به شکل صفوفِ موازی پشت سر هم به جای آن رواج یافت. حلقات مشاهیر علوم اسلامی مورد توجه تاریخ نگاران محلی و شاگردان ایشان بود لذا در منابع تاریخی و تراجم نگاری گزارش اوصاف حلقه ایشان بازتاب یافت. دوّم). مولفه شکلی؛ نشستن دایره وار نشستن دایره وار شاگردان در کنار همدیگر از جمله اوصاف شکلی و ظاهرای حلقات علمی بود . در این سبک از نشستن استاد و شاگردان روبروی همدیگر قرار می گرفتند و به آسانی شاگردان با استاد خود ارتباط برقرار می کردند . جایگاه نشستن استاد , نقطه شروع تشکیل حلقه علمی بود . سوّم) مولفه فصل متمایز ؛ اشتهار به نام استاد بر پایه دستاوردهای تبارشناسی اصطلاح « حلقته » و کاربردهای آن در منابع متعدد , نامداری و نشانداری حلقات علمی به نام مشایخ و مشاهیر علوم اسلامی بود , غیر از نام استاد برجسته هیچ عامل دیگری چون شاگردان یا حتی مکان در شهرت آن نقش آفرین نبود , نامداری هر حلقه به نام استاد , متمایز کننده حلقات موازی از یکدیگر بود و ذکر مکان برگزاری حلقه فقط کارکرد اطلاع رسانی داشت و ممکن بود هم زمان و به شکل موازی چندین حلقه علمی در یک مکان برگزار شود یا در طول شبانه روز به شکل متوالی در ساعات متعدد حلقات علمی مشایخ در مکانی واحد برگزار گردد. چهارم). مولفه ماهوی؛ تبحر و مهارت استاد حلقه علمی پس از تخصص و تبحر استاد در شاخه ای از علوم اسلامی تشکیل می شد , تراز علمی بالا , مقبولیت در گفتمان دانشیان , توانمندی در پاسخ به پرسش ها , اقبال عمومی از جمله ضرورت¬های اجتناب ناپذیر شکل گیری یک حلقه علمی بود و الزاماً وراثت در تثبیت آن نقش آفرین نبود. چهارم). مولفه زمانی؛ تداوم و استمرار زمانی حلقه علمی به شکل مداوم و هر روز در زمان و مکانی مشخص برگزار می گردید . تداوم و استمراز زمانی از جمله اصول متمایز کننده حلقات از نشست های علمی دیگری بود که ممکن بود فقط یکبار یا به شکل موقت در مکانی برگزار گردد. به نشست های علمی گونه اخیر , مجلس یا مجالس گفته می شد که از استمرار, تداوم , توالی برخوردار نبودند که از جمله آنها می¬توانیم به مجالس املاء حدیث از سوی محدّثان , پاسخ به سوالات فقهی فقیهان و مشابه آن اشاره کرد که تداوم روزانه نداشتند . پنجم) . مولفه های تکمیلی؛ جانشین و دستیار استاد در حلقات بزرگ مشاهیر بسیار برجسته که شاگردان فراوانی حضور داشتند , معید یا معیدان استاد را در فرایند تدریس یاری می کردند. مشاهیر نامدار نسبت به تداوم حلقه علمی خود حساس بودند لذا در مواقع غیبت به دلیل سفر , بیماری و مشابه نماینده خود را به جای خود معرفی می¬کرد که از میان شاگردان نخبه هر استادی توسط شخص استاد تعیین و معرفی می شد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
حلقات علمی در تاریخ علم مسلمین؛ از ظهور تا افول ✍️ علی راد بخش اوّل: حلقه از ریشه تا معنا : https://eitaa.com/OstadRad/1178 بخش دوّم: پیشینه و دیرینه حلقات علمی: https://eitaa.com/OstadRad/1181 بخش سوّم: حلقات علمی مشهور ؛ روندها و فرایندها : https://eitaa.com/OstadRad/1182 بخش چهارم: مولفه های حلقه علمی : https://eitaa.com/OstadRad/1183 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
پیشنهاد برای مطالعه موازی ؛ سودمند برای درک عمیق دو رویکرد کلاسیک و مدرن از قاعده عرضه حدیث بر قرآن به همراه کارکردهای تفسیری و اعتبار سنجی مضامین احادیث.👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب آنک نام گل اثر اومبرتو اکو رمان آنک نام گل، اولین رمان نویسنده ی ایتالیایی، اومبرتو اکو است که در سال 1980 برای اولین بار انتشار یافت. این اثر، یک داستان معمایی و تاریخی است که در صومعه ای ایتالیایی در سال 1327 میلادی می گذرد و به شکلی هنرمندانه، نشانه شناسی، تحلیل کتاب مقدس، مطالعات قرون وسطا و تئوری های ادبی را با ادبیات داستانی ترکیب کرده است.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیطره قداست بر اندیشه ✍️ علی راد این واقعیت در تجارب زیسته انسانی انکار ناپذیر است که گاهی پژوهشگران به دلیل سیطره شهرت علمی و سلطه قداست شخصیتی , ناآگاهانه حق پرسیدن و ارزیابی اندیشه های وی را از خود سلب نموده , تقلید را به جای تحقیق نشانده و حقیقت را در مسلخ قداست و شهرت سر بُریدند . متاسفانه این رویه از گذشته تا کنون در میان برخی از دانشوران علوم اسلامی رایج بوده و هست . عبد القاهر جرجانی ( 417 ق ) اعجاز پژوه نامدار قرن پنجم هجری در این که چگونه شهرت و قداست افراد موجب انسداد بحث , گفتگو , نقد و نظر از اصالت و اعتبار آرای باطل ایشان می¬شود , سخنی نغز و تامل برانگیری دارد : « و اعلم أن القول الفاسد و الرأى المدخول ، إذا كان صدره عن قوم لهم نباهة ، و صيت و علو منزلة فى أنواع من العلوم غير العلم الذى قالوا ذلك القول فيه ، ثم وقع فى الألسن فتداولته و نشرته ، و فشا و ظهر ، و كثر الناقلون له و المشيدون بذكره ، صار ترك النظر فيه سنة، و التقليد دينا ... و كم من خطأ ظاهر و رأى فاسد حظى بهذا السبب عند الناس، حتى بوّءوه فى أخص موضع من قلوبهم، و منحوه المحبة الصادقة من نفوسهم ‏» (جرجانی, الدلائل, ص 464). آری , راستی که جرجانی درست گفته است که شهرت کاذب و قداست پوشالی , بزرگ نمایی بدون دلیل افراد , خطاهای ایشان را از دید ناقدان پنهان میسازد , سراب را جایگزین واقعیت میکند , آثار و اندیشه¬های این افراد را چنان استوار و مقبول می نمایاند که هر گونه اقدام نقد ایشان را امری ناروا و مردود میشمرد . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
مطالعات فقه‌الحدیث؛ عرصه‌ها و افق آینده ✍ علی راد لینک دانلود https://B2n.ir/u27625 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
گرامیداشت ۵آبان ماه سالروز وفات محقق سید جعفر مرتضی عاملی رضوان الله علیه , بنگرید نظریه نقد در سیره پژوهی ایشان را در مقاله 👇
لینک دانلود : https://jap.isca.ac.ir/article_69482.html •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
لینک دانلود: https://B2n.ir/p45566 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
فهرست اسامی خاورشناسان آلمانی ؛ پژوهشگران حوزه اسلام و عرب ✍ علی راد Ahlwardt, Wilhelm Ahrens, Karl Altheim F. Andrae, Tor Babinger, Franz Bachmann, L. Bachmann, Peter Bähr, H. W. Bauer, Hans Baure, Leonhard Becker, Carl Heinrich Beldicanu Steinherr, Irene Belot, J. B. Berchem, Max van Bergsträsser, Gotthelf Bertholet, Alfred Björkman, Walter Blau, Josua Bloch, Alfred Bloch, Ariel Bode, Wilhelm von Boer, T. H. de Bräunlich, Erick Braun, Hellmut Braune, Walther Bremer, Marie Luise Brisch, Klaus Brockelmann, Carl Brönnle, P. Brugsch, Mohammed Bürgel, J. Christoph Buhl, Frants Busse, Heribert Caskel, Werner Caspari – Wright Daniel, Norman Dedering, S. Denz, Adolf Dieterici, Friedrick Dietrich, Albert Diez, Ernst Diewald – Wilzer, Susanna Dubler, César E. Duda, Dororthea Duda, Herbert w. Eilers, Wilhelm Ess, Josef van Erdmann, Kurt Ernst, Hans Erpenius, Thomas Ettinghausen, Richard Euting, Julius Fischer, August Fischer, Wolfdietrich Fleischer, Heinrich Leberecht Fleischhammer, Manfred Fleischmann, Manfred Flemming, Barbara Flügel, Gustav Forrer, Ludwig Fraenkel, Siegmund Freyer, Barbara Freytag, Georg Wilhelm Fritshc Fück, Johann Gätja, Helmut Galland, Antoine Garbers, Karl Geiger, Abraham Stetter, Eckert Stieglecker, Hermann Stiehl, R. Strothmann, Rudolf Stumme, Hans Suter, Heinrich Taeschner, Franz Teufel, Johann Karl Tholo Martin Thilo, Ulrich Thorbecke, Heinrich Thorning, Hermann Tietz - (Jacobi), Renate Topf, Erich Tschudi, Rudolf Ullmann, Manfred Venerabilis, Petrus Voigt, Wolfgang Vollers, Karl Wagner, Ewald Wahrmund, Adolf Walzer, Richard Wangelin, Helmut Wehr, Hans Weil, Gotthold Weil, Gustav Weissbach, F. K. Weisweiler, Max Wellhausen, Julius Wensinck, Arent Jan Wernst, Paul Wetzstein, Johann Gottfried Widmer, Gottfried Wiedemann, Eillhard Wild, Stefan Winkler, Hans Alexander Wissmann, Hermann von Wittek, Paul Wüstenfeld, Ferdinand. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
حدیث و پارادایم های علم از انحصار گرایی تا کثرت گرایی ✍️ علی راد معنای مشهور علم در لغت عربی دانستن و دانش است , ضد آن جهل و نادانی است, علم در معانی دیگری غیر از دانستن نیز کاربرد دارد, در نگاه ابن فارس همه معانی کاربردی علم در زبان عربی به یک بن معنایی ارجاع پذیر است : نشان دار نمودن چیزی . این معنای کانونی در همه کاربردهای علم به گونه ای حضور دارد. در امتداد معنای مشهور علم در لغت عرب, در آیات قرآن ( زمر / 9 ؛ اسراء / 36 ) و احادیث اسلامی نیز این واژه در همان معنای مطلق دانستن و دانش به کار رفت , به فراگیری علم و علوم متنوع و البته سودمند در آموزه های اسلام تاکید شد. در گفتمان دانشوران مسلمان چهار قرن نخست هجری از فراگیری حوزه معنایی واژه علم آن اندکی کاسته شد و به علم دینی استوار بر حدیث اختصاص یافت. با توجه به قرائن درون متنی و شواهد بیرونی مقصود از واژه علم در روایت نبوی « قيدوا العلم بالكتاب » و مشابه آن, حدیثِ ترجمان سنّت پیامبر اکرم (ص) است, به معنای مطلق و فراگیر دانایی و همه اقسام دانش نیست. هر چند معنای ظاهر این روایت به کتابت مطلق علم دلالت دارد لکن سیاق متنی و شواهد فرا متنی آن بر این نکته تاریخی دلالت دارند که این روایت و مشابه آن در پاسخ با چالش منع کتابت سنن نبوی از سوی پیامبر (ص) بیان گردید , به نگارش سنّـت خود تاکید نمود , در گفتمان مخالفت با کتابت حدیث در قرن اوّل هجری به مضمون آن در جواز و حتی لزوم نگارش حدیث نبوی استناد شد از این رو ظهور آن در هر علمی اعتبار ندارد. کاربرد فراوان علم در معنای حدیثِ ترجمان سنّت در متون جوامع حدیثی اوّلیه و در نام گذاری شماری از کتاب¬های محدّثان همانند کتاب العلم ابوخثیمه نسائی ( 234 ق ) , کتاب جامع بيان العلم وفضله ابن عبد البر ( 463 ق ) , کتاب تقیید العلم از خطیب بغدادی( 463 ق) به تداوم تاریخی کاربرد آن در گفتمان فرهنگی و علمی مسلمان در پنج قرن نخست هجری دلالت دارد. در این گفتمان, حدیث مادر و منبع اصلی علوم اسلامی بود, گستره وسیعی از علوم و الهیّات اسلامی در حدیث ریشه داشت. این کاربرد از معنای علم هم چنان در تاریخ و تمدن مسلمین تا دوره تفکیک و استقلال علوم اسلامی از همدیگر در قرن پنجم هجری رواج داشت . از این دوره علم در معنای لغوی مطلق دانایی به کار رفت , علوم اسلامی نام گذاری شدند , برای تمییز علوم از یکدیگر یادکرد نام و عنوان دقیق هر یک از علوم ضرورت یافت , مطلق کاربرد واژه علم به هیچ یک از علوم اسلامی انصراف و تبادر نداشت, نوعی چرخش فرهنگی در نام گذاری علوم از علم به معنای حدیث به سایر علوم رخ داد , کاربرد تعابیری همانند علم تفسیر , علم قرائت , علم فقه , علم کلام , علم حدیث , علم اخلاق , علم تاریخ و مشابه آن برای اشاره به تفکیک علوم اسلامی از همدیگر شیوع یافت , در ادامه با ارائه الگوها و فلسفه علوم از سوی برخی از متفکران جهان اسلام , طبقه بندی علوم انسانی و اسلامی در بستر گفتمان فکری جهان اسلام توسعه یافت که نظر به تفاوت پارادیم های کلان حاکم بر طبقه بندی علوم , شمارگان علو اسلامی از سه تا دویست علم در نوسان است و هم چنان نزاع بر سَر یک پارادایم دقیق و جامع در تقسیم علوم اسلامی ادامه دارد و حدیث در گونه علوم نقلی به حیات خود ادامه می¬دهد . بنا بر این از قرن اوّل هجری تا کنون حدیث به معنای علم دو گونه پارادایم کاملاً متمایز از همدیگر را در طبقه بندی علوم تجربه کرده است : پارادایم انحصارگرا که علم دینی را منحصر در حدیث می دانست و پارادایم های کثرت گرا که حدیث را ذیل یک گونه از علوم نقلی طبقه بندی می کند . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
🔰گروه قرآن و مطالعات اجتماعی برگزار می کند ✅پیش نشست نخستین همایش ملی مرجعیت علمی قرآن کریم 💠مرجعیت علمی قرآن کریم 🔹مراتب مرجعیت علمی قرآن کریم در رابطه با علوم گوناگون 🎙دکتر سیدمصطفی احمدزاده 🔹 ظرفیت شناسی روش های کیفی در مطالعات قرآنی 🎙دکتر سیدعلی نقی ایازی 🔹استلزامات مرجعیت علمی قرآن بر علوم 🎙دکتر علی بختیاری 🔹جامعیت تبعی قرآن؛ از نظریه تا تطبیق 🎙دکتر علی راد 🔹زبان واقعی قرآن، مبنای مرجعیت تاریخی 🎙استاد حسن حکیم باشی 🔹ابعاد و شاخصه های جامعه سالم در قرآن کریم 🎙دکتر سیدمحسن میرسندسی 🔹مبانی مرجعیت علمی قرآن کریم از منظر دکتر صادقی تهرانی 🎙حسین شم آبادی 🔹دبیر علمی: دکتر سیدعلی نقی ایازی 📆زمان:چهارشنبه 9 آبان 1403 ساعت 8:30 تا 11:30 🏫مکان: مشهد- چهارراه خسروی- خیابان آیت ا... خزعلی- نبش خیابان آیت ا... طبسی- دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی- پژوهشکده اسلام تمدنی 🔗 حضور به‌صورت مجازی 🌐 http://dte.bz/ici پژوهشکده اسلام تمدنی را در فضای مجازی دنبال کنید 🌐https://takl.ink/ici.isca.ac.ir
حلقه علمی امام علی(ع) در منابع اهل تسنن ✍️ علی راد گزارش های تاریخی به حلقه امام علی ( ع ) در مسجد مدینه تصریح دارند ( ابن سعد , الطبقات الکبری , ج 5 , ص 47 ) , آن حضرت از روزگار حیات رسول خدا (ص ) در همین مسجد کرسی فتوا داشت ( ذهبی , سیرأعلام النبلاء , ج 2 , ص 389 ) , به این کرسی امام علی ( ع ) در جمله معروف « أيها الناس ، ردوا الجهالات إلى سنة رسول الله صلى الله عليه وسلم ، وليس لأحد أن يفتي في المسجد وعلي حاضر » از خلیفه دوّم اشاره شده است که تاکید داشت با حضور علی (ع) در مسجد النبی دیگران نباید فتوا دهند ( مرعشی , شرح إحقاق الحق , ج 31 , ص 483 ) . این جمله هم چنین گویای این دلالت تاریخی است که حضور آن حضرت در حلقه علمی خود هم چنان تا دوران خلافت خلیفه دوّم تداوم داشت و از جمله حلقات علمی شناخته شده در مدینه بود . امام علی ( ع ) جمله « هو سيد فتيان قريش غير مدافع » در وصف عبد الله بن عامر( 59 ق ) را در دوران همدلی او با امام در حلقه علمی خود در مسجد مدینه بیان فرمود ( ابن سعد , الطبقات الکبری , ج 5 , ص 47 ) . این روایت گویای نشاندار بودن مکان و جایگاه حلقه آن امام همام در مسجد النبی است . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
از دار العلم تا دار السّراق مدینه ✍️ علی راد امامان شیعه در دوره افول خلافت بنی امیّه و گشایش فرهنگی و علمی , حلقات علمی شناخته شده ای در مدینه داشتند, در این حلقات نخبگان ممتازی حضور داشتند که بعدها خود از بزرگان علوم و رهبران مذاهب شدند , حلقات پیشوایان شیعه محل رجوع و پاسخ به پرسش های دینی اقشار مختلف بود , سرچشمه اصلی دانش شمار زیادی از کسانی که بعدها به عنوان رهبران مذاهب فقهی و جریان های کلامی شناخته شدند , همین حلقات علمی پیشوایان شیعه بود لکن علوم ایشان را بدون ذکر نام و نشان آنان به نام خود روایت کردند لذا استعاره دار السّراق در توصیف یکی از نقش های مهم دارالعلم امام صادق (ع) به این نکته مهم تاریخی دلالت دارد که چگونه نقش و جایگاه مهم امامان شیعه در بیان سنّت اصیل و تبیین دقیق قرآن از سوی جریان ها و اشخاصی مصادره گردید که بعدها خود را به عنوان رهبر فکری و مذهبی معرفی کردند , نکته ای که آرزینا لالانی در کتاب خود درباره امام باقر(ع) تلاش دارد از راز سانسور نام آن امام در سلسه اسانید شاگردان عامی ایشان در منابع اهل تسنن پرده بردارد. امامان شیعه , به حفظ حلقات تدریس و کرسی های فتوای شاگردان خود در مسجد النبی تاکید داشتند . برایند متون تاریخی مربوط به حلقات علمی مدینه از اهمیت دینی و اجتماعی این مسجد در دو قرن نخست هجری حکایت دارد , جریان های فکری مختلف در تاسیس و تداوم حلقات علمی خود در این مسجد با یکدیگر رقابت داشتند. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
بخشی از کتاب لالانی 👆 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
غلو قدسی؛ از امتداد تقلید تا انسداد نقد ✍️ علی راد تعبیر غلو قدسی تناقض آمیز است زیرا غلو با قدسی بودن ناسازگار است لذا اجتماع ایندو فقط در تعبیر است نه واقعیت ؛ غلو قدسی, قداست تراشی برخاسته از جهل مقدس, باور غیر صادق و ناموجه است که حریم قدس الهی را آماج نادانی , گزافه گویی و ژاژ خواری خود قرار می دهد , این غلو اگر در گذشته عُزیر پیامبر را پسر خداوند می خواند , عیسی (ع) و مریم (س) را خدایگان می نامید , امروز نیز در اندیشه سلفیان حضوری پُر رنگ دارد زیرا تصویر قدسی , پیراسته از هر گونه سهو و خطا , سرشته با علم ناب , عجین با حقیقت محض , آمیخته با عنایت الهی از تار و پود میراث سلف ارائه می کند , آن گونه که صحیح بخاری و مولف آن را در کتاب های خود به تصویر کشیده اند . در غلو قدسی تصویری فرا دست , فرا بشری , ملکوتی محض , بی نظیر , تک و ممتاز , تکرار ناپذیر , انحصاری از مشاهیر سلف ارائه می شود به گونه ای که دیگران به دیده اعجاز به آنان می نگرند و به عجز و ناتوانی خود در برابر بلندای مقامات علمی ایشان اعتراف دارند. غلو قدسی به ساحت پیامبران و اولیای الهی اختصاص ندارد بلکه درباره عالمان نیز از سوی طرفداران و شاگردان ایشان پدید می آید , شاگردان در پی قدسی سازی از استاد خود به امتداد تاریخی تقلید از استاد یاری می رسانند, مسیر نقادی و ارزیابی آرای او را بر خود مسدود می نمایند. بخشی از فضائل و مناقب اسطوره ای درباره مشاهیر علوم اسلامی برایند همین رویکرد غلو آمیز و اسطوره ای شاگردان و پیروان ایشان است . غلو قدسی با وضع و جعل همزاد است , غلو از وضع به مثابه ابزاری در تثبیت آموزه های خود بهره برد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
🔰حجت‌الاسلام علی راد: نظریه جامعیت تبعی قرآن کارآمدی خود را نشان داده است 🎙حجت‌الاسلام والمسلمین علی راد؛ استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، ۹ آبان‌ماه در پیش‌همایش مرجعیت علمی قرآن کریم با موضوع «جامعیت تبعی قرآن؛ از نظریه تا تطبیق» که از سوی گروه قرآن و علوم اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد، با بیان اینکه در یک طبقه‌بندی دو رویکرد ایجابی و سلبی در مواجهه با جامعیت قرآن کریم، داریم، گفت: در رویکرد ایجابی تلاش می‌شود تا گونه‌هایی از جامعیت و مرجعیت قرآن ثابت شود ولی رویکرد سلبی، جامعیت قرآن را قبول ندارد؛ نظریه جامعیت تبعی قرآن هم در ذریل رویکرد ایجابی است. 🌐مشاهده مشروح خبر ⬅️پژوهشکده اسلام تمدنی را در فضای مجازی دنبال کنید 🌐https://takl.ink/ici.isca.ac.ir
غلو جدید از واگرایی تا نقد ✍️ علی راد جهل مقدس, منازعات مذهبی, تعصبات قومی, نژادی, تباری و زبانی, رقابت های جریانهای فکری با یکدیگر , دشمنی ریشه-دار و کینه ورزی دیرین و..., در پدیداری غلو در میان فرهنگ ها و ملت ها اثر گذار بوده و هم چنان این رویه ادامه دارد و این آفت فرهنگی و آسیب اعتقادی به هیچ دین , آیین , فرهنگ , نژاد و ملتی اختصاص ندارد . اگر اندیشه و تاریخ انسان پیشامدرن آمیخته به غلو و آلوده به اغراق بود , و تفکر انتقادی و رنسانس علمی به نقد و پیرایش غلو از اندیشه بشری کمک کرد لکن توفیق کامل نیافت , غلو به حیات تاریخی خود در لایه های پنهان اندیشه بشری به حیات خود ادامه داد , اسطوره گرایی و گزافه گویی در نگاه انسان معاصر درباره گذشته , حال و آینده خود هم چنان وجود دارد. امروزه غلو جدید از طریق رسانه های شنیداری و مکتوب هم چنان در بزرگ نمایی و اسطوره سازی از شخصیتها, جریانها, وقایع و حوادث, قدرتها به حیات خود ادامه میدهد و بیش از غلو قدیم در جذب و انحراف مخاطبان خود موفق است. به همان میزان که بخشی از تاریخ نگاری فرق و مذاهب , کتاب های تراجم و جرح و تعدیل , شعر و ادب آمیخته به غلو و اغراق , اسطوره و افسانه است, بخشی از میراث دوران مدرن نیز به اغراق و غلو آلوده است و این مهم , ضرورت نقّادی میراث گذشته, حال و آینده را بر پژوهش گران علوم انسانی و اجتماعی دو چندان می نماید. در امتداد نگرش انتقادی قرآن و سنّت نبوی به غلو , مذهب امامیه از همان آغاز پدیداری انگاره غلو به تقابل و ستیز با آن برخاست, مواجه امامان شیعه با پدیده غلو و غالیان سخت و شکننده بود , جوانان شیعه را از همنشینی با غالیان برحذر می داشتند , به پیرایش میراث خود از نفوذ باورهای غلو همت ورزیدند و اصول آن را به شاگردان خود آموختند , سَران اندیشه غلو را طرد و نفرین نمودند, هم چنان نقد غلو و پیرایش میراث از انگاره های غالیانه نزد پژوهشیان امامی از اهمیت زیادی برخودار است , مطالعات غلوپژوهی و غلو زدایی دو دهه اخیر از ادوار مهم در تاریخ مذهب امامیه است زیرا در این بازه زمانی پژوهشهای متنوع و متعددی در بازشناسی جریان های غلو , نقد میراث غالیان , گونه شناسی غلو و غالیان , آثار و پیامدهای غلو در میراث امامیه , نقد و پیرایش میراث امامیه از خط غلو , بازتاب غلو در تفسیر , اخلاق , تصوف , ... انجام شده و در حال انجام است. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
هدایت شده از طومار نقد
علامه جعفر مرتضی عاملی و پدیده غلو در روایات موالید ائمه (قسمت اوّل) ✍️ علی راد پدیده غلو و پیامدهای منفی آن در تاریخ فکر و میراث امامیه به‌ویژه در فضایل و مناقب‌نگاری که بخشی از سیره‌نویسی است واقعیتی انکارناپذیر است. غلو با دو گونه غلو سیاسی و غلو معارفی ـ عملی تلاش داشت چهره اسلام و اهل‌بیت(ع) را مشوّه کنند، اما با مقابله امامان شیعه در تحقق اهداف خویش ناکام ماند، ولی ردپای تلاش‌های نافرجام آنان در متون و میراث به‌ویژه در سیره و فضایل ایشان باقی ماند. این رسوبات در دوره‌های متأخر از طریق برخی از آثار و شخصیت‌های غلوگرا احیا شد و در ذهنیت افراد ناآگاه در تقریر سیره و ترسیم سیمای امامان شیعه اثر گذاشت. از این‌رو توجه سیره‌نگاران به پدیده غلو و بازتاب‌های آن در متون و میراث شیعی امری انکارناپذیر است و غفلت از آن پیامدهای نادرستی را در سیره نگاری معصومان به دنبال دارد. محقق عاملی در سیره‌نگاری امام علی(ع) با نگاهی دقیق و ظریف به واکاوی و نقد رگه‌های غلو در سیره علی(ع) پرداخته است که از جمله آنها غلوانگاری ولادت علی(ع) در داخل کعبه است که به بهانه تشابه به آموزه‌های غالیانه در اصالت نصوص متواتر تشکیک نمی‌کند. پیش از تقریر و ارزیابی نظریه محقق عاملی توجه به دو نکته ذیل ضروری است: 1. فرایند و چگونگی حضور فاطمه بنت اسد(س) در داخل کعبه هنگام تولد امام علی(ع) از حوادث خاص و شگفت حیات ایشان است. نظر به اهمیت این واقعه و فضیلت آن برای امام علی(ع)، هماره این بخش از حیات ایشان مورد اهتمام ویژه سیره‌نگاران امامی بوده و هست. اهتمام محققان امامیه در سده اخیر به تک‌نگاشت‌های تخصصی در این موضوع، اهمیت این فراز از حیات علوی را نشان می‌دهد. برآیند این پژوهش‌ها دو کارکرد در سیره‌نگاری امام علی(ع) را در پی دارد: نخست اثبات فضیلتِ «یگانه مولود کعبه» که به امام علی(ع) اختصاص دارد و تکریم و عنایت الهی را در شأن امام و مادر بزرگوار ایشان اثبات می‌کند. دوم نقد نظریه رقیب که بافضیلت‌تراشی تولد شخص دیگری به نام حکیم بن حزام در داخل کعبه، اختصاص و انحصار این فضیلت برای امام علی(ع) را برنتافته و تلاش دارد با نظیرسازی این فضیلت را کم‌رنگ نشان دهد. 2. بر پایه انگاره‌ای غالیانه فرایند تولد امامان شیعه فرایندی متفاوت از تولد افراد عادی است؛ به گونه‌ای که نشانه‌های بارداری در مادران امامان آشکار نیست و حتی چگونگی وضع حمل آنان با سایر زنان متفاوت است. معضلی که ذهن محقق عاملی را در نگارش بخش تولد امام علی(ع) گزیده و او را ناگزیر به موضع‌گیری در برابر انگاره غالیانه در باب تولد امامان وا‌داشته است، واقعه اعجاب‌انگیز شکافته‌شدن دیوار خانه کعبه و تولد امام علی(ع) از فاطمه بنت اسد(س) داخل کعبه است که در نصوص روایی و تاریخی بدان تصریح شده است. محقق عاملی در تتمه بحث از تولد امام علی(ع) در داخل کعبه با گشودن مبحثی با عنوان «ولادة الأئمة(ع) فی روایات الغلاة» به نقد رگه‌ها و رسوبات تفکرات غالیانه در روایات موالید معصومان می‌پردازد که بیانگر یکی از اصول نقد وی در مواجهه با سیره‌نگاری معصومان است. به نظر می‌آید از نگاه محقق عاملی موضوع شکافته‌شدن دیوار کعبه و تولد امام علی(ع) در داخل کعبه زمینه طرح بحث از نقد پنداره غلو در روایات موالید را از سوی وی فراهم کرده است؛ زیرا ممکن است برخی از افراد این واقعه را غلوآمیز پنداشته و در درستی آن تردید کنند. به همین دلیل وی برای دفع این شبهه ناگزیر این مبحث را در انتهای مبحث میلاد امام علی(ع) طرح کرده است. سپس در فصل دوم از جلد نخست با عنوان «ولید الکعبة» به اثبات فضیلت تولد امام علی(ع) در داخل کعبه و پاسخ به اشکالات و شبهات وارده بر آن می‌پردازد. 👇👇 @OstadRad