eitaa logo
طومار نقد
607 دنبال‌کننده
359 عکس
20 ویدیو
73 فایل
مطالعات تفسیر و حدیث امامیه
مشاهده در ایتا
دانلود
از این رو حدیث تفسیری, دلالت ساز برای قرآن نیست بلکه دلالت نما است و با تبیین خود از دلالت آیه ما را به مدلول مقصود و حقیقی خداوند رهنمون می کند لذا حدیث تفسیری معتبر تعارضی با مدلول زبانی آیات ندارد و در چارچوب همان قواعد وضع الفاظ بر معانی و اصول حاکم بر دلالت و قواعد محاوره عرفی معنای مقصود را برای مخاطب روشن می¬نماید. احادیثی که چنین کارکردی داشته باشند, تفسیری هستند. البته لازم نیست دلالت آیه بر معنای مقصود از نوع صریح و مطابقی باشد بلکه اگر روایت, دلالت اشاری آیه را نیز برای مخاطب روشن نماید, تفسیری هست و اتفاقاً این دست از احادیث بیشترین نقش را در تفسیر آیات ایفا می کنند زیرا این نوع از مدلولها به دلیل دشواری یا اخفاء چندان در نگاه ابتدایی برای مخاطبان روشن نیستند .
حدیث تفسیری؛ چیستی و کارکرد ✍️ علی راد احادیث موجود در تفاسیر روایی شیعه و اهل سنّت حاکی از این مهم است که مولفان آنها, مفهومی عام از روایت تفسیری مد نظر داشتند و هر روایتی را که به نوعی در ارتباط با آیه بوده, تفسیری تلقی و ذیل آیات گزارش کردند؛ در این گزینش و گزارش احادیث تفسیری نیز نوعی اجتهاد مفسرانه از سوی صاحبان آثار مد نظر بوده و بر پایه تلاش ذهنی و اندوخته های تفسیری و روایی خود روایتی را ذیل آیه ای خاص گزارش کرده و نوعی تناظر و تناسب میان روایت و آیات را قائل شده اند, البته این گزینش در غیر از روایاتی است که به صراحت معصوم (ع) آیه ای را در بیان خود تبیین نموده یا بدان استشهاد نماید. بر پایه فرضیه نگارنده حدیث تفسیری حداقل دارای سه شرط لازم است که تجمیع آنها برای تفسیری خواندن یک حدیث ضروری است: موضوع حدیث , دلالت حدیث, مصدر حدیث . وحدت موضوع روایت با موضوع آیه شرط لازم است و نه شرط کافی و بایستی روایت مدلول آیه را برای مخاطب تبیین نماید. از این رو احادیثی که مساله یا موضوع اصلی یا فرعی آنها آیات قرآن نباشد, تفسیری نیستند و تخصصاً از قرار گرفتن ذیل عنوان حدیث تفسیری خارج هستند. نگارنده این قسم از روایات را احادیث قرآنی مرتبط می¬داند نه احادیث تفسیری و بر تفکیک این دو قسم از همدیگر و توجه به کارکردهای متفاوت ایندو تاکید دارد . در نتیجه موضوع, شاخص دقیق و تام برای تبیین ماهیت حدیث تفسیری نیست زیرا ممکن است در متن برخی از احادیث, آیاتی گزارش شده باشد اما مساله اصلی روایت, چیز دیگری در پیوند با آیه است و نه خود متن آیه. گزارش این گونه روایات ذیل آیات در تفاسیر روایی نیز دلیل استواری بر تفسیری خواندن این احادیث نیست . دلالت, پدیده برآمده از وجود دالّ است که به شناخت از یک واقعیت حقیقی یا اعتباری می انجامد. مقصود از دلالت, نمایاندن یا خبر دادن چیزی از طریق چیز دیگر یا اشاره کردن به چیزی یا ذاتی به گونه‌ای عقلی یا حسی بدون شرط قصد است همانند دلالت حرکت انسان بر زنده بودن وی که امری حسی و طبیعی است یا دلالت الفاظ بر معانی که امری اعتباری است. از این روی، «دلالت» را می‌توان فرآیندی دانست که طی آن ذهن آدمی بر اساس نشانه های طبیعی یا قرائن اعتباری و عقلی به چیزی دیگر معطوف شده، به گونه‌ای که نسبت به آن معرفت و شناخت برایش حاصل می‌شود. از این رو همواره در فرآیند دلالت دو طرف وجود دارند: دالّ و مدلول. نشانه و قرینه‌ای که از آن به‌ «دالّ» تعبیر می‌شود و چیزی که ذهن به واسطه نشانه یا قرینه بدان آگاهی می یابد را «مدلول» گویند و «دلالت» به رابطه میان این دو و وظیفه دالّ اطلاق می شود. در بحث دلالت الفاظ بر معانی آنچه نزد منطق دانان مهم است نقش اراده یا قصد متکلم از کاربرد الفاظ است که در صحت دلالت تصدیقی الفاظ و جملات, احراز این شرط لازم است. این سخن بدین معنا نیست که اراده متکلم در دلالت الفاظ بر معانی شرط است زیرا الفاظ قبل از قصد متکلم دارای معنا هستند بلکه بدین معنا است که قصد متکلم در مقام کاربرد لفظ ممکن است با معنای وضعی یا ظاهری لفظ متفاوت باشد که بایستی از آن اطمینان یافت. سویه دیگر این مهم این است که بایستی میان دلالت لفظ بر معنا (مقام ثبوت یا دلالت تصوری) و کاربرد لفظ از سوی گوینده برای دلالت بر یک معنا (مقام اثبات یا دلالت تصدیقی) تفاوت قائل شد. این مهم زمانی ثمره خود را نشان می دهد که لفظی در کلام گوینده دارای وجوه معنایی یا دلالی متعددی باشد. آگاهی از قصد گوینده در تعیین معنای مقصود از میان این معانی محتمل, شرط لازم است و بدون آن حمل یک معنا یا همه معانی بر متن, ترجیح بلا مرجح است. به همین سان آیات قرآن, دلالت های معنایی ویژه ای دارند که خداوند آنها را اراده کرده است. در تفسیر قرآن آنچه مهم و غرض اصلی است اکتشاف این دلالت های مقصود از آیات است. حدیث تفسیری, دلالت آیه بر مدلول خود را برای ما می نمایاند یا به ایضاح این دلالت کمک می رساند و ما از طریق حدیث به مدلول مراد خداوند از آیات دست می یابیم. به بیان دیگر متن آیات قرآن بدون وجود هیچ روایتی, دالّ بر معانی وضعی الفاظ خود خود هستند لکن این امر محتمل است که در شماری از آیات, معنای ظاهری آیات, مقصود خداوند نباشد. حدیث تفسیری این مدلول مقصود را ایضاح نموده یا مدلول غیر مقصود را نفی می نماید.👇
مفسران امامیه و غرر قرآن کریم ✍️ علی راد آیاتی از قرآن به دلیل دارا بودن ویژگیهای برجسته محتوایی و بیانی, مرجعیت و جامعیت خاصی در تبیین آموزه های قرآنی یافته و به مرور از شهرت, فراوانی ارجاع و استناد در احادیث و اقوال مفسران برخوردار شده اند. در برخی از تفاسیر معاصر امامیه از این آیات, به «آیات غرر» یاد شده و معارف ژرفی از درونمایه آنها استخراج شده است. علیرغم استناد به آیات غرر, ماهیت, ملاکات و شاخص¬های انتخاب این آیات بیان نشده, و مباحث نظری و روش شناختی آن تبیین نگردیده است. این مقاله تبیین چیستی معنایی و مفهومی غرر, زمینه های پدیداری آیات غرر, انواع رهیافت ها, روش اکتشاف و الگوی طبقه بندی این آیات را به بحث نشانده است. غرر قرآنی ریشه در سنت و عترت داشته و به عبارات تام قرآنی که در موضوع خود در مجموع آیات قرآنی از برجستگی خاص بیانی و محتوایی برخوردار بوده و در تبیین موضوع و پاسخگویی به مسائل آن منحصر بفرد و کارآمد باشند, اطلاق می شوند. دو رهیافت غایت گرا و ساختار گرا میان مفسران معاصر امامیه در انتخاب آیات غرر رایج می باشد. اکتشاف غرر قرآنی بر پایه روشهای نقلی, اجتهادی و تراثی ممکن است و طبقه بندی آنها بر پایه نظریه معرفت دینی در ساحت های پنجگانه اصلی آن, الگوی جامع و معیار می باشد.
تتبع و دقّت نظر علامه محمد مهدی خراسان در تحریفات منابع عامه مورد مطالعه: مستندات فتوای بخاری در تحقق رضاع از طریق شیر حیوان ✍️علی راد در منابع اهل حدیث از عامه و بویژه طرفداران صحیح بخاری در بیان علّت اخراج بخاری از بخارا تلاش جدی بعمل می آید که که ذهن خواننده را به دیدگاه بخاری در باب غیر مخلوق بودن الفاظ قرآن و قدیم بودن آن سوق دهند و با گزارش متون متعدد این تصویر را در مخاطب ایجاد کنند که چون بخاری بر خلاف معتزلیان بغداد نظر داد وی را از بخارا اخراج کردند یا اینکه به دلیل آگاهی گسترده بخاری در حدیث دیگران علیه او حسادت کردند و زمینه اخراج وی را فراهم کردند تا اینکه در خرتنگ نزدیک سمرقند از دنیا رفت و مسئله را در همین حد تمام شده تلقی می کنند (بنگرید : طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها , ج1, ص 239 - 241). ابن حجر عسقلانی (777ق) – بزرگترین بخاری پژوه جهان اسلام - در کتاب الخیرات الحسان بر این اعتقاد است که صدور چنین فتوایی از بخاری هیچ استبعادی ندارد زیرا برای کسی که در کتاب صحیح وی دقت نماید روشن می شود که بیشتر استنباط های وی از احادیث با اصول فقیهان انطباق ندارد (به نقل از : محمد عبد الرشید نعمانی, الامام ابن ماجه و کتابه السنن, ص 129 - 130)؛ برخی از محققان از اینگونه استنباطات بخاری در الجامع الصحیح به «فتاوای عجیبة و غریبة» یاد کرده اند (نجمی , محمد صادق , اضواء علی الصحیحین, موسسه المعارف الاسلامیة, قم, چاپ اول, 1419ق ص 66 - 67) که شگفت انگیزترین آنها همان فتوای ثبوت حرمت رضاع از طریق خوردن شیر حیوانات است که به دلیل شدّت ضعف و زیادت در سستی استنباط آن, هماره در تاریخ فقه و حدیث تلاش شده است که از نقل آن خودداری یا در انتساب آن به بخاری تردید افکنی نماید و حتی در نسخه های خطی این فتوا از بخاری تحریفاتی ایجاد کرده اند. محمد مهدی خرسان از محققان برجسته معاصر امامیه در بازیابی مستندات فتوای بخاری در منابع عامه چنین می نویسد : «ولغرابة هذه الفتيا من البخاري وثبوتها عنه وحفاظاً على مقامه ، ذكرها القفّال الشاشي في حلية العلماء في معرفة مذاهب الفقهاء في 7 : 376 ط مكتبة الرسالة الحديثة في عمّان بالأردن سنة 1988 ولم يسمه فقال : ولا يثبت التحريم بلبن البهيمة ، وحكي عن بعض السلف أنّه قال : يثبت التحريم بلبنها . . . وعلّق المحقق على ذلك بقوله : في أ ، ج‍ وفي ب ساقطة وليس بصحيح . أقول : وهذا يعني وجود تعمّد بعض النسّاخ الحذف في المقام ستراً على صاحب الفتيا الغريبة التي لم يفت بها أحد غير البخاري صاحب التاريخ وكتاب الجامع الصحيح ، وليبق كتابه ( أصح كتاب بعد كتاب الله ) . وقد أشار إلى البخاري وفتياه هذه في الرضاع ابنا قدامة في المغني 9 : 405 ، والشرح الكبير 9 : 205 ، والنووي في المجموع 18 : 223 وكنّوا عنه ببعض السلف حفاظاً عليه لئلا يسقط من برجه العاجي ، لكن ابن نجيم الحنفي المصري صرّح فقال في البحر الرائق 3 : 400 وقد حكي في المبسوط والكشف الكبير أنّ البخاري صاحب الأخبار دخل بخارى وجعل يفتي ، فقال له أبو حفص الكبير : لا تفعل ، فأبى أن يقبل نصيحته حتى استفتي في هذه المسألة ، فأفتى بثبوت الحرمة بين صبيين ارتضعا من ثدي لبن شاة ، تمسكاً بقوله ( : كل صبيّين اجتمعا على ثدي واحد حرم أحدهما على الآخر ، وقد أخطأ لفوات الرأي ، وهو أنّه لم يتأمّل أنّ الحكم متعلّق بالجزئية والبعضية ، فأخرجوه من بخارى . ثم قال : وفي فتح القدير بعد هذه الحكاية : ومن لم يدقق نظره في مناط الأحكام وحكمها ، كثُر خطؤه وكان ذلك في زمن الشيخ أبي حفص الكبير .» ( المنتخب من تفسير القرآن والنكت المستخرجة من كتاب التبيان ( موسوعة إبن إدريس الحلي ) لمحققه السيد محمد مهدي السيد حسن الموسوي الخرسان النجف الأشرف ، مكتبة الروضة الحيدرية, ج1, ص 288 , پاورقی شماره 5).
کتاب النکاح شیخ عبدالکریم حائری یزدی و رویکرد واقع گرا و همسو با فلسفه نکاح ✍️علی راد شیخ عبد الکریم حائری یزدی (1238_1315 ش) موسس حوزه علمیه قم در سده اخیر و از جمله فقیهان نامدار دوره معاصر فقه امامیه است . تقریرات درس خارج فقه نکاح ایشان از سوی یکی از شاگردان ایشان میرزا محمود آشتیانی(1359ش) به زبان عربی تقریر شده است. در مسئله نفی شرطیت عدم ریبه و تلذذ در نگاه به اجنبیه در امر ازدواج شیخ عبد الکریم حائری در نقد خود بر نظریه جواز مقید به یکبار دیدن اجنبیه آن هم بدون ریبه و لذّت, این اصل و قاعده را مطرح می¬کند که فقیه باید به واقعیت غالب و جاری در عادات انسانی توجه نماید. یکی از این عادات جاری و غالب در مردان این است که هنگام انتخاب و اختبار بانویی برای همسری نگاه ایشان آمیخته به لذت و ریبه است زیرا اساساً در امر نکاح غرض و غایت آن امر جنسی است و مرد باید اطمینان بیابد که جسم زن واجد خصوصیاتی است که حسب معیارهای وی از جذابیت نسبی برای معاشرت و آمیزش برخوردار است. حال در فرایند اختبار و آگاهی از این ویژگی ها – که در مرحله گزینش همسر گریزی از آن نیست و مردان باید به اقناع ذهنی و قلبی درباره ویژگیهای جسمانی زن منتخب خود برسند –ریبه و التذاذی نیز حاصل شد, اجتناب ناپذیر بوده و از آن گریزی نیست لذا فتوا به عدم قصدیت ریبه و لذّت از سوی بر خلاف واقعیت جاری و طبیعت مردان است. بر پایه این قاعده شیخ عبد الکریم حائری دیدگاه گروهی از قائلین به نظریه جواز که نگاه به اجنبیه در امر نکاح را به یکبار دیدن مقید می کنند, قابل مناقشه می داند زیرا این قید با مقام امر ازدواج در در تنافی است و دیدگاه کسانی را که تکرار در نگاه را در صورتی که نگاه دوم مفید فایده ای باشد مجاز می¬دانند ترجیح داده است (حائری, کتاب النکاح, ج1, ص 8 - 9) حتی مرد در این نگاه به اجنبیه نیاز به استیذان از زن ندارد همان طوری که محقق حلی بر این مهم چنین تصریح دارد : « يجوز أن ينظر إلى وجه امرأة يريد نكاحها ، وإن لم يستأذنها . ويختص الجواز بوجهها وكفيها . وله أن يكرر النظر إليها ». هر چند که برخی از فقیهان فقط نگاه نخست را جایز دانسته و اعاده نگاه را مجاز نمی دانند: « ويجوز أن ينظر إلى وجه الأجنبيّة وكفّيها مرّةً ، ولا يجوز معاودة النظر ». به نظر می رسد دلیل این گروه از فقیهان سکوت نصوص از تکرار و اعاده نظر و احتیاط در امری است که مظان فتنه را دارد. این دقت نظر شیخ عبد الکریم حائری – فارغ از فتوای ایشان در مسئله- گویای این مهم است که وی باورمند است که در تشریع احکام اسلامی طبیعت مردان و واقعیت جاری در میان ایشان به عنوان یک شاخص مد نظر شارع حکیم بوده و در استنباط احکام از نصوص و ادله نیز بایستی به این مهم توجه داشت در غیر این صورت تکلیف بما لایطاق یا مستلزم لغویت در تشریع و تقنین خواهد بود و قانونی وضع شده است که به دلیل نادیده گرفت طبیعت تکوینی و اهمیت مسئله, احدی به آن عمل نخواهد کرد. مسئله گزینش همسر از سوی مردان با توجه به تفاوت سلیقه ها و معیارهای مردان در لحاظ خصوصیات و اوصاف ظاهری زنان از جمله اموری است که تنوع و تکثر پذیر است و چنین نیست که یک قسم زنان با اوصاف مشخص میل باب و طبع همه مردان باشد لذا شریعت اسلام در این مسئله مهم که کیان خانواده و جامعه را تشکیل می دهد به اهمیت آن توجه نشان داده است و تسهیل کرده است. از سوی دیگر رویکرد شیخ عبد الکریم حائری در این مسئله با فلسفه نکاح نیز همسویی لازم را دارد. فلسفه نکاح التذاذ جنسی و تداوم حسن معاشرت با زن است و این مهم در متوسط مردان به جز با رضایتمندی در انتخاب زن ایده آل برای ایشان مستلزن عسر و حرج خواهد بود. از سوی دیگر با یک نگاه – اگر مقصود همان نگاه متعارف باشد که نگاه کوتاه و عادی است- تشخیص زیبایی های مطلوب از زن برای مرد دشوار خواهد بود.
چهار. کتابخانه تخصصی علوم حدیث قم تا کنون دو مرحله تاسیس و تثبیت از ادوار یک کتابخانه تخصصی تراز را گذرانده است و به دلیل ویژگیهای خاص خود همانند جامعیت در محتوا, به روز بودن در تهیه منابع وکتابهای جدید, برخورداری از افق بلند برای آینده مطلوب در حدیث پژوهی, مدیریت همدلانه با پژوهشگران, و .... این ظرفیت را دارد که به یک کتابخانه تراز و معیار در حدیث در حوزه علمیه و حتی جهان تشیع و اسلام ارتقا یابد. برای تحقق این مطلوب ضروری است این کتابخانه برای گام سوم به این امور مهم عنایت ویژه داشته باشد و البته که تحقق این امور نیازمند حمایت های همه جانبه حوزه و نهادهای علمی و فرهنگی کشور از این کتابخانه است: الف) تلاش برای احراز جایگاه قطب کتابخانه تخصصی علوم حدیث در جهان تشیع و جهان اسلام با عنایت به تحقق لوازم و ضرورت های لازم در تبدیل شدن به قطب و مرجع کتابخانه های تخصصی حدیث؛ ب) توسعه ارتباطات بین المللی با کتابخانه های تخصصی حدیثی جهان؛ ج) ارائه مشاوره های تخصصی برای طرح های پژوهشی حدیث محور به پژوهشگران داخل و خارج از کشور در دسترسی به منابع مرتبط با طرح؛ ه) اهتمام به جریان سازی نقد کتاب حدیث به صورت مستمر و اثر گذار در گفتمان حدیث پژوهی کشور از طریق برگزاری نشست های تخصصی با حضور نخبگان و ناقدان کتاب. و) ارائه گزارش های دقیق از روند نشر کتاب حدیث در دانش های مختلف علوم حدیث در هر فصل و انتشار سالیانه آن در ویژه نامه تخصصی. ز) حضور موثر در فضای مجازی و اطلاع رسانی گسترده به زبان های مختلف. در پایان فرصت را غنیمت شمرده و مجدد مراتب قدرادنی و تشکر خود را از حجت الاسلام و المسلمین معراجی مدیریت کتابخانه تخصصی علوم حدیث و کتابداران ارجمند آن آقای صادقیان و حجت الاسلام و المسلمین حکمت اعلام می نماییم که با تمام وجود تلاش دارند محیطی مناسب و کارآمد در حدیث پژوهی را برای طلاب و پژوهشگران این عرصه فراهم نمایند.
حوزه علمیه قم و کتابخانه تخصصی علوم حدیث؛ کتابخانه تراز تشیع در هزاره سوم؛ بایسته ها و کارکردها ✍️ علی راد امروزه به دعوت حجت الاسلام و المسلمین معراجی مدیریت محترم کتابخانه تخصصی علوم حدیث توفیق این را داشتم که در جلسه بازدید آیت الله اعرافی از این کتابخانه شرکت کنم و دقایقی نیز مصدع مهمانان این جلسه شدم ونکاتی را درباره جایگاه این کتابخانه و افق فرا روی آن عرض کردم که در بخش دوم این یادداشت به اهم آنها اشاره خواهم نمود. بخش اوّل: در آغاز بخش نخست از یادداشت باید عرض کنم که جلسه امروز فراتر از یک بازدیدهای رایج بود به دلیل تضارب و تبادل آرایی که درباره جایگاه و ضرورت توجه حوزه به حدیث پژوهی صورت پذیرفت, ایده هایی که مطرح شد, حمایتهای همدلانه ای که برای توسعه حدیث دانی روشمند و اجتهادی بیان گردید, .... در نوع خود کم نظیر بود. مدیریت عالی حوزه علمیه کشور دو ساعت به بازدید از این کتابخانه تخصصی علوم حدیث و گفتگو درباره عرصه ها و زمینه های همکاری و مشارکت حوزه علمیه با این کتابخانه اختصاص داد و با حوصله و اشتیاق از وضعیت و ظرفیت های متنوع و البته مغفول این کتابخانه از نزدیک آشنا شد و نکات و ایده های ارزشمندی را نیز در راستای توسعه تعامل این کتابخانه با طلاب و همکاری های مشترک با بخش های آموزش و پژوهش حوزه بیان نمود که تحسین برانگیز بود .این اهتمام و نگرش عالمانه آیت الله اعرافی به حدیث پژوهی مایه دلگرمی و امید آفرین برای طلاب و پژوهشگران حدیث در حوزه علمیه است. این جلسه گواه اهتمام مدیریت حوزه به کتاب و کتابخانه نیز بود و نشانه های متعددی از رویکرد مثبت و متعالی مدیریت عالی حوزه علمیه به حدیث پژوهی در حوزه را با خود به همراه داشت و بنده به نوبه خودم از این نگاه بلند آیت الله اعرافی به این مهم صمیمانه سپاسگزارم و امید است که پیشنهادات و ایده های ایشان در این جلسه به زودی جامه عمل به خود بپوشد و سال دیگر در همین ایام نخستین رویش های آن را شاهد باشیم: ان شاء الله. پژوهشگران کتابخانه تخصصی علوم حدیث مراتب قدردانی و سپاس خودشان را از حضور و پیشنهادات ارزشمند آیت الله اعرافی اعلام می دارند و دوام توفیقات ایشان را از خداوند خواستارند. بخش دوّم: یک. جایگاه سنّـت و حدیث به مثابه ترجمان آن و نقش بی بدیل آن در پدیداری و توسعه علوم اسلامی بر همگان روشن و مبرهن است؛ حدیث مادر علوم اسلامی است و دانشهای اسلامی از آغاز تا کنون نیازمند حدیث بوده و هستند و حدیث عیار سنجش اسلامی بودن این علوم است حتی قرآن و تفسیر آن نیز از مسیر سنّت و حدیث به دست ما رسیده است لذا جایگاه سنّـت در اندیشه مسلمین بی بدیل و اهتمام به آن امری بایسته و اجتناب ناپذیر است آنگونه که معصومان بر این مهم اهتمام داشتند و به اصحاب خود در ثبت وحراست از میراث مکتوب حدیثی توصیه اکید داشتند . دو. در تاریخ علم از گذشته تا اکنون دو نوع کتابخانه مواجهیم : کتابخانه های عمومی و کتابخانه های تخصصی. تاریخ حوزه های علمیه شیعه گواه این ادعا است که کتابخانه های بزرگ و جامع حوزه ها هماره در پژوهش و تولید آثار فاخر و سرآمد شیعی نقش موثری داشتند؛ اگر کتابخانه بزرگ و فاخر سید مرتضی نبود, تالیف کتابهای ماندگار حدیثی تهذیب و استبصار و دیگر کتب فقهی برای شیخ طوسی به این آسانی میسور نبود و حتی در رشد و ظهور نخبگان این کتابخانه های نقش آفرین بودند و در فرایند تبادل و تداول علم به نسل های آینده کارکرد مهمی را داشتند. سه. سده معاصر به دلیل تخصصی گرایی در علوم, عصر ظهور کتابخانه های تخصصی در علوم انسانی و تجربی است و کتابخانه تخصصی عنصری اجتناب ناپذیر ار فرایند رویکرد تخصصی و گرایش محور به دانش است و حوزه های علمیه تشیع نیز از این ضرورت مستثنا نبوده و نیستند ولی کتابخانه تخصصی تراز در هر علم و گرایش علمی معیارها و مولفه های خاص خود را دارد و فقط با نصب یک تابلو و خرید کتاب و عرضه آن در قفسه ها این مهم میسور نیست؛ کتابخانه تخصصی تراز بایستی ضمن حضور در گفتمان علم در پدیداری پژوهش های فاخر و سرآمد و تعاطی افکار و آرای نخبگان نقش آفرین باشد؛ کتابخانه تخصصی تراز رویکردی علمی به علم, کتاب و پژوهشگر است و از به جای نگاه فرایندی و ماشینی در تهیه و عرضه کتاب, نگاهی علمی و تخصصی, به روز و همگام با تحولات دانش دارد. کتابخانه تخصصی تراز خود به مثابه دایره المعارف پویا و سیال علم در یک عرصه خاص است و گذشته تا حال و آینده یک دانش را در خود جای داده است و زبان گویای تاریخ, اندیشوران,.اداور و تطورات, فرازها و فرودها, مسائل و چالش ها, اندیشه ها و افکار, جریان ها و مکاتب و ..... علم در یک حوزه کاملاً تخصصی را در قفسه های هوشمند و هدفمند خود جای داده است و در عین سکوت و صامت بودن, فریاد بلند دانش در دراز نای تاریخ از گذشته تا اکنون را به پژوهشگران عرضه می دارد. 👇👇
ارزیابی میراث در کشاکش اسطوره گرایی و نقد مدرن با تاکید بر رویکرد اصولیان امامیه ✍️علی راد با صد افسوس و آه باید به این حقیقت اعتراف کنیم که در سده معاصر اسطوره گرایی در میان برخی از دانشوران مسلمان به بهانه سلفیه گرایی و مخالفت با تجدد و مدرنیته ریشه داونیده است و گاه بدان می بالند ولی از خطرات آن در اندیشه معاصر آگاهی ندارند. امروزه در دوران اندیشه مدرن, کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی - که تا دیروز بعد از خداوند قدسی ترین نگاشته ها نزد آدمیان به شماری می رفتند - آماج نقدهای بنیان افکنی قرار گرفته اند و در اصالت و اعتبار آنها تردید شده است و پُر واضح است که در نقد مدرن, کتابهای که برایند تلاش بشری هستند و سهمی از قداست وحیانی ندارند بی مهابا نقد و نقض پذیرند و هیچ حیاط خلوتی در نقد و بررسی برای آنها وجود ندارد. نمونه آشکار آن نقدهای آقای یوزف شاخت (1969م) از خاورشناسان معاصر در کتاب سرچشمه¬های فقه اسلامی و مقاله قانون است که پس از سالیان متمادی در نقد و بررسی اسناد و محتوای احادیث فقهی اولیه اهل سنّت به این نتیجه دست یافت که پدیده وضع در جوامع حدیثی - فقهی اولیه اهل سنّت امری بسیار فراگیر است و این احادیث بر خلاف ادعای اسناد آنها به دوره تاریخی بسیار متاخر از عصر رسالت و نبوت حضرت محمد (ص) تعلق دارند لذا در وثاقت و اصالت تاریخی این احادیث تردید جدی وجود دارد. اما در اندیشه اصولیان امامیه, بالعکس است و افزون بر حجیت ذاتی داده های عقل محض آنچه نقد ناپذیر است علم محض و حقیقت ناب که از سرچشمه های پیراسته از هرگونه خطا , وهم و خیال آلوده به باطل از مقام نبوت وامامت به بشر ارائه شده است زیرا نزد خرد آدمی پیراستگی آنها از هر غل و غش اثبات شده است و از طریق علم نیز اعتبار طریق انتقال آن به ما تایید شده است لذا اندیشوران امامیه هیچ هراسی از نقد اندیشه های دیگر از جمله میراث مکتوب خود در ساحت متنوع علوم اسلامی ندارند و آشکارا در کتابهای خود به نقد و بررسی و اعتبار سنجی میراث خود اهتمام دارند و به جز قرآن و سنّت معتبر سایر منابع را نقد پذیر می دانند و نیوشای نقدهای متقن و استوار هستند؛ آری اندیشه امامیه از پدیداری تا کنون همزاد نقد پدید آمده, با نقد رشد یافته و با نقد به حیات خود تداوم بخشیده است و به هیچ روی به غیر از ساحت وحی, نبوت و امامت برای احدی به قداستی که مانع نقد و سنجش باشد, باورمند نیست. در اندیشه امامیه از اصول مهم در مطالعه و نقد میراث مسلمین عدم یکسان انگاری رتبه و میزان اعتبار گونه های متنوع این میراث است؛ این اصل در میان برخی از متفکران غیر امامی نیز شناخته شده استکه از جمله آنها می تواند به اندیشه یوسف قرضاوی در کتاب کیف نتعامل مع التراث و التمذهب و الاختلاف اشاره کرد. ✨@OstadRad
جریان نقد بخاری؛ پیامدها و واکنش ها ✍️علی راد معتز عبد الرحمن ناظر به پیامدهای جریان نقد بخاری اسم کتاب خود را «بحران بخاری» گذاشت و نشان داد که یکی از چالش های عمیق و گسترده اندیشه اسلامی معاصر مسئله بخاری و کتاب وی است(معتز, عبدالرحمن, أزمة البخاری, العصریة للنشر و التوزیع, قاهره, 2015م, 231ص)؛ کتاب معتز عبدالرحمن در نزدیکترین انتشارات به الأزهر مصر منتشر شد «خلف جامع الأزهر» و در سال 2018 میلادی به چاپ دوم رسید. نویسنده این کتاب نگاهی متفاوت و واقع بینانه به جایگاه صحیح بخاری در میان اهل سنّت دارد و تقریباً تلاش دارد که خود را از افراط و تفریط در ارزشگذاری صحیح بخاری دور نگه دارد و در بخش هایی از این کتاب به طور خاص به نقد صحیح بخاری می پردازد. از عنوان کتاب و محتوای آن برمی آید که این اثر در پی جریانی انتشار یافت که تلاش داشت هر گونه نقد علیه صحیح بخاری در الأزهر را سرکوب نماید و باب نقد و گفتگو درباره بخاری و کتاب الجامع الصحیح وی در الازهر را مسدود نماید. ✨@OstadRad
جلسه نقد کتاب «دین و مدل‌های فرهنگی» 🎙 با حضور دکتر علی راد دکتر لیلا اردبیلی دکتر فرهاد بیانی ⏰زمان: چهارشنبه 12 مهرماه ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر لینک حضور مجازی : http://iscs.ac.ir/tv/live 🔗مکان:‌پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی
رسانه ملی و واجب فراموش شده نقدی بر رویکرد رسانه در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) ✍️علی راد هر چند گرامیداشت میلاد رسول خدا (ص) به بهانه هفته وحدت امری مهم و قابل تحسین است اما برایند برنامه های رسانه ملی در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) برای قشر عموم مردم و افرادی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی مرتبط با اسلام شناسی ندارند, چندان قابل قبول نیست و با وضعیت مطلوب رسانه ملی اسلامی- شیعی فاصله جدی دارد. در این ایام بیشتر برنامه های رسانه ملی جنبه بر ابعاد احساسی, شورانگیزی و به طور خاص بر پخش موسیقی و سرودها و باز پخش فیلم های مرتبط با سیمای رسول خدا (ص) متمرکز بود و برنامه های معرفت افزا بویژه شناساندن ابعاد متنوع سیره نبوی در سبک زندگی مسلمان معاصر بسیار کمرنگ بود. گویی رسانه ملی در مناسبات مذهبی و دینی در کشاکش دوگانه احساس و معرفت گرفتار است و مغلوب شور و موسیقی می شود. به هر روی تعداد و نوع برنامه های معرفت زا درباره شخصیت رسول خدا بسیار اندک و محدود است و به نظر می رسد که رسانه ملی سیاست خاصی در این مهم ندارد و این واجب دینی و ملی را فراموش کرده است حال اینکه عیار اسلامیت رسانه ملی به میزان اهتمام ایشان به سنّت و سیره رسول خدا (ص) است. بررسی علل و زمینه های این مهم مجال دیگری می طلبد و هدف این یادداشت تذکاری است به اهتمام جدی رسانه ملی و نهادهای فرهنگی کشور در شناساندن سیره و سیمای راستین رسول خدا (ص) به مثابه یک واجب دینی و ضرورت فرهنگی است. متاسفانه به دلایل مختلف عمق و گستره شناخت جوانان از سیره نبوی تنزل یافته است و شناختی نازل و سطحی از ایشان وجود دارد لذا با یک فقر و بحران شناختی درباره رسول خدا مواجه ایم. مقصود از وجوب شناخت پیامبران، لزوم عقلی آگاهی از شخصیت پیامبران و لوازم آن چون تبار و نَسب، معجزات، گستره, مراتب نبوت و آموزه های نبوی است که نتایجی چون باورمندی قلبی و عملی به جایگاه و تعالیم آنان را به دنبال دارد. شناخت مقام نبوت دارای دو بُعد کلی و جزئی است که در انتزاع عقلی از همدیگر تفکیک پذیرند لزوم معرفت کلی در معرفت جزئی نیز وجود دارد زیرا بدون معرفت جزئی، معرفت کلی آنان سودمند نیست. مقصود از شناخت بُعد کلی نبوت، شناخت ماهیت، چرایی، مراتب، ادله و مسائل اساسی مقام نبوت است؛ این شناخت چون ناظر به عنوان کلی نبوت است در همه پیامبران مشترک و تعمیم پذیر است. عقلاً تحصیل آنان بر پایه ادله فلسفه بعثت پیامبران لازم و ضروری است. مقصود از شناخت جزئی، شناخت شخص دارنده مقام پیامبری در هر دوره از تاریخ است که در آیات وجود پیامبر در هر دوره تاریخی و در میان هر امت و قومی مورد تأکید قرار گرفته است . این شناخت موردی و جزئی است لذا به طور یکسان قابل تعمیم به همه پیامبران نیست لذا ضرروی است که مکلّفان هر دوره و هر امتی، پیامبر عصر خویش را از روی تحقیق شناخته باشند . اصل وجوب معرفت پیامبران، عقلی است و معرفت جزئی و شخصی پیامبران از طریق نشانه‏ و نص قابل تحصیل است. آنچه در موضوع شناخت پیامبران اهمیت دارد پاسخ به این پرسش‏ها است: ادله عقلی لزوم شناخت پیامبران چیست؟ جایگاه و پیامدهای شناخت پیامبران کدام است؟ پاسخ به این پرسشها را می‏توان با اتکای به عقل بدون مراجعه به نصوص دینی ارائه داد لکن آنچه در آیات و روایات اسلامی نیز در موضوع وجوب شناخت پیامبران آمده است، همان استدلال عقلی است که در قالب نصوص دینی گزارش شده‏اند زیرا اصل مسأله شناخت پیامبران همانند سایر اصول عقاید، ذاتاً مساله‏ای عقلی است و ضرورت دارد دین، موضع عقلی در اثبات آنها داشته باشد. ✨@OstadRad