هدایت شده از طومار نقد
JQURAN261891290371400.pdf
332.9K
شاخصه های نظریه های تفسیر اجتهادی مفسّران امامیه چکیده
مبانی، منابع، روش و قلمرو، ارکان اصلی یک نظریۀ تفسیری به شمار می آید و اکتشاف آن، روش و منابع خاصی دارد و بهترین روش برای کشف نظریۀ تفسیری یک مکتب توجه به عملکرد تفسیری مفسّران آن است. اجتهادی و اثری دو روش تفسیری امامیه است و هر یک مبانی و طرفدارانی دارد. موضوع این پژوهه اکتشاف و تحلیل مؤلفه های اساسی نظریه های تفسیری مفسّران اجتهادی امامیه از دو حوزۀ کهن بغداد و معاصرِ نجف و قم است که با رهیافتی نظریه پژوهی تألیف شده است. نخستین بار مفسّران کهن امامیه در حوزۀ بغداد با تکیه بر اجتهاد و نقل معتبر، نظریۀ تفسیر اجتهادی این مکتب را طراحی کرده اند که در آثار تفسیری آنان نُمود یافته است؛ هر چند روند تدوین این نظریه تدریجی بوده است لکن از وحدت مبانی در ادوار مختلف تاریخی برخوردار بوده و در دوره معاصر به مرحله تثبیت رسیده است. مفسران اجتهادی معاصر ایرانی امامیه از دو حوزه نجف و قم، در برخی از مؤلفه ها همانند قلمرو تفسیر، اندکی با یکدیگر اختلاف دارند لکن در مؤلفه های مبانی، منابع و روش، وحدت نظر دارند.
کلیدواژه ها: نظریۀ تفسیری، مفسّران اجتهادی امامیه، بغداد، نجف و قم، مبانی، منابع، روش، قلمرو. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
مطالعات قرآنی و تفسیری با انفعال روبروست
حجتالاسلام علی راد، دانشیار دانشگاه تهران معتقد است که متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست زیرا خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات، ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است.
علی رادبه گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، در نشست علمی «تبیین و ارزیابی آراء و اندیشههای انگلیکا نویورت و همکارانش در کتاب مطالعات قرآنی امروزین» گفت: سده اخیر یا دوره معاصر در حوزه مطالعات کتاب مقدس اعم از کتاب یهودیان و مسیحیان و در سه دهه اخیر در بین مسلمین در فهم و تفسیر قرآن کریم شاهد تحول و تغییر و نوگرایی در خوانشها هستیم. البته این نوگرایی و تجدیدنظرطلبی و تحولخواهی دیر زمانی است که در سنت فرااسلامی و فراقرآنی در نزد پژوهشگران عهدین شکل گرفته و آرام آرام در جهان اسلام هم بازتاب یافته است.
راد بیان کرد: این نوگرایی متاثر از پیامدهای دوره رنسانس علمی بود که تردیدهایی را در آموزههای دینی و کتب مقدس ایجاد کرد و در دوره مدرنتیه با رویکرد تجربهگرایی، بحث بازخوانی و تجدیدنظر خواهی درباره کتاب مقدس به جریان افتاد و ماحصل نقد و نظرها و گفت و شنودها در کتب و مقالات مختلف وجود دارد؛ مبنای این رویکرد، نگاه انتقادی به کتب مقدس بوده و به همین دلیل چالشها و شبهاتی را فراروی افراد گذاشت و پرسشهای جدیدی ایجاد کرده که در سنت سابق ما مورد توجه نبوده است.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران اضافه کرد: در این میراث متاثر از مدرنیته، ما شاهد رویکردها و روشهای جدیدی از نقد و تحلیل کتاب مقدس و قرآن کریم هستیم و سبب شده تا روشهای جدیدی در تفسیر و فهم قرآن ایجاد شود که همه این دستاوردها را میتوان مطالعات قرآنی معاصر نامگذاری کرد.
راد بیان کرد: متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست، خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات و ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است ما متاسفانه شاهد نظریات نو و دقیق در حوزه فهم و شناخت قرآن نیستیم و یکی از راههای برونرفت روآوری به ترجمه و نقد پژوهشهای خاورشناسان در حوزه قرآنپژوهی و شناخت درست گفتمان ایشان است ما بخواهیم و نخواهیم جریان اوریانتالیسم در غرب فکری شکل گرفته و با رویکرد کاملا علمی به مطالعه و نقد قرآن میپردازد ولی معالاسف شدید، ما مسلمین و شیعیان بسیار دیرهنگام به رصد و تعامل و نقد و نظر با این جریان وارد شدهایم و جای تلاشهای سخت و سترگ خالی است.
هدایت شده از طومار نقد
ضعف روششناسی عامل کمبود نظریه در علوم انسانی است
حجتالاسلام علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، گفت: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است،
علی راد به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۴ بهمن در نشست علمی «درآمدی بر روششناسی حدیثپژوهی خاورشناسان» گفت: گفتمان علوم انسانی ایران به خصوص روششناسی دیرهنگام شروع شده است و آن را به قواعد و ضوابط تعریف میکنند که با تعریف منبع و داده همپوشانی دارد. البته مدعی ارائه تعریف معیار از روش نیستم. روش در مطالعات علوم انسانی حداقل دو بعد دارد، یکی ماهیت و ذات روش و دیگری فرایند. با توجه به این دو سطح میتوان روش را چگونگی مواجهه پژوهشگر با مسئله و ایده تعریف کرد. البته روش با روششناسی فرق دارد. روششناسی علمی است که هدف آن شناخت انواع راههای پژوهش و تفکر محسوب میشود.
راد با بیان اینکه روش و روششناسی در تحقیقات بسیار مهم است و برخی آن را نادیده میشمارند و معتقدند که گفتهها و نوشتههای افراد مهم است، ادامه داد: اگر روش معتبری را مبنای تحقیقات خود قرار ندهیم، برونداد ۷۰ تا ۱۰۰ سال تلاش علمی ما جمع پریشانی است که در مرحله شبهعلم باقی میماند و به علم تبدیل نمیشود. بنابراین بنده بر روش و روششناسی تأکید میکنم.
انسداد نظریه
دانشیار دانشگاه تهران اظهار کرد: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است، یکی از مؤلفههای مهم در زدن حرف جدید، مؤلفه روش است. توصیه میشود پژوهشگران مطالعات اسلامی در ابتدای امر از روش توصیفی استفاده کنند، با رصدی که بنده داشتم خاورشناسان در مقاطع ابتدایی مانند لیسانس، از روش توصیفی استفاده میکنند زیرا تا فرد توصیفکننده خوبی نباشد، تحلیلگر و تطبیقگر خوبی نیست و نمیتواند پژوهش تاریخی انجام دهد. این روش در مطالعات خاورشناسی رایج بوده است و خوب است ما حوزویان کارهای خود را با این روش خاورشناسان مقایسه و تجربه کنیم.
راد با ذکر اینکه گفتمان روش در حوزه رشد خوبی دارد، تصریح کرد: هر روشی اگر بخواهد عملیاتی شود یک سطح فرایندی دارد، مرحله اول این است که باید حد و حدود و ماهیت یک مسئله دقیقا روشن شود، گاهی ما نمیدانیم دنبال چه چیزی هستیم و جزیینگری لازم را نداریم، گام دوم شناسایی منابع معتبر مرتبط با آن مسئله است؛ گام سوم گردآوری اطلاعات و دادههای مرتبط با آن مسئله و چهارم دستهبندی مطالب مرتبط با مسئله، پنجم تحلیل اطلاعات مرحله چهارم، ششم صورتبندی در قالب مدل و الگو، هفتم، تقریر دادههای پیشین و هشتم، عرضه آن در ساختار مقاله و کتاب، سمینار و نقد و ... . اینها مراحلی است که یک خاورشناس در توصیفات خود از یک پدیده طی میکند.
اهمیت روششناسی
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه کمابیش این مسئله در مطالعات ما هم هست، ولی در مطالعات خاورشناسی همه اینها قضاوت و داوری میشود، گفت: تا دو دهه گذشته وضعیت روششناسی در حوزه خوب نبود و الان گفتمان آن رواج دارد. حرفهای خوب بسیارند، ولی روش مناسبی نداریم. مانند آن است که سقف میزنیم ولی ستون ندارد. ذهن روشمند باید منابع تخصصی را داشته باشد و این بیانگر اهمیت مأخذشناسی در مطالعات علوم انسانی است؛ برخی علوم مانند حدیث مبتنی بر داده است و مانند فلسفه ذهنی نیست. تاریخ و حدیث و لغت کاملاً مبتنی بر دادهاند و فقط در مقام داوری میتوانیم از عقل کمک بگیریم.
دانشیار دانشگاه تهران با اشاره به اینکه روش توصیفی محدودیتهایی دارد و باید سراغ روشهای دیگر برویم، اظهار کرد: مثلاً احادیث جمع و تحریف قرآن مسئلهای تاریخی است و باید از روش تاریخی بهره ببریم و نمیتوان از روش فلسفی و عقلی و ... استفاده کرد که معالاسف گاهی ما با خلط روش مواجه هستیم و در باب جمع قرآن از روش عقلی استفاده و فکر میکنیم صورت مسئله پاک میشود، در حالی که باید روش با نوع مسئله سنخیت داشته باشد وگرنه به آنارشیسم و بحران روشی مبتلا خواهیم شد.👇
هدایت شده از طومار نقد
وی افزود: تحقیق درباره بازسازی اسناد و منابع حدیثی نخستین مسلمین یا شیعیان از نمونههای خوب مطالعات خاورشناسان به روش توصیفی است، مثلاً اتان کلبرگ پژوهش توصیفی خوبی را انجام داده یا میراث مکتوب شیعه در سه قرن نخست یک پژوهش توصیفی خوب است. البته کاربرد یک روش به معنای نفی روشهای دیگر نیست. کتاب اسلام متنگرا یا نصگرا پژوهشی توصیفی و خواندنی است. در این روش پژوهشگر دخالت ندارد، بلکه دادهها به حد اشباع گردآوری میشود و خواننده را با واقعیت تاریخی یک مسئله آشنا میکند. تحقیق اتان کلبرگ درباره اصول اربعمئه تحقیقی توصیفی از دوره ائمه(ع) است و ماهیت آن را روشن میکند یا مقاله الکافی، مارسین کاوسکی مجموعه کافی را توصیف میکند یا کتاب نخستین اندیشههای شیعی، تعالیم امام محمدباقر(ع) نوشته خانم لالانی کتابی توصیفی خوبی است.
راد با ذکر اینکه نکته مهم در روش توصیفی این است که از مدار خود خارج نشود، زیرا ممکن است نگاه گزینشی و مداخله پنهان وجود داشته باشد و گاهی غیرعمدی است، گفت: روش تطبیقی در حدیثپژوهی خاورشناسان مشاهده میشود و مسئله اصلی پژوهشگر تطبیقی، بررسی مواضع خلاف و وفاق دیدگاهها، انگارهها و آراست، یعنی در یک مسئله واحد چه دیدگاههای موافق و مخالفی وجود دارد و نسبت و حد اختلاف و وفاق چیست.
روش تطبیقی
وی با بیان اینکه پژوهشهای تطبیقی گاهی بین دو فرد یا دو کتاب انجام میشود و گاه فراتر است، گفت: گاهی حد زمانی برای تطبیق تعیین میشود، مثلاً گفته میشود این تحقیق شامل قرن اول تا سوم یا از قرن سوم تا ششم و .. است؛ خاورشناسان مراقباند که در این روش از کلیگویی خودداری کنند و در محدوده زمانی و مکانی معیّنی دست به تحقیق بزنند. همچنین در این روش استقسای حداکثری در تمایز و تفاوت و نیز عبور از سطح ظاهری و رسیدن به مواضع واقعی خلاف و اشتراک اهمیت دارد. علاوه بر این، تبیین مواضع خلاف و وفاق واقعی با رویکرد تحلیلی عمیق مد نظر پژوهشگر است که میتوان به نمونههایی اشاره کرد؛ رابرت گلیو، بیش از ده سال قبل مقاله «پیوند حدیث و فقه» را نوشت. وی ۵ کتاب حدیثی فقهی امامیه را در باب تیمم با هم مقایسه کرد و نشان داد که چگونه مبانی فقهی شیخ مفید و صدوق و ... در تدوین باب تیمم در کتب حدیثی آنها مؤثر بود. مقاله دیگری را پرفسور فایرستون نوشت و به جنبههای فراتاریخی شیعه در داستان قربانی ابراهیم(ع) در پرتو احادیث اهل سنت، یهودیت و مسیحیت پرداخت و مقالهاش را به احادیث اهل سنت، مسیحیت و یهودیت محدود و نیز نگرش شیعه در بحث قربانی را با نگرش احادیث گفتهشده مقایسه کرد. کتاب دیگر دوره شکلگیری تشیع دوازده امامی، گفتمان حدیث میان قم و بغداد است.
وی با اشاره به روش تاریخی در مطالعات خاورشناسی، اظهار کرد: در روش مذکور هست و چیست امر تاریخی مسئله است و شامل هر حادثه و واقعه و آموزه اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی میشود و امر تاریخی چیست و چگونه تکوین یافته است. همچنین فاعلیت پژوهشگر از توصیف به مقام تحلیلگر و پاسخگو ارتقا مییابد و هدف از آن بازسازی دقیق گذشته با دادهها، اسناد و مدارک تاریخی و نیز با وجود نظرات موافق و مخالف و مؤثر در پدیدار شدن امر تاریخی است، یعنی هر آنچه در یک امر تاریخی و تطور و افول و حذف آن مؤثر بوده تأثیر دارد.
راد بیان کرد: به لحاظ فرایند دو مرحله مجزا دارد، توصیفی و تبیین. تبیین به چرایی رخداد امر تاریخی میپردازد، کمااینکه در مرحله اول به چیستی آن پرداخته بود. مثال آن انقلاب اسلامی است. چرا انقلاب رخ داد؟ و چگونه رخ داد نیازمند توصیف و تبیین است و هر توصیفگری تبیینکننده خوبی نیست و کسانی در روش تاریخی موفقاند که بر هر دو اشراف داشته باشند. اگر قصد داریم دستاوردهای حدیثپژوهی خود را در جهان عرضه کنیم، باید با ادبیات روشی خاورشناسان آشنا باشیم. نوشتههای ما برای آنان مبهم است، چون روش شترک منهجی نداریم و بزرگان ما را در حد نظریهپرداز نمیدانند، زیرا روش در بحث آنان وجود ندارد.
هدایت شده از طومار نقد
احادیث امامیه و متن شناخت قرآن.pdf
337.3K
احادیث امامیه و متنشناخت قرآن خصائص و کارکرد
نویسنده : علی راد
دانشیار دانشگاه تهران پردیس فارابی
چکیده
متنشناخت قرآن، از شمار مباحث درجۀ اول قرآنشناسی است و مقصود از آن، شناخت خصائص درونی و بیرونی متن قرآن است. شناخت این خصائص در مواجهه و فهم ما از قرآن ضرروت دارد. این مقاله تلاش دارد با تلفیق روش اکتشافی - تحلیلی به این دو پرسش پاسخ دهد: بر پایۀ احادیث امامیه، خصائص بنیادین متن قرآن چیست؟ پیامدهای نظری و کاربردی شناخت این خصائص مهم کدام است؟ بازپژوهی احادیث نشان داد که گفتاری بودن، تاریخمندی متن، فراتاریخی بودن آموزهها، تشابک معنایی و اثربخشی آیات از مهمترین خصائص متن قرآن است که در احادیث اهل بیت به آنها تأکید شده است.
کلیدواژهها
اهل بیت احادیث امامیه شناخت قرآن آموزههای حدیثی. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
الاهی بودن قرآن
الاهی بودن موجِد قرآن از مبانی کلامی عام امامیه در تفسیر است که از پیش فرض هویتِ پدیدآورندۀ آن تاثیر می¬پذیرد؛ مطابق این پیش فرض, تنها مولف و ماتن قرآن شخص الله است. پذیرش این مبنا, دو دسته آثار در قرآن شناسی و تفسیر آن دارد؛ آثار نخست دربارۀ متن قرآن و نوع دوم موثر در فهم و تفسیر آیات می¬باشد. امامیه با تکیه بر ویژگیهای انحصاری متن قرآن, تجربه مثبت تاریخی در عدم امكان هماوردی با قرآن و ادله نقلی معتبر بر این اعتقاد است که تنها خداوند, پدید آورنده تمام قرآن بوده و هیچ کسی جز خداوند در پدیداری آن نقشی نداشته است؛ خدایی که خالق عالم هستی است, پدیداری کتابی با ویژگیهایی چون اعجاز و جامعیت برای وی آسان است. راز مانایی و پویایی قرآن در گذر زمان نیز در همین نکته نهفته است که قدرتی فرا بشری آنرا رقم زده است.
تاثیر این مبنا در رد احتمال تناقضات درونی متن, عدم امکان تحدی, ضمانت از تحریف, جامعیت, اعجاز, جاودانگی, چند سطحی بودن معنا و .... آشکار می¬شود و خصوصیات قرآن را طبیعی آن می-شمرد. لکن اگر فرض بر این باشد که ماتنِ قرآن غیر خدا است, دارا بودن چنین ویژگیهایی برای آن الزامی نیست و مفسّر وجود گزاره خلافِ واقع و متناقض را در آن محتمل خواهد دانست. همچنین اساس ادعای اعجاز و جامعیت قرآن نیز به دلیل محدودیت توان ماتن غیر الاهی منتفی و در نتیجه اعتبار آموزه¬های قرآنی مخدوش خواهد شد. حال آنکه به اذعان تاریخ, قرآن از زمان نزول, مخالفان خود را به هماوردی با خویش فرا خوانده و مدعیان پوشالی خود را به زانو در آورده است.
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز بارها با عبارات متعدد و متنوعی به الاهی بودن قرآن تاکید شده است؛ عباراتی چون كلام الله , كتاب الله , كلام الرحمن , .... فراوان در احادیث به چشم می¬خورد. از مضاف¬الیه واقع شدن اسم جلاله الله و صفت الرحمن, انحصاراً مفهوم خداوند تبادر به ذهن می¬شود. شیخ مفید از متکلمان بزرگ امامیه, به روشنی اعتقاد امامیه در الاهی بودن تمام قرآن را چنین بیان کرده است: «آنچه میان دو جلد مصحف قرآن هست, همگی سخن خداوند بلند مرتبه می¬باشد که از ناحیه وی تنزیل یافته است و در آن چیزی از سخن بشر وجود ندارد ». در قرآن كریم نیز به نزول كتاب از سوی خداوندِ حكیم, خبیر, عزیر و علیم نسبت داده شده است:
) انَّ وَلِیی اللَّهُ الَّذی نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّى الصَّالِحینَ.( (اعراف/196): بىتردید، سرور من آن خدایى است كه قرآن را فرو فرستاده، و همو دوستدار شایستگان است.
) نَزَّلَ عَلَیكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ( (آل عمران/3): (خدواند)این كتاب را در حالى كه مؤید آنچه [از كتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل كرد.
) اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ كِتاباً مُتَشابِهاً .... ( (زمر/23): خدا زیباترین سخن را [به صورت] كتابى متشابه، نازل كرد ...
) الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكیمٍ خَبیرٍ.( (هود/1): الف، لام، را. كتابى است با آیاتى استوار و روشن از جانب حكیمى آگاه.
) تَنْزیلُ الْكِتابِ لا رَیبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ((سجده/2): نازل شدن این كتاب، كه در آن هیچ شكى نیست، از جانب پروردگار جهانیان است.
)تَنْزیلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَكیمِ((زمر/1؛ أحقاف/2؛ جاثیه/2): نازل شدن این كتاب از جانب خداى پیروزمند حكیم است.
)تَنْزیلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزیزِ الْعَلیمِ((غافر/2): نزول این كتاب از جانب خداى پیروزمند داناست
هدایت شده از طومار نقد
بدیهی است كه پذیرش مبنای الاهی بودن مولف قرآن, افزون بر آثار پیشگفته, اصول و معارف اعتقادی دیگری نیز به دنبال دارد كه هر مفسّری را ناگزیر به آنها معتقد و ملتزم می نماید. از جمله آنها پذیرش عدل و حكمت الاهی و دیگر اوصاف جمال و جلال الاهی است كه در نوع نگاه و شناخت مفسّر از ویژگیهای مولف قرآن تاثیر گذار بوده و به دنبال آن در فهم سخن وی نیز تاثیر خواهد گذاشت. لكن از آنجا كه چنین اصول و معارف اعتقادی, نسبت به تفسیر قرآن, فراگیری و عمومیت داشته و اختصاصی به تفسیر ندارند و در مباحث تخصصی خداشناسی مطرح هستند, ضرورتی برای طرح آنها در این گفتار وجود ندارد. در اینجا تنها به این نكته بسنده می¬كنیم كه پذیرش مبنای الاهی بودن مولف قرآن, تمامی باورها و معارف اعتقادی مرتبط با خداشناسی در جهان بینی اسلامی (البته با قرائت شیعی) را ضمیمه خود دارد و مفسّر امامی با چنین شناختی از اوصاف خداوند به تفسیر قرآن خواهد پرداخت. به سخن دیگر مفسّر با پذیرش الله به عنوان مولفِ قرآن, در تفسیر آیاتی كه از ظاهر آنها جبر, قبح عقاب بدون بیان, تكلیف بما لا یطاق, تبعیض یا خشونت و... استشمام می¬شود, احتیاط نموده و با استناد به حكیم بودن خداوند و عدل ایشان, به قطع مصلحت و حكمتی را در چنین مواردی مد نظر خداوند دانسته و در نتیجه ظاهر این دسته از آیات را تاویل خواهد نمود, چرا كه افعال حكیم به طور قطع از مصالح و مفاسدی تبعیت می¬كند. در نتیجه در داوری و ارزیابی برداشتهای تفسیری, مفاهیمی كه مخالف با مصالح نوع(قطعی) بشر باشد, مردود خواهند بود. ای نكته در روایات اهل بیت نیز مورد تاكید قرار گرفته است .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
كلامی ـ گفتاری بودن قرآن
روایات بیانگر الاهی بودن قرآن, افزون بر تبیین ماتنِ قرآن, بر كلامی ـ گفتاری بودن متن قرآن نیز اشاره دارند, البته این نکته در احادیثِ دیگری نیز گوشزد شده است. در مجموع این روایات کلام بودن، ویژگی ذاتی قرآن از صدور تا ابلاغ آن به مخاطبان معرفی شده است, به سخن دیگر صدور قرآن از خداوند فرآیندی گفتاری داشته و با همان ویژگی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزول یافته است. در حقیقت این روایات, احتمال طرح انگاره¬هایی چون تجربه دینی و گزاره¬ای در تحلیل سرشت وحی قرآنی را مردود اعلام کرده و بر گفتاری بودن فرآیند تنزیل آن تاکید دارند. متن گفتاری به سان گفتگوی دو طرفه و شبیه سخنرانی است و قیود متن نوشتاری را ندارد؛ در متنِ نوشتاری, مولف خود را موظف می¬بیند تا تمامی قرائن لازم برای فهم و تفسیر را در خود متن بگنجاند تا در کشف مراد جدی وی از سوی خواننده مشکلی پیش نیاید؛ لکن در متون شفاهی قرائن, ضمیمۀ متن نیستند بلکه متن صرفاً گزارشگر گفتگوهای رد و بدل شده میان گوینده و مخاطب بوده یا تنها شامل بیانات گوینده است و این وظیفه مخاطبان بعدی است که در فهم متن به قراین پیرامونی و اصلی آن توجه کنند. پس گفتاری بودن متن قرآن بدین معناست که خداوند در فرآیند انتقال متن به قرائن محیطی و ذهنی مخاطب خود توجه داشته و به آنها اعتماد نموده است. از این رو در فهم قرآن, فضای پیرامونی آنرا باید مد نظر داشت تا به مراد جدی خداوند دست یافت. به سخن دیگر نباید قرآن را بریده از محیط تاریخی و فضای پدیداری آن تفسیر کرد.
به سخن دیگر میان متن گفتاری و نوشتاری نوعی تقابل وجود دارد كه در فهم هر یك تاثیر زیادی دارد كه حاكی از تفاوتهای عمیق آن دو با یكدیگر است. این تفاوت به مفهوم معنا در این دو متن بر می¬گردد. گفتار موقعیت مند است یعنی اینكه معنای آن در زمان و مكانی به عنوان تعبیر آوری رخ می¬دهد, به سخن دیگر گفتار موقعیت ها و نقش های اشخاص را در تشكیل معنا توزیع می¬كند. از این بُعد گفتار به صورت یك دیالوگ است كه امكان دارد یك طرفه نیز باشد(گفتار فرد با خودش). همچنین گفتار دارای جهان خاص خود است؛ جهان گفتار همان موقعیتی است كه گفتار در آنجا رخ می¬دهد. همه گفتارها در یك جهان مادی اما در جهان¬های گفتاری متفاوتی رخ می¬دهند كه از همدیگر متمایز هستند و در نحوۀ فهم و ارزیابی آن تاثیر گذار می¬باشند. در این رابطه آیت الله معرفت ذیل عنوان«اسلوب القرآن» ضمن تاكید بر گفتاری بودن سبك قرآن, در بیان تفاوت این سبك با سبك نوشتاری می¬نویسند:
«سبك نوشتاری, مستلزم هماهنگی و انسجام در میان جمله ها و عبارت ها, و وحدت موضوع و سیاق در متن است به طوری كه متن, دارای موضوع معینی باشد و نویسنده توجه خود را از آن موضوع به موضوع دیگری منصرف نسازد و جز بر قراین متصل, بر قراین دیگر تكیه نزند. همچنین از دیگر ویژگیهای سبك نوشتاری آن است كه مخاطبان آن, فرد یا افراد خاصی نیستند بلكه برای همه آنهایی نوشته می¬شود كه می¬خواهند درباره موضوع بحث آگاهی پیدا بكنند, چه آنها كه در آن زمان حاضر هستند و چه آنهایی كه بعداً می¬آیند. از این رو گزاره¬های موجود در چنین سبكی, گزاره¬های است كه در اصطلاح منطق, گزاره¬های حقیقی گفته می¬شود. سبك گفتاری دارای ویژگیهای به عكس این ویژگیها است؛ به این معنا كه در آن, تنها وضعیت مخاطبانی در نظر گرفته می¬شود كه به طور شفاهی در حینِ خطاب حضور دارند. از این رو در سبك گفتاری, گوینده می¬تواند بر قرینه¬هایی اعتماد ورزد كه نزد مخاطبانش وجود دارد, از این رو لازم نیست در خود كلام آورده شود. همچنین در سبك گفتاری, التفات و انتقال از یك سخن به سخنی دیگر و تغییر لحن كلام له وفور یافت می شود. »
نمونه روشن برای نشان دادن, ویژگیهای گفتاری بودن قرآن, 10 آیه نخست سوره عبس می¬باشد:
)عَبَسَ وَ تَوَلىَّ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى وَ مَا یدْرِیكَ لَعَلَّهُ یزَّكىَّ أَوْ یذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى أَمَّا مَنِ اسْتَغْنىَ فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى وَ مَا عَلَیكَ أَلَّا یزَّكىَ وَ أَمَّا مَن جَاءَكَ یسْعَى وَ هُوَ یخَْشىَ فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى( : روى را ترش كرد و سر برگردانید. چون آن نابینا به نزدش آمد. و تو چه دانى، شاید كه او پاكیزه شود، یا پند گیرد و پند تو سودمندش افتد. اما آن كه او توانگر است، تو روى خود بدو مىكنى. و اگر هم پاك نگردد چیزى بر عهده تو نیست. و اما آن كه دواندوان به نزد تو مىآید، و مىترسد، تو از او به دیگرى مىپردازى.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
آیت الله معرفت در تبیین این آیات چنین می¬نویسد: «در این آیات دو موضوع مطرح شده است: یكی ملامت و دیگری عتاب؛ ملامت نسبت به كسی كه به هنگام ورود مرد فقیر و نابینا, چهره در هم كشید و روی گردانید و عتاب نسبت به كسی كه از توجه به یك مومن طالب غفلت كرد. اما اینكه چه كسی مورد ملامت قرار گرفت و چه كسی مورد عتاب, در ظاهر كلام هیچ دلالتی بر آن وجود ندارد و این امر را تنها شاهدان عینی این قضیه می-دانند. البته لحن آیه می¬تواند ما را راهنمایی كند كه در اینجا دو نفر قصد شده¬اند كه یكی ملوم است و دیگر معاتب؛ زیرا عبوس و تولّی امری اختیاری است كه حكایت از سوء نیت دارد و ساحت قدس پیامبر(صلی الله علیه و آله) از این امر ابا دارد. اما تلهی كه همان تغافل به خاطر توجه آن حضرت به حاضران در محضرش امر بعیدی نیست. »
ایشان در ادامه توضیح می¬دهند كه در آیات مذكور انتقال از ملامت به عتاب دیگر صورت گرفته و آنهم به صورت مبهم باقی گذاشته است كه از ویژگیهای فن خطاب است . البته بایستی توجه داشت كه وحی قرآنی بسان دیگر متون گفتاری دو طرفه نیست و در این ارتباط گفتاری نقش هایی میان خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) توزیع نشده است. از این رو ارتباط وحیانی منخصراً یك جهتی است و شخص مقابل نمی¬تواند به شخص اول وحی بفرستد یا ارتباط گفتاری با وی برقرار كند. تذكر یاد شده این نكته را برای ما روشن می¬سازد كه چرا قرآن در مورد وحی از ماده انزال و تنزیل استفاده كرده است. هر دو ماده نوعی حركت از بالا به پایین را نشان میدهند. یعنی موقعیت فرستنده وحی بالاتر از گیرنده است؛ در وحی قرآنی خداوند از لحاظ هستی شناختی در مرتبه بالاتری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) قرار دارد و نشان می¬دهد كه كلام از سطحی بالاتر به سطحی پایین تر سرازیر شده است .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
فهم پذیری قرآن
یکی از مبانی نظری تفسیر, اصل فهم پذیری یا امکان عام فهم قرآن است. بدیهی است که تفسیر هر متنی فرع بر امکان فهم آن است, لذا بحث از امکان فهم, تقدم رتبی بر دیگر مبانی نظری تفسیر دارد و اثبات آن به منزله سنگ زیرین و گام نخستین تفسیر است, به همین سان است تقدم فهم بر نقد؛ حال اگر فهم قرآن مسدود, محدود یا مشروط به قیودی شد و یا امکان آن به افرادی ویژه اختصاص یافت, به همین سان تفسیرش نیز چنین شرایط و محدودیتها را خواهد یافت, این نکته ریشه در پیوند عمیق فهم و تفسیر با یکدیگر دارد. در برخی از کتابهای لغت کلمۀ فهم به معنای عَرف, عَلم و عَقل آمده است , لکن در نگاه برخی از لغت پژوهان فهم حالتی است برآمده از تعقل در امری که برای فهمنده پدید می¬آید , لذا فهم مساوی و متردافی برای عقل, علم و معرفت نیست, بلکه غایت و نتیجه آنها است. در اصطلاح نیز فهم کاربردهای مختلفی دارد, گاهی مراد از آن شناخت مفاد و مضمون یک نظریه یا متن است و گاهی که از فهم یک پدیده سخن می¬گوییم، مقصود تبیین آن پدیده است.
رابطه فهم و تفسیر
تفکر اسلامی متن محور است, قرآن و حدیث دو منبع اصلی اسلام شناسی، از سنخ متن هستند و تبعاً هرگونه تحول در نظریات مربوط به فهم متن, تعامل با این منابع را دستخوش تغییر می¬کند. با اینکه از منظر پدیداری شناسی فهم و تفسیر دو پدیده متفاوت از هم هستند, در نگاشته¬های اسلامی مرزبندی روشنی از قلمروهای آن دو با یکدیگر چندان به چشم¬ نمی¬خورد و به طور خاص بحثی از آن در کتابهای فلسفی, اصول ¬فقه, تفسیر و علوم قرآن مطرح نشده است؛ توجیه خوش بینانه کاستی مذکور اینست که بگوییم اندیشوران مسلمان به بداهت مفهومی و معنایی اصطلاح فهم و تفسیر اکتفا کرده¬اند. در مرزبندی فهم و تفسیر چنین می¬توان گفت که فهم, درک ذهنیت گوینده در القای معانی است و تفسیر کوششی است هدفمند برای دستیبابی به آن؛ لذا فهم, غایت تفسیر است و مفسر به دنبال تحقق دادن آن است لکن هر تفسیری الزاماً مساوی با فهم نیست و ممکن است به هدف غایی منتج نشود. مفسّر مستقیماً و بی واسطه به دنیای ذهنی گوینده دسترسی ندارد, از این رو برای درک دنیای روانی افراد نیازمند مواجه شدن با امور معنا داری است که حاکی از ذهنیت آنان باشد. این امور معنادار می¬توانند متون ادبی و حقوقی و مذهبی, آثار هنری, رفتارهای اجتماعی, حوادث تاریخی, ... باشند. این قالبهای معنا دار, حکم داده¬هایی را دارند که پیش شرط ارتباط بین الاذهانی گوینده و مخاطب را فراهم می¬کنند و به منزله ظهور ذهنیت مجسّم افراد هستند. از این رو, فرآیند تفسیر دائماً سه ضلعی است؛ زیرا افزون بر مفسّر, قالب های معنا دار و ذهنیتی که در این قالبها و اظهارات معنا دار متجسد شده¬اند, دو عنصر دیگر این فرآیند را تشکیل می¬دهند .
در مطالعات هرمنوتیکی معاصر, مساله رابطه فهم و تفسیر و مرزبندی آن دو سهم جدی را به خود اختصاص داده است. پارهای از مباحث دانش هرمنوتیک، معطوف به تفکر فلسفی درباره مطلق فهم, صرف نظر از فهم در زمینه خاص است. در این مباحث، در باب ماهیت فهم و شرایط وجودی حصول آن و ویژگیهای اصلی آن، گفتگو شده و احکام عامی درباره مطلق فهم صادر میشود که دامنه آن معرفت دینی و فهم و تفسیر متون دینی را نیز در بر می¬گیرد و در نتیجه با مجموعه مباحث معرفت دینی پیوند ایجاد میکند. در تفسیرگرایى تاویلى (Hermeneutics) نوعی همسانی معنایی میان فهم و تفسیر, در فهم متون (اعم از متون ادبى، حقوقى، تاریخى و دینى) مشهود است, لکن فهمِ متن, امری فراتر از تسلط مفسّر بر قواعد و فنون مختلف ادبى و معناشناسی بوده و نیازمند بحثهاى جدى نظرى و فلسفى است. از اواخر قرن نوزدهم، تفسیرگرایى تاویلى به تدریج، از قالب ارائه اصول و قواعدى ادبى براى وصول به فهم صحیح متن درآمد و مباحثى عمیق و اساسى در باب ماهیت تفسیر، اهداف تفسیر، نقش مؤلف در معنا، نقش مفسّر و پیش داورىهاى او در فهم، معیار حجیت و اعتبار تفسیر و ... در آن راه یافت، این رویكردهاى نوین در امر تفسیر متن، سیماى مباحث تفسیرى را دچار تحولى اساسى كرد و در نتیجه، رویکرد سنّتى را ـ با دیرینه¬ای کهن در جهان اسلام و مسیحیت، که تلقى بسیط از تفسیر متون مذهبى داشت ـ به چالش کشاند .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
ادله امکان فهم قرآن
مطابق پیش فرض مفسّران امامیه, فهم و تفسیر قرآن پس از احراز شرایط علمی و رعایت اصول و قواعد نظری و کاربردی تفسیر, برای افراد فرهیخته ممکن و جایز است, همچنین در دوره عدم حضور معصوم(u) نیز راه برای فهم قرآن مسدود نیست . نتایج تفسیری پس از مرحله داوری به منظور احراز رعایت مبانی نظری و کاربردی تفسیر, ارزش و حجیت شرعی خواهد یافت و مفاد آنها به عنوان آموزه قرآنی در یکی از عرصه¬های حیات فردی و اجتماعی قابل ارائه خواهد بود. دلایل عقلی و نقلی بر امکان عام فهم و تفسیر قرآن وجود دارد.
دلیل عقلی
بنیان دلیل عقلی در مساله امکان فهم قرآن استوار بر اصل هدفمندی نزول قرآن برای هدایت انسانها است که در آیاتی قرآن همانند )شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاس: بقره/185( و )هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یوقِنُون: جاثیه/20 (بدان اشاره شده است. بدیهی است که این هدایت بدون امکان فهم قرآن از سوی مخاطب, احاله به محال بوده و صدور چنین امری از حکیم قبیح است. بداهت این دلیل تا حدی است که برخی از محققان اصل بحث امکان فهم قرآن را مفروغ عنه دانسته و تنها بر ضرورت فهمِ صحیح آن تاکید کردند . کسانی که خود را بی نیاز از اقامه دلیل بر امکان فهم قرآن دانسته¬اند, در این گروه قرار می¬گیرند. دلیل عقلی مذکور تنها اصل فهم پذیری و امکان فهم قرآن از سوی عموم مخاطبان را اثبات می¬کند و ناظر به بیان شرایط فهمنده نیست لذا احراز این شرایط از باب وجوب مقدمه برای تحصیل ذی المقدمه, ضرروتی عقلی است و بدون اکتساب شرایط تامه فهم, امکان تعامل مخاطب با متن قرآن وجود نخواهد داشت. همچنین مفاد دلیل عقلی مذکور نافی تکثر مراتب فهم مخاطبان از قرآن نیست و می¬توان با لحاظ شرایط معرفتی و علمی مخاطبان, سطوح متعددی از فهم قرآن را لحاظ کرد که در عین تفاوت رتبی و سطحی, منافاتی نیز با یکدیگر نیز ندارند.
دلیل نقلی
آیات متعددی از قرآن به دلالت التزامی و مفهومی به فهم پذیری قرآن اشاره دارند. از جمله آنها می توان به آیات بیانگر مرجعیت استقلالی قرآن در فصل خصومت , دستور به تدبر و تعقل در قرآن , بیان¬گر اوصاف قرآن , تحدّی , تقسیم قرآن به محکم و متشابه , ضمانت مصونیت قرآن از تحریف و ... اشاره کرد. به همین سان احادیث بیانگر سنجه بودن قرآن در ارزیابی روایات , توصیف جایگاه و منزلت قرآن , جاودانگی قرآن , چگونگی بهره وری از قرآن با توجه سیاق عام آیات , رد متشابهات به محکمات , و ... بر این نکته دلالت دارند که روش قرآن در بیان مقاصدش شیوه¬ای ویژه و متفاوت از روش عقلا در افهام و تخاطب نیست, مراد خدا از آیات قابل فهم بوده، امکان دسترسی به آن بعد از فراهم کردن شرایط لازم برای همگان میسّر است . همچنین در برخی از وایات نشانه¬هایی صریح بر امکان فهم متن از سوی غیر معصوم و ضرورت امکان آن دیده می¬شود. در روایت نبوی«من أعطاه الله القرآن فرأى أن أحداً أعطی شیئاً أفضل مما أعطی فقد صغّر عظیماً وعظّم صغیراً » با توجه به فضای تاریخی عهد ایشان, مقصود از اعطای قرآن, توفیق توان فهم قرآن برای افراد یا دارندگان مقام قرّاء در عهد نبوی است که افزون بر حفظ و تلاوت, تفسیر و تبیین قرآن را نیز بر عهده داشتند. هر چند شاید مقصود از دارندگان این فهم, خود معصومان(امام علی(u) در عهد نبوی) باشند لکن لسان روایت حصر و اختصاص نیست و دیگران نیز در صورت داشتن شرایط علمی و معرفتی از این توان برخودار خواهند شد. توصیه و تاکید بر قرآن مداری در ارزیابی آراء , سنجش فتنه¬ها و تاکیدات نبوی بر دراست و تعلیم قرآن از دیگر روایاتی هستند که با صراحتی بیشتر بر اصل امکان فهم قرآن از سوی غیر معصوم دلالت دارند.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
3ـ پيشفرض نجومی دو حکم پيشين چنين است که حداکثر زمانی يک ماه سی روز است و معمولاً پس از به پایان رسیدن سی روز، ماه نو فرا میرسد و هلال آغازين آن در افق پديدار میشود، اما هرگاه پيش از تمام شدن سی روز (روز بيست و نهم) هلال ماه جديد ديده شود، بايد روز بعد آن, امساک يا افطار کرد. زیرا اولاً رؤيت, بر عدد تقدم رتبی داشته و کاشف به پایان رسیدن ماه پيشين است؛ ثانياً در برخی از موارد امکان رؤيت هلال ماه در پايان روز 29 آن ماه نيز وجود دارد. اين نکته در روايتی از امام صادق (عليه السلام) به درستی و دقت تمام، چنين آمده است:
إذا صُمْتَ لرؤيةِ الهلالِ وأفطَرْتَ لرؤيتِه فَقَدْ أكمَلْتَ صيامَ شهرِ رمضانَ؛ وإنْ لَمْ تَصُمْ إلا تسعةَ وعشرينَ يوماً فَإنَّ رسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) قال: الشهرُ هكذا وهكذا وهكذا، وأشارَ بِيده إلى عشرةٍ وعشرةٍ وتسعةٍ.
امام در اين روايت تأکيد دارند که امساک و افطار بر اساس رؤيت، در امتثال روزۀ ماه رمضان کافی است؛ هر چند که رؤيت هلال ماه شوال در روز 29 رمضان اتفاق افتاده باشد.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
ادله امکان فهم قرآن
مطابق پیش فرض مفسّران امامیه, فهم و تفسیر قرآن پس از احراز شرایط علمی و رعایت اصول و قواعد نظری و کاربردی تفسیر, برای افراد فرهیخته ممکن و جایز است, همچنین در دوره عدم حضور معصوم(u) نیز راه برای فهم قرآن مسدود نیست . نتایج تفسیری پس از مرحله داوری به منظور احراز رعایت مبانی نظری و کاربردی تفسیر, ارزش و حجیت شرعی خواهد یافت و مفاد آنها به عنوان آموزه قرآنی در یکی از عرصه¬های حیات فردی و اجتماعی قابل ارائه خواهد بود. دلایل عقلی و نقلی بر امکان عام فهم و تفسیر قرآن وجود دارد.
دلیل عقلی
بنیان دلیل عقلی در مساله امکان فهم قرآن استوار بر اصل هدفمندی نزول قرآن برای هدایت انسانها است که در آیاتی قرآن همانند )شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاس: بقره/185( و )هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یوقِنُون: جاثیه/20 (بدان اشاره شده است. بدیهی است که این هدایت بدون امکان فهم قرآن از سوی مخاطب, احاله به محال بوده و صدور چنین امری از حکیم قبیح است. بداهت این دلیل تا حدی است که برخی از محققان اصل بحث امکان فهم قرآن را مفروغ عنه دانسته و تنها بر ضرورت فهمِ صحیح آن تاکید کردند . کسانی که خود را بی نیاز از اقامه دلیل بر امکان فهم قرآن دانسته¬اند, در این گروه قرار می¬گیرند. دلیل عقلی مذکور تنها اصل فهم پذیری و امکان فهم قرآن از سوی عموم مخاطبان را اثبات می¬کند و ناظر به بیان شرایط فهمنده نیست لذا احراز این شرایط از باب وجوب مقدمه برای تحصیل ذی المقدمه, ضرروتی عقلی است و بدون اکتساب شرایط تامه فهم, امکان تعامل مخاطب با متن قرآن وجود نخواهد داشت. همچنین مفاد دلیل عقلی مذکور نافی تکثر مراتب فهم مخاطبان از قرآن نیست و می¬توان با لحاظ شرایط معرفتی و علمی مخاطبان, سطوح متعددی از فهم قرآن را لحاظ کرد که در عین تفاوت رتبی و سطحی, منافاتی نیز با یکدیگر نیز ندارند.
دلیل نقلی
آیات متعددی از قرآن به دلالت التزامی و مفهومی به فهم پذیری قرآن اشاره دارند. از جمله آنها می توان به آیات بیانگر مرجعیت استقلالی قرآن در فصل خصومت , دستور به تدبر و تعقل در قرآن , بیان¬گر اوصاف قرآن , تحدّی , تقسیم قرآن به محکم و متشابه , ضمانت مصونیت قرآن از تحریف و ... اشاره کرد. به همین سان احادیث بیانگر سنجه بودن قرآن در ارزیابی روایات , توصیف جایگاه و منزلت قرآن , جاودانگی قرآن , چگونگی بهره وری از قرآن با توجه سیاق عام آیات , رد متشابهات به محکمات , و ... بر این نکته دلالت دارند که روش قرآن در بیان مقاصدش شیوه¬ای ویژه و متفاوت از روش عقلا در افهام و تخاطب نیست, مراد خدا از آیات قابل فهم بوده، امکان دسترسی به آن بعد از فراهم کردن شرایط لازم برای همگان میسّر است . همچنین در برخی از وایات نشانه¬هایی صریح بر امکان فهم متن از سوی غیر معصوم و ضرورت امکان آن دیده می¬شود. در روایت نبوی«من أعطاه الله القرآن فرأى أن أحداً أعطی شیئاً أفضل مما أعطی فقد صغّر عظیماً وعظّم صغیراً » با توجه به فضای تاریخی عهد ایشان, مقصود از اعطای قرآن, توفیق توان فهم قرآن برای افراد یا دارندگان مقام قرّاء در عهد نبوی است که افزون بر حفظ و تلاوت, تفسیر و تبیین قرآن را نیز بر عهده داشتند. هر چند شاید مقصود از دارندگان این فهم, خود معصومان(امام علی(u) در عهد نبوی) باشند لکن لسان روایت حصر و اختصاص نیست و دیگران نیز در صورت داشتن شرایط علمی و معرفتی از این توان برخودار خواهند شد. توصیه و تاکید بر قرآن مداری در ارزیابی آراء , سنجش فتنه¬ها و تاکیدات نبوی بر دراست و تعلیم قرآن از دیگر روایاتی هستند که با صراحتی بیشتر بر اصل امکان فهم قرآن از سوی غیر معصوم دلالت دارند. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
نقد انگارۀ انكار امکان فهم قرآن
مقصود از عنوان «انكار امکان فهم قرآن» این است که برخی از جریان های فکری, امکان عام و استقلالی فهم قرآن را نفی کرده یا حداقل در آن تردید نموده¬اند و توان فهم قرآن را محدود به افراد خاصی کرده¬اند. اخباریون از امامیه, از جمله این جریانهای فکری هستند که البته نظریه رسمی این مذهب در تفسیر محسوب نمی¬شوند و مخالفان جدی دارند. این نحله فکری مبتنی بر پیش فرض¬هایی خاص, اشکالاتی بر امکان عام فهم قرآن وارد کرده و شرایطی برای فهم قرآن بیان نموده¬اند که در نهایت فهم استقلالی و عمومی قرآن را دستخوش تردید و تشکیک می¬کند؛ در این جا قصد نقد و بررسی مبانی فکری اخباریون را نداریم و تنها به تحلیل پیش شرط آنان در فهم قرآن می¬پردازیم.
اخباریون امکان عام تفسیر را مشروط به استناد بر سنّت کرده¬ و هر گونه استنباط غیر مستند به سخن معصوم را جایز ندانسته اند . برای نمونه از برخی اخباریان نقل شده است که تفسیر )قل هو الله احد. توحید/1( نیز جز با سخن معصوم قابل فهم نیست . در حقیقت اخباریون این شرط, جواز تفسیر اصالی و استقلالی قرآن بدون سنّت را نفی نموده¬اند که در نتیجه با قول نفی امکان تفسیر از سوی غیر معصوم تفاوتی ندارد. اساساً توجه به فضای تاریخی عصر نزول قرآن نشانگر این است که مساله امکان فهم قرآن در عهد نزول, امری بدیهی و غیر قابل بحث و نزاع بوده است؛ از لحاظ تاریخی قرآن در فضایی دیالکتیکی و گفتگویی دو سویه شکل گرفته و ماتن و مخاطب در امکان فهم متن وحدت نظر داشته¬اند. به نظر اصل تردید در فهم قرآن یا تحدید مشروط آن بعدها از اوایل قرن دوم هجری, تحت تاثیر نحله¬های فکری نو ظهور در جهان اسلام شکل گرفته است, نحله هایی که نقش سنّت و عترت را در فهم یکسره نادیده گرفتند و سعی در حذف این دو از فرآیند تفسیر داشته اند. پیدایش جریانهای انتقادی چون اخباریه ناظر به چنین فضایی است که عترت نبوی را یک سر وا نهاده بودند و از روش ثقلینی در اسلام شناسی عدول کرده بودند. خلاصه آنکه در عصر نزول قرآن ردپایی از مساله عدم امکان یا انکار فهم قرآن وجود ندارد هر چند هشدارهایی از سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بیان و تاکید بر ضرورت پرهیز از خود رایی در تفسیر یا خودداری از تفسیر به رای را شاهد هستیم؛ لکن اینگونه اسناد تاریخی دال بر مطرح بودن مساله انکار فهم قرآن در عهد نبوی و چالشی بودن آن نیستند, بلکه اشارتی بر شرط عقلی و علمی تفسیر است که از هر گونه پیش داوری و تحمیل رای و تحریف معنایی متن اجتناب داشت. چنین توصیه¬هایی اختصاص به فهم قرآن ندارد: منطق فهم و رعایت اصول اخلاقی تفسیر اقتضا دارد که پرهیز از پیش داوری و تحمیل رای بر متن, جهت ایجاد زاویه معنایی در متن, ضرورتی عقلی در کشف مراد گوینده است و اعتبار چنین شرطی در تفسیر متن مستند به معیارهای عقلی و موازین اخلاقی مقبول نزد عقلا می¬باشد. ممکن است نگره اخباریان به برخی از روایات اهل بیت(علیهم السلام) همانند«ما من أمر یختلف فیه اثنان إلا و له أصل فی كتاب الله، لكن لا تبلغه عقول الرجال » مستند شود که از آنها نوعی حصر فهم قرآن به معصومان برداشت شود. حال اگر این نگره را به ضرورت توجه به جایگاه عترت نبوی در فهم قرآن یا فهم جامع و مانع معصوم از قرآن تفسیر کنیم, شکی در درستی آن نخواهد بود و از مبانی امامیه در تفسیر می¬با¬شد؛ لکن اگر آنرا به عدم جواز تفسیر قرآن جز با روایت تقریر کنیم, محل نقد و تردید خواهد بود. در نقد این تقریر از نگره اخباریون علاوه بر ادله اثباتی امکان عام فهم و تفسیر قرآن, ملاحظات ذیل نیز مطرح است:
یک. اخباریون جریانی فراگیر و مقبول در مکتب امامیه نبوده, بویژه در تفسیر نماینده فکری امامیه به شمار نمی¬آیند چرا که دیدگاه آنان شرایط اعتبار نمایندگی دیدگاه امامیه را در بیان مبانی نظری تفسیر را ندارد.
دو. نزاع اخباریان با اصولیان بوده و اولاً و بالذات در حوزه مسائل فقهی و حداکثر آیات حُکمی ـ فقهی قرآن مطرح شده است که در تبیین مجملات و عمومات فقهی نیاز به عترت وجود دارد, از این رو دیدگاه آنان درباره دیگر آیات قرآن قابل تعمیم نیست و همچنین به معنای عدم امکان فهم قرآن نیز نخواهد بود چرا که چنین نیازمندی به ویژگیهای تاریخی و فرهنگی مخاطبان دوره بعد از نزول برمی-گردد نه خود متن قرآن.
سه. روایات استنادی اخباریون دلالت انحصاری بر فهم قرآن در یک گروه خاص را ندارند و تاییداتی بر امکان فهم متن از سوی غیر معصوم و ضرورت امکان آن در خود روایات اهل بیت وجود دارد. که از جمله آنها قرآن مداری در ارزیابی آراء و اندیشه¬ها و قرآن معیاری در سنجش فتنه¬ها است که دلالت صریحی بر امکان فهم قرآن از سوی مخاطب غیر معصوم دارند و به مدلال التزامی آنها با نگره اخباریون در تضاد می¬باشند.
هدایت شده از طومار نقد
چهار. مفسّرانی از امامیه چون علامه طباطبایی با احیاء مبانی تفسیر قرآن به قرآن و عینی ساختن امکان فهم قرآن بر اسلوب این روش, در اصل اندیشۀ اخباری در عرصه تفسیر قرآن را به چالش جدی کشاند و کاستی های آن بر نمود . زیرا در نگاه علامه طباطبایی تفسیر قرآن به غیر قرآن, به معناى وابسته شدن قرآن به غیر خود در تبیین مفاهیم و تفسیر آیات خود است و این با نور و بیان و تبیان بودن قرآن براى هر چیز, ناسازگار بوده و معارف قرآن با تدبر و بحث قابل دستیابی برای محقق است . چنانچه گفته شود فهم و برداشت از قرآن و حجیّت آن متوقف بر بیان و سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معصومان است, این همان دور باطل خواهد بود, زیرا فرض حجیّت مفاهیم روایات و اعتبار آنها, متوقف بر سازگارى با قرآن است . مبتنی بر این دو مقدمه شان پیامبر(صلی الله علیه و آله) در قرآن شناسی شان آموزگار خبیری است که ذهن دانش آموز را هدایت می کند و دشواریهای راه دانش آن دوزی را برای وی آسان می¬کند, تعلیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) همان تسهیل طریق و نزدیک ساختن مقصد است نه ایجاد طریق و خلق مقصد . وظیفه مفسّر این نیز است که در احادیث پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بیت که در تفسیر قرآن وارد شده, مرور و غور کرده به روش ایشان آشنا شود, پس از آن طبق دستورى که از کتاب و سنّت استفاده شده به تفسیر قرآن بپردازد.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
20160530144559-9788-66.pdf
261.6K
مفسران معاصر امامیه و غرر قرآن؛ چیستی، رهیافت ها و گونه ها . آیاتی از قرآن به دلیل دارا بودن ویژگی های برجسته محتوایی و بیانی, مرجعیت و جامعیت خاصی در تبیین آموزه های قرآنی یافته و به مرور از شهرت، فراوانی ارجاع و استناد در احادیث و اقوال مفسران برخوردار شده اند. در برخی از تفاسیر معاصر امامیه از این آیات، به عنوان «آیات غُرر» یاد شده و معارف ژرفی از درونمایه آنها استخراج شده است. علی رغم استناد به آیات غرر، ماهیت، ملاک ها و شاخص های انتخاب این آیات بیان نشده و مباحث نظری و روش شناختی آن تبیین نگردیده است. در این مقاله، تبیین چیستی معنایی و مفهومی غرر، زمینه های پدیداری آیات غرر، انواع رهیافت ها، اکتشاف و الگوی طبقه بندی این آیات بررسی شده است. غُرر قرآنی ریشه در سنت و عترت داشته و به عبارت های تام قرآنی که در موضوع خود در مجموع آیات قرآنی از برجستگی خاص بیانی و محتوایی برخوردار بوده و در تبیین موضوع و پاسخگویی به مسائل آن منحصر به فرد و کارآمد باشند، اطلاق می شوند. دو رهیافت غایت گرا و محتوا گرا میان مفسران معاصر امامیه در انتخاب آیات غرر رایج است. اکتشاف غرر قرآنی بر پایه روش های نقلی، اجتهادی و تُراثی ممکن است و الگوی جامع و معیار در این خصوص، طبقه بندی آن ها بر پایه نظریه معرفت دینی در ساحت های پنج گانه اصلی آن است. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
آیاتی از قرآن به دلیل داشتن ویژگیهای برجستۀ محتوایی و بیانی، مرجعیت و جامعیت خاصی در تبیین آموزههای قرآنی یافته و به مرور از شهرت، فراوانی ارجاع و استناد در احادیث و اقوال مفسران برخوردار شدهاند. این آیات در برخی از تفاسیر معاصر امامیه، «آیات غرر» نامیده شده و معارف ژرفی از درونمایۀ آنها استخراج شده است.
علیرغم استناد به آیات غرر، ماهیت، ملاکها و شاخصهای انتخاب این آیات بیان نشده و مباحث نظری و روششناسی آن تبیین نگردیده است؛ همچنین در مقام اثبات نیز نمونههای عینی آیات غرر بررسی و تحلیل نشده است تا امتیازات اینگونه از آیات به روشنی دیده شود.
برای پوشش این کاستی، ساختار کتاب حاضر به دو بخش اصلی تقسیم شده است که بخش نخست آن به مباحث نظری غررشناسی اختصاص و به تبیین چیستی معنایی و مفهومی غرر، زمینههای پدیداری آیات غرر، انواع رهیافتها، اکتشاف و الگوی طبقهبندی این آیات اختصاص یافته است.
در هشت درس از بخش دوم کتاب، تفسیر آیات غرر از معارف متنوع قرآنی مورد بحث قرار گرفته است؛ غرر منتخب قرآنی از معارف انسانشناسی، فرجامشناسی، فقهی، اعتقادی و اخلاقی گلچین شده و به تفسیر اجتهادی جامع آنها بر پایۀ تفاسیر شیعه و اهل سنّت پرداخته شده است.
به دلیل آن که رویکرد این کتاب تفسیری است، سعی شده آیاتی انتخاب شود که زمینۀ تحلیل, تبیین و فضای گفتوگوی علمی دربارۀ آنها بیشتر فراهم باشد. همچنین آیاتی انتخاب شده است که کمتر در دانشهای اسلامی چون فقه، اخلاق، کلام و... به آنها توجه شده است تا نوآوری و جاذبۀ لازم را برای بحث و بررسی داشته باشند.
فقر منابع روایی در سیرهپژوهی امام جواد(ع)/ ادله اعتبار روایت «و ما کان لله لم یقطع» - شبکه اجتهاد
http://ijtihadnet.ir/%D9%81%D9%82%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%88/
1_1461066407.mp3
24.4M
🎧 صوت نشست علمی
🟪 کرسی ترویجی:
امام جواد علیه السلام و استنطاق قرآن- مورد مطالعه: حدیث(.... و ما كان للّٰه لم يقطع)
🎤 ارائه دهنده:
حجتالاسلام دکتر علی راد
🔎 ناقدان:
🔹دکتر احمد حاجی ده آبادی
🔹دکتر حامد دژ آباد
معناشناسی روایی مفردات قرآن نزد قرآنپژوهان امامیه؛ رهیافتها و نمونهها
چکیده
«معناشناسی روایی» رویکردی معناشناختی است که گذشته از احتجاج به روایات لغوی (روایاتی که در آنها معنای یک واژه تبیین شده است)، تمامی احادیث اهل بیت را بهعنوان منبعی از کاربردهای اصیل زبان عربی، مورد تحقیق قرار داده و به آنها احتجاج میکند. ارزیابی رهیافت قرآنپژوهان امامیه به این رویکرد، مسئلۀ اصلی این جستار است. بررسی فعالیتهای معناپژوهی قرآنپژوهان امامیه نشان از آن دارد که ایشان، اعم از فقها، مفسران و لغویان، غالباً رهیافتی همسو و همدل با روایات لغوی داشتهاند و در بیشتر مواردی، که به روایتی لغوی دست یافتهاند، از آن یاد کرده و درصورت تعارض روایت با اقوال لغویان، تعارض را حل کرده و یا دیدگاه روایی را ترجیح دادهاند. گرچه در گوشه و کنار آثار قرآنپژوهان امامیه میتوان نشانههایی از احتجاج به کاربردهای روایی واژگان قرآن را یافت؛ اما درمجموع ایشان به علت دشواری این شیوه نتوانستهاند، از آن بهره چندانی ببرند. در این میان سه واژهپژوه بزرگ شیعه، سید نورالدین جزایری، سید علیاکبر قرشی و علی کورانی عاملی، توجه بسیاری به این رویکرد داشتهاند.
کلیدواژهها : معناشناسی قرآن معناشناسی روایی حجیت قول لغوی فروق اللغات قاموس قرآن مفردات راغب. لینک دانلود مقاله : https://mishkat.islamic-rf.ir/article_158741.html #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
حدیث «لا تُفضّلونی علی موسی»؛ رویکردها و نظریه معیار
چکیده
افضلیت رسول خدا ص بر پیامبران پیشین، نظریه اجماعی شیعه و سنّی است، لکن بر اساس برخی از روایات نقل شده از رسول خدا ص، چون «لا تُفضّلونی علی موسی»، از تفضیل ایشان بر موسی ع نهی شده است. روایاتِ اسلامی در این موضوع دچار تعارض بوده و یکدست نیستند. حال، روایاتِ منع تفضیل با اجماع فریقین چگونه قابل جمع است؟ رویکردهای رایج میان حدیثپژوهان مسلمان در تحلیل این روایات چیست؟ مقصود اصلی رسول خدا ص از این روایت چیست؟ پژوهه حاضر در چهار بخش: گونهشناسی روایات تفاضل پیامبران، تعارضنمایی درونی و بیرونی روایات منع تفضیل، بازشناسی و ارزیابی رویکردهای حدیث پژوهان در تحلیل این روایات و ارائه نظریهای جدید در این باب، روایاتِ منع تفضیل را به بوته بحث نشانده است.
کلیدواژهها : تفاضل انبیا تعارض در روایات حدیث «لا تفضّلونی علی موسی» تعامل با یهودیان سیره رسول خدا
لینک دانلود مقاله : http://hadith.riqh.ac.ir/article_8509.html 📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
روایات تفاضل یونس و یحیی؛ تعارض و راهکارها
چکیده
افضلیت حضرت محمد ص، عصمت پیامبران و استحباب ازدواج از آموزههای مشهور اسلامی هستند که آیات و روایات فراوانی اصالت و اعتبار آنها را تأیید میکنند. در این میان، روایاتی با مضمون تفاضل یونس ع و یحیی ع وجود دارند که با این آموزهها همسویی ندارند. پژوهه حاضر روایات اخیر را از منظر گونهشناسی متون، ارزیابی مصادر، تعارض با آموزههای اسلامی و راهکارهای رفع آن به بحث نشانده و راهکار جدیدی را در فهم و نقد آنها ارائه نموده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تعارضنمایی این روایات، ریشه در برخی پیشفرضها، رویکرد جزئینگر در تبیین مفهوم و فقدان تاریخینگری در فضاشناسی صدور این روایات دارد. راهکار جدید، با تکیه بر اصل متنمعیار، معناشناسی اجتهادی و تاریخینگری، تبیینی متناسب با فضای صدور تقریبی روایات ارائه نموده و تعارض ادعایی آنها را با آموزههای اسلامی رفع مینماید.
کلیدواژهها : تفاضل انبیا تعارض در روایات تفضیل یونس ع تفضیل یحیی ع رفع تعارض لینک دانلود مقاله : http://hadith.riqh.ac.ir/article_12245.html 📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
راد: ظرفیت میراث حدیثی شیعه در بین حوزویها ناشناخته است ، از انحصار و انسداد روشی خارج شویم | ایبنا
https://www.ibna.ir/fa/gozaresh_poosheshi/316402/%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D8%B8%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B5%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85