هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به دومین اجلاسیه از پیش نشست های پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا (ع)
🔸
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: دومین اجلاسیه از پیش نشست های پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا (علیه السلام) 9 خرداد و همزمان با ایام دهه کرامت با پیام آیت الله العظمی جوادی آملی در مشهد مقدس برگزار شد. آپارات: https://www.aparat.com/v/BTmx7 متن کامل پیام: https://esra.ir/fa/web/news/w/1521685 #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی #پیام 📚 پیام تاریخ: 1402/03/09 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
ادامه گفتگو را بخوانید در لینک ؛
https://www.moballeq.net/news/18808.
https://www.khabaronline.ir/news/1772391
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 برای اولین بار در کشور؛ رشته تبلیغ و ارتباطات دینی در دانشگاه علوم اسلامی رضوی
#موشن
#تبلیغ
#ارتباطات
#گفتگوی_ادیان
#دانشگاه_علوم_اسلامی_رضوی
@razaviac
هدایت شده از اجتهاد
💢علاقه علامه طباطبایی به تابستان!
✔️ آیتالله جعفر سبحانی:
مرحوم علامه طباطبایی، روزی رو به بنده کردند و چنین فرمودند: من در طول نه ماه تحصیلی که در قم هستم، یکسره چشم به راهم تا فصل تابستان از راه برسد و به مشهد بروم و سه ماه در آنجا بمانم. مسلم است که مقصود علامه بزرگوار، اول زیارت حضرت رضا (ع) بوده است و بعد، به خاطر انس شدیدی که با مرحوم آیتالله العظمی میلانی داشتند. گاه و بی گاه، شاهد بودم که نسبت به معظم له اظهار علاقه می کردند.
🖼حضرات آیات سید حسن بحرالعلوم رشتی، سید محمد هادی میلانی و سید محمد حسین طباطبایی
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
هدایت شده از اجتهاد
📚آیا علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی مخالف بود؟
✔️بررسی صریح «ماجرای علامه و انقلاب» تقابل یا حمایت؟ کتابی که سوژهای متفاوت و حرفهای تازهای برای گفتن دارد؛ نوشته رضا اکبری آهنگر و وحید خضاب از سوی انتشارات شهید کاظمی به زیور طبع آراسته شد.
مؤلفان در این کتاب سعی کردهاند با ارائه ۱۱ مصاحبه و یک پیوست تحقیقی به سؤالات و شبهاتی که مدتی است نسبت به علامه طباطبایی مطرح میشود را پاسخ داده و تصویری حقیقی از مشی علمی و عملی علامه طباطبایی درباره انقلاب و جمهوری اسلامی را ارائه کنند.
👈 معرفی تفصیلی + خرید: http://ijtihadnet.ir/?p=71295
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
48.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#گوهر_کلام
💫 سخنرانی انتقادی آیت الله سیدان از عدم توجه به مبانی و منهج اهل بیت در معارف الهیه در مراسم رونمایی از مجموعه آثار و تکریم علمی علامه محقق استاد سید علی شهرستانی
🆔 @gohar_kalam110
#روش_شناسی
#امام_خمینی
💠 روش امام خمینی (ره) در تحقیق و تدریس:
🔹 خصلت امام خمینی (ره) در تدریس و تدوین هر یک از علوم اسلامی، این بود که نظرات علمای بزرگ همان علم را نقد و #بررسی دقیق می کرد و همچنین شاگردان کلاس درسش را به #اشکال_کردن وا میداشت. ایشان کلاس ساکت را نمیپسندید و نسبت به سکوت شاگردانش #اعتراض میکرد.
🔸 حتی زمانی که شاگردانش نوشته های درسی خود را به ایشان عرضه می کردند تا ملاحظه نمایند، اگر در انتهای مطالب اشکالی از شاگرد بر استادش وجود نداشت آن را #نمیپسندید و میفرمود: اینها فایده ای ندارند.
🔸 ایشان برای تدریس، به #شرح های مختلف رجوع #نمیکرد، و میفرمود: باید درباره مطالب، خودم #بیندیشم و بعد تدریس یا تدوین کنم. به سبب همین تفکر، تتبع و تحقیقی که پشتوانه تدریس و تدوین ایشان بود، موجب گردید که ایشان غالباً مطالب نو و تازه ای از خود ارائه کنند.
🔹 ایشان بر خلاف نظر علمای گذشته که برای هر یک از علوم موضوع واحدی قائل بودند، میفرمود: نیازی نیست که هر یک از علوم موضوع واحدی داشته باشد، بلکه میتواند دارای چند موضوع باشد. و برای تمیز علوم از همدیگر، هدف و غایت علوم را کافی می انست؛ و در تعریف علم اصول، نظر بزرگان این فن را قبول نکرده و #تعریف_جدیدی از آن ارائه نمودند.
📚 تهذیب الأصول، آیت الله سبحانی، ص 1120؛
خاطرات استاد خاتم یزدی، ص 85.
فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی این کتاب، واژه نامه تطبیقی کلمات سامی با عربی و فارسی است که به کوشش دکتر محمدجواد مشکور جمع آوری شده است. از آنجا که برای سامی شناسان تدوین شده، ابتدا کلمات عربی آورده شده و ترجمه فارسی آن آمده، سپس توضیح تفصیلی آن به زبان انگلیسی همراه با ذکر منبع درج شده است. چون برخی فرهنگهای سامی به زبان فرانسوی است، توضیح عبارات به فرانسه نیز بیان شده است. لغات تازی بر اساس سه حرف اصلی کلمه و به ترتیب حروف الفبا مرتب و مشتقات آنها نیز آورده شده و با واژه های همریشه سامی، از عبری، آرامی، سریانی و اکدی، آشوری، نبطی، تدمری، فینیقی، مندائی و جز آنها مقایسه گشته است. به این ترتیب، برای شش هزار کلمه عربی، چهارده هزار واژه سامی معادل آورده شده است. همچنین از واژه های دخیل ایرانی که از طریق زبانهای سامی به عربی راه یافته نیز بحث شده و ریشه های ایرانی آن، حتی به خط پهلوی و اوستایی آن مشخص شده و تلفظ واژه های سامی و ایرانی با الفبای خاورشناسان به خط لاتین آوانگاری شده است. به دلیل نبودن امکان چاپ حروف سامی و ایرانی قدیم، مؤلف الفاظ سامی و آریایی را به خط خود نوشته و از نسخه دستنویس عکس برداری شده تا آماده چاپ افست شود. مؤلف همچنین برای بهره بیشتر محققان عربی دان، مقدمه ای مفصل درباره تاریخچه زبانهای سامی به زبان عربی نوشته است. گردآوری این فرهنگ، حاصل تلاش مداوم دکتر مشکور در دارالعلم کمبریج است که آن را در دمشق به پایان رساند و در سال 1978میلادی برابر با 1357 شمسی در دو جلد به زیور طبع آراست. چاپ نخست این مجموعه در فرسته بعدی تقدیم می شود
هدایت شده از طومار نقد
JQURAN261891290371400.pdf
332.9K
شاخصه های نظریه های تفسیر اجتهادی مفسّران امامیه چکیده
مبانی، منابع، روش و قلمرو، ارکان اصلی یک نظریۀ تفسیری به شمار می آید و اکتشاف آن، روش و منابع خاصی دارد و بهترین روش برای کشف نظریۀ تفسیری یک مکتب توجه به عملکرد تفسیری مفسّران آن است. اجتهادی و اثری دو روش تفسیری امامیه است و هر یک مبانی و طرفدارانی دارد. موضوع این پژوهه اکتشاف و تحلیل مؤلفه های اساسی نظریه های تفسیری مفسّران اجتهادی امامیه از دو حوزۀ کهن بغداد و معاصرِ نجف و قم است که با رهیافتی نظریه پژوهی تألیف شده است. نخستین بار مفسّران کهن امامیه در حوزۀ بغداد با تکیه بر اجتهاد و نقل معتبر، نظریۀ تفسیر اجتهادی این مکتب را طراحی کرده اند که در آثار تفسیری آنان نُمود یافته است؛ هر چند روند تدوین این نظریه تدریجی بوده است لکن از وحدت مبانی در ادوار مختلف تاریخی برخوردار بوده و در دوره معاصر به مرحله تثبیت رسیده است. مفسران اجتهادی معاصر ایرانی امامیه از دو حوزه نجف و قم، در برخی از مؤلفه ها همانند قلمرو تفسیر، اندکی با یکدیگر اختلاف دارند لکن در مؤلفه های مبانی، منابع و روش، وحدت نظر دارند.
کلیدواژه ها: نظریۀ تفسیری، مفسّران اجتهادی امامیه، بغداد، نجف و قم، مبانی، منابع، روش، قلمرو. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
مطالعات قرآنی و تفسیری با انفعال روبروست
حجتالاسلام علی راد، دانشیار دانشگاه تهران معتقد است که متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست زیرا خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات، ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است.
علی رادبه گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، در نشست علمی «تبیین و ارزیابی آراء و اندیشههای انگلیکا نویورت و همکارانش در کتاب مطالعات قرآنی امروزین» گفت: سده اخیر یا دوره معاصر در حوزه مطالعات کتاب مقدس اعم از کتاب یهودیان و مسیحیان و در سه دهه اخیر در بین مسلمین در فهم و تفسیر قرآن کریم شاهد تحول و تغییر و نوگرایی در خوانشها هستیم. البته این نوگرایی و تجدیدنظرطلبی و تحولخواهی دیر زمانی است که در سنت فرااسلامی و فراقرآنی در نزد پژوهشگران عهدین شکل گرفته و آرام آرام در جهان اسلام هم بازتاب یافته است.
راد بیان کرد: این نوگرایی متاثر از پیامدهای دوره رنسانس علمی بود که تردیدهایی را در آموزههای دینی و کتب مقدس ایجاد کرد و در دوره مدرنتیه با رویکرد تجربهگرایی، بحث بازخوانی و تجدیدنظر خواهی درباره کتاب مقدس به جریان افتاد و ماحصل نقد و نظرها و گفت و شنودها در کتب و مقالات مختلف وجود دارد؛ مبنای این رویکرد، نگاه انتقادی به کتب مقدس بوده و به همین دلیل چالشها و شبهاتی را فراروی افراد گذاشت و پرسشهای جدیدی ایجاد کرده که در سنت سابق ما مورد توجه نبوده است.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران اضافه کرد: در این میراث متاثر از مدرنیته، ما شاهد رویکردها و روشهای جدیدی از نقد و تحلیل کتاب مقدس و قرآن کریم هستیم و سبب شده تا روشهای جدیدی در تفسیر و فهم قرآن ایجاد شود که همه این دستاوردها را میتوان مطالعات قرآنی معاصر نامگذاری کرد.
راد بیان کرد: متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست، خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات و ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است ما متاسفانه شاهد نظریات نو و دقیق در حوزه فهم و شناخت قرآن نیستیم و یکی از راههای برونرفت روآوری به ترجمه و نقد پژوهشهای خاورشناسان در حوزه قرآنپژوهی و شناخت درست گفتمان ایشان است ما بخواهیم و نخواهیم جریان اوریانتالیسم در غرب فکری شکل گرفته و با رویکرد کاملا علمی به مطالعه و نقد قرآن میپردازد ولی معالاسف شدید، ما مسلمین و شیعیان بسیار دیرهنگام به رصد و تعامل و نقد و نظر با این جریان وارد شدهایم و جای تلاشهای سخت و سترگ خالی است.
هدایت شده از طومار نقد
ضعف روششناسی عامل کمبود نظریه در علوم انسانی است
حجتالاسلام علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، گفت: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است،
علی راد به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۴ بهمن در نشست علمی «درآمدی بر روششناسی حدیثپژوهی خاورشناسان» گفت: گفتمان علوم انسانی ایران به خصوص روششناسی دیرهنگام شروع شده است و آن را به قواعد و ضوابط تعریف میکنند که با تعریف منبع و داده همپوشانی دارد. البته مدعی ارائه تعریف معیار از روش نیستم. روش در مطالعات علوم انسانی حداقل دو بعد دارد، یکی ماهیت و ذات روش و دیگری فرایند. با توجه به این دو سطح میتوان روش را چگونگی مواجهه پژوهشگر با مسئله و ایده تعریف کرد. البته روش با روششناسی فرق دارد. روششناسی علمی است که هدف آن شناخت انواع راههای پژوهش و تفکر محسوب میشود.
راد با بیان اینکه روش و روششناسی در تحقیقات بسیار مهم است و برخی آن را نادیده میشمارند و معتقدند که گفتهها و نوشتههای افراد مهم است، ادامه داد: اگر روش معتبری را مبنای تحقیقات خود قرار ندهیم، برونداد ۷۰ تا ۱۰۰ سال تلاش علمی ما جمع پریشانی است که در مرحله شبهعلم باقی میماند و به علم تبدیل نمیشود. بنابراین بنده بر روش و روششناسی تأکید میکنم.
انسداد نظریه
دانشیار دانشگاه تهران اظهار کرد: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است، یکی از مؤلفههای مهم در زدن حرف جدید، مؤلفه روش است. توصیه میشود پژوهشگران مطالعات اسلامی در ابتدای امر از روش توصیفی استفاده کنند، با رصدی که بنده داشتم خاورشناسان در مقاطع ابتدایی مانند لیسانس، از روش توصیفی استفاده میکنند زیرا تا فرد توصیفکننده خوبی نباشد، تحلیلگر و تطبیقگر خوبی نیست و نمیتواند پژوهش تاریخی انجام دهد. این روش در مطالعات خاورشناسی رایج بوده است و خوب است ما حوزویان کارهای خود را با این روش خاورشناسان مقایسه و تجربه کنیم.
راد با ذکر اینکه گفتمان روش در حوزه رشد خوبی دارد، تصریح کرد: هر روشی اگر بخواهد عملیاتی شود یک سطح فرایندی دارد، مرحله اول این است که باید حد و حدود و ماهیت یک مسئله دقیقا روشن شود، گاهی ما نمیدانیم دنبال چه چیزی هستیم و جزیینگری لازم را نداریم، گام دوم شناسایی منابع معتبر مرتبط با آن مسئله است؛ گام سوم گردآوری اطلاعات و دادههای مرتبط با آن مسئله و چهارم دستهبندی مطالب مرتبط با مسئله، پنجم تحلیل اطلاعات مرحله چهارم، ششم صورتبندی در قالب مدل و الگو، هفتم، تقریر دادههای پیشین و هشتم، عرضه آن در ساختار مقاله و کتاب، سمینار و نقد و ... . اینها مراحلی است که یک خاورشناس در توصیفات خود از یک پدیده طی میکند.
اهمیت روششناسی
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه کمابیش این مسئله در مطالعات ما هم هست، ولی در مطالعات خاورشناسی همه اینها قضاوت و داوری میشود، گفت: تا دو دهه گذشته وضعیت روششناسی در حوزه خوب نبود و الان گفتمان آن رواج دارد. حرفهای خوب بسیارند، ولی روش مناسبی نداریم. مانند آن است که سقف میزنیم ولی ستون ندارد. ذهن روشمند باید منابع تخصصی را داشته باشد و این بیانگر اهمیت مأخذشناسی در مطالعات علوم انسانی است؛ برخی علوم مانند حدیث مبتنی بر داده است و مانند فلسفه ذهنی نیست. تاریخ و حدیث و لغت کاملاً مبتنی بر دادهاند و فقط در مقام داوری میتوانیم از عقل کمک بگیریم.
دانشیار دانشگاه تهران با اشاره به اینکه روش توصیفی محدودیتهایی دارد و باید سراغ روشهای دیگر برویم، اظهار کرد: مثلاً احادیث جمع و تحریف قرآن مسئلهای تاریخی است و باید از روش تاریخی بهره ببریم و نمیتوان از روش فلسفی و عقلی و ... استفاده کرد که معالاسف گاهی ما با خلط روش مواجه هستیم و در باب جمع قرآن از روش عقلی استفاده و فکر میکنیم صورت مسئله پاک میشود، در حالی که باید روش با نوع مسئله سنخیت داشته باشد وگرنه به آنارشیسم و بحران روشی مبتلا خواهیم شد.👇
هدایت شده از طومار نقد
وی افزود: تحقیق درباره بازسازی اسناد و منابع حدیثی نخستین مسلمین یا شیعیان از نمونههای خوب مطالعات خاورشناسان به روش توصیفی است، مثلاً اتان کلبرگ پژوهش توصیفی خوبی را انجام داده یا میراث مکتوب شیعه در سه قرن نخست یک پژوهش توصیفی خوب است. البته کاربرد یک روش به معنای نفی روشهای دیگر نیست. کتاب اسلام متنگرا یا نصگرا پژوهشی توصیفی و خواندنی است. در این روش پژوهشگر دخالت ندارد، بلکه دادهها به حد اشباع گردآوری میشود و خواننده را با واقعیت تاریخی یک مسئله آشنا میکند. تحقیق اتان کلبرگ درباره اصول اربعمئه تحقیقی توصیفی از دوره ائمه(ع) است و ماهیت آن را روشن میکند یا مقاله الکافی، مارسین کاوسکی مجموعه کافی را توصیف میکند یا کتاب نخستین اندیشههای شیعی، تعالیم امام محمدباقر(ع) نوشته خانم لالانی کتابی توصیفی خوبی است.
راد با ذکر اینکه نکته مهم در روش توصیفی این است که از مدار خود خارج نشود، زیرا ممکن است نگاه گزینشی و مداخله پنهان وجود داشته باشد و گاهی غیرعمدی است، گفت: روش تطبیقی در حدیثپژوهی خاورشناسان مشاهده میشود و مسئله اصلی پژوهشگر تطبیقی، بررسی مواضع خلاف و وفاق دیدگاهها، انگارهها و آراست، یعنی در یک مسئله واحد چه دیدگاههای موافق و مخالفی وجود دارد و نسبت و حد اختلاف و وفاق چیست.
روش تطبیقی
وی با بیان اینکه پژوهشهای تطبیقی گاهی بین دو فرد یا دو کتاب انجام میشود و گاه فراتر است، گفت: گاهی حد زمانی برای تطبیق تعیین میشود، مثلاً گفته میشود این تحقیق شامل قرن اول تا سوم یا از قرن سوم تا ششم و .. است؛ خاورشناسان مراقباند که در این روش از کلیگویی خودداری کنند و در محدوده زمانی و مکانی معیّنی دست به تحقیق بزنند. همچنین در این روش استقسای حداکثری در تمایز و تفاوت و نیز عبور از سطح ظاهری و رسیدن به مواضع واقعی خلاف و اشتراک اهمیت دارد. علاوه بر این، تبیین مواضع خلاف و وفاق واقعی با رویکرد تحلیلی عمیق مد نظر پژوهشگر است که میتوان به نمونههایی اشاره کرد؛ رابرت گلیو، بیش از ده سال قبل مقاله «پیوند حدیث و فقه» را نوشت. وی ۵ کتاب حدیثی فقهی امامیه را در باب تیمم با هم مقایسه کرد و نشان داد که چگونه مبانی فقهی شیخ مفید و صدوق و ... در تدوین باب تیمم در کتب حدیثی آنها مؤثر بود. مقاله دیگری را پرفسور فایرستون نوشت و به جنبههای فراتاریخی شیعه در داستان قربانی ابراهیم(ع) در پرتو احادیث اهل سنت، یهودیت و مسیحیت پرداخت و مقالهاش را به احادیث اهل سنت، مسیحیت و یهودیت محدود و نیز نگرش شیعه در بحث قربانی را با نگرش احادیث گفتهشده مقایسه کرد. کتاب دیگر دوره شکلگیری تشیع دوازده امامی، گفتمان حدیث میان قم و بغداد است.
وی با اشاره به روش تاریخی در مطالعات خاورشناسی، اظهار کرد: در روش مذکور هست و چیست امر تاریخی مسئله است و شامل هر حادثه و واقعه و آموزه اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی میشود و امر تاریخی چیست و چگونه تکوین یافته است. همچنین فاعلیت پژوهشگر از توصیف به مقام تحلیلگر و پاسخگو ارتقا مییابد و هدف از آن بازسازی دقیق گذشته با دادهها، اسناد و مدارک تاریخی و نیز با وجود نظرات موافق و مخالف و مؤثر در پدیدار شدن امر تاریخی است، یعنی هر آنچه در یک امر تاریخی و تطور و افول و حذف آن مؤثر بوده تأثیر دارد.
راد بیان کرد: به لحاظ فرایند دو مرحله مجزا دارد، توصیفی و تبیین. تبیین به چرایی رخداد امر تاریخی میپردازد، کمااینکه در مرحله اول به چیستی آن پرداخته بود. مثال آن انقلاب اسلامی است. چرا انقلاب رخ داد؟ و چگونه رخ داد نیازمند توصیف و تبیین است و هر توصیفگری تبیینکننده خوبی نیست و کسانی در روش تاریخی موفقاند که بر هر دو اشراف داشته باشند. اگر قصد داریم دستاوردهای حدیثپژوهی خود را در جهان عرضه کنیم، باید با ادبیات روشی خاورشناسان آشنا باشیم. نوشتههای ما برای آنان مبهم است، چون روش شترک منهجی نداریم و بزرگان ما را در حد نظریهپرداز نمیدانند، زیرا روش در بحث آنان وجود ندارد.
هدایت شده از طومار نقد
احادیث امامیه و متن شناخت قرآن.pdf
337.3K
احادیث امامیه و متنشناخت قرآن خصائص و کارکرد
نویسنده : علی راد
دانشیار دانشگاه تهران پردیس فارابی
چکیده
متنشناخت قرآن، از شمار مباحث درجۀ اول قرآنشناسی است و مقصود از آن، شناخت خصائص درونی و بیرونی متن قرآن است. شناخت این خصائص در مواجهه و فهم ما از قرآن ضرروت دارد. این مقاله تلاش دارد با تلفیق روش اکتشافی - تحلیلی به این دو پرسش پاسخ دهد: بر پایۀ احادیث امامیه، خصائص بنیادین متن قرآن چیست؟ پیامدهای نظری و کاربردی شناخت این خصائص مهم کدام است؟ بازپژوهی احادیث نشان داد که گفتاری بودن، تاریخمندی متن، فراتاریخی بودن آموزهها، تشابک معنایی و اثربخشی آیات از مهمترین خصائص متن قرآن است که در احادیث اهل بیت به آنها تأکید شده است.
کلیدواژهها
اهل بیت احادیث امامیه شناخت قرآن آموزههای حدیثی. #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
الاهی بودن قرآن
الاهی بودن موجِد قرآن از مبانی کلامی عام امامیه در تفسیر است که از پیش فرض هویتِ پدیدآورندۀ آن تاثیر می¬پذیرد؛ مطابق این پیش فرض, تنها مولف و ماتن قرآن شخص الله است. پذیرش این مبنا, دو دسته آثار در قرآن شناسی و تفسیر آن دارد؛ آثار نخست دربارۀ متن قرآن و نوع دوم موثر در فهم و تفسیر آیات می¬باشد. امامیه با تکیه بر ویژگیهای انحصاری متن قرآن, تجربه مثبت تاریخی در عدم امكان هماوردی با قرآن و ادله نقلی معتبر بر این اعتقاد است که تنها خداوند, پدید آورنده تمام قرآن بوده و هیچ کسی جز خداوند در پدیداری آن نقشی نداشته است؛ خدایی که خالق عالم هستی است, پدیداری کتابی با ویژگیهایی چون اعجاز و جامعیت برای وی آسان است. راز مانایی و پویایی قرآن در گذر زمان نیز در همین نکته نهفته است که قدرتی فرا بشری آنرا رقم زده است.
تاثیر این مبنا در رد احتمال تناقضات درونی متن, عدم امکان تحدی, ضمانت از تحریف, جامعیت, اعجاز, جاودانگی, چند سطحی بودن معنا و .... آشکار می¬شود و خصوصیات قرآن را طبیعی آن می-شمرد. لکن اگر فرض بر این باشد که ماتنِ قرآن غیر خدا است, دارا بودن چنین ویژگیهایی برای آن الزامی نیست و مفسّر وجود گزاره خلافِ واقع و متناقض را در آن محتمل خواهد دانست. همچنین اساس ادعای اعجاز و جامعیت قرآن نیز به دلیل محدودیت توان ماتن غیر الاهی منتفی و در نتیجه اعتبار آموزه¬های قرآنی مخدوش خواهد شد. حال آنکه به اذعان تاریخ, قرآن از زمان نزول, مخالفان خود را به هماوردی با خویش فرا خوانده و مدعیان پوشالی خود را به زانو در آورده است.
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز بارها با عبارات متعدد و متنوعی به الاهی بودن قرآن تاکید شده است؛ عباراتی چون كلام الله , كتاب الله , كلام الرحمن , .... فراوان در احادیث به چشم می¬خورد. از مضاف¬الیه واقع شدن اسم جلاله الله و صفت الرحمن, انحصاراً مفهوم خداوند تبادر به ذهن می¬شود. شیخ مفید از متکلمان بزرگ امامیه, به روشنی اعتقاد امامیه در الاهی بودن تمام قرآن را چنین بیان کرده است: «آنچه میان دو جلد مصحف قرآن هست, همگی سخن خداوند بلند مرتبه می¬باشد که از ناحیه وی تنزیل یافته است و در آن چیزی از سخن بشر وجود ندارد ». در قرآن كریم نیز به نزول كتاب از سوی خداوندِ حكیم, خبیر, عزیر و علیم نسبت داده شده است:
) انَّ وَلِیی اللَّهُ الَّذی نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّى الصَّالِحینَ.( (اعراف/196): بىتردید، سرور من آن خدایى است كه قرآن را فرو فرستاده، و همو دوستدار شایستگان است.
) نَزَّلَ عَلَیكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ( (آل عمران/3): (خدواند)این كتاب را در حالى كه مؤید آنچه [از كتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل كرد.
) اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ كِتاباً مُتَشابِهاً .... ( (زمر/23): خدا زیباترین سخن را [به صورت] كتابى متشابه، نازل كرد ...
) الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكیمٍ خَبیرٍ.( (هود/1): الف، لام، را. كتابى است با آیاتى استوار و روشن از جانب حكیمى آگاه.
) تَنْزیلُ الْكِتابِ لا رَیبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ((سجده/2): نازل شدن این كتاب، كه در آن هیچ شكى نیست، از جانب پروردگار جهانیان است.
)تَنْزیلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَكیمِ((زمر/1؛ أحقاف/2؛ جاثیه/2): نازل شدن این كتاب از جانب خداى پیروزمند حكیم است.
)تَنْزیلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزیزِ الْعَلیمِ((غافر/2): نزول این كتاب از جانب خداى پیروزمند داناست
هدایت شده از طومار نقد
بدیهی است كه پذیرش مبنای الاهی بودن مولف قرآن, افزون بر آثار پیشگفته, اصول و معارف اعتقادی دیگری نیز به دنبال دارد كه هر مفسّری را ناگزیر به آنها معتقد و ملتزم می نماید. از جمله آنها پذیرش عدل و حكمت الاهی و دیگر اوصاف جمال و جلال الاهی است كه در نوع نگاه و شناخت مفسّر از ویژگیهای مولف قرآن تاثیر گذار بوده و به دنبال آن در فهم سخن وی نیز تاثیر خواهد گذاشت. لكن از آنجا كه چنین اصول و معارف اعتقادی, نسبت به تفسیر قرآن, فراگیری و عمومیت داشته و اختصاصی به تفسیر ندارند و در مباحث تخصصی خداشناسی مطرح هستند, ضرورتی برای طرح آنها در این گفتار وجود ندارد. در اینجا تنها به این نكته بسنده می¬كنیم كه پذیرش مبنای الاهی بودن مولف قرآن, تمامی باورها و معارف اعتقادی مرتبط با خداشناسی در جهان بینی اسلامی (البته با قرائت شیعی) را ضمیمه خود دارد و مفسّر امامی با چنین شناختی از اوصاف خداوند به تفسیر قرآن خواهد پرداخت. به سخن دیگر مفسّر با پذیرش الله به عنوان مولفِ قرآن, در تفسیر آیاتی كه از ظاهر آنها جبر, قبح عقاب بدون بیان, تكلیف بما لا یطاق, تبعیض یا خشونت و... استشمام می¬شود, احتیاط نموده و با استناد به حكیم بودن خداوند و عدل ایشان, به قطع مصلحت و حكمتی را در چنین مواردی مد نظر خداوند دانسته و در نتیجه ظاهر این دسته از آیات را تاویل خواهد نمود, چرا كه افعال حكیم به طور قطع از مصالح و مفاسدی تبعیت می¬كند. در نتیجه در داوری و ارزیابی برداشتهای تفسیری, مفاهیمی كه مخالف با مصالح نوع(قطعی) بشر باشد, مردود خواهند بود. ای نكته در روایات اهل بیت نیز مورد تاكید قرار گرفته است .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
كلامی ـ گفتاری بودن قرآن
روایات بیانگر الاهی بودن قرآن, افزون بر تبیین ماتنِ قرآن, بر كلامی ـ گفتاری بودن متن قرآن نیز اشاره دارند, البته این نکته در احادیثِ دیگری نیز گوشزد شده است. در مجموع این روایات کلام بودن، ویژگی ذاتی قرآن از صدور تا ابلاغ آن به مخاطبان معرفی شده است, به سخن دیگر صدور قرآن از خداوند فرآیندی گفتاری داشته و با همان ویژگی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزول یافته است. در حقیقت این روایات, احتمال طرح انگاره¬هایی چون تجربه دینی و گزاره¬ای در تحلیل سرشت وحی قرآنی را مردود اعلام کرده و بر گفتاری بودن فرآیند تنزیل آن تاکید دارند. متن گفتاری به سان گفتگوی دو طرفه و شبیه سخنرانی است و قیود متن نوشتاری را ندارد؛ در متنِ نوشتاری, مولف خود را موظف می¬بیند تا تمامی قرائن لازم برای فهم و تفسیر را در خود متن بگنجاند تا در کشف مراد جدی وی از سوی خواننده مشکلی پیش نیاید؛ لکن در متون شفاهی قرائن, ضمیمۀ متن نیستند بلکه متن صرفاً گزارشگر گفتگوهای رد و بدل شده میان گوینده و مخاطب بوده یا تنها شامل بیانات گوینده است و این وظیفه مخاطبان بعدی است که در فهم متن به قراین پیرامونی و اصلی آن توجه کنند. پس گفتاری بودن متن قرآن بدین معناست که خداوند در فرآیند انتقال متن به قرائن محیطی و ذهنی مخاطب خود توجه داشته و به آنها اعتماد نموده است. از این رو در فهم قرآن, فضای پیرامونی آنرا باید مد نظر داشت تا به مراد جدی خداوند دست یافت. به سخن دیگر نباید قرآن را بریده از محیط تاریخی و فضای پدیداری آن تفسیر کرد.
به سخن دیگر میان متن گفتاری و نوشتاری نوعی تقابل وجود دارد كه در فهم هر یك تاثیر زیادی دارد كه حاكی از تفاوتهای عمیق آن دو با یكدیگر است. این تفاوت به مفهوم معنا در این دو متن بر می¬گردد. گفتار موقعیت مند است یعنی اینكه معنای آن در زمان و مكانی به عنوان تعبیر آوری رخ می¬دهد, به سخن دیگر گفتار موقعیت ها و نقش های اشخاص را در تشكیل معنا توزیع می¬كند. از این بُعد گفتار به صورت یك دیالوگ است كه امكان دارد یك طرفه نیز باشد(گفتار فرد با خودش). همچنین گفتار دارای جهان خاص خود است؛ جهان گفتار همان موقعیتی است كه گفتار در آنجا رخ می¬دهد. همه گفتارها در یك جهان مادی اما در جهان¬های گفتاری متفاوتی رخ می¬دهند كه از همدیگر متمایز هستند و در نحوۀ فهم و ارزیابی آن تاثیر گذار می¬باشند. در این رابطه آیت الله معرفت ذیل عنوان«اسلوب القرآن» ضمن تاكید بر گفتاری بودن سبك قرآن, در بیان تفاوت این سبك با سبك نوشتاری می¬نویسند:
«سبك نوشتاری, مستلزم هماهنگی و انسجام در میان جمله ها و عبارت ها, و وحدت موضوع و سیاق در متن است به طوری كه متن, دارای موضوع معینی باشد و نویسنده توجه خود را از آن موضوع به موضوع دیگری منصرف نسازد و جز بر قراین متصل, بر قراین دیگر تكیه نزند. همچنین از دیگر ویژگیهای سبك نوشتاری آن است كه مخاطبان آن, فرد یا افراد خاصی نیستند بلكه برای همه آنهایی نوشته می¬شود كه می¬خواهند درباره موضوع بحث آگاهی پیدا بكنند, چه آنها كه در آن زمان حاضر هستند و چه آنهایی كه بعداً می¬آیند. از این رو گزاره¬های موجود در چنین سبكی, گزاره¬های است كه در اصطلاح منطق, گزاره¬های حقیقی گفته می¬شود. سبك گفتاری دارای ویژگیهای به عكس این ویژگیها است؛ به این معنا كه در آن, تنها وضعیت مخاطبانی در نظر گرفته می¬شود كه به طور شفاهی در حینِ خطاب حضور دارند. از این رو در سبك گفتاری, گوینده می¬تواند بر قرینه¬هایی اعتماد ورزد كه نزد مخاطبانش وجود دارد, از این رو لازم نیست در خود كلام آورده شود. همچنین در سبك گفتاری, التفات و انتقال از یك سخن به سخنی دیگر و تغییر لحن كلام له وفور یافت می شود. »
نمونه روشن برای نشان دادن, ویژگیهای گفتاری بودن قرآن, 10 آیه نخست سوره عبس می¬باشد:
)عَبَسَ وَ تَوَلىَّ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى وَ مَا یدْرِیكَ لَعَلَّهُ یزَّكىَّ أَوْ یذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى أَمَّا مَنِ اسْتَغْنىَ فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى وَ مَا عَلَیكَ أَلَّا یزَّكىَ وَ أَمَّا مَن جَاءَكَ یسْعَى وَ هُوَ یخَْشىَ فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى( : روى را ترش كرد و سر برگردانید. چون آن نابینا به نزدش آمد. و تو چه دانى، شاید كه او پاكیزه شود، یا پند گیرد و پند تو سودمندش افتد. اما آن كه او توانگر است، تو روى خود بدو مىكنى. و اگر هم پاك نگردد چیزى بر عهده تو نیست. و اما آن كه دواندوان به نزد تو مىآید، و مىترسد، تو از او به دیگرى مىپردازى.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
آیت الله معرفت در تبیین این آیات چنین می¬نویسد: «در این آیات دو موضوع مطرح شده است: یكی ملامت و دیگری عتاب؛ ملامت نسبت به كسی كه به هنگام ورود مرد فقیر و نابینا, چهره در هم كشید و روی گردانید و عتاب نسبت به كسی كه از توجه به یك مومن طالب غفلت كرد. اما اینكه چه كسی مورد ملامت قرار گرفت و چه كسی مورد عتاب, در ظاهر كلام هیچ دلالتی بر آن وجود ندارد و این امر را تنها شاهدان عینی این قضیه می-دانند. البته لحن آیه می¬تواند ما را راهنمایی كند كه در اینجا دو نفر قصد شده¬اند كه یكی ملوم است و دیگر معاتب؛ زیرا عبوس و تولّی امری اختیاری است كه حكایت از سوء نیت دارد و ساحت قدس پیامبر(صلی الله علیه و آله) از این امر ابا دارد. اما تلهی كه همان تغافل به خاطر توجه آن حضرت به حاضران در محضرش امر بعیدی نیست. »
ایشان در ادامه توضیح می¬دهند كه در آیات مذكور انتقال از ملامت به عتاب دیگر صورت گرفته و آنهم به صورت مبهم باقی گذاشته است كه از ویژگیهای فن خطاب است . البته بایستی توجه داشت كه وحی قرآنی بسان دیگر متون گفتاری دو طرفه نیست و در این ارتباط گفتاری نقش هایی میان خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) توزیع نشده است. از این رو ارتباط وحیانی منخصراً یك جهتی است و شخص مقابل نمی¬تواند به شخص اول وحی بفرستد یا ارتباط گفتاری با وی برقرار كند. تذكر یاد شده این نكته را برای ما روشن می¬سازد كه چرا قرآن در مورد وحی از ماده انزال و تنزیل استفاده كرده است. هر دو ماده نوعی حركت از بالا به پایین را نشان میدهند. یعنی موقعیت فرستنده وحی بالاتر از گیرنده است؛ در وحی قرآنی خداوند از لحاظ هستی شناختی در مرتبه بالاتری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) قرار دارد و نشان می¬دهد كه كلام از سطحی بالاتر به سطحی پایین تر سرازیر شده است .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
فهم پذیری قرآن
یکی از مبانی نظری تفسیر, اصل فهم پذیری یا امکان عام فهم قرآن است. بدیهی است که تفسیر هر متنی فرع بر امکان فهم آن است, لذا بحث از امکان فهم, تقدم رتبی بر دیگر مبانی نظری تفسیر دارد و اثبات آن به منزله سنگ زیرین و گام نخستین تفسیر است, به همین سان است تقدم فهم بر نقد؛ حال اگر فهم قرآن مسدود, محدود یا مشروط به قیودی شد و یا امکان آن به افرادی ویژه اختصاص یافت, به همین سان تفسیرش نیز چنین شرایط و محدودیتها را خواهد یافت, این نکته ریشه در پیوند عمیق فهم و تفسیر با یکدیگر دارد. در برخی از کتابهای لغت کلمۀ فهم به معنای عَرف, عَلم و عَقل آمده است , لکن در نگاه برخی از لغت پژوهان فهم حالتی است برآمده از تعقل در امری که برای فهمنده پدید می¬آید , لذا فهم مساوی و متردافی برای عقل, علم و معرفت نیست, بلکه غایت و نتیجه آنها است. در اصطلاح نیز فهم کاربردهای مختلفی دارد, گاهی مراد از آن شناخت مفاد و مضمون یک نظریه یا متن است و گاهی که از فهم یک پدیده سخن می¬گوییم، مقصود تبیین آن پدیده است.
رابطه فهم و تفسیر
تفکر اسلامی متن محور است, قرآن و حدیث دو منبع اصلی اسلام شناسی، از سنخ متن هستند و تبعاً هرگونه تحول در نظریات مربوط به فهم متن, تعامل با این منابع را دستخوش تغییر می¬کند. با اینکه از منظر پدیداری شناسی فهم و تفسیر دو پدیده متفاوت از هم هستند, در نگاشته¬های اسلامی مرزبندی روشنی از قلمروهای آن دو با یکدیگر چندان به چشم¬ نمی¬خورد و به طور خاص بحثی از آن در کتابهای فلسفی, اصول ¬فقه, تفسیر و علوم قرآن مطرح نشده است؛ توجیه خوش بینانه کاستی مذکور اینست که بگوییم اندیشوران مسلمان به بداهت مفهومی و معنایی اصطلاح فهم و تفسیر اکتفا کرده¬اند. در مرزبندی فهم و تفسیر چنین می¬توان گفت که فهم, درک ذهنیت گوینده در القای معانی است و تفسیر کوششی است هدفمند برای دستیبابی به آن؛ لذا فهم, غایت تفسیر است و مفسر به دنبال تحقق دادن آن است لکن هر تفسیری الزاماً مساوی با فهم نیست و ممکن است به هدف غایی منتج نشود. مفسّر مستقیماً و بی واسطه به دنیای ذهنی گوینده دسترسی ندارد, از این رو برای درک دنیای روانی افراد نیازمند مواجه شدن با امور معنا داری است که حاکی از ذهنیت آنان باشد. این امور معنادار می¬توانند متون ادبی و حقوقی و مذهبی, آثار هنری, رفتارهای اجتماعی, حوادث تاریخی, ... باشند. این قالبهای معنا دار, حکم داده¬هایی را دارند که پیش شرط ارتباط بین الاذهانی گوینده و مخاطب را فراهم می¬کنند و به منزله ظهور ذهنیت مجسّم افراد هستند. از این رو, فرآیند تفسیر دائماً سه ضلعی است؛ زیرا افزون بر مفسّر, قالب های معنا دار و ذهنیتی که در این قالبها و اظهارات معنا دار متجسد شده¬اند, دو عنصر دیگر این فرآیند را تشکیل می¬دهند .
در مطالعات هرمنوتیکی معاصر, مساله رابطه فهم و تفسیر و مرزبندی آن دو سهم جدی را به خود اختصاص داده است. پارهای از مباحث دانش هرمنوتیک، معطوف به تفکر فلسفی درباره مطلق فهم, صرف نظر از فهم در زمینه خاص است. در این مباحث، در باب ماهیت فهم و شرایط وجودی حصول آن و ویژگیهای اصلی آن، گفتگو شده و احکام عامی درباره مطلق فهم صادر میشود که دامنه آن معرفت دینی و فهم و تفسیر متون دینی را نیز در بر می¬گیرد و در نتیجه با مجموعه مباحث معرفت دینی پیوند ایجاد میکند. در تفسیرگرایى تاویلى (Hermeneutics) نوعی همسانی معنایی میان فهم و تفسیر, در فهم متون (اعم از متون ادبى، حقوقى، تاریخى و دینى) مشهود است, لکن فهمِ متن, امری فراتر از تسلط مفسّر بر قواعد و فنون مختلف ادبى و معناشناسی بوده و نیازمند بحثهاى جدى نظرى و فلسفى است. از اواخر قرن نوزدهم، تفسیرگرایى تاویلى به تدریج، از قالب ارائه اصول و قواعدى ادبى براى وصول به فهم صحیح متن درآمد و مباحثى عمیق و اساسى در باب ماهیت تفسیر، اهداف تفسیر، نقش مؤلف در معنا، نقش مفسّر و پیش داورىهاى او در فهم، معیار حجیت و اعتبار تفسیر و ... در آن راه یافت، این رویكردهاى نوین در امر تفسیر متن، سیماى مباحث تفسیرى را دچار تحولى اساسى كرد و در نتیجه، رویکرد سنّتى را ـ با دیرینه¬ای کهن در جهان اسلام و مسیحیت، که تلقى بسیط از تفسیر متون مذهبى داشت ـ به چالش کشاند .
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
ادله امکان فهم قرآن
مطابق پیش فرض مفسّران امامیه, فهم و تفسیر قرآن پس از احراز شرایط علمی و رعایت اصول و قواعد نظری و کاربردی تفسیر, برای افراد فرهیخته ممکن و جایز است, همچنین در دوره عدم حضور معصوم(u) نیز راه برای فهم قرآن مسدود نیست . نتایج تفسیری پس از مرحله داوری به منظور احراز رعایت مبانی نظری و کاربردی تفسیر, ارزش و حجیت شرعی خواهد یافت و مفاد آنها به عنوان آموزه قرآنی در یکی از عرصه¬های حیات فردی و اجتماعی قابل ارائه خواهد بود. دلایل عقلی و نقلی بر امکان عام فهم و تفسیر قرآن وجود دارد.
دلیل عقلی
بنیان دلیل عقلی در مساله امکان فهم قرآن استوار بر اصل هدفمندی نزول قرآن برای هدایت انسانها است که در آیاتی قرآن همانند )شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاس: بقره/185( و )هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یوقِنُون: جاثیه/20 (بدان اشاره شده است. بدیهی است که این هدایت بدون امکان فهم قرآن از سوی مخاطب, احاله به محال بوده و صدور چنین امری از حکیم قبیح است. بداهت این دلیل تا حدی است که برخی از محققان اصل بحث امکان فهم قرآن را مفروغ عنه دانسته و تنها بر ضرورت فهمِ صحیح آن تاکید کردند . کسانی که خود را بی نیاز از اقامه دلیل بر امکان فهم قرآن دانسته¬اند, در این گروه قرار می¬گیرند. دلیل عقلی مذکور تنها اصل فهم پذیری و امکان فهم قرآن از سوی عموم مخاطبان را اثبات می¬کند و ناظر به بیان شرایط فهمنده نیست لذا احراز این شرایط از باب وجوب مقدمه برای تحصیل ذی المقدمه, ضرروتی عقلی است و بدون اکتساب شرایط تامه فهم, امکان تعامل مخاطب با متن قرآن وجود نخواهد داشت. همچنین مفاد دلیل عقلی مذکور نافی تکثر مراتب فهم مخاطبان از قرآن نیست و می¬توان با لحاظ شرایط معرفتی و علمی مخاطبان, سطوح متعددی از فهم قرآن را لحاظ کرد که در عین تفاوت رتبی و سطحی, منافاتی نیز با یکدیگر نیز ندارند.
دلیل نقلی
آیات متعددی از قرآن به دلالت التزامی و مفهومی به فهم پذیری قرآن اشاره دارند. از جمله آنها می توان به آیات بیانگر مرجعیت استقلالی قرآن در فصل خصومت , دستور به تدبر و تعقل در قرآن , بیان¬گر اوصاف قرآن , تحدّی , تقسیم قرآن به محکم و متشابه , ضمانت مصونیت قرآن از تحریف و ... اشاره کرد. به همین سان احادیث بیانگر سنجه بودن قرآن در ارزیابی روایات , توصیف جایگاه و منزلت قرآن , جاودانگی قرآن , چگونگی بهره وری از قرآن با توجه سیاق عام آیات , رد متشابهات به محکمات , و ... بر این نکته دلالت دارند که روش قرآن در بیان مقاصدش شیوه¬ای ویژه و متفاوت از روش عقلا در افهام و تخاطب نیست, مراد خدا از آیات قابل فهم بوده، امکان دسترسی به آن بعد از فراهم کردن شرایط لازم برای همگان میسّر است . همچنین در برخی از وایات نشانه¬هایی صریح بر امکان فهم متن از سوی غیر معصوم و ضرورت امکان آن دیده می¬شود. در روایت نبوی«من أعطاه الله القرآن فرأى أن أحداً أعطی شیئاً أفضل مما أعطی فقد صغّر عظیماً وعظّم صغیراً » با توجه به فضای تاریخی عهد ایشان, مقصود از اعطای قرآن, توفیق توان فهم قرآن برای افراد یا دارندگان مقام قرّاء در عهد نبوی است که افزون بر حفظ و تلاوت, تفسیر و تبیین قرآن را نیز بر عهده داشتند. هر چند شاید مقصود از دارندگان این فهم, خود معصومان(امام علی(u) در عهد نبوی) باشند لکن لسان روایت حصر و اختصاص نیست و دیگران نیز در صورت داشتن شرایط علمی و معرفتی از این توان برخودار خواهند شد. توصیه و تاکید بر قرآن مداری در ارزیابی آراء , سنجش فتنه¬ها و تاکیدات نبوی بر دراست و تعلیم قرآن از دیگر روایاتی هستند که با صراحتی بیشتر بر اصل امکان فهم قرآن از سوی غیر معصوم دلالت دارند.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
3ـ پيشفرض نجومی دو حکم پيشين چنين است که حداکثر زمانی يک ماه سی روز است و معمولاً پس از به پایان رسیدن سی روز، ماه نو فرا میرسد و هلال آغازين آن در افق پديدار میشود، اما هرگاه پيش از تمام شدن سی روز (روز بيست و نهم) هلال ماه جديد ديده شود، بايد روز بعد آن, امساک يا افطار کرد. زیرا اولاً رؤيت, بر عدد تقدم رتبی داشته و کاشف به پایان رسیدن ماه پيشين است؛ ثانياً در برخی از موارد امکان رؤيت هلال ماه در پايان روز 29 آن ماه نيز وجود دارد. اين نکته در روايتی از امام صادق (عليه السلام) به درستی و دقت تمام، چنين آمده است:
إذا صُمْتَ لرؤيةِ الهلالِ وأفطَرْتَ لرؤيتِه فَقَدْ أكمَلْتَ صيامَ شهرِ رمضانَ؛ وإنْ لَمْ تَصُمْ إلا تسعةَ وعشرينَ يوماً فَإنَّ رسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) قال: الشهرُ هكذا وهكذا وهكذا، وأشارَ بِيده إلى عشرةٍ وعشرةٍ وتسعةٍ.
امام در اين روايت تأکيد دارند که امساک و افطار بر اساس رؤيت، در امتثال روزۀ ماه رمضان کافی است؛ هر چند که رؤيت هلال ماه شوال در روز 29 رمضان اتفاق افتاده باشد.
#استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨