ارزیابی میراث در کشاکش اسطوره گرایی و نقد مدرن
با تاکید بر رویکرد اصولیان امامیه
✍️علی راد
با صد افسوس و آه باید به این حقیقت اعتراف کنیم که در سده معاصر اسطوره گرایی در میان برخی از دانشوران مسلمان به بهانه سلفیه گرایی و مخالفت با تجدد و مدرنیته ریشه داونیده است و گاه بدان می بالند ولی از خطرات آن در اندیشه معاصر آگاهی ندارند. امروزه در دوران اندیشه مدرن, کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی - که تا دیروز بعد از خداوند قدسی ترین نگاشته ها نزد آدمیان به شماری می رفتند - آماج نقدهای بنیان افکنی قرار گرفته اند و در اصالت و اعتبار آنها تردید شده است و پُر واضح است که در نقد مدرن, کتابهای که برایند تلاش بشری هستند و سهمی از قداست وحیانی ندارند بی مهابا نقد و نقض پذیرند و هیچ حیاط خلوتی در نقد و بررسی برای آنها وجود ندارد. نمونه آشکار آن نقدهای آقای یوزف شاخت (1969م) از خاورشناسان معاصر در کتاب سرچشمه¬های فقه اسلامی و مقاله قانون است که پس از سالیان متمادی در نقد و بررسی اسناد و محتوای احادیث فقهی اولیه اهل سنّت به این نتیجه دست یافت که پدیده وضع در جوامع حدیثی - فقهی اولیه اهل سنّت امری بسیار فراگیر است و این احادیث بر خلاف ادعای اسناد آنها به دوره تاریخی بسیار متاخر از عصر رسالت و نبوت حضرت محمد (ص) تعلق دارند لذا در وثاقت و اصالت تاریخی این احادیث تردید جدی وجود دارد.
اما در اندیشه اصولیان امامیه, بالعکس است و افزون بر حجیت ذاتی داده های عقل محض آنچه نقد ناپذیر است علم محض و حقیقت ناب که از سرچشمه های پیراسته از هرگونه خطا , وهم و خیال آلوده به باطل از مقام نبوت وامامت به بشر ارائه شده است زیرا نزد خرد آدمی پیراستگی آنها از هر غل و غش اثبات شده است و از طریق علم نیز اعتبار طریق انتقال آن به ما تایید شده است لذا اندیشوران امامیه هیچ هراسی از نقد اندیشه های دیگر از جمله میراث مکتوب خود در ساحت متنوع علوم اسلامی ندارند و آشکارا در کتابهای خود به نقد و بررسی و اعتبار سنجی میراث خود اهتمام دارند و به جز قرآن و سنّت معتبر سایر منابع را نقد پذیر می دانند و نیوشای نقدهای متقن و استوار هستند؛ آری اندیشه امامیه از پدیداری تا کنون همزاد نقد پدید آمده, با نقد رشد یافته و با نقد به حیات خود تداوم بخشیده است و به هیچ روی به غیر از ساحت وحی, نبوت و امامت برای احدی به قداستی که مانع نقد و سنجش باشد, باورمند نیست. در اندیشه امامیه از اصول مهم در مطالعه و نقد میراث مسلمین عدم یکسان انگاری رتبه و میزان اعتبار گونه های متنوع این میراث است؛ این اصل در میان برخی از متفکران غیر امامی نیز شناخته شده استکه از جمله آنها می تواند به اندیشه یوسف قرضاوی در کتاب کیف نتعامل مع التراث و التمذهب و الاختلاف اشاره کرد. ✨@OstadRad✨
May 11
جریان نقد بخاری؛ پیامدها و واکنش ها
✍️علی راد
معتز عبد الرحمن ناظر به پیامدهای جریان نقد بخاری اسم کتاب خود را «بحران بخاری» گذاشت و نشان داد که یکی از چالش های عمیق و گسترده اندیشه اسلامی معاصر مسئله بخاری و کتاب وی است(معتز, عبدالرحمن, أزمة البخاری, العصریة للنشر و التوزیع, قاهره, 2015م, 231ص)؛ کتاب معتز عبدالرحمن در نزدیکترین انتشارات به الأزهر مصر منتشر شد «خلف جامع الأزهر» و در سال 2018 میلادی به چاپ دوم رسید. نویسنده این کتاب نگاهی متفاوت و واقع بینانه به جایگاه صحیح بخاری در میان اهل سنّت دارد و تقریباً تلاش دارد که خود را از افراط و تفریط در ارزشگذاری صحیح بخاری دور نگه دارد و در بخش هایی از این کتاب به طور خاص به نقد صحیح بخاری می پردازد. از عنوان کتاب و محتوای آن برمی آید که این اثر در پی جریانی انتشار یافت که تلاش داشت هر گونه نقد علیه صحیح بخاری در الأزهر را سرکوب نماید و باب نقد و گفتگو درباره بخاری و کتاب الجامع الصحیح وی در الازهر را مسدود نماید. ✨@OstadRad✨
May 11
جلسه نقد کتاب
«دین و مدلهای فرهنگی»
🎙 با حضور
دکتر علی راد
دکتر لیلا اردبیلی
دکتر فرهاد بیانی
⏰زمان: چهارشنبه 12 مهرماه ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر
لینک حضور مجازی : http://iscs.ac.ir/tv/live
🔗مکان:پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی
رسانه ملی و واجب فراموش شده
نقدی بر رویکرد رسانه در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص)
✍️علی راد
هر چند گرامیداشت میلاد رسول خدا (ص) به بهانه هفته وحدت امری مهم و قابل تحسین است اما برایند برنامه های رسانه ملی در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) برای قشر عموم مردم و افرادی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی مرتبط با اسلام شناسی ندارند, چندان قابل قبول نیست و با وضعیت مطلوب رسانه ملی اسلامی- شیعی فاصله جدی دارد. در این ایام بیشتر برنامه های رسانه ملی جنبه بر ابعاد احساسی, شورانگیزی و به طور خاص بر پخش موسیقی و سرودها و باز پخش فیلم های مرتبط با سیمای رسول خدا (ص) متمرکز بود و برنامه های معرفت افزا بویژه شناساندن ابعاد متنوع سیره نبوی در سبک زندگی مسلمان معاصر بسیار کمرنگ بود. گویی رسانه ملی در مناسبات مذهبی و دینی در کشاکش دوگانه احساس و معرفت گرفتار است و مغلوب شور و موسیقی می شود. به هر روی تعداد و نوع برنامه های معرفت زا درباره شخصیت رسول خدا بسیار اندک و محدود است و به نظر می رسد که رسانه ملی سیاست خاصی در این مهم ندارد و این واجب دینی و ملی را فراموش کرده است حال اینکه عیار اسلامیت رسانه ملی به میزان اهتمام ایشان به سنّت و سیره رسول خدا (ص) است. بررسی علل و زمینه های این مهم مجال دیگری می طلبد و هدف این یادداشت تذکاری است به اهتمام جدی رسانه ملی و نهادهای فرهنگی کشور در شناساندن سیره و سیمای راستین رسول خدا (ص) به مثابه یک واجب دینی و ضرورت فرهنگی است. متاسفانه به دلایل مختلف عمق و گستره شناخت جوانان از سیره نبوی تنزل یافته است و شناختی نازل و سطحی از ایشان وجود دارد لذا با یک فقر و بحران شناختی درباره رسول خدا مواجه ایم. مقصود از وجوب شناخت پیامبران، لزوم عقلی آگاهی از شخصیت پیامبران و لوازم آن چون تبار و نَسب، معجزات، گستره, مراتب نبوت و آموزه های نبوی است که نتایجی چون باورمندی قلبی و عملی به جایگاه و تعالیم آنان را به دنبال دارد. شناخت مقام نبوت دارای دو بُعد کلی و جزئی است که در انتزاع عقلی از همدیگر تفکیک پذیرند لزوم معرفت کلی در معرفت جزئی نیز وجود دارد زیرا بدون معرفت جزئی، معرفت کلی آنان سودمند نیست. مقصود از شناخت بُعد کلی نبوت، شناخت ماهیت، چرایی، مراتب، ادله و مسائل اساسی مقام نبوت است؛ این شناخت چون ناظر به عنوان کلی نبوت است در همه پیامبران مشترک و تعمیم پذیر است. عقلاً تحصیل آنان بر پایه ادله فلسفه بعثت پیامبران لازم و ضروری است. مقصود از شناخت جزئی، شناخت شخص دارنده مقام پیامبری در هر دوره از تاریخ است که در آیات وجود پیامبر در هر دوره تاریخی و در میان هر امت و قومی مورد تأکید قرار گرفته است . این شناخت موردی و جزئی است لذا به طور یکسان قابل تعمیم به همه پیامبران نیست لذا ضرروی است که مکلّفان هر دوره و هر امتی، پیامبر عصر خویش را از روی تحقیق شناخته باشند . اصل وجوب معرفت پیامبران، عقلی است و معرفت جزئی و شخصی پیامبران از طریق نشانه و نص قابل تحصیل است. آنچه در موضوع شناخت پیامبران اهمیت دارد پاسخ به این پرسشها است: ادله عقلی لزوم شناخت پیامبران چیست؟ جایگاه و پیامدهای شناخت پیامبران کدام است؟ پاسخ به این پرسشها را میتوان با اتکای به عقل بدون مراجعه به نصوص دینی ارائه داد لکن آنچه در آیات و روایات اسلامی نیز در موضوع وجوب شناخت پیامبران آمده است، همان استدلال عقلی است که در قالب نصوص دینی گزارش شدهاند زیرا اصل مسأله شناخت پیامبران همانند سایر اصول عقاید، ذاتاً مسالهای عقلی است و ضرورت دارد دین، موضع عقلی در اثبات آنها داشته باشد. ✨@OstadRad✨
هدایت شده از طومار نقد
جلسه نقد کتاب
«دین و مدلهای فرهنگی»
🎙 با حضور
دکتر علی راد
دکتر لیلا اردبیلی
دکتر فرهاد بیانی
⏰زمان: چهارشنبه 12 مهرماه ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر
لینک حضور مجازی : http://iscs.ac.ir/tv/live
🔗مکان:پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی
ژورنال موسوم به «افکارنا: ژورنال میان رشتهای اندونزی برای مطالعات اسلامی» برای دریافت مقالات فراخوان داده است. علاقمندان تا ۲۳ مهر برای ارسال مقاله فرصت دارند. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید. https://journal.umy.ac.id/index.php/afkaruna
گزیده ای از جلسه نقد کتاب : «دین و مدلهای فرهنگی» تالیف دکتر علیرضا قائمی نیا
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین علی راد؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛ ضرورت تفسیر فرهنگی از اسلام
ما امروزه در حوزه دینپژوهی دو رویکرد غالب را شاهد هستیم: رویکرد سنتی و مدرسهای که در حوزه و دانشگاه ما وجود دارد و رویکردهای مدرن و جدید که ممکن است در داخل گفتمان مدرسهای هم باشند. در رویکرد اول متنمحور و کتابمحور هستند تا مسئلهمحور، کتابمحورند تا دانش و روشمحور. در مقابل چالشهای جدید در حوزه مطالعاتی خودشان رویکرد انفعالی و تقریبا شبه انسداد را شاهد هستیم چه در حوزه و چه در دانشگاه. این رویکرد تکروشی است و با روش کاملا کلیشهای و کهنه به تحلیل مسائل میپردازد. برآیند این رویکرد در حوزه دینپژوهی و اسلامشناسی نهایتا این است دین چه گفته و قرآن چه گفته است نه اینکه قرآن چه میگوید و برای بشر امروز چه رهاوردی میتواند داشته باشد و نسبت اسلام و قرآن با گفتمانهای جدید علمی دنیای مدرن چیست.
در رویکرد دوم کاملا مسئلهمحور هستند تا کتابمحور و متنمحور. این مسئله است که رویکرد را به تکاپو وادار میکند و به نقد و نظر میپردازد. شاید اقتضای دنیای مدرن است از هر چیزی حتی دین انتظار پاسخگویی به نیازهای انسان دارد. رویکرد مدرن خودش را در انحصار یک روش محصور نمیکند و از تمامی روشهای ممکن برای حل مسئله کمک میگیرد و یک رویکرد میانرشتهای دارد. این نکته اول که خواستم جایگاه کتاب را در گفتمان دینپژوهی معاصر تقریر کنم.
دومین نکته ضرورت تفسیر فرهنگی از اسلام است. ما تاکنون انواع تفسیرها از اسلام را تجربه کردیم اما جای خوانش و قرائت فرهنگی از اسلام و نشان دادن ظرفیتها و ویژگیهای آن خالی است. در سده اخیر برخی نواندیشان تکاپوهایی در این زمینه داشتند ولی این یک ضرورت است که بر دینپژوهان بایسته است تفسیر فرهنگی خود از اسلام را بیان کنند و ظرفیتهای تفسیر فرهنگی اسلام را بیان کنند. اساسا یک نظریه فرهنگی جامع و مانع از اسلام در اختیار ما نیست تا با استناد به آن به نقد نظریههای فرهنگی رقیب بپردازیم چه برسد به اینکه از این نظریه به سطح مدلها حرکت کنیم. به همین سان ضرورت دیگری در تفسیر فرهنگی قرآن و تفسیر فرهنگی از سنت نبوی را شاهد هستیم. ما هنوز ملاکی که آیات فرهنگی قرآن را تمایز بدهد در اختیار نداریم.
عصریسازی اسلام و پاسخ به نیازهای جدید
ضرورت سوم ضرورت عصریسازی فرهنگ اسلام یا اسلام فرهنگی با مقتضیات دوران جدید است. این شکافی که الآن در ساحتهای مختلف شاهد هستیم ناشی از فقدان عصریسازی و بروزرسانی این فرهنگ است. گویی بخشی از جامعه اسلامی همچنان در هزارههای قبل زندگی میکند و با انسان مدرن سر ستیز دارد. لذا ما نتوانستیم حرکت موازی و متناسب با این جریان داشته باشیم. پس ما نیاز به تغییر رویکرد در مطالعات دینپژوهی داریم. ما نیاز ضروری به تفسیر فرهنگی اسلام و قرآن داریم و به مدلی که بتواند نظریه برخواسته از اسلام را به روز کند و متناسب با مقتضیات انسان مدرن باشد.
کتاب آقای قائمینیا در این فضا قرار میگیرد و میتواند به این سه ضرورت و نیاز پاسخ دهد. با خواندن این کتاب این حس به خواننده منتقل میشود نویسنده کتاب چنین دغدغهای دارد و دنبال تغییر در رویکرد و پاسخ به این نیاز و ضرورت است و انصافا هم ایشان در این مهم موفق بودند. ✨@OstadRad✨
🔻 مراسم تکریم و معارفه رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی در قم با حضور تولیت معزز آستان قدس رضوی برگزار شد.
🔸مراسم تکریم و معارفه رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی در قم امروز پنجشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲ با حضور تولیت معزز آستان قدس رضوی ؛ روسای مراکز علمی و پژوهشی حوزوی و دانشگاهی و شخصیت های علمی برگزار شد.جناب حجت الاسلام و المسلمین مروی تولیت معزز آستان قدس رضوی امروز در این مراسم ضمن تقدیر از زحمات و تلاشهای ارزشمند جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر راد، جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا را به عنوان رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی در قم معرفی کرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
◾️ کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم👇
🆔@scorazavi
🔸 تولیت معزز آستان قدس رضوی:
از جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر راد به خاطر زحمات چند ساله صمیمانه سپاسگزاری می کنم و متواضعانه از زحمات علمی و ارزشمند ایشان قدردانی می کنم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
◾️ کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم👇
🆔@scorazavi
May 11
مدرسه بخاری در مصر : از شرح تا ختم الجامع الصحیح ✍️علی راد با اوج گرفتن مطالعات انتقادی علیه شخصیت بخاری و کتاب وی در سده اخیر از سوی جریان های سه گانه امامیه, نوگرایان اهل سنّت و خاورشناسان , جریان دفاع از بخاری به طور رسمی به یک پروژه به ظاهر علمی در نهادهای دینی اهل سنّت مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که در چهل سال اخیر بیشترین کتاب و پژوهش در دفاع از بخاری منتشر شده است و بخش بزرگی از کتابخانه های تخصصی علوم حدیث جهان اسلام را کتابهای مرتبط با شخصیت, اندیشه ها و روش شناسی بخاری و شرح کتاب الجامع الصحیح وی به خود اختصاص داده است که در مقایسه با دیگر جوامع حدیثی اهل سنّت بسیار معنادار و قابل توجه است. در این میان سهم جامعة الأزهر مصر به عنوان یکی از مراکز مهم اسلامی شناسی در جهان اهل سنّت بسیار مهم و پر رنگ است. از جمله اقدامات الأزهر اهتمام جدی آن به شخصیت حدیثی بخاری است که در چند دهه اخیر شتاب ویژه ای به خود گرفته است؛ البته توجه به بخاری و میراث وی نزد مصریان دیرینه ای کهن دارد و برای خود جریانی را شکل داده است؛ این جریان از نگارش انواع کتابها در شرح و توضیح الجامع الصحیح , احیای شخصیت بخاری از طریق تک نگاری ها تا برگزاری جلسات قرائت و ختم الجامع الصحیح و حتی شروح آن از گذشته تا کنون به فعالیت های خود در قالب مدرسه بخاری استمرار بخشیده است(بنگرید: ابراهیم احمد, احمد, مدرسة الامام البخاری فی مصر: بحث فی الجهود المبذولة من المدرسة المصریة فی خدمة صحیح البخاری, دار الصالح, قاهره , 2018م , 351 ص). @OstadRad
May 11
اسطوره بخاری؛ از انفعال عقل تا انسداد نقد
✍علی راد
شماری از پاسخهای سلفیان به نقدهای شیعیان علیه الجامع الصحیح بخاری بر تصویر پردازی اغراق گونه از شخصیت بخاری استوار است که از گذشته تا اکنون در نوشته های سلفیان در دفاع از کتاب الجامع الصحیح به مثابه یکی از دلایل نقدناپذیری احادیث این کتاب تلقی شده است. در این نوشته¬ها, شخصیت بخاری چنان اسطوره وار ترسیم شده است که گویی در فرایند دانش اندوزی و تالیف کتابهای بخاری خداوند اراده و عنایت ویژه¬ای داشت لذا بخاری از چنان شخصیت ممتازی برخوردار شد که گوی سبقت را از همگان در گذشته و آینده ربود و همانند وی و کتابش دیگر توفیق تکرار حضور در این جهان را نخواهد یافت. به این رویکرد غلو آمیز و توأمان با اغراق در تصویرپردازی از شخصیت بخاری, اسطوره بخاری اطلاق می¬شود که در شماری از نگاشته های انتقادی علیه الجامع الصحیح بخاری از سوی نویسندگان نواندیش اهل سنّت بدان تصریح شده است(نک: أیلال, رشید, صحیح البخاری: نهایة اسطورة). رویکرد توام با اغراق و آمیخته به اسطوره به کتاب الجامع الصحیح و مولف آن دیرینه ای کهن دارد و از قرن هشتم نخستین بازتاب جدی آن را در آثار اهل سنّت شاهد هستیم. پنداره تقدیس و تعظیم کتاب الجامع الصحیح بخاری و مولف آن توانست ضعف های آشکار این کتاب را کتمان نماید, نقدهای علمی ناقدان را به احتیاط و اعراض از موازین نقد وادار نماید و انسداد در نقد این کتاب را رقم بزند. تقدیس و اسطوره سازی از بخاری همچنان در نهادهای علمی اهل سنّت در مصر, عربستان, ... ادامه دارد. در غالب کتابهای نشر یافته از سوی ناشران وابسته به این نهادها, امتداد این رویکرد و تفکر آشکار است. از جمله این آثار کتاب «طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها» تالیف آقای عادل عزّازی است.
🆔@OstadRad
May 11
به احترام فضیلت او
استاد شفیعی کدکنی و کتاب قلندریه در تاریخ
✍️علی راد
دیروز هجده مهرماه 1402 توفیق حاصل شد در کتابخانه تخصصی علوم حدیث قم لحظاتی هر چند کوتاه اما سرشار از معنا استاد نامدار ادبیات و شعر معاصر جناب دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی را زیارت کنم و عرض ادب و احترام داشته باشم. این لحظات کوتاه برای بنده بسیار مغتنم بود؛ چهره استاد ترجمان فرزانگی, تذکار فضیلت, نماد اخلاق, تجسم شکوه تحقیق, نستوهی در دانستن, ..... بود و البته تواضع و فروتنی در نگاه, سکوت و گفتار ایشان ساری و جاری بود و از بن¬جان نیوشای سخنان همه بود و همه را در خاطر داشت. بازدید استاد از کتابخانه علوم حدیث قم گویای رویکرد استاد به جایگاه بی بدیل ریشه ها و بنیان ها در اسلام شناسی بود و بر مکانت سنّت و منزلت حدیث در این روزگار آشفته علم و معرفت نیز دلالت داشت. پیش¬تر در یادداشتی در این کانال از کتاب قلندریه در تاریخ استاد شفیعی سخن گفته بودم و اینک امروز 19 مهر – سالروز میلاد استاد شفیعی کدکنی در سال 1318 ش- از منظری دیگر بدان می-پردازم.
یک. سخت کوشی و نستوهی در تحقیق
کتاب قلندریه در تاریخ جامع ترین پژوهش روشمند و تحلیلی در موضوع خود است و تا کنون نیز همانند آن به زبان های عربی و انگلیسی منتشر نشده است. این کتاب را استاد به توصیه زنده یاد دکتر بدیع الزمان فروزانفر تالیف کرده است و به مدت چهل و یک سال در جستجوی مصادر اصلی و اولیه درباره قلندریه بوده و سرانجام این اثر را تالیف کردند که در نوع خود کم نظیر است.
دو. نمونه موفق در کاربست الگوی از پارادایم تا ایدئولوژی
در جستارهای خود بارها از کتاب قلندریه در تاریخ به عنوان مثال موفق در نشان دادن تحولات یک جریان فکری در روند تاریخی آن یادکرده ام. این کتاب تلفیق تصوف با قدرت را به خوبی در الگوی «پارادایم قلندریه - ایدئولوژی قدرت» به تصویر کشیده است. تصور غالب این است که قلندریه فقط جریان عرفانی است لکن این کتاب اثبات می¬کند که جریانی اجتماعی- سیاسی بود که به دنبال سهم خواهی از قدرت سیاسی بود هر چند در طول تاریخ دگردیسی ها نیز داشته است .
🔗🔴جمله « به احترام فضیلت او» اقتباس از جمله استاد بدیعالزمان فروزانفر زیر برگه پیشنهاد استخدام دکتر شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران است که چنین نوشته بودند: «احترامی است به فضیلت».
🆔@OstadRad
هدایت شده از دانشگاه قرآن و حدیث
📣جذب اولین دانشجویان دکتری در رشته جدید «تفسیر امامیه»
💢دانشگاه قرآن و حدیث برای اولین بار از طریق آزمون اختصاصی طلاب برای نیمسال دوم تحصیلی (ترم بهمن1402) در مقطع دکتری رشته جدید «تفسیر امامیه» در قم دانشجو می پذیرد.
🔹بازه ثبت نام: 10 آذرماه لغایت 10 دی ماه 1402
🔗دانلود دفترچه راهنمای پذیرش
🔻روابط عمومی دانشگاه
🆔@qhuacir
مغالطه زمان پریشی تاریخی در انگاره بخاری؛ اسطوره حفظ
✍️علی راد
دکتر عزّازی در کتاب طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها محمد بن اسماعیل بخاری را دارای حافظه اعجاز گون و قدرتی بی بدیل در حفظ حدیث معرفی می کند که در نهایت شگفتی در کمترین زمان ممکن بیشترین حدیث را با دقت تمام حفظ نمود؛ توانایی بخاری در بازخوانی احادیث چنان دقیق بود که اساتید بخاری از حضور او در درس ایشان دچار اضطراب بودند زیرا از این هراسناک بودند که نقل حدیثی اشتباه کنند و بخاری به ایشان تذکر داده و خطای آنان را تصحیح نماید(ابن حجر, مقدمة فتح الباري, ص 484). محدثان بغداد برای آزمون بخاری اسناد و متن احادیث متعددی از راویان مختلف در هم آمیختند و بخاری به ترتیب و با دقت شکل صحیح هر کدام از آنها را بیان کرد .
💬مغالطه زمان پریشی تاریخی به دستبرد در روایت تاریخی از هر گونه پدیده اطلاق می شود. این مغالطه از طریق تحریف تاریخ به مغالطه گر در دستیابی به اهدافش کمک می¬کند. مغالطه زمان پریشی تاریخی رخداد پدیده را به زمان غیر واقعی خود تاریخ گذاری می¬کند یا پدیده تاریخی کهن را بر اساس معیارهای امروزین تحلیل و داوری می کند و چنین تصور می شود که تاریخ پدیده از قدمت برخوردار است در حالی که در واقعیت امر پدیده مذکور در گذشته مد نظر مغالطه گر وجود تاریخی ندارد ولی گویی مغالطه دوست دارد آینده را در گذشته تصور کند. برای اکتشاف این مغالطه ظریف و دقیق, رهیافت تاریخی به پدیده از زمان پدیداری تا روزگار معاصر ضروری است. در ادامه روشن خواهد که دستاورد پیشینه شناسی پدیداری, تطور, توسعه و تثبیت کاربرد لقب حافظ برای محدثان قرن اول تا چهارم هجری با چالش زمان پریشی مواجه است زیرا نخستین کاربردهای بسیار نادر آن به نیمه دوم قرن هجری می رسد و تا این تاریخ لقب حافظ به معنای مد نظر دکتر عزّازی در قاموس ادبیات حدیثی مسلمین شناخته شده نیست لذا اطلاق لقب حافظ به بخاری با فرایند تاریخی مصطلح حافظ از پدیداری تا تثبیت آن ناسازگار و به مغالطه زمان پریشی تاریخی دچار است و این لقب بسیار دیر هنگام برای بخاری از سوی آیندگان و در گفتمان ویژه اهل حدیث به منظور بازسازی تاریخی گذشته این جریان بر اساس معیارهای امروزین آن به کار رفته است.
🆔@OstadRad