فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے🌱
•|خواهـمرضاۍتو
جانـــمفداۍتـو...♥️
#سہشنبههایامامزمانے
#الݪمعجلݪولیڪاݪفـرج...✨
⌈.💐 @Patoghemahdaviyoon○•.⌋
#صرفاجهتاطلاع🌱
دعایبرایظهورکهکارِهمهاست ...
عمل
براینزدیكشدنِظهورهستکه،مررردمیخواد !!!
#نیمه_شعبان
『 @Patoghemahdaviyoon 』
#تباهیات🚶🏻♂
حیا
ازموقعیکمرنگشدکهفکرکردیم
خلوتبانامحرمفقط
درجاییگناهمحسوبمیشهکهسقفداشتهباشه:)!
『 @Patoghemahdaviyoon 』
#پشتتریبون🎙
داداشا
بهخواهراتونابرازعشقومحبتکنید !
تاتشنهی
احساساتجنسمخالفشوننشن ...
گاهیواسشونبیمناسبتکادوبخرینوبغلشون
کنید
خواهرتوننکه،مشکلینداره !
بزارفکرنکنن
تونامحرمچیهستتازمانشبرسه ...
#میگیرینکه؟
『 @Patoghemahdaviyoon』
#بدونتعارف🖐🏻‼️
همهمذهبیا(البتهابروۍواقعیانره)
یهزمانیخواهروبرادربودن !!!
الانشدندلبرودلدار.../:
دیگهداریمکجامیریممشتیآخه؟!
بیایناسممذهبیبودنرو
خرابنکنیم🚶🏻♂
『 @Patoghemahdaviyoon 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوریویژه🎞'
حرمآقاعــلیبنموسـےالرضا😍💔!
•°••°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@Patoghemahdaviyoon
╚❁•°•♡•°•❁╝
گاهـےنصفغصہهامونبخاطراینہڪهباور
نداریماگہخدابخوادیہچیزیبشہعالممنخوان
میشہ،واگہخدانخوادمحالہبشہ..🚶🏿♂!
+غصہچیومیخوریم..؟!
•
.
پسرفاطمہشرمندهاگرمےبینـے
کوچہآمادهشدهتابرسـےدلھانہ..🚶🏿♂💔!
#العجلیامولا..:)
.
•
| پـٰاتـوقمهدویـون |
Γ🔗♥📿!
♥🍃
🍃
•
•
●|💚روایتـےازطُ💚|●
•
•
در عملیات فتح المبین، ابراهیم و گردان همراه با او، قصد داشتند از رو به رو به مقر توپخانه عراق حمله کنند. اما آن شب در بیابان گم شدند!شاید ابراهیم خیلی از این ماجرا ناراحت شد. او مسئول اطلاعات بود و دوست داشت راه را سریع پیدا کند و از همان مسیر به دشمن هجوم برد، اما خدا تقدیر دیگری داشت! آنها در بیابان گم شدند و پس از توسل،. راه را پیدا کردند و از پشت، به مقر دشمن حمله کردند و با کمترین تلفات، توپخانه دشمن را گرفتند. آنجا فهمیدند که اگر از مسیر اصلی آمده بودند، با سنگر ها و صد ها نیروی آماده دشمن رو به رو می شدند و تلفات سنگین میدادند و معلوم نبود چه سر نوشتی خواهند داشت. اما این آیه، امید بخش مسیر زندگی است. اهل قرآن هیچکدام از ناملایمات زندگی برایشان سخت نیست. زیرا می دانند که شاید خیرشان در همان مشکلات است. خداوند می فرماید :كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ:جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد. در حالی که برایتان نا خوشایند است. چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمیدانید. (بقره/216)
#خدایخوبابراهیم📚
#شھیدابراهیمهادۍ💛
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@Patoghemahdaviyoon
╚❁•°•♡•°•❁╝
#نالایقترین...(:
جالبہوقٺےپیشکسےهسٺیم
کہدوسٺمونداره
دائمحواسمونهسٺکارێنکنیم
کہناراحٺبشہ
وبرعکسکارێکنیمکہ
دوسٺداشٺہباشہتابیشٺرعاشقمونبشہ...♥️
پسچرا
مایےکہمےخوایمخداعاشقمونبشہ
بااینکہمےدونیممےبینہ!'
بازمگناهمےکنیم..؟
#حواسمونهست...؟🌿•
@Patoghemahdaviyoon🍃
#تلنگر
#استاد_پناهیان:
تجربهبهمیاددادهکہ...
برایاینڪهطلبشهادتڪنی
نبایدبهگذشتهخودتنگاهکنۍ...!
ࢪاحتباش!
نگرانهیچینباش!
فقطمواظباینباشکھ
شیطونبهتنگهتولیاقتشهادتندارے...!
@Patoghemahdaviyoon🍃
خیلے چیزها.
روے دستم مانده:/
مثلا همین جانِ ناقابل:((
خوش به حال شما که پر کشیدید
با شهادت ..😔💔
#اللهمالرزقـناشهـادتفےسبیلڪ
#پاتوق_مهدویون :)
@Patoghemahdaviyoon🍃
#شهیدامیرحاجامینی
فقط یک بار کافی است از ته دل خدا رو صدا کنید،
دیگر مالِ خودتان نیستید مال او میشوید!🌱
#تلنگر
گاهےیڪنگاهحرام👀
شهادترابرایکسےکه
لیاقتدارد،سالهاعقبمےاندازد
چهبرسدبهکسےکههنوز
لیاقتشـهـادترانشاننـدادهاست.🚶♂
شهیدخرازی🦋🌱
@Patoghemahdaviyoon🍃
⚡️ به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام!
گفت: بدون غذا؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم:
گفت: بدون نماز؟!
و این گونه خدای هرکس را شناختم...
#شهید_چمران
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷 @Patoghemahdaviyoon 🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بده که نوکرت
بمیره و شهید نشه...🕊🌿
@Patoghemahdaviyoon
#story
【السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ】
سلام بر تو اى كشتى نجات.. 🌊
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄
#ڪپےباذڪرصلواتآزاد
@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت26
ڪمی مِن مِن گفتم« و طرف دوم فردا میخواد بیاد خواستگاریم!»
لقمہ بابا پرید تو گلوش و شروع ڪرد به سرفہ ڪردن!
سریع یہ لیوان شیر دادم دستش و گفتم «چیشد بابایی؟!»
صداش بلند شد و گفت«چی میگے تو آزاده؟!»
_«مگہ چے گفتم؛»
+«تو خودتم خوب میدونے خواستگارات از الآن دارن تو ڪارخونه من ڪار میڪنن که شیش سال دیگہ بہشون اجازه بدم بیان خواستگاری تک دخترم!
بعد یہ بی غیرتے اومده وسط خیابون بہ تو گفتہ قرار خواستگارے بزار تو اَم ندیده و نشنیده جَستے و گرفتے و گفتے بلند بشہ بیاد خواستگاریت؟!
آزاده دارے راجع بہ ازدواجت صحبت میڪنے!!
بحث ے عمر زندگے!!
اصلا حواست هست؟!
قبلا گفتم..،لازم باشہ دوباره اَم میگم؛
تا ۲۴ سالگیت هیچ خواستگارے حق نداره پاشو تو این خونہ بزاره فہمیدے؟!"
ے قطره اشڪ از چشمام چڪید...
اونم ڪمے اشڪ تو چشماش حلقہ زد..
لحنش آروم تر شد و گفت:
تو دخترمے..،
میوهٔ دلمے..،
چراغ خونَمی..،
نمیتونم دو دستے بذارمت تو زندگے ڪسے ڪہ هیچی ازش نمیدونم!»
گریہ ام شدیدتر شده بود...
تو همون حالت گفتم«بابایی بہ خدا من میشنامش!»
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت27
اَبروشو انداخت بالا و گفت«از ڪجا؟!»
بہ تتہ پتہ افتادم...
گفتم«حالا از هر جا!»
بابا رفت توے اتاقش حاضر بشہ،
از پشت در داد زدم «بابا،نظرتون چیشد؟»
اومد بیرون و در حالے ڪہ داشت میرفت سمت در ورودے باز گفتم«بابا بخدا باباش رئیس ڪارخونہ است..!
خانوادهء سرشناسے ان..،
پسره خودش آدمہ..،
خوش بر و روئہ..،
بابا تو رو خدا بذار امشب بیان خواستگاریم!»
پاش رو ڪوبید روے زمین و با تحڪّم گفت«نہ!»
دویدم پشت سرش با گریہ گفتم« بابایی! ...
من عاشقشم..؛»
یڪدفعہ برگشت سمتم،دستشو گذاشت روےدهنم،با چشماے پرِ اشڪ با ناباورے بہش زل زده بودم..!
انگشت اشاره اون دستشو گذاشت رو دماغشو فقط گفت«هیییییسسسس!دیگه نمیخوام ازت چیزی در این باره بشنوم.»
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
May 11
✨ #عکسنوشته_تنهامسیری
| گَر بر سرِ نفسِ خود امیرے مردے |
🌱یه جوون انقلابی از مبارزه با نفسش جون میگیره و خودش رو آماده ی ظهور مولاش میکنه . . .
#مبارزه_با_نفس
#خطرناکترین_دشمن