eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! .. گوش شنوای حرفاتون🌚 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
😍 ماه انقدر ماه نیست... ʝơıŋ➘ |❥ @Patoghemahdaviyoon
🌙 پیش‌مامذهب‌هࢪڪس‌بہ‌خودش‌مࢪبوط‌است!👐 [ ماڪہ‌هستیم‌مسلمان‌اباعبدالله❤️ ] ʝơıŋ➘ |❥ @Patoghemahdaviyoon
ツ ݕہ آسمۅݩ ݕاݪا سࢪٺ ݩگاھ ڪݩ...؛ ݕݕیݩ ݘقدࢪ مہࢪݕۅݩہ...! ʝơıŋ➘ |❥ @Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ⃟ ⃟❁اگھ‌میخوایید دختࢪ‌حاج‌قاسم‌باشیدباید...👊🏻 °°°•🌸•°°°•🦋•°°°@Patoghemahdaviyoon °°°•🦋•°°°‌•🌸•°°°
❌ قشنگه🙃بخونید❤️🍃 یه موتور گازے داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ 🎌برگےازخاطرات‌شهیدمجیدزین الدین🌟
😌 - مدیون کسـۍباش👌🏽 کہ مدیون حـسین است دلخـونِ کـسۍباش کہ دلخـون حسین است😞 - عشـقۍ اگر از جنس زمینۍ به سـرت زد🌍 مجنونِ کـسۍباش که مجنون حسـین است ...♥🕊 ●「 @Patoghemahdaviyoon」•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو با تکنیک دیپ فیک ساخته شده است... ❤️ ‌ ‌ویدئوی این لبخند رو به سایر دوستانتون هم هدیه کنید😌 🆔@Patoghemahdaviyoon
🌸شهید نورالله ‌اخترے🌸 گفتـــم: ببیــــنم‌توےدنــیاچه‌آرزویےداری؟» قدرےفڪرڪردوگفت: «هیچی» گفتم: یعنےچۍ؟مثلاًدلت‌نمیخوادیه‌ڪاره‌اےبشۍ،ادامه‌ تحصیل‌بدےیاازاین‌حرفهادیگہ؟! گفت: «یه‌آرزودارم.ازخداخواستم‌تاسنم‌ڪمه وگناهم ازاین‌بیـشترنشده،شهیدبشم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 ❤️ 🍀 در ڪمال ناباورے افشین بود! دڪمہ رو زدمو دویدم بالا،دل و دماغ آماده شدن نداشتم.. یخ چیزے همینجورے سر هم بندے پوشیدم و اومدم پایین. قبل از اونڪہ برسم بہ پیچ پلہ هے میگفت"ڪسے اینجا نیست؟! صاحب خونہ؟!پس ڪجایی شما؟!" سرعتمو بیشتر ڪردمو گفتم"چتہ؟خونہ رو گذاشتے رو سَرِت؟!" _بہ بہ!عروس خانم من! پلہ هاے آخر بودم،همونجا نشستمو سرمو گذاشتم بین دو دستم،با صدایی آروم گفتم"همہ چے تموم شد افشین!" اومد طرفمو بہت زده گفت"یعنے چے همہ چے تموم شد؟!" با صداے بلند گفتم"بابام نمیذاره..،بابام نمیخواد..،ما نمیتونیم با هم باشیم..فهمیدے؟!" اومد نشست رو پلہ و گفت"آزاده!اینڪہ باباے تو نذاره ما بیایم خواستگارے یا خانواده من نیان..، هیــچ ڪدوم! ببین هیچ ڪدوم..، پایان قصہ ی رسیدن من و تو بِهَم نیست! آخر این قصہ فقط و فقط رسیدنہ...! بہ هر قیمتی..!" 🍁به قلم بانو ح.جیم♡ 💠@Patoghemahdaviyoon 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 ❤️ 🍀 دلم روشن شد گفتم «واقعا اینجوریہ؟!» _"شڪ نداشتہ باش!" دسته گل رو داد دستمو گفت«بفرمایید» _«واقعا ممنون!خیلے قشنگہ،راضے بہ زحمتت نبودم!» +«قابلتو نداره!» گل رو گذاشتم روے میز و رفتم گلدون رو آب ڪنم ڪہ بزارم توش یڪدفعہ گفت«راستی آزاده،بابات ڪِے میاد؟!» گفتم«معمولا ساعت پنج و اینا،چطور؟!تو ڪہ نمیخواے تا اون موقع اینجا بمونے!» دیدم قیافش عوض شد! _چی میگے تو بابا!الان ساعت پنجہ ڪہ! +واقعا!یعنے من انقد خوابیده بودم؟! _مگہ از ڪے خوابیدے؟! با خنده گفتم«از ساعت هفت و نیم صبح ڪہ بابام رفته بود ڪارخونہ!» دوتاییمون زدیم زیر خنده و حالا نخند ڪے بخند..! ناگہان در خونه باز شد! بابا از در اومد تو هردمون سر جامون خشڪ شدیم! ڪلیدشو انداخت روے میز و گفت«بہ بہ! کبوتراے عاشق! مے بینم ڪہ خلوت ڪردید!» افشین دست گرفت به نرده هاے پله تا تعادلش حفظ بشہ و رنگ پریده گفت«سَ سلام!» منم بریده بریده سلام ڪردم! 🍁به قلم بانو .ح .جیم♡ 💠@Patoghemahdaviyoon 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 ❤️ 🍀 صورت بابام تا پیشونے سرخ شد و گفت«اے دختره ے قدر نشناس! از چشمم افتادے..! برو وسایلتو جمع ڪن دیگہ ام اینجا برنگرد... در ضمن یادت باشہ؛من هیچ وقت اجازه این ازدواج ڪذایی رو نمیدم!» رفتم تو اتاقمو سعی ڪردم تو کمترین مدت بهترین لباسامو جمع و جور ڪنم..، ولے همش ذهنم درگیر بود و نمیذاشت بفهمم دقیقا باید چڪار ڪنم... یعنے چی از چشمش افتادم..؟! یعنے دیگه نمیخواد ببینتم؟ مگہ من چی گفتم؟! چرا انقدر با من مخالفت میڪرد..؟! من فقط از خواستہ ام دفاع ڪرده بودم... اشڪ دور چشمم حلقہ زده بود و همہ چیز رو تا حدودے تار میدیم. اما آخر ڪار قاب عکس مامان رو گذاشتم روے همه وسایل چمدون..،زیپش رو بستم و دستشو کشیدم و رفتم پایین...» با همون بغضے ڪہ تہ گلوم سنگینے میڪرد گفتم«خداحافظ باباجان! تا همیشہ...» بابا نگاهم ڪرد..،زل زد تو چشمام..؛هیچی نگفت... 🍁به قلم بانو ح.جیم♡ 💠@Patoghemahdaviyoon 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 ❤️ 🍀 بابا رو ڪرد به افشین و گفت«تو اینجا چیڪار مےڪنے؟!ها؟!» _«او.. اومده بودم با شما صحبت ڪنم!» +«دیدے ڪہ من خونہ نیستم،پس چرا اینجا موندے؟!» سریع گفتم«وقتے اومد من بہش گفتم شما تا ساعت ۵ میاید،۱۰ دقیقہ ام نشده ڪہ اینجاست!» بابا گفت«ده دقیقہ ام نشده ڪہ اینجاست اون وقت صداے خندتون تا هفت پشت بلنده؟! آزاده تو میخواستے با این جوون بی غیرت ازدواج ڪنی ڪہ وقت بی وقت میاد درِ خونه دختر تنہا رو میزنه مثل.. مثل..» استغفراللہ زیر زبونے اے گفت و فقط با غضب نگاهمون ڪرد ڪوبید روے میز و گفت"مثل چی میاد تو خونہ من اونم وقتے تو توے خونہ تنہایی!!؟" یہ نگاه ڪردم بہ بابا... یہ نگاه بہ افشین..، یڪدفعہ افشین برگشت گفت«بی غیرت منم یا شما ڪہ صبح اشڪ دخترتو در آوردے؟!!» بابا داد زد«از خونہ من برو بیرون،دیگہ ام پاتو اینجا نذار...فهمیدے؟!» _«من بدون آزاده هیچ جا نمیرم...» +«آزاده هیچ جا نمیاد» نفسمو دادم تو و داد زدم«نہ اتفاقا بابا جان! هر جا... تاڪید میکنم؛ هر جا ڪہ اون بره منم همراهش میرم!» 🍁به قلم بانو . ح.جیم♡ 💠@Patoghemahdaviyoon 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی شهید یعنی چی؟ یاعلی مدد♥️ ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @Patoghemahdaviyoon ╚═ ⚘════⚘ ═╝