📩
پایه . . . . . . . . . . . . 1
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #علم_رجال
بخش چهارم:
لینک بخش قبلی: https://t.me/PayehayePooshaly/24
همانطور که سابقا اشاره نمودیم ائمه (صلوات الله علیهم) در روایات بسیاری بر اخذ وگرفتن احادیث از افراد ثقه ومورد اطمینان تاکید ویژهای نمودهاند.
👈 بر اساس روایات فوق میتوان پی به اهمیت شناخت احوالات راویان برد زیرا برای اخذ روایت، باید از ثقه بودن افراد مطلع باشیم.
📌 لازم به ذکر است که وثوق مخبِری ــــ یعنی اطمینان از وثاقت افراد موجود در سند احادیث ــــ یکی از راههای تشخیص حجیت اخبار میباشد، نه اینکه راه فقط در وثوق مخبِری منحصر باشد.
البته گاهی ــــ مثلا در بحث تعارض اخبار ــــ وثوق مخبِری هم چندان دردی دوا نمیکند ونمیتوان به این روش، حدیث صحیح از ناصحیح را تشخیص داد ولی در شرایط عادی، وثوق مخبِری یکی از راههایی است که اهل بیت (صلوات الله علیهم) شیعیان را بدان توصیه نمودهاند که سابقا به سه نمونه آن اشاره نمودیم وبه جهت یادآوری به قسمتی از آن احادیث اشاره مینماییم:
🔅 امام هادی (صلوات الله علیه) فرمودند:
(الْعَمْرِيُّ ثِقَتِي فَمَا أَدَّى إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّي) [کافی ج 1ص329]
🔅 در حدیثی دیگر راوی از امام سوال میکند که:
(أَ فَيُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ثِقَةٌ آخُذُ عَنْهُ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي فَقَالَ نَعَم) [وسائل الشیعه ج 27ص147]
🔅 در توقیعی حضرت فرمودند:
(فَإِنَّهُ لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا الخ) [وسائل الشیعه ج 1ص38]
همانطور که عرض شد وثوق مخبِری یکی از راههای تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح میباشد لذا اگر حدیثی وثوق مخبِری نداشته باشد به معنای عدم حجیت آن نیست بلکه باید از طرق دیگری نسبت به تشخیص صحت وسقم آن اقدام نمود.
سوال اینجاست که اگر تمام راهها را در تشخیص صحت وسقم حدیثی پیمودیم وبه جوابی نرسیدیم، آیا میتوان بر اساس آن حدیث به مطلبی عمل نمود ویا اعتقاد پیدا کرد؟
👈مسلما جواب منفی است.
متاسفانه احمد الحسن ومریدان وانصارش برای رسیدن به اهداف خود، با ادلهای بسیار نامربوط قصد نفی علم رجال را دارند که لازمهی این نفی وانکار، بی اعتنایی به اخبار ثقات و قانون وثوق مخبِری است.
✅ ناگفته نماند که ادعا میکنند صحت احادیث مورد استدلالشان را از طرق دیگر ثابت میکنند اما متاسفانه در بسیاری از موارد این ادعایشان به حقیقت نمیپیوندد وبه هر حدیثی برای اثبات مذهب خود استناد میکنند.
پس از این مقدمه اینک به بررسی ادله روایی احمدالحسن ومریدانش در نفی علم رجال میپردازیم.
در یکی از سایتهای مربوط به انصار ــــ یمانی ــــ پس از بیان تهمتهایی نسبت به علماء، به تعدادی حدیث در نفی علم رجال استناد گردیده است که در زیر آنها را ذکر کرده ومورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ عنْ سُفْيَانَ بْنِ السِّمْطِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ رَجُلًا يَأْتِينَا مِنْ قِبَلِكُمْ يُعْرَفُ بِالْكَذِبِ فَيُحَدِّثُ بِالْحَدِيثِ فَنَسْتَبْشِعُهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَكَ إِنِّي قُلْتُ لِلَّيْلِ إِنَّهُ نَهَارٌ أَوْ لِلنَّهَارِ إِنَّهُ لَيْلٌ قَالَ لَا قَالَ فَإِنْ قَالَ لَكَ هَذَا إِنِّي قُلْتُهُ فَلَا تُكَذِّبْ بِهِ فَإِنَّكَ إِنَّمَا تُكَذِّبُنِي [بحارالانوار ج 2ص211]
🌸ترجمه:
به امام صادق (صلوات الله علیه) گفتم : فدایتان شوم ، شخصی از نزد شما می آید که به کذب و دروغ گویی معروف است و از شما حدیث روایت می کند و ما نسبت به او اکراه داریم . پس حضرت فرمودند : آیا میگوید که من گفتهام شب روز است و یا روز شب است؟ گفتم : خیر . فرمودند : حتی اگر گفت که من آن را گفتهام ، آن را تکذیب نکن که اگر تکذیب کنی بدرستی که مرا تکذیب کردهای.
ـ📄👇
.
ـ📄👆
2⃣ قالَ النَّبِيُّ ص مَنْ رَدَّ حَدِيثاً بَلَغَهُ عَنِّي فَأَنَا مُخَاصِمُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِذَا بَلَغَكُمْ عَنِّي حَدِيثٌ لَمْ تَعْرِفُوا فَقُولُوا اللَّهُ أَعْلَم [بحارالانوار ج 2ص212]
🌸ترجمه:
پیامبر (صلوات الله علیه وآله) فرمودند: هر کسی حدیثی از من را که به او برسد انکار کند پس من دشمن او در روز قیامت خواهم بود، پس اگر حدیثی از من بدست شما رسید که آن را نمی شناختید، پس بگوئید : الله اعلم.
3⃣ فإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ يَا جَابِرُ شَيْءٌ مِنْ أَمْرِنَا فَلَانَ لَهُ قَلْبُكَ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ إِنْ أَنْكَرْتَهُ فَرُدَّهُ إِلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ لَا تَقُلْ كَيْفَ جَاءَ هَذَا وَ كَيْفَ كَانَ وَ كَيْفَ هُوَ فَإِنَّ هَذَا وَ اللَّهِ الشِّرْكُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ [بحارالانوار ج 2ص208]
🌸ترجمه:
ای جابر هنگامی که چیزی از امر ما به تو رسید که قلب تو آن را پذیرفت پس حمد خدای را بجای آور، و اگر آن را نپذیرفت پس آن را به سوی ما اهل بیت برگردان و نگو (چطور آمده؟ چگونه بود؟ چگونه است؟) پس والله قسم که این سخنان، شرک به خدای عظیم است.
4⃣ لا تَقُلْ لِمَا بَلَغَكَ عَنَّا وَ نُسِبَ إِلَيْنَا هَذَا بَاطِلٌ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْرِفُ مِنَّا خِلَافَهُ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي لِمَا قُلْنَاهُ وَ عَلَى أَيِّ وَجْهٍ وَصَفْنَاه [کافی ج 8ص125]
🌸ترجمه:
حضرت فرمودند: آنچه که از ما به تو رسید وبه ما منسوب شد را مگو که این (حدیث) باطل است حتی اگر خلاف آن را از سوی ما بدانی، پس همانا تو چه میدانی که ما برای چه آن را گفتهایم و بر چه وجهی آن را وصف کردهایم.
✅ بررسی:
1⃣ در روایت اول صحبت از این است که اگر شخص معروف به کذب، حدیثی نقل نمود تکذیب نکنیم و پر واضح است که (عدم تکذیب) با (قبول خبر واعتقاد به آن) متفاوت است.
👈 آری، اگر حضرت میفرمودند (حدیث را تکذیب نکنید وبه آن اعتقاد پیدا کنید)، این حدیث دلیل خوبی در نفی علم رجال میبود.
ناگفته نماند که اگر روایت این شخص کاذب مخالف قرآن بود، به گونهای دیگر با آن برخورد میکنیم که در آینده به آن میپردازیم.
📣 پس این حدیث هیچگونه ارتباطی به نفی علم رجال ندارد.
2⃣ در حدیث دوم هم صحبت از ردّ است یعنی اگر حدیثی به ما رسید که ناشناخته بود، آن را ردّ ننموده وبگوییم: الله اعلم.
و پر واضح است که (ردّ نکردن حدیث) با (قبول خبر واعتقاد به آن) متفاوت است.
📣 پس این حدیث هم هیچگونه ارتباطی به نفی علم رجال ندارد.
3⃣ متاسفانه حدیث سوم را بطور ناقص نقل نمودهاند که اگر کامل نقل میشد، خوانندگان عزیز پی به عدم ارتباط این حدیث با نفی علم رجال میبردند.
👈 این حدیث شریف در باب وموضوع احادیث صعب ومستصعب است وکاملا بی ارتباط با موضوع آقایان ــــ نفی علم رجال ــــ است.
برای روشنگری هرچه بیشتر مخاطبین، ابتدای حدیث را خدمتتان ارائه میکنیم:
يَا جَابِرُ حَدِيثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ أَمْرَدُ ذَكْوَانُ وَعْرٌ أَجْرَدُ لَا يَحْتَمِلُهُ وَ اللَّهِ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ . . .
متاسفانه از این دست تقطیعات وخیانتهای علمی در کلمات احمدالحسن وانصارش بسیار دیده میشود که به مرور زمان آنها را بیان نموده ومورد بررسی قرار میدهیم.
4⃣ در حدیث چهارم هم به ما دستور دادهاند که به احادیث منسوب به اهل بیت (صلوات الله علیهم) باطل نگوییم ولو اینکه مخالف آن را بدانیم ومسلما (عدم بطلان) با (قبول خبر واعتقاد به آن) متفاوت است.
👈 پس این حدیث هم هیچگونه ارتباطی به نفی علم رجال ندارد.
💥 نتیجه گیری:
📌خلاصه اینکه در این احادیث به ما دستور دادهاند که احادیث اهل بیت (صلوات الله علیهم) را ردّ وتکذیب وانکار نکنیم، حتی در مواردی که خلاف آنها در احادیث وارد شده باشد، واین دستور از سمت حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) هیچ ارتباطی با نفی علم رجال نداشته وندارد.
📌 بله، اگر اینگونه میفرمودند که: (ردّ وتکذیب نکنید وبه آن احادیث معتقد هم بشوید وطبق آنها عمل نمایید) مسلماً این بیان وگویش میتوانست دلیلی بر نفی بررسی احوالات راویان باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸آیا کسی که بررسی احوالات راویان را نفی میکند ــــ آن هم با ادلهای که هیچ ارتباطی با ادعایش ندارد ــــ وبه روایات فراوانی که دلالت بر اخذ از افراد ثقه دارد هیچ اشارهای نمیکند، میتواند (یمانی) باشد⁉️
🔸آیا کسی که اینگونه نسبت به ضعفای از شیعیان امیرالمومنین (صلوات الله علیه) عوام فریبی میکند، میتواند (یمانی موعود) باشد⁉️
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
برای بررسی پایههای دیگر مدعای نفی علم رجال با ما همراه باشید.
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
پایه . . . . . . . . . . . . 1
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #علم_رجال
بخش پنجم:
لینک بخش قبلی: https://t.me/PayehayePooshaly/29
در چهار بخش گذشته، سه آیه وچهار حدیث را که احمد الحسن وانصارش برای نفی (علم رجال و بررسی احوالات راویان) به آن استناد میکنند، مورد بررسی قرار داده وعدم ارتباط این آیات و روایات را با ادعای آنان اثبات نمودیم.
اینک به ادامه ادله آنان در احادیث پرداخته وآنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
5⃣ عن أبي عبد الله ع قال لا تكذبوا الحديث إذا أتاكم به مرجئي و لا قدري و لا حروري ينسبه إلينا فإنكم لا تدرون لعله شيء من الحق فيكذب الله فوق عرشه. [محاسن ج1ص230]
🌸ترجمه:
امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند: احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مُرجئی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد، زیرا شما نمیدانید، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید.
✅ بررسی:
همانطور که نسبت به احادیث قبلی گفتگو نمودیم، در این سری احادیث صحبت از ردّ وتکذیبِ حدیث مطرح است.
به عبارت دیگر حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) به ما دستور میدهند که احادیث نسبت داده شده به آنها را ــــ حتی اگر فرقههای ضاله آنها را نقل نمایند ــــ تکذیب نکنیم و پر واضح است که (عدم تکذیب حدیث) هیچ ارتباطی با استدلال بر نفی علم رجال ندارد.
👈 بله، اگر اینگونه میفرمودند که: (ردّ وتکذیب نکنید وبه آن احادیث معتقد هم بشوید وطبق آنها عمل نمایید) مسلماً این بیان وگویش میتوانست دلیلی بر نفی (علم رجال وبررسی احوالات راویان) باشد.
همانطور که شاهد بودید این احادیث اجنبی از مقام بود وهیچگونه ارتباطی با نفی علم رجال نداشت وناظر به مطلب دیگری بود وآن اینکه: (احادیث ضعیف السند را تکذیب نکنیم) که البته ما هم این معنی را منکر نبوده ونیستیم.
در ادامه مقاله فوق، بحث دیگری مطرح میشود با عنوان (حدیث شناسی در منهج شیعیان حقیقی).
⛔️ نویسنده در ادامه مینویسد:
((شیعیان اگر حدیثی به آنها برسد که منسوب به محمد و آل محمد ص باشد (حال هر کس آن را روایت کرده باشد) آن را به قرآن و روایات صحیح ارجاع میدهند . اگر موافق قرآن بود، یا شاهدی از کلام صحیح اهل بیت ع بر آن یافتند، آن را میگیرند و اگر مخالف قرآن بود از آن استفاده نمیکنند . دیگر مهم نیست چه کسی آن را نقل کرده است . ثقه هست یا غیر ثقه (که تشخیص این امر خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید . همانطور که حضرت موسی ع هفتاد نفر را ثقه می دانست و به میعاد برد و همه مرتد شدند))
✅ بررسی:
همانطور که در عبارت بالا شاهد هستید نویسنده میگوید: (دیگر مهم نیست چه کسی آن را نقل کرده است . ثقه هست یا غیر ثقه).
ضعف وبطلان این حرف با توجه به سه روایتی که در ابتدای بخش چهارم بیان نمودیم، آشکار است.
برای دیدن آن سه روایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://t.me/PayehayePooshaly/29
👈 در آن سه روایت حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) تاکید خاصی بر عنوان (ثقه) داشته وما هم عرض کردیم که یکی از راههای تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، همین بحث خبر ثقه و وثوق مخبِری است.
البته روایات مربوطه خیلی بیشتر از سه روایت می باشد که به جهت اختصار فقط سه نمونه ذکر گردید.
اما متاسفانه احمدالحسن وانصارش برای نیل به اهداف خود، هیچ اشارهای به آنها نمینمایند. 😔
ـ📄👇
ـ📄👆
💥 عجیبتر اینکه پای حضرت موسی را هم وسط میکشد ومیگوید:
(تشخیص این امر خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید. همانطور که حضرت موسی ع هفتاد نفر را ثقه می دانست و به میعاد برد و همه مرتد شدند)
✅ بررسی:
متاسفانه بقدری این عزیزان در معرفت وشناخت امامان معصوم ضعیف وناتوان هستند که به راحتی این سخنان را بر زبان میرانند.
👈 حقیقت این است که چون امامشان احمدالحسن فاقد بسیاری از اوصاف ومقامات است ــــ وحتی از افراد عادی جامعه هم پایینتر است ــــ لذا 👈 برای اینکه او را هم تراز ائمه (صلوات الله علیهم) کنند، به ناچار ائمه (صلوات الله علیهم) را از مقامات واوصاف خود پایین میآورند تا در سطح امامشان قرار گیرند، تا تناسبی بین این امام و آن امامان (صلوات الله علیهم) بر قرار شود.
👈 دقیقا همان کاری که اهل سنت نسبت به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) وخلفاء انجام دادند.
✅ سوال:
اگر ــــ نعوذ بالله ـــ خود امام (صلوات الله علیه) هم از عهده تشخیص ثقات برنمیآیند، پس چرا به شیعیان فرمودهاند: (فَإِنَّهُ لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا الخ)⁉️
ترجمه: پس همانا عذری نیست برای احدی از موالیان ما، که تشکیک کند در آنچه که افراد ثقهی ما از ما نقل میکنند. [وسائل الشیعه ج 1ص38]
پس تشخیص ثقه از غیر ثقه برای ما میسّر است که چنین دستوری دادهاند و وقتی برای ما این تشخیص میسّر باشد، برای امام که به طریق اولی میسّر خواهد بود.
📣 مضافا اینکه متاسفانه نویسنده هنوز نمیداند که در ماجرای حضرت موسی بحث (ثقه) مطرح نبوده است بلکه ظاهرا بحث (درجات ایمان) مطرح بوده است.
برای دیدن متن حدیث به بحارالانوار ج 11ص81 مراجعه فرمایید.
👈 البته در تشخیص ایمان قلبی اگر عنایات خاص خداوند و وحی وعلم الهی نباشد، کسی نمیتواند مومن واقعی را تشخیص دهد، اما این عنایات همواره شامل حال امامان (صلوات الله علیهم) بوده وهست. رج بحارالانوار ج 24ص123
💥 جمع بندی:
📌 احادیث عنوان شده در جهت اثبات (بدعت بودن علم رجال) از سوی مستشکل، اجنبی از مقام بوده وهیچ ارتباطی با مدعای او ندارد.
📌 بدون شک یکی از راههای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح، عرضه احادیث بر قرآن و روایات صحیحه است.
📌 تشکیک و بی توجهی به احادیث ثقات ونقل نکردن احادیث اهل بیت (صلوات الله علیهم) در این زمینه ــــ لینک بالا ــــ بیان کنند عوام فریبی و اغراض خاص مستشکل میباشد.
📌 تاکید اهل بیت بر اخذ روایات از افراد ثقه، بهترین شاهد ودلیل بر امکان تشخیص ثقه از غیر ثقه توسط شیعیان است، چه رسد به خود اهل بیت (صلوات الله علیهم).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸آیا کسی که مغرضانه بررسی احوالات راویان را نفی میکند ــــ آن هم با ادلهای که هیچ ارتباطی با ادعایش ندارد ــــ وبه روایات فراوانی که دلالت بر اخذ از افراد ثقه دارد هیچ اشارهای نمیکند، میتواند (یمانی) باشد⁉️
🔸آیا کسی که قدرت تشخیص افراد ثقه را از معصومین (صلوات الله علیهم) نفی می کند و امامان را از افراد عادی جامعه پایین تر می آورد، می تواند (یمانی) باشد ⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
برای بررسی پایههای دیگر مدعای نفی علم رجال با ما همراه باشید.
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
پایه . . . . . . . . . . . . 1
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #علم_رجال
بخش ششم:
لینک بخش قبلی: https://t.me/PayehayePooshaly/34
نویسنده در ادامه میگوید:
((از معصومین هم در مورد اینکه به محتوای سخن نگاه کنید، نه گوینده آن بسیار شنیدهایم.
قال علی (ع): اُنظُر الی ما قال و لا تنظر الی من قال ـ غررالحکم فصل ۳۰ حدیث ۱۱
ترجمه: امیر المومنین (ع) فرمود: به آنچه گفته شد، بنگرید نه به گوینده آن.
قال علی (ع): ان الحق و الباطل لایعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله، اعرف الباطل تعرف اهله. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
ترجمه: مولا علی (ع) میفرماید که همانا حق و باطل به قدر و منزلت مردان شناخته نمیشود، ابتدا حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت، باطل را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت))
✅ بررسی:
همانطور که میدانید یکی از راههای تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، قوّت متن حدیث میباشد.
توضیح اینکه گاهی بعضی از راویان با اینکه مورد وثوق نیستند ولی روایاتی را نقل نمودهاند که با دقت در متن آنها، احتمال اینکه جز از غیر امام صادر شده باشد منتفی است.
👈 وگاهی دقت در بعضی جملات مشخص میکند که گویندهی آن، نه تنها معصوم نبوده بلکه دارای عقائد باطل ومنحرف هم میباشد، مثل جمله زیر که در بخش قبلی (https://t.me/PayehayePooshaly/34) مختصری به آن پرداختیم:
((تشخیص این امر ــــ یعنی تشخیص وثاقت افراد ــــ خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید))
حال این مطلب ــــ انظر الی ما قال . . . ــــ چه ارتباطی به نفی علم رجال دارد، خدا میداند !
مستشکل میخواهد با نقل دو روایت فوق، راه صحیح تشخیص احادیث را ذکر نموده و در ضمن کنایهای هم به بطلان علم رجال بزند اما غافل از اینکه این مطلب ــــ انظر الی ما قال . . . ــــ مطلب کاملا صحیحی بوده ویکی از راههای تشخیص حدیث میباشد که البته با علم رجال و وثوق مخبِری هم هیچگونه تعارضی ندارد.
📣 سابقا اشاره نمودیم که راههای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح فراوان بوده که اهل بیت (صلوات الله علیهم) در روایات مختلفی به آنها اشاره نمودهاند وهیچ یک از این راهها با هم تخالف وتعارض ندارند.
سپس نویسنده در ادامه متن خود در جهت تشخیص احادیث، اشارهای به باب اخبار علاجیه میکند.
✅ اخبار علاجیه اخباری است که در مقامِ رفعِ تعارضِ میانِ اخبار، از سوی معصوم (صلوات الله علیه) وارد شده است.
روایات فراوانی در جهت علاجِ اخبارِ متعارض وجود دارد وهر روایتی به قسمتی از راههای علاجِ تعارض اشاره دارد.
در زیر به روایتی که در آن چندین راه علاج مطرح شده ومستشکل هم به آن استناد مینماید اشاره میکنیم:
((زُرَارَهَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سَأَلْتُ الْبَاقِرَ (ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَأْتِی عَنْکُمُ الْخَبَرَانِ أَوِ الْحَدِیثَانِ الْمُتَعَارِضَانِ فَبِأَیِّهِمَا آخُذُ فَقَالَ (ع): یَا زُرَارَهُ خُذْ بِمَا اشْتَهَرَ بَیْنَ أَصْحَابِکَ وَ دَعِ الشَّاذَّ النَّادِرَ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی إِنَّهُمَا مَعاً مَشْهُورَانِ مَرْوِیَّانِ مَأْثُورَانِ عَنْکُمْ فَقَالَ (ع): خُذْ بِقَوْلِ أَعْدَلِهِمَا عِنْدَکَ وَ أَوْثَقِهِمَا فِی نَفْسِکَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً عَدْلَانِ مَرْضِیَّانِ مُوَثَّقَانِ- فَقَالَ انْظُرْ مَا وَافَقَ مِنْهُمَا مَذْهَبَ الْعَامَّهِ فَاتْرُکْهُ وَ خُذْ بِمَا خَالَفَهُمْ قُلْتُ رُبَّمَا کَانَا مُوَافِقَیْنِ لَهُمْ أَوْ مُخَالِفَیْنِ فَکَیْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ إِذَنْ فَخُذْ بِمَا فِیهِ الْحَائِطَهُ لِدِینِکَ وَ اتْرُکْ مَا خَالَفَ الِاحْتِیَاطَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً مُوَافِقَانِ لِلِاحْتِیَاطِ أَوْ مُخَالِفَانِ لَهُ فَکَیْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ (ع): إِذَنْ فَتَخَیَّرْ أَحَدَهُمَا فَتَأْخُذُ بِهِ وَ تَدَعُ الْآخَرَ.))
ـ📄👇
ترجمه:
زراره گوید از امام باقر (ع) سوال کردم، فدایت شوم از شما دو خبر یا دو حدیث که در تضاد با هم هستند به دست ما میرسد، پس کدام حدیث را قبول کنیم؟
پس ایشان فرمود: ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن، پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرمود: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید، پس گفتم هر دو راوی از افراد [عادل و] ثقه و راستگو هستند، پس فرمود: پس آن حدیثی که موافق مذهب اهل سنت را رها کنید، و آنچه را بگیرید که مخالف آنان است، گفتم ممکن است هر دو حدیث یا موافق اهل سنت باشد یا هر دو حدیث مخالف اهل سنت، آنوقت چه کنیم؟ پس ایشان فرمود: در آن صورت آن چیزی که موافق احتیاط در دین شماست را بگیرید و آنچه برخلاف احتیاط است را رها کنید، پس گفتم: هر دو موافق احتیاط در دین است، یا هر دو مخالف آن است، آنگاه چه کنیم؟ پس ایشان فرمود: آنوقت، هر کدام از آن دو را مختار هستید بپذیرید و دیگری را رها کنید. بحارالانوار ج 2ص246
✅ بررسی:
حدیث فوق یکی از احادیث بسیار کارگشا در بحث اخبار علاجیه و رفع تعارض بین روایات است که فقره فقرهی آن را تا محل نزاع، مورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ در حدیث فوق، راههای علاج بین (اخبار متعارض) به خوبی بیان گردیده و این راهها هیچگونه تعارضی با وثوق مخبِری در شرایط (عادی وغیر تعارض) ندارد که بر مخاطبین عزیز پوشیده نیست.
2⃣ اولین راهی که حضرت ارائه میدهند اینگونه است:
(ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن)
این راه علاج، بسیار خوب وکارگشاست که ان شاء الله در مباحث خود بارها از آن در نقد احمدالحسن ومریدانش استفاده خواهیم نمود.
آری عزیزان، در هنگام تعارض بین اخبار باید به احادیث مشهور بین اصحاب اخذ نمود واعتقاد پیدا کرد، نه به احادیث ضعیف وغیر مشهور.
💥 قابل توجه احمدالحسن ومریدانش:
منظور از عبارت (احادیث مشهور بین اصحاب) که حضرت فرمودند، احادیث مشهور بین شیعیان است، نه اهل سنت یا دیگر فرق.
👈 اما متاسفانه احمدالحسن ومریدانش بارها به احادیث اهل سنت استناد کردهاند ــــ آنهم احادیث غیر مشهور، که اگر آن احادیث، مشهور هم بود باز هم قابل اخذ نبود ــــ که در خلال بحثهای آینده به آنها مفصلا اشاره مینماییم.
سوال اینجاست اینان که به حدیث علاجیه فوق استناد میکنند، آیا به خط اول حدیث عمل مینمایند ⁉️
در ادامه حدیث علاجیه فوق راوی میگوید:
(پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرموند: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید)
✅ بررسی:
3⃣ در این فقره از حدیث بحث (عادلتر و ثقهتر) مطرح گردیده است یعنی همان بحثی که احمدالحسن ومریدانش به شدت آن را منکرند.
در شرایطی که هر دو حدیث مشهورند، حضرت راهکار علاجی (عادلتر و ثقهتر) را ارائه میدهند.
❓ حال سوال اینجاست که:
اگر تشخیص ثقه و ثقهتر از عهده ما بیرون است ــــ وحتی طبق عقیده انصار، خود معصوم هم شاید نتواند تشخیص دهد که در بخش پنجم به آن پرداختیم ــــ چگونه امام (صلوات الله علیه) ما را امر میکنند که قول ثقهتر را اخذ نماییم؟
با توجه به این فقره از حدیث کاملا مشخص است که این تشخیص از عهده ما خارج نمیباشد وگرنه امر امام به تشخیص ثقهتر، امر به محال بوده وقبیح میباشد.
👈 پس همانطور که مشاهده نمودید، علاوه بر راهگشایی وثوق مخبِری در شرایط عادی وغیر تعارض ــــ که در بخشهای قبل به آن پرداختیم ــــ در شرایط تعارض هم، تشخیص ثقه کارگشا بوده واهل بیت (صلوات الله علیهم) به این امر شیعیان را سفارش نمودهاند.
اما متاسفانه احمدالحسن ومریدانش، با وجود این احادیث در نوشتجات خودشان، بازهم منکر حجیت خبر ثقه ــــ به عنوان یکی از طرق تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح ــــ بوده وآن را شدیدا انکار میکنند.
علت این انکار را در آینده مورد تحلیل وگفتگو قرار خواهیم داد ان شاء الله.
ـ📄👇
ـ📄👆
💥 جمع بندی:
📌 یکی از راههای تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، قوت متن حدیث میباشد که این راه، هیچ منافاتی با (علم رجال و بررسی احوالات راویان) و (حجیت خبر ثقه) ندارد.
📌 راههای علاج بین (اخبار متعارض) هیچگونه تعارضی با بررسی (احوالات راویان و وثوق مخبِری) در شرایط (عادی وغیر تعارض) را ندارد.
📌 اولین راه برای علاج اخبار متعارض، اخذ به (روایت مشهور بین اصحاب) میباشد، که متاسفانه این راه از سوی احمدالحسن ومریدانش بارها نقض گردیده است.
📌 راه دیگری که حضرت در بحث تعارض ارائه فرمودند، اخذ به قول اعدل و اوثق بود که این راه دقیقا بر خلاف ادعا ومبنای احمدالحسن ومریدانش میباشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸آیا کسی که مغرضانه بررسی احوالات راویان را نفی میکند ــــ آن هم با ادلهای که هیچ ارتباطی با ادعایش ندارد ــــ وبه اخبار علاجیه که دلالت بر اخذ از افراد ثقه دارد اعتنایی نمیکند، میتواند (یمانی) باشد⁉️
🔸آیا کسی که در تعارض بین احادیث بر خلاف روایات معصومین عمل می کند، می تواند (یمانی) باشد ⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
به حول و قوه الهی ادله احمدالحسن ومریدانش در بحث نفی علم رجال مورد بررسی قرار گرفت وپایه های پوشالی استدلالات آنها را بر همگان روشن نمودیم.
اگر در خلال مباحث آنان به ادله ی دیگری برخورد کردیم، اقدام به نوشتن بخش هفتم نموده و ادله ی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
پایه . . . . . . . . . . . . 2
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #اندازه_خون_حجامت
بخش اول:
یکی از امور قطعی ومسلّم در روایات، وجود جنگها بین امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ودشمنان حضرت وکشتار آنها است.
او که قرار است دنیای پر از ظلم و جور را به روزگاری پر از عدل وقسط تبدیل کند، ناگزیر باید با مخالفان بجنگد.
👈 دقیقا بسان باغبانی که قرار است بیشهزاری را بیاراید که در این مسیر باید بعضی از گیاهان هرزه را وجین نموده تا آن بیشهزار را تبدیل به گلستانی کند.
روایات فراوانی هم در این زمینه وجود دارد که قصد ما ذکر همه آنها نیست بلکه هدف از تاسیس این کانال، بررسی پایههای استدلالات وادعاهای احمدالحسن ومریدانش میباشد.
⛔️ یکی از ادعاهای احمدالحسن ومریدانش که در کانالها وسایتها به آن اشاره میکنند این است که:
((و ورد عنهم (ع): (ان الامامة تزف الى الامام المهدی (ع) کما تزف العروس الى زوجها)، و ورد: (تأتیه الخلافة و هو جالس فی بیته)
ترجمه: خلافت همانگونه که عروس را به داماد تحویل می دهند، به دست امام (ع) می رسد). (خلافت در صورتی که [امام زمان] در منزل است به ایشان می رسد). البحار ج۵۲ ص ۲۶۹ – عصر الظهور للشیخ الکورانی ص۲۰۸))
👈 و بر اساس این دو حدیث فوق ــــ واحادیث دیگر که در بخشهای بعدی به آنها می پردازیم ــــ ادعا میکنند که تمامی جنگها وخونریزیها توسط یمانی صورت گرفته و در نهایت کار، امر به امام زمان تحویل میشود وحضرتش به اندازه حجامت هم خونی نمیریزد.
اینک پایههای این ادعا را مورد بررسی قرار داده تا از صحت وسقم این ادعا مطلع گردیم.
همانطور که واقف هستید هر ادعا یا استدلالی، پایههایی دارد که در صورت ایجاد شک یا اثبات بطلان آن پایهها ــــ ویا حتی گاهی یک پایه ــــ اصل ادعا یا استدلال منهدم میگردد.
✅ بررسی:
1⃣ همانطور که شاهد هستید برای مصدر ومنبع دو حدیث فوق، کتاب بحارالانوار و عصرالظهور ذکر گردیده است اما متاسفانه این احادیث در آن منابع یافت نشد. 😔
2⃣ حتی حدیثی که شبیه این احادیث باشد درکتاب بحارالانوار یافت نشد اما شبیه حدیث اول در کتاب عصر الظهور موجود است.
3⃣ لسان این دو حدیث هم کمی مشکوک به نظر رسیده و بوی جعل حدیث استشمام میشود زیرا امامت وخلافت همین الآن هم به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده است.
به عبارت دیگر پس از شهادت امام حسن عسکری (صلوات الله علیه) امر امامت وخلافت به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) منتقل گردیده است لذا معنی ندارد که این امر بعد از کشتارها به ایشان منتقل گردد.
👈 به نظر میرسد که جاعل این احادیث چندان با مفاهیم اعتقادی شیعه آشنا نبوده که اینچنین حدیثی را جعل نموده است.
4⃣ همانطور که در نکته 2 عرض گردید، شبیه عبارت اول در کتاب عصر الظهور موجود هست که به آن اشاره مینماییم:
(فأتى الناس المهدي فزفّوه كما تزف العروس إلى زوجها ليلة عرسها)
جناب آقای کورانی ــــ در کتاب عصر الظهور، چاپ هفدهم، سال 1427 ــــ این حدیث را از کتاب الفتن ابن حماد نقل مینماید وبه کتاب المصنف ابن ابی شیبة هم آدرس میدهند 👈 که هر دو از علماء اهل سنت میباشند.
حال سند این روایت را از کتاب ابن حماد وابن ابی شیبة ذکر میکنیم تا به لطف الهی حقایقی دستگیرمان شود.
🔅 سند روایت ابن حماد: (حدثنا رشدين ، عن أبن لهيعة قال : حدثني أبو زرعة ، عن عبد الله بن رزين ( زرير ) عن عمار بن ياسر رضي الله عنه قال: . . . فأتی الناس الخ)
🔅 سند روایت ابن ابی شیبة: (عبد الله بن نمير قال حدثنا موسى الجهني قال حدثني عمر بن قيس الماصر قال : حدثني مجاهد قال : حدثني فلان رجل من أصحاب النبي: . . . فأتی الناس الخ)
همانطور که شاهد هستید این روایت به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) ختم نمیشود بلکه در سند اول به عمار یاسر میرسیم ودر سند دوم به شخصی از اصحاب پیامبر (صلوات الله علیه وآله) میرسیم که نامش ذکر نگردیده است.
👈 نتیجه اینکه اصلا این عبارت، روایت نبوده وگفتار بعضی از صحابه میباشد.
ولی متاسفانه با کمال شهامت، انصار این عبارت را به عنوان روایت از معصومین (صلوات الله علیهم) برای مخاطبین خود نقل میکنند ومیگویند: و ورد عنهم (ع) . . . .
5⃣ عبارت دوم هم سرنوشتی همچون سرنوشت عبارت اول را دارد به این معنی که عبارتی شبیه آن در منابع اهل سنت موجود است واصلاً روایت هم نیست بلکه گفتار یکی از صحابه به نام ابی الجلد میباشد.
ـ📄👇
ـ📄👆
💥 جمع بندی:
📌 احمدالحسن ومریدانش مدعی هستند که امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) کشتار وخونریزی ندارند وهمه آن کشتارها مربوط به یمانی میباشد وبرای این ادعا به دو روایت متمسک شده بودند که به بررسی آن روایات پرداختیم.
ناگفته نماند که برای ادعای خود به روایات دیگری هم استناد میکنند که در پیامهای بعدی آنها را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد.
📌 متاسفانه این دو روایت در کتاب بحارالانوار و عصرالظهور یاقت نشد.
📌 مشابه روایت اول در کتاب عصرالظهور یافت شد.
📌 طبق اعتقاد شیعیان، امامت وخلافت پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) به امام زمان (علیه السلام) منتقل گردیده است لذا معنا ندارد که در زمان ظهور این انتقال صورت بگیرد.
📌 دو عبارتی که احمدالحسن ومریدانش برای ادعای خود به آن استناد میکنند، اصلاً روایت نبوده وبه اصحاب پیامبر (صلوات الله علیه وآله) منسوب میباشد.
📌 مضافا اینکه منبع این عبارات، کتب اهل سنت میباشد ودر آینده خواهیم گفت که کتابهای اهل سنت برای ما حجیت نداشته واهل بیت (صلوات الله علیهم) مارا امر به اخذ روایات از شیعیان نمودهاند، نه از مخالفین.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 سوال وتلنگر:
🔸 آیا کسی که عمدا عباراتی را به کتب علماء آدرس میدهد درحالیکه آن عبارات در آن کتب موجود نمیباشد، میتواند انسان مورد وثوقی باشد ⁉️
🔸 آیا کسی که عوام فریبیهای انصار را مورد تایید قرار داده ــــ زیرا انصار به عباراتی استناد میکنند که اصلا حدیث نیستند ــــ میتواند (یمانی) باشد ⁉️
🔸 آیا کسی که به راحتی انصار خود را ــــ که عباراتی را به امامان (صلوات الله علیهم) نسبت میدهند تا مخاطب را به اشتباه بیاندازند ــــ تایید میکند، میتواند (یمانی) باشد⁉️
اصلا چنین فردی میتواند در زمرهی شیعیان قرار گیرد ⁉️
🔸 آیا کسی که استدلالات انصار خود را ــــ که برای اثبات مدعای خود به کتب اهل سنت استناد میکنند ونمیتوانند شاهدی از کتب شیعه بیاورند ــــ تایید میکند، میتواند (یمانی) باشد⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
هدایت شده از پایه های پوشالی در نقد مدعی یمانی ( احمدالحسن )
✅ در تلگرام:
🆔 https://t.me/PayehayePooshaly
✅ در ایتا:
🆔 https://eitaa.com/PayehayePooshali
✅ وبلاگ:
🆔 http://payehayepooshaly.blogfa.com/
.
📩
پایه . . . . . . . . . . . . 2
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #اندازه_خون_حجامت
لینک بخش قبل: https://t.me/PayehayePooshaly/44
بخش دوم:
همانطور که در بخش قبل ذکر گردید جهت اثبات این ادعا که (تمامی جنگها وخونریزیها توسط یمانی صورت گرفته و در نهایت کار، امر به امام زمان تحویل میشود وحضرتش به اندازه حجامت هم خونی نمیریزد) به ادلهای تمسک کردهاند که باید آنها را مورد بررسی قرار داد تا صحت وسقم ادعا مشخص گردد.
⛔️ دومین دلیل ارائه شده برای این مدّعا روایت زیر است:
((أخبرنا عبيد الله بن محمد بن عبيد الله التمار حدثنا محمد بن المظفر حدثني محمد بن جعفر بن احمد بن عمر الناقد وأخبرني الحسن بن على الجوهري أخبرنا على بن محمد بن احمد الوراق حدثنا الحسن بن احمد العطاردي قالا حدثنا إسحاق بن أبى إسرائيل حدثنا محمد بن جابر عن الأعمش عن أبى الوداك عن أبى سعيد قال سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول منا القائم ومنا المنصور ومنا السفاح ومنا المهدى 👈 فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم 👉 واما المنصور فلا ترد له راية واما السفاح فهو يسفح المال و الدّم واما المهدى فيملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلما)) تاریخ بغداد ج9ص407
ترجمه محل شاهد:
اما قائم پس خلافت به سوی او می آید ودر خلافت به اندازه شیشه ای هم خون ریخته نمی شود.
✅ بررسی:
1⃣ متاسفانه در کتب شیعه از این حدیث هیچ اثری نیست بلکه خلاف آن احادیثی داریم که به آن اشاره میشود.
🌸 عنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ ذَكَرَ الْقَائِمَ ع فَقُلْتُ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَمْرُهُ فِي سُهُولَةٍ فَقَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى تَمْسَحُوا الْعَلَقَ وَ الْعَرَقَ.
ترجمه:
مفضّل بن عمر گويد: در حضور امام صادق عليه السّلام از قائم عليه السّلام ياد شده، گفتم: من اميدوارم كه كار او به آسانى صورت پذيرد، حضرت فرمودند: آن امر واقع نخواهد شد تا آنكه خون بسته شده و عرق را (از خويشتن) بزدائيد.
🌸 عنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ ذُكِرَ الْقَائِمُ عِنْدَ الرِّضَا ع فَقَالَ اَنْتُمُ الْيَوْمَ أَرْخَى بَالًا مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ قَالَ وَ كَيْفَ قَالَ لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا ع لَمْ يَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْنوْمُ عَلَى السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ ع إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ
ترجمه:
معمر بن خلاد میگوید: نزد امام رضا عليه السّلام ذکری از قائم به میان آمد، حضرت فرمودند : شما امروز راحتتر از آن روز هستيد، گفتم: چگونه؟ فرمودند: اگر قائم ما عليه السّلام خروج كند نمیباشد جز خون بسته شده و عرق و روی زین اسبها خوابیدن [اشاره به شدت جنگها میباشد] و لباس قائم عليه السّلام جز جامه خشن و خوراك او جز غذاى ناگوار نخواهد بود.
🌸 بشیر نبال ضمن حدیثی میگوید که به امام باقر (صلوات الله علیه) گفتم:
قُلْتُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ اسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ فَلَا يُهْرِقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى جَبْهَتِهِ.
ترجمه:
آنها [مرجئه] مىگويند: چون آن امر (قیام قائم ) اتفاق افتد همه كارها براى او درست مىشود و به اندازه کاسه ای هم خون مردم نخواهد ريخت، حضرت فرمودند: هرگز چنين نيست، سوگند به آنكه جانم به دست اوست كار به آنجا خواهد كشيد كه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك كنيم و در اين هنگام حضرت با دست به پيشاني خود اشاره فرمودند.
در نقل دیگری از بشیر نبال اینگونه آمده است:
إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِيَّ لَوْ قَامَ لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا يُهَرِقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ.
ـ📄👇
ترجمه:
آنان مىگويند كه مهدى اگر قيام كند كارها براى او برقرار مىشود و به اندازه کاسه ای خون نمىريزد، پس فرمودند: هرگز چنين نيست، سوگند به آنكه جانم در دست اوست اگر كارها براى كسى برقرار مىشد مسلّما براى رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) آنگاه كه دندانهاى آن حضرت شكست و صورتش مجروح شد درست مىشد، سوگند به آنكه جانم در دست اوست هرگز چنين نیست تا آنكه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك كنيم، سپس آن حضرت با دست به پيشانى خود کشید.
📣 تعداد احادیث در این زمینه ــــ جنگهای حضرت وکشتار مخالفین ــــ زیاد است که به عنوان نمونه میتوان به کتاب شریف بحارالانوار ج 52ص309 باب27 مراجعه نمود.
2⃣ علاوه بر اینکه این روایت در کتب شیعه نیست بلکه خلافش در کتب موجود است، خود اهل سنت هم این روایت را مردود اعلام کردهاند.
🔅 ذهبی در میزان الاعتدال ج3ص498 پس از نقل حدیث میگوید:
رواه الخطیب فی ترجمة القائم عبدالله وهو خبر منکر جداً.
🔅 ابن حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب ج9ص78:
(واما القائم فتأتيه الخلافة لا يهراق فيها محجمة دم) وهو منکر جدا.
3⃣ در کتب اهل سنت روایات زیادی وجود دارد که در آنها صحبتی از (قائم) نیست که فقط به یک حدیث در زیر اشاره میشود.
🔅 عن ابن عباس قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم (منا السفاح ، ومنا المنصور ، ومنا المهدي). تاریخ بغداد ج1ص84
📣 آقای کورانی در کتاب معجم احادیث الامام مهدی ج1ص185 به تعداد زیادی از این روایات در کتب اهل سنت اشاره داشته ونقل نمودهاند.
4⃣ مضافا اینکه عبارت (فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم) هیچ ارتباطی به ادعای مطرح شده ــــ مبنی بر عدم جنگ و خونریزی توسط امام زمان ــــ ندارد.
🔸 توضیح مطلب:
مدّعی در جهت اثبات گفتار خود، (خلافت) را به معنای (حکومت) گرفته وقائل است که حکومت بدون خونریزی به حضرت میرسد وتمام جنگها وخونریزیها توسط یمانی صورت میگیرد.
اما غافل از اینکه از عبارت (فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم) چنین معنایی برداشت نمیشود زیرا حضرت میفرمایند (لم يهرق فيها محجمة من دم) یعنی در خلافت وحکومت حضرت خونی ریخته نمیشود.
👈 به عبارت دیگر، پیامبر (صلوات الله علیه وآله) میخواهند بفرمایند که خلافت وحکومت به امام زمان میرسد ــــ آن هم حکومتی که سراسر عدل و داد است وهمه موحّد ومومن هستند و . . . ــــ حکومتی که در آن حکومت خونی ریخته نمیشود که این مطلب اشاره به عدل وامنیت وایمان گسترده در حکومت آن روز حضرت دارد.
5⃣ با صرف نظر از تمام اشکالات مطرح شده، اینک نوبت به فقه الحدیث میرسد، یعنی اینکه معنای این حدیث چیست.
👈 به نظر میرسد که این چهار صفت (قائم، سفاح، منصور، مهدی) ویژگیهای مربوط به یک شخص میباشد، نه اینکه حضرت بخواهند به چهار نفر اشاره نمایند.
اینک این چهار ویژگی وصفت را مورد بررسی قرار میدهیم تا معنای ادعا شده ما، اثبات گردد.
🔹وصف اول:
(فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم)
همانطور که عرض شد، در حکومت امام زمان (علیه السلام) همه عقول کامل شده ومردمان مومن هستند وعدل وداد، سراسر زمین را فرا میگیرد که اقتضای چنین دورانی این است که دیگر خونی بر زمین ریخته نشود.
ـ📄👇
🔹 وصف دوم:
(واما المنصور فلا ترد له راية)
از این ویژگی امام زمان، در روایات سخن به میان آمده است. مثلا در کتاب کمال الدین ج1ص327 ضمن روایتی داریم:
(وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى ص فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ ص وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ الخ)
آری عزیزان، امام زمان دشمنان خدا ورسول خدا را کشته ومورد نصرت الهی واقع میشود وهیچ یک از پرچمها و رایههای لشکر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ردّ و دفع نشده وهمیشه غالب هستند.
🔹 وصف سوم:
(واما السفاح فهو يسفح المال و الدّم)
همانطور که میدانیم بین لشکریان امام زمان ومخالفین حضرت جنگهای سختی واقع میشود که امام باقر (صلوات الله علیه) فرمودند: (خون بسته وعرق را باید از پیشانی پاک نمود).
همان کسانی که خونشان ریخته میشود ودیگر جانشان احترامی ندارد، اموالشان هم برای حضرت مباح بوده ودیگر حرمتی ندارد.
ناگفته نماند که در روایات شیعی، صفت (سفاح) برای حضرت علی (صلوات الله علیه) هم ذکر گردیده است. رج بحارالانوار ج 53ص100
🔹 وصف چهارم:
(واما المهدى فيملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلما)
پر کردن زمین از عدل، یکی از ویژگیهای بارز امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بوده که در روایات متواتری این امر ذکر گردیده است. در زیر به دو نمونه آن اشاره مینماییم:
🌸 عنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ فِيمَا بَشَّرَنِي بِهِ يَا حُسَيْنُ أَنْتَ السَّيِّدُ ابْنُ السَّيِّدِ أَبُو السَّادَةِ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ 👈 و التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَبُو الْأَئِمَّةِ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا 👉 يقُومُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ فِي أَوَّلِهِ.
🌸 عنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صُلْبِ الْحُسَيْنِ ع وَ قَالَ 👈 تسْعَةٌ مِنْ صُلْبِهِ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً 👉 فالْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ.
با توجه به این قراین روایی، معلوم میشود که هر چهار صفت در کلام شریف پیامبر (صلوات الله علیه وآله) بر یک شخص واحد اطلاق میشود. والله العالم
💥 جمع بندی:
📌 متاسفانه در کتب شیعه از این حدیث (فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم) هیچ اثری نیست بلکه خلاف آن، احادیثی داریم که به آنها اشاره شد.
📌 اهل سنت روایت فوق را مردود ومنکر اعلام نمودهاند.
📌 خود اهل سنت روایات بسیار دیگری را نقل نمودهاند که در آنها هیچ صحبتی از (قائم) نیست که به نمونههایی از این روایات اشاره شد.
📌 از عبارت (فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم) چنین معنایی برداشت نمیشود که امام زمان جنگ وخونریزی ندارند بلکه حضرت میفرمایند (لم يهرق فيها) یعنی در خلافت وحکومت حضرت خونی ریخته نمیشود که توضیح آن مفصلاً گذشت.
📌 با توجه به قراینی معلوم میشود که این چهار صفت مذکور در حدیث، مربوط به یک شخص میباشد وآن شخص هم کسی نیست جز امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف). والله العالم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸 آیا کسانی که برای اثبات مدعای خود به کتب اهل سنت بسنده میکنند ونمیتوانند از کتب شیعه حدیثی بیاورند، اهل حق هستند⁉️
🔸 مگر امامان به ما دستور ندادهاند که معالم دینمان را از شیعیان بگیریم⁉️
🔸 آیا کسانی که به احادیث کتب شیعه اعتنا نکرده وبه احادیث معارض در کتب اهل سنت چنگ میزنند، شیعه هستند⁉️
🔸 آیا کسی که اینگونه استدلالات باطل وسست انصار ومریدان خود را میبیند و مطلبی بر خلاف آنها نمیگوید، وخودش نیز همینگونه استدلال مینماید میتواند (یمانی) باشد⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
پایه . . . . . . . . . . . . 2
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #اندازه_خون_حجامت
لینک بخش قبل: https://t.me/PayehayePooshaly/47
بخش سوم:
همانطور که در بخشهای قبل ذکر گردید جهت اثبات این ادعا که (تمامی جنگها وخونریزیها توسط یمانی صورت گرفته و در نهایت کار، امر به امام زمان تحویل میشود وحضرتش به اندازه کاسهای هم خونی نمیریزد) به ادلهای تمسک کردهاند که باید آنها را مورد بررسی قرار داد تا صحت وسقم ادعا مشخص گردد.
⛔️ سومین دلیل ارائه شده برای این مدّعا روایت زیر است:
(و ورد عنهم (ع): يُجاء إلى المهدي وهو في بيته والناس في فتنة يُهراق فيها الدماء يقال له قم علينا فيأبى حتى يُخَوَّفَ بالقتل فإذا خُوِّفَ بالقتل قام عليهم فلا يُهراق بسببه محجمة دم)
✅ بررسی:
1⃣ این حدیث در هیچ یک از کتب شیعه یافت نشد بلکه منبع آن کتب اهل سنت میباشد که جناب آقای کورانی در کتاب معجم احادیث الامام المهدی ج1ص452 به منابع آن اشاره نمودهاند.
2⃣ اساساً عبارت فوق حدیث نبوده وسخن قتادة میباشد اما متاسفانه با عبارت ( و ورد عنهم (ع)) قصد داشتهاند تا به مخاطب خود القاء نمایند که عبارات فوق حدیثی از امامان معصوم (صلوات الله علیهم) میباشد.
3⃣ به فرض هم که عبارات فوق حدیث باشد وبه فرض که روایات کتب اهل سنت بر ما حجت باشد ــ که یقینا نیست ــ به علت وجود تعارض بین این روایت و روایات کتب شیعه، باید طبق دستور اهل بیت (صلوات الله علیهم) به حدیث مشهور بین اصحاب اخذ نمود و روایات مشهور بین اصحاب همانطور که در بخش قبل ذکر نمودیم حکایت از وقوع جنگ وخونریزی داشته وقول به ریخته نشدن خون را نفی مینمودند.
4⃣ اساساً عبارت قتادة هیچ ارتباطی با ادعای مطرح شده ــ که امام زمان (صلوات الله علیه) جنگ وخونریزی ندارند ــ ندارد که در زیر به آن میپردازیم.
🔸 توضیح مطلب:
ابتدا برای روشن شدن معنای عبارت قتادة باید در چند فقره از مضمون آن دقت کنیم.
🔅 يجاء إلى المهدي في بيته:
در این عبارت معلوم نیست چه چیزی به سوی امام مهدی (صلوات الله علیه) آورده میشود لذا مدعی ناگزیر است که کلمهای را برای روشن شدن معنی در تقدیر بگیرد. بنابراین عبارت اینگونه میشود: يجاء [بالحکومة] إلى المهدي في بيته.
👈 برای در تقدیر گرفتن کلمه (بالحکومة) نیاز به قرینه داریم که در اینجا قرینهای وجود ندارد اما در این جهت با مدّعی مخالفت نمیکنیم وبا تقدیر او کنار میآییم.
پس تا اینجا ترجمه اینگونه میشود که: حکومت آورده میشود بسوی امام مهدی (صلوات الله علیه) در حالیکه او در منزلش می باشد.
🔅 قم علینا:
در کتاب المنجد اینگونه آمده است:
(قام علی عیاله: از عیالاتش نگهداری کرد)
پس ترجمه عبارت این میشود که: از ما محافظت ونگهداری کن.
🔅 فيأبى حتى يخوف بالقتل:
در اینجا با توجه به قرینه قبل ــ که مردم از ترس کشتارها به امام پناه آورده واز ایشان میخواهند که آنها را محافظت نماید ــ عبارت اینگونه میشود:
(فيأبى حتى يخوف بقتل الناس: ابا دارد وراضی نمیشود تا اینکه ترسیده میشود از قتل مردم)
☘ با توجه به نکات فوق، ترجمه کل عبارت اینگونه میشود:
(حکومت به سوی امام مهدی (صلوات الله علیه) در منزلش آورده میشود درحالیکه مردم در فتنهای هستند که خونشان ریخته میشود. به او گفته میشود: از ما نگهداری ومحافظت کن، پس ابا دارد وراضی نمیشود تا اینکه از قتل مردم ترسیده میشود، پس زمانی که از کشته شدن مردم ترسیده شد، از آنها محافظت نموده پس ریخته نمیشود به سبب این قیام ومحافظت کاسه خونی.)
بنابراین وقتی امام (صلوات الله علیه) به حفاظت مردم میپردازند، دیگر خونی از آنها ریخته نمیشود.
📣 حال سوال این است که این عبارت با توجه به معنای آن، چه ارتباطی با ادعای احمدالحسن ومریدانش دارد؟
آنها ادعا دارند که 👈 امام زمان خونریزی نمیکند وبا دشمنان نمیجنگند 👈 واین عبارت قتادة دلالت دارد که در پی محافظت حضرت از مردم پناهنده به ایشان، دیگر خونی از مردم پناهنده ریخته نشده وکشته نمیشوند.
👈 این آقایان برای اثبات ادعای خود به چیزی استناد نمودهاند که اصلا دلالتی بر ادعای آنان ندارد.
ـ📄👇
ـ📄👆
💥 جمع بندی:
📌 این حدیث در هیچ یک از کتب شیعه یافت نشد بلکه منبع آن کتب اهل سنت میباشد. مضافا اینکه اصلا حدیث نبوده بلکه سخن قتاده می باشد.
📌 به فرض که (حدیث باشد وماهم ملزم به کتب اهل سنت باشیم)، بنا به دستور اهل بیت علیهم السلام هنگام تعارض بین احادیث باید به آنچه مشهور بین اصحاب است اخذ نمود واحادیث مشهور بین اصحاب سخن از جنگ و خونریزی امام داشته وادعای احمدالحسن را نفی می کنند.
📌 با توجه به معنای عبارت قتادة، اساساً هیچ ارتباطی بین این عبارت وادعای احمدالحسن وجود ندارد.
📌 آنها ادعا دارند که 👈 امام زمان خونریزی نمیکند وبا دشمنان نمیجنگند 👈 واین عبارت قتادة دلالت دارد که در پی محافظت حضرت از مردم پناهنده به ایشان، دیگر خونی از مردم پناهنده ریخته نشده وکشته نمیشوند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸 آیا کسانی که برای اثبات مدعای خود به کتب اهل سنت بسنده میکنند ــ آنهم استناد به قول قتادة ــ ونمیتوانند از کتب شیعه حدیثی بیاورند، اهل حق هستند⁉️
🔸 مگر امامان به ما دستور ندادهاند که معالم دینمان را از شیعیان بگیریم⁉️
🔸 آیا کسانی که به احادیث کتب شیعه اعتنا نکرده وبه اقوال معارض در کتب اهل سنت چنگ میزنند، شیعه هستند⁉️
🔸 آیا کسانی که به راحتی به امامان علیهم السلام جملاتی را نسبت می دهند واصطلاحا به آنها دروغ می بندند، انسانهای مورد اعتمادی هستند⁉️
🔸 آیا کسانی که ادعا می کنند (تنها فرقه ناجیه ما هستیم) وهمه علماء ومراجع را گمراه می دانند، نیاز به تحریف وتقطیع و . . . در احادیث دارند ⁉️
🔸 آیا کسی که اینگونه استدلالات باطل وسست را ارائه نموده و با ترجمه عبارات عربی بازی می کند تا ضعفای از شیعیان را اغفال نماید، میتواند (یمانی) باشد⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
📣 اگر در خلال مطالعات به دلیل دیگری در جهت ادعای احمدالحسن ومریدانش برخورد نمودیم، آن را مورد بررسی قرار داده وبخش چهارم را رقم می زنیم.
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
(ویرایش جدید)
پایه . . . . . . . . . . . . 3
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #حدیث_وصیت
بخش اول:
یکی از بحثهای پایهای در نوشتجات وگفتارهای احمدالحسن ومریدان او، حدیث وصیت کتاب الغیبة مرحوم شیخ طوسی میباشد.
👈 حدیث وصیت، روایتی است منسوب به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) که در آن، وصیت وسفارش پیامبر (صلوات الله علیه وآله) به حضرت علی (صلوات الله علیه) ذکر گردیده است لذا یمانیون نام این روایت را (حدیث وصیت) گذاشتهاند.
📣 توجه توجه:
مجددا یادآور می شویم که پایه واساس دعوت احمد الحسن، حدیث وصیت می باشد.
همانطور که میدانید وصیتهای مختلفی از رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) در احادیث وجود دارد، اما گاهاً بین مضامین این وصیتها تعارضاتی وجود دارد که در تشخیص وصیت صحیح از ناصحیح باید به اخبار علاجیه اهل بیت (صلوات الله علیهم) رجوع نمود.
اگر در ذهن عزیزان باشد، ما در پایه اول به بررسی ادله احمد الحسن ومریدانش در مورد نفی علم رجال پرداختیم وثابت نمودیم که ادعای آنان خلاف دستورات قرآن واهل بیت (صلوات الله علیهم) میباشد.
به نظر میرسد که اشاره به قسمتی از مباحث پایه اول، بسیار مفید بوده وما را در بررسی حدیث وصیت کمک فراوانی مینماید.
✅ خلاصهای از بخش ششمِ پایه اول:
1⃣ اولین راهی که امام باقر (صلوات الله علیه) در بحث تعارض اخبار و تشخیص حدیث صحیح ارائه فرمودند این است که:
(ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن)
👈 منظور از عبارت (احادیث مشهور بین اصحاب) که حضرت فرمودند، احادیث مشهور بین شیعیان است، نه اهل سنت یا دیگر فرق.
2⃣ راوی میگوید:
(پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرمودند: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید)
البته حضرت در ادامه راههای دیگری هم بیان میکنند که برای دیدن تفصیلی بخش ششم به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://telegram.me/PayehayePooshaly/38
📣 با این اوصاف اگر به وصایای متعارضی برخورد کردیم، باید به ترتیب فوق طیّ طریق نموده تا وصیتّ حق را تشخیص دهیم وبه آن عمل نماییم.
حال ما در بحث حدیث وصیت، به احادیث متعارض برخورد میکنیم.
در حدیث وصیت کتای الغیبة صحبت از امامان (صلوات الله علیهم) ومهدیین به میان آمده ودر احادیث دیگر وصیت فقط صحبت از امامان شده است واین وصیت عاصم از ضلال معرفی گردیده است.
لذا باید طبق دستور امام باقر (صلوات الله علیه) در مورد احادیث متعارض عمل نمود تا وصیت صحیح را از ناصحیح تشخیص دهیم.
🔸 شهرت:
همانطور که میدانید حدیث وصیتی که در کتاب الغیبة شیخ طوسی نقل گردیده است، هیچگونه شهرتی بین اصحاب نداشته واساساً همین یک حدیث است که بحث مهدیین در وصیت رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) را مطرح میکند.
🔸 اعدل و اوثق:
از نظر بحث سندی هم که این حدیث جزو احادیث ضعیف محسوب میشود، آنهم نه به خاطر یک راوی، بلکه چندین راوی.
علی بن سنان الموصلی العدل
علی بن الحسین
احمد بن محمد بن الخلیل
جعفر بن احمد المصری
الحسن بن علی عمّ جعفر
والد الحسن بن علی
تمامی این راویان مجهول هستند وتوثیقی ندارند واصلا بعضی از آنان شناخته شده هم نیستند.
👈 مضافا اینکه همین یک حدیث وصیت هم از طرق عامه بوده که این مساله وضعیت را به مراتب بدتر میکند.
🔅 مرحوم شیخ حر عاملی در این زمینه میگوید:
(ولا يخفى أنّ الحديث المنقول أوّلاً من كتاب « الغيبة » من طرق العامّة) الایقاظ من الهجعة ج1ص403
🔅 وهمچنین در کتاب الفوائد الطوسیة ص111 میگوید:
(ما رواه الشیخ فی کتاب الغیبه فی جمله الأحادیث التی رواها من طریق المخالفین فی النص علی الأئمه علیهم السّلام)
مرحوم شیخ حر عاملی در دو عبارت فوق تصریح مینماید که این حدیث از عامه ومخالفین نقل شده است.
ـ📄👇
ـ📄👆
امام کاظم (علیه السلام) ضمن حدیثی فرمودند:
لَا تَأْخُذَنَّ مَعَالِمَ دِينِكَ عَنْ غَيْرِ شِيعَتِنَا فَإِنَّكَ إِنْ تَعَدَّيْتَهُمْ أَخَذْتَ دِينَكَ عَنِ الْخَائِنِينَ الَّذِينَ خَانُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ خَانُوا أَمَانَاتِهِمْ إِنَّهُمُ اؤْتُمِنُوا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَحَرَّفُوهُ وَ بَدَّلُوهُ فَعَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ رَسُولِهِ وَ لَعْنَةُ مَلَائِكَتِهِ وَ لَعْنَةُ آبَائِيَ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ وَ لَعْنَتِي وَ لَعْنَةُ شِيعَتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة. وسائل الشیعة ج27ص150
ترجمه:
معالم دينت را جز از شيعه ما فرا مگير، زيرا اگر از ايشان بگذرى (ومعالم دين را از آنان ياد نگيرى) دينت را از خيانتكارانی كه به خدا و رسول او و به امانات ايشان خيانت و نادرستى كردند فرا گرفته اى، خيانتكاران را بر كتاب خداوند امين گردانيدند پس آنان كتاب خدا را تحريف و تبديل كردند، پس لعنت خدا و پيامبر و فرشتگان او و لعنت پدران گرامى و نيكو کردارم و لعنت من و لعنت شيعه ام تا روز قیامت بر ايشان باد.
حال چرا یمانیون معالم دینشان را از دشمنان اهل بیت علیهم السلام می گیرند ⁉️ پرسشی است که باید منصفانه در پاسخش درنگ نمود.
✅ پس با اجرای راهکار اول امام باقر (صلوات الله علیه) در احادیث متعارض، حدیث وصیت کتاب الغیبة شیخ طوسی قابل استناد نبوده زیرا این حدیث غیر مشهور، در تضاد با احادیث مشهور دیگر میباشد.
✅ حتی اگر حدیث وصیت کتاب الغیبة، مشهور هم باشد با اجرای راهکار دوم امام باقر (صلوات الله علیه) ــ بحث اعدل واوثق ــ در احادیث متعارض، باز هم باید حدیث وصیت کتاب الغیبة را کنار گذاشت واخذ به احادیث اعدل و اوثق نمود.
💥 #جمع_بندی :
حدیث وصیت کتاب الغیبة به هیچ وجه قابل استناد نیست زیرا:
📌 حدیث وصیت از نظر سندی ضعیف بوده و واز طریق اهل سنت نقل گردیده است.
📌 وهمچنین معارضه با احادیث دیگر دارد.
📌 این حدیث، مشهور بین اصحاب نیست.
📌 راویان آن اعدل و اوثق از راویان روایات معارض نیستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر و سوال:
🔸 براستی چرا فرقه های پوشالین نمی توانند برای اثبات حقانیت خود به احادیث صحیح ومتواتر استناد نمایند ⁉️ وفقط به احادیث ضعیف وغیر مشهور و منقول از اهل سنت اکتفا می کنند ⁉️
🔸 آیا کسی که اساس دعوت و استدلالش بر اساس احادیث ضعیف وغیر مشهور و منقول از اهل سنت می باشد، می تواند (یمانی) باشد⁉️
🔸 آیا کسی که بر خلاف دستور صریح امام باقر (علیه السلام) عمل نموده وبه احادیث ضعیف وغیر مشهور و منقول از اهل سنت استناد می کند، می تواند (یمانی) باشد ⁉️
🔸آیا کسی که خلاف دستور امام کاظم علیه السلام معالم دینش را از خائنین ــ اهل سنت ــ می گیرد، می تواند (یمانی) باشد⁉️
🔸 چرا احمد الحسن ومریدانش به دیگر روایات وصیت هیچ اشاره ای نمی کنند واز بین تمامی روایات وصیت، فقط به همین حدیث ضعیف وغیر مشهور و عامی استناد می کنند ⁉️ نکند دیگر روایات وصیت، مبطل ادعا و دعوت آنها می باشد ⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.
📩
(ویرایش جدید)
پایه . . . . . . . . . . . . 3
—<( بسم الله الرحمن الرحیم )>—
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا
با سلام خدمت همه عزیزان 💐
ـhttps://t.me/PayehayePooshaly
💠 #حدیث_وصیت
بخش دوم
لینک بخش قبل: https://telegram.me/PayehayePooshaly/72
در بخش قبلی ثابت نمودیم که حدیث وصیت کتاب الغیبة مرحوم شیخ طوسی، حدیثی است که 👈 از اهل سنت نقل شده و راویان آن هم مجهول میباشد.
👈 مضافا اینکه معارضه دارد با احادیث مشهور بین اصحاب.
امامان ما دستور دادهاند که معالم دینمان را از اهل سنت نگیریم زیرا آنان خائن به خدا و رسول هستند، لذا باید این حدیث را رها نموده وبه احادیث دیگر وصیت از طرق شیعه اخذ نماییم.
✅ اینک حدیث وصیت کتاب الغیبة را ذکر نموده ومطالبی پیرامون آن تقدیم عزیزان میگردد.
🔸 متن روایت در سه بخش:
أخبرنا جماعة عن أبي عبد الله الحسين بن علي بن سفيان البزوفري عن علي بن سنان الموصلي العدل عن علي بن الحسين عن أحمد بن محمد بن الخليل عن جعفر بن أحمد المصري عن عمه الحسن بن علي عن أبيه عن أبي عبد الله جعفر بن محمد عن أبيه الباقر عن أبيه ذي الثفنات سيد العابدين عن أبيه الحسين الزكي الشهيد عن أبيه أمير المؤمنين ع قال:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي كَانَتْ فِيهَا وَفَاتُهُ لِعَلِيٍّ ع يَا أَبَا الْحَسَنِ أَحْضِرْ صَحِيفَةً وَ دَوَاةً فَأَمْلَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَصِيَّتَهُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّهُ سَيَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَأَنْتَ يَا عَلِيُّ أَوَّلُ الِاثْنَيْ عَشَرَ الْإِمَامِ سَمَّاكَ اللَّهُ فِي السَّمَاءِ عَلِيّاً الْمُرْتَضَى وَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الصِّدِّيقَ الْأَكْبَرَ وَ الْفَارُوقَ الْأَعْظَمَ وَ الْمَأْمُونَ وَ الْمَهْدِيَّ فَلَا يُصْلِحُ هَذِهِ الْأَسْمَاءُ لِأَحَدٍ غَيْرَكَ
ترجمه: رسول خدا (ص) در همان شبي كه وفاتش در آن واقع شد، به علي (ع) فرمود: «اي ابا الحسن، كاغذ و دواتي بياور.» و حضرت وصيت خود را املا فرمود تا به اين جا رسيد كه فرمود: يا علي! بعد از من دوازده امام ميباشند و بعد از آنها دوازده مهدي. پس تو يا علي اوّلين دوازده امام هستي. خداي تعالي تو را در آسمانش، علي مرتضي، و امير المؤمنين، و صديق اكبر، و فاروق اعظم، و مأمون و مهدي ناميده و اين نامها براي غير تو شايسته نيست.
🖋 يا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي عَلَى أَهْلِ بَيْتِي حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَلَى نِسَائِي فَمَنْ ثَبَّتَّهَا لَقِيَتْنِي غَداً وَ مَنْ طَلَّقْتَهَا فَأَنَا بَرِيءٌ مِنْهَا لَمْ تَرَنِي وَ لَمْ أَرَهَا فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَإِذَا حَضَرَتْكَ الْوَفَاةُ فَسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِيَ الْحَسَنِ الْبَرِّ الْوَصُولِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِيَ الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ الزَّكِيِّ الْمَقْتُولِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ ذِي الثَّفِنَاتِ عَلِيٍّ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ بَاقِرِ الْعِلْمِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُوسَى الْكَاظِمِ
ـ📄👇
ـ📄👆
ترجمه: اي علي تو وصي من بر خاندانم، زنده و مردهي ايشان هستي، و نيز وصي بر زنانم هستي، هر يك را كه تو به همسري من باقي گذاري، فرداي قيامت مرا ديدار كند و هر يك را تو طلاق دادي، من از وي بيزارم و مرا نخواهد ديد، و من نيز او را در صحراي محشر نخواهم ديد، و تو پس از من خليفه و جانشين من بر امتم هستي، هر گاه وفاتت رسيد، خلافت را به فرزندم حسن واگذار كن، كه او برّ وصول است، چون او وفاتش رسيد آن را به فرزندم حسين زكي شهيد مقتول بسپارد، چون هنگام وفاتش رسيد، آن را به فرزندش سيد العابدين ذي الثّفنات علي بسپارد، چون هنگام وفات او رسد، آن را به فرزندش محمد باقر بسپارد، و چون وفاتش رسد، آن را به فرزندش جعفر صادق واگذار كند، و چون وفاتش فرا رسد، به فرزندش موسي كاظم بسپارد
🖋 فإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ الرِّضَا فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الثِّقَةِ التَّقِيِّ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ النَّاصِحِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ الْفَاضِلِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْمُسْتَحْفِظِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَذَلِكَ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً ثُمَّ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِينَ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِي [أَسَامٍ] كَاسْمِي وَ اسْمِ أَبِي وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِيُّ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ.
ترجمه: و چون وفات او فرا رسد، به فرزندش علي رضا بسپارد، و چون وفات او فرا رسد، به فرزندش محمد ثقه تقي واگذارد، و چون هنگام وفات او شود، به فرزندش علي ناصح بسپارد، و چون وفاتش در رسد، به فرزندش حسن فاضل واگذارد، و چون وفات او برسد، آن را به فرزندش محمد كه مستحفظ از آل محمّد (ص) است، تسليم كند، و ايشان دوازده امامند. بعد از آن دوازده مهدي ميباشند. پس وقتي كه زمان وفاتش فرا رسيد، خلافت را به فرزندش كه اوّلين مهديين است ميسپارد، و براي او سه نام است. يك نامش مانند نام من، و نام ديگرش نام پدر من است و آنها عبدالله و احمد، و نام سوّمين مهدي است و او اوّلين مؤمنان است.
📌 البته ناگفته نماند که ترجمه فرازهای آخر، محل تامل بوده که ان شاء الله به آن پرداخته میشود.
❇️ بررسی:
1⃣ همانطوری که دقت میکنید در ابتدای حدیث، نام (مهدی) به عنوان یکی از اسماء اختصاصی حضرت علی (صلوات الله علیه) ذکر گردیده است اما در عین حال کسان دیگری هم این اسم را دارند ❗️❗️ همین تعارض اولیه در متن حدیث شاید دلالت بر این دارد که اهل سنت در نقل این حدیث کمی تغییرات دادهاند.
👈 انگیزه این تحریف از سوی اهل سنت میتواند تغییر دین خدا و رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) باشد.
اساساً یکی از شیوههای کسانی که در کار جعل حدیث هستند همین تغییرات مختصر در احادیث هست تا بوسیله آن بتوانند دین را عوض کنند. یعنی حق را با باطل مخلوط مینمایند تا تشخیص آن برای مردم میسر نشود.
به همین جهت میباشد که ائمه دستور دادهاند از اهل سنت اخذ حدیث ننموده ومعالم دین را از شیعیان بگیریم. در بخش قبلی به نمونهای از آن روایات اشاره شد ودر اینجا هم نمونهی دیگری میآوریم.
امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند:
أَ تَدْرِي لِمَ أُمِرْتُمْ بِالْأَخْذِ بِخِلَافِ مَا تَقُولُ الْعَامَّةُ فَقُلْتُ لَا نَدْرِي فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً ع لَمْ يَكُنْ يَدِينُ اللَّهَ بِدِينٍ إِلَّا خَالَفَ عَلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَى غَيْرِهِ إِرَادَةً لِإِبْطَالِ أَمْرِهِ وَ كَانُوا يَسْأَلُونَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنِ الشَّيْءِ لَا يَعْلَمُونَهُ فَإِذَا أَفْتَاهُمْ جَعَلُوا لَهُ ضِدّاً مِنْ عِنْدِهِمْ لِيَلْبِسُوا عَلَى النَّاسِ. بحار ج2ص237
ترجمه: آیا میدانید که چرا به اخذ [روایات] برخلاف اهل سنت امر شدهاید؟ گفتم: نمیدانم، حضرت فرمودند: همانا علی علیه السلام متدین به دینی نبود مگر اینکه امت مخالفت مینموده به جهت ابطال امر [ولایت] حضرت واز حضرت علی (صلوات الله علیه) سوال میکردند درباره چیزی که نمیدانستند وزمانی که حضرت فتوا میدادند، از پیش خودشان ضد آن را میساختند تا مردم را به اشتباه بیاندازند.
👈 به همین جهت است که ائمه علیهم السلام فرموده اند معالم دین را از اهل سنت نگیریم.
2⃣ احمد الحسن ومریدانش میگویند که پیامبر (صلوات الله علیه وآله) این وصیت را عاصم از ضلال [یعنی مانع ضلالت وگمراهی] معرفی کردهاند اما در این حدیث اصلا چنین چیزی وجود ندارد. لطفا حدیث را دوباره با دقت بخوانید تا پی به صدق ادعای ما ببرید.
ـ📄👇
ـ📄👆
💥 #جمع_بندی:
📌 حدیث وصیت حدیثی است که از اهل سنت نقل شده و راویان آن هم مجهول میباشد.
📌 مضافا اینکه معارضه دارد با احادیث مشهور بین اصحاب.
📌 تعارض در متن حدیث: در ابتدای حدیث، نام (مهدی) به عنوان یکی از اسماء اختصاصی حضرت علی (صلوات الله علیه) ذکر گردیده است اما در عین حال کسان دیگری هم این اسم را دارند ❗️❗️
📌 طبق حدیث امام صادق (صلوات الله علیه) اهل سنت کلمات حضرت امیر (صلوات الله علیه) را تغییر میدادند وبه مردم عرضه میکردند. البته این امر مختص به امام علی علیه السلام نمی باشد.
📌 در این حدیث هیچ صحبتی از (عاصم از ضلال بودن) نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 تلنگر وسوال:
🔸 آیا کسی که اساس دعوتش بر مبنای احادیث اهل سنت می باشد ــــ آن هم احادیثی که با احادیث مشهور شیعه در تعارض است ــــ می تواند شیعه باشد ⁉️
🔸 یعنی (یمانی) برای اثبات حقانیت وصایت خود، هیچ مدرکی از کتب شیعه واحادیث مشهور ندارد ⁉️
🔸 چرا (یمانی) احادیث دیگر وصیت پیامبر را که در کتب شیعه موجود است، به عنوان اساس دعوت خود ذکر نمی کند⁉️
🔸 آیا می دانید در احادیث دیگر وصیت پیامبر، هیچ نامی از مهدیین وجود ندارد⁉️
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون
👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار
همچنان با ما همراه باشید . . .
https://t.me/PayehayePooshaly
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.