eitaa logo
پایه های پوشالی در نقد مدعی یمانی ( احمدالحسن )
615 دنبال‌کننده
390 عکس
391 ویدیو
39 فایل
بررسی پایه های استدلالات احمدالحسن بصری همبوشی و ادعاهای او . در تلگرام: https://t.me/PayehayePooshaly وبلاگ: http://payehayepooshaly.blogfa.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
ـ📄👆 💥 : 📌 صراحتا پیامبر (صلوات الله علیه وآله)درحدیث وصیت کتاب الغیبة، امامت را از مهدیین جدا می‌کنند ومی‌فرمایند: سَيَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً. 📌 اما احمد الحسن بر خلاف گفته رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) عمل نموده وامامت را برای مهدیین اثبات می‌نماید. 📌 آیا با وجود امام حسین علیه السلام می‌توان پذیرفت که فرزند امام زمان علیه السلام اول المقربین باشد؟ 📌 در بعضی از نسخ خطی کتاب الغیبة شیخ طوسی به جای عبارت (ابنه)، کلمه (ابیه) قرار دارد یعنی عبارت اینگونه می‌شود: (فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْیهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِينَ) 📌 نسخه فوق با ماجرای غسل امام زمان (صلوات الله علیه) به دست امام حسین (صلوات الله علیه) بسیار سازگار می‌باشد و در روایات هم داریم که امام را جز امام غسل نمی‌دهد. 📌 به اعتراف احمدالحسن ومریدانش در مباحث مشابه، اگر در حدیثی اختلاف نسخه باشد، دیگر آن حدیث قابل استناد نیست لذا استناد به حدیث وصیت شیخ طوسی از این جهت هم مورد خدشه می‌باشد. 📌 با توجه به اشکالات عدیده حدیث وصیت، این حدیث قابل استناد نمی‌باشد. لذا اثبات امامت برای مهدیین و یا ادعای اتحاد یمانی با مهدی اول زیر سوال رفته و بطلان بعضی ادعاهای احمدالحسن ثابت می‌گردد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر وسوال: 🔸 آیا کسی که بر خلاف گفته رسول خدا در حدیث وصیت عمل نموده وامامت را به مهدیین هم سرایت می‌دهد، می‌تواند (یمانی) باشد؟ 🔸 آیا کسی که ادعای علم پیامبر (صلوات الله علیه وآله) می‌کند ولی از اثبات حرفهای خود عاجز می‌باشد وبه حدیث وصیت اهل سنت اکتفا می‌کند ــــ آن هم با این همه اشکالات وارده بر حدیث ــــ می‌تواند ‌(یمانی) باشد؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 3 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش چهارم لینک بخش قبل: https://telegram.me/PayehayePooshaly/77 ممکن است در ذهن بعضی از عزیزان سوالی مطرح شود که در زیر به آن اشاره نموده وپاسخ آن را عرض می نماییم. ❓ سوال واشکال: شیخ طوسی در چند صفحه قبل از حدیث وصیت می‌گوید: فأما ما روي من جهة الخاصة. بنابراین حدیث وصیت کتاب الغیبة شیخ طوسی از طرق شیعه نقل شده وقابل استناد می‌باشد. چرا این وصیت را معتبر نمی دانید؟ 🖋 جواب: اولا: این مبنا که (اگر راوی روایتی شیعه بود آن حدیث درست وصحیح است) صحیح نمی‌باشد زیرا بالوجدان در اطراف ما شیعیانی وجود دارند که فاسق و دروغگو هستند. مثلا خود همین احمد الحسن ومریدانش بارها مطالبی را نقل نموده‌اند که دروغ محض می‌باشد وحتی در مواردی کلام قتاده سنی را به امامان معصوم نسبت داده‌اند. رجوع شود به بحث (اندازه خون حجامت). حال که ما در اطرافمان 👈 شیعیان کاذب وفاسق داریم، باید بر مبنای دستور الهی در این آیه (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمين) خبرهای انسانهای فاسق را مورد تبیّن وبررسی قرار دهیم و اعتماد به اقوال آنها ننماییم. برای توضیح بیشتر رجوع شود به لینک زیر: https://telegram.me/PayehayePooshaly/13 ثانیا: ناظم العقیلی از کلام شیخ طوسی که می‌گوید (فأما ما روي من جهة الخاصة) این برداشت را نمی‌کند که همه راویان در سند حدیث وصیت شیعه هستند ــــ که اگر باشند هم دردی دوا نمی‌شود زیرا باید ثقه بودن افراد ثابت گردد ــــ لذا در کتاب (انتصاراً للوصیة ص45) می‌گوید: (ولم یبق احد من رواة الوصیة لم یعلم تشیعه الا احمد بن محمد بن الخلیل) ترجمه: باقی نماند احدی از روات حدیث وصیت که دانسته نشد تشیعش الا احمد بن محمد بن الخلیل. 👈 پس همانطور که می‌بینیم ناظم العقیلی هم از کلام شیخ طوسی (فأما ما روي من جهة الخاصة) این برداشت را نمی‌کند که تمام راویان حدیث مذکور شیعه هستند. ثالثا: مرحوم شیخ حرّ عاملی تصریح دارند این روایت از اهل سنت می‌باشد که در بخش اول حدیث وصیت به آن اشاره شد. رابعا: اساساً ذکری از بعضی راویان حدیث وصیت در کتب رجالی نیست، حتی شخص مرحوم شیخ طوسی هم در دو کتاب رجال و الفهرست خود، به آنها اشاره نمی‌کند. 👈 حال چگونه می‌توان به تشیع این افراد گمنام پی برد ⁉️ خدا می‌داند. 📌 خلاصه اینکه اگر هم تمام روات حدیث وصیت شیعه بودنشان ثابت گردد، دردی دوا نمی‌شود زیرا آنچه مهم است (وثاقت) می‌باشد. البته در بحث علم رجال بیان نمودیم که تنها راه تشخیص احادیث صحیح، بحث سندی ورجالی نمی‌باشد، بلکه بحثهای رجالی یکی از راههای تشخیص می‌باشد. لازم به ذکر است که راه های دیگر تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح، هیچکدام در تصحیح وتایید حدیث وصیت کاربرد نداشته وندارد. حدیث وصیت علاوه بر مشکلات فراوانی که دارد ــــ از قبیل ضعف سندی، تعارض متن، اختلاف نسخه و ‌. . . ــــ تعارض با احادیث مشهور هم دارد که در این هنگام باید اخذ به احادیث مشهور نمود. اینک به ادامه بررسیها حول حدیث وصیت می‌پردازیم. ✅ بررسی: 7⃣ در انتهای حدیث وصیت داریم: فإذا حضرته الوفاة فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِينَ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِي [أَسَامٍ] كَاسْمِي وَ اسْمِ أَبِي وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِيُّ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ. احمد الحسن ومریدانش ضمیر در عبارت (لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِي) را به (ابنه) بر می‌گردانند واینگونه ترجمه می‌نمایند: (برای فرزند امام زمان سه اسم وجود دارد). اما 👈 با قراین حدیثی دیگری که در دست هست 👈 وهمچنین با توجه به نسخه دیگری که کلمه (ابیه) دارد، این ترجمه اشتباه بوده وضمیر (له) به خود امام زمان بر‌می‌گردد و آن سه اسم هم اسامی مربوط به امام زمان می‌باشد. به روایت زیر دقت کنید: عَنْ أَبِي وَائِلٍ عَنْ حُذَيْفَةَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ ذَكَرَ الْمَهْدِيَّ فَقَالَ إِنَّهُ يُبَايَعُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَ الْمَهْدِيُّ فَهَذِهِ أَسْمَاؤُهُ ثَلَاثَتُهَا). الغیبة شیخ طوسی ص470 ترجمه: حضرت رسول (صلوات الله علیه وآله) یادی از مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نموده وفرمودند: با او بین رکن ومقام بیعت می‌شود واسمش احمد وعبدالله ومهدی است واین سه اسم اوست. ـ📄👇
ـ📄👆 ممکن است گفته شود آن کسی که بین رکن ومقام با او بیعت می‌شود، احمد الحسن می‌باشد واین سه اسم هم مربوط به اوست. 🖋 در جواب گوییم: دقیقا روایاتی موجود است که مثل روایت فوق بوده وبه جای اسم (احمد)، اسم (محمد) ذکر گردیده است واین خود دلیلی محکم بوده که مراد از احمد، محمد، عبدالله ومهدی، وجود مقدس آقا امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد. به روایت زیر دقت فرمایید: 🔅 (عن حذيفة قال سمعت النبي ص و قد ذكر المهدي فقال إنه يبايع بين الركن و المقام اسمه محمد و عبد الله و المهدي فهذه أسماؤه ثلاثتها). الخرائجوالجرائح ج3ص1149 ویامثلا در روایت دیگری پیامبر خدا (صلوات الله علیه وآله) اشاره‌ای به اسم امامان نموده وبرای حضرت علی (صلوات الله علیه) نام می‌برند ومی‌فرمایند: 🔅 أنت يا علي، ثم ابني هذا، ووضع يده على رأس الحسن، ثم ابني هذا، ووضع يده على رأس الحسين، ثم ابنه سميك يا أخي سيد العابدين، ثم ابنه يسمى محمدا، باقر علمي، وخازن وحي الله، وسيولد في زمانك يا أخي فاقرأه مني السلام، 👈 ثم تكملة اثني عشر إماما من ولدك إلى مهدي أمة محمد صلى الله عليه وآله وسلم، الذي يملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت قبله ظلما وجورا. والله إني لأعرفه ــــ يا سليم ــــ حيث يبايع بين الركن والمقام، وأعرف أسماء أنصاره وقبائلهم. اعتقادات شیخ صدوق ص120 وکتاب سلیم ص184 ترجمه قسمت اشاره شده: سپس کامل شدن 12 امام از فرزندان تو تا مهدی امت محمد صلوات الله علیه وآله، که زمین را پر از عدل و داد می کند همانگونه که پر از ظلم وجور شده است، ای سلیم به خدا قسم او را ــــ امام دوازدهم مهدی را ــــ می شناسم که بیعت می شود بین رکن ومقام ومی شناسم اسماء یارانش را وقبیله هایشان را. حدیث فوق نص است در امام دوازدهم امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) واینکه با او بین رکن ومقام بیعت شده و اوست که زمین را پر از عدل داد می‌کند. لازم به ذکر است که هیچ نصی وجود ندارد که با یمانی هم بین رکن ومقام بیعت می شود. 💥 : 📌 اگر راویان حدیث وصیت همگی شیعه باشند، باز هم دردی دوا نمی‌شود ونمی‌توان به حدیث وصیت اخذ نمود زیرا بالوجدان می‌دانیم همه شیعیان مورد وثوق وعادل نیستند. 📌 منظور شیخ طوسی از عبارت (فأما ما روي من جهة الخاصة) تشیع تک تک راویان حدیث وصیت نیست و ناظم العقیلی هم از این کلام شیخ طوسی چنین برداشتی ندارد. 📌 مرحوم شیخ حرّ عاملی تصریح دارند که حدیث وصیت از عامه واهل سنت می‌باشد. 📌 ضمیر در عبارت (له ثلاث اسامی) با توجه به احادیث دیگر وهمچنین با توجه به نسخه دیگر کتاب الغیبة، به امام زمان بر‌می‌گردد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر وسوال: 🔸 آیا کسی که ادعای علم پیامبر (صلوات الله علیه وآله) می‌کند ولی از اثبات حرفهای خود عاجز می‌باشد وبه حدیث وصیت اهل سنت اکتفا می‌کند ــــ آن هم با این همه اشکالات وارده بر حدیث ــــ می‌تواند ‌(یمانی) باشد⁉️ 🔸 آیا کسی که بر خلاف روایات، خود را به عنوان (کسی که بین رکن ومقام با او بیعت می شود) معرفی می نماید، می تواند (یمانی) باشد⁉️ 🔸 آیا کسی که بر خلاف روایات، خود را به عنوان (کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند) معرفی می نماید، می تواند (یمانی) باشد⁉️ 🔸 آیا کسی که با روایات بازی نموده وبر خلاف روایات سخن می گوید، می تواند (یمانی) باشد⁉️ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 3 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش پنجم لینک بخش قبل: https://telegram.me/PayehayePooshaly/82 همانطور که می‌دانید افراد زیادی در طول تاریخ ادعاهای باطلی نموده‌اند، از ادعای امامت ونبوت گرفته تا ادعای الوهیت وخدایی. با توجه به مطلب فوق 👈 حدیث وصیت به تنهایی نمی‌تواند دلیلی بر حقانیت احمدالحسن باشد زیرا نام احمد موجود در وصیت، بر افرادی زیادی صدق کرده ومختص احمدالحسن نمی‌باشد 👈 لذا احمد الحسن قانونی را در کنار حدیث وصیت مطرح می‌نماید تا بتواند ادعای خود را ثابت نماید. آن قانون عبارت است از: (ان الوصیة لا یدّعیها الا صاحبها) وبا بیان این قانون ادعا می‌کند که مراد از احمد موجود در روایت وصیت، خودش می‌باشد. ✅ توضیح مطلب: احمد الحسن بعد از نقل حدیث وصیت کتاب الغیبة شیخ طوسی می‌گوید: (و وصف الرسول له بانه عاصم من الضلال ابداً یجعل من المحال ان یدّعیه مبطل، و مَن یقول: إن ادعاءه من المبطلین ممکن فهو یتّهم الله سبحانه بالعجز عن حفظ کتاب وصفه بانه عاصم من الضلال لمن تمسک به، او یتّهم الله بالکذب) ترجمه: و [بر اساس] توصیف پیامبر برای حدیث وصیت به اینکه عاصم ومانع گمراهی وضلالت است تا ابد، محال است که فرد باطلی آن را ادعا کند، و فردی که می‌گوید: افراد باطل ممکن است آن را ادعا کنند، [در جواب گوییم] پس این فرد خدا را متهم می‌کند به عجز وناتوانی از حفظ کتابی که توصیفش نموده به اینکه (مانع از گمراهی است برای کسی که متمسک به آن شود)، یا اینکه آن فرد متهم می‌کند خدا را به کذب. ✅ بررسی: 1⃣ همانطور که سابقا عرض کردیم در حدیث وصیت شب وفات هیچگونه سخنی درباره (عاصمیت از ضلال وگمراهی) وجود ندارد بلکه در احادیث وصیت دیگر پیامبر (صلوات الله علیه وآله) این عاصمیت مطرح گردیده است. جالب این است که احمد الحسن ومریدانش به آن احادیث دیگر در بحث عاصمیت استناد می‌نمایند اما بلافاصله بحث حدیث شب وفات را مطرح می‌کنند. به عبارت دیگر برای بحث عاصمیت از ضلال وگمراهی، به احادیث دیگر وصیت پیامبر (صلوات الله علیه وآله) تمسک جسته وفقط به همان فقرات مورد نظر خودشان اشاره می‌نمایند وسپس برای اثبات امامت مهدیین به حدیث وصیت کتاب الغیبة رجوع می‌کنند، و این در حالی است که احادیث وصیت عاصم از ضلال وگمراهی، هیچ اشاره‌ای به مهدیین وامامت آنها ندارد ودر شب وفات هم نوشته نشده است بلکه در روز پنجشنبه نوشته شده است. 2⃣ استدلال احمد الحسن اینگونه است که: چون در حدیث وصیت بحث عاصمیت از ضلال وگمراهی مطرح گردیده است پس انسان باطل وگمراه نمی‌تواند ادعا کند که منظور از احمد در روایت وصیت، خودش می‌باشد. اگر کسی مختصری در علوم دینی کار کرده باشد، به راحتی از عبارت فوق پی به جهل احمدالحسن وعدم فهم درست او از مبانی دینی می‌برد. 👈 اساساً اینکه اگر (به وصیت رسول خدا متمسک شویم دیگر خوف گمراهی نمی‌رود) ، با ادعای احمدالحسن که می‌گوید: (انسان باطل نمی‌تواند ادعا کند که پیامبر نام او را در حدیث وصیت برده است) هیچ تلازمی ندارد. یکی از امور قطعی که تاریخ گواه بر آن است همین مساله ادعاهای مطرح شده در زمانهای مختلف می‌باشد 👈 مگر در طول تاریخ کم افرادی بوده‌اند که ادعای مهدویت نموده‌اند؟ 👈 یعنی چون پیامبر خدا (صلوات الله علیه وآله) فرموده‌اند که وصیتشان عاصم از ضلال است، دیگر کسی نمی‌تواند ادعای امامت کند؟؟!! مالکم کیف تحکمون 3⃣ مراد از اینکه وصیت پیامبر (صلوات الله علیه وآله) عاصم از ضلال است یعنی: اگر کسی به این وصیت عمل نموده و درِ خانه اهل بیت (صلوات الله علیهم) برود از گمراهی در امان خواهد ماند. 4⃣ حتی اگر بپذیریم که (خدا به پیامبرش وعده نموده که حافظ این وصیت است) باز هم هیچ تنافی وتعارضی با ادعای مبطلین ندارد زیرا خدا حافظ کتابی است که او را توصیف به عاصم از ضلال نموده است برای متمسکینش، واین مطلب هیچ منافاتی با ادعاهای افراد باطل ندارد. مثلا وقتی خدا می‌گوید: من حافظ کتاب قرآن هستم، آیا دیگر کسی نمی‌تواند ادعاء باطل کند وبگوید آیه ‌(مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ) مربوط به اوست؟ اگر اینگونه هست، پس احمد قادیانی چگونه ادعا نمود که آیه فوق در مورد او می‌باشد؟ مضافا اینکه او ادعا نمود که مهدی منتظر و مسیح موعود است. 5⃣ هیچ نصی مبنی بر اینکه (ان الوصیة لایدّعیها الا صاحبها / وصیت را ادعا نمی‌کند جز صاحبش) وجود ندارد وهمانطور که مشخص گردید توصیف عاصمیت از ضلال برای حدیث وصیت کتاب الغیبة، هیچ ارتباطی به (عدم ادعاء مبطلین) ندارد. ـ📄👇
ـ📄👆 6⃣ عجیب‌تر اینکه احمدالحسن ومریدانش می‌خواهند ادعا کنند که (وصیت را کسی جز صاحبش نمی‌تواند ادعا کند) واز طرفی هم می‌گویند (اگر انسان مبطلی وصیت را ادعا کند، هلاک می‌شود والبته این هلاکت به سرعت نمی‌باشد وخدا به آنها تا زمانی مهلت می‌دهد). 👈 واین یعنی تناقض گویی زیرا بنا بر قاعده اول کسی نمی‌تواند ادعای وصیت کند وبنا بر قاعده‌ی دوم مبنی بر هلاکت شخص مدعی، ثابت می‌شود که شخص مبطل می‌تواند ادعا کند اما بعد از مدتی به هلاکت می‌رسد. بنابراین با توجه به قاعده دوم، بطلان قاعده‌ اول از طرف احمدومریدانش ثابت می‌گردد، در نتیجه ممکن است فرد باطلی ادعا کند که مصداق حدیث وصیت می‌باشد. 7⃣ مضافا اینکه اگر قاعده اول صحیح باشد، در بحث قانون معرفت حجت دیگر نیازی به ذکر (سلاح و پرچم) نیست وفقط بحث وصیت کفایت می‌کند وحال آنکه که احمدومریدانش در بحث قانون معرفت حجت، هر سه مورد را مطرح می‌کنند واین هم خود دلیلی است که امکان ادعای این وصیت از طرف افراد باطل وجود دارد. 💥 : 📌 در حدیث وصیت شب وفات هیچگونه سخنی درباره (عاصمیت از ضلال وگمراهی) وجود ندارد. 📌 در احادیث وصیت دیگری که بحث عاصمیت وجود دارد، هیچ سخنی از مهدیین وامامت آنها مطرح نیست. 📌 هیچ نصی مبنی بر (ان الوصیة لایدّعیها الا صاحبها / وصیت را ادعا نمی‌کند جز صاحبش) وجود ندارد. 📌 احمدالحسن ومریدانش می‌گویند: (اگر کسی ادعای وصیت کند هلاک می‌شود). از این عبارت نتیجه می‌گیریم که ممکن است افراد باطل ادعای وصیت وامامت و . . . بکنند. 📌 اگر واقعا کسی نمی‌تواند به باطل ادعای وصیت کند، دیگر مطرح کردن بحث (سلاح وپرچم) در قانون معرفت حجت لزومی ندارد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر و سوال: 🔸 آیا کسی که در سخنانش تناقض گویی می‌کند، می تواند (یمانی) باشد؟ 🔸 آیا کسی که بر خدا دروغ می‌بندد ومی‌گوید که خداوند حافظ وصیت است، می‌تواند (یمانی) باشد؟ 🔸 آیا اساساً اگر خدا حافظ وصیت باشد، این امر می‌تواند دلیلی باشد بر اینکه دیگر کسی نمی‌تواند به باطل ادعای وصیت کند؟ اگر اینگونه است پس این همه مدعیان دروغین در طول تاریخ چگونه ادعای وصایت وامامت و . . . کرده‌‌اند؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 3 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش ششم لینک بخش قبل: https://telegram.me/PayehayePooshaly/86 بسیار به جاست برای یک بار هم که شده، حدیث وصیت مشهور پیامبر (صلوات الله علیه وآله) را از زبان سلیم بن قیس هلالی ــــ یکی از یاران حضرت علی علیه السلام ــــ بشنویم. با ما همراه باشید. . . . عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ، قَالَ: سَمِعْتُ سَلْمَانَ يَقُولُ سَمِعْتُ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ ــــ بَعْدَ مَا قَالَ ذَلِكَ الرَّجُلُ مَا قَالَ وَ غَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ دَفَعَ الْكَتِفَ ــــ : أَلَا نَسْأَلُ رَسُولَ اللَّهِ عَنِ الَّذِي كَانَ أَرَادَ أَنْ يَكْتُبَ فِي الْكَتِفِ مِمَّا لَوْ كَتَبَهُ لَمْ يَضِلَّ أَحَدٌ وَ لَمْ يَخْتَلِفْ اثْنَانِ ترجمه: سليم بن قيس مىگويد: از سلمان شنيدم كه مىگفت: بعد از آنكه آن مرد (عمر) آن سخن را گفت و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله غضبناك شد و «كتف» را رها كرد، از امير المؤمنين عليه السّلام شنيدم كه فرمود: آيا از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نپرسيم چه مطلبى مىخواست در كتف بنويسد كه اگر آن را مىنوشت احدى گمراه نمىشد و دو نفر هم اختلاف نمىكردند؟ فَسَكَتُّ حَتَّى إِذَا قَامَ مَنْ فِي الْبَيْتِ وَ بَقِيَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ وَ ذَهَبْنَا نَقُومُ أَنَا وَ صَاحِبِي أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ، قَالَ لَنَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اجْلِسُوا. فَأَرَادَ أَنْ يَسْأَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ نَحْنُ نَسْمَعُ، فَابْتَدَأَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: ترجمه: من سكوت كردم تا كسانى كه در خانه بودند برخاستند و فقط امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام باقى ماندند. من و دو رفيقم ابو ذر و مقداد هم خواستيم برخيزيم كه على عليه السّلام به ما فرمود: بنشينيد. حضرت مىخواست از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سؤال كند و ما هم مىشنيديم، ولى خود پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ابتداء فرمود: يَا أَخِي، أَمَا سَمِعْتَ مَا قَالَ عَدُوُّ اللَّهِ، أَتَانِي جَبْرَئِيلُ قَبْلُ فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ سَامِرِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَنَّ صَاحِبَهُ عِجْلُهَا ، وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ قَضَى الْفُرْقَةَ وَ الِاخْتِلَافَ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي، فَأَمَرَنِي أَنْ أَكْتُبَ ذَلِكَ الْكِتَابَ الَّذِي أَرَدْتُ أَنْ أَكْتُبَهُ فِي الْكَتِفِ لَكَ، وَ أُشْهِدَ هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةَ عَلَيْهِ، ادْعُ لِي بِصَحِيفَةٍ. فَأَتَى بِهَا. ترجمه: برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟! جبرئيل كمى قبل از اين نزد من آمد و به من خبر داد كه او سامرى اين امّت است و رفيقش (ابو بكر) گوساله آن است، و خداوند تفرقه و اختلاف را بعد از من بر امّتم نوشته است. لذا جبرئيل به من دستور داد بنويسم آن نوشتهاى را كه مىخواستم در كتف بنويسم و اين سه نفر را بر آن شاهد بگيرم. برايم ورقهاى بياوريد. براى حضرت ورقهاى آوردند. فَأَمْلَى عَلَيْهِ أَسْمَاءَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ بَعْدِهِ رَجُلًا رَجُلًا وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَخُطُّهُ بِيَدِهِ. وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنَّ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِمْ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ. ثُمَّ لَمْ أَحْفَظْ مِنْهُمْ غَيْرَ رَجُلَيْنِ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ اشْتَبَهَ الْآخَرُونَ مِنْ أَسْمَاءِ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، غَيْرَ أَنِّي سَمِعْتُ صِفَةَ الْمَهْدِيِّ وَ عَدْلَهُ وَ عَمَلَهُ وَ أَنَّ اللَّهَ يَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. ترجمه: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نام امامان هدايتكننده بعد از خود را يكى يكى املا مىفرمود و على عليه السّلام بدست خويش مىنوشت. همچنين فرمود: من شما را شاهد مىگيرم كه برادرم و وزيرم و وارثم و خليفهام در امّتم على بن ابى طالب است و سپس حسن و بعد حسين و بعد از آنان نه نفر از فرزندان حسيناند. راوى مىگويد: از نام امامان جز دو نفر بنام (محمد) و (على) بيادم نماند و در نام بقيّه ائمه عليهم السّلام به اشتباه افتادم، ولى توصيف حضرت مهدى و عدالت او و برنامهاش را شنيدم و اينكه خداوند بدست او زمين را پر از عدل و داد مىكند همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد. ـ📄👇
https://telegram.me/PayehayePooshaly ـ📄👆 ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنِّي أَرَدْتُ أَنْ أَكْتُبَ هَذَا ثُمَّ أَخْرُجَ بِهِ إِلَى الْمَسْجِدِ ثُمَّ أَدْعُوَ الْعَامَّةَ فَأَقْرَأَهُ عَلَيْهِمْ وَ أُشْهِدَهُمْ عَلَيْهِ. فَأَبَى اللَّهُ وَ قَضَى مَا أَرَادَ. ثُمَّ قَالَ سُلَيْمٌ: فَلَقِيتُ أَبَا ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادَ فِي إِمَارَةِ عُثْمَانَ فَحَدَّثَانِي. ثُمَّ لَقِيتُ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ بِالْكُوفَةِ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ فَحَدَّثَانِي بِهِ سِرّاً مَا زَادُوا وَ لَا نَقَصُوا كَأَنَّمَا يَنْطِقُونَ بِلِسَانٍ وَاحِد ترجمه: سپس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: من خواستم تا اين را بنويسم، سپس آن را به مسجد ببرم و عموم مردم را دعوت كنم و آن را برايشان بخوانم و آنان را بر آن شاهد بگيرم. ولى خداوند نخواست و آنچه اراده كرده بود مقدر نمود. سليم مىگويد: در زمان حكومت عثمان با ابو ذر و مقداد ملاقات كردم، و آنان همين مطلب را برايم نقل كردند. سپس امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را در كوفه ملاقات كردم. آنان هم بطور سرّى همين مطلب را برايم نقل كردند و هيچ كم و زيادى نكردند، گويى با يك زبان سخن مىگفتند. ✅ بررسی: 1⃣ همانطور که شاهد هستید در این وصیت هیچ صحبتی از وصایت وامامت مهدیین نیست لذا احمدالحسن ومریدانش در بحث قانون معرفت حجت، هیچگاه به این حدیث وصیت استناد نکرده وآن را ذکر نمی‌کنند. اساساً در بین وصایای نقل شده از سوی پیامبر (صلوات الله علیه وآله)، فقط حدیث وصیت کتاب الغیبة شیخ طوسی از مهدیین و وصایت آنها سخن به میان آورده ــــ البته به گمان احمد ومریدانش، وما در بخش سوم خلاف آن را ثابت نمودیم ــــ ودر احادیث دیگر وصیت هیچ سخنی از مهدیین نشده است. 🔅 لینک بخش سوم: https://telegram.me/PayehayePooshaly/77 در بخشهای قبل پیرامون اشکالات حدیث وصیت کتاب الغیبة مفصلا گفتگو شد لذا از تکرار مباحث خودداری می‌نماییم. 2⃣ همانطور که شاهد هستید در حدیث وصیت منقول از جناب سلیم بن قیس، بحث عاصمیت از ضلال مطرح گردیده است، بخلاف حدیث وصیت کتاب الغیبة که بحث عاصمیت در آن مطرح نیست. بنابراین کسی که به حدیث وصیت منقول از جناب سلیم اخذ نماید، هرگز گمراه نمی‌شود. 3⃣ با توجه به تعارضی که بین حدیث وصیت کتاب الغیبة و حدیث منقول جناب سلیم وجود دارد، باید به اخبار علاجیه رجوع نمود تا طبق دستور اهل بیت (صلوات الله علیهم) یک طرف را اخذ نماییم. به حدیث زیر دقت کنید: (زراره گوید از امام باقر (ع) سوال کردم، فدایت شوم از شما دو خبر یا دو حدیث که در تضاد با هم هستند به دست ما می‌رسد، پس کدام حدیث را قبول کنیم؟ پس ایشان فرمود: ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن. پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرمود: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید الخ) آنچه مسلم وقطعی است در وصایای مختلفی که از پیامبر (صلوات الله علیه وآله) نقل گردیده است، هیچ سخنی از مهدیین و وصایت آنها نشده است. لذا بر اساس احادیث مشهور باید به حدیث وصیت منقول از جناب سلیم اخذ نمود. حتی اگر طبق راهکار دوم هم عمل نماییم باید روایت اعدل و اوثق را اخذ نموده وحدیث جناب سلیم را بپذیریم. 🔅 جهت بحث رجالی حدیث وصیت به بخش اول رجوع فرمایید. لینک بخش اول: https://telegram.me/PayehayePooshaly/72 4⃣ در حدیث وصیت منقول از جناب سلیم تصریح گردیده است که در همان روز پنجشنبه این وصیت نوشته شده است واین در حالی است که احمد ومریدانش بر این باورند که در آن روز به علت ممانعت عمر، دیگر چیزی نوشته نشد. 5⃣ طبق حدیث منقول از جناب سلیم، آن کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، امام زمان حضرت مهدی ‌(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد، نه شخص دیگری. و این در حالی است که احمد الحسن ادعا دارد آن کسی است که زمین را پر از عدل داد می‌کند می‌باشد وسپس حکومت وخلافت را مثل عروس در حجله تحویل امام زمان علیه السلام می‌دهد. 🔅 برای تفصیل بیشتر به لینک زیر رجوع فرمایید: https://telegram.me/PayehayePooshaly/44 6⃣ جالب اینجاست که در انتهای روایت، سلیم می‌گوید که: امام علی وامام حسن وامام حسین (صلوات الله علیهم اجمعین) وهمچنین جناب ابوذر ومقداد هم روایت سلمان از وصیت پیامبر (صلوات الله علیه وآله) را تایید نمودند. ـ📄👇
ـ📄👆 💥 جمع_بندی: 📌 همانطور که شاهد هستید در وصیت منقول از جناب سلیم هیچ صحبتی از وصایت وامامت مهدیین نیست لذا احمدالحسن ومریدانش در بحث قانون معرفت حجت، هیچگاه به این حدیث وصیت استناد نکرده وآن را ذکر نمی‌کنند. 📣 تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 📌 در حدیث وصیت منقول از جناب سلیم، بحث عاصمیت از ضلال مطرح گردیده است، بخلاف حدیث وصیت کتاب الغیبة که بحث عاصمیت در آن مطرح نیست. 📌 آنچه مسلم وقطعی است در وصایای مختلفی که از پیامبر (صلوات الله علیه وآله) نقل گردیده، هیچ سخنی از مهدیین و وصایت آنها نشده است 👈 لذا بر اساس احادیث مشهور باید به حدیث وصیت منقول از جناب سلیم اخذ نمود. 📌 حتی اگر طبق راهکار دوم ــــ در حدیث امام باقر (صلوات الله علیه) در بحث تعارض بین اخبار ــــ هم عمل نماییم باید روایت اعدل و اوثق را اخذ نموده وحدیث جناب سلیم را بپذیریم. آن هم وصیتی که سه امام و دو صحابی آن را تایید نموده‌اند. 📌 در حدیث وصیت منقول از جناب سلیم تصریح گردیده است که در همان روز پنجشنبه این وصیت نوشته شده است، بر خلاف ادعای احمدالحسن ومریدانش. 📌 طبق روایت سلیم، آن کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، امام زمان حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد، نه شخص دیگری. 📌 روایت سلیم از سوی سه امام و دو صحابه مورد تایید قرار گرفته است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر وسوال: 🔸 آیا کسانی که در بین احادیث وصیت، فقط حدیث کتاب الغیبة شیخ طوسی را مطرح نموده وبه احادیث دیگر وصیت اعتنایی ندارند، می‌توانند انسانهای مغرضی نباشند ؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔸 آیا کسانی که بحث عاصمیت از ضلال را از روایت سلیم گرفته ودیگر به ادامه حدیث سلیم اشاره‌ای نکرده وبرای اثبات وصایت مهدیین تمسک به حدیث وصیت کتاب الغیبة می‌کنند، می‌توانند مغرض نباشند ؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔸 آیا کسی که خود، اخبار علاجیه را قبول داشته وحتی به حدیث امام باقر (صلوات الله علیه) در تعارض بین اخبار هم اشاره نموده ولی در مقام عمل، باز هم به حدیث کتاب الغیبة شیخ طوسی تمسک می‌کند، می‌تواند ‌(یمانی موعود) باشد؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔸 آیا کسی که روایت مشهور و اعدل و اوثق را رها کرده وبه روایت افراد مجهول اکتفا می‌کند، می‌تواند مغرض نباشد؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔸 آیا کسی که بر خلاف روایت سلیم ــــ که مورد تایید سه امام واقع شده است ــــ قائل است که پیامبر ‌(صلوات الله علیه وآله) در روز پنجشنبه وصیتی ننوشته‌اند، می‌تواند (یمانی موعود) باشد؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔸 آیا کسی که بر خلاف روایت سلیم ــــ که مورد تایید سه امام واقع شده است ــــ می‌گوید (امام زمان علیه السلام زمین را پر از عدل و داد نمی‌کند بلکه من هستم که این کار را می‌کنم) می‌تواند (یمانی موعود) باشد؟ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 🔅 ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 4 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش اول: در بحث قانون معرفت حجت، ابتدا بحث حدیث وصیت را مطرح نموده واشکالات بسیاری را بیان کردیم. اشکالاتی از قبیل: 🔸 بحث سندی حدیث وصیت 🔸 تعارض حدیث وصیت کتاب الغیبة با احادیث دیگر وصیت 🔸 تاکید رسول خدا بر اینکه مهدیین امام نیستند 🔸 وجود کلمه (ابیه) به جای کلمه (ابنه) در نسخه دیگر 🔸 و . . . برای اطلاع از اشکالات دیگر حدیث وصیت و دیدن تفصیل مطالب، به مقالات شش گانه حدیث وصیت مراجعه فرمایید. ✅ خلاصه اینکه حدیث وصیت در مسیر شناخت یمانی کارگشا نبوده واستناد احمد الحسن به حدیث وصیت برای اثبات حقانیت خود، چیزی جز ادعا ومصادره به مطلوب نمی‌باشد. اینک به بررسی دومین راه ــــ یعنی سلاح ــــ در قانون معرفت حجت می‌پردازیم. با ما همراه باشید . . . در بحث سلاح واینکه سلاح یکی از راههای تشخیص حجت می‌باشد، اختلافی وجود ندارد 👈 بلکه اختلاف در معنای سلاح می‌باشد. برای رفع این اختلاف هم باید به روایات رجوع نمود تا حق از باطل مشخص گردد. اینک به روایتی که مکتب نجف درسایت رسمی خود آن را ذکر می‌کند اشاره نموده وبحث را دنبال می‌کنیم. ((از عبد الاعلی نقل شده كه گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم: (حجت ما در مدعیان دروغین برای صاحب این امر چیست؟ فرمود: سه نشانه است كه در هیچ مردی جز او جمع نمی‌ شود، آن كه او نزدیک ترین مردم به كسی كه قبل از او است می‌ باشد، در نزد او سلاح رسول خدا (ص) است، و او صاحب وصیتی است كه (در كتاب‌ ها) آشكار است).الخصال: ۱ / ۱۱۷ ح ۹۹، بحارالانوار: ج۲۵ / ۱۳۸ ح ۸، الكافی: ج۱ / ۲۸۴ ح ۲)) همانطور که بارها گفته‌ایم وثابت هم نموده‌ایم، احمدالحسن ومریدانش روایات را 👈 تقطیع نموده وگاها ترجمه‌های مغرضانه‌ای نسبت به روایات ارائه می‌دهند تا فهم صحیح روایت را از مخاطب گرفته و به اهداف شوم خود نائل آیند 👈 حتی در مواردی ثابت نمودیم که مکتب نجف، کلام علمای سنی را به اهل بیت ‌(صلوات الله علیهم) نسبت داده وبه عنوان روایت به مخاطبین خود تحویل داده‌اند. به عنوان نمونه رجوع شود به لینک زیر: https://telegram.me/PayehayePooshaly/51 لذا ما به روایت وترجمه آنها اعتنایی نکرده وخود به منابع ذکر شده رجوع می‌کنیم. ابتدا اصل روایت را می‌آوریم وسپس به بررسی آن می‌پردازیم. بحارالانوار ج 25ص138 به نقل از خصال ج1ص117: عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا الْحُجَّةُ عَلَى الْمُدَّعِي لِهَذَا الْأَمْرِ بِغَيْرِ حَقٍّ قَالَ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْحُجَّةِ لَمْ يَجْتَمِعْنَ فِي رَجُلٍ إِلَّا كَانَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ أَنْ يَكُونَ أَوْلَى النَّاسِ بِمَنْ قَبْلَهُ وَ يَكُونَ عِنْدَهُ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَكُونَ صَاحِبَ الْوَصِيَّةِ الظَّاهِرَةِ 👈 الَّذِي إِذَا قَدِمْتَ الْمَدِينَةَ سَأَلْتَ الْعَامَّةَ وَ الصِّبْيَانَ إِلَى مَنْ أَوْصَى فُلَانٌ فَيَقُولُونَ إِلَى فُلَانٍ👉 حدیث کتاب کافی هم با تفاوت اندکی در ابتدای حدیث، دقیقا شبیه عبارات فوق می‌باشد. 👈 اما متاسفانه بازهم مکتب نجف دست به تقطیع روایت می‌زند وروایت را به طور کامل نقل نمی‌کند واز قسمتی که به آن اشاره نموده‌ایم روایت را سانسور نموده وحتی سه نقطه هم نگذاشته‌اند. یعنی وقتی مخاطب به حدیث منقول مکتب نجف برخورد می‌کند، گمان می‌کند که حدیث به طور کامل نقل گردیده است اما غافل از اینکه حدود یک خط حدیث اسقاط گردیده است. واتفاقا در همان یک خط حذف شده مطلبی نهفته است که با ادعای احمدالحسن مخالفت دارد. ✅ اینک ترجمه کامل حدیث را برای شما عزیزان نقل می‌نماییم: از عبد الاعلی نقل شده كه گفت به امام صادق علیه السلام عرض كردم: (حجت ما در مدعیان دروغین برای صاحب این امر چیست؟ فرمود: سه نشانه است كه در هیچ مردی جمع نمی‌ شود الا اینکه صاحب این امر باشد، آن كه او نزدیک ترین مردم به كسی كه قبل از او است می‌ باشد، در نزد او سلاح رسول خدا (ص) است، و او صاحب وصیت آشکار است که وقتی وارد شهر شوی واز عامه مردم وبچه‌ها بپرسی: به چه کسی وصیت کرد فلانی؟ پس می‌گویند: به فلانی. 👈 پس مراد از وصیت آشکار این است که همه مردم شهر از امامت امام بعدی مطلع هستند و او را می‌شناسند. ⛔️ اما چون دقیقا این فراز حذف شده روایت، هماهنگی با احمدالحسن وادعای او ندارد وهیچکس هم او را به عنوان امام نمی‌شناسد لذا به مصلحت است که انتهای حدیث از سوی مکتب نجف سانسور گردد. ـ📄👇