🟧 #ملاصدرا قوای حسی (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و حس مشترک) را با آنکه در زمره قوای حیوانی هستند، مجرد میداند. در عین حال به این تمایز شهودی مهم، اذعان دارد که صور حسی مشروط به تاثیرپذیری اندام حسی (چشم و گوش و بینی و ...) از ابژه مادی خارجی است. بنحوی که با حذف ابژه مادی خارجی، صورت حسی ادراکشده (تصویر یا صدا یا بو یا مزه یا ...) توسط قوای حسی هم از بین میرود. (اسفار، ج۹، ص۹۵)
🟫 برخی محققان #فلسفه_اسلامی اعتقاد دارند معنا و نتیجه این سخن #صدرالمتالهین آنست که صور حسی و در نتیجه، #قوای_حسی نفس، مادیاند. زیرا بدون وجود مادهای مانند اندام حسی و اثر حاصل از ابژه مادی در آن اندام، بقا ندارند. (عبودیت، نظام حکمت صدرایی، ج۳، ص۹۳)
🟧 از سوی دیگر صدرا به تفاوت خیال و ادراک حسی اشاره میکند که بقای صور خیالی، مشروط به وجود ابژه خارجی و تأثیر بالفعل آن بر اندام حسی نیست. او بنا به استدلالهایی - برخلاف #ابن_سینا و در تأیید نظر #سهروردی - اعتقاد به تجرد صور خیالی دارد. هرچند که تجرد صور خیال و #قوه_خیال نفس را از سنخ #تجرد_مثالی میداند که دارای جسمانیت و ابعاد و مکانمندی خاص خودش است اما جرم ندارد.
🟫 بدینترتیب طبق دیدگاه مؤسس #حکمت_متعالیه، فقط نفس آن دسته از حیوانات پس از مرگ و قطع ارتباط با ماده باقی میماند که دارای قوه خیال باشند. یعنی طبق نظر وی نفوس حیواناتی که صرفا #ادراک_حسی دارند، واجد بقای پس از مرگ نیستند. (اسفار، ج۸، ص۲۳۲)
🟧 شاید به نظر برسد ملاصدرا با توجه به اینکه اعتقاد به انقسامناپذیری قوای ادراکی و صور حسی دارد، باید نفوس حیوانی فاقد خیال را هم دارای #تجرد و حیات پس از مرگ بداند.
ولی به نظر این محققان فلسفه صدرائی، او معیار تجرد را نیاز یا عدم نیاز به ماده میداند، و در نگاه وی امتداد و انقسامپذیری را میتوان هم با مادیت و هم با تجرد سازگار دانست؛ انقسامپذیری نهایتا در شدت و ضعف مادیت یا تجرد تأثیر میگذارد: شدت در جواهر مادی و ضعف در جواهر مجرد. (عبودیت، نظام حکمت صدرائی، ج۳، ص۹۵)
🟫 هرچند به نظر میرسد سخن این محققان با قاعده اتحاد علم و عالم و معلوم که خود صدرا بسط داده و بر آن تأکید دارد، سازگاری نداشته باشد. بنا بر قاعده مذکور، نفس یک حقیقت بسیط مجرد است که در هنگام ادراک حسی، به یک اعتبار، قوه حاسه است و به اعتباری دیگر، صورت محسوس.
نفس به نظر او در عین وحدت و بساطت، کل قوا (از جمله قوای حسی) است و در هنگام ادراک حسی در مرتبه قوای حسی حضور و جلوه دارد.
بدینترتیب قوای حسی و صور حسی که مشروط به وجود ابژه مادی و نیازمند آن هستند را باید براساس یک معیار (نیاز به ماده)، مادی و براساس معیاری دیگر (وحدت نفس مجرد و اتحاد عالم و معلوم) مجرد دانست.
@PhilMind