تو ببار ای باران!
دستهایم قلمیست
میکشد آبروان
مینشاند سر هر انگشتم
برگ سبز ریحان
می کشد یادت را
روی هر گلبرگی
تا بگیرم سامان
دل من تابلوی نقاشیست
می نشیند سر هر گوشهی او
اطلسی ، یاس کبود و انسان
چشم من آینهیخورشیدست
نه که خورشید درآن میبیند
هرمخورشید درآن میبارد
تا شود مستوران
آه از درد تو مینالد رود
زود باش ای باران
تو ببار برخورشید
تو ببار بر باران
تو ببار بر جگر سوختهام
تاشوم من حیران
تاشوم من نالان
تاشوم من انسان
تو ببار ای باران!
🌼طاهره موحدیپور(مهدا)
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
به اضطرار رسید و به نزد یار رسید
میان همهمه بانوی بی قرار رسید
ز روی تل، عطش عشق او زیادت کرد
دوید و بر تن خونین آن نگار رسید
گرفت زیر تن پاره پاره اش زینب
قلم گریست که اندوه بی شمار رسید
تمام قافیه های دلش پر از غم شد
که بر تن گل زهرا چهل سوار رسید
لبی که بوسه به دستان پاک حیدر زد
به حنجر پرخون و پر از غبار رسید
#محمدجواد_جلالی
@shaeranehowzavi
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
پیش چشمانت همیشه بند میآید زبانم
ماندهام چیزی بگویم یا که ساکتتر بمانم؟
در دلم باروت حرف و بر لبم انبوه برف و
ظاهرم مردمفریب و از درون آتشفشانم
زیر پاهای تو له شد آرزوهایم ولی باز
اخم هایت،خنده هایت،میزند آتش به جانم
اهل دل بستن نبودی، اهل دل کندن نبودم
تو همان هستی که بودی، راستی من هم همانم!
ته کشیده حس و حالم، فارغ از هر قیل و قالم
پشت هم نحس است فالم، من کیام؟ لطفاً بخوانم...
#متین_پسندیده
@daftarcheyesheer
@goharshadqom
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
دو تکنیک خوب در شعر امروزی
🌼جریان سیال ذهن
این تکنیک سعی میکنه تا افکار و احساسات یه شخصیت رو همونطوری که در ذهنشون جریان دارن، نشون بده. بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی، درست مثل یه رودخونه که هر چیزی رو با خودش میبره.
کاربرد: برای نشون دادن پیچیدگی و آشفتگی ذهن انسان، و برای ایجاد یه حس صمیمیت و نزدیکی بیشتر با شخصیت.
🌼تکگویی درونی
یکی از تکنیکهای شعر به ویژه اشعارمعاصر،تکگویی درونیه
شبیه جریان سیال ذهنه، ولی یه کم منظمتر و هدفمندتر.
در تکگوییدرونی، ما صدای یه شخصیت رو میشنویم که داره با خودش حرف میزنه، ولی این حرفها برای ما گفته میشه.
کاربرد: برای نشون دادن افکار و انگیزههای پنهان یه شخصیت، و برای ایجاد یه حس تعلیق و ابهام.
✍طاهره موحدیپور
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
حماسه اشک
روز و شب بارها گریه کردی
هر زمان هرکجا گریه کردی
تا بپیچد نوای انالحق
با صدای رسا گریه کردی
اشک تو داشت شور حماسه
با سلاح دعا گریه کردی
آب دیدی و آتش گرفتی
کشته ی تشنه را گریه کردی
پای گهواره بی تاب گشتی
دور از بچه ها گریه کردی
دستهای قلم یادت آمد
بر ادب بر وفا گریه کردی
گوسفندی اگر سر بریدند
ناگهان بی هوا گریه کردی
در پی خارها با رقیه
رفتی و پا به پا گریه کردی
تشت زر بود و سر،چوب و دندان
در خودت بی صدا گریه کردی
بیشتر در کجا زخم خوردی
بیشتر در کجا گریه کردی؟
گفتی الشام الشام الشام
قدر یک کربلا گریه کردی
فتنه زور و تزویر و زیور
تا شود برملا گریه کردی
🚩🚩🚩
خطبه ات ابرها را فراخواند
سنگها یک صدا گریه کردند
پنبه از گوش مردم درآورد
کرد آتش به پا گریه کردند
زخم و زنجیر و شلاق و آتش
بود بر ما روا؟ گریه کردند
آی روباه ها! زینب است این
دخت شیر خدا-گریه کردند
سنگ و دشنام بر آل طاها؟
شامیان زین جفا گریه کردند
این بریده سر ای شامیان هست
میوه ی مرتضا- گریه کردند
🚩🚩🚩
بعد از آن نیز ای کوه غمها
قرنها با شما گریه کردیم
با همان چشم آبا و اجداد
از همان ابتدا گریه کردیم
بانویی داد زد یا بُنی!
وقت شور عزا گریه کردیم
باز آمد صدای سم اسب
بر گل مصطفا گریه کردیم
جاده ی انتظار فرج هم
سبز شد بس که ما گریه کردیم
منتقم پس کجایی که جمعه؟
باز هم بی شما گریه کردیم
🌼#سید_محمد_حسین_ابوترابی
@shaeranehowzavi
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
چه دعا بهترین از این جان دلم
که تو سالم باشی 🌹
خوش و خرم
بنشینی لب حوض
و نسیمی دلکش!
عطر چایت بنشیند به روان
بوی ریحان بدهد باغچهات🌱
و بخندی همه عمر
و بپیچد عطر نان تازه
مثل عطر وطنت
درخانه🪴
عصرجمعت زیبا
✍طاهره موحدی(مهدا)
🌼🌼🍃🍃
https://eitaa.com/PoetryHall
نه کسی دیده دلی بی سر و سامان تر از این
نه شنیده است کسی دیده ی گریان تر از این
دیده ی ابری یعقوب و دل سوخته اش
نه بیابان تر از این بوده، نه باران تر از این
ای جگر گوشه، چنان بی تو خرابم که دلی
نیست خونین جگر اینگونه و ویران تر از این
"زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم"
مپسندم که شوم بی تو پریشان تر از این
"اَشبَهُ النّاس" تویی "خَلقاً" و "خُلقاً" به رسول
یک نفر نیست بگوید که مسلمان تر از این؟
تو رجز خواندی و در یاد ندارد جنگی
که سپرها شده باشند هراسان تر از این
هیچ کس چون تو نرفته است سراپا با شوق
جانب مرگ خودش با لبِ خندان تر از این
بی تو از حال دل سوخته ام پرسیدند
خیمه ی شعله وری گفت که سوزان تر از این
تکه های دل من ریخته هر سو در دشت
چه کسی دیده کجا داغ فراوان تر از این؟
#سیده_تکتم_حسینی
@goharshadqom
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
امشب هم دوتکنیکخوب از شعر امروزی رو خدمتتون عرض میکنم🍃
🌼تکهتکه کردن :
توضیح: شاعران معاصر بعضی وقتا شعرهاشون رو به تیکههای کوچیک تقسیم میکنن و این تیکهها رو کنار هم میذارن، بدون اینکه هیچ ارتباط منطقی بینشون وجود داشته باشه.
کاربرد: برای نشون دادن آشفتگی و بینظمی دنیایامروز، و برای اینکه خواننده رو مجبور کنن تا خودش ارتباط بین تیکهها رو پیدا کنه.
🌼 ابهام :
توضیح: شاعران معاصر بعضی وقتا عمداً شعرهاشون رو مبهم و نامفهوم میکنن.
کاربرد: برای اینکه خواننده رو به چالش بکشند و مجبورش کنند تا خودش معنی شعر رو پیدا کند.
✍طاهرهموحدی
https://eitaa.com/PoetryHall
🪴🪴🪴
#حضرت_عباس_علیهالسلام🚩
#حضرت_امالبنین_سلاماللهعلیها
بعد از نگاه فاطمه امالبنین آمد
تا مرهم زخم امیرالمؤمنین باشد
عباس باید مادرش امالبنین باشد!
چون عشق زهرا در دل مادر عجین باشد
بعد از نگاه فاطمه زهرای دیگر بود!
آمد تسلای دلِ اولاد دین باشد....
با کودکان فاطمه در روضهی مادر
فرمود: جای فاطمه عرش برین باشد
من را قیاسی نیست با زهرای اطهر چون!
من قطره و زهراست... دریای یقین باشد
من را قیاسی نیست با زهرای کوثر چون!
او رشتههای چادرش حبلالمتین باشد
من هم کنیز فاطمه هستم و اولادش
اولاد زهرا.... از برایم نور عین باشد
عباس باید زادهی امالبنین باشد!
دامان بانویی که سقا آفرین باشد
عباس گر بهر حسین در کربلا سقاست
چون زاده از یک مادری خیرآفرین باشد
#الهه_نودهی
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
@goharshadqom
https://eitaa.com/PoetryHall
🌼امشب برخی از ویژگیهای شعری شاعر معاصر محمدعلیبهمنی را عرض میکنم که خواندن اشعار او برای شاعران در ابتدای مسیر شاعری ضروریست.🌼
اگر چه بهمنی قالبهای دیگری مثل نیمایی، سپید و ترانه را نیز تجربه کرده و گاه آثار موفقی نیز در این قالبها سرورده، اما قالب شاخص هنر او غزل است. صمیمت، سادگی و طنز، اجزای اصلی غزلهای بهمنی هستند. کلمات در شعر او کاملاً صیقل خورده و خوشتراشاند. شعر بهمنی مثل خودش سرشار از صراحت و شفافیت است.
او بسیار روان شعر میگوید و مضمونپردازی و اندیشهورزی هرگز لطمهای به شعریت آثارش نمیزنند.
احاطهی او بر زبان عامیانه و اصطلاحات کوچه و بازار و نیز شناخت اسطورهها و متون کهن، لحظاتی ماندگار و به یادماندنی در شعر او به وجود آورده است. بهمنی اگر چه غزل عاشقانه فراوان سروده، اما هرگز در دام مضامین سطحی، رمانتیک و پر زرق و برق مرسوم این قالب نیفتاده است. رگههای غیرت و اصالت در غزلهای بهمنی، او را به یکی از مطرحترین شاعران معاصر ایران تبدیل کرده است. بسیاری از غزل سرایان معاصر، از پیروان مکتب غزل او به حساب میآیند.
از پشت ابرها☁️☁️☁️
از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب
شاید تو میخواهی مرا در کوچهها امشب!
پشت ستون سایهها روی درخت شب
میجویم اما نیستی در هیچجا امشب؟
میدانم، آری نیستی اما نمیدانم
بیهوده میگردم به دنبالت چرا امشب؟
هر شب ترا بیجستوجو مییافتم اما
نگذاشت بیخوابی به دست آرم ترا امشب
ها... سایهای دیدم! شبیهات نیست اما حیف!
ای کاش میدیدم به چشمانم خطا امشب
هر شب صدای پای تو میآمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمیآید صدا امشب
امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب
گشتم تمام کوچهها را یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب
طاقت نمیآرم تو که میدانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بیتو تا امشب
ای ماجرای شعر و شبهای جنون من
آخر چگونه سر کنم بیماجرا امشب
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
🌼🌼🌼
از صلح و صفا و بندگی سرشاری
از هر چه که خوبی است برخورداری
ما مفتخریم در جهان اسلام
تنها ولیِ فقیهِ #پرچمداری
#مریم_بسحاق
@goharshadqom
https://eitaa.com/PoetryHall
#عفاف
🔹پلنگ خفته
اول صـبـح صـورت خـود را
دید و حالش گرفته شد بدجور
چالـه ها را بـتـونـه کاری کرد
صاف شد با هزار زحمت و زور
بعد مشـغـول شد به نقـاشی
همه شـور و ترانه و احسـاس
قلمش را چنان به دست گرفت
فکر کردم که زنده شد باب راس
مژه هایش بلند و حالت دار
شده تـولـیدْ خـارج از کشور
زده رژ تا حـوالـی بـیـنـی
خط چشمش رسیده تا پس سر
گفت همسر: عروسکم برویم
_حاضرم! صبرکن! همین الان
بعد پوشید یک لباس جدید
شد پلـنگی به هیئت انسان
دوخت ها وضعشان چه بحرانی
شده امّـیـدشان کمـربـنـدی !
دکمه جادکمه را صدا زد وگفت:
نکـش آقا ! نکـش، مـرا کندی !
راه افتاد و در خیـال خودش
خوشگل و ناز بود و بی همتا
همه را محو دیدن خود دید
همه را ! هـر که بود در آنجا
غرق در خودفریبی و اوهام
غرق در دلـبـری و طـنـازی
دید یکـباره همـسر خود را
جای دیـگـر پی نـظـر بازی
شد پلنـگ تـرانـه ام گـربه !
خالـهایش هـمه ز تن افـتاد
هرچـه خط لب و رژ و سـایه
همه یک جا ز چشم زن افتاد
#طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی
@shaeranehowzavi
سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHallدر