eitaa logo
سرای شعر
122 دنبال‌کننده
31 عکس
8 ویدیو
7 فایل
اینجا سرای شعر شبکه نویسندگان است. . . . شعرهای خود را برای انتشار در کانال برای ما بفرستید 👇 @morning_rain_1403
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرهن‌های مشکی و علم‌ات... هرکجا یک نشانه میبینم... هرکجا اسم تو که می‌آید... قصه‌ای عاشقانه میبینم... یک نفر توی روضه‌های توام یک نفر مثل باقی حضار یک نفر خسته از زمین و زمان یک نفر چون خرابه‌ای آوار آب این روزها گوارا نیست بعد روضه، حکایت عباس... مشک خالی، علم که افتاده بوی مادر، شکستن یک یاس... هرکجا می‌روم خودِ روضه است کودکی گریه می‌کند... اصغر... با صدای اذان دلم خون است... آه از غصه‌‌ات علی اکبر نوجوان‌ها به چشم من حالا همگی مثل قاسم‌ات شده‌اند بچه‌هایی که از همان اول... غصه‌داران دائم‌ات شده‌اند دختری توی هیئت این شب‌ها حین بازی زمین نخواهد خورد سیلی از دست سنگی ظالم چهره‌‌ای نازنین، نخواهد خورد هرکجا روضه‌ی مجسم توست همه جا کربلا و عاشوراست... سر در خانه‌ها و مسجدها... بیرق سرخ، هرکجا پیداست... چِقدر غصه‌ی تو سنگین است قرن‌ها، تازه است، ماتم تو... اشک خشکیدنی‌است؟ اما نه... خاک سرد است؟ پس محرم تو... آنقدر تازه است این غم که... قرن‌ها یک جهان عزادار است... اگر از غصه‌ات بمیرم هم شاه مظلومِ من، سزاوار است... @poems1384haseli @goharshadqom در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
• شمرِ عصرِ حاضر • . . تازه عصرِ عاشوراست، راویِ معاصر کو؟ جوهرِ فرات این جاست، صاحبِ جواهر کو؟ قمریانِ خونین بال، از مدینه برگشتند چند فرسخ آن سوتر، قریه‌ی مجاور کو؟ گریه‌های پیری را در غبار می‌بویم جاده‌جاده می‌پرسم، جایِ پایِ جابر کو؟ رویِ خیزران‌ها خون، از تلاوتِ سَرهاست شیخ را از این مقتل، زخمه بر مَنابِر کو؟ وقتِ رجعتی سرخ‌ست، سبزهای عالَم را هجرتی‌ست دیگرگون، شاعرِ مهاجر کو؟ در قمارِ بوسفیان‌، شعله بر مسلمانی‌ست غیرِ آتش از گورِ این بنی مقامر کو؟ شبروانِ کوفی را، سنگ‌ها بر آیینه‌ست ناظرانِ شامی را درکِ این مناظر کو؟ کاخِ سبز را دیدی؟ مجلسِ یزید آن جاست روضه‌خوان چه می‌پرسی، شمرِ عصرِ حاضر کو؟ آخرِ سفرنامه، کربلای چندم بود؟ فصلِ لاله عباسی، در غروب آخر کو؟ . . @shaeranehowzavi در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
امشب از خواب پریدم، به خدا! بابایی! گریه کردم، به تو گفتم که؛ بیا! بابایی! گریه کردند همه توی خرابه با من عمه ام بیشتر از هرکه، چرا؟بابایی! گرچه من سیر نبودم ولی اصلا، اصلا! من نبردم به خدا، اسم غذا، بابایی! نصف شب یک نفر از قسمت دشمن آمد توی دستش نه غذا،اه! تو را! بابایی! توکجایی؟که اگر دخترکت دق بکند! چه جوابی بدهد عمه ی ما؟ بابایی! تو که دستان وتنت نیست ولی می کشم اه! دست بر روی سرم، جای شما بابایی! صورت دخترکت را که ببین سیلی خورد سخت او می شنودهرچه صدا، بابایی! موی من را که چنین سوخته، دیدی بابا؟ مو که نه ،سوخته از من سروپا، بابایی! چه کسی دخترک ناز تو را کردیتیم؟ پدرومادرمی!من به فدا!، بابایی! امشب از چشم پر از اشک تو من فهمیدم که تو همراه منی، در همه جا بابایی! طاقتم نیست نباشی، به همه می گویم؛ می روم پیش خدا،بی همه،با بابایی زهرا سلیمی@shabenoghreie @goharshadqom در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
ابرهای آسمانِ دیده‌ام درهم می‌پیچند روی شعرم می‌گریند امشب هوا بارانی است آغوش دوات به روی مرکب بسته است و آغوش مرکب به روی قلم در گوشه تاریک اتاق از گوشه باز پنجره آسمان گرفته پیداست سرو چون بید سرافکنده‌ دریا آرام چشمه هایی در بیابان می‌جوشند چشمه هایی از اشک غنچه ها همان غنچه های شادی بخش که بشارت نور در ظلمات شب بودند قصد شکفتن ندارند غنچه تازه شکفته پژمرده خواهد شد پرندگان با بغض آواز سکوت سر می‌دهند و این بغض دست آویزی شد برای آواز زمین اما اکنون بغض آسمانی است برای یک آواز خاموش چند روز دیگر زمین و آسمان میشکنند فرشته‌ای اشک های لعلگونش را بر دامان پدر خواهد ریخت‌ و تمام فرشتگان به عزا خواهند نشست! در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
(وداع اباعبدلله و خانم حضرت زینب) ندارم شکوه ای وقتی خدا اینگونه می خواهد تنم بر خاک و سر بر نی...مرا اینگونه میخواهد ندارم طاقت دوری، نداری طاقت دوری ولی خواهر ببین دست قضا اینگونه می خواهد به من عزت،به من شوکت،به من شأنی گرانقیمت_ خدا داده است اما در إذا اینگونه می خواهد تورا اینجا شکیبا و مرا شوریده و شیدا... که این عشق است و بی چون وچرا اینگونه می خواهد علیّ اصغرم را غرق در قنداقه ی خونی علیّ اکبرم را در عبا اینگونه می خواهد پس از من سوگواری را برای بعد بگذارید صبور من! برادر از شما اینگونه میخواهد @goharshadqom در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
امیدوار و رجزگون، تپنده، پر هیجان غرورمند، به لبخند، با تمام توان بایست بین هیاهو و با شرافت محض برای خانه‌ات آواز عاشقانه بخوان صدا بلند کن و از وطن بگو به نسیم که قصه را برساند به گوش بی‌خبران مباد دسته‌گلی در هجوم باد، غریب مباد چشم سحر از کمین شب، نگران در این زمین مقدس که سرو و گنجشکش برای حفظ ‌محل می‌شوند یک گردان به آفتاب بگو پشت‌گرمی ده باش به رودخانه بگو پای کوچه‌باغ بمان اراده کن که جهانی به صحنه خیره شود اشاره کن که بپیچد خبر دهان به دهان که رستم است و به دستش گرفته گرز و کمند که آرش است و به دستش گرفته تیر و کمان و هرچه نعرهٔ دیوان درنده‌تر شده است بلندتر شده فریاد زنده‌باد ایران @adabqom در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
┄┅═ پدافند دعا ═┅┄ ما ، خط شکنانِ جبهه ایثاریم ترکِش خورِ غم ، از آتش دیداریم تا پاتکِ باطل نزند ضربه به ما در برج نگهبانی حق ،بیداریم •┈┈••✾••┈┈• زان دم که سکوی عشق ، بمباران شد دوران هزیمت جهانخواران شد با رویش ناوگان بیگانه در آب هنگام درو ، برای مین‌کاران شد •┈┈••✾••┈┈• در جبهۀ نفس، بی صدا بنشینیم در سنگری از ذکر خدا بنشینیم آید چو به آسمانِ دل ، میگِ ملال در پشت پدافندِ دعا ،بنشینیم •┈┈••✾••┈┈• 🖋جواد محدثی @howzavian_qom در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall
سرای شعر
#شعر_رقیه‌‌جان امشب از خواب پریدم، به خدا! بابایی! گریه کردم، به تو گفتم که؛ بیا! بابایی! گریه کر
⭕️⭕️ به علت پیشنهاد برخی از شاعران محترم مهلت ارسال آثار تا آخر ماه صفر تمدید شد. ضمنا به تعداد بیشتری از شاعران گرانقدر هدایا داده می شود. به زودی پوستر در کانال قرار داده می شود.
همچو شبنم می نشینم روی گلهای چمن تا نماند سروهایش تشنه در خاکِ وطن عاشقانه می دهم جان را به راهِ میهنم در حقیقت، خونِ من باشد گواهم در سخن تا بماند ایمن این کشور ز مکرِ دشمنان عاشقانه باید اینک بگذرم از جان و تن صف به صف اِستاده ایم اندر مصافِ دشمنان تا که اینک دق کند دشمن ، بمیرد اهرمن با وجودِ دشمنی های مدامِ دشمنان تا همیشه جاودانه باشد این مُلکِ کُهن شورِ شعرت ( شایقا) دل را مُصفّا کرده است بسکه می جوشد درونِ سینه ات عشقِ وطن @shaeranehowzavi در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇 https://eitaa.com/PoetryHall