🌱
⁉️ کمک جنّیان به امام حسین (ع)
بعضی ها می گویند در روز عاشورا لشکری از جنّیان آماده کمک به امام حسین (علیه السلام) بودند ولی امام حسین (علیه السلام) قبول نکرده.
چه لزومی داشته امام حسین (علیه السلام) قبول نکنه؟ اگر آنها کمک می کردند و لشکر امام حسین (علیه السلام) پیروز می شد، شاید شرایط خیلی بهتر می شد ولی بعضی ها هم می گویند اصلا همچین چیزی درمورد لشگر جنیان وجود نداشته؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
بي ترديد ائمه (علیهم السلام) جايگاه بس بلندي دارند، تا آنجا كه واسطه فيض الهي بوده و واسطه آفرينش موجودات هستند.
ائمه داراي معجزه و كرامات و علم غيب بودند، ولي از آن ها در معاشرت ها و امور سياسي و اجتماعي بهره نمي گرفتند، زيرا مأمور به ظاهر بودند؛ از اين رو در زندگي و مسايل سياسي از علم غيب بهره نمي گرفتند.
عدم بهره گيري آنان از علم غيب و كرامات ارزش بوده و الگودهي آنان را ثابت مي كند. يكي از مصاديق مهم مسايل سياسي و اجتماعي قيام است، و امام حسين (علیه السلام) وظيفه نداشت در قيام خويش از غيب و معجزه بهره بگيرند.
فرشتگان و جنيان به كمك حضرت آمده و از او خواستند در برابر يزيد او را ياري كنند، ولي حضرت كمك آنها را قبول نكرد. عدم قبول حضرت حكايت از آن دارد كه حضرت از معجزه و كرامت استفاده نمي كرد.
ارزش و جايگاه امام حسين (علیه السلام) كه هم ميان مسلمانان جايگاه بلندي دارد و هم در عدالت و آزادي خواهان بدان جهت است كه بر اساس امور عادي و ظاهري عمل نمود.
آيا امام حسين (علیه السلام) نمي توانست بدون قيام و با استفاده ازكرامت يزيد را سرنگون كند؟
آيا امام علي (علیه السلام) در جنگ هايي كه با دشمنان داشت، از معجزه و كرامت استفاده كرد؟!
امام حسين (علیه السلام) مي توانست از امدادهاي غيبي و معجزه بهره گرفته، نگذارد دشمنان به اهل بيت (علیهم السلام) اهانت كنند، ولي حضرت در قيام خود ازمعجزه بهره نگرفت، تا الگوي همگان باشد.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55340
#امام_حسین #جنیان
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ دروازههای آسمان
اوّلین پرسشی که اندیشه ختم نبوّت به وجود میآورد، درباره رابطه انسان با جهان غیب است.
چطور میشود که انسان اوّلیه با همه بدویت و بساطت، از طریق وحی و الهام با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و دروازههای آسمان به روی او باز بوده است،
امّا بشر پیشرفته کمال یافته بعدی از این موهبت محروم و درهای آسمان به رویش بسته شده است؟ آیا واقعاً استعدادهای معنوی و روحی بشر کاهش یافته و بشریت از این نظر تنزّل کرده است؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
این شبهه از این پندار پدید آمده که ارتباط و اتّصال معنوی با غیب مخصوص پیامبران است و لازمه انقطاع نبوّت بریده شدن هر گونه رابطه معنوی و روحانی میان جهان غیب و جهان انسان است.
امّا این پندار، سخت بیاساس است. قرآن کریم نیز ملازمهای میان اتّصال با غیب و ملکوت و میان مقام نبوّت قائل نیست، همچنانکه خرق عادت را به تنهایی دلیل بر پیامبری نمیشناسد.
قرآن کریم افرادی را یاد میکند که از زندگی معنوی نیرومندی برخوردار بودهاند، با فرشتگان همسخن بوده و امور خارق العاده از آنها سر میزده بدون آنکه «نبی» بوده باشند.
بهترین مثال، مریم دختر عمران مادر عیسی مسیح است که قرآن داستانهای حیرتانگیزی از او نقل کرده است. قرآن درباره مادر موسی نیز میگوید:
«ما به او وحی کردیم که موسی را شیر بده و آنگاه که بر جان او بیم کردی او را به دریا بسپار؛ ما او را حفظ کرده، به تو باز خواهیم گرداند.» (قصص، ٧)
چنانکه میدانیم نه مادر عیسی پیامبر است و نه مادر موسی.
حقیقت این است که اتّصال به غیب و شهود حقایق ملکوتی، شنیدن سروش غیبی و بالأخره «خبر شدن» از غیب، نبوّت نیست؛ نبوّت «خبر باز آوردن» است و نه «هر که او را خبر شد، خبر باز آورد».
قرآن باب اشراق و الهام را بر روی همه کسانی که باطن خویش را پاک کنند باز میداند:
«انْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً»
اگر تقوای الهی داشته باشید خدا در جان شما نوری قرار میدهد که مایه تشخیص و تمیز شما باشد.
(أنفال، ٢٩)
«وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»
آنان که در راه ما کوشش کنند ما راههای خود را به آنها مینمایانیم.
(عنکبوت، ۶٩)
📕مجموعه آثار شهید مطهری، ج٣، ص١٧٠
#پيامبر #نبوت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ شبهاتی در شرایط آب و هوایی واقعه عاشورا در کربلا
اگر شما نزدیک یک رودخانه یا نهر آبی باشید (تا شعاع یک کیلومتر) که مدت زیادی جریان داشته باشد، کمی زمین را حفر کنید به آب برخورد می کنی،
حالا با توجه به توقف امام حسین و یارانش (علیهم السلام) چرا با حفر زمین یا... تلاشی برای دست یافتن به آب نکردند؟
یا اصلا آن آب قابل شرب نبوده؟ یا موقعیت جغرافیایی کربلا با امروز فرق می کرده است؟
همان طوری که در جریان هستید شهر کربلا شهری پر آب است، همین الآن اطراف حرم با یک متر کندن به آب می خورد؟
گروهی مطرح می کنند کربلا از قبل سرزمینی پرآب و سرسبزی بوده است؟ آیا این مورد صحیح است؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
کربلا به رغم اینکه در کنار رود فرات بود، با این رود فاصله داشت، از این رو بیابان بود. بعضی جغرافی دانان نیز همین عقیده را دارند.
یاقوت حموی در ذیل واژه کربلا مینویسد: اما مبدأ اشتقاق این کلمه (کربلا) یا کربله به معنای سستی پا است. یا از «کربلت الحنطه» یعنی گندم از کاه و کثافات پاک کردم، می باشد؛ بدین مناسبت که آن زمین از ریگهای درشت و درخت پاک بوده است.
در فرهنگ معین میخوانیم: کربلا یکی از شهرهایی است که در کنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال ۶١ هجری بیابان بود. لغت شناسان دیگر نیز تصریح میکنند که کربلا در سال ۶١ بیابان بوده است.
این که گفته میشود کربلا سرزمین بدون علف و بیابانی بوده، معنایش این است که در سال ۶١ در آن جا کسی زندگی نمیکرد و این سرزمین خالی از سکنه بود، نه این که در آن سرزمین آب وجود نداشته است.
معنای عدم وجود آب در کربلا آن است که آب را به روی اهل بیت و یاران امام علیهم السلام بستند و تهیه آب برای امام علیه السلام مشکل بود و از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسین علیه السلام و یارانش با مشکل آب مواجه شدند!
منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می کند که نیروهای عمر بن سعد مأموریت یافتند که امام حسین علیه السلام و یارانش را در مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه ها شوند و نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین علیه السلام نتوانند از فرات آب بیاورند.
در غیر روز عاشورا امام و یارانش علیهم السلام به سختی آب تهیه می کردند. ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد و امام حسین و یارانش علیهم السلام روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسیدند.
البته در این امر تردیدی نیست که امام و یاران او در آن روزها آب تهیه می کردند. چنین نبود که در آن سه روز کسی آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوایی گرم کسی سه روز اصلا آب نخورده بود، نمی توانست زنده بماند.
روز عاشورا امام حسین و حضرت ابوالفضل عليهما السلام با هم برای آوردن آب سوی فرات رفتند. ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند.
امام و یاران حضرت تلاش می کردند که در روز عاشورا نیز آب تهیه کنند، ولی در آن روز که آتش جنگ شعله ور بود، فرصت چاه کندن را نداشتند.
افزون برآن این امر نیاز به ابزار و امکانات داشت که آن هم فراهم نبود و دشمن نیز اجازه حفر چاه را نمی داد؛ آنان که با بهره گیری از همه اهرم ها آب را بروی امام علیه السلام بسته بودند، به یقین اجازه چاه کندن را نیز نمی دادند.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55076
#امام_حسین #کربلا
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم
علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم چه بوده؟ با علم بر اینکه اعراب در محرم جنگ نمی کردند، چرا امام حسین (علیه السلام) در ماه غیر حرام، راهی کربلا نشده اند!
.
.
.
⭕ پاسخ:
بدون ترديد فلسفه وجودى ماه هاى حرام از سوى خدا و به خاطر دست کشیدن از قتل و خون ریزى وجدال است، تا دامنه آرامش و امنیّت فراگیر شود و آدمیان در این مدّت با آسایش خاطر بتوانند در سایه عبادت و بندگى خدا سعادت خویش را تأمین نمایند.
در زمانی که سپاه «حر» در مسیر راه به امام برخورد کرد، بعد از آن که امام نماز را به جا آورد، همراهان «حر» را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «... اگر شما ما را نمیپذیرید و حق ما را پاس نمیدارید و دیدگاهتان، غیر از آن است که در نامههایتان بر آن تأکید کردهاید، بر میگردم».
همچنین در روز عاشورا که مردم را مورد خطاب قرار میدهد، به نامههایی که مردم از کوفه فرستاده و او را دعوت نمودهاند، اشاره میکند.
چون عبدالله بن مطیع از امام میپرسد: چه باعث شد که حرم خدا و حرم جدّت را رها کردی؟ فرمود: «چون مردم کوفه مرا دعوت کردند که به سوی آنان بروم.»
نیز در پاسخ فرستاده «عمر سعد» که از امام سؤال کرد: چرا به این جا آمدهاید، فرمود: «اهالی این شهر (کوفه) مرا دعوت کردند و از من خواستند که به سوی ما بیا که پیشوا و رهبری نداریم. اگر وجود مرا ناخوشایند میدانید، بر میگردم».
وقتی در نزدیکی کربلا، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد جنگ با اینان (سپاه حر) برای ما آسان تر است، چون در آینده گروه بیشتری خواهند آمد که توانایی مقابله با آنان را نداریم، امام فرمود: «آغازگر جنگ نخواهم بود».
این گزارشها و مانند آن، نشانگر آن است که امام بنا نداشت روحیه تهاجمی داشته باشد. و در ماه حرام اغاز به جنگ حرام است نه دفاع.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/52924
#امام_حسین #محرم
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ شهید نشدن امام سجاد علیه السلام در کربلا
با اينكه يزيد و حاميان او در جريان كربلا، انسانهاي سنگدلي بودند، چرا امام سجاد علیهالسلام را در واقعه كربلا شهيد نكرده و از كشتن ايشان اجتناب كرد؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
استراتژي دشمن در كربلا از بين بردن همه مردان و اولاد و اصحاب امام حسين عليه السلام بود، از اين رو دشمن دستور قتل ياران امام را صادر نمود. در خصوص زنده ماندن امام سجاد علیهالسلام ممكن است، علل زير تأثير گذار باشد:
١. خواست خداوند:
امام سجاد علیه السلام نقش بنيادي در صيانت و تحريف زدايي قيام امام حسين علیهالسلام داشت و عامل مهم بقاي دين اسلام بود،
زيرا با خطبه هاي خود باعث هدايت و ارشاد مردم شده، و نقشي بنيادي در معرفي دين زدايي امويان و معرفي مظلوميت و حقانيت امام حسين علیهالسلام و خاندان پيامبر داشته است.
از سوي ديگر آن حضرت به عنوان حجت خداوند بر زمين در فرهنگ سازي و احياي معارف دين نقش اساسي داشته و بنابر اعتقاد شيعه هيچگاه زمين از حجت خدا خالي نخواهد بود.
٢. مريض بودن:
برخي عقيده دارند، كه امام سجاد علیهالسلام در كربلا مريض بود و همين موجب شد، كه دشمن به حضرت توجه نكرده و شايد تصور مي كرد، حضرت در اثر مريضي از دنيا مي رود.
البته بايد توجه داشت، كه بيماري امام تنها در ايام حادثه عاشورا بوده، و اين تقدير الهي باعث شد، كه امام زنده بماند و نسل امام حسين علیهالسلام از اين طريق حفظ شود.
همانگونه كه در تاريخ ثبت شده است، اين بيماري سبب نجات ايشان شد. زيرا چند بار تصميم گرفتند، حضرت را بكشند، اما چون بيماري او شديد بود، گفتند: بيماري او را ميكشد، چرا او را بكشيم.
حميد بن مسلم اين جريان را چنين نقل مي كند: به اتفاق شمر بن ذي الجوشن در خيمهها عبور ميكرديم، تا به علي بن حسين علیهالسلام رسيديم، ديديم از شدت مرض در بستر غم و بيماري و ناتواني خوابيده است؛
با شمر جماعتي از رجاله بودند، گفتند: آيا اين بيمار را بكشيم؟ گفتم: چگونه بیرحم مردميد. همين مرض او را خواهد كشت. بدين وسيله شر ايشان را از حضرت برگردانيدم.
سبط ابن جوزي مينويسد: علي بن الحسين چون بيمار بود، كشته نشد. و بسياري از مورخين نيز بر اين نظر مي باشند.
٣. دفاع اهل بيت:
اهل بيت علیهم السلام به رغم آن كه اسير بودند و شديداً اذيت مي شدند، ولي آنان به ويژه حضرت زينب سلام الله علیها به دفاع از امام سجاد عليه السلام پرداختند.
در روز عاشورا هنگام غارت نمودن خيمه گاه، دشمن قصد قتل را داشت، اما حضرت زينب سلام الله علیها به دفاع از حضرت سجاد علیهالسلام پرداخت.
نيز هنگامي كه ابن زياد در كوفه امام سجاد عليه السلام را تهديد به قتل نمود، حضرت زينب سلام الله علیها به دفاع از امام سجاد علیهالسلام پرداخت.
و همچنين با خطبه هاي آتشين خود باعث افشا شدن ماهيت پليد بني اميه گرديد. فلذا براي يزيد نيز فرصتي نماند، تا آن حضرت را به شهادت برساند.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#امام_سجاد #شهادت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ مقابله با احساس گناه از مرگ عزیزان
از اینکه جوان دسته گلم رو بر اثر بیماری از دست دادم ولی هنوز خودم زنده ام دائماً خودم رو سرزنش می کنم. دوست داشتم من جای او مرده بودم. چه کار کنم؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
از دست دادن فرزند بسیار دردناک است. ضمن تسلیت به شما برای این ضایعه تلخ و آرزوی رحمت و غفران الهی برای ایشان، نکاتی رو خدمت شما عرض میکنیم:
١. فقدان و از دست دادن افراد نزدیک بخش جدانشدنی از زندگی هرکسی است. توجه به این واقعیت و قبول فقدان بهعنوان چیزی که ارزش سوگواری دارد در پذیرش و سازگاری با وضعیت جدید نقش مهمی دارد.
٢. سوگواری پنج مرحله دارد که گذشتن از این پنج مرحله مهم است:
مرحله اول: شوک، ناباوری و کرختی است که در این مرحله پذیرش فقدان برای فرد سخت است.
مرحله بعد: آرزو کردن و جستجو کردن است که فرد ممکن است از این جهت که نمیتواند فرد ازدسترفته را برگرداند خشمگین شود.
مرحله سوم: درماندگی و آشفتگی است که فرد امید خود را برای بهتر شدن وضعیت و بازگشت به حالت قبلی از دست میدهد.
مرحله چهارم: کنار گذاشتن امیدهای کاذب و پذیرش فقدان است،
و مرحله پنجم: این است که فرد خود را با شیوه جدید زندگی که با گذشته متفاوت است تطبیق میدهد.
٣. فرد سوگواری همچون شما برای عبور کم آسیب از فقدان به وجود آمده باید تکالیفی انجام دهد:
اول پذیرش واقعیت فقدان است که باید از کمتر جلوه دادن یا انکار اهمیت فقدان خودداری کرده و از تجربه سوگ فرار نکند و مهم است که زمانی کافی برای خود در نظر بگیرد که با این فقدان کنار بیاید و درنهایت به زندگی ادامه دهد.
دوم تجربه کردن ناراحتی و سوگ است که فرد، داغداری خود را بروز میدهد.
سوم سازگار شدن با زندگی جدید و قبول کردن این مطلب که زندگی ما انسانها چه بخواهیم چه نخواهیم مالامال از درد و رنج است و چارهای جز کنار آمدن و سازگاری با این مهم نیست و تکلیف آخر برگشت به زندگی است که این به معنای فراموش کردن آن شخص ازدسترفته نیست بلکه صرفاً آماده شدن برای یک زندگی جدید است.
۴. در حوادث اینچنینی که فردی یکی از عزیزان خود را از دست میدهد، برای مدتی قبول آن دشوار است؛ اما بهتدریج بعد از گذشت مدتی، فرد میتواند خود را با مسئله فقدان عزیزش وفق دهد و آن را بپذیرد و معمولاً بعد از گذشت شش ماه از تاریخ رویداد ناخوشایند، فرد بهخودیخود به حالت عادی برمیگردد و زندگی معمولی خود را دنبال میکند.
۵. اگر فرد نتواند فقدان عزیزش را بپذیرد و با آن کنار آید و علائم و نشانههایی دیگری همانند کرختی و درماندگی شدید، ترس و وحشتزدگی، ناامیدی و استیصال، افسردگی شدید، محدود شدن طیف عواطف و احساسات، کاهش رغبت یا مشارکت در فعالیتهای عمومی، مشکلات خواب، عدم تمرکز و... همراه آن باشد و هرروز برشدت و دوام اینگونه نشانهها افزوده شود در این صورت، احتمال یک اختلال جدی روانشناختی همانند اختلال سوگ پایدار یا اختلال افسردگی یا اختلال استرس پس از آسیب، تقویت میشود.
برای درمان هرکدام از آنها درمانهایی نظیر تقویت ایمان با توسل به اولیای الهی، دعا و یاد خداوند و نیز مطالعه کتابهای مذهبی در زمینة فلسفه مصائب و سختیها، آخرت و جهان پس از مرگ، هدف خلقت، فلسفه مرگ وزندگی کارساز خواهد بود،
در کنار آن مراجعه حضوری به روانشناس باتجربه میتواند کیفیت سازگاری با رویدادهای تلخ زندگی را به شما آموزش دهد و شما را از اضطراب، استرس و فشار روانی رهایی دهد تا به آرامش برسید.
٧. باید دانست که فقدان عزیزان که با مرگ آنان ایجاد میشود همهروزه و هرلحظه براثر حوادث گوناگون در جهان تحقق مییابد و عملاً شما همدردهای متعددی در پیرامون خود دارید،
کافی است نگاهتان را از اطرافیانتان بردارید و شعاع دیدتان را وسیعتر کنید و ببینید که چه بسیارند کسانی که وضعیت مشابه شما و شاید هم بدتر از آن رادارند.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#مرگ #نزدیکان
⁉️ @PorsemanShia