eitaa logo
کانال پرسمان دینی
841 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان 💢فرق توبه با استغفار چیست؟💢 @Porseman_channel توبه در لغت به معناى رجوع و در اصطلاح به معناى پشیمانى از گناه و برگشتن از معصیت است، ولى استغفار در لغت به معناى طلب پوشاندن و مستور کردن و در اصطلاح به معناى درخواست آمرزش از خداست. پس این دو از نظر معناى لغوى و اصطلاحى، کاملاً متفاوتاند. اما کار برد این دو واژه در آیات و روایات: بعضى از آیات قرآن، بیانگر جدایى و ناهمگونى معناى توبه و استغفار مىباشد، مانند: « وَیا قَوْمُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهُ » اما در مواردى، استغفار به جاى توبه به کار رفتهاست که چه بسا وحدت معنایى و همگونى را نشان مىدهد، انند: « وَلَوْأَنَّهُمْ اًّذْظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جائُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحِیماً » . سخن اصلى آیه درباره استغفار است، ولى از آخر آن، توبه استفاده مىشود، زیرا اگر استغفار به معناى توبه نبود، در آخر آیه مىگفت: « لَوَجَدُوا اللهَ غَفُاراً رَحِیماً » اما این مورد را مىتوان این گونه توجیه کرد: اگر استغفار به جاى توبه به کار رفته، به خاطر آن است که استغفار گونهاى از اظهار توبه و ندامت مىباشد، یا از آن جهت است که انسان پس از پشیمانى کامل، از خداوند درخواست بخشش و عفو مىکند، پس این دو ملازم یکدیگرند یا یکى از دیگرى پیش مىافتد، مقدّم ولى یکى نیستند. پس به حسب کاربرد هم مىتوان گفت که استغفار و توبه دو مقوله جدا از هم مىباشند. تفاوتهاى اساسى استغفار و توبه 1- بین توبه و استغفار، نسبت عموم و خصوص مِنْ وجه است، زیرا از جهت اینکه عزم برترک گناه از ارکان یا شرایط توبه است، اما شرط استغفار نیست، پس استغفار اعم از توبه است. از سوى دیگر استغفار وابسته به لفظ است اما در توبه نیاز به لفظ خاصى نیست، پس توبه اعم از استغفار است. در جایى که توبه و ندامت با استغفار اظهار شود و با عزم برترک گناه توأم گردد، هم استغفار است و هم توبه. 2- استغفار نوعى دعا است، چنانکه امام صادق(ع) فرمود: « استغفار جامعترین دعاها است» . در حالى که توبه، از مقوله دعا به شمار نمىرود. 3- توبه تنها از شخص تائب (توبه کننده) صورت مىگیرد و نیابت بردار نیست اما استغفار (طلب آمرزش) از طرف دیگرى به نحوه نیابت نیز ممکن است، همانطور که یعقوب براى فرزندانش استغفار کرد و یا فرشتگان براى مؤمنان و پیامبر و اولیاى الهى براى پیروان خود طلب مغفرت و بخشش مىکنند. 4- استغفار یک عمل مستحبى محسوب مىشود، اما توبه واجب و فریضه است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢صبرجمیل چیست؟💢 @Porseman_channel «صبر جمیل» به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بی‌تابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایش‌های سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است. صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهره‌مندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است. صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان می‌دیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغ‌گو می‌خواندند؛ بشارت‌های آنان را تکذیب می‌کردند، اما آنان لب به شکوه باز نمی‌کردند. مؤمنان کسانى هستند که در برابر حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمى‌گردد، و سخنى که نشان دهنده ناسپاسى و کفران و بى‌تابى باشد بر زبانشان جارى نمى شود؛ صبر آنها، صبر زیبا و جمیل است. همان‌گونه که بیان شد؛ صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران و اولیای الهی است، اما برخی از آنان نمونه بارز شکیبایی‌اند؛ نظیر صبر حضرت ایوب(ع) در برابر رنج‌های فراوان، بیماری‌های بسیار شدید که موجب شد تا خانواده و بستگان نزدیکش از او فاصله بگیرند، به گونه‌ای که تنها ماند، نه یارای حرکت داشت و نه کسی بود تا او را کمک کند، اما هرگز لب به ناله و شکوه نگشود و جز به خدای متعال به کسی متوسل نشد.[1] شکیبایی حضرت ایوب در برابر حوادث و ناملایمات به اندازه‌ای زیبا و برجسته است که در فرهنگ دینی ما «صبر ایوب» عنوان نمادینی شده که زبان‌زد خاص و عام است. صبر یعقوب در فراق یوسف(ع)،[2] صبر پیامبر اسلام(ص) در برابر استهزاء و تکذیب و آزار مخالفان،[3] بویژه تحمل شرایط سخت محاصره در شعب ابی‌طالب، صبر امام علی(ع) به مدت 25 سال برای صیانت از کیان اسلام،[4] صبر امام حسین(ع) در روز عاشورا[5] و صبر زینب کبری(س) در برابر حوادث روز عاشورا، کوفه و شام.[6] این نوع صبرها از مصادیق روشن صبر جمیل در تعالیم و آموزه‌های دینی ما است. نکته‌ای که در این موضوع قابل دقت است، این است که اگر کسی سؤال کند در قرآن کریم در داستان حضرت یعقوب(ع) آمده است که وی در فراق یوسف آن‌قدر گریه کرد که چشمانش را از دست داد، آیا این بی‌تابی با صبر جمیل در تقابل نیست؟![7] پاسخ آن است که قلب انسان کانون عواطف است، جاى تعجب نیست که در فراق فرزند، اشک انسان جارى شود، این یک امر عاطفى است، آنچه در این مورد مهم است؛ آن است که انسان کنترل خویشتن را از دست ندهد و سخنی بر خلاف رضاى خدا نگوید و یا کاری بر خلاف خواست الهی مرتکب نشود. از روایات استفاده مى شود همین اشکال را هنگامى که پیامبر اکرم(ص) در مرگ فرزندش ابراهیم اشک مى‌ریخت به آن‌حضرت گرفتند که شما ما را از بی صبری نهى می‌کنید، اما خودتان اشک مى‌ریزید؟! پیامبر در جواب فرمود: چشم مى‌گرید و قلب اندوهناک مى‌شود، ولى چیزى که خدا را به خشم آورد نمى‌گویم.[8] [1]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، سیره پیامبران در قرآن، ج 7، ص 73 – 74، [2]. یوسف، 18. [3]. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»؛معارج، 5. [4]. «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»، نهج البلاغة ، ص ۴۸، [5]. که در برابر انبوه مشکلات می‌فرمود: «إلهى رضى بقضائک لا معبود سواک»؛ شرح أصول الکافی، ج 1، ص 96، [6]. «فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا»؛ ابن زیاد گفت کار خدا را نسبت به برادر و اهل بیتت چگونه دیدى، حضرت زینب فرمود: من جز زیبایى چیزى ندیدم. اللهوف على قتلى الطفوف،ص160، [7]. ر. ک: ، تفسیر نمونه، ج 9، ص 351- 353، [8]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 3، ص 280، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، 1409ق. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) هَمَلَتْ عَیْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالدُّمُوعِ ثُمَو قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّب». @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢ضرورت مطالعه تاریخ💢 @Porseman_channel با مطالعه تاریخ با زندگی خوبان و بدان عالم آشنا میشویم. با مطالعه تاریخ میتوانیم در مسیر تکمیل اخلاق مستفیذ شویم و بدانیم کدام موفق تر بودند. تاریخ میزان و محک است.شرح حال گذشتگان،آزمون خطاهای آنها،رفتارآنها وثواب و عذاب آنها،خوبان آنها بدان آنها... العاقبه للمتقین یا للفجار؟ پیشرفت علم به اخذ علم از گذشتگان بوده تجربیات دست به دست و سینه به سینه منتقل شده و هر کس زیادی به آن افزوده است. خطاهای آنها را مرتکب نشوداز تجربیات آنها استفاده کند. تاریخ و وقایع آن؛ میتواند راهگشای مسائل و تصمیمات خرد و کلان در حوزه سیاست واجتماع وحتی فردی باشد. 📌به قول معروف (حکم الامثال فی ما یجوز ولایجوز واحد) تاثیراخلاق در جنبه اخلاقی پررنگتر است و مایه رشدو ترقی معنوی است. پندگیری اخلاقی از تاریخ قسمت عمده ای از برکات مطالعه تاریخ می باشد. قرآن قصه های گذشتگان را تبیین فرموده است.تا موجب بیداری ما شود برخلاف قصه های مادربزرگ که برای خواباندن ما بوده؛قصه های قرآنی بیدارکننده است. 📕اعراف/176 زشتی ها و خوبی ها در آیینه شفاف تاریخ نمودار میشودوبه وضوح میتوان چهره خوب و بد را ببینیم. مراقب باشیم که چهره ما را نیز آیندگان قضاوت خواهند کرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 تاریخ آیینه عبرت است.به راحتی میتوان قارون و هامان و فرعون و نمرود و ابولهب وبلعم باعورا و...را میتوان دید و رفتارها و عملکردهای آنها را تحلیل نمود؛ ریشه یابی کرد و خود را از این لغزشگاهها حفظ نمود. 📗یوسف/111 روزگار بر باقى ماندگان چنان گذرد كه بر گذشتگان گذشت. آنچه سپرى شد باز نگردد، و آنچه هست جاويدان نماند. كار آخرش همچون كار اوّل آن است 📕نهج البلاغه ص347 بامطالعه تاریخ میتوان با گذشتگان زندگی کرد و از تجربیات آنها بهره جست. پسرم! اگر چه من به اندازه مردمى كه پيش از من بودهاند عمر نكردهام، ولى دركردارشان دقّت، و در اخبارشان فكر نموده، و در آثارشان سياحت كردهام، تا جايى كه همانند يكى از آنان شدهام، بلكه گويى از پى آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيدهام، زلال اعمالشان را از تيرگى، و سود و زيان كردارشان را شناختم 📚نهج البلاغه / ص623 @Porseman_channel 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍁🍁🍁🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نماز فرادا حین برپایی جماعت💢 @Porseman_channel حضرت آیت الله خامنه‌ای این عمل اگر تضعیف نماز جماعت و اهانت و بی‌احترامی به امام جماعتی که مردم اعتماد به عدالت او دارند، محسوب شود، جایز نیست. حضرت آیت الله بهجت نمازش صحیح است، اگر هتک احترام جماعت یا امام آن نباشد. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در صورتی که توهین با امام جماعت یا هتک نماز جماعت محسوب شود، حرام است و می تواند قبل یا بعد بخواند. حضرت آیت الله سیستانی اگر مستلزم هتک امام باشد و او مستحق هتک نباشد حرام است، ولی نماز صحیح است. حضرت آیت الله فاضل لنکرانی اگر هتک حرمت جماعت محسوب شود، حرام است؛ و نیز چنانچه ملازم با تفسیق عملی امام جماعت باشد. حضرت آیت الله صافی گلپایگانی این مسئله به دو صورت قابل وقوع است: گاه کسی که نماز را فرادی می‌خواند، شخص غریب است که امام جماعت را نمی‌شناسد در این صورت فرادی خواندن او تفسیق امام جماعت شمرده نمی‌شود بلکه ظاهر امر، نشناختن و عدم معرفت به حال او (امام جماعت) است، پس اگر فرادا بخواند اشکال ندارد. اما اگر کسی باشد که امام جماعت را می شناسد مثل اینکه اهل آن محل است در این صورت مداومت او بر فرادا خواندن نماز، تفسیق (فاسق دانستن) عملی او (امام جماعت) است و جایز نیست و نماز فرادی هم اشکال دارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢اذن پدر برای دختر باکره پس از طلاق💢 @Porseman_channel اگر دختر باكره اى شوهر كند و بدون اينكه با او نزديكى شود، طلاق بگيرد؛ آيا ازدواج با او نياز به اجازه پدر دارد؟ آيات عظام امام و سيستانى و نورى: آرى، بايد با اجازه او باشد. آيات عظام بهجت، تبريرى، خامنه اى، صافى، فاضل، مكارم و وحيد: بنابر احتياط واجب، بايد با اجازه او باشد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان خواندن نماز؛ قبل و بعد از زیارت عاشورا؟ @Porseman_channel خواندن نماز بعد از زیارت عاشورا[1] یا بعد از لعن و بعد از زیارت عاشورا[2]، همانند اصل زیارت عاشورا یک امر استحبابی است و امر در مستحبات سهل و آسان است؛ یعنی اگر کسی آن را بخواند به ثواب بیشتری دست پیدا خواهد کرد. به هر حال بردن ثواب کامل در گرو رعایت تمام آداب زیارت است. [1] آنچه که علامه مجلسی به عنوان قول اظهر نقل کرده این است که زیارت عاشورا خوانده شود، و در آخر آن، سجده را بجا آورد، و بعد از سجده دو رکعت نماز بخواند؛ بحار الانوار، ج 101، ص301. [2] علامه محمد علی طهرانی در حاشیه یک مفاتیح قدیم، پس از ذکر مطلبی از طریقه مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی صاحب عروةالوثقی (ره) مینویسد: «این عاصی خودم از آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم، متوفی 1355 ه . ق) شنیدم که طریقه انتخابی خود در مورد خواندن زیارت عاشورا را چنین نقل کرد، و میفرمود: طریقه میرزای شیرازی بزرگ (مرحوم آیةالله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی متوفی 1312 ه . ق) نیز چنین بود، و آن این که: آنان که از راه دور از کربلا میخواهند این زیارت را بخوانند، به مکان بلند بروند، ابتدا سلام مختصری با توجه به ناحیه کربلا به امام حسین (ع) کنند و سپس به لعن بسیار شدید به قاتلان و دشمنان آن حضرت بپردازند، آنگاه دو رکعت نماز بگذارند، سپس زیارت عاشورا را بخوانند، و سرانجام پس از سجده پایانی زیارت، دو رکعت نماز بخوانند.» مجله پاسدار اسلام، شماره 239. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان احکام# 💢شرائط سجده زیارت عاشورا💢 شرايط لازم براي انجام سجده زيارت عاشورا چيست؟ @Porseman_channel در سجده مستحبی، همین‌که انسان حالت سجده داشته باشد کافی است و مراعات شرایط سجده واجب، لازم نیست؛ اما نسبت به محلی که پیشانی بر آن قرار می‌گیرد، اختلاف نظر است، بعضی از فقها[1] می‌گویند، لازم نیست سجده بر مُهر و یا چیزی که سجده بر آن صحیح است، باشد. ولی برخی[2] دیگر رعایت این شرط را لازم می‌دانند. پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): در سجده مستحبی مراعات آنچه برای سجده واجب ذکر شده لازم نیست، و لازم نیست سجده بر مهر و یا چیزی که سجده بر آن صحیح است باشد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در این گونه سجده‌ها رعایت تمام شرایط سجده لازم نیست اما باید به چیزی که سجده بر آن صحیح است، سجده نماید. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): خیر، سجده صحیح است. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): سجده باید بر ما یصح علیه السجود باشد ولی سایر شرائط ظاهراً لازم نیست. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): مجرد گذاردن پیشانی بر زمین کافی است. @Porseman_channel [1]. آیات عظام خامنه‌ای و سیستانی، صافی گلپایگانی، [2]. آیات عظام نوری و مکارم شیرازی. [3]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢نشانه های قبولی اعمال عبادی از جمله حجّ وبخشش گناهان💢 @Porseman_channel 1. عدم رجوع به گناهان و عادات منفی قبلی قال رسول الله (ص): (آیه قبول الحجِّ تَرکُ ما کان علیه العَبدُ مُقیماً مِنَ الذُّنُوبِ.) «نشانه ی قبولی حجّ، ترک گناهانی است که بنده قبلاً به آنها عادت کرده بود.» 2. تصمیم گرفتن بر انجام کارهای خیری که بنده قبلاً آنها را انجام نمی داده است. (مانند نماز اول وقت، انفاق و ...) 3. احساس تغییر مثبت در خود و تصمیم بر برنامه ریزی جدید در زندگی آینده و کسب فضائل اخلاقی 4. پشیمانی از رذائل اخلاقی و گناهان قبلی و تصمیم بر اصلاح آنها 5. استجابت همه یا بخشی از دعاها 6. دریافت بشارتهای الهی مانند: رؤیای صادقه، دیدار با اولیای خاصّ الهی و مشاهده ی تغییر مثبت در روند زندگی 7. ازدیاد عشق و محبّت به خدا و اولیای او در دل 8. احساس شوق نسبت به عبادت، مناجات با خدا، خدمت به مردم و تکرار حجّ @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢غیبت چیست؟💢 @Porseman_channel پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در تعريف غيبت مى فرمايند: «آن است كه ياد كنى برادر خود را به چيزى كه او ناخوش آيد» 1 عالمان اخلاقى در تعريف غيبت گفته اند: غيبت عبارت است از: «بدگويى و پرده درى نسبت به حيثيت و آبروى افراد، يعنى در غياب شخصى كارهاى بد و ناپسند شخصى و يا عيوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى كسانى كه او را مى شناسند، بازگو كنند كه اگر به گوشش برسد، ناراحت شود. ذكر نقايص شخص «خواه آن نقص در بدن او باشد مثل اينكه بگويى: فلانى كور، يا كر، يا گنگ، يا كوتاه، يا بلند، يا سياه، يا زرد يا... و امثال اينهاست. يا در نسب او باشد مثل اينكه بگويى: پسر فلان فاسق، يا ظالم، يا نانجيب و نحو اينهاست. يا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل اينكه بگويى: بد خلق، يا بخيل، يا متكبر، يا جبان، يا رياكار، يا دروغگو، يا دزد، يا ظالم، يا پرگو، يا پرخور، يا بى وقت به خانه مردم مى رود و نحو اينهاست. يا در چيزى باشد كه متعلق به او باشد از: لباس، يا خانه، يا مركب، چنانكه بگويى: جامه فلان كس چركين است. يا خانه او چون خانه يهودان است... و امثال اينهاو هم چنين در ساير امورى كه به او منسوب است و به بدى ياد شود كه اگر آن را بشنود ناخوشش آيد. «غيبت» يعنى، عيب و نقطه ضعفهاى كسى را پشت سر او بازگو كنند، به طورى كه اگر بشنود ناراحت شود و بدش بيايد (نمىخواهد آن عيوب و نقطه ضعفها به گوش ديگران نرسد و آبرويش از بين برود). اين از گناهان بزرگ است كه در قرآن از آن به خوردن گوشت برادر مؤمن تعبير شده است و در روايات هم تعبيرات شديد اللحنى نسبت به غيبت كننده آمده است. از روايات بر مي‌آيد كه غيبت سه ركن دارد: 1ـ نخست اين كه سخني را پشت سر كسي بگويد؛ 2- ذكر عيوب پنهان باشد؛ 3- اگر غيبت شونده آن را بشنود ناراحت شود مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشارات علي ابن ابيطالب، ج3، ص108. از رسول اكرم (ص) روايتي نقل شد كه حضرت در تعريف غيبت فرمود: «ذكرك اخاك بما يكره». مقصود از «يكره» در اين حديث، اين نيست كه آن چه را فقط برادرت خوش ندارد، ذكر كني؛ بلكه منظور، امري است كه به طور طبيعي و نزد عامه ناخوشايند باشد، زيرا خداوند متعال راضي نيست آبروي مؤمن در اجتماع بريزد. پيامبر اكرم (ص): ان الله تبارك و تعالي فوض الي المؤمن كل شيء الا اذلال نفسه. خداوند بلند مرتبه همه چيز، جز ذليل كردن نفس را به مؤمن تفويض كرده است. بنابراين از روايت مي‌توان برداشت كرد كه اگر مؤمن، عيب برادر مؤمن خود را كه ناپسند تلقي ميشود، پشت سرش بگويد و آن فرد هم راضي باشد، رضايتش موجب برداشته شدن حرمت اين عمل نميشود. روزى يكى از اصحاب به ديگرى گفت: فلان شخص بسيار خواب است. حضرت فرمود: گوشت برادر خود را خوردى. عيب و نقصي در غياب فرد بازگو شود كه از مردم پوشيده بوده است؛ بنابراين اگر فردي به داشتن عيبي نزد مردم معروف باشد، بازگفتن آن نزد كسي كه از آن آگاهي دارد، حرام نيست. حضرت موسي بن جعفر(ع) فرمود: من ذكر رجلا من خلفه بما هو فيه مما عرفه الناس لم يغتبه و من ذكره من خلفه بما هو فيه مما لايعرفه الناس اغتابه. كسي كه پشت سر شخصي چيزي را يادآور شود كه همه مردم ميدانند، غيبت نيست و اگر كسي پشت سر شخصي نقص يا عيبي را بگويد كه مردم نميدانند، غيبت است. -با توجه به متن مذكور مشخص مي شود كه اگر شنونده از آن مورد اطلاع داشته باشد و شما چيزي به علم او اضافه نكنيد، اين صحبت بنا بر نظر اكثر علماي اخلاق غيبت نيست. -نقد اگر حكايت از عيبي از آن فرد بكند،غيبت است. مواردی که نزد اكثر افراد ،عيب محسوب مي شود غيبت است. غيبت كردن منحصر به زبان نيست، بلكه هر نوعى كه نقصى از غير را بفهماند غيبت است، خواه به قول باشد، يا فعل، يا اشاره يا ايماء يا رمز يا نوشتن. روايت است كه زنى بر عايشه وارد شد چون بيرون رفت عايشه با دست خود اشاره كرد كه كوتاه است. حضرت فرمود: كه غيبت او را كردى. فرقى نيست در حرمت غيبت، ميان كنايه و تصريح بلكه بسا باشد كه كنايه بدتر است.» 2 مواردى كه به عنوان مثال ذكر شد تنها نمونه اى از مصاديق غيبت است و براى آگاهى بيشتر مى توانيد به كتب اخلاقى مراجعه كنيد. در مواردى غيبت كردن جايز است مثل اينكه فرد علنى و بدون هيچ گونه پروايى در برابر ديگران گناه ميكند غيبت او اشكالى ندارد، اگر چه خوشش نيايد. البته بايد خيلى مراقب باشيم كه حتى جايى هم كه جواز غيبت داريم وارد آن نشويم مگر به ضرورت. چرا كه ممكن است مقدمه اى شود براى ورود به حرام. انسان اگر در رفتار و گفتار خود دقت كند ملاحظه مى كند كه داراى عيب و نقص هاى فراوان است. پس چه خوب است كه به عيوب خود بپردازد و از عيب جويى نسبت به ديگران پرهيز كند. چقدر زشت است كه انسان از عيوب خود غافل شده و در صدد بيان عيوب ديگران برآيد. انس ابن مالك گويد: رسول خدا (صلى الله
عليه و آله و سلم) فرمود: در شب معراج گذشتم به قومى كه روى هاى خود را با چنگال خويش خراش مى دادند. از جبرئيل پرسيدم اينان كيان اند؟ گفت اينها كسانى هستند كه غيبت مردم را مى كردند» در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم كه فرمود: «يُؤْتى بِاحَدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُوقَفُ بَيْنَ يَدَىِ اللَّهُ يُدْفَعُ الَيْهِ كِتابُهُ فَلا يَرَى حَسَناتِهِ فَيَقُولُ الهِى لَيْسَ هذا كِتابِى فَانِّى لا ارَى فيها طاعَتى فَقالَ انَّ رَبَّكَ لا يَضِلُّ وَ لا يَنْسى، ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغْتياب النَّاسِ ثُمَّ يُؤْتى بِآخَرَ وَ يُدْفَعُ الَيْهِ كِتابُهُ فَيَرى فيها طاعاتٍ كَثيرةٍ، فَيَقُولُ الهى ما هذا كِتابى فَانِّى ما عَمِلْتُ هَذِهِ الطَّاعاتِ، فَيَقُولُ: انَّ فُلاناً اغْتابَكَ فَدُفعَتْ حَسَناتُهُ الَيْكَ؛ روز قيامت كسى را در دادگاه عدل الهى حاضر مىكنند، و نامه اعمالش را به دست او مىدهند، نگاه مىكند حسنات خود را در آن نمىبيند، عرضه مىدارد :خدايا! اين نامه عمل من نيست، زيرا طاعات خود را در آن نمىبينم، خداوند به او مىگويد: پروردگار تو نه گمراه مىشود و نه چيزى را فراموش مىكند. طاعات تو به سبب غيبت مردم از بين رفت، سپس ديگرى را مىآورند و نامه عملش را به دستش مىسپارند، در آن طاعات زيادى مىبيند كه انجام نداده بود. عرض مىكند: خداوندا! اين نامه عمل من نيست، چرا كه من اين طاعات را انجام ندادهام، خداوند مىفرمايد: فلان كس تو را غيبت كرد، بدين سبب حسناتش به تو داده شد @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢حکم شرعی خرید و فروش پایان نامه💢 @Porseman_channel مطابق نظر آيت الله خامنه اي به طور کلي کيفيت انجام پروژه و تأليف پايان‌نامه تابع قوانين و مقررات مربوطه است؛ اگر طبق مقررات، بايد توسط خود دانشجو تأليف شود، واگذاري آن به ديگرى جايز نيست، همچنان که انجام آن براى ديگرى و کسب درآمد از آن، جايز نيست. طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي کسب در آمد از این طریق جایز نیست (راهنمایی دانشجویان خوب است ولی بجای آنها نوشتن جایز نیست). مطابق نظر آيت الله سيستاني اگر بر خلاف مقررات دانشگاه باشد اصل عمل و پول آن محل اشکال است . آيت الله صافي گلپايگاني امر مذکور در سؤال، در مواردی که موجب تخلّف از مقررات و معرّفی غیر صالح به‌جای صالح باشد، جایز نیست. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا