💢ازدواج طلحه با عایشه💢
@Porseman_channel
طلحه به عایشه علاقمند بوده و آیه منع ازدواج با همسران پیامبر(ص) در همین ارتباط نازل شده است؟ و آیا در نهایت آن دو با هم ازدواج کردند؟
✅پاسخ
قرآن؛ همسران پیامبر را ام المؤمنین معرفی میکند: «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان] محسوب مىشوند ...»
و همچنین ازدواج با همسران پیامبر(ص) پس از فوت ایشان را ممنوع میکند: «... و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است».
احزاب53
✅شأن نزول آیه
در ذیل این آیه احادیثی وجود دارد که شأن نزول آن را ذکر کرده است. در بسیاری از روایات، طلحه نقش پررنگی دارد:
ابن عباس نقل میکند:
«طلحة بن عبید اللَّه گفت: آیا ما از گفتگو با دختر عموهایمان نهى مىشویم(مراد عایشه است چون آن دو از یک قبیله بودند) و تنها از پشت پرده میتوانیم سخن بگوییم با آنکه اگر ما بمیریم او (پیامبر) با همسران ما ازدواج میکند؟!
به خدا قسم اگر محمّد بمیرد بىتردید من با همسرش ازدواج مىکنم!!
بعد از این سخنان بود که این آیه نازل شد: وَ مَا کاَنَ لَکُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ الله ...».
📚جلال الدین السیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، لباب النقول فی أسباب النزول، صححه، أحمد عبد الشافی، ج 1، ص 163، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن 📚محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، الطیب، اسعد محمد، عربستان سعودی، ج 10، ص 3150،
در برخی از روایات نیز نقل شده که شخصی چنین گفت و اسمی از طلحه برده نمیشود:
«به پیامبر خبر رسید که یکی از اصحاب اینگونه گفته که اگر پیامبر فوت کند، من با فلان زن او ازدواج خواهم کرد. این کلام پیامبر را ناراحت و آزرده خاطر کرد؛ سپس آیه نازل شد: وَ مَا کاَنَ لَکُمْ أَن تُؤْذُواْ ...».
📚طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، ص 29، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ 📚سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 214، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
در عموم این روایات از عایشه به عنوان همسر مورد نظر یاد شده، با این حال در برخی از نقلها نام ام سلمه نیز ذکر شده است
📚أبو بکر البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی، السنن الکبرى، المحقق، محمد عبد القادر عطا، ج 7، ص 110،
نقلهای دیگری با همین محتوا و با اندک اختلافی در الفاظ در دیگر منابع اهل سنت وجود دارد.
📚زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 3، ص 556،
📚 فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 25، ص 180، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
منابع شیعی نیز از این نوع روایات خالی نیست و بسیاری از آنها چنین داستانی را نقل کردهاند.
📚طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 3، ص 330،
ازدواج طلحه و عایشه
ازدواج طلحه و عایشه به شیعیان نسبت داده شده که بررسیها نشان از نادرستی آن دارد.
البته روایاتی در تأیید این مدعا اعلام شده که به تحلیل برخی از آنها میپردازیم:
1. امام محمد باقر(ع): خداوند عزوجل از هیچ چیزی منع نکرد مگر آنکه برخی خلاف آن را مرتکب شدند تا جایی که برخی همسران پیامبر(ص) نیز (علیرغم ممنوعیت ازدواج) بعد از ایشان ازدواج کردند».
📚کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 421،
📚مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 210،
با این روایت نمیتوان ازدواج طلحه و عایشه را اثبات کرد زیرا در ادامه آن آمده:
«وَ ذَکَرَ هَاتَیْنِ الْعَامِرِیَّةَ وَ الْکِنْدِیَّة» یعنی امام نام دو زن از قبیله بنی عامر و کنده را ذکر کرد.
بنابراین، این روایت ارتباطی با عایشه ندارد و نمیتوان چنین دلالتی از این روایت به دست آورد. بلکه در مورد دو شخص دیگر از همسران پیامبر است که بر اساس روایتی، پیامبر آنها را طلاق داد، پس از وفات پیامبر(ص) این دو را پیش خلیفه آوردند و خلیفه آنها را به این جهت که مطلقه پیامبر هستند، وادار به عدم ازدواج نکرد پس آنها هم ازدواج کردند.
📚اشعری قمی، احمد بن محمد بن عیسی، النوادر، ص 103، قم، مدرسة الإمام المهدی(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 4، ص 200،
2. برخی از مفسران ذیل آیه 10 سوره تحریم چنین گفتهاند: «وَ لَیُقِیمَنَّ الْحَدَّ عَلَى فُلَانَةَ فِیمَا أَتَتْ فِی طَرِیقٍ- وَ کَانَ فُلَانٌ یُحِبُّهَا- فَلَمَّا أَرَادَتْ أَنْ تَخْرُجَ إِلَى ...(البصره)
قَالَ لَهَا فُلَانٌ لَا یَحِلُّ لَکِ أَنْ تَخْرُجِی مِنْ غَیْرِ مَحْرَمٍ فَزَوَّجَتْ نَفْسَهَا مِنْ فُلَان؛ ...»
حد باید بر آن زن زده شود زیرا زمانی که خواست به بصره برود، (در حالی که شخصی او را دوست داشت) محرمی نداشت و خارج شدن از شهر بدون محرم حلال نبود. پس آن مرد با او ازدواج کرد...
📚 تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 377، ق
اما استدلال به این عبارت نیز ضعیف است؛ زیرا:
الف. از ظاهر این کلام بر نمیآید که روایت باشد.
ب. حتی اگر روایت هم باشد سندی نداشته و نمیتوان آنرا به معصومان استناد داد.
ج. صریحاً نامی از عایشه و طلحه برده نشده است.
د. در آن زمان که بیست و پنج سال از رحلت پیامبر(ص) گذشته بود، هردوی آنان به میانسالی و پیری رسیده بودند.
ه. عایشه در این سفر محرم داشت زیرا عبدالله بن زبیر خواهرزاده او نیز در این سپاه بود.
و ...
@Porseman_channel
💢طلاق عایشه توسط امیرمؤمنان علیه السلام 💢
@Porseman_channel
با توجه به پرسش، پاسخ را در دو بخش ارائه میکنیم.
الف. جدا کردن عائشه از امّ المؤمنین بودن
حدیثی به این مضمون در منابع ما گزارش شده است: سعد بن عبدالله میگوید: خدمت امام زمان(عج) عرض کردم: آقا و آقازاده! از اجداد شما براى ما روایت کردهاند که پیغمبر خدا(ص) اختیار طلاق زنان خود را به دست امیر المؤمنین(ع) داده بود. حتى روایت شده است که على(ع) در جنگ جمل براى عایشه پیغام فرستاد که اسلام و پیروان آنرا گرفتار فتنه خود نمودى و فرزندان خود را از روى نادانى به سراشیب مرگ افکندى، اگر خود برمیگردى چه بهتر و گرنه تو را طلاق میدهم؛ با اینکه مرگ پیامبر، زنهاى آنحضرت را طلاق داده بود.
امام زمان(عج) پرسید: طلاق به چه معنا است؟ عرض کردم: یعنى رها و آزاد کردن زن (که اگر بخواهد شوهر کند آزاد باشد) فرمود: اگر رحلت پیغمبر(ص) زنهاى او را رها کرده بود، پس چرا جایز نبود که آنها بعد از پیامبر(ص) شوهر کنند؟ عرض کردم: زیرا خداوند متعال ازدواج آنها را (بعد از پیامبر) حرام کرده بود. فرمود: پس چگونه رحلت پیامبر(ص) آنها را رها گردانید؟
عرض کردم: آقازاده عزیز! معناى طلاقى که پیامبر(ص) حکم آنرا واگذار به امیر المؤمنین(ع) نمود چیست؟ فرمود: خداوند متعال مقام زنان پیغمبر(ص) را بزرگ داشت و آنها را به شرف مادرى مؤمنان فائز گردانید، پیامبر(ص) نیز به امیر المؤمنین(ع) فرمود: یا على! این شرافت براى آنان تا وقتى است که اطاعت میکنند، امّا هر کدام بعد از من نافرمانى خداوند کردند و علیه تو سر به شورش برداشتند، آنها را آزاد بگذار تا اگر بخواهند با دیگرى ازدواج کنند و از مقام امّ المؤمنینى ساقط گردند.
📚شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 459، دار الکتب الاسلامیة
لازم به ذکر است، این حدیث به دلیل وجود محمد بن علی بن محمد بن حاتم نوفلی کرمانی در سلسله سند این حدیث -هر چند از مشایخ شیخ صدوق است- به نظر برخی علما ضعیف شمرده شده است.
به هر حال با چشمپوشی از سند این حدیث، از نظر دلالت نیز نباید از چند نکته غافل شد:
۱. با توجه به سوره تحریم، عنوان «امّهات المؤمنین» خود به تنهایی نمیتواند توجیهگر تمام کارهای همسران پیامبر اسلام(ص) باشد.
۲. گرچه امام علی(ع) وصیّ پیامبر اسلام(ص) بوده و بپذیریم که آنحضرت چنین حقّی داشته، اما به دلیل معتبری دست نیافتیم که ایشان، عنوان «امّ المؤمنین» را از برخی همسران پیامبر(ص) برداشته باشند، بلکه قرائن و شواهدی وجود دارد که حضرت علی(ع)، برای احترام به پیامبر اکرم(ص)، از بسیاری از خطاهای عائشه چشمپوشی کردند که به عنوان نمونه به برخی موارد اشاره میکنیم.
۲-۱. وقتی که علی(ع) با اصحاب جمل جنگ نمود چیزی را به غنیمت نگرفت برخی از اصحابش گفتند: اگر جنگ با اینها حلال است پس غنیمتشان نیز حلال است و اگر غنیمتشان حرام است پس جنگشان هم حرام است، بنابر این چرا با آنان جنگیدی، اما کسی از آنها را اسیر نگرفتی؟
امام(ع) فرمود: کدام یک از شما حاضر است عائشه را به عنوان سهم خود بردارد؟ برخی گفتند: عائشه از جهت رسول الله(ص) مصون و محفوظ است و او را به اسارت نمیگیریم، اما دیگران چنین مصونیتی ندارند، پس میتوانیم آنان را به اسارت بگیریم... .
📚سید مرتضی، علم الهدی، تنزیهالأنبیاء(ع) ص 155
۲-۲. امیر المؤمنین(ع) در مسیرشان به کوفه دستور دادند عائشه را به همراه چهل زن که عمامه و عرقچین به سر گذاشته و شمشیر حایل کرده بودند به مدینه برسانند و دستور داده بود که از چپ و راست و پشت سر از او مواظبت کنند عائشه نیز در طول سفر به علی(ع) چنین و چنان میگفت که مردان (نامحرمی) را با من فرستاد و حرمت پیامبر اسلام(ص) را نگه نداشت، امّا زمانی که وارد مدینه شدند و آنان را دید از سخنانش پشیمان شد و گفت خداوند به پسر ابی طالب بهترین پاداشها را بدهد که حرمت پیامبر(ص) را حفظ نمود.
📚شیخ مفید، الجمل، ص 415،
ب. نسبت دادن برخی اعمال زشت و شرمآور به عائشه پس از رحلت پیامبر(ص)
اوّلا: چنین نسبتهایی به مسلمانان بدون ادلهای که شرع تعیین نموده احکام خاص خودش را دارد که باید با گواهی چهار شاهد عادل با شرایط خاصی ثابت شود و در غیر این موارد حتی شاهد باید حدّ قذف بخورد.
ثانیاً: ادب و نزاکت اقتضا میکند که نسبت به زنان مسلمان بویژه زنان پیامبر اسلام(ص) با احترام خاصی رفتار کنیم و حرف بزنیم همچنان که رفتار علی(ع) نسبت به عائشه در همین راستا ارزیابی میشود.
ثالثاً: در گزارشی ابن عباس از طهارت تمام همسران پیامبران خبر میدهد.
وی مىگوید: همسر نوح کافر بود و به مردم میگفت: شوهر من دیوانه است و وقتى کسى به نوح ایمان میآورد، او ستمکاران و جبّاران قوم نوح را خبردار میکرد تا آن فرد را آزار و اذیت کنند و همسر لوط کافر بود و به عمل قومش رضایت داشت و آنها را به سوى مهمانهاى لوط راهنمایى کرد و این عمل از طرف این دو زن خیانت محسوب میشود و گرنه هرگز همسر پیامبر آلوده به زنا نبوده و خیانت آنها در امر دین بوده است و سدى میگوید خیانت آنها همانا کافر بودن ایشان بود.
📚بحارالأنوار، ج 12، ص 146و 147،
@Porseman_channel
💢شبهه فتوحات ایران💢
@Porseman_channel
........بعد از حمله اعراب و اشغال ایران توسط تازیان عرب مردم ایران رفتار عجیبی پیدا کرده اند,
آنها نام فرزندان خود را علی و جعفر میگذارند, برخی کار را از این هم فراتر برده و نام آنها را غلامعلی و یا غلامحسین میگذارند, نصف این جماعت هنوز به شهرهای دیدنی ایران سفر نکرده اند ولی حتمآ مَکه و حَرم امام رضا را زیارت میکنند.
آنهائیکه که بر اثر تجاوز اعراب به اجدادشان دورگه عرب- ایرانی شده اند، یک شال سبز به کمرشان میبندند تا همه بدانند که اینها سیّد هستند و از پدر عَرب و بر اثر تجاوز به دنیا آمده اند و البته به سیّد بودن افتخار هم میکنند..!!!
کاملا دروغ ،مغرضانه و اعتقادات دینی را نشانه گرفته....
1️⃣اولا
حساب اعراب جاهلی غیر معصوم غاصب نفهم با اهل بیت طیب و طاهر معصوم کاملا جداست ایرانیان محل اهل بیت معصوم هستند نه اعراب بلکه مستحضرید که با سعودی ها دشمن هستند....
2️⃣ثانیا
اهل بیت ع ،مسبب فتوحات خونین و کشتار ایرانیان نبوده بلکه قبل از آنکه ایرانیان سلاخی شود پشت درو دیوار ریحانه نبی ،را پرپر کردند و دل خوشی از عاملان جنایت به ایرانیان ندارند...
3️⃣ثالثا
اینکه امیرمومنان ع در هیچ جنگ کنار رسول ص خانه ننشست جزتبوک به اذن رسول الله ص و در قلب جنگهای صفین و جمل و نهروان بود نشانه خوبی است که جنگ ایرانیان مورد تایید نبوده
حسنین ع نیز شرکت نداشتند
https://eitaa.com/Porseman_channel/1203
4️⃣رابعاً
سادات افتخارشان نه به فرزند عاملان کشتار ایران بلکه به اهل بیت ع می باشد که قطعا حسابشان جداست
5️⃣خامسا
نامگذاری فرزندان به اسم اهل بیت ع نه فورا بعد از فتوحات عمر بلکه سالیان بعد که طعم شیرین اسلام را چشیدند و مسلملن و شیعه شدند بوده اتفاقا دیدند اولا اسلام حق است ثانیا اهل بیت ع مخالف این کشتار بودند لذا متمایل به اهل بیت ع شدند
پس
1) فتوحات خليفه دوم نه تنها در مورد ايران مورد تاييد ائمه هدى به ويژه حضرت امير (ع) نبود.
ما معتقديم كه تنها معصوم است كه پس از پيامبر حق جهاد ابتدايى را دارد.
2) بيشتر مشكلات مسلمانان پس از رحلت حضرت رسول (ص) عدم پيروى از ولايت بود تا آنجا كه ولى خدا را در خانه خدا و براى رضاى خدا ضربت زدند. امام بر حق مسلمين را در عاشورا كشتندو 11 معصوم را به شهادت رساندند.
پس فتوحاتى كه به نام اسلام پس از پيامبر و بدون جانشينى امام بر حق بود از ديد شيعه مشروعيت ندارد.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3591
1) 1️⃣فتوحات خليفه دوم نه تنها در مورد ايران مورد تاييد ائمه هدى به ويژه حضرت امير (ع) نبود.
ما معتقديم كه تنها معصوم است كه پس از پيامبر حق جهاد ابتدايى را دارد.
2)2️⃣ بيشتر مشكلات مسلمانان پس از رحلت حضرت رسول (ص) عدم پيروى از ولايت بود تا آنجا كه ولى خدا را در خانه خدا و براى رضاى خدا ضربت زدند. امام بر حق مسلمين را در عاشورا كشتندو 11 معصوم را به شهادت رساندند.
پس فتوحاتى كه به نام اسلام پس از پيامبر و بدون جانشينى امام بر حق بود از ديد شيعه مشروعيت ندارد.
@Porseman_channel
💢حکم کشتن ماهی بیرون آب💢
@Porseman_channel
طبق نظر مراجع تقلید، ملاک کلی در این زمینه آن است که ماهی دارای پولک، زنده از آب گرفته شود. و همین برای حلال بودنش کافی است. پس کشتن و یا پاک کردن آن در بیرون آب، زمانی که هنوز ماهی زنده است ایرادی ندارد و موجب حرام شدنش نمیشود.
اما اگر ماهی در دام قرار گیرد و قبل از اینکه از آب خارج شود، در دام بمیرد، نظر مراجع تقلید در این مسئله مختلف است. بیشتر مراجع
(آیات عظام خویی، زنجانی، سیستانی، مکارم، تبریزی، فاضل و خامنهای.)
آنرا حلال شمرده و برخی،
(آیات عظام گلپایگانی، صافی و نوری همدانی)
احتیاط مستحب را در پرهیز از خوردن آن میدانند.
@Porseman_channel
💢فروش آبزیان حرام به کفار در فتاوا💢
@Porseman_channel
سؤال: خریدوفروش ماهیهای حرام گوشت چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه منافع حلالی، مانند تهیّۀ غذا برای مرغداریها و مانند آن، داشته باشد جایز است. همچنین فروختن آنها به غیر مسلمانان، که خوردن آن را جایز میدانند اشکالی ندارد.
سؤال: همان طور که مطّلعیم طبق نظر حضرات مراجع تقلید، حفظهم اللّه گوشت آبزیان و حیوانات دریایی که دارای فلس هستند حلال، و آنها که فلس ندارند حرام است. آیا مطلق استفاده از آبزیان فاقد فلس حرام است، یا برای استفادههای غیر خوراکی، یا در معرض استفادۀ غیر مسلمان قرار دادن اشکالی ندارد؟ هر چند به فروختن، یا معاوضه با چیزی، یا به عنوان حق الاختصاص به غیر، در برابر وجه نقد یا جنسی باشد. نظر حضرتعالی در این مسأله چیست؟
جواب: هرگاه چنان آبزیانی را به کسانی بفروشند که خوردن آن را حلال میدانند، یا برای مصارف غیر خوراکی بفروشند، اشکالی ندارد.
فروش ماهی بدون فلس به کسی که حلال میداند
سوال: ما در اندونزی زندگی میکنیم، عده زیادی درآمدشان از راه فروش ماهی است، از جایی که پیروان دیگر مذاهب اسلامی، از ماهیهای بدون فلس برای خوردن استفاده میکنند و بیشترین صیدی که در این جا توسط ماهیگیران میشود چنین ماهیهایی است، آیا فروش آن ماهیها به آنها که قائل به حرمت خوردن ماهی غیر فلس دار نیستند، جایز است؟
جواب: از دیدگاه مذهب اهل بیت، خوردن و خرید و فروش ماهی بدون فلس (اگر استفاده غیر خوراکی ندارد) جایز نیست. ولی در اینکه آیا فروش آن به کسانی که خوردن آن را حلال میدانند(از دیگر فرق یا ادیان) جایز است یا نه؟ بین فقها اختلاف نظر است، بیشتر فقها آن را جایز شمرده و برخی آن را جایز نمیدانند.
پاسخ برخی مراجع تقلید:
آیت الله خامنهای: جایز نیست.
آیت الله سیستانی: فروش آن اشکال ندارد.
آیت الله صافی گلپایگانی: فروش ماهیان مذکور برای خوردن به مستحلین اشکال دارد.
آیت الله مکارم شیرازی: در فرض سؤال، فروش آن به کسانی که آن را حلال میدانند، اشکالی ندارد.
آیت الله نوری همدانی: فروش ماهیهای مذکور به سائر مذاهب که آن را حلال میدانند، مانعی ندارد.
@Porseman_channel
💢معنی و ریشه واژه "حواریون" 💢
@Porseman_channel
حواریون جمع «حواری» به معنای شستن و سفید کردن است و گاهی به هر چیز سفید نیز اطلاق می شود و لذا غذاهای سفید را عرب «حواری» میگوید، و حوریان بهشتی را نیز به همین جهت «حوریه» میگویند که سفید پوشند.این که حواریون, به این نام خوانده شده اند به این جهت است که آنها افزون بر اینکه قلبی پاک و روحی با صفا داشتند در پاکیزه ساختن و روشن نمودن افکار دیگران و شستشوی مردم از آلودگی و گناه کوشش فراوان داشتند.
در عیون اخبار الرضا نقل شده است که حضرت در مورد علت نام گذاری حواریون فرمود: «... در نزد ما علت آن این بوده که آنها هم خود را از آلودگی به گناه پاک کرده بودند و هم برای پاک کردن دیگران کوشش داشتند»در برخی روایات آمده که حضرت مسیح علیه السلام هر یک از حواریون را به عنوان نمایندگی خود به یکی از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادی مخلص، ایثارگر و مجاهد و مبارز بودند و سخت به مسیح علیه السلام عشق می ورزیدند. مرحوم طبرسی نقل نموده که حواریون در سفرها به همراه عیسی بودند و هر گاه تشنه و گرسنه می شدند به فرمان خداوند غذا و آب برای آنها آماده می شد، آنها این جریان را افتخار بزرگی برای خود دانستند و از مسیح پرسیدند آیا کسی بالاتر از ما پیدا می شود او فرمود: «بالاتر از شما کسی است که زحمت بکشد و از دست رنج خودش بخورد». به دنبال این جریان آنها به شستشوی لباس و گرفتن اجرت مشغول شدند.در حدیثی نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که هنگامی که در عقبه با جمعی از اهل مدینه که برای بیعت آمده بودند روبرو شد و فرمود: «دوازده نفر از خودتان را انتخاب و به من معرفی کنید که اینها نماینده قوم خود باشند، همان گونه که حواریون نسبت به عیسی بن مریم بوده اند».
📚 (الدر المنثور، سیوطی، ج 6، ص 214)
از این گونه روایات شاید بتوان ظنّ پیدا نمود به اینکه حواریون یا حدّاقل برخی از آنها اوصیای حضرت عیسی (ع) بوده اند. امّا چنین مطلبی یقینی نیست. البته خود مسیحیان این افراد را صرفاً به عنوان قدّیس می شناسند و برای آنها مقام نبوّت اصطلاحی یا عصمت قائل نیستند. به عقیده ی آنان مسیح ، که از نظر آنان خداست ، بعد از برخاستن از قبر برای برخی از حواریون ظاهر شد و مطالبی را به آنها الهام نمود و آنان آن مطالب را نوشتند که حاصل آن اناجیل فعلی می باشد. از نظر اینان الفاظ اناجیل از خود حواریون می باشد ولی محتوای آن از جانب مسیح (ع) می باشد. همچنین باید توجّه داشت که از نظر یک مسیحی ، عیسی مسیح کتابی به نام انجیل نداشته ؛ لذا آنان به انجیلی که در قرآن کریم مطرح می باشد هیچ اعتقادی ندارد و آنچه را هم که آنان انجیل می نامند ، انجیل مورد نظر قرآن نیست.
📚کتاب ها و نشریات:1- خلاصه اى از نامه یک مسلمان،در راه حق2- نگاهى به ادیان زنده جهان،توفیقى3- درباره حقیقت مسیحیت،در راه حق4- اسلام از نظر یک مسیحى، جودمن، ترجمه: مصطفى زمانى5- متافیزیک مسیحى،سید محمد باقر نجفى6- مبانى مسیحیت، آکادمى علوم شوروى، ترجمه: اسداللَّه مبشرى7- مدرسه سیّار،محمد جواد بلاغى .
@Porseman_channel
💢موتور سواری برای بانوان 💢
@Porseman_channel
موتور سواری برای بانوان از نظر اسلام چه حکمی دارد؟
✅پاسخ
1. مسلماً این عمل به خودی خود حرام نیست، اما باتوجه به اینکه در برخی از موقعیتهای زمانی و مکانی، موتور سواری براى دختران و بانوان در مجامع عمومى، موجب جلب نظر مردان میشود و منافى با عفت بانوان است، لازم است در چنین موقعیتهایی ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نبوده و یا خوف فساد و فتنه نباشد، فى نفسه اشکال ندارد.
2. در روایات سفارش شده است که برای زنان خوب نیست در وسط خیابان راه بروند، بلکه مستحب است از کنار دیوار و خیابان حرکت کنند؛
✅الفقه، المرور و آداب السفر، ص 338
از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لَیْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ الطَّرِیقِ شَیْءٌ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِی فِی جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِیقِ»؛
📚الکافی، ج 5، ص 518،
خانمها نباید در وسط جاده حرکت کنند، فقط میتوانند در کنار دیوار و حاشیه جاده و خیابان حرکت نمایند.
بدیهی است که پیامبر(ص) در اینجا نمیخواهد بفرماید که راه رفتن خانمها از وسط خیابان حرام است، بلکه اینگونه روایات؛ بیانگر اهمیت دادن دین اسلام به رعایت اکرام و بزرگداشت شخصیت بانوان و سلامت حریم آنها، برای حضور در اجتماع است
✅الفقه، المرور و آداب السفر، ص 338.
که رعایت هرچه بیشتر این احکام به نفع بانوان و جامعه اسلامی خواهد بود.
⭕️آیت الله مکارم:
پرسش :دوچرخه سوارى و موتور سوارى خواهران با مانتو در سطح شهر، با توجّه به آثار و تبعات سوء اجتماعى و اخلاقى آن چه حکمی دارد؟
✅پاسخ :با توجّه به پیامدهاى سوئى که این گونه امور دارد، لازم است از آن پرهیز شود و به وسوسه هایى که این و آن مى کنند توجّه نکنید.
⭕️رهبری:
سؤال: مدتی است در فضای مجازی خبری از دفتر جنابعالی منتشر شده که دوچرخه سواری بانوان با رعایت نکات شرعی جایز اعلام گردیده...
اگر امکانش هست پیرامون این حکم و صحت و سقم آن توضیحی فرمایید. آیا دوچرخه سواری بانوان در خیابان جایز است ؟
✅جواب: دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است
@Porseman_channel
💢فلسفه غیبت💢
چرا امام زمان ع غايب است؟
@Porseman_channel
گاهى صلاح معلم در اين است كه موقتاً از كلاس بيرون برود. چون تا سر كلاس است بچهها خوب شناخته نمىشوند. بايد ديد در غياب معلم چه مىكنند و از بيرون آنها را كنترل كرد. اصلًا پليس را بر مىداريم و ببينيم مردم خودشان چگونه رانندگى مىكنند؟ والا سر چهار راه ترمز كردى از ترس جريمه است. اينكه هنر نيست. بايد ببينيم چقدر قانونمند شدهايم. قانون در نهاد تو رفته يا از ترس پليس قانون را رعايت مىكنى؟ پس غيبت ضرورت دارد و اين غيبت را امامان يكى يكى تمرين مىدادند.
اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچهاى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچههاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مىزند. چنانچه مجدداً بچهها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مىنمايد. حال اگر براى بار سوم بچههاى بىادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند.
اما فكر مىكنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟
در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند، خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهرهگيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند.
بيان علت حقيقى و اصلى غيبت امرى دشوار و شايد دور از دسترس باشد.
درباره غيبت مىتوان، هم نگاه تاريخى داشت و هم نگاه روايى:
يك. نگاه تاريخى: وقتى به تاريخ صدر اسلام و حتى قبل از آن مىنگريم، به خوبى مىبينيم كه جبهه كفر و باطل براى مقابله با جبهه حق و نابودى آن، از هيچ اقدامى فروگذارى نكرده و در اين راه حتى از كشتن پيشوايان دين نيز ابايى نداشته است. از اين رو خلفاى معاصر امام حسن عسكرى (ع) ايشان را به شدت تحت نظر داشتند تا وقتى فرزند ايشان به دنيا مىآيد، او را در همان ابتداى زندگى به شهادت برسانند. بنابراين بسيار طبيعى است كه خداوند آخرين حجت خود را در پرده غيبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زمانى كه مردم آمادگى ظهور داشتند ظهور كرده و جهان را پر از عدل و داد نمايد.
دو. نگاه روايى: در روايات به علت و حكمتهاى متعددى اشاره شده است از جمله:
الف. غيبت سرى از اسرار الهى:
پيامبر (ص) فرمود: ان هذا لامر من امر الله و سر من سر الله اين امر الهى و سرى از اسرار خداوند است.
(بحار الانوار، ج 51، ص 73).
ب. آزمايش مردم:
امام على (ع) فرمود:
به خدا قسم من و دو فرزندم شهيد مىشويم. خداوند در آخر الزمان مردى از فرزندانم را به خون خواهى ما بر خواهد انگيخت و او مدتى غايب مىشود تا مردم آزمايش شوند و گمراهان جدا گردند تا جايى كه افراد نادان مىگويند: خداوند ديگر به آل محمد كارى ندارد. (غيبت نعمامى، ب 10).
ج. ستم پيشه بودن انسانها:
امير مؤمنان (ع) فرمود: زمين از حجت خدا خالى نمىماند، ولى خداوند به دليل ستم پيشه بودن و زيادهروى انسانها، آنان را از وجود [ظاهرى] حجت خود محروم مىسازد
(غيبت نعمانى، ب 10).
د. حفظ جان امام:
امام باقر (ع) فرمود: براى قائم ما قبل از آنكه به پا خيزد غيبتى است. راوى پرسيد چرا، حضرت فرمود: مىترسد [از قتل].
برخى بر اساس روايت اول مىگويند: علت اصلى غيبت، روشن نيست و آنچه از علتها گفته شده (مانند حفظ جان) از آثار غيبت است، نه علت اصلى
(فصلنامه انتظار، ش 4، مقاله استاد طبسى).
به هر حال غيبت امام مهدى (عج) يكى از پديدههايى است كه با اراده و تدبير خداوند رخ داده و داراى حكمت ها و مصلحتى مهم و قابل توجه است.
عبداللَّه بن فضل هاشمى مىگويد:
عرض كردم: «حكمت و فايده اين غيبت چيست؟» فرمود: «حكمت غيبت او، همان حكمت غيبت آن عده از حجتهاى خداوند است كه قبلاً از آنها ياد شده است حكمت اين غيبت نيز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد همان طور كه حكمت كارهايى كه خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسى، معلوم نشد. اى پسر فضل اين امرى الهى است و سرّ آن و جهات پنهانى آن نيز، الهى و به خدا مربوط است و هنگامى كه ما مىدانيم خداوند عزّوجل حكيم است، قبول و اعتراف مىكنيم كه تمام كارهايش، عين حكمت و درستى است هر چند كه علت و چرايى آن كارها، براى ما روشن نشده باشد»
اثبات الهداه، ج 3، ص 488، ج. 217
بر اساس اين حديث، علّت و حكمت اصلى «غيبت»، براى ما معلوم نيست و پس از ظهور
مهدى (عج) آشكار مىگردد
@Porseman_channel
💢#سانسور و #تقطیع💢
@Porseman_channel
یکی از #جنایتهایی که در این زمان اتفاق می افتد. و در واقع در مسیر تخریب شخصیتها و چهره ها بخصوص مذهبی و دینی می بینیم؛ بحث تقطیع و سانسور می باشد
در واقع با تقطیع و #برش سخنرانی ها و نوشتجات و کنار هم قرار دادن ناجوانمردانه آن (توسط امکانات پیشرفته امروزی)نسبت دادن حرف ناگفته و عمل ناکرده به کسی و تهمت و دروغ بستن به اوست.
چه زشت است که با اغراض #سیاسی و شخصی و اعتقادی دست به تقطیع زده شودو این تحریف را انجام داده و مرتکب عمل غیر اخلاقی شد.
حتی این مساله در مورد قرآن هم توسط برخی اعمال و اجرا میشودو مطالب تقطیع شده را به عنوان کلام خدا به عوام الناس منتقل میکنند.
مثل اینکه خدا فرموده
لاتقربوا الصلاه(نماز نخوانید)
اقرء(هر نوشته ای را بخوان)
لا تقتلوا الصید(صید را نکشید)
ویل للمصلین(وای بر نمازگزاران)
یا با استناد به آیه و نادیده گرفتن آیات دیگر ، بحث شفاعت را منکر شد چرا که خدا فرمود:
شفاعت کسی قبول نیست...
خب اینها همه تحریف وتقطیع هستندوعوام الناس را فریب می دهند
در حالیکه با ملاحظه مطالب بعد و آیات دیگر خودم:
سانسور و تقطیع
یکی از جنایتهایی که در این زمان اتفاق می افتد. و در واقع در مسیر تخریب شخصیتها و چهره ها بخصوص مذهبی و دینی می بینیم؛ بحث تقطیع و سانسور می باشد
در واقع با تقطیع و برش سخنرانی ها و نوشتجات و کنار هم قرار دادن ناجوانمردانه آن (توسط امکانات پیشرفته امروزی)نسبت دادن حرف ناگفته و عمل ناکرده به کسی و تهمت و دروغ بستن به اوست.
چه زشت است که با اغراض سیاسی و شخصی و اعتقادی دست به تقطیع زده شودو این تحریف را انجام داده و مرتکب عمل غیر اخلاقی شد.
حتی این مساله در مورد قرآن هم توسط برخی اعمال و اجرا میشودو مطالب تقطیع شده را به عنوان کلام خدا این نسبت واضح میگردد.
البته این همجه در روایات نیز بوده و با تقطیع روایات؛نسبتهایی به معصوم می دادند.
مثلا اینکه پیامبرص فرموده:
اختلاف امتی رحمهٌ
اختلاف خوب چیزی است ورحمت است
در حالیکه چنین نیست و چه فایده ای در اختلاف وجود دارد جزاینکه موجب هرج و مرج و به هم خوردن زندگی و امنیت و ثبات و آرامش واز دست رفتن فرصتها و هزاران گناه و خونریری ها و...بشود؟
امام صادق ع فرمود:مراد از اختلاف؛ رفت و آمدپیش پیامبرص برای یادگیری احکام است نه اختلافی که معنای تفرقه و تزاحم آراء باشد
معاني الأخبار / ج1 ؛ ص355
و البته این سانسور و تقطیع در کلام بزرگان و رجال دینی سیاسی نیزوجود دارد؛لذا باید هشیار بود و هر صوت و تصویری را در این فضاها باور نکرد. و متوجه ابزارهای تخریب و ترور شخصیتها در این فضاها بود....
@Porseman_channel
💢مذهب جعفری 💢
دلیل اینکه مذهب شیعه را مذهب جعفری خواندهاند چیست؟
@Porseman_channel
1️⃣اولا
به تصریح روایات همه اهل بیت ع نور واحدندودرجه عصمت و وصایت را دارند همه در خدمت اسلام بوده اند و از نشر معارف اسلام چیزی کم نگذاشتند...
تفاوتی که است در شرائط حاکم در زمان زندگی ایشان و اقتضائات زمان شان بوده است...
در زمان صلح خدمت به اسلام و ضامن بقای آن بوده در زمان دیگر جنگ و جهادوشهادت در زمانی سکوت و دعا و زمانی اهتمام به تعلیم و آموزش و برپا کردن نهضت علمی...
زمان امامت امام صادق ع مصادف با مهیا بودن شرائط نشر معارف و نهضت علمی بود لذا امام به وظیفه خود چنین عمل نمودند..
دوره زندگی امام صادق(ع) مصادف بود با اواخر حکومت امویان و اوایل خلافت عباسیان. به سبب درگیریها و اختلافاتی که میان این دو خاندان به وجود آمده بود، فرصت خوبی برای فعالیتهای فرهنگی پدید آمد که امام صادق(ع) از آن بهره گرفت و شیعه را توسعه داد. امام با تشکیل حلقات درس و تبیین معارف و مبانی تشیع، به نشر و تبلیغ اسلام پرداخت.
روایات بسیار زیادی را بیان فرمود. به همین جهت حیات مجددی در کالبد شیعه دمیده شد.
معارف و احکام شیعه بیش از هر زمانی مطرح گردید. نظم و ترتیب خاص و ارزندهای به شیعه داده شد.
بدین جهت این مذهب را به امام جعفر صادق منسوب مینمایند. زیرا علاوه بر تحکیم مبانی آن، عمده احادیث این مذهب- نسبت به امامان دیگر - از این امام بزرگوار نقل شده است
📚زندگانی امام صادق ع، جعفر شهیدی، ص۶۱؛
2️⃣ثانیا
در دوران امام صادق ع و بعد ایشان ، مذاهب فقهی اهل سنت شکل گرفت و ائمه اهل سنت؛مالک و حنبل و حنفی و شافعی شاگرد با واسطه یا بی واسطه حضرت بودند.و هم زمانی اینها به هم ؛ در زمانی که تقسیم مذاهب شده به اینکه برخی را حنفی و برخی را مالکی و شافعی و حنبلی نامیدند و پیروانی تشکیل شد...
بالطبع در مقابل اینها عادی خواهد بود به پیروان امام صادق ع نیز جعفری بگویند....
همانطور که در برهه ای زمان واژه علوی و فاطمی به کار برده شد...
👌دقت نماییم
مذهب جعفری همان دین اسلام و مذهب محمدی ص است و اگرروسای دیگر مذاهب عنوان علم و فقاهت را یدک میکشند...
امام صادق ع ؛ امام معصومی بود که کلامش کلام پدرانش و کلام رسول خاتم ص و خدا بوده است...
لذا نابت ترین آموزه ها را مذهب جعفری دارد و آن است که منادی راستین اسلام می باشد...
@Porseman_channel
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌿🌿🌿🌿
💢تفاوت شیعه جعفری با شیعه اثنی عشری 💢
@Porseman_channel
شیعه جعفری با شیعه دوازده امامی تفاوتی ندارد. شیعه ی جعفری یا شیعه دوازده امامی، کسانی هستند که نه تنها امامت بلافصل علی (ع) را قبول دارند، بلکه یازده فرزند او را نیز امام می دانند. اینها را جعفری گفته اند
چون اوّلاً بیشترین معارف این فرقه از امام جعفر صادق (ع) رسیده است
و ثانیاً این مذهب، مذهب شاگردان خاصّ امام صادق (ع) بود. زمانی که بعد از امام صادق (ع) شیعیان به چند فرقه تقسیم شدند، شاگرادان مخصوص آن حضرت به توصیه ی ایشان، به امامت امام موسی کاظم (ع) گرویدند و موسویّه یا مفضّله نامیده شدند. امتداد همین فرقه است که امروزه مشهورترین شاخه ی شیعه را تشکیل داده و شیعه ی جعفری یا اثناعشری یا دوزاده امامی نامیده می شود.
@Porseman_channel