💢کشیدن مسح سر از پایین به بالا💢 @Porseman_channel [وقتی سر را به چپ، راست، عقب و جلو تقسیم کنیم] یک قسمت از چهار قسمت سر، که مقابل پیشانى است جاى مسح مىباشد و هر جاى این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافى است. اگر چه احتیاط مستحبّ آن است که از درازا به اندازه درازاى یک انگشت و از پهنا به اندازه پهناى سه انگشت بسته، مسح نماید. [1] بنابراین از جهت اندازه مسح سر، به هر مقدار که باشد کافی است. اما درباره بالا یا پایین کشیدن مسح سر، برخی از مراجع عظام تقلید بالا به پایین کشیدن مسح سر را لازم ندانسته و پایین به بالا را هم کافی می‌دانند [2] و برخی دیگر،به احتیاط واجب، مسح از بالا به پایین را لازم دانسته‌اند. [3] همچنین درباره به قسمت سوم سؤال، بیشتر فقها می‌گویند انجام مسح سر، بنابر احتیاط واجب، باید با دست راست باشد. ولی برخی [4] آن را با دست چپ نیز صحیح می‌دانند. [5] [1] . امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1، ص 157، [2] . امام خمینی: (بعد از شستن هر دو دست باید جلوى سر را با ترى آب وضو که در دست مانده مسح کند. و لازم نیست با دست راست باشد یا از بالا به پایین مسح نماید)؛ آیت الله خامنه‌ای: (کشیدن مسح سر از بالا به پایین لازم نیست)؛ آیت الله نوری: (لازم نیست که از بالا به پائین مسح نماید)؛ آیت الله سیستانی: (احتیاط مستحب آن است که مسح را از بالا به پایین انجام دهد)؛ آیت الله مکارم: بهتر این است که از بالا به پایین دست بکشد، ولى عکس آن یعنى از پایین به بالا نیز اشکال ندارد؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1، ص 157 و ص 201‌، س 113. [3] . آیت‌الله بهجت: (احتیاط واجب در مسح سر از بالا به پائین است)؛ آیت‌الله شبیری: (احتیاط آن است که مسح را از بالا به پایین انجام دهد)؛ آیت‌الله صافی: (احتیاط آن است که مسح از بالا به پایین باشد اگر چه أقوى جواز مسح از پایین به بالا است)؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1، ص 156). [4] . آیات عظام امام خمینی، فاضل لنکرانی، بهجت و سیستانی. [5] . ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1، ص 156 و ص 201‌، س 113. @Porseman_channel

💢رضایت از زندگی💢 چرا از زندگی و شغل خود راضی نیستیم؟ @Porseman_channel آیا تا بحال کسی را دیده اید که از زندگی خود راضی باشد و با زبان و عمل اظهار رضایت کند؟!!! چرا ندیده ایم و ندیده اید؟ عامل این نارضایتی ها چیست؟ انتظارات و توقعات بیش از اندازه از زندگی و شغل و افتادن در ورطه مقایسه صعودی با افراد بالا دست ؛دیدن و لمس کردن مشکلات شغل؛موجب میشود که شخص از شرائط موجود زندگی ناراضی باشد. هر انسانی در هر شرائط مالی؛اقتصادی؛موقعیت شغلی که هست اگر خود را با دیگران مقایسه کند وباطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران ؛مقایسه نماید،موجبات نارضایتی فراهم خواهدشد. ما وقت به زندگی اهل بیت ع نگاه میکنیم در بدترین شرائط اقتصادی و معیشتی و اجتماعی در معرکه جنگ و اسارت و از دست دادن عزیزان ؛ پایدار هستند و مقاومت خود را از دست نداده اند. و در روایات نقل شده که هیچ وقت اهل بیت ع از حیطه رضا خارج نشده اند و در بدترین شرائط ممکن ؛ امیدوار و متوکل و راضی بوده اند. نقل پیامبر ص در تمام عمرشان یک وقت نفرمودند: ای کاش چنین میشد... 📚بحارالانوار/ 71/157 يكى از بزرگان مىگفت: من به هر مقامى رسيدم و در هر مقامى حالتى پيدا كردم، به جز مقام رضا و خشنودى از قضاى الهى، از اين مقام چيزى نصيبم نگرديد مگر اين كه بويى از آن به مشامم خورده است و با اين حال اگر خداوند تمام مخلوقات را داخل بهشت نمايد و مرا در جهنم بيندازد به اين كار خدا راضى هستم (و هرگز به كار خدا اعتراض نخواهم كرد) 📚ترجمه مسكن الفؤاد ؛ ص224 لذا اهل بیت ع در مسائل مادی و اقتصادی و دنیوی همیشه در مقام رضا بوده اند و در کنار تلاشی که برای تامین معاش خود و خانواده خود داشتند؛راضی بودند. مؤمنی که از قسمت خود ناخشنود باشد و منزلت و وضعیت خود را ناچیز شمارد، در حالی که حاکم بر او (و تعیین کننده سرنوشتش) خداست، چگونه می تواند مؤمن باشد (و ادعای ایمان کند)؟ 📚 بحارالانوار/ 43/351 به نظر می رسد با تقویت ایمان و یقین و توکل به خدا، میتوان روحیه رضایت را در زندگی تقویت نمود و در هر حال و شرائط حتی بدترین شرائط ؛ راضی بود. @Porseman_channel 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌿🌿🌿🌿🌿

💢رد پای خرافات در زندگی💢 @Porseman_channel در زندگی همه انسانها،رد پای خرافات را میتوان دید. خرافات اعتقاد و باور غلط و اشتباه به چیزی موهوم است.باور کردن تاثیر چیزی که چنین اثری ندارد. سببیت قائل شدن به چیزی که سبب نیست و باور داشتن آن؛در واقع خرافات است. اگر نگاه دقیقی به باورهای خود داشته باشیم می بینیم که رد پای خرافات در خود و خانواده و اطرافیان دیده شده بلکه خرافات در زندگی و اعتقادات ما غوغا میکند. ✅ریشه اعتقاد به خرافات جهل و نادانی انسان ضعف توحید تقلید کورکورانه تبعیت از احساس به جای تعقل می باشد. 👌باید دانست؛اسلام به طور جدی ؛مخالف خرافات می باشد. رسول ص فرمود: کل ماثره فی الجاهلیه تحت قدمی هرخرافاتی را من باطل اعلام میکنم. 📚سیره ابن هشام ج3ص412 به معاذ وقت فرستادن به یمن فرمود: امت امرالجاهلیه آداب و رسوم جاهلیت را نابودکن.. 📚تحف العقول ص25 🔴اما نمونه های خرافات در زندگی ما دود کردن اسپند برای دفع چشم زخم دفن کردن استخوان عقیقه ذبح مرغ و خروس و زدن خون قربانی به ماشینی که تازه خریداری شده شانس و اقبال رمّالى آداب خرافى عقد و عروسى زنهايى كه در عروسی حاضر مىشوند بايد سفيد بخت باشند. عدد سيزده سيزده بدر خوابنامههاى خرافى دعانويسى طلسم مراسم چهارشنبه سورى، و گفتن سرخى تو از من زردى من از تو. اگر جغدى روى خانه نشست دليل بر ويرانى آن خانه است. بستن نعل اسب به عقب ماشين به عنوان حافظ و نگهبان. اعتقاد به اينكه شكستن آئينه شگون ندارد. آب نبات يا شير روى قبر ريختن براى رفع فشار قبر. پخش كردن نخود مشكل گشا دور ريختن لباس اموات و استفاده نكردن از آنها و.... @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌿🌿🌿🌿

💢برکت در زندگی💢 @Porseman_channel ✅برکت به معنای افزونى ، رشد و نمو است. و غالب مردم فکر میکنند معنای برکت همیشه ملازم با زیادی است و تصور جمع شدن برکت با کمی و نقصان را ندارند. لیکن باید دانست که هیچ ملازمه ای بین زیادی مال و برکت نیست بلکه چه بسا برکت با مال اندک باشد و با مال زیادامثال قارون؛ هیچ برکتی نباشد. در آموزه های دینی ؛ به صراحت بیان شده که بین زیادی و برکت ملازمه نیست از این رو به زیادی مال از راه ربا ، برکت اطلاق نشده بلکه سلب نیز شده است. قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا دَاوُدُ إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ 📚الكافي ؛ ج5 ؛ ص125 امام کاظم ع فرمود: حرام رشد نمیکند و واگر رشد و زیادی ظاهری در مال و کسب حرام ببینی؛بی برکت است. به وقت سحر که زمان اندکی نسبت به شبانه روز است؛ وقت مبارک گفت شده است. 📚الكافي / ج2 / 477 که خدا کرارا به این وقت اشاره و سوگند یاد کرده است. 📖ذاریات19 📖ضحی1 📖تکویر18 🔴زندگی برخی از بزرگان و اندیشمندان با برکت است چرا که در مدت کم تاثیرات فراوانی گذاشته و بسیار مقید و بابرکت بوده اند. مثلا حضرت زهرا س با سن کم 18 سالی که داشتند؛پایه گذار نسل صالح شدند و سیره و سبک زندگی در آن عمر کم ارائه نمودند که دیگران در عمر بیش از صد بلکه هزار ساله خود عاجز بودند. پس برکت این نیست که یک کیلو میوه؛ده کیلو شود بلکه این است که یک کیلو میوه اثر و فائده ده کیلو را داشته باشد و بیشترش از داخل کرم خورده و خراب نباشد و تلف نشود و در گلوی کسی گیر نکند و به دست مستحق و فقیر و مهمان و کودک گریانی برسد. همه ما بسیار دیده ایم که پولی ولو کمولی توانسته برکت بیابد و در جای خود مصرف شود و با همین پول کم کارهای اساسی و بزرگی انجام دهیم. و در مقابل دیده ایم که پول زیادی که بی برکت بوده و اسراف شد؛دزد برد – گم شد-موسسات ورشکسته نابودش کردند-در معامله ای کلاه سر رفت وپول از کف به در شد. نمونه های زیادی از سیره معصومین ع داریم که برکت را نشان ما داده است که مال کم ولی چه کارهای بزرگی با آن انجام شده است. ماجرای بخشیدن گردنبد حضرت زهرا س و برکت آن گردنبد را شنیده ایدکه ....غلام پس از اينكه آزاد شد خنديد و بسيار خوشحال بود، فاطمه س فرمود: اى مرد! براى چه مىخندى؟ غلام گفت: عظمت بركت و خير كثير اين گردن بند مرا خندان نموده است، زيرا گرسنهاى را سير كرد، برهنهاى را پوشانيد، فقيرى را بىنياز كرد، غلامى را آزاد نمود و در نهايت نيز به دست صاحب اصليش باز گشت 📚بحار الأنوار / ج43 / 58 / پس اگر برکت در عمر و زندگی و روزی را میخواهیم باید متوجه باشیم که معنای برکت همیشه زیادی و نمو ظاهری آن نیست بلکه درست و بجا مصرف شدن و مفید فائده بلکه پرفائده بودن آن می باشد. @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌿🌿🌿🌿🌿🌿

آیا همه ما وظیفه تبلیغ دین را داریم؟ @Porseman_channel اگر جنس مرغوب و خوبی بخریم و ازآن بهترین استفاده بکنیم و یا غذای لذیذی باشد. حتما این رضایت خود را به عزیزان و دوستان خود اعلام کرده و آدرس آن مغازه و فروشگاه و غذاخوری را به آنها می دهیم. تا آنها نیز استفاده نمایند و از این لذت و خوشی و رفاه مستفیض شوند. این در مورد مور دنیای زودگذر هست و ما برندهای معتبر و جنس های مرغوب را به عزیزان خود تبلیغ می کنیم. تبلیغ، به معنای رسانیدن عقاید دینی یا غیر آن ها با وسایل ممکنه و کشاندن افراد به راهی است که تبلیغ کننده قصد دارد چگونه در مورد سعادت دنیا و آخرت و رستگاری ابدی چنین نباشیم و مبلغ دین مبین اسلام که دین مرغوب و جامع و کامل بوده و پاسخگوی همه نیازهای روحی؛عاطفی ؛ دنیوی و اخروی ماست. 🔴از این رو؛باید همه ما مبلغ دین و مذهب حقه باشیم و آنچه از حق و حقیقت یافته ایم؛را تبلیغ نماییم.و تبلیغ فقط وظیفه عالمان دینی نیست.وهرکس به مقدار بهره ای که از دین دارد؛مبلغ آن میشود. 👌پیامبرص فرمودند: بلّغوا عنّى و لو آية. مبلغ دین من باشید و از من به دیگران ولو یک آیه را تبلیغ نمایید 📚مجمع البحرين / ج1 ص40 و نمونه قرآنی مبلغ عوام؛ -که پیامبر و عالم و دانشمند و روحانی نبود- دینَ حق؛حبیب نجار هست که وقتی حق را یافت مبلغ حق شدو تا پای جان و شهادت پیش رفت و حتی در برزخ نیز خیرخواهی قوم خود کرد.از این رو خدا از او و عملکرد او تجلیل کرده و به عنوان یک الگوی مبلغ عوام الناس؛درقرآن معرفی فرموده است. 📖یس 26 @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

زنان در عزای امام حسین ع گریبان دریدند وبر گونه ها لطمه زدند فاطمیات(دختران زهرا علیها السلام)بر حسین بن علی علیه السلام وبر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. 📚(تهذیب الاحکام جلد ۸ صفحه ۳۲۵ و بحار الانوار ج82 ص 106 و عوالی اللالی ج3 ص 409) فى زیارة الناحیة وقتی که زنان آل الله اسب امام حسین علیه السلام را دیدند در حالیکه زین واژگون بود از خیمه ها بیرون دویدند در حالیکه به سر و صورت میزدند... زیارت ناحیه مقدسه از لسان مبارک امام زمان (عج) دلیل بر جواز لطمه زدن علاوه بر حدیث بالا فرموده حضرت بقیه الله (عج) است که در زیارت معروفه از حال زن های معظمات فاطمیات و مجللات علویات حکایتی فرموده : ((لاطمات الوجوه)) 📚 بحار الانوار ج101 ص 322 و نیز در همان زیارت فرمودند: (( و اقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحور عین)) بحار الانوار ج 98 ص 322 و مورد تایید است فرمایش جناب سکینه خاتون(س)،خواب خود را که دیده بود و آن را برای یزید پلید نقل نمود . از جمله آن حکایت لطمه زدن حضرت زهرا (سلام علیها) بوده که : ((فلطمت علی وجهها و نادت وا ولداه )) 📚لهوف ص198 بحار الانوار ج 45 ص 147 روایت شده از جابر که گوید به امام باقرعلیه السلام گفتم :جزع یعنی چه؟حضرت فرمودند:شدید ترین جزع فریاد زدن بویل و بلند گریه کردن و فریاد زدن و بر سر و صورت زدن و کندن موهای پیشانی است. 📚وسائل الشیعه ج3ص282و بحار الأنوار، ج98، ص: ۲۴۰ الکافی، ج3، ص: ۲۲۳ @Porseman_channel

💢مستندات سینه زنی 💢 @Porseman_channel اصل سنت «سينه زنى» در ميان عربها رايج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است كه با انتخاب نوحههاى سنگين، حركات دست بر سينه مىخورد. اينگونه عزادارى ابتدا به صورت فردى بوده و زمانى كه سوگوارى علنى و گسترده شد- خصوصاً در زمان صفويه- به شكل گروهى درآمده است. 📚موسيقى مذهبى ايران، ص 26. ما معتقدیم دلایلی زیادی برای اثبات مشروعیت عزاداری و سینه زنی برای امام حسین (ع) وجود دارد. در این بین ما تنها به دو مورد از سنت معصومین (ع) اشاره می کنیم: امام سجاد (ع) می فرماید: در شبى که پدر بزرگوارم فرداى آن شهید شد (عاشورا) در خیمه نشسته بودم و عمهام زینب به پرستارى من مشغول بود. پدرم به خیمۀ خود رفته و جوین غلام ابوذر، شمشیر آن حضرت را اصلاح مىکرد و پدرم مىفرمود: واى بر تو اى روزگار در هر بامداد و شبانگاهى بسیارى از یاران و دوستان را نابود مىسازى و به عوض هم اکتفا نمىکنى آرى سررشته همه در دست خدا است و هر ذى حیاتى به راهى خواهد رفت که من می روم.و همین مضامین را دو یا سه بار مکرر فرمود. من از شنیدن این مضامین به هدف آن حضرت توجه کرده گریه گلوى مرا فرا گرفت، ولی خوددارى کرده و آرام گرفتم و دانستم که بلا نازل شده، اما عمهام زینب به مجرد این که مضامین اشعار را شنید بر اثر رقت قلبى که ویژه زنان است، نتوانست خوددارى نماید، با حالت تحیر از خیمه خارج شده به جانب آن حضرت روان گردید عرضه داشت: اى کاش می مردم، امروز مادرم فاطمه و پدرم على و برادرم حسن وفات یافتند، اى یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان. امام حسین (ع) به خواهر بزرگوارش توجهى کرده با دیده اشکبار فرمود: خواهرم کارى کن شیطان به تو دست پیدا نکند و پرده صبرت را پاره نکند و فرمود: اگر مرغ قطا را به حال خود مىگذاردند آسوده مىخوابید. زینب (س) گفت: برادرم خود را براى مرگ آماده ساخته! این آمادگى شما قلب مرا مجروح ساخت و طاقتم را طاق نمود و بدون درنگ سیلى به صورت خود زد و گریبان چاک نمود و غشوه بر او عارض شده بر زمین افتاد. حسین (ع) کنار خواهر آمده آب به صورتش ریخت و او را به هوش آورده فرمود: خواهرم آرام باش و از خدا بپرهیز و به خواست او خوشنود شو و بدان که اهل زمین مىمیرند و آسمانی ها باقى نمىمانند و ماسواى خدا نابود مىشوند و جز او که موجودات را آفریده و مردم را مبعوث مىسازد و یکتاى بی همتا است دیگرى زنده نخواهد ماند 📚ارشاد، مفید، ص 444 و 445، از دو جهت می توانیم از این حدیث برای جایز بودن سینه زنی استفاده نماییم. الف. با توجه به این حدیث در می یابیم که امام (ع) در مقابل کار خواهرش که سیلی به صورتش زده بود تنها به نصیحت اکتفا نمود و هرگز از این کار به خصوص (سیلی به صورت زدن) نهی ننمود، در صورتی که اگر این کار منع شرعی و حرمت داشت لازم بود آن حضرت او را نسبت به آن متذکر می شد. ب. با توجه به شخصیت خود حضرت زینب که امام معصوم (سجاد) در حقش فرمود: بحمد اللَّه که تو عالم و دانا به حقایق أحوال أهل دنیائى و محتاج به تعلیم و تفهیم نیستى.نمی توان پذیرفت که این گونه آشکارا، کار حرامی را مرتکب شود. مسافر غلام امام کاظم (ع) می گوید: وقتى خواستند حضرت موسى بن جعفر (ع) را ببرند به حضرت على بن موسى الرضا (ع) دستور داد تا زنده است هر شب در خانهاش بخوابد تا وقتى خبرى به او برسد. گفت: ما هر شب براى حضرت رضا (ع) در دهلیز رختخواب می انداختیم، پس از نماز عشا در آن جا می خوابید صبح به منزل خود می رفت، همین وضع تا چهار سال ادامه یافت. یک شب رختخواب انداختیم، ولى نیامد، ما و زن و بچۀ آن حضرت از تأخیر ایشان خیلى ناراحت شدیم. فردا صبح به خانه آمد داخل حرم شد و پیش ام احمد رفت فرمود: آنچه پدرم به امانت در اختیارت گذاشته بده. ام احمد نالهاى زده با دست به صورت خود نواخت و گریبان چاک زده گفت: به خدا، آقایم از دنیا رفت! امام على بن موسى الرضا (ع) او را نگه داشت به او فرمود: حرفى در این مورد نزن و اظهار ناراحتى نکن تا خبر رسمى به فرماندار برسد. زنبیلى که محتواى امانت ها بود با دو هزار یا چهار هزار دینار در اختیار او گذاشت و به دیگرى نداد. 📚الکافی، ج1، ص 381 و 382، این حدیث نیز که از کتاب معتبر (کافی) نقل شده، جواز این عمل (بر سر و سینه زدن) را می رساند؛ زیرا براساس نقل این حدیث مانعی از نهی آن حضرت وجود نداشت و اگر این کار منع شرعی داشت لازم بود که آن حضرت به او تذکر می فرمودند. بنابر این، بی گمان عزاداری هایی که امروزه به طور متعارف (نه به صورت افراط) صورت می گیرد و مردم دلسوخته و دوست داران اهل بیت و امام حسین برای ابراز هم دردی بر سینه هایشان می زنند جایز می باشد. -قال الصادق علیه السلام :

چگونه دخترم را به حجاب علاقه‌مند کنم؟ @Porseman_channel ✅علاقه مندی به چیزی فرع بر معرفت به آن است. اگر ما بخواهم علاقه مند به چیزی باشیم وآن را عمل کنیم باید شناخت درست نسبت به آن چیز بیابیم.شناخت؛شوق می آورد و موجب حرکت و تکاپو به سوی آن میشود. ما باید سعی نماییم فرزندان خود را از همان کودکی با معارف اسلام واجباتش آشنا کنیم. به روش ها و شیوه های مختلف و متنوع می توان اینکار را انجام داد. در قالبهای مختلف،شعر و بازی و کلیپ و قصه و پازل وطنز و...میتوان در دل و جان آنها این را نشاند. البته برای موفقیت در این امر که یک شاهکار و یک فوق موفقیت می باشد باید مجموع راهکارها ملاحظه شود و محیط از هر جهت مستعد گردد. 🔴برای رشد یک گل تنها نور مناسب کفایت نمیکند باید مجموع نور و آب و خاک و دما و کود مناسب در کنار رفع موانعی چون باد و سرما و درمعرض زیرپا قرار گرفتن و پرپرشدن توسط کودکان و حیوانات و...ملاحظه گردد. میتوان برای این مورد فهرست راهکارهای زیر را توصیه نمود: خودتان الگوی مناسبی برای او باشید-خرما خورده کی منع خرما کند؟ اطرافیان و دوستان محجبه داشته باشید دوستان محجبه ای برای ایشان در نظر بگیرید و شرایط انتخاب این دوستان را برای او مهیا کنید در انتخاب مدرسه و معلم برای او هشیار باشید.یک وقت معلم یک حرف می زند و تا آخر عمر در ذهن کودک می ماند و مسیر اندیشه او را عوض میکند. مثلا معلمی که بیاید و بگوید این روسری چیست؟دیگه!! مایه ریخته شدن موی سر و افسردگی و محدودیت هست... با معلمی که خود محجبه است و از فوائد و آثار و مصونیتهای حجاب در قالب قصه و تجربه و خاطره بگوید؛ بسیارمتفاوت خواهد بود. به تدریج حجاب را شروع نمایید یک دفعه در 9 سالگی نمیتوان دختر را وادار به حجاب زد بلکه آن وقت پس خواهد زد. از قبل از سن بلوغ؛ پوشاندن موها را شروع کنید از شش ‌سالگی با پوششی مانند کلاه یا روسری‌های کوتاه و فانتزی موهای دخترتان را بپوشانید. دلایل باحجاب بودن را برای او فهرست نماییدودرقالب پوستر و...در معرض دید او نصب نمایید. عوامل فساد و بدحجابی را برطرف و ریشه کن نمایید مثل ماهواره و فضاهای مجازی غیرسالم و ناپاک و... لباس‌های زیبا، شاد و متفاوت با رنگ‌های متنوع بخرید. میل به آراسته بودن دخترتان را درک کنید. آزادی و شور و شوق کودکی او را مدّنظر قرار دهید؛ مثلا از انواع چادرهای رنگی تزیین‌ شده با تور و روبان یا مانتو‌های زیبا با پارچه‌ها و دکمه‌های رنگارنگ استفاده کنید تا دخترتان بداند كه حجاب زیبایی‌های او را کم نکرده، بلکه به آن چیزی افزوده است. حجاب فرزند شما باید زیبا باشد مورد تشویق دیگران واقع شود حجابش، دست و پای او را نگیرد احساس خفگی و خستگی نکند هنگامی که از چادر استفاده می کند، از او و زیباییش تعریف کنید از دوره های مختلف (مانند جشن تولد) حداقل یک عکس با حجاب تهیه نمایید. عکس او با پوشش مناسب را در آلبوم گذاشته و یا قاب کرده و نصب نمایید. از علاقه او به پوشش در میان جمع صحبت کنید و رضایتمندی خود را نیز اعلام نمایید. چادر، مقنعه و روسری او را همواره تمیز کرده و معطر نمایید. جشن تکلیف باشکوه بگیرید و اثرات آن را با هدایای سالانه، تداوم ببخشید. در نمازهایتان و در زمان های مناسب و حضوری او را دعا کنید. بردن کودک به مساجد و مجالس جشن مذهبی و عزاداری و شنیدن صدای قرآن با صوت دلنشین، و دیدن اقامه نماز بزرگ ترها با چادرهای رنگی زیبا در تلطیف روح کودکان مؤثر است. رعایت حجاب کامل برای کودکان کاری دشوار است.به منظور ترغیب کودکان به چادر و حجاب اسلامی نباید سخت گیری نمود. و به هیچ وجه تنبیه را سرلوحه کار خود قرار ندهید و با تنبیه سرعت گریزو دوری او از حجاب در او را تسریع نبخشید. ✅در آخر بدانید که هر تلاشی بکنید در نزد خدا ماجور هستید و اگر با همه زحمتها و مرارتهایی که کشیدید؛ باحجاب نشد؛شما به عنوان والدین به وظیفه شرعی خود عمل کرده اید و در پیشگاه خدا معذور خواهید بود. @Porseman_channel 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌿🌿🌿🌿🌿

💢عرضه اعمال💢 آیا اعمال ما به اهل بیت ع ؛ عرضه میشود؟ @Porseman_channel ✅عرضه اعمال به اهل بیت ع در فرهنگ شیعی جزء مسلمات می باشد و آیه و روایاتی برای اثبات این مطلب اقامه شده است. اینکه اهل بیت ع از دنیا رفته اند ولی باز اشراف دارند و به اذن خدا از اعمال و رفتار ما مطلع میشوند. البته که این اثرشگرف تربیتی داشته و میتواند مانع خوبی برای ترک گناهان باشد. چراکه مدعیان عشق و محبت به اهل بیت ع ،میدانند که در مرأی و منظر خدا و فرشتگان و اهل بیت ع هستند. از این رو سعی وافری در ترک محرمات کرده کاری نمیکنند که موالی خود را ناراحت و اندوهگین یا شرمسار نمایند. با مراجعه به قرآن کریم و روایات معصومین این نکته به خوبى استفاده مىشود که پیامبر (ص)، و امامان (ع) بر اعمال امّت آگاهى دارند. در قرآن کریم مىخوانیم: "قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون» 📖توبه،105 . اى پیامبر به مردم بگو: اعمال و وظایف خود را انجام دهید و بدانید که خدا و رسولش و مؤمنان اعمال شما را مىبینند. 🔴روایاتى که در این زمینه وارد شده، بسیار زیاد است؛ از جمله در تفسیر همین آیه از امام صادق (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: "تمام اعمال نیک و بد مردم هر روز صبح به پیامبر اکرم (ص) عرضه مىشود، بنابراین مراقب باشید». و یا در روایتى عبدالله بن ابان مىگوید: 1⃣به حضرت رضا (ع)، عرض کردم که براى من و خانوادهام دعایى کنید. حضرت فرمودند: مگر من دعا نمىکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شبى برمن عرضه مىشود لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا مىکنم. عبدالله مىگوید این حرف امام براى من تعجب آور بود که اعمال ما هر روز و شب بر امام عرضه شود. ایشان وقتى متوجه تعجب من شدند خطاب به من فرمودند: آیا کتاب خداوند عزوجل را نمىخوانى آنجا که مىفرماید: و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون. و در ادامه فرمودند: به خدا سوگند در این آیه مراد از مؤمنون علىبنابىطالب(ع) است. 📚الکافی، ج 1، ص 219، 2⃣شخصي به نام سماعه مي گويد: روزي از امام صادق ـ عليه السلام ـ شنيدم كه حضرت فرمود: چرا رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را ناراحت مي كنيد؟ شخصي پرسيد: فدايتان شوم چگونه پيامبر خدا را ناراحت مي كنيم (حال آنكه ايشان در بين ما نيست)؟ حضرت فرمود: آيا نمي دانيد كه اعمال شما بر او عرضه مي شود؟ پس وقتي كه (در بين آن ها) معصيت خدا را مي بيند، ناراحت مي شود. پس (با اعمال خود) پيامبر خدا را ناراحت نكنيد، بلكه او را خوشحال و مسرور نمائيد. 📚ينابيع المعاجز، بحراني ، ص103. 3⃣در توقيعي كه از جانب امام زمان ـ عليه السلام ـ به شيخ مفيد (ره) رسيده است مي خوانيم: «ما به آنچه بر شما مي گذرد احاطه علمي داريم و هيچ يك از خبرهاي شما از ما پوشيده نمي ماند... ما نسبت به رعايت حال شما اهمال نمي كنيم و ياد شما را فراموش نمي كنيم». المزار، شيخ مفيد، ، ص8. از این رو؛ عرضه اعمال وجود دارد و قابل انکار نیست. ✅اما اینکه چند روز یکبار عرضه میشود؟ در روایات مختلف بیان شده است. 📚(مستدركالوسائل ج: 12 ص: 165) جمع روایات به این است که یک عرضه آنی در شبانه روز وجود دارد و یک گزارش هفتگی و تشریفاتی وجود دارد. @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌸🌸🌸🌸

💢رابطه دین و سیاست💢 @Porseman_channel ✅برخی تصور میکنند که دین از سیاست جداست . در مقابل برخی معتقدند که دین عین سیاست و سیاست عین دین هست. ابتدا باید معنای سیاست را واکاوی نمود و دیدکه معنای سیاست چیست و مراد از سیاست چه می باشد؟ سیاست به معنای؛ پاس داشتن ملك ، رعيت دارى كردن اصلاح اخلاق مردم به ارشاد به راه راست وآن صفت انبيا است در باطن ودر ظاهر . «ان السّياسة المطلقه هى استصلاح الخلق بارشادهم الى الطريق المنجى فى العاجل والآجل على الخاصة والعامة فى ظواهرهم وبواطنهم» آنچه ويژه انبياء است سياست مطلقه باشد وآنچه در سلاطين است مطلقه نيست وسياست عاجل است . 📚كشاف ص 734 👌پس سیاست به معنای مدیریت جامعه و حکومت اسلامی و تدبیر کلان کشور؛کار انبیاء و اولیاء بوده و اصل حرکت رسول خاتم ع ؛ در اعلان تبلیغ و گسترش دین و اقدام به هجرت و تشکیل حکومت ؛ همین مطلب بوده و غرض سیاست بوده است. پس اگر منظور از سیاست این است؛ پس در راستای دیانت بوده و اصل بعثت انبیاء و انزال کتب آسمانی همین می باشد. همانطور که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: اهل بیت ع ؛"ساسه العباد" هستند. 📚من لا يحضره الفقيه / ج2 / 610 یعنی سیاست گذار واقعی بندگان خدا اهل بیت ع می باشند. لیکن اگر مراد از سیاست حقه بازی؛نیزنگ و فریب و دغل بازی باشد،با دین تباین و تضاد دارد. این همان عملکرد معاویه ملعون و امثال اوست که امیرمومنان ع از آن تعبیر به شیطنت کردند. 📚 الكافي ج1، ص: 11 🔴سیاست آنقدر مهم است که اهل بیت ع در این راستا متحمل شدائد زیادی شدند. و حتی گل سرسبدشان ( ابا عبدالله الحسین ع )بخاطر برقراری حکومت الهی و عملی نمودن منویات سیاسی خود؛-به عنوان یک امام-از جان خود و عزیزان خود گذشتند. در آموزه ی دینی ؛ ما بی تفاوت و محافظه کار و خنثی نداریم. چگونه میشود در جنگ احد و بدر و خندق یا در جنگهای جمل و صفین و نهروان؛بی تفاوت بود و حق را یاری نکرد و به ندای هل من ناصر،ولی خدا لبیک نگفت و تصور رستگاری و فلاح نمود؟!!!! بله اگر فتنه باشد و دو طرف مورد منازع و مخالف؛باطل باشند.توصیه به بی تفاوتی و کمک نکرده به دو باطل شده است. 📚نهج البلاغة ص469حکمت یکم ولی وقتی طرفی را حق و طرف دیگر را باطل دیدیم ؛ بی تفاوتی ،خیانت بوده و وجهی برای سکوت وجود نخواهد داشت. @Porseman_channel 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌺🌺🌺🌺🌺

💢تبعيض در تقليد💢 آيا تبعيض در تقليد جايز است؟ يعني در برخي مسائل به فتواي مجتهدي و در برخي ديگر به فتواي مجتهد ديگري عمل كنيم؟ @Porseman_channel همه مراجع (به جز آيت الله وحيد): تبعيض در تقليد در صورت تساوي دو يا چند مجتهد جايز است؛ به عنوان مثال مي توان در مسائل نماز و روزه، از مجتهدي و در خمس از مجتهد ديگر و در ازدواج از شخص سومي تقليد كرد. اما در مسائلي كه به هم مربوط است – چنانچه اخذ به فتواي آنان باعث بطلان عمل ويا مخالفت قطعي شود – تبعيض جايز نيست؛ مانند اينكه در احكام نجاست بدن و لباس، به فتواي مجتهدي و در احكام لباس نماز گزار به فتواي ديگري عمل كند. آيت الله وحيد: تبعيض در تقليد جايز نيست و در صورت تساوي دو يا چند مجتهد، بايد به فتواي كسي عمل كند كه نظرش مطابق با احتياط است. در غير اين صورت بين آن دو جمع كند (مثل اينكه يكي به شكسته شدن نماز و ديگري به تمام فتوا داده است كه بين آن دو جمع مي كند). اگر احتياط ممكن نبود و يا مشقّت داشت، مي تواند از يكي از آنان تقليد كند. تبصره ۱٫ حكم بالا در تبعيض ابتدايي است؛ يعني، جايگاه اين اختياري كه براي مقلّد منظور شده، به پيش از عمل باز مي گردد و اگر بخواهد بعد از عمل، به فتواي مجتهد ديگر رفتار نمايد، در اين صورت حكم رجوع و عدول را پيدا مي كند. تبصره ۲٫ طبق فتواي آيت اللّه بهجت و آيت اللّه سيستاني، در صورتي تبعيض در تقليد جايز است كه مجتهدان در تقوا و ورع نيز مساوي باشند. @Porseman_channel

آیا حضرت زهراس ،گریبان عمر را گرفت؟ @Porseman_channel ✅از نظر سندی متن یک خبر واحد است که " عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ" ادعا کرده آن را نه از یک معصوم، بلکه آن را هم از امام باقر و هم از فرزندش امام صادق(علیهماالسلام) شنیده است! در حالی که چنین فردی ضعیف است و مورد اعتماد نیست. پس روایت و نقل وی را نمی توانیم بپذیریم و استدلال بر طبق نقل های او باطل است. 📚[رک: رجال ابن داود، ج۲، ص۴۷۱ و رجال شیخ طوسی، ص۱۳۹ و۲۳۱] همانطور که علامه مجلسی ره در کتاب مراه العقول ج5ص343 تصریح به ضعف سندش کرده است. ✅از نظر معنایی علاوه بر ضعف سندی می توان گفت که در معنای تلابیب آمده است:«أخذ بِتَلْبِيبِهِ و تَلَابِيبِهِ إذا جمعت ثيابه عند صدره و نحره ثم جررته. و كذلك إذا جعلت في عنقه حبلا أو ثوبا ثم أمسكته به؛ گرفتن تلبیب و تلابیب هنگامی است که لباس را روی سینه جمع کنند و آن را بگیرند و همچنین هنگامی که در گردن فرد طنابی یا لباسی انداخته و آن را بگیرد.» [📚النهایه فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۹۳] آنچه مسلم است هیچ لمسی در این نوع گرفتن با یک فرد نامحرم پیش نمی آید و حتی اگر قبول کنیم که حضرت زهرا(سلام الله علیها) چنین عملی داشته اند؛ نهایت فداکاری، ایثار، از جان گذشتگی وی را در دفاع از ولایت و امامت امام زمان خویش حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) می رساند. همانطور که علامه مجلسی ره فرموده: " أخذت" أي للضرورة لإنقاذ أمير المؤمنين عليه السلام من أيديهم، و كان واجبا على جميع الخلق، و قيل: أي أمرت بذلك من قبيل: قطع الأمير اللص 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج5 ؛ ص343 اینکار از باب ضرورت ومقام دفاع از ولی حق و امام زمان است . گفته شده:دستور چنین کاری را داد نه اینکه خودش مباشرت کند. از باب دستور امیر به سربازان خود است.که میگویند فلانی لشکر دشمن را شکست داد در حالیکه دستور جنگ داده نه خودش انجام دهد 🔴نکته پایانی حال نکته اینجاست که وقتی غصب معلوم شد و گرفتن حق اهل بیت و ایجاد انحراف در امت علنی گشته، کسی متعرض غاصبان و مهاجمین نمی شود و به یک عکس العمل طبیعی و البته شرعی آن هم در دفاع از حقی به این بزرگی اشکال وارد می کنند؟ @Porseman_channel

💢همت والا💢 @Porseman_channel ✅داشتن همت والا و بالا همتی از فضائل اخلاقی می باشد.و صاحب آن متخلق به اخلاق ممدوح می باشد. به کم قانع نشدن درمسائل معنوی و بلند همتی؛ نشانه کمال بوده و مایه ترقی و رشد خواهد بود. طبق روایات خدا ؛ معالی امور را دوست دارد و کم همتی و توقف در مسیر کمال و رضایت به حداقلها در این مسیر؛ را مبغوض می شمارد. إنّ اللَّه يحبّ معالى الامور و أشرافها، و يكره سفسافها. خداى تعالى دوست دارد كارهاى بزرگ را، و دوست ندارد كارهاى خسيس را؛ يعنى خدا ثواب می دهد آن مسلمانى را كه بلند همّت باشد و مذمّت می كند بنده را كه دون همّت بود. 📚الجعفريات (الأشعثيات) ص196 فرامین اهل بیت ع نیز دعوت به بلندی همتی در درخواستها و دعاهاست و اکتفا به کم مورد نهی و ذم واقع شده است. 🔴به این حکایت روایی توجه بفرمایید: يزيد كناسى از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: قبل از آمدن اسلام (هنگامى) رسول خدا (ص) بطائف رفت و در خانه مردى (از اهل آنجا) وارد شد و آن مرد پذيرائى خوبى از رسول خدا (ص) كرد، و پس از آنكه خداوند محمد (ص) را به پيامبرى بسوى مردم برانگيخت بدان مرد گفتند: هيچ ميدانى آن پيامبرى را كه خدا به پيامبرى مبعوث كرده كيست؟ گفت: نه، بدو گفتند: او محمد بن عبد اللَّه يتيم ابو طالب و همان كسى است كه در فلان روز و فلان تاريخ بطائف آمد و بر تو وارد شد و تو پذيرائيش كردى! آن مرد (كه اين مطلب را دانست) بنزد رسول خدا (ص) آمد و بر او سلام كرد و مسلمان شد سپس عرضكرد: اى رسول خدا مرا مىشناسى؟ فرمود: تو كيستى؟ عرضكرد: من صاحب آن خانهاى هستم كه در طائف در زمان جاهليت در فلان روز شما بدان جا وارد شدى و من از شما پذيرائى كردم؟ رسول خدا (ص) فرمود: خوش آمدى اكنون حاجتت را بخواه؟ عرضكرد: دويست گوسفند با چوپانهاى آن ميخواهم. حضرت دستور داد خواستهاش را باو بدهند و پس از آن بأصحاب فرمود: چه ميشد كه اين مرد آن درخواستى را كه پيرزن بنى اسرائيلى از موسى عليه السّلام كرد از من ميكرد؟ اصحاب عرضكردند: پيرزن بنى اسرائيلى چه درخواستى از موسى كرد؟ فرمود: پيش از آنكه موسى از مصر بقصد رفتن بسوى سرزمين مقدس شام از آنجا حركت كند خداى عز و جل باو وحى فرمود: كه استخوانهاى يوسف را از مصر با خود ببر، موسى بدنبال انجام اين مأموريت بجستجوى جاى قبر يوسف افتاد و جاى آن را پرسيد، پيرمردى بنزد او آمده گفت: اگر كسى جاى قبر يوسف را بداند فقط فلان زن است (و ديگرى جاى آن را نميداند) موسى عليه السّلام بدنبال آن زن فرستاد و چون حاضر شد از او پرسيد: كه تو جاى قبر يوسف را ميدانى؟ گفت: آرى، فرمود جاى آن را بمن نشان بده تا هر چه خواهى بتو بدهم! پيرزن گفت: جاى آن را نشان ندهم تا هر چه خودم بخواهم بمن بدهى؟ موسى فرمود: بهشت را برايت تعهد ميكنم؟ پيرزن گفت: نه، بايد آن طور كه من ميخواهم تعهد كنى! خداى عز و جل بموسى وحى فرمود: بر تو سنگين و گران نباشد كه او را در خواستهاش آزاد بگذارى (و هر چه خودش خواست برايش تعهد كنى) موسى بدو فرمود: خوب هر چه خودت ميخواهى بدان حكم كن و آن را بگو تا بتو بدهم؟ پيرزن گفت: خواسته من اين است كه در قيامت و در بهشت با تو در يك درجه (و يك جا) باشم! (آنگاه) رسول خدا (ص) فرمود: چه ميشد كه اين مرد هم مانند همان درخواست پيرزن بنى اسرائيلى را از من ميكرد؟ 📚الكافي ج1 ؛ ص227 @Porseman_channel 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌿🌿🌿🌿🌿