eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
840 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
726 ویدیو
366 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تزیین آسمان با ستارگان إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ (الصافات/ ۶) «در حقیقت، ما آسمان نزدیک را با زیور سیّارات آراستیم». نکته علمی خدای متعال در آیه فوق میفرماید: «آسمان پایین را با کواکب تزیین کردیم»، در حالی که فرضیه ای که در آن زمان بر افکار و دانشمندان حاکم بود میگفت فقط آسمان بالا (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلمیوس) آسمان ستارگان ثوابت است. ولی چنان که میدانیم، بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قــرآن از فرضیه نادرست مشهور آن زمان، خود معجزه زنده‌ای از این کتاب آسمانی است. *⃣ نکته جالب دیگر اینکه از نظر علم امروز مسلم است که چشمک زدن زیبای ستارگان به خاطر قشر هوایی است که اطراف زمین را فرا گرفته و آنها را به این کار وا میدارد و این با تعبیر «السماء الدنیا»؛ (آسمان پایین) بسیار مناسب است، اما در بیرون جو زمین، ستارگان حالت زیبای چشمک زنی را ندارند. ✅ جایگاه و مسیر مشخص ستارگان فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ (واقعه/ ۷۵ و ۷۶) «و به جایگاه ستارگان، سوگند یاد مىکنم! و مسلماً، آن سوگند بزرگى است، اگر (بر فرض) بدانید!». نکته علمی امروزه برای ما روشن شده است که ستارگان آسمان هر کدام جایگاه مشخصی دارند و مســیر و مدار آنها که طبق قانون جاذبه و دافعه تعیین میشود، بسیار دقیق و حساب شده است. سرعت سیر هر کدام از آنها با برنامه معینی انجام میپذیرد. این مسأله گرچه در کرات دور دست دقیقاً قابل محاسبه نیست، اما در منظومه شمسی که خانواده ستارگان نزدیک به ما را تشکیل میدهد، دقیقاً مورد بررسی قرار گرفته و نظام مدارات آنها به قدری دقیق و حساب شده است که انسان را به شگفتی وا میدارد. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۱ حضرت آدم علیه‌السلام نخستين پيامبر الهى و پدر بشر است. *⃣ وجه تسميه آدم «آدم» يعنى خاك قرمز؛ وى از مواد أرضى آفريده شد و جاندار گرديد «أداما» لفظى است عبرى و به معنى گرد و خاك و يا زمين قابل زراعت مى‌ باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. در حدیثی از امام علی علیه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاري آدم و حوا آمده است: «إنّما سُمّيَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أديمِ الأرضِ». آدم را آدم ناميده‌ اند، چون از اَديم(پوسته) زمين آفريده شد. *⃣ حضرت آدم علیه‌السلام در قرآن نام آن حضرت ۲۵ بار در آيات قرآن کریم در سوره‌های بقره، آل عمران، مائده، اعراف، اسراء، کهف، مریم، طه، یس آمده است. *⃣ آدم خلیفه خدا در زمین این موضوع در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره بقره بیان گردیده است: «و آن زمان كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من مى‌ خواهم در روى زمين جانشين و حاكمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرينش انسان عبادت است كه ما تو را تسبيح گفته و حمد تو را به جا مى‌ آوريم. پس چرا مى‌ خواهى كسى را در زمين قرار دهى كه به فساد و خونريزى دست زده و زمين را تباه نمايد؟ خداوند فرمود: من از آفرينش انسان، حقايقى را مى‌ دانم كه شما از آن بى‌ خبريد». پس از آن خداوند، آدم را بيافريد و علم اسماء يعنى علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه كرد و فرمود اگر راست مى‌ گوئيد اسامى اين‌ها را برشماريد. فرشتگان عرض كردند: خداوندا منزهى تو، ما چيزى جز آن چه تو به ما تعليم داده‌ اى، نمى‌ دانيم زيرا تنها تو دانا و حكيمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از اين اسامى و اسرار اين موجودات آگاه كن و هنگامى كه آدم آنان را آگاه نمود. خداوند به فرشتگان فرمود: آيا نگفتم من غيب آسمان‌ها و زمين را و آنچه را كه شما پنهان و يا آشكار سازيد مى‌ دانم؟ *⃣ عصیان ابلیس از فرمان سجده بر آدم این موضوع اولین بار در آیه ۳۴ سوره بقره بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتيم: همه در برابر آدم سجده و خضوع كنيد و او را تكريم نمائيد. همه آن‌ها سجده كردند جز ابليس كه به خاطر اين نافرمانى كافر شد». (سوره بقره، آيه ۳۴ ) آنگاه با بیان‌های دیگری در سوره اعراف آیات ۱۱ و ۱۲ ، سوره اسراء آیات ۶۱ و ۶۲ ، سوره كهف آیه ۵۰ ، سوره طه آیه ۱۱۶ و سوره ص آیات ۷۱ تا ۷۴ آمده است. *⃣ آفرینش آدم این موضوع در آیه ۵۹ سوره آل عمران چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان عيسى نزد خدا (از نظر چگونگى آفرينش ) مانند داستان آدم است، كه (پيكر) او را از خاك آفريد، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد». و در آیه ۲۶ سوره حجر آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى كهنه متغير بيافريديم. و در سوره مومنون آیه ۱۲ آمده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ»؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفريديم. همچنین در محل‌های دیگری همچون: سوره حج/ آیه ۵ ، سوره ص/ آیه ۷۱ ، سوره صافات/ آیه ۱۱ ، سوره حجر/ آیه ۴۸ ، سوره الرحمن/ آیه ۱۴ ، سوره سجده/ آیه ۷ خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است. *⃣ سکونت آدم در بهشت و رانده شدن از آن و توبه او این موضوع اولین بار در آیات ۳۵ تا ۳۹ سوره بقره بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتيم: اى آدم تو و همسرت در بهشت سكونت كن و از نعمت‌هاى آن هر چه مى‌ خواهيد بخوريد. اما به اين درخت نزديك نشويد و از ميوه آن نخوريد كه از ستمكاران خواهيد شد. در اين هنگام، شيطان با سخنان خود آن‌ها را فريب داد و از ميوه آن درخت خوردند و اين نافرمانى باعث خروج آن‌ها از بهشت گرديد و ما به آن‌ها گفتيم: همگى به زمين فرود آئيد در حالي كه بعضى از شما دشمن ديگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معين در زمين قرارگاه و وسيله بهره ‌بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود كلماتى را آموخت كه وسيله اى براى پذيرش توبه وى در پيشگاه خداوند گرديد و خداوند توبه او را پذيرفت چون او توبه‌ پذير و مهربان است. آنگاه به آن‌ها گفتيم كه در زمين فرود آئيد و مسكن گزينيد و زندگى را آغاز كنيد و آنگاه كه هدايتى از طرف من براى شما آمد كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى براى آن‌ها هست و نه اندوهگين مى‌ گردند. اما كسانى كه به آيات ما كافر شده و آن‌ها را تكذيب كنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود». این جریان همچنین در آیات ۱۹ تا ۲۷ سوره اعراف آمده و در حین نقل آن بنی‌آدم را به‌ درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به وسوسه‌های شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات ۱۱۵ تا ۱۲۴ سوره طه است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۲ *⃣ آفرینش حوا در حديثي از امام باقر علیه‌السلام از آفرينش حوا پرسيده شد، فرمودند: «سألتُ أبا جعفرٍ عليه‌ السلام: مِن أيِّ شيءٍ خَلقَ اللّه ُ حَوّاءَ: أيَّ شيءٍ يقولُ هذا الخَلقُ؟ قلتُ: يقولونَ: إنّ اللّه َ خَلَقَها من ضِلعٍ مِن أضلاعِ آدَمَ فقالَ: كَذَبوا، كانَ يُعجِزُهُ أن يَخلُقَها مِن غَيرِ ضِلعهِ؟! فقلتُ: جُعِلتُ فِداكَ يابنَ رسولِ اللّه ِ، مِن أيِّ شيءٍ خَلَقَها؟ فقالَ: أخبَرَني أبي عن آبائهِ عليهم‌ السلام قالَ: قالَ رسولُ اللّهِ: إنّ اللّه َ تباركَ و تعالي قَبَضَ قَبضَةً مِن طِينٍ فخَلَطَها بيَمينِهِ و كِلتا يَدَيهِ يَمينٌ فخَلَقَ مِنها آدَمَ، و فَضلََت فَضلَةٌ مِن الطِّينِ فخَلَقَ مِنها حَوّاءَ؛ از حضرت باقر عليه‌ السلام پرسيدم: خداوند حوا را از چه آفريد؟ فرمود: اين مردم چه مي‌ گويند؟ عرض كردم: مي ‌گويند: خداوند او را از يكي از دنده ‌هاي آدم خلق كرده است. فرمود: نادرست مي ‌گويند. مگر عاجز بود از اين كه او را از غير دنده آدم بيافريند؟ عرض كردم: فدايت شوم يابن رسول اللّه ، او را از چه چيز آفريد؟ فرمود: پدرم از پدرانش عليهم ‌السلام به من خبر داد كه رسول خدا فرمود: خداي تبارك و تعالي مشتي گل برداشت و آن را با دست راست خود هر دو دست خدا راست است به هم آميخت و از آن آدم را خلق كرد و مقداري از آن گل اضافه آمد كه از آن حوا را آفريد». *⃣ اخلاق و فضائل و ويژگي‌هاي حضرت آدم علیه‌السلام از سفارش‌هاي آدم عليه‌ السلام به فرزندش شيث عليه‌ السلام: «إذا عَزَمْتُم علي أمرٍ فانْظُروا إلي عَواقِبِهِ، فإنّي لَو نَظَرْتُ في عاقِبَةِ أمْري لَم يُصِبْني ما أصابنَي»؛ هرگاه قصد كارى كرديد، به پيامدهاى آن بنگريد؛ اگر من در عاقبت كار خود انديشيده بودم، آنچـه بـه سـرم آمـده، نمى آمـد. از وصيت آدم عليه‌ السلام به فرزندش شيث عليه‌ السلام: «لاتَركَنُوا إلي الدنيا الفانيَةِ، فإنّي رَكَنتُ إلي الجنّةِ الباقيَةِ فما صَحِبَ لي و اُخِْرجْتُ مِنها»؛ به دنياي فاني دل مبنديد؛ زيرا من به بهشت جاويدان دل بستم اما با من وفا نكرد و از آن بيرون رانده شدم. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: «إنّ اللّه َ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن ثِمارِ الجَنّةِ و عَلّمَهُ صَنعَةَ كُلِّ شَيءٍ»؛ خداوند هنگامي كه آدم را از بهشت بيرون كرد، توشه او را از ميوه‌ هاي بهشت قرار داد و فن ساختن هر چيزي را به او آموخت». کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۳ *⃣ حضرت آدم در روايات امام علی علیه‌السلام درباره نحوه خلقت حضرت آدم علیه‌السلام از خاک مي‌فرمايد: « سپس خداوند سبحان از قسمت ‌هاي سخت و نرم زمين و شيرين و شوره ‌زار آن، خاكي برداشت و بر آن آب ريخت تا پاك و خالص شد و با رطوبت بياميختش تا آن كه چسبناك گشت. آنگاه از آن هيكلي بيافريد، داراي اعضا و پيوندها و گسستگي ‌ها؛ مدتي مشخص و زماني معلوم آن را بداشت تا اين كه خشكيد و به هم پيوست و چون سفال سخت شد. آن گاه از روح خويش در آن دميد تا به صورت انساني گرديد صاحب ذهن‌ هايي كه آن‌ ها را به حركت درمي‌ آورد و انديشه‌ اي كه با آن (در كارهايش) دخل و تصرف مي‌ كند... آميخته به طينتي با رنگ‌ هاي گوناگون و چيزهايي همانند يكديگر و حالاتي متضاد و اخلاطي ناهمگون از قبيل گرمي و سردي و رطوبت و خشكي». امام علي علیه‌السلام در شرح آفرينش آدم عليه السلام، مي‌ فرمايد: «فقالَ سبحانَهُ: «اُسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا إلاّ إبليسَ» اِعتَرَتهُ الحَمِيَّةُ و غَلَبَتْ علَيهِ الشِّقوَةُ و تَعَزَّزَ بِخِلقَةِ النارِ و استَوهَنَ خَلقَ الصَّلصالِ؛ خداي سبحان فرمود: «بر آدم سجده كنيد. پس همه سجده كردند مگر ابليس» كه غرور و نخوت او را فراگرفت و بدبختي بر وجود وي چيره گشت و به آفرينش (خود) از آتش باليد و آفرينش (آدم از) گل خشك را خوار شمرد». امام علي علیه‌السلام علت اين که ابليس سجده نکرد را چنين بيان می فرماید:" به خلقت خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر منشأ خود عليه او عصبيت به خرج داد... سوگند به خدا كه او بر اصل و ريشه شما فخر فروخت و از حسب و نسب شما عيب‌گويي كرد... زنهار، زنهار، به خدا پناه بريد از تكبر و عصبيت و فخرفروشي‌هاي جاهليت». پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: آدم پيش از آن كه مرتكب گناه شود اجلش در برابر ديدگان او بود و آرزويش پشت سر او. اما چون گناه ورزيد خداوند آرزويش را جلو چشم او نهاد و اجلش را پشت سر او، اين است كه تا دم مرگ آرزو دارد. امام صادق عليه ‌السلام: خداي عزوجل به آدم عليه‌ السلام وحی فرمود: من همه سخن را در چهار كلمه براي تو گرد مي ‌آورم. عرض كرد: پروردگارا، آن چهار كلمه چيست؟ فرمود: يكي از من است، يكي از تو، يكي به رابطه من و تو مربوط مي‌ شود و يكي به رابطه ميان تو و مردم. عرض كرد: پروردگارا، آن‌ ها را برايم بيان فرما تا بدانمشان. فرمود: آن كه اختصاص به من دارد، اين است كه مرا بندگي كني و چيزي را شريكم نگرداني. آن كه اختصاص به خودت دارد، اين است كه در برابر عمل تو پاداشي دهمت كه بيش از هر چيز به آن محتاجي. آن كه به رابطه ميان من و تو مربوط مي‌ شود، اين است كه تو دعا كني و من اجابت كنم و آن كه به رابطه ميان تو و مردم مربوط مي ‌شود، اين است كه براي مردم آن پسندي كه براي خود مي ‌پسندي. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۴ ✅حضرت «آدم» و «حوا» پس از هبوط، در کجای زمین ساکن شدند؟ علامه طباطبایی در کتاب ارزشمند «المیزان»، هدف از خلفت حضرت آدم را «زندگی او بر روی زمین» تفسیر کرده است. آنچه از آیات قرآن در سوره های بقره، اعراف و طه در بیان داستان خلقت حضرت آدم (ع) برمی آید این است که: آدم (ع) در اصل و در آغاز برای این خلق شده بود که در زمین زندگی کند و نیز در زمین بمیرد، منتهی راه زمینی شدن آدم (ع) همین بوده که نخست در بهشت منزل گیرد، و برتریش بر ملائکه، و لیاقتش برای خلافت اثبات شود، و سپس ملائکه مأمور به سجده برای او شوند، و آنگاه در بهشت منزلش دهند و از نزدیکی به آن درخت نهیش کنند و او (به تحریک ابلیس) از آن بخورد و در نتیجه عورتش ظاهر گردد و در آخر به زمین هبوط کنند. *⃣ از مجموع آیات و سیاق آنها برمی آید که: آخرین عامل و علتی که باعث زمینی شدن آن دو شد همان مسئله ظاهر شدن عیب آ ندو بود، و عیب نامبرده هم به قرینه این آیه (... بر آن شدند که از برگهای بهشت بر خود بپوشانند) همان عورت آن دو بوده، و معلوم است که این دو عضو مظهر همه تمایلات حیوانی است چون مستلزم غذا خوردن و نمو نیز هستند. ابلیس نیز جز این هدفی نداشته که به هر وسیله شده، عیب آن دو را ظاهر سازد. *⃣ پس معلوم می شود که علت بیرون شدن از بهشت و زمینی شدن حضرت آدم و حوا “علیهما السلام“ آن خطیئه نبود. بلکه آدم و حوا (ع) از آغاز برای زندگی زمینی آفریده شده بودند و ارتکاب آن خطیئه فقط سبب ظاهر گشتن عیب آنان گردید که به وسیله وسوسه شیطان لعین صورت گرفته است. *⃣ لغت شناسان در اصل کلمه «آدم» اختلاف نظردارند. برخی آن را واژه عبری و گرفته شده از«اَدم و اَدمه»به معنی زمین یا خاک سطح زمین، و برخی آن را سریانی به معنای ساخته شده از خاک،دانسته اند. راغب اصفهانی چهار وجه برای نام گذاری آدم ذکر نموده است: ۱ جسم او از خاک روی زمین است. ۲ گندمگون. ۳ از ترکیب و عناصر و نیروهای گوناگون آفریده شده است. ۴ بر اثر روح خدائی که در او دمیده شده نیکو گردیده است. 🔹 بیشتر مفسران وجه نامگذاری آدم را با استناد به احادیث آفریده شدن او از خاک روی زمین ذکر کرده و آن را عـَـلـَـم دانسته اند. 🔶 با توجه به مقدمه گفته شده حال این سوال مطرح است که حضرت آدم و حوا که برای زندگی بر روی زمین خلق شده اند، پس از هبوط به زمین، در کجا ساکن شدند؟ بعضی از روایات اشاره دارد که پس از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت به زمین، هر دو در مکه فرود آمدند. حضرت آدم بر کوه صفا و حضرت حوا بر کوه مروه فرود آمدند؛ همان دو کوهی که حاجیان هفت بار بین آن ها می روند و باز می گردند. *⃣ مرحوم علامه طباطبایی در این باره می گوید: «کوه صفا را از آن جهت به این نام خوانده اند که صفی الله، یعنی برگزیده خدا (حضرت آدم) بر آن فرود آمد و کوه مروه را از آن رو به این نام نامیده اند که مراة، یعنی زن (همسر حضرت آدم) بر آن فرود آمد. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۱ *⃣ مفسران معتقدند این آیه را بدو وجه می توان خواند: مالک یوم الدین - و ملک یوم الدین ببینیم این دو قرائت آیا باعث می شود که دو معنی مختلف برای آیه تصور گردد؟ ملک و مالک در استعمالات روزمره هر کدام معنای مستقل دارند اولی یک رابطه سیاسی است و دومی یک رابطه اقتصادی. ولی در هر دو مورد هیچگونه واقعیتی در کار نیست بلکه یک قرارداد صرف است و لذا هر دو مورد اگر اعتبار عوض شود بلافاصله دیگر وجود ندارند، یعنی ممکن است لحظه ای دیگر مالک آن خانه و ملک آن ناحیه اشخاص دیگری باشند و رابطه با افراد جدید برقرار گردد. در اینگونه موارد که ملک بودن و مالک بودن با اعتبار تشکیل می گردد، این دو معنی با یکدیگر کمال امتیاز را دارند، یعنی ملک کار مالک را نمی کند و مالک نمی تواند کارهای ملک را انجام دهد. در مورد پرودگار، که خالق تمام جهان است و اراده اش قاهر بر همه عالم است وحدت ملک با مالک بخوبی روشن است و آنجاست که رابطه حقیقی بین مالک و مملوک برقرار است. لذا در قیامت راجع به ملک در قرآن آمده است. لمن الملک الیوم، لله الواحد القهار مؤمن آیه ۱۶. *⃣ آیا خداوند فقط مالک و ملک روز قیامت است و در دنیا نیست؟ خیر، بلکه خداوند مالک و ملک حقیقی هم دنیا و هم آخرت است. فرقش این است که بشر چون در دنیا چشم حقیقت بین ندارد، مالکها و ملکهای اعتباری و مجازی را می سازد. خود را و دیگری را مالک بر اشیاء و ملک آنها می داند ولی هنگامی که حقایق جهان برایش مکشوف شد و نگاهی واقع بینانه بر جهان افکند آنگاه خواهد دید که همه ملکها و مکلها ساختگی بوده و مالک و ملک حقیقی هستی اوست. و لقد کشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید. مالك در اين جا صفت مشبهه است و بر استمرار دلالت دارد؛ چون قيامت هم اكنون موجود است و با برچيده شدن نظام دنيا انسان وارد قيامت مى شود. خداى سبحان مالك مطلق جهانها و جهانيان است و چنين مالكيت نامحدودى در قيامت ظهور مى كند، نه آن كه در معاد حادث شود. *⃣ مفهوم یوم : يوم در عرف به معناى پاره اى محدود از امتداد زمان است ؛ كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسيعترى از زمان. در قرآن كريم يوم به معناى ظهور نيز آمده است. يوم در اين آيه به معناى ظهور است، نه پاره اى از زمان و در قيامت همه ابعاد دين مانند توحيد، اسماى حسناى خدا و اسرار و حقايق ديگر آشكار خواهد شد. *⃣ مفهوم الدين: دين خضوع و انقياد در برابر برنامه يا مقرراتى معين است. بنابراين، در معناى دين دو قيد معتبر است: يكى انقياد و خضوع و ديگرى اين كه آن انقياد در برابر برنامه خاصى باشد. ✅ مفهوم آیه : معنای آیه کریمه "مالک یوم الدین " این است که در آن روز خدا مالک اشیاست و مالکیت او در آن روز بر همگان ظاهر می شود ، نه به این معنا که خداوند مالک آن روز است. قیامت نه تنها ظرف ظهور مالکیت خداوند، بلکه ظرف ظهور همه اوصاف اوست؛ چه اوصاف جمالی ، مانند ملک و چه اوصاف جلالی ، مانند قدوس. در قیامت آشکار می شود که خدای سبحان همواره قدوس، سلام ، مومن ، مهیمن و .... بوده و هست. خدای سبحان در قیامت هم در چهره ارحم الراحمین ظهور می کند و هم در چهره اشدالمعاقبین. اين آيه كريمه با تبيين نظام غايى آفرينش، دليلى ديگر بر انحصار حمد به خداوند است ؛ چنانكه سندى براى معبود و مستعان بودن خداوند است و از اين رو با آيات گذشته و آينده مرتبط است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۲ *⃣ ضرورت معاد خداى سبحان مدبر و مربى انسانهاست و چون بدون حيات جاويد ابدى راه كمال انسانى مسدود خواهد بود، با برپا كردن قيامت، راه تكامل نهايى انسان را باز مى كند و چون رها كردن انسانها به حال خود، عامل تباهى آنان خواهد شد، آنان را به خود وا نمى گذارد، بلكه با اعتقاد به قيامت و ياد معاد كه بهترين عامل رهايى انسان از تباهى است، آنان را مى پروراند و سرانجام نيز در قيامت پاداش كار نيك آنان را مى دهد. بنابراين، خداى سبحان اولا: با برپا كردن قيامت، راه تكامل انسان را باز و هموار مى كند. ثانيا، با اعتقاد به قيامت و يا معاد آنان را تطهير مى كند و ثالثا، در قيامت پاداش نيكوكاران را به آنان عطا مى كند. از اين رو خداى سبحان، محمود و مشكور است. در سوره مباركه حمد، در كنار رحمت الهى سخن از مالكيت يوم الدين است تا انسانها را بين خوف و رجا بپروراند. اگر خداى سبحان تنها به عنوان رحمان و رحيم معرفى شود و همواره سخن از رحمت حق باشد، زمينه تجرى و غرور انسان فراهم مى شود، اما اگر خداى رحمان و رحيم با صفت (مالك يوم الدين ) نيز شناخته شود، انسان در ميان بيم و اميد حركت مى كند؛ زيرا مى داند روز پاداش، هم بهشتى سراسر رحمت دارد و هم جهنمى سوزان كه هيچ رحمتى در آن نيست: دار ليس فيها رحمة . *⃣ فراموشی روز حساب با فراموش كردن روز حساب، حتى اعتقاد به ربوبيت مطلق خداى سبحان و اين كه او سراسر عالم را مى پروراند نيز در تهذيب روح مؤثر نيست ؛ اما اگر انسان خود را در برابر رب العالمين مسئول دانست و معتقد بود كه روزى بايد پاسخ گوى همه كارهايش باشد، اين اعتقاد، در تهذيب و تزكيه جان او مؤثر است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۲ "وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ "[۳۸] دست مرد دزد و زن دزد را به كيفر كارى كه كرده‌اند ببريد. اين عقوبتى است از جانب خدا، كه او پيروزمند و حكيم است. (۳۸) ❗️از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده است دزدی است. *⃣ سرقت به معنی دزدی مال ۸ بار در قرآن آمده است که ۵ بار آن در باره تهمت سرقت به برادر یوسف است و یکبار آن در آیه ۱۲ سوره ممتحنه در سال قبل از فتح مکه آمده است که در آن میفرماید: «ای پیامبر اگر زنان با ایمان مکه برای بیعت پیش تو آمدند با آنها به شرطی بیعت کن که چیزی را شریک خدا نسازند و دزدی و زنا نکنند و فرزندانشان را نکشند و در مورد فرزندی که در شکم دارند تهمتی بهم نبافند و به کسی تهمت نزنند و در کار نیک بر خلاف دستور تو کاری نکنند. در این صورت با آنها بیعت کن و برای آنها از خدا آمرزش بخواه چون خدا آمرزنده و مهربان است.» دو مورد دیگر در سوره مبارکه مائده آمده است که در آن مجازات دزد تعیین شده است. خداوند در آیه ۳۸ سوره مائده میفرماید: «دست مرد دزد و زن دزد را ببرید. اینکار مجازات کاری است که کرده‌اند. مجازاتی عبرت انگیز از طرف خدا (برای دیگران است تا با دیدن آن دزدی نکنند.) خدا توانا و حکیم است.» دستورهایش از روی حکمت است. در آیه بعد هم می فرماید: " دزدی که بعد از دزدی توبه کرد (متوجه کار زشت خود شد) و کار خود را اصلاح کرد (مال دزدی را به صاحبش برگرداند، البته قبل از دستگیری) خدا توبه او را می پذیرد. چون خدا آمرزنده و مهربان است." *⃣ تعریف سرقت و تفاوت آن با اختلاس و غصب : سرقت عبارت است از دزدیدن مال دیگرى به صورت پنهان؛ بر خلاف اختلاس که دزدیدن مال دیگرى بصورت آشکار است؛ چنان که گرفتن به ناحق مال کسى را با زور و غلبه غصب گویند. ✳️ پیغمبر اکرم (ص) می فرمایند: "زنا نمی کند زنا کننده در حالیکه به روز جزا ایمان داشته باشد و همچنین دزدی نمی کند شخص دزد در حالیکه ایمان داشته باشد." یعنی زانی و دزد در حال زنا و دزدی روح ایمان با آنها نیست بطوری که اگر در آن حال بمیرند بی ایمان خواهند بود.                  ⚠️ اجرای حد دزدی تابع حصول چند شرط است که پس از اجتماع شرائط مزبور حاکم شرع منحصرا باید حد سرقت را جاری کند و غیر از حاکم شرع کسی حق اجرای حد را ندارد و علاوه بر اجرا حد باید اصل مال را از دزد بگیرد و به صاحب مال برگرداند و چنانکه تلف شده اگر مثل دارد مثلش و گرنه قیمتش را از دزد گرفته به صاحب مال میدهد. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
«یا اَیُّهاَ الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنْزِلَ الَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنْ النّاسِ اِنَّ اللهَ لا یَهْدیِ القَوْمَ الْکافِرینَ؛ [۶۷] ای پیامبر، آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً «به مردم» برسان، و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده ای و خداوند تو را از(خطرات احتمالی) مردم نگاه می دارد و همانا خداوند جمعیت کافرین را هدایت نمی کند». *⃣ سئوال این است آن امر خطیری که خداوند پیامبر را به عدم انتظار، دعوت می نماید و محفوظ ماندن آن حضرت از گزند احتمالی دشمنان را ضمانت می کند و هشدار می دهد که: اگر این کار را انجام ندهی، رسالت پروردگارت را انجام نداده ای، کدام است؟ ⬅️ با وجود آنکه پیامبر در سالهای آخر حیات خویش هیچ بیمی از مشرکین مکه نداشت، زیرا جمعیت آنان متفرق و مکه بزرگترین پایگاه آنان فتح شده بود. *⃣ در پاسخ باید گفت: این امر بزرگ(عقلاً و عرفاً) باید مسأله ای در حد خود رسالت باشد. و این همان مقام ولایت و رهبری اجتماع بزرگ اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) است. همان امری که دین با آن کامل گشته و نعمت خداوند بر مردم تمام می شود و بدون آن، صراط مستقیم هدایت به راههای مختلف گمراهی تبدیل می گردد، اصالت و تمامیت دین خدشه دار می گردد، امت اسلامی به تفرقه و تشتت روی می آورد و هواهای نفسانی بر آنان حکم فرما می شود. *⃣ به گواهی بسیاری از دانشمندان اهل تسنن و همه کتب معروف امامیه اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ، آیه فوق در شان امام علی(ع) نازل شده است. ⬅️ ابوالجارود می گوید امام باقر(ع) فرمود: «وقتی که خدای متعال آیه «یا ایّها الرَّسولُ بَلَّغ ما اُنْزِلَ اِلیک... » را بر رسول خود نازل فرمود: رسول خدا(ص) دست علی(ع) را در دست گرفته و فرمود: ای مردم: من به نوبه خود مسئولم و شما هم مسئولید، آن روزی که حال مرا از شما بپرسند چه خواهید گفت:؟ همگی گفتند: ما شهادت می دهیم که تو وظیفه تبلیغی خود را انجام دادی، خداوند بهترین جزائی که به رسولان داده به شما نیز عطا فرماید. آن حضرت فرمود: پروردگارا تو شاهد گواهی شان باش و آنگاه خطاب به مردم فرمود: ای گروه مسلمانان که در اینجا حضور دارید! باید غائبین را از ماجرا خبر دهید که من اینک به عموم مسلمین روی زمین و گروندگان به دین اسلام وصیت می کنم به «ولایت علی(ع)» آگاه باشید که ولایت علی ولایت من است(و ولایت من ولایت پروردگارم است) و این عهدی است که خداوند به من سپرده بود و به من دستور داده بود که آن را به شما ابلاغ کنم، آنگاه سه مرتبه فرمود: آیا همه شنیدید؟ عرض کردند: آری شنیدیم یا رسول الله(ص). ⬅️ فیض کاشانی(ره) در تفسیر صافی تمام خطبه پیامبر اکرم(ص) در روز غدیر خم را نقل کرده است، پیامبر خدا(ص) در بخشی از این خطبه فرمود: «از جانب پروردگار به من ابلاغ شده که اگر آنچه به من دستور داده شده، به مردم ابلاغ نکنم رسالتش را انجام نداده ام» ای مردم من در تبلیغ این امر مهم کوتاهی نکردم، سبب نزول این آیه را برای شما بیان می نمایم که بارها جبرئیل بر من وارد شد و پیغام پروردگار را به من ابلاغ کرد که در این مکان معین آن پیام را به شما برسانم. صاحب هر نژاد بداند که علی بن ابی طالب(ع) برادر و وصی و جانشین من است. او امام بعد از من است و منزلت او نسبت به من همانند منزلت هارون نسبت به موسی است، جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود، سرپرست و ولی شما بعد از خدا و رسول ص ، علی(ع) می باشد. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
«اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاسْلامَ دیناً ...؛(۳) امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئین(جاودان) شما پذیرفتم». ❓ روز کامل شدن دین و تمام شدن نعمت الهی چه روزی است؟ ۱ . آیا روز عرفه می تواند روز اکمال دین و اتمام نعمت باشد؟ *⃣ فخر رازی و رشید رضا گفته اند، منظور از «الیوم»، «روز عرفه»، در آخرین حج پیامبر(ص) است. همچنین «بخاری»و «سیوطی»روایاتی را در این مورد نقل کرده اند. ⬅️ اما این نظریه درست نیست زیرا: اولا‍ً این قول با آیه ابلاغ منافات دارد زیرا آیه ابلاغ در بین راه مکه و مدینه و پس از اتمام حجه الوداع نازل شده است. پس چگونه ممکن است که خداوند دینش را در روز عرفه به کمال برساند و نعمتش را تمام کند و پس از یک هفته به پیامبر(ص)دستور بدهد مطلب مهمی را ابلاغ کند که رسالتش بدون آن ناتمام می ماند. ثانیاً: ویژگی هایی که در آیه ذکر شده یعنی یأس کفار، اکمال دین، اتمام نعمت و رضایت به دین اسلام بر روز عرفه تطبیق نمی کند، چون در این روز حادثة خاصی که موجب این آثار بشود اتفاق نیفتاده است؛ زیرا اگر منظور از حادثه، اجتماع گسترده مسلمانان باشد که قبل از روز عرفه نیز مسلمانان در مکه در خدمت پیامبر اکرم(ص) بوده اند پس چرا آن روز این آیه نازل نشد و اگر منظور نزول احکامی است که دراین آیه ذکر شده، این احکام چندان برای کفار وحشتناک نبود که موجب یاس آنان شود. و اگر مراد از یاس از دین این است که مشرکان قریش از تسلط و غلبة بر دین مسلمانان مایوس شدند، این هم در روز فتح مکه- سال هشتم- اتفاق افتاد نه در روز عرفه سال دهم. ۲ . آیا روز اکمال دین روز بعثت پیامبر (ص) است؟ *⃣ صاحب المنار آورده است که: مقصود از(الیوم) روز(بعثت) است. ⬅️ آشکارا می بینیم که این احتمال مردود است؛ زیرا عرب قبل از اسلام که دینی نداشت تا کسی در آن طمع کند و با ظهور اسلام و اعلام بعثت از آن مأیوس گردد. پس باید این روز بعد از اسلام باشد که دینی در بین مردم انتشار یافته و موقعیتی برای طمع کفار به وجود آمده باشد. ⬅️ همچنین این سوره در حجه الوداع در سال دهم نازل شده است و با روز بعثت اصلاً ناسازگار است. همچنین تعبیر «اَکْمَلْتُ» با اواخر نزول قرآن و حیات پیامبر(ص) مناسبت دارد نه با اوایل بعثت؛ چون در آن روز اسلام شروع شد پس چگونه ممکن است در همان روز نیز کامل شده باشد؟ ادامه دارد..... کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
« اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاسْلامَ دیناً ...؛(۳) ❓روز اکمال دین و اتمام نعمت اللهی کدام روز است؟ ۳. آیا روز فتح مکه روز اکمال دین است؟ *⃣ بعضی احتمال داده اند مقصود از «اَلیوم» روز فتح مکه است این احتمال را قرطبی از ضحاک و مجاهد نقل کرده است. ⬅️ این احتمال نیز قابل قبول نیست؛ زیرا با فتح مکه ـ که در سال هشتم هجری اتفاق افتاد ـ هنوز دین کامل نشده بود، واجبات زیادی بعد از فتح مکه نازل شد و حلال ها و محرمات زیادی در فاصله بین فتح مکه و رحلت پیامبر(ص) تشریع شد. ۴ . روز غدیر خم روز اکمال دین و اتمام نعمت اللهی *⃣ قول دیگری که بعضی از مفسران اهل سنت و همه مفسرین امامیه گفته اند و روایات متعددی نیز آن را تایید می کند این است که منظور از «الیوم» روز غدیر خم است علامه طباطبائی(ره) می نویسد: جمله «اَلْیومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا ...» دلالت دارد که کفار در دین مسلمانان طمع داشتند و امیدوار بودند که پس از مدتی به نحوی از بین برود، این طمع و امید اسلام را هر زمان تهدید می کرد. لذا مسلمانان حق داشتند و به جا بود که از این مطلب بترسند و خوف داشته باشند. پس جمله «وَ لا تَخْشوهُمْ» از طرف خداوند سبحان مؤمنین را از آن خطری که متوجه آنان بود و ترس داشتند، امان می دهد. خداوند می فرماید: «طایفه ای ازاهل کتاب «یهود» دوست داشتند و آرزو می کردند شما را گمراه کنند» و باز می فرماید: «بسیاری از اهل کتاب از روی حسد آرزو می کردند شما را بعد از اسلام و ایمان به حال کفر باز گردانند با اینکه حق برای آنها کاملاً روشن شده است، شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش «جهاد» را بفرستد، خداوند بر هر چیزی تواناست». ⬅️ آخرین چیزی که کفار امیدوار بودند، این بودکه فکر می کردند به زودی دین با وفات پیامبر(ص) ـ که فرزند ذکوری در پی ندارد ـ می میرد؛ زیرا آنها نبوت و رسالت را همانند پادشاهی و سلطنت می دانستند که نام و نشانشان با مرگ خودشان از بین می رفت و در خاک دفن می شد. از مطالب گذشته معلوم می شود که تمام ناامیدی کفار هنگامی محقق می شودکه خدا برای این دین کسی را منصوب کند که در پاسداری و تدبیر امر دین و ارشاد و هدایت کردن امتی که بر اثر همین دین سر پا ایستاده است، قائم مقام پیغمبر(ص) باشد. نتیجه این امر، ناامیدی کفار از دین مسلمانان است، زیرا مشاهده می کردند که دین فقط ازاین مرحله ای که مسئولیتش بر عهده یک نفر است، خارج شده و به مرحله ای رسیده که «حامل نوعی» دارد و این کامل ساختن دین است که دین را از حالت حدوث و زوال پذیر بودن، به حالت دوام و بقا درمی آورد و این تمام کردن نعمت دین است. ✳️ این تحلیل مؤید روایاتی است که می گوید، این آیه در روز غدیر خم، روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری در جریان ولایت علی(ع) نازل شده و بدین ترتیب، «اَلْیومَ یَئسَ الَّذینَ کَفَرُوا .... وَ اَلْیومَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ ... » واضح ترین ارتباط را با هم پیدا می کند و هیچ یک از اشکالات پیشگفته، بر این نظریه وارد نخواهد بود. ⬅️ بسیاری از مفسران اهل سنت مانند: فخر رازی / رشید رضا / آلوسی ذیل آیه مورد بحث، نقل کرده اند که پیامبر اکرم(ص) بعد از نزول این آیه بیش از هشتادو یک روز عمر نکرد. با توجه به اینکه وفات پیامبر(ص) در روایات اهل تسنن روز دوازدهم ربیع الاول بوده نتیجه می گیریم که روز نزول آیه درست روز هجدهم ذی الحجه بوده است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام‌ http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
"إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ"۵ تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می‌ جوئیم.۵ *⃣ اينجا سرآغازى است براى نيازهاى بنده و تقاضاهاى او از خداوند ، و در حقيقت لحن سخن از اينجا عوض مى شود، زيرا آيات قبل حمد و ثناى پروردگار و اظهار ايمان به ذات پاك او و اعتراف به روز قيامت بود.  *⃣ اما از اينجا گوئى بنده با اين پايه محكم عقيدتى و معرفت و شناخت پروردگار خود را در حضور او، و در برابر ذات پاكش مى بيند، او را مخاطب ساخته نخست از عبوديت خويش در برابر او، و سپس از امدادها و كمكهاى او سخن مى گويد:((تنها ترا مى پرستیم و تنها از تو يارى مى جوئيم )) (اياك نعبد و اياك نستعين ). *⃣ به تعبير ديگر: هنگامى كه مفاهيم آيات گذشته در جان انسان جاى گيرد، و اعماق وجودش به نور الله پرورش دهنده جهانيان روشن مى شود، و رحمت عام و خاص او و مالكيتش در روز جزا را درك مى كند، انسان به صورت يك فرد كامل از نظر عقيده در مى آيد، اين عقيده عميق توحيدى نخستين ثمره اش از يكسو بنده خالص خدا بودن ، و از بندگى بتها و جباران و شهوات در آمدن ، و از سوى ديگر دست استمداد به ذات پاك او دراز كردن است . ✅ در واقع آيات گذشته سخن از توحيد ذات و صفات مى گفت و در اينجا سخن از توحيد عبادت ، و توحيد افعال است . ✳️ توحيد عبادت آنست كه هيچكس و هيچ چيز را شايسته پرستش جز ذات خدا ندانيم تنها به فرمان او گردن نهيم ، تنها قوانين او را به رسميت بشناسيم و از هر نوع بندگى و تسليم در برابر غير ذات پاك او بپرهيزيم . ✳️ توحيد افعال آنست كه تنها مؤثر حقيقى را در عالم او بدانيم (لا مؤثر فى الوجود الا الله ) نه اينكه عالم اسباب را انكار كنيم و به دنبال سبب نرويم بلكه معتقد باشيم كه هر سببى هر تاثيرى دارد، آن هم به فرمان خدا است ، او است كه به آتش سوزانندگى ، و به خورشيد روشنائى و به آب، حياتبخشى داده است . ⬅️ ثمره اين عقيده آنست كه انسان تنها متكى به الله خواهد بود، تنها قدرت و عظمت را مربوط به او مى داند، و غير او در نظرش فانى ، زوال پذير، و فاقد قدرت مى باشد. تنها ذات الله قابل اعتماد و ستايش است ، و لياقت اين را دارد كه انسان او را تكيه گاه خود در همه چيز قرار دهد. اين تفكر و اعتقاد انسان را از همه كس و همه موجودات بريده و تنها به خدا پيوند مى دهد، حتى اگر به دنبال عالم اسباب مى رود نيز به فرمان او است يعنى در لابلاى اسباب ، قدرت خدا را كه مسبب الاسباب است مشاهده مى كند. اين عقيده آن قدر روح انسان را وسيع و افق فكر او را بالا مى برد كه به بى نهايت و ابديت مى پيوندد و از محيط هاى محدود، آزاد و رها مى سازد. ⬅️ صیغه جمع “نعبد و نستعین‌” می‌تواند اشاره بر این مطلب باشد كه اصل در نماز، جماعت است‌، چنان‌كه در جای دیگر نیز می‌فرماید: “و اركعی مع الراَكعین‌;(آل‌عمران‌، 43) و با نمازگزاران ركوع كن‌.” ⬅️‌ دیگر اینكه‌: گویا علت آمدن پرستش و استعانت به صیغه متكلم مع الغیر ( همان جمع فارسی)، دوری از خودخواهی و استكبار باشد و می‌خواهد به همین نكته اشاره كند كه گفتیم‌: مقام عبودیت‌، با خودبینی منافات دارد، لذا بنده خدا، عبادت خود و همه بندگان دیگر را در نظر گرفته و می‌گوید: ما تو را می‌پرستیم‌، چون به همین مقدار هم در سرزنش نفس و دور افكندن تعیّنات و تشخّصات اثر دارد، زیرا وقتی من خود را تنها ببینم به انانیت و خودبینی و استكبار نزدیك‌ترم‌، به خلاف این‌ كه خودم را مخلوط با سایر بندگان و آمیخته با سواد مردم (سیاهی لشكر) بدانم كه اثر تعیّن و تشخّص را از بین برده‌ام‌.  کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
(ع) سوره فجر: سوره امام حسین(ع)  امام صادق(ع) فرمود: «سوره فجر را در نمازهای فریضه و نافله خویش بخوانید که آن، سوره حسین(ع) است و به آن رغبت و اشتیاق نشان دهید» در این سوره، به فجر و شبهای دهگانه و به جفت و تاق، و به شب که فرا می رسد، سوگند یاد شده است: وَ ٱلْفَجْرِ ۱ وَ لَيَالٍ عَشْرٍ ۲  وَ ٱلشَّفْعِ وَ ٱلْوَتْرِ ۳  وَ ٱلَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ۴ یاد کرده است از قبیله عاد و سرزمین ارم، با آن ساختمانهای بزرگ و قصرهای افراشته پر ستون و بی مانند و عذابی که خداوند بر آنان و قوم ثمود و فرعون طغیانگر و شکنجه گر نازل کرد و بر آنان که در سرزمینها طغیان و فساد فراوان کردند، تا آنکه خدایی که در کمین ستمگران است، تازیانه عذاب خویش را بر آنان فرود آورد و هلاکشان ساخت:  أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ۶  إِرَمَ ذَاتِ ٱلْعِمَادِ ۷  ٱلَّتِی لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی ٱلْبِلَٰدِ ۸  وَ ثَمُودَ ٱلَّذِينَ جَابُوا۟ ٱلصَّخْرَ بِٱلْوَادِ ۹  وَ فِرْعَوْنَ ذِی ٱلْأَوْتَادِ ۱۰  ٱلَّذِينَ طَغَوْا۟ فِی ٱلْبِلَٰدِ ۱۱  فَأَكْثَرُوا۟ فِيهَا ٱلْفَسَادَ ۱2 فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ۱۳ إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلْمِرْصَادِ ۱۴ و این سنّت الهی است که وقتی قومی طغیان و ستم را به اوج رسانند، خداوند زمینه هلاک و نابودی آنان را فراهم می سازد. تازیانه های ستم فرعونی سالها بر گُرده بنی اسرائیلِ محروم نواخته می شد. خداوند، موسای نجاتبخش را مأمور رهایی آنان ساخت و فرعونیان در نیل،غرق شدند. قوم عاد و ثمود نیز در فساد و تباهی به نهایت رسیده بودند که خداوند، با صاعقه عذاب و صیحه آسمانی نابودشان ساخت. امویان نیز برای نابودی دین خدا، کمر همّت بسته بودند و با عترت پیامبر دشمنی می کردند. طغیانشان که به اوج رسید، موجی از خون از کربلا به راه افتاد و سلطه اموی را ویران ساخت. اگر حکومت شوم بنی امیه را، شام مرگ و تیرگی ظلمت به شمار آوریم، نهضت حسینی و خون شهدای کربلا، فجری بود که دیوار ظلمت ظلم را شکافت و روزنه ای به روز بیداری و فجر رستگاری گشود. حسین بن علی(ع) با عاشورای خویش، فجری از ایمان و عقیده و حرّیّت را در ظلمت ظلم و در سیاهی ستم پدید آورد، فجر امامت و ایمان، در «تاریکی سلطنت آل امیه»! پایان سوره فجر، خطاب به نفس مطمئنّه است، تا راضی و مرضّی به سوی خدا بازگردد و در بهشت برین جای گیرد:  يَٰٓأَيَّتُهَاٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّةُ ۲۷ ٱرْجِعِیٓ إِلَیٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ۲۸ فَٱدْخُلِی فِی عِبَٰدِی ۲۹ . وَ ٱدْخُلِی جَنَّتِی ۳۰ در فجر عاشورا، نفس مطمئنّه حسینی(ع)، به ملکوت خدا و بهشت برین پر گشود. یاران شهیدش نیز هاله مقدّس آن فروغ خدایی بودند که به سوی جنّت موعود، پر کشیدند. در حدیثی دیگر امام صادق(ع) فرموده است: «حسین(ع)، صاحب نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه است. یاران او از دودمان رسالت نیز، در روز رستاخیز از خدا راضی اند. خدا هم از آنان راضی است.» پیروان آل محمد(ع) به توصیه حضرت صادق(ع)، در نمازهای مستحب و واجب خویش، سوره «والفجر» را می خوانند، که سوره حسین(ع) است، تا از او الهام بگیرند، درخشش در ظلمت شب را، شکافتن سینه ستم را، آغازگر بودن روز روشن ایمان و امید را و مبارزه با طاغوت را و در نهایت شعله افکندن در خرمن فساد را. مفسّر بزرگوار مرحوم آیة الله طالقانی در تفسیر خویش نوشته است: «… گویا ائمّه معصومین(ع) از این جهت این سوره را سوره حسین(ع) نامیده اند که قیام و شهادت آن حضرت در آن تاریکی طغیان، مانند طلوع نور فجر، از نو منشأ حیات و حرکت گردید، خون پاک او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنّه آنها با فرمانِ «ارجعی» و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت، تا همیشه از دلهای پاک بجوشد و آنها را با هم پیوسته دارد و الهام بخشد، تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکیها بدرخشد و راه حیات با عزّت باز، و پایه های ظلم و طغیان بی پایه گردد و طاغیان را دچار نفرین کند »  کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
۱۰۷  وَ فَدَيْنَٰهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ  ترجمه: و آن را به ذبحی بزرگ عوض کردیم. شرح: در این بخش از آیات سوره صافات به داستان حضرت اسماعیل ذبیح الله اشاره شده است. حضرت ابراهیم(ع) توسط رؤیایی فهمید که خدای متعال او را به ذبح کردن فرزندش حضرت اسماعیل(ع) فرمان داده است. آن حضرت این فرمان الهی را با فرزندش در میان گذاشت و حضرت اسماعیل تسلیم بودن خود در برابر فرمان الهی را اعلام کرد: فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعْیَ قَالَ يَٰبُنَیَّ إِنِّیٓ أَرَیٰ فِی ٱلْمَنَامِ أَنِّیٓ أَذْبَحُكَ فَٱنظُرْ مَا ذَا تَرَیٰۚ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفْعَلْ مَا تُؤْمَرُۖسَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ  هنگامی که هر دو تسلیم فرمان خدا شدند و خواستند آن را اجرا کنند از سوی خدا ندا آمد که شما از آزمایش سربلند بیرون آمدید و نیازی به ذبح اسماعیل نیست و خدای متعال ذبحی عظیم را جایگزین آن خواهد کرد: فَلَمَّآ أَسْلَمَا وَ تَلَّهُۥ لِلْجَبِينِ ۱۰۳ وَ نَٰدَيْنَٰهُ أَن يَٰٓإِبْرَٰهِيمُ ۱۰۴ قَدْ صَدَّقْتَ ٱلرُّءْيَآۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِی ٱلْمُحْسِنِينَ۱۰۵ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلْبَلَٰٓؤُا۟ ٱلْمُبِينُ ۱۰۶ وَ فَدَيْنَٰهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ  مفسران مقصود از ذبح عظیم را گوسفند بزرگی دانسته‌اند که حضرت ابراهیم پس از پیرزوی در آزمایش الهی، به فرمان خدا آن گوسفند را ذبح کرد ولی در روایتی از امام رضا(ع) مراد از ذبح عظیم حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع) دانسته شده است که شاید این روایت بیان تأویل و معنای باطنی آیه باشد. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
⬅️ آیا در قرآن نام و یادی از امام حسین علیه السلام شده است؟ *⃣در بسياری از كتب تفسير و حديث و تاريخ، امام حسين(ع) از جمله مصاديق بارز آيه تطهير، مباهله، مودت ، اطعام و كلمات و آيات پايانی سوره فجر دانسته شده، و روايات معتبری در اين باره نقل كردهاند. درباره آيات پايانی سوره فجر  رواياتی نقل شده است كه اثبات كننده اين معناست كه اين آيات درباره حضرت سيدالشهداء امام حسين(ع) است در تفسير «البرهان» چنين آمده است: *⃣ امام صادق(ع) فرمود: اقرؤا سورة الفجر في فرائضكم و نوافلكم فانها سورة الحسين بن علي، سوره فجر را در نمازهای واجب و نيز نماز مستحب خود بخوانيد؛ چرا كه اين سوره، سوره حسين بن علی است. پس از اين كلام امام صادق و تحريض و تشويق مخاطبين به خواندن سوره فجر در نمازهايشان با اين كلام زيبا و دلنشين و همراه با دعای «وارغبوا فيها رحمكم الله»؛ از سرشوق و رغبت به اين امر اقدام نماييد. خداوند شما را مورد رحمت و لطف قرار دهد، يكی از اشخاص حاضر در مجلس سؤال میكند: ⬅️ چگونه اين سوره، سوره اختصاصی حسين بن علی شد؟ *⃣ امام صادق(ع) فرمود: شما مگر اين بخش از آيه و كلام خداوند را نشنيدهايد كه می فرمايد: "يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی." امام صادق(ع) در تفسير آيه می فرمايد: اين آيه درباره حسين بن علي ـ عليهما السّلام ـ است؛ چرا كه آن بزرگوار صاحب نفس مطمئنه بود و از خدا راضی بود و خدا نيز از او راضی بود، و ياران آن بزرگوار از خاندان محمد(ص) از خداوند راضی بودند و خداوند نيز از آن‌ها راضی بود، و اين سوره فقط درباره حسين بن علی و شيعيان او و شيعيان آل محمد(ص) می باشد. *⃣ و در پايان روايت، امام صادق(ع) می فرمايند: "هر كس در خواندن سوره فجر مداومت داشته باشد، با امام حسين در درجهاش در بهشت خواهد بود، به درستی كه خداوند بر هر چيز توانا و به هر امری دانا است." *⃣ در روايت ديگری كه از ابوبصير از امام صادق(ع) نقل شده است، امام صادق(ع) می فرمايد: يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ؛ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة » الآيه يعني الحسين ابن علي ـ عليهما السّلام ـ مراد از «نفس المطمئنه» كه از خداوند راضی و خداوند نيز از او راضی است، حسين بن علي(ع) است در اين آيات، كلمه «نفس المطمئنه» نقش كليدی و محوری دارد به طوری كه فهم معنای آيه تا حدود زيادی به روشن شدن معنای اين واژه بستگی دارد، و چه بسا وجود اين كلمه در اين آيه موجب تفسير و بيان شأن نزول آيه، درباره حسين بن علی(ع) گرديده است، و آن حضرت مصداق اتم و اكمل آن به حساب آمده است. ⬅️ سؤالی كه در اينجا مي‌تواند مطرح شود اين است كه چه امری باعث اين تقريب و تقارن گرديده است؟ و چرا حسين بن علی(ع) از ميان معصومين ـ عليهم السّلام ـ به عنوان مصداق اين آيه معرفی گرديده است؟ *⃣ در پاسخ بايد گفت: با توجّه به آنچه كه در تاريخ عاشورا به فراوانی نقل گرديده است كه از يك سو برای حادثه عظيم عاشورا، هيچ واقعه و حادثهای به عنوان نظير و مانند و شبيه سراغ نداريم، و مصيبت بزرگی كه در اين رويداد عظيم تاريخی بر خاندان عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ وارد گرديد، در تاريخ نمونه ديگری ندارد، و از ديگر سو، ✳️ قربانی بزرگ اين حادثه حضرت سيدالشهداء ـ عليهم السلام ـ بود كه در سهمگينترين حالات و لحظات و شكنندهترين ماجراهای اين حادثه، در نهايت اطمينان و آرامش نفس بود، به طوری كه در روايت راويان شاهد حادثه آمده است كه هر چه اين حادثه به پايان خود كه شهادت حضرت سيدالشهداء(ع) بود نزديك‌تر ميشد، چهره دلربای امام، زيباتر و برافروختهتر می شد، و برای لقای پروردگار آمادهتر.  ✳️ از اتفاقات سهمگين و تزلزل آفرين آن حادثه در چهره امام، ذرهای سستی و ضعف و يا بیصبری و جزع و شكوه ديده نشد و در عوض در اين ماجرا از ابتدا تا انتها ميزان تسليم و صبر آن حضرت كه ناشی از اطمينان و آرامش نفس بود، افزودهتر میشد. و اين جمله آخر آن حضرت در لحظات پايانی عمر شريفش شنيدنی و زيباست: صبراً علي قضائك يا ربّ لا اله سواك يا غياث المستغيثين، مالي ربّ سواك و لا معبود غيرك، صبراً‌ علی حكمك، بر قضای تو شكيبا هستم! پروردگارا! معبودی جز تو نيست، ای پناه بی پناهان! من غير از تو پروردگار و معبودی ندارم، برخواست و اراده تو شكيبا هستم. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
آیات پایانی ✳️ يا ايتها النفس المطمئنه نفس مطمئنه، نفسى است كه با علاقمندى و ياد پروردگارش سكونت يافته بدانچه او راضى است رضايت مى دهد و در نتيجه خود را بنده اى مى بيند كه مالك هيچ خير و شرى و نفع و ضررى براى خود نيست و نيز دنيا را يك زندگى مجازى و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را امتحانى الهى مى داند و در نتيجه اگر غرق در نعمت دنيايى شود، به طغيان و گسترش دادن به فساد و به علو و استكبار، وادار نمى شود، و اگر دچار فقر و فقدان گردد اين تهى دستى و ناملايمات او را به كفر و ترك شكر وا نمى دارد، بلكه همچنان در عبوديت پاى برجا است و از صراط مستقيم منحرف نمى شود، نه به افراط و نه به تفريط.  ✳️ ارجعى الى ربك راضيه مرضيه بعضى پنداشته اند كه اين خطاب بعد از حسابرسى نفوس مطمئنه به ايشان مى شود. و ليكن به نظر ما ظرف اين خطاب از اول تا به آخر روز قيامت است، يعنى از همان لحظه اى كه نفوس مطمئنه زنده مى شوند، تا لحظه اى كه داخل بهشت مى شوند بلكه از لحظه اى كه مرگشان مى رسد مورد اين خطاب هستند تا وقتى كه به جنت الخلد در مى آيند. ❇️ و اگر نفوس مطمئنه را به وصف (راضيه ) و (مرضيه ) توصيف كرده ، براى آن است كه اطمينان و سكونت يافتن دل به پروردگار مستلزم آن است كه از او راضى هم باشد، و هر قضا و قدرى كه او برايش پيش مى آورد كمترين چون و چرايى نكند، حال چه آن قضا و قدر تكوينى باشد، و چه حكمى باشد كه او تشريع كرده باشد، پس هيچ سانحه به خشم آورنده اى او را به خشم نمى آورد، و هيچ معصيتى دل او را منحرف نمى كند، و وقتى بنده خدا از خدا راضى باشد، قهرا خداى تعالى هم از او راضى خواهد بود، چون هيچ عاملى به جز خروج بنده از زى بندگى خدا را به خشم نمى آورد، و بنده خدا وقتى ملازم طريق عبوديت باشد مستوجب رضاى خدا خواهد بود، و به همين جهت دنبال جمله راضيه جمله مرضيه را آورد.   ✳️ فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى اين آيه به دليل اينكه حرف (فاء) در اولش در آمده نتيجه گيرى از جمله (ارجعى الى ربك ) است، مى فرمايد: چون راضى و مرضى به سوى پروردگارت بر مى گردى پس در زمره بندگانم در آى و در بهشتم داخل شو، و اين فرمان دلالت دارد بر اينكه صاحب نفس مطمئنه در زمره بندگان خدا است، و حائز مقام عبوديت است. و بايد هم همينطور باشد، چون وقتى كسى مطمئن به پروردگار خود شد، و از ادعاى استقلال منقطع گرديد، و بدانچه از ناحيه پروردگارش مى رسد به دليل اينكه حق است راضى شد، قهرا ذات و صفات و افعال خود را ملك طلق پروردگارش مى داند، پس در آنچه او مقدر مى كند و قضايى كه او مى راند و امر و نهيى كه او مى كند هيچ خواستى از خود نشان نمى دهد، مگر آنچه را كه پروردگارش خواسته باشد، و اين همان ظهور عبوديت تامه در بنده است، پس اينكه فرمود: (فادخلى فى عبادى ) در حقيقت امضاى عبوديت وى است و جمله (و ادخلى جنتى ) منزلگاه او را معين مى كند، و منظور از اينكه كلمه (جنت ) را بر ضمير تكلم اضافه كرد و فرمود: داخل جنت من شو اين بوده است كه او را به تشريف خاصى مشرف كند، و در كلام خداى تعالى هيچ جا غير اين آيه جنت را به خود نسبت نداده است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
*⃣ نگاه قرآن به حادثه عاشورا در سوره فجر "يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَّرْضِيةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي" یک قدم قبل از این آیات داستان عظیمی را بیان می‌فرماید، قصه تمدن‌های بزرگی که خدا ویرانشان کرده است ؛ تمدنی که شکل میگیرد و این سنت الهی را نمی‌فهمد که داده های دنیا صحنه‌های ابتلاء هستند و باید اینها را طوری بچینید که در مسیر رشد قرار بگیرد، تمدنهایی که این را نفهمیدند، خدای متعال بکلی اینها را ویران کرد؛ سه تمدن بزرگ را که از تمدن‌های کم‌نظیر تاریخ گذشته هستند یاد میکند: ۱. قوم عاد ۲. ثمود ۳. فرعون؛ می‌فرماید نگاه نمی‌کند اینها را که خدای متعال چه بر سر اینها آورد. "أَلَمْ تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ" نمی بینی خداوند با قوم عاد چه کرد؟ "إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ" آنهایی که صاحب آن شهر عظیم بودند تمدنی که در شهر ارم، که البته چیز زیادی از آن نمانده است، و اطلاعات زیادی از آن در دست نیست، آنهایی که برای خودشان شهر عظیمی بنیان کرده‌ بودند با محورهای عظیمی که این شهر داشت "إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ" تمدنی برای خودشان داشتند. هزار سال این قوم بوده‌اند و آمده‌اند و رفته‌اند؛ قرآن‌ می خواهد انسان را بالا ببرد، پرده‌ها را کنار می‌زند و غیب را به انسان نشان می‌دهد، این هزار سال تمدن چه شد؟ "الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلاَدِ" مثلش در شهرها خلق نشده بود. "وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ" قوم ثمود را می‌گفتند از کوه‌ها برای خودشان کاخ می‌ساختند دنبال کنید، "وَفِرْعَوْنَ ذِي الأوْتَادِ" فرعونی که صاحب اوتاد بود. اوتاد را روایات گاهی به کیفیت تأدیب و زندان عظیمی که فرعون داشت و تهدیدهایی که میکرد ، تعبیر می‌کنند. گاهی هم از روایات میتوان اینگونه استفاده کرد، اصطلاح قرآنی "اوتاد و الجباله" ما کوه‌ها را برای زمین میخ قرار داده بودیم، ولی خودشان کوه ساخته بودند. امروز آنها را ببینید. "الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلاَدِ فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ فَصَبَّ عَلَيهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ" خدای متعال تازیانه های عذاب را بر سر آنها فرو ریخت. بعد می‌فرماید "إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ" این قاعده کلی است پروردگار تو در کمین‌گاه است. هم برای مومنان هم غیرمومنان. تمدن مادی غرب امروز نیز، فلسفه و دانش درست کرده‌، تکنولوژی درست کرده‌، کانونی به نام آمریکا برایش درست کرده‌اند، جمعیتی ارباب رعیتی هم دور خودشان جمع کرده‌اند؛ کشورهای اروپایی و چهار کشور دیگر، دنیا را تحقیر می‌کنند و بقیه دنباله‌رو هستند و نمی‌دانند چه می‌گذرد. تحقیرشان می‌کنند. پوکشان می‌کنند و وقتی آدم سبک و پوک شد آدم سبک با یک نسیم براحتی به حرکت درمی آید. مؤمنی که ریشه دارد، کوه ها و طوفان ها هم نمی‌توانند حرکتش بدهند. فقط گرد و غبارش را می‌گیرند. مثل کوه می‌ماند. کسانی که به مرحله نفس مطمئنه رسیده اند، در این دنیا هم در بهشت هستند زیرا حضور حضرت حق را لمس می‌کنند. *⃣ سوره فجر، تسلیت به نبی اکرم صلوات‌الله علیه و آله و مؤمنین در حادثه عاشورا است. سوره فجر، توضیح می‌دهد که عاشورا پیش می‌آید، این بلای عظیم. می گوید این امت، مسیر را گم می‌کنند، می‌روند دنبال مسیر فراعنه؛ کار به جایی می‌رسد که در ماجرای عاشورا آن صحنه‌ها را رقم می‌زنند. ⬅️ "والفجر" اشاره به وجود مقدس امام زمان(عج) است. یکی از مهمترین نصرت‌های سید‌الشهدا علیه‌السلام از طریق امام زمان عج است که ولی دم ایشان است. "والفجر و لیال العشر" این لیال عشر در روایات دیگر فرمود از امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام هستند و این امکاناتی که ما به تو داده‌ایم ما امام زمان را به تو داده‌ایم؛ این ده امام را به تو داده‌ایم که اینها پرچمداران عالم هستند، اینها عالم را به مقصد می‌رسانند شما نگران نباشید "والفجر ولیال عشر" قسم به صبح روشن ظهور حضرت بقیه الله به خود حضرت که فجر عالم است. "الشفع"، حضرت زهرا و حضرت علی علیهما‌السلام و "الوتر" نبی اکرم صلوات الله علیه و آله هستند."لیلة‌القدر" هم حضرت زهرا سلام الله علیهاست. ✳️صبح ظهور خیلی نزدیک است؛ولی اهل باطل فکر می کنند خیلی طولانی است. "والیل اذا یسر"، این یک معنای دیگری دارد؛ دولت باطل است که در حال رفتن است گرچه تا برود و بساطش را جمع کند و صبح ظهور بیاید طول می‌کشد. این شب تا برود به صبح برسد از نظر بعضی طولانی است، ولی این شب در حال رفتن است و صبح در انتظار است. این است که در دعای عهد می‌گوییم "انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا"، "الیس الصبح بقریب"، این صبح خیلی نزدیک است. کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
آیت الله العظمی بهجت می‌فرمود : لازم نیست حوائج خود را در محضر امام بشمرید . حضرت می‌دانند ، مبالغه در دعاها نکنید ! زیارت قلبی باشد . 1- زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه‌السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید: «أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟» زیارت امام رضا علیه‌السلام از زیارت امام حسین علیه‌السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام می‌آیند. 2- به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه‌السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه‌السلام اذن دخول داده‌اند و وارد شوید. 3- اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید. 4- بسیاری از حضرت رضا علیه‌السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور – کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید. 5- ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا(ع) خواست او را شفا بدهد، شب، حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است. 6- همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. -قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه‌السلام بشمرید. حضرت علیه‌السلام می‌دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه‌السلام به کسی فرمودند: «از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم!» 7- یکی از بزرگان می‌گوید، من به دو چیز امیدوارم؛ نخست آنکه قرآن را با کسالت نخوانده‌ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می‌خوانند که گویی شاهنامه می‌خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت. دوم، در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده‌ام. حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمة‌الله علیه مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: «در روز عاشورا مقداری از گِلِ عزاداری امام حسین علیه‌السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!» پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه‌السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد. «در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.» این جمله دو معنی دارد: معنی اول این که حضرت رضا علیه‌السلام آن روز به کربلا رفته بودند. معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه‌السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آنجا آتش روشن کردند! 8- کسی وارد حرم حضرت رضا علیه‌السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می‌باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء است. 9- در همین حرم حضرت رضا علیه‌السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه‌السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند. روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف شد. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت است! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند. زیارت‌نامه می‌خواندند. همین زیارت‌نامه معمولی را می‌خواندند! پس از خواندن زیارت‌نامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع شد حال آیا حضرت رضا علیه‌السلام وفات کرده است؟ 10- حرف آخر این که: عمل کنیم به هر آنچه که می‌دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی‌دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم. منبع:«کتاب، برگی از دفتر آفتاب» آیت الله بهجت (ره)زیارت امام رضا(ع)رسانه گفتگوی رضوی