#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت سوم
🍁 بحث روايتى سوره نصر🍁
✅چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر
⬅️ #مؤلف: شايد منظور از #آخرين سوره #دربست و به طور #تمام بوده، كه در اين صورت #منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها #بعد از اين سوره نازل شده باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅#تفصيل داستان #فتح_مكه:
🔹در #مجمع_البيان در داستان فتح مكه آمده:
#بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با #مشركين قريش #صلح نمود، يكى از #شرائط صلح اين بود كه هر #كس و هر #قبيله عرب بخواهد مى تواند #داخل در #عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد #قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #پيوست، و قبيله #بنى_بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و #بين اين دو قبيله از #قديم_الايام #دشمنى بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
در اين بين #جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و #قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك #انسانى ندادند به جز #بعضى افراد، از آن جمله #عكرمه بن ابى جهل و #سهيل بن عمرو كه #شبانه و #مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير #عمرو بن سالم خزاعى #سوار بر مركب خود شد و به #مدينه نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر #زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم #ايستاد و اين اشعار را #سرود:
🍃لا هم انى ناشد محمدا
حلف ابينا و ابيه الاتلد
ان قريشا اخلفوك الموعدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
و قتلونا ركعا و سجدا🍃
ترجمه:🍂بارالها #شاهد باش من به #محمد (ص) اطلاع دادم، و او را به #کمک طلبیدم، و به سوگندهای #غلیظی که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند #سوگند دادم که #قریش درباره ات #خلف_وعده کردند و عهد #مؤکد تو را #نقض نمودند و ما را در حال #رکوع و #سجده کشتند.🍂
🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى #عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: #آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به #غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: #يارى نشوم اگر #بنى_كعب - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از #خزاعه بديل بن ورقاء با #جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از #بنى بكر و #قريش كشيده بودند و #مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت چهارم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #پيش خبر داده بود كه گويا مى بينم #ابوسفيان از طرف قريش به سوى شما مى آيد تا پيمان #صلح_حديبيه را #تمديد كند و به زودى #بديل بن ورقاء را در راه مى بيند. اتفاقا همينطور كه فرموده بود پيش آمد، بديل و همرهانش ابوسفيان را در #عسفان ديدند كه از طرف #قريش به مدينه مى رود تا پيمان را تمديد و محكم كند.
همينكه ابوسفيان #بديل را ديد پرسيد: از كجا مى آيى؟ گفت رفته بودم كنار #دريا و اين #بيابانهاى اطراف.
گفت: مدينه نزد #محمد نرفتى؟ پاسخ داد: #نه. و از هم جدا شدند، بديل به طرف #مكه رهسپار شد.
ابوسفيان به همراهان خود گفت: اگر بديل مدينه رفته باشد، حتما #آذوقه_شترش را از #هسته_خرما داده، برويم ببينيم #شترش كجا خوابيده بود، رفتند و آنجا را يافته #پشكل شتر بديل را پيدا كردند و #شكافتند ديدند هسته خرما در آن هست ابوسفيان گفت به خدا #سوگند بديل نزد محمد رفته بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
ابوسفيان از آنجا به #مدينه آمد و نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت، عرضه داشت: اى محمد #خون قوم و خويشاوندانت را حفظ كن و قريش را #پناه بده و مدت پيمان را #تمديد كن.
#رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آيا عليه #مسلمانان توطئه كرديد و #نيرنگ بكار زديد و #پيمان را شكستيد؟ ابوسفيان گفت: #نه. فرمود: اگر نشكسته ايد ما بر سر #پيمان خود هستيم. ابوسفيان از آنجا بيرون آمد، به #ابوبكر برخورد و گفت: قريش را در پناه خود گير. ابوبكر گفت: #واى بر تو مگر كسى مى تواند #عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كسى را پناه بدهد. از او هم گذشت به #عمر_بن_خطاب برخورد و همان تقاضا را از او كرد و #همان جواب را از او شنيد. از او هم گذشت به منزل #دخترش ام حبيبه #همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت و خواست تا روى #فرش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بنشيند، دخترش خم شد و فرش را #جمع كرد.
ابوسفيان گفت:دخترم آيا #دريغ كردى از اينكه پدرت روى فرش بنشيند. گفت: بله، اين فرش #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، و تو به خاطر #شركت #نجس و پليد هستى و نمى توانى روى اين فرش #بنشينى.
🍁🍁🍁🍁🍁
از آنجا هم #بيرون شد و به خانه #فاطمه (عليهاالسلام) رفت و گفت:
اى #دختر سيد عرب، آيا قريش را #پناه مى دهى و مدت پيمان ايشان را #تمديد مى كنى ؟ اگر چنين كنى #گرامى ترين خانم در همه مردم خواهى بود. فاطمه (عليهاالسلم) فرمود #جوار من جوار رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است. پرسيد: آيا #ممكن نيست به دو #پسرانت دستور دهى اين كار را بكنند؟ فرمود: به خدا #سوگند بچه هاى من كودكند و به حدى نرسيده اند كه بين مردم #جوار دهند، علاوه بر اين، هيچ مسلمانى نمى تواند به دشمن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پناه دهد.
🍁🍁🍁🍁🍁
آنگاه رو به #على بن ابیطالب (عليه السلام) كرد و گفت: اى اباالحسن چاره ام از همه جا #قطع شده، از تو مى خواهم برايم #خير خواهى كنى و راه چاره اى پيش پايم بگذارى.
على (عليه السلام) فرمود: تو #پيرمرد قريشى، برخيز و بر در مسجد بايست و اعلام كن كه همه بدانيد من قريش را در پناه و #جوار خود قرار دادم، اين را بگو و به ديار خودت #مكه برگرد، ابوسفيان پرسيد: اين كار دردى از من #دوا خواهد كرد؟ فرمود: به خدا سوگند #گمان ندارم، و ليكن #چاره ديگرى برايت #سراغ ندارم، ناگزير ابوسفيان برخاست و در مسجد #فرياد زد ايهاالناس من قريش را در جوار خود قرار دادم، آنگاه #شترش را سوار شد و به طرف #مكه رفت. وقتى وارد بر قريش شد، پرسيدند: چه خبر آورده اى؟ ابو#سفيان قصه را برايشان شرح داد. گفتند: به خدا #سوگند على بن ابى طالب كارى برايت انجام #نداده، جز اينكه به #بازيت گرفته، و #اعلامى كه در بين مسلمانان كردى هيچ فايده اى ندارد، ابوسفيان گفت: نه به خدا سوگند على منظورش بازى دادن من نبود، ولی چاره دیگری نداشتم.
🍁از نشانه های جاهلیت عرب، پناهگیری رسمی بود🍁
✅ پناه گیری #رسمی از #جاهلیت عرب بود که وقتی #جنایتکار و حتی #قاتل فرزند کسی از آن شخص #پناه می خواست، پناهش می داد، و دیگر کسی نمی توانست به او #آسیبی برساند، و برحسب همان #جوار، خود آن شخص هم به #قاتل_فرزندش آسیب نمی رساند.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت پنجم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مكه جزم مى كند.
راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #دستور داد تا مسلمانان براى #جنگ با مردم #مكه، مجهز و #آماده شوند، و آنگاه #عرضه داشت بارالها #چشم و #گوش قريش را از كار ما #بپوشان و از رسيدن #اخبار ما به ايشان جلوگيرى فرما تا #ناگهانى بر سرشان بتازيم و #قريش را در شهرشان مكه #غافلگير سازيم، در اين هنگام بود كه #حاطب بن ابى بلتعه #نامه اى به قريش نوشت و به دست آن #زن داد تا به #مكه برساند، ولى خبر اين #خيانتش از #آسمان به رسول الله رسيد، و #على (عليه السلام) و #زبير را فرستاد تا #نامه را از آن زن بگيرند.
🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در داستان فتح مكه #ابوذر غفارى را #جانشين خود در مدينه كرد و #ده روز از ماه #رمضان گذشته بود كه با #ده_هزار نفر لشكر از مدينه #بيرون آمد، و اين در سال #هشتم_هجرت بود، و از #مهاجر و #انصار حتى يك نفر #تخلف نكرد. از سوى ديگر #ابوسفيان #بن حارث بن عبدالمطلب (#پسر_عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و #عبدالله بن اميه بن مغيره، در بين راه در محلى به نام (#نيق_العقاب) رسول خدا (ص) را ديدند، و #اجازه ملاقات خواستند، ليكن آنجناب اجازه #نداد، #ام_سلمه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #وساطت و شفاعت آن دو عرضه داشت:
يا رسول الله (ص) #يكى از اين دو پسر عموى تو و ديگرى #پسر_عمه و #داماد تو است. فرمود مرا با ايشان كارى نيست، اما پسر عمويم #هتك_حرمتم كرده، و اما پسر عمه و دامادم همان كسى است كه درباره من در #مكه آن سخنان را گفته بود، وقتى خبر اين گفتگو به ايشان رسيد #ابوسفيان كه پسر خوانده اى همراهش بود گفت:
به خدا #سوگند اگر اجازه ملاقاتم ندهد دست اين #كودك را مى گيرم و سر به #بيابان مى گذارم، آنقدر مى روم تا از گرسنگى و تشنگى #بميريم، اين سخن به رسول خدا (ص) رسيد، حضرت #دلش سوخت و اجازه ملاقاتشان داد، هر دو به ديدار آن جناب شتافته #اسلام آوردند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و چون رسول خدا (ص) در #مرالظهران بار انداخت، و با اينكه اين محل #نزديك مكه است، مردم مكه از حركت آن جناب #بكلى بى خبر بودند، در آن شب #ابوسفيان بن حرب و #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء از مكه بيرون آمدند تا خبرى كسب كنند.
⬅️#عباس عموى پيامبر (ص) با خود گفت: خدا به داد #قريش برسد كه #دشمنش تا پشت #كوههاى_مكه رسيده، و كسى نيست به او #خبرى بدهد، به خدا اگر رسول (ص) به #ناگهانى بر سر قريش بتازد و با #شمشير وارد مكه شود، قريش تا آخر #دهر نابود شده.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت ششم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ اين بیقرارى #عباس عموی پیامبر(ص) را وادار كرد #شبانه بر #استر رسول خدا (ص) سوار شده به راه بيفتد، با خود مى گفت: بروم بلكه لابلاى درختهاى #اراك اقلا به هيزم كشى برخورم، و يا دامدارى را ببينم، و يا به كسى كه از سفر مى رسد و به طرف #مكه مى رود برخورد نمايم، به او بگويم به قريش #خبر دهد كه لشكر رسول خدا (ص) تا كجا آمده، بلكه بيايند #التماس كنند و امان بخواهند تا آن جناب از ريختن خونشان #صرفنظر كند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅ ديدار #ابوسفيان با پيامبر(ص) و اسلام آوردن او به نقل از #عباس
⬅️ #عباس: به خدا سوگند در #لابلاى درختان اراك دور مى زدم تا شايد به كسى برخورم، كه #ناگهان صدايى شنيدم كه چند نفر با هم #صحبت مى كردند، خوب گوش دادم #صاحبان صدا را شناختم، #ابوسفیان بن حرب و #حکیم بن حزام و #بدیل بن ورقاء بودند، و شنیدم #ابوسفیان می گفت به خدا سوگند #هیچ شبی در همه #عمرم چنین آتشی ندیده ام.
#بدیل در پاسخ گفت: به نظر من این آتشها از قبیله #خزاعه باشد.
ابوسفیان گفت: خزاعه #پست تر از اينند كه چنين لشكرى #انبوه فراهم آورند.
🍁🍁🍁🍁🍁
من او را از #صدايش شناختم و صدا زدم اى #اباحنظله - ابوسفيان - تا صدايم را شنيد شناخت، و گفت: ابوالفضل تويى؟ گفتم آرى، گفت: لبيك پدر و مادرم فداى تو باد، چه خبر آورده اى؟ گفتم: اينك #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است با لشكرى آمده كه شما را تاب #مقاومت آن نيست، #ده_هزار نفر از مسلمين است. پرسيد: پس مى گويى چه كنم؟
گفتم: با من #سوار شو تا نزد آن جناب برويم تا از حضرتش برايت #امان بخواهم، به خدا قسم اگر آن جناب بر تو دست يابد #گردنت را مى زند، ابوسفيان با من سوار شد، با #شتاب استر را به طرف رسول خدا (ص) راندم، از هر اجاق و #آتشى رد مى شديم مى گفتند: اين #عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و سوار بر #استر آن جناب است، تا به آتش #عمر_بن_خطاب رسيديم، صدا زد: اى اباسفيان #حمد خداى را كه وقتى به تو دست يافتيم كه #هيچ عهد و #پيمانى در بين نداريم، آنگاه به #عجله به طرف رسول خدا (ص) دويد، من نيز استر را به شتاب رساندم، به طورى كه عمر و استر من #جلو درب #قبه راه را به يكديگر بستند، و بالاخره عمر #زودتر داخل شد، آنطور كه يك سواره #كندرو، از پياده كندرو #جلو مى زند.
🍁🍁🍁🍁🍁
عمر #عرضه داشت: يا رسول الله اين ابوسفيان #دشمن خدا است كه خداى تعالى ما را بر او #مسلط كرده و اتفاقا عهد و #پيمانى هم بين ما و او نيست #اجازه بده تا گردنش را بزنم.
من عرضه داشتم: يا رسول الله من او را #پناه داده ام، و آنگاه بلافاصله نشستم و #سر رسول خدا (ص) را «به #رسم_التماس» گرفتم، و عرضه داشتمه به خدا سوگند كسى #غير از من امروز درباره او سخن نگويد، ولى عمر #اصرار مى ورزيد. به او گفتم: اى عمر #آرام بگير، درست است كه اين مرد چنين و چنان كرده، ولى هر چه باشد از #آل_عبد_مناف است، نه از #عدى بن كعب - #دودمان تو - اگر از دودمان تو بود من #وساطتش را نمى كردم. عمر گفت: اى عباس، #كوتاه بيا، اسلام آوردن تو آن روز كه اسلام آوردى #محبوب تر بود براى من از اينكه #پدرم خطاب اسلام بياورد. مى خواست بگويد: #تعصب_دودمانى در كارم نيست، به شهادت اينكه از اسلام تو #خوشحال شدم #بيش از آنكه پدرم مسلمان مى شد، اگر مى شد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت هفتم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ رسول خدا(ص) به عمويش #عباس فرمود فعلا برو او را #امان داديم، فردا صبح او را نزد من آر.
عباس مى گويد: صبح زود #قبل از هر كس ديگر او را نزد رسول خدا (ص) بردم، همينكه او را ديد فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا هنوز #وقت آن نشده كه بفهمى جز الله #معبودى نيست؟
عرضه داشت: پدر و مادرم فداى تو كه چقدر #پابند_رحمى، و چقدر كريم و رحيم و حليمى، به خدا قسم اگر #احتمال مى دادم كه با خداى تعالى خداى ديگرى باشد، بايد آن خدا در جنگ #بدر و روز #احد ياريم مى كرد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا وقت آن نشده كه بفهمى من #فرستاده خداى تعالى هستم ؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت شود، در اين مساله هنوز #شكى در دلم است.
#عباس مى گويد: به او گفتم واى بر تو شهادت بده به حق قبل از اينكه گردنت را بزنند. ابوسفيان #بناچار شهادت داد.
🍁🍁🍁🍁🍁
در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى عباس #برگرد و او را در #تنگه دره نگه دار، تا لشكر خدا از #پيش روى او بگذرد، و او قدرت خداى تعالى را #ببيند، من او را نزديك #دماغه كوه، #تنگترين نقطه دره نگه داشتم، لشكريان اسلام #قبيله قبيله رد مى شدند و او مى پرسيد: اينها كيانند؟ و من پاسخ مى دادم، و مى گفتم مثلا اين قبيله #اسلم است، اين #جهينه است، اين فلان است، تا در آخر خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در كتيبه #خضراء از #مهاجرين و #انصار عبور كرد، در حالى كه نفرات كتيبه آنچنان #غرق آهن شده بودند كه جز #حدقه چشم از ايشان پيدا نبود، ابوسفيان پرسيد اينها كيانند: اى اباالفضل؟
گفتم اين رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه با مهاجرين و انصار در #حركت است. ابوسفيان گفت: اى اباالفضل #سلطنت برادرزاده ات عظيم شده، گفتم واى بر تو سلطنت و پادشاهى نيست. بلكه #نبوت است، گفت: بله حالا كه چنين است.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت هشتم
🍁بحث روایتی سوره نصر🍁
✅ حركت #لشكر اسلام بر سوى #مكه و #فتح مكه
⬅️ #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، و #اسلام را پذيرفته با آن جناب #بيعت كردند، وقتى #مراسم بيعت تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن #دو را پيشاپيش خود روانه به سوى #قريش كرد تا ايشان را به سوى #اسلام دعوت كنند و #اعلام بدارند هر كس بر #خانه_ابوسفيان كه #بالاى مكه است داخل بشود #ايمن است، و هر كس داخل خانه #حكيم كه در #پايين مكه است بشود او نيز ايمن خواهد بود، و هر كس هم #درب خانه خود را بروى خود #ببندد و دست به #شمشير نزند ايمن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
بعد از آنكه #ابوسفيان و #حكيم بن حزام از نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بيرون آمدند و به طرف #مكه روانه شدند، رسول خدا ( صلى الله عليه و آله و سلم) #زبير بن عوام را به #سركردگى جمعى از #سواره نظام #مهاجرين مامور فرمود تا #بيرق خود را در #بلندترين نقطه #مكه كه محلى است به نام #حجون نصب كند و فرمود از آنجا #حركت نكنيد تا من برسم و وقتى خود آن #جناب به مكه رسيد، در همين حجون #خيمه زد، و #سعد بن عباده را به سركردگى #كتيبه_انصار در #مقدمه اش، و #خالد بن وليد را با #جمعيتى از مسلمانان #قضاعه و #بنى سليم را #دستور داد تا به #پايين مكه بروند، و #پرچم خود را در آنجا #نرسيده به خانه ها نصب كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و به ايشان #دستور داد كه به #هيچ_وجه #متعرض كسى نشوند و با كسى #نجنگند، مگر آنكه ابتدا به #جنگ كرده باشد، و #دستور داد #چهار نفر را هر جا ديدند به #قتل برسانند:
1⃣ عبدالله بن سعد بن ابى سرح
2⃣حويرث بن نفيل
3⃣ابن خطل
4⃣ مقبس بن ضبابه
و نيز #دستورشان داد كه #دو نفر #مطرب و #آوازه خوان را #هر_جا ديدند #بكشند، و اينها كسانى بودند كه با #آوازه خوانيهايشان رسول خدا (ص) را #هجو مى گفتند. و فرمود حتى اگر ديدند #دست به #پرده_كعبه دارند در همان حال به #قتلشان برسانند. #طبق اين فرمان #على (ع) #حويرث بن نفيل و يكى از #دو آوازه خوانها را #كشت، و آن ديگرى #متوارى شد، و نيز #مقبس بن ضبابه را در #بازار به قتل رسانيد، و #ابن خطل را در حالى كه #دست به پرده كعبه داشت #پيدا كردند، و #دو نفر به وى #حمله كردند، يكى #سعيد بن حريث، و ديگرى #عمار بن ياسر، #سعيد از عمار #سبقت گرفت و او را به #قتل رسانيد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#ابوسفيان با #شتاب خود را به #رسول خدا (ص) رسانيده #ركاب مركب آن جناب را گرفت و بدان #بوسه زد، آنگاه گفت: پدر و مادرم به قربانت.آيا نشنيدى كه سعد گفته:
🍃 اليوم يوم الملحمه
اليوم تسبى الحرمه🍃
ترجمه:
🍂 امروز حمام خون راه می اندازیم، و زنان را اسیر میکنیم🍂
حضرت به #على (عليه السلام) دستور داد: به #عجله خود را به #سعد برسان، و #پرچم - كه همواره به دست #فرمانداران سپرده مى شد - را از او بگير، و تو #خودت آن را داخل #شهر كن، اما با #رفق و مدارا، و على (ع) پرچم #انصار را از #سعد بن عباده گرفت، و انصار را همانطور كه فرموده بود با رفق و #مدارا داخل شهر كرد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت نهم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ بعد از آنکه رسول خدا (ص) وارد مكه شد، #صناديد (بزرگان) قريش داخل #كعبه شدند، و به اصطلاح #بست نشستند، چون گمان نمى كردند- با آن همه #جنايات كه كرده بودند - جان #سالم بدر برند، در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) وارد #مسجد_الحرام شد و تا #جلو درب كعبه پيش آمد، در آنجا #ايستاده سخن آغاز كرده فرمود:
🍃(لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده )🍃ترجمه:🍂معبودى نيست به جز #الله، تنها او #تنها او كه وعده خود به #كرسى نشاند و بنده خود را #يارى داد، و يك تنه همه #حزبهاى_مخالفش را از ميدان بدر برد🍂
🍁🍁🍁🍁🍁
هان اى مردم هر #مال و هر #امتياز_موروثى و #طبقاتى، و هر #خونى كه در #جاهليت محترم بود، زير اين دو #پاى من (من امروز همه آنها را #لغو اعلام مى كنم) مگر #پرده دارى #كعبه و #سقايت_حاجيان، كه اين دو #امتياز را به صاحبانش اگر #اهليت داشته باشند بر میگردانم.
🍁🍁🍁🍁🍁
هان اى مردم، #مكه همچنان #بلدالحرام است، چون خداى تعالى آن را از #ازل حرمت داده، براى احدى #قبل از من و براى خود من #كشتار در آن #حلال نبوده، #تنها براى من #پاسى از روز #حلیت داده شده، از آن گذشته تا روزى كه #قيامت بپا شود اين بلد، #بلدالحرام خواهد بود، #گياه و روئيدنيهايش #مادامى كه #سبز باشد كنده نمیشود، و درختانش #قطع نمیگردد، و شكارش مورد #تعرض احدى قرار نمى گيرد (و با اشاره دست و يا سر و صدا #فرارى نمى شود) و كسى نمى تواند #گم شده اى را بردارد، مگر به #منظور اينكه صاحبش را #پيدا كند، و گم شده اش را بدو بدهد.
🍁🍁🍁🍁🍁
آنگاه فرمود: هان اى مردم مكه!
براى پيامبر خدا #همسايگان #بسيار_بدى بوديد، #نبوت و دعوتش را #تكذيب كرديد، و او را از خود #رانديد، و از #وطن مألوفش #بيرون كرديد و #آزارش داديد، و به اين #اكتفا نكرديد، حتى به محل #هجرتم لشكر كشيديد و با من به #قتال پرداختيد، با همه اين جنايات برويد كه شما #آزاد شدگانيد.
✅ نامیدن رسول اکرم(ص) مشرکان مکه را به 🍂طلقاء🍂
⬅️وقتى اين صدا و اين خبر به گوش كفار مكه كه تا آن ساعت در #پستوى خانه ها پنهان شده بودند رسيد، مثل اينكه سر از #قبر برداشته باشند همه به #اسلام گرويدند، و چون مكه با لشكركشى #فتح شده بود، و قانونا مردمش #غنيمت و بردگان اسلام بودند، رسول خدا (ص) همه را #آزاد كرد، از این جهت از آنان تعبیر کرد به (طلقاء)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت دهم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ پس از آن #ابن_الزبعرى شرفياب حضور رسول خدا (ص) شد، و #اسلام آورد و اشعار زير را #انشاء نمود:
🍃يارسول الاله ان لسانى
راتق ما فتقت اذا انا بور
اذا ابارى الشيطان فى سنن
الغى و من مال ميله مثبور
امن اللحم و العظام لربى
ثم نفسى الشهيد انت نذير.🍃
ترجمه: 🍂ای فرستاده معبود یکتا، #زبان من امروز #خطاهای گذشته ام را جبران میکند، و آنچه در دوران هلاکت و #گمراهی مرتکب شده ام، امروز #تلافی میکنم، آن روز در #بحبوحه گمراهی بودم، و به پیروی از #شیطان مباهات میکردم، ولی امروز فهمیدم. هر کس از راه مستقیم #منحرف شود انحرافش به هلاکتش منجر میشود، امروز گوشت تنم و تک تک استخوانهایم به پروردگارم #ایمان آورده و همچنین جانم گواهی میدهد به اینکه تو پیامبری #نذیر هستی
🍁🍁🍁🍁🍁
#مجمع البيان سپس اضافه مى كند از #ابن مسعود روايت شده كه گفت: رسول خدا (ص) در روز #فتح داخل #مكه شد، در حالى كه پيرامون خانه كعبه سيصد و #شصت بت كار گذاشته بودند، رسول خدا (ص) با #چوبى كه در دست شريف داشت به #يك_يك آن بت ها مى زد و میخواند: (جاء الحق و ما يبدىء الباطل و ما يعيد - #حق آمد ديگر #باطل را آغاز نمى كند و بر نمى گرداند) و نيز مى خواند: (جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا).
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز از #ابن_عباس روايت شده كه گفت : وقتى رسول خدا (ص) وارد #مكه شد، حاضر #نشد داخل خانه شود، در حالى كه #معبودهاى مشركين در آنجا باشد و #دستور داد قبل از ورود آن جناب #بت ها را بيرون سازند، و نيز #مجسمه اى از ابراهيم و اسماعيل (عليهماالسلم) بود كه در دستشان #چوبه از لام - كه وسيله اى براى نوعى #قمار بود - وجود داشت، رسول خدا (ص) فرمود:
#خدا بكشد #مشركين را، به خدا سوگند كه خودشان هم مى دانستند كه ابراهيم و اسماعیل (علیهماالسلام) هرگز مرتکب قمار از لام نشدند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: روایات پیرامون داستان فتح مکه #بسیار زیاد است، هر کس بخواهد به همه آنها #واقف شود باید به کتب #تاریخ و جوامع اخبار مراجعه کند، آنچه ما آوردیم به منزله #خلاصه ای بود.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت اول
#تفسیر_المیزان
﴿ سورة القدر - سورة 97 - تعداد آیات 5 ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾
🍁 ترجمه آيات سوره #قدر 🍁
💠به نام خداوند رحمان و رحيم💠
ما اين قرآن عظيم الشان را (كه رحمت واسع و حكمت #جامع است ) در شب #قدر نازل كرديم1⃣
و تو چه مى دانى شب قدر چيست؟2⃣
شب قدر (در #مقام و مرتبه ) از #هزار ماه بهتر و بالاتر است3⃣
در اين شب فرشتگان و #روح (يعنى جبرئيل ) به #اذن خدا از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت خلق ) نازل مى شوند4⃣
اين شب رحمت و #سلامت و تهنيت است تا #صبحگاه5⃣
🍁 بيان آيات سوره #قدر 🍁
✅اين سوره #نزول قرآن در شب #قدر را بيان مى كند، و آن شب را #تعظيم نموده از #هزار ماه بالاتر مى داند، چون در آن شب #ملائكه و #روح نازل مى شوند.
✅اين سوره، هم #احتمال_مكى بودن را دارد، و هم مى تواند #مدنى باشد، و رواياتى كه درباره سبب نزول آن از #امامان اهل (عليهم السلام) و از #ديگران رسيده خالى از #تأييد_مدنى بودن آن نيست.
و آن #رواياتى است كه دلالت دارد بر اينكه اين سوره بعد از #خوابى بود كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ديد، و آن خواب اين بود كه ديد #بنى_اميه بر #منبر او بالا مى روند، و سخت #اندوهناك شد، و خداى تعالى براى #تسليتش اين سوره را نازل كرد (و در آن فرمود:
شب قدر #بهتر از هزار ماه حكومت بنى اميه است ).
🍁بیان آیه1⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🔸 انّا انزلنا فى ليلة القدر
🔸اينست كه همه قرآن در شب قدر نازل شده است
🔸انا انزلناه فى ليله القدر
ضمير در #انزلناه به #قرآن برمى گردد، و #ظاهرش اين است كه:
🔸 مى خواهد بفرمايد همه #قرآن را در شب #قدر_نازل كرده، نه بعضى از #آيات آن را، #مويدش هم اين است كه تعبير به #انزال كرده، كه #ظاهر در اعتبار يكپارچگى است، نه #تنزيل كه ظاهر در #نازل كردن #تدريجى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
🔸و در معناى آيه مورد #بحث آيه زير است كه مى فرمايد: (و #الكتاب #المبين انا انزلناه فى ليله مباركه )، كه #صريحا فرموده همه كتاب را در آن #شب_نازل كرده، چون #ظاهرش اين است كه نخست سوگند به همه كتاب خورده، بعد فرموده اين #كتاب را كه به #حرمتش سوگند خورديم، در يك شب و يكپارچه نازل كرديم.
🍁🍁🍁🍁🍁
🔸پس #مدلول آيات اين مى شود كه قرآن كريم دو #جور نازل شده، يكى يك #پارچه در يك شب #معين، و يكى هم به #تدريج در طول #بيست_و_سه سال #نبوت كه آيه شريفه (و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مكث و نزلناه تنزيلا)، #نزول_تدريجى آن بيان مى كند، و همچنين آيه زير كه مى فرمايد: (و قال الذين كفروا لو لا نزل عليه القرآن جمله واحده كذلك لنثبت به فوادك و رتلناه ترتيلا).
🍁🍁🍁🍁🍁
🔸و بنابر اين، ديگر نبايد به گفته بعضى اعتنا كرد كه گفته اند:
🔸 معناى آيه (انزلناه ) اين است كه شروع به #انزال آن كرديم، و منظور از انزال هم انزال چند آيه از قرآن است، كه در آن شب #يكباره نازل شد نه همه آن.
🍁🍁🍁🍁🍁
🔸و در كلام خداى تعالى آيه اى كه بيان كند #ليله مذكور چه شبى بوده ديده نمى شود بجز آيه (شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن ) كه مى فرمايد:
🔸 قرآن يكپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آيه مورد بحث معلوم مى شود #شب_قدر يكى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اينكه #كداميك از #شب هاى آن است در قرآن چيزى كه بر آن دلالت كند نيامده، تنها از اخبار استفاده مى شود، كه ان شاء اللّه در بحث روايتى آينده بعضى از آنها از نظر خواننده مى گذرد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🔴 مهم #با_دقت_خوانده_شود
🍁ادامه آیه1⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان 🍁
✅وجه تسميه #شب_قدر، #تقدير و احكام #يك سال در #شب قدر، يكى از شب هاى #رمضان است و هر #سال تكرار مى شود
🍁🍁🍁🍁🍁
✅در اين سوره آن شبى كه #قرآن نازل شده را شب #قدر ناميده، و #ظاهرا مراد از قدر #تقدير و #اندازه گيرى است، پس شب #قدر شب اندازه گيرى است، خداى تعالى در آن #شب حوادث يك سال را #يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مى كند،
زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيرهايى ديگر از اين قبيل را #مقدر مى سازد، آيه سوره #دخان هم كه در #وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد:
🔸(فيها يفرق كل امر حكيم امرا من عندنا انا كنا مرسلين رحمة من ربك ) #چون (فرق )، به معناى جدا سازى و مشخص كردن #دو چيز از يكديگر است، و #فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن #واقعه اى كه بايد رخ دهد را با #تقدير و اندازه گيرى مشخص سازند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅و از اين استفاده مى شود كه شب #قدر منحصر در شب #نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در آن #شبش نازل شد نيست، بلكه با #تكرر #سنوات، آن شب هم مكرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيرى و مقدر مى شود.
✅براى اينكه اين فرض امكان دارد كه در يكى از #شبهاى #قدر چهارده قرن گذشته #قرآن يكپارچه #نازل شده باشد، ولى اين فرض معنا ندارد كه در آن #شب حوادث تمامى #قرون گذشته و #آينده تعيين گردد. علاوه بر اين، كلمه ( #يفرق ) به خاطر اينكه #فعل مضارع است #استمرار را مى رساند، در سوره مورد #بحث هم كه فرموده: ( #شب #قدر از هزار ماه بهتر است ) و نيز فرموده :( #ملائكه در آن شب نازل مى شوند) مؤيد اين معنا است.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس #وجهى براى #تفسير زير نيست كه بعضى كرده و گفته اند: #شب_قدر در تمام #دهر فقط #يك شب بود، و آن #شبى بود كه قرآن در آن نازل گرديد و ديگر تكرار نمى شود. و همچنين #تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: تا #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) زنده بود #شب_قدر در هر سال تكرار مى شد، و بعد از #رحلت آن #جناب خدا شب قدر را هم از بين برد. و نيز #سخن آن مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر تنها يك #شب معين در تمام سال است نه در ماه #رمضان. و نيز سخن آن #مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر شبى است در #تمام سال، ولى در هر سال يك #شب #نامعلومى است، در سال #بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى ديگر در #ماههاى ديگر، مثلا #شعبان يا ذى القعده #واقع مى شود، هيچ يك از اين #اقوال درست نيست.
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #منزلت است، و اگر #شب نزول #قرآن را شب قدر خوانده به #خاطر #اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #ضيق و #تنگى است، و #شب_قدر را بدان #جهت قدر خوانده اند كه زمين با #نزول #ملائكه تنگ مى گردد. و اين دو #وجه به طورى كه ملاحظه مى كنيد چنگى به دل نمى زند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس حاصل #آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب #قدر #بعينه يكى از #شبهاى ماه مبارك رمضان از #هر سال است، و در هر سال در آن #شب همه امور احكام مى شود، البته #منظورمان ( #احكام ) از جهت #اندازه_گيرى است، #خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در #شب #قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمى شود؟ در پاسخ مى گوييم: نه، هيچ #منافاتى ندارد كه در شب #قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون #كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و #دگرگونى در #تقدير، امرى ديگر است همچنان كه #هيچ #منافاتى ندارد كه حوادث در #لوح #محفوظ معين شده باشد، ولى #مشيت #الهى آن را #تغيير دهد، همچنان كه در قرآن كريم آمده : (يمحوا اللّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب ).
🍁🍁🍁🍁🍁
✅علاوه بر اين، #استحكام امور به حسب #تحققش #مراتبى دارد، بعضى از #امور شرايط #تحققش موجود است، و بعضى ها #ناقص است، و احتمال دارد كه در #شب_قدر بعضى از مراتب احكام #تقدير بشود، و بعضى #ديگرش به وقت ديگر #موكول گردد، اما آنچه از روايات بر مى آيد و به زودى رواياتش از نظر خواننده خواهد گذشت با اين وجه سازگار نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁ایه 2⃣ و 3⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🍁و ما ادريك ما ليله القدر🍁
✅اين جمله كنايه است از #جلالت قدر آن شب و #عظمت منزلتش، چون با اينكه ممكن بود در نوبت دوم ضمير ليله #القدر را بياورد، #خود آن را #تكرار كرد. #واضح تر #بگويم، با اينكه مى توانست بفرمايد:
🔸(و ما ادريك ما هى، هى خير من الف شهر) براى #بار #دوم و بار #سوم خود كلمه را آورد و فرمود:
🔸 (و ما ادريك ما ليله القدر ليله القدر خير من الف شهر).
🔸مراد از #بهتر بودن #شب قدر از هزار شب، و #منظور از #تنزّل #ملائكه و #روح به اذن #پروردگارشان (من كلّ امر)
🍁ليله القدر خير من الف شهر🍁
✅اين جمله به طور #اجمال آنچه را كه در جمله (و ما ادريك ما ليله القدر) بدان #اشاره شده بود، يعنى #عظمت آن #شب را بيان مى كند، و #مى فرمايد:
🔸 بدين جهت #گفتيم آن شب #مقامى #ارجمند دارد كه از #هزار_شب بهتر است.
🔸و منظور از #بهتر بودنش از #هزار شب به طورى كه #مفسرين تفسير كرده اند بهتر بودنش از حيث #فضيلت #عبادت است، و #مناسب با #غرض قرآن هم #همين معنا است، چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به #سوى خدا #نزديك، و به وسيله #عبادت زنده كند، و #زنده دارى آن شب با #عبادت بهتر است از عبادت #هزار شب. و ممكن است همين معنا را از آيه سوره #دخان نيز استفاده كرد، چون در آنجا #شب قدر را پر بركت خوانده، و فرموده:
🔸انا انزلناه فى ليله مباركه
🔸البته در اين #ميان معناى ديگرى نيز #هست، كه ان شاء اللّه در بحث #روايتى آينده خواهد آمد.
🍁ترجمه آیه4⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹تنزل الملئكه و الروح فيها باذن ربهم من كل امر🌹
🔸كلمه (تنزل ) در #اصل تتنزل بوده، و #ظاهرا مراد از #روح آن #روحى است كه از عالم #امر است و خداى تعالى در #باره اش فرموده :
🔸 (قل الروح من امر ربى )،
🔸 و اذن در هر چيز به معناى رخصت دادن در آن است، و يا به عبارت ديگر #اعلام اين $معنا است كه مانعى از اين كار نيست.
🔸و كلمه ( #من ) در جمله (من كل امر) به گفته بعضى از #مفسرين به معناى #باء است. بعضى ديگر گفته اند:
🔸به معناى خودش است، يعنى #ابتداى غايت، ولى #سببيت را هم مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸 #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر #امرى الهى نازل مى شوند
🔸بعضى ديگر گفته اند:
🔸 باء براى #تعليل به #غايت است، و معنايش اين است ( #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، براى خاطر اينكه هر امرى را #تدبير كنند).
🔸ليكن حق #مطلب اين است كه :
🔸 مراد از #امر، اگر آن امر #الهى باشد كه #آيه (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ) #تفسيرش كرده، حرف (من ) براى ابتدا #خواهد بود، و در عين حال #سببيت را هم مى رساند، و به آيه چنين معنا مى دهد:
🔸(ملائكه و #روح در #شب_قدر به اذن #پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مى كنند و هر امر الهى را صادر مى نمايند).
🔸و اگر منظور از امر مذكور هر #امر كونى و حادثه اى باشد كه بايد #واقع گردد، در اين صورت حرف (من ) به معناى #لام تعليل خواهد بود، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸ملائكه و روح در آن شب به #اذن پروردگارشان نازل مى شوند براى خاطر تدبير امرى از امور عالم.
🍁ترجمه آیه5⃣سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹سلام هى حتى مطلع الفجر🌹
🔸در مفردات گفته:
🔸كلمه (سلم) و (سلامت ) به معناى #عارى بودن از #آفات #ظاهرى و #باطنى است.
🔸پس جمله ( #سلام هى ) اشاره است به اينكه #عنايت الهى #تعلق گرفته است به اينكه #رحمتش شامل همه آن #بندگانى بشود كه به سوى او روى مى آورند، و نيز به اينكه در #خصوص شب قدر باب نقمتش و #عذابش بسته باشد، به اين معنا كه #عذابى_جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن #شب كيد #شيطان ها هم موثر واقع نشود، همچنان كه در بعضى از #روايات هم به اين معنا اشاره رفته است.
🔸ولى بعضى از #مفسرين گفته اند:
🔸 مراد از كلمه (سلم) اين است كه :
🔸در آن شب #ملائكه از هر مشغول به عبادت بگذرند #سلام مى دهند. برگشت اين معنا هم به همان #معناى اول است و اين د2و آيه يعنى آيه (تنزل الملئكه و الروح ) تا آخر #سوره در معناى #تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى فرمود (ليله القدر خير من الف شهر).
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت چهارم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روايتى سوره قدر از تفسیر شریف #المیزان🍁
✅در تفسير برهان از #شيخ طوسى از ابوذر روايت آورده كه گفت :
🔸به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم يا رسول اللّه آيا #شب_قدر شبى است كه در #عهد انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند #نزول امر در آن شب #تعطيل مى شده است ؟
🔰 فرمود: نه بلكه #شب قدر تا #قيامت هست.
🔰مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده.
✅و در #مجمع البيان است كه از حماد بن عثمان از #حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت :
🔸 از امام #صادق (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم، #فرمود در #نوزدهم رمضان و #بيست و يكم و #بيست و سوم #جستجويش كن.
🔰مؤلف: در معناى اين #روايات رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از #اخبار ترديد بين دو #شب شده، يكى #بيست و يكم و ديگرى #بيست و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام #باقر (عليه السلام) روايت كرده. و از #رواياتى ديگر استفاده مى شود كه شب #قدر خصوص بيست و سوم است، و اگر #معينش نكرده اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا #بندگان خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نكنند.
🔰مؤلف: حديث #جهنى كه نامش #عبد اللّه بن انيس انصارى بود، از طرق اهل #سنت نيز روايت شده، و #سيوطى آن را در الدر المنثور از مالك و #بيهقى نقل كرده.
✅و در كافى به سند خود از #زراره روايت كرده كه گفت :
🔸 امام صادق (عليه السلام) فرمود: #تقدير در نوزدهم و #ابرام در شب بيست و يكم و امضا در #شب بيست و سوم است .
🔰مؤلف: در اين #معنا هم روايات ديگرى هست.
✅پس #معلوم شد آنچه همه #روايات مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن #اتفاق دارند اين است كه :
🔸شب قدر تا روز #قيامت باقى است، و همه ساله #تكرار مى شود، و نيز ليله #القدر شبى از #شبهاى #رمضان، و نيز يكى از سه شب #نوزده و #بيست و يك و بيست و سه است.
✅و اما از طرق اهل #سنت روايات به طور #عجيبى اختلاف دارند كه به هيچ #وجه نمى شود بين آنها را جمع كرد، ولى #معروف بين اهل #سنت اين است كه #شب #بيست و هفتم است، و در آن شب بوده كه #قرآن نازل شده. از #خوانندگان محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند.
✅روايتى #دالّ بر اينكه سوره قدر براى #تسليت به رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) كه در رؤيا بنى اميه را بر منبر خود ديده بود #نازل شده و در #الدر المنثور است كه #خطيب از ابن #مسيب روايت كرده كه گفت #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود:
🔸در خواب به من نشان دادند كه بنى #اميه بر #منبرم بالا مى روند، و اين معنا بر من #سخت گران آمد و #خداى تعالى در اين مناسبت سوره (انا انزلناه فى ليله القدر) را نازل كرد.
🔰مؤلف: نظير اين #روايت را #خطيب هم در #تاريخ خود از ابن #عباس آورده. و #ترمذى و ابن جرير، #طبرانى، ابن #مردويه و #بيهقى هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كرده اند. و در اين ميان #روايات بسيارى در اين معنا از طرق #شيعه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده، و در آنها آمده كه #خداى تعالى #ليله_القدر را كه بهتر از #هزار ماه #سلطنت #بنى اميه است به عنوان #تسليت به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عطا فرمود.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت پنجم
#تفسیر_المیزان
🍁ادامه بحث روایتی سوره#قدر از تفسیر شریف #المیزان🍁
🌙رواياتى درباره #بهتر بودن #شب_قدر از #هزار_ماه، تقدير امور و نزول ملائكه و روح در آن #شب
✅و در #كافى به سند خود از ابن ابى عمير از عده اى راويان از #امام_صادق (عليه السلام) روايت آورده كه گفت :
🔰 بعضى از اصحاب ما #اماميه كه به نظرم مى آيد #سعيد_بن سمان بود از آن جناب پرسيد: چگونه #شب_قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اينكه در آن #هزار ماه در هر دوازده ماهش يك شب قدر است)،
🔸فرمود عبادت در شب #قدر بهتر است از عبادت در #هزار #ماهى كه در آن #شب_قدر نباشد.
🔸و در همان #كتاب به #سند خود از #فضيل، زراره و محمد بن مسلم از حمران روايت كرده كه از #امام_باقر (عليه السلام) از معناى آيه (انا انزلناه فى ليله مباركه ) سؤال كرد، فرمود بله شب #قدر كه همه ساله در ماه رمضان در دهه #آخرش تجديد مى شود شبى است كه #قرآن جز در آن شب #نازل نشده، و آن #شبى است كه خداى تعالى در باره اش فرموده :
🔸فيها يفرق كل امر حكيم
🔰آنگاه فرمود:
🔸 در آن #شب هر حادثه اى كه بايد در #طول آن سال واقع گردد #تقدير مى شود، چه #خير و چه #شر، چه #طاعت و چه #معصيت، و چه #فرزندى كه قرار است #متولد شود، و يا #اجلى كه بنا است #فرا رسد، و يا رزقى كه قرار است (تنگ و يا وسيع ) برسد، پس آنچه در اين #شب مقدر شود، و #قضايش رانده شود #قضايى است #حتمى، ولى در عين حال مشيت خداى تعالى در آنها #محفوظ است (و خدا با #حتمى كردن #مقدرات، العياذ باللّه به دست خود #دست بند نمى زند).
🔰حمران مى گويد:
🔸 پرسيدم منظور خداى #تعالى از اينكه فرمود ( #شب #قدر بهتر است از هزار شب ) چيست؟
🔸فرمود #عمل #صالح از نماز و زكات و انواع #خيرات در آن #شب بهتر است از #همان اعمال در #هزار ماهى كه در آن #شب قدر نباشد، و اگر خداى تعالى جزاى اعمال خير #مؤمنين را مضاعف نمى كرد، مؤمنين بجايى نمى رسيدند، ولى خدا #پاداش حسنات ايشان را مضاعف مى كند.
✅مؤلف:
🔸منظور امام از اينكه فرمود:
🔸(ولى در عين حال #مشيت خداى تعالى در آنها محفوظ است )، اين است كه #قدرت #خداى تعالى #هميشه مطلق است، او هر زمان هر كارى را #بخواهد مى كند، هر چند قبلا خلاف آن را #حتمى كرده باشد، و #خلاصه حتمى كردن يك #مقدر قدرت #مطلقه او را #مقيد نمى كند، او مى تواند قضاى حتمى خود را هم نقض نمايد هر چند كه #هيچ وقت چنين كارى را نمى كند.
✅و در مجمع است كه از #ابن عباس از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) روايت شده كه فرمود:
🔸وقتى #شب_قدر مى شود #ملائكه اى كه #ساكن در #سدره_المنتهى هستند و #جبرئيل يكى از ايشان است #نازل مى شوند، در حالى كه #جبرئيل به #اتفاق ساير #سكان نامبرده #پرچم هايى را به همراه دارند، يك #پرچم بالاى #قبر من، و يكى بر بالاى #بيت المقدس، و #پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طور #سينا نصب مى كنند، و #هيچ #مؤمن و مومنه اى در اين نقاط نمى ماند مگر آنكه #جبرئيل به او #سلام مى كند، مگر #كسى كه #دائم الخمر و يا #معتاد به خوردن #گوشت #خوك و يا زعفران #ماليدن به #بدن خود باشد.
✅و در #تفسير برهان از #سعد بن عبد اللّه روايت كرده كه به سند خود از #ابى بصير روايت كرده كه گفت :
🔸 با #امام صادق (عليه السلام) بودم كه سخن از #پاره اى #خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد، فرمود:
🔸 وقتى #شب_قدر مى شود امام #مستوجب روح بيشترى مى گردد. عرضه داشتم #فدايت شوم مگر روح همان #جبرئيل نيست؟
🔰 فرمود:
🔸روح از #جبرئيل بزرگتر است، و #جبرئيل از #سنخ ملائكه است، و روح از آن #سنخ نيست، مگر #نمى بينى خداى تعالى فرموده :
🔸 ( #تنزل الملئكه و #الروح )پس معلوم مى شود #روح غير از #ملائكه است.
✅مولف :
🔰روايات در معنا و #خصائص و #فضائل شب قدر بسيار زياد است، (كه ما در اينجا مختصرى از آن را آورديم )، و در بعضى از آن #روايات #علامتهايى براى شب قدر ذكر شده، از قبيل اين كه :
🔸صبح #شب قدر #آفتاب بدون #شعاع طلوع مى كند، #هوا در صبح آن شب #معتدل است، و ليكن $چون اين #علامتها نه #دائمى است و نه #اغلب چنين است ، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_آیه_۳۰_سوره_ملک
#امام_زمان_عج_در_قرآن
«قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ»؛[1]
بگو: به من خبر دهید اگر آبهاى (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسى می تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!
*⃣ این آیه خطاب به رسول خدا(ص) است مبنى بر احتجاج با مشرکان و بتپرستان که چنانچه آبهاى شیرین سرزمین مکه و نواحى آن در زمین فرو رود، و دیگر دسترسى به آب شیرین نداشته باشید، با این عجز شما چه قدرتی مىتواند آب شیرین و گوارا براى شما از نهرها جاری سازد و به سهولت استفاده نمایید.
*⃣گفته شده است اهل مکه فقط از دو چاه زمزم و چاه میمون حضرمى استفاده مى نمودند.[2] نظر به ارزشمندی آب شیرین و گوارا در سرزمین وحی، چنین موضوعی در این آیه مورد احتجاج قرار گرفته است.[3]
*⃣ برخی از مفسران گفتهاند خداوند خواست از این راه قلوب مشرکان را متمایل به توحید کند تا شاید به راه هدایت و سعادت بازگردند. البته این نظر بعید نیست؛ چرا که قرآن در دعوت به توحید از روشهای گوناگون استفاده میکند.[4]
⬅️ «غور» به معناى قعر و عمق هر چیزی است،[5] و غار الماء یعنى آب در عمق زمین فرو رفت و پنهان شد که دیگر دست مردمان به آن نمىرسد.[6] و تحقق یافتن این بیم در محیطى که قرآن در آن نازل شد(شبه جزیره عربستان) و آب بسیار گرانبها بود، و در آن زمان که بشر هنوز به وسایل جستوجوى و حفر چاههاى عمیق دست نیافته بود، کارى بسیار عظیم به شمار مىرفت.[7] کلمه «معین» نیز به معناى آب جارى در روى زمین است.[8]
*⃣ معناى آیه این است که مرا خبر دهید اگر آب شما به زمین فرو رود، و روى زمین آبى نماند، چه کسى است که در روى زمین برایتان آب جارى سازد؟ این خداوند سبحان است نعمت دهنده و روزی دهنده است. پس شکر او نموده و او را پرستش کنید و چیزى را شریک او قرار ندهید.[9]
*⃣ همانگونه که میدانید آیات قرآن یک تفسیر ظاهری دارند و یک تفسیر باطنی. آنچه بیان شد معنای ظاهری آیه بود.
✳️ اما در تفسیر باطنی این آیه، از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: «این آیه در باره امامى نازل شده است که قیام به عدل الهى مىکند (حضرت مهدى) مىگوید: اگر امام شما پنهان گردد، و نمىدانید کجا است؟ چه کسى براى شما امامى مىفرستد که اخبار آسمانها و زمین، و حلال و حرام خدا را براى شما شرح دهد. سپس فرمود: به خدا سوگند تأویل این آیه تا کنون محقق نشده، اما سرانجام به وقوع خواهد پیوست.[10]
✳️ چنانچه ملاحظه میشود امام(ع) تفسیری باطنی از آیه ارائه فرموده و آب را به امام حق تأویل کرده است زیرا امام آب حیات است بدان سبب که مبین وحی و راهنماى مردم است، مگر آب، رگ حیات زندگى و ستون آن نیست؟ امام نیز چنین است؛ از آن روى که با تعالیم وحى و با هدایت به حق، پیروان خویش را در حیات معنوی زنده نگاه مىدارند؛ لذا برخی از مفسران در این ارتباط میگویند؛ لفظ آب «الماء» مخصوص به آب عنصرى که جسمى سیّال باشد، نیست، بلکه هر چیزى که سبب نوعى حیات باشد آب نامیده مىشود؛ از این جهت علم، ایمان و افاضات الهى همه نوعى آباند. امام که ایمان به وسیله او است؛ ولایت که بیعت خاصّ ایمان است و ایمان به وسیله آن به دست میآید و بذر معرفت در دلها نهادینه مىشود، هم آب است. تمام مراتب حیات نباتى، حیوانى و انسانى آب هستند. عقول و ارواح و نفوس کلّى و جزئى بشرى و حیوانى و نباتى همه آب هستند؛ روح نفسانى که مرکب قواى درّاکه و حیوانى است که آن نیز مرکب اعضا است، آب میباشد؛ مشیّت که اصل هر اصل و مبدأ هر مبدأ و نهایت هر منتها است، آن هم آب است.[11]
روایات در این زمینه فراوان است و باید توجه داشت که همه از باب تطبیق است. به تعبیر دیگر، ظاهر آیه مربوط به آب جارى است که مایه حیات موجودات زنده است، و باطن آن مربوط به وجود امام، علم و عدالت جهانگستر او است که آن نیز مایه حیات جامعه انسانى است.
📚[1] قرآن کریم سوره ملک، آیه 30
[2] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10
[3] انوار درخشان ج 16
[4] تفسیر الکاشف ج 7
[5] لسان العرب ج 5
[6] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7
[7] تفسیر هدایت ج 16
[8] المفردات فی غریب القرآن
[9] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10
[10] تفسیر نور الثقلین
[11] تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده ج 4
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_بقره
#تفسیر_آیه_۳ قسمت اول
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ۳
آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.
⬅️ معانی کلمات آیه
«الْغَیْبِ»: آن چیزهائی که پوشیده و نهان از حواسّ و فراتر از دائره دانش انسان است و خدا و رسول بدان خبر دادهاند. از قبیل: فرشتگان، جنّ، رستاخیز، بهشت، دوزخ، چگونگی حساب و کتاب در آخرت. آنچه فراتر از دائره دانش و خرد و روح انسان است.
«الصَّلاة»: نماز.
⬅️محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
⬅️ روایات مرتبط با تفسیر آیه
۱ - «عن ابى عبداللّه (ع) فى قول اللّه عز و جل «الذین یؤمنون بالغیب» قال: من أقر بقیام القائم انه حق.
از امام صادق (ع) درباره «الذین یؤمنون بالغیب» روایت شده که فرمود: آنان کسانى هستند که به حقانیت قیام قائم اقرار دارند».
۲ - «عن ابى عبداللّه (ع) [فى قوله] ... «و مما رزقناهم ینفقون» قال: مما علمناهم ینبؤن و مما علمناهم من القرآن یتلون.
از امام صادق (ع) [درباره سخن خداوند که مى فرماید: ]«و مما رزقناهم ینفقون» روایت شده که فرمود: یعنى، از آن چه ما به آنان تعلیم داده ایم خبر مى دهند (آن را نشر مى نمایند) و از آن چه ما از قرآن به آنها آموخته ایم تلاوت مى کنند».
⬅️ تفسير
⬅️ آثار تقوا در روح و جسم انسان
قرآن در آغاز اين سوره ، مردم را در ارتباط با برنامه و آئين اسلام به سه گروه متفاوت تقسيم مى كند:
1- (متقين ) (پرهيزكاران ) كه اسلام را در تمام ابعادش پذيرا گشته اند.
2- (كافران ) كه درست در نقطه مقابل گروه اول قرار گرفته و به كفر خود معترفند و از گفتار و رفتار خصمانه در برابر اسلام ابا ندارند.
3- (منافقان ) كه داراى دو چهره اند، البته چهره اصلى آنها همان چهره كفر است ولى تظاهرات اسلامى نيز دارند.
زيان اين گروه بيش از گروه دوم است.
در آيات مورد بحث پنج ویژگی گروه اول را از نظر ايمان و عمل بیان میکند (ايمان به غيب، اقامه نماز، انفاق از همه مواهب، ايمان به دعوت همه انبياء و ايمان به رستاخيز).
⬅️ ۱- ايمان به غيب
نخست مى گويد: آنها كسانى هستند كه ايمان به غيب دارند (الذين يؤ منون بالغيب ).
(غيب و شهود) دو نقطه مقابل يكديگرند، عالم شهود عالم محسوسات است ، و جهان غيب ، ماوراء حس.
ايمان به غيب نخستين نقطه اى است كه مؤمنان را از غير آنها جدا مى سازد و پيروان اديان آسمانى را در برابر منكران خدا و وحى و قيامت قرار مى دهد و به همين دليل نخستين ويژگى پرهيزكاران ايمان به غيب ذكر شده است .
مؤمنان مرز جهان ماده را شكافته ، و خويش را از چهار ديوارى آن گذرانده اند.
آنان معتقدند جهان هستى از آنچه ما با حس خود درك مى كنيم بسيار بزرگتر و وسيعتر است.
سازنده اين عالم آفرينش ، علم و قدرتى بى انتها، و عظمت و ادراكى بى نهايت دارد، او ازلى و ابدى است و عالم را طبق يك نقشه بسيار حساب شده و دقيق پى ريزى كرده، مرگ به معنى فنا و نابودى نيست ، بلكه يكى از مراحل تكاملى انسان و دريچه اى است به جهان وسيعتر و پهناورتر.
اینان نمى توانند از حق و عدالت و خير خواهى و كمك به ديگران صرف نظر كنند، در دنياى مؤمنان راستين برادرى، تفاهم ، پاكى و تعاون است.
در دنيای ماديگرى، استعمار، استثمار، خونريزى و غارت و چپاول است.
و اگر مى بينيم قرآن نقطه شروع تقوى را در آيات فوق ، ايمان به غيب دانسته دليلش همين است .
ايمان به جهان ماوراء حس ، نخستين نقطه جدائى مؤمنان از كافران است.
غيب در اينجا داراى مفهوم وسيع كلمه مى باشد، به علاوه تعبير آيه مطلق است ، و هيچگونه قيدى در آن وجود ندارد كه به معنى خاصى محدودش كنيم.
اگر مى بينيم در بعضى از روايات اهل بيت (عليهمالسلام ) غيب در آيه فوق تفسير به امام غائب حضرت مهدى سلام الله عليه شده كه به عقيده ما هم اكنون زنده است و از ديده ها پنهان مى باشد، منافاتى با آنچه در بالا گفتيم ندارد، چرا كه رواياتى كه در تفسير آيات وارد شده، غالبا مصداقهاى خاصى را بيان مى كند، بى آنكه به آن مصداق محدود باشد، روايات فوق در حقيقت مى خواهد وسعت معنى ايمان به غيب و شمول آن را حتى نسبت به امام غائب (عليه السلام ) مجسم كند، حتى مى توان گفت ايمان به غيب معنى وسيعى دارد كه ممكن است با گذشت زمان حتى مصداقهاى تازه اى پيدا كند.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#سوره_نساء
#آیه_۱۴۱ (و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا)
#نفی_سلطه_استکبار
*⃣ الذین یتربصون بکم فان کان لکم فتح من الله قالوا الم نکن معکم وان کان للکافرین نصیب قالوا الم نستحوذ علیکم و نمنعکم من المؤمنین فالله یحکم بینکم یوم القیمه ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا.
آنانکه در انتظار فرصت کمین می کنند ،پس اگر فتحی از ناحیه خدا نصیب شما شود،خود را جزء شما دانسته و می گویند، مگر ما با شما نبودیم ؟و اگر این فتح نصیب کافران شود، می گویند: مگر ما شما را در غلبه کمک نکردیم و شما را از گرایش به مؤمنین منع نمی کردیم ؟پس خدا در قیامت بین شما حکم خواهد کرد و خداوند تا ابد اجازه نداده که کافران کمترین سلطه ای برمؤمنان داشته باشند.
⬅️(تربص )به معنای انتظار و (استحواذ) به معنای غلبه و تسلط است.
و این آیه بیان وصف دیگری از منافقین است که سعی می کنند هر دو گروه مؤمن و کافر را برای خود حفظ کنند تا از هر دو طرف غنیمت ببرند و به قول معروف از هرطریق که باد بوزد همراه آن می شوند.
⬅️ بعضی از مفسران گفته اند: اگر برد وپیروزی مؤمنین را فتح خواند و پیروزی کفار را نصیب نامید، برای آن بوده که پیروزی کفار را تحقیر کند و بفهماند پیروزی کفار، پیروزی واقعی نیست، بلکه امری موهوم و غیر قابل اعتناست،
✳️ در حالیکه فتح واقعی همیشه از آن مؤمنان است، چون خدا ولی و سرپرست آنهاست و کسی که برای خدا قدم بر می دارد هرگز شکست ندارد.
ولیکن در قیامت که مجالی برای مکر و حیله و مخفی کردن مکنونات ضمیروجود ندارد، خداوند است که بین بندگان حکم می راند و
⬅️ از جانب دیگر خدا هرگز کفار را مافوق و مسلط بر مؤمنان قرار نمی دهد، یعنی حکم همواره به نفع مؤمنین و بر علیه کافرین است و تا ابد نیز چنین خواهد بود و این خود اعلامی است به منافقین که دیگر برای ابد از اینکه به هدف شوم خود برسند مأیوس باشند و به حکم این آیه در همه دوران نهایتا فتح و پیروزی از آن مؤمنین و بر علیه کفار خواهد بود.
⬅️ احتمال هم دارد (نفی سبیل ) اعم از تسلط در دنیا باشد ،یعنی می فرماید: مؤمنان نه در دنیا و نه در آخرت هرگز تحت سلطه کفار نمی روند و به اذن خدا دائما غالبند، البته مادام که ملتزم به لوازم ایمان خود باشند.
همچنانکه در جای دیگر وعده فرموده :
ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین. آل عمران ۱۳۹
(سستی نکنیدواندوهگین نشوید و شما اگر مؤمن باشید برتر هستید).
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت اول
#تفسیر_المیزان
﴿ سورة الکوثر - سورة 108 - تعداد آیات ٣ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾
🍁ترجمه آيات سوره #کوثر در تفسیرالمیزان🍁
🔹به نام اللّه كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان مهربان است.
محققا ما به تو خير كثير (فاطمه عليها السلام) داديم1⃣
پس به شكرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن2⃣
و بدان که محققا شماتت گوی و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.3⃣
🍁بيان آيات سوره کوثر در تفسیر المیزان🍁
✅در اين سوره #منّتى بر رسول خدا (ص) نهاده به اينكه به آن جناب #كوثر داده كه آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند كه آن كس كه به وى #زخم_زبان مى زند كه اولاد #ذكور ندارد و اجاق كور است، خودش اجاق كور است
✅ اين سوره #كوتاهترين سوره قرآن است.
✅ روايات در اينكه آيا اين سوره در مكه نازل شده و يا در مدينه #مختلف است وظاهرش اين است كه در #مكه نازل شده است.
🍁بیان آیه 1⃣ سوره کوثر🍁
إنا أعطيناكَ الكوثر1⃣
🔹در #مجمع البيان مى گويد: كلمه (#كوثر) بر وزن (فوعل) به معناى چيزى است كه شأنش آن است كه كثير باشد، و كوثر به معناى #خير_كثير است.
ولى #مفسرين در تفسير كوثر و اينكه كوثر چيست #اختلافى عجيب كرده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
⬅️ #بعضى گفته اند: خير كثير است. و بعضى #معانى ديگرى كرده اند كه فهرست وار از نظر خواننده مى گذرد:
1⃣ نهرى است در بهشت.
2⃣حوض خاص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در بهشت و يا در محشر است.
3⃣اولاد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است.
4⃣ اصحاب و پيروان آن جناب تا روز قيامت است.
5⃣علماى امت او است.
6⃣قرآن و فضائل بسيار آن.
7⃣مقام نبوت است.
8⃣تيسير قرآن و تخفيف شرايع و احكام است.
9⃣ اسلام است.
0⃣1⃣ توحيد است.
1⃣1⃣ علم و حكمت است.
2⃣1⃣ فضائل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم)است.
3⃣1⃣ مقام محمود است.
4⃣1⃣ نور قلب شريف رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و از اين قبيل #اقوالى ديگر كه به طورى كه از #بعضى از مفسرين نقل شده بالغ بر #بيست_و_شش قول است.
🍁بیان آیه 1⃣ سوره کوثر🍁
⬅️صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و اما #باقى اقوال #هيچ دليلى ندارند به جز #تحكم و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در #آخر_سوره فرمود:
(ان شانئك هو الابتر).
با در نظر گرفتن اينكه كلمه (#ابتر) در ظاهر به معناى #اجاق_كور است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب #قصر_قلب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، #تنها و تنها #كثرت_ذريه اى است كه خداى تعالى به آن جناب #ارزانى داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد #هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از #مصاديق خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به #استقلال و يابه طور #ضمنى نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر) #فايده اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر #تحقيق، #تعليل را هم مى رساند و معنا #ندارد بفرمايد ما به تو #حوض داديم، چون كه #بدگوى تو اجاق كور است و يا بى خبر است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و روايات هم #بسيار زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى #زخم_زبان زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه #قاسم و #عبداللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از #دنيا رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن #مفسر كه گفته:
(منظور #صاحب اين زخم زبان از كلمه (#ابتر) بريدگى از #مردم يا انقطاع از #خير بوده و خداى تعالى در #رد گفتارش فرموده او خودش #منقطع از هر چيز است) سخن #بی_وجهى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با #سياق متكلم مع الغير (#ما) آمد كه بر #عظمت دلالت مى كند، و چون منظور از آن #خوشدل ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه #اعطاء كه ظاهر در #تمليك است بيان داشت و فرمود: ما به تو #كوثر عطا كرديم.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🍁 بیان آیه 2⃣ و 3⃣سوره کوثر🍁
فصل لربك و انحر2⃣
🔹از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به #نماز و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر #نعمت است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با #نماز و نحر شكرگزارى كن.
🍁🍁🍁🍁🍁
و مراد از (#نحر) بنا بر رواياتى كه از طرق #شيعه و #سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام #صادق و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، #دست بلند كردن به طرف #گردن در هنگام #تكبير گفتن براى نماز است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نماز #عيد_قربان بخوان، و شتر هم #قربانى كن، (چون كلمه #نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو #خاص است، همچنان كه كلمه #ذبح به معناى سر بريدن ساير حيوانات است).
🍁🍁🍁🍁🍁
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت #نماز بخوان، و وقتى سر از #ركوع بر مى دارى به طور كامل بايست.
بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ان شانئك هو الابتر3⃣
⬅️كلمه (شانى ء) به معناى #دشمن_خشمگين، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود #عاصى_بن_وائل بوده.
بعضى گفته اند: مراد از #ابتر منقطع از #خير، و يا منقطع از #قوم_خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات #شان_نزول نمى سازد.
🍁بحث روايتى سوره کوثر🍁
🔹در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از #ابن عباس روايت كرده اند كه گفت:
كوثر آن #خيرى است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. #ابوبشر مى گويد: به #سعيد بن جبير گفتم #جمعى از مردم معتقدند كه كوثر نام #نهرى در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
رواياتى درباره اينكه #مراد از (#نحر) در (فصلّ لربّك و انحر) #بلند كردن دستها در موقع #اداء_تكبير است.
در همان كتاب آمده كه #ابن_ابى_حاتم، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب #سنن خود، از #على بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره #کوثر بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از #جبرئيل پرسيد: اين (#نحيرة) كه خداى عزوجل مرا بدان #مامور فرموده چيست؟
گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى #احرام نماز ببندى دستهايت را #بلند كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام #ركوع رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در #هفت آسمان هستند، و براى هر چيزى #زينتى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر #تكبير است.
🍁🍁🍁🍁🍁
ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از #مظاهر_استكانت و #التماس است كه خداى تعالى (در #مذمّت كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون».
ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى).
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت را #صاحب مجمع البيان از #مقاتل از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته #ثعلبى و #واحدى اين روايت را در #تفسيرهاى خود آورده اند. و نيز گفته همه #عترت طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى #نحر بلند نمودن #دو دست تا #محاذى گودى زير گلو در هنگام #نماز است.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #ابوجهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #عقبه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه #كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر #همان است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم #طبرسى آن را در #احتجاج از حسن بن على (ع) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با #عمرو بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى #مشترك متولد شدى (يعنى #مادرت هم با عاصى بن وائل #هم_بستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از #رجال_قريش بر سر تو #نزاع كردند، #ابوسفيان بن حرب گفت اين پسر از #نطفه من است. وليد بن مغيره گفت: از #من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان #لئيم تر و بى حسب و نسب تر و #خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان #عاصى بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود #ملحق ساخت.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به #خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه #محمد(ص) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى #ابتر است، يعنى اولاد #ذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از #صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر #نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش #ابراهيم باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت علاوه بر اينكه #مرسل است، يعنى سندش #ذكر نشده، و علاوه بر اينكه #مضمر است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و #روشن نكرده كه كدام يك از #ائمه فرموده، با ساير روايات #معارض است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت #منافات ندارد كه كوثر به معناى #خير_كثير باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم #مصداقى از خير كثير است.
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش #وحى فرستاد كه وقتى #تكبير_اول نماز را مى گويى #دستها را تا برابر #نحرت - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #مجمع_البيان در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام #صادق (ع) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از #بلند كردن دستهايت تا #برابر صورت.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف آنگاه مى گويد: #عبداللّه بن سنان هم #مثل اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز #قريب به آن را #جميل از آن جناب روايت كرده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: #بزرگترين فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #قاسم، سپس #زينب، و آنگاه #عبدالله، و پس از او #ام_كلثوم، و آنگاه #فاطمه و در آخر #رقيه بود، قاسم از #دنيا رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در #مكه از دنيا رفت، و بعد از او #عبداللّه از دنيا رفت،
و #عاصى_بن_وائل سهمى گفت: نسل او #قطع شد، پس او #ابتر و بى عقب است، در #پاسخش خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #همان كتاب است كه #زبير بن بكار و ابن عساكر، از #جعفر بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: #قاسم پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از #دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به #عاصى بن وائل و #پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان #زخم_زبانى به او مى زنم، همين كه آن جناب #نزديك شد، گفت: چه خوب شد كه #اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_آل_عمران
#تفسیر_آیه۱۴۴ قسمت اول
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ. آل عمران ایه ۱۴۴
محمد [ص ] فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی گردید؟ [و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟] و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی زند؛ و خداوند بزودی شاکران [و استقامت کنندگان ] را پاداش خواهد داد.
*⃣ این آیه ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن اینکه در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعله ور بود ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت : محمد را کشتم … محمد را کشتم … این درست همان دم بود که مردى بنام ((عمرو بن قمیئه حارثى )) سنگ پیامبر پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید.
در این موقع دشمن مى خواست پیامبر را به قتل برساند که مصعب بن عمیر یکى از پرچمداران ارتش اسلام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان کشته شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت دشمن چنین پنداشت که پیغمبر در خاک و خون غلطیده است و لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید.
انتشار این خبر به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد، جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده و از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند، حتى بعضى در این فکر بودند که با کشته شدن پیامبر از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند، اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (علیه السلام ) و ابودجانه و طلحه و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند از جمله انس بن نضر به میان آنها آمد و گفت : اى مردم اگر محمد صلى اللّه علیه و آله کشته شد، خداى محمد کشته نشده ، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ ،
آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد.
*⃣ فرد پرستى ممنوع
با استفاده از حوادث جنگ احد آیه حقیقت دیگرى را به مسلمانان مى آموزد و آن اینکه اسلام آئین فرد پرستى نیست و به فرض که پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید وظیفه مسلمانان بدون تردید ادامه مبارزه بود، زیرا با مرگ یا شهادت پیامبر، اسلام پایان نمى یابد بلکه آئین حقى است که تا ابد جاویدان خواهد ماند.
مسئله فرد پرستى یکى از بزرگترین خطراتى است که مبارزات هدفى را تهدید مى کند، وابستگى به شخص معین اگر چه پیامبر خاتم باشد مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت ، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه هاى بارز عدم رشد اجتماعى است .
مبارزه پیامبر صلى اللّه علیه و آله با فرد پرستى یکى دیگر از نشانه هاى حقانیت و عظمت او است زیرا اگر او به خاطر شخص خویش قیام کرده بود لازم بود این فکر را در مردم تقویت کند که همه چیز به وجود او بستگى دارد و اگر او از میان برود همه چیز پایان خواهد یافت ، ولى رهبران راستین همانند پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله هیچگاه مردم را به چنین افکارى تشویق نمى کنند، بلکه به شدت با آن مبارزه مى کنند، و به آنها مى گویند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد و لذا قرآن با صراحت در آیه فوق مى گوید: ((محمد تنها فرستاده خدا است ، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرائى کنید؟ و به آئین بت پرستى بازگردید؟)) (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابکم )).
جالب توجه اینکه در آیه براى بیان سیر قهقرائى جمله ((انقلبتم على اعقابکم )) به کار رفته است ، زیرا ((اعقاب )) جمع ((عقب )) (بر وزن خشن ) به - معنى پاشنه پا است بنابراین ((انقلبتم على اعقابکم )) به معنى عقب گرد مى کنید مى باشد و آن تصویر روشنى است از سیر قهقرائى و ارتجاع به معنى واقعى است منتها از کلمه ارتجاع صریح تر و روشن تر است .
سپس مى فرماید: ((آنها که عقب گرد کنند و به دوران کفر و بت پرستى باز گردند تنها به خود زیان مى رسانند نه به خدا)) (و من ینقلب على عقبیه فلن یضر الله شیئا).
زیرا با این عمل نه تنها چرخهاى سعادت خود را متوقف مى سازند بلکه آنچه را بدست آورده اند نیز به سرعت از دست خواهند داد.
#تفسیر_نمونه
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_آل_عمران
#تفسیر_آیه۱۴۴ قسمت دوم
*⃣ در پایان آیه به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات و انتشار خبر شهادت پیغمبر، دست از جهاد برنداشتند اشاره کرده و کوششهاى آنها را مى ستاید و آنها را به عنوان شاکران و کسانى که از نعمتها در راه خدا استفاده کردند معرفى مى کند و مى گوید: خداوند این شاکران را پاداش نیک مى دهد)) (و سیجزى الله الشاکرین ).
درسى را که این آیه درباره مبارزه با فردپرستى مى دهد درسى است براى همه مسلمانان در همه قرون و اعصار، آنها باید از قرآن بیاموزند که مسائل هدفى هرگز نباید قائم به شخص یا اشخاص باشد بلکه باید بر محور یک سلسله اصول و تشکیلات ابدى دور بزند که با تغییر افراد یا فوت آنان حتى اگر پیامبر بزرگ خدا باشد آن کار تعطیل نگردد، اصولا رمز بقاى یک مذهب و یا یک تشکیلات همین است ، بنابراین برنامه ها و تشکیلاتى که قائم به شخص هستند تشکیلاتى نا سالم و غیر طبیعى محسوب مى شوند که به زودى متلاشى خواهند شد.
اما متاءسفانه و روى هم رفته غالب تشکیلات جوامع اسلامى هنوز قائم به اشخاص است و به همین دلیل بسیار زود از هم مى پاشد، مسلمانان باید با الهام از آیه فوق مؤسسات گوناگون خود را آنچنان پى ریزى کنند که از اشخاص لایق کاملا بهره گیرى شود اما در عین حال وابسته به شخص آنها نباشد.
همان طور که گفتیم شایعه بى اساس شهادت پیامبر در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم برگردند، در آیه فوق مجددا براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: ((مرگ بدست خدا و فرمان او است و براى هر کس اجلى مقرر شده است که نمى تواند از آن فرار کند)) (و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتابا مؤ جلا).
بنابراین اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود با این حال نباید مسلمانان از آن وحشت کنند و دست از ادامه مبارزه بردارند.
از سوى دیگر فرار از میدان جنگ نیز نمى تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند همان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد بنابراین فرار از میدان جهاد براى حفظ جان بیهوده است .
در پایان آیه مى فرماید: سعى و کوشش انسان هیچگاه ضایع نمى شود، اگر هدف کسى تنها نتیجه هاى مادى و دنیوى باشد و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها بخاطر غنیمت تلاش کند، بالاخره بهره اى از آن بدست مى آورد اما اگر هدف عالیتر بود، و کوششها در مسیر حیات جاویدان و فضائل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید))(و من یرد ثواب الدنیا نؤ ته منها و من یرد ثواب الاخرة نؤ ته منها).
بنابراین حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است ، پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟
سپس بار دیگر تاکید مى کند که پاداش شاکران را بزودى خواهیم داد. (و سنجزى الشاکرین ).
قابل توجه اینکه در آیه سابق این جمله به صورت فعل غائب ذکر شده بود و در اینجا به صورت فعل متکلم ، و این نهایت تاکید وعده الهى را به دادن پاداش به آنها بیان مى کند، و به تعبیر ساده خداوند مى گوید: ضامن پاداش آنها منم .
در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه ، از امام باقر (علیه السلام ) چنین نقل شده که : على (علیه السلام ) در روز احد شصت و یک زخم برداشت و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ((ام سلیم )) و ((ام عطیه )) را دستور داد که به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند. چیزى نگذشت که آنها با نگرانى به خدمت پیغمبر عرضه داشتند وضع بدن على (علیه السلام ) طورى است که ما هر زخمى را مى بندیم دیگرى گشوده مى شود، و زخمهاى تن او آنچنان زیاد و خطرناک است که ما از حیات او نگرانیم ، پیغمبر و جمعى از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل على وارد شدند در حالیکه بدن او یک پارچه زخم و جراحت بود پیامبر با دست مبارک خود بدن او را مسح مى کرد و مى فرمود: کسى که در راه خدا این چنین ببیند آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است ! و زخم هائیکه پیامبر دست بر آن مى کشید بزودى التیام مى یافت ، على (علیه السلام ) در این هنگام گفت الحمد لله که با این همه ، فرار نکردم و پشت به دشمن ننمودم .
خداوند از کوششهاى او قدردانى کرد و در دو آیه از قرآن به آن (و به فداکاریهاى افراد نمونه دیگر از مجاهدان احد) اشاره کرده است ، در یک مورد مى فرماید: ((و سیجزى الله الشاکرین )) و در مورد دیگر مى فرماید: ((و سنجزى الشاکرین )).
#تفسیر_نمونه
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_بقره
#تفسیر_آیه۲۰۷
#ليلة_المبيت
✳️ شب اول ماه ربیع الاول شب جان نثاری اميرالمومنين علیه السلام و خوابیدن در بستر پیامبر(ص)
⬅️ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»
و از مردم كسی [مانند علی بن ابی طالب علیه السلام] است كه جانش را برای خشنودی خدا میفروشد و خدا به بندگان مهربان است. (۲۰۷)
*⃣ از جمله : (و من الناس من يشرى نفسه ...)، فهميده مى شود در آن روز مردى وجود داشته كه جز به پروردگار خود نمى باليده ، وجز به دست آوردن رضاى خداى تعالى هيچ هدفى را دنبال نمى كرده ، مردى بوده كه رفتارش امر دين و دنيا را اصلاح مى كرده ، و به وسيله او حق احقاق مى شده ، و عيش انسانها پاكيزه مى شده ، و بشر از بركات اسلام برخوردار مى شد.
با اين بيان ارتباط ذيل آيه با صدر آن به خوبى روشن مى گردد، و معلوم مى شود كه چرا در ذيل آيه فرموده :
(واللّه رؤوف بالعباد، خدا نسبت به بندگان رؤوف است )؟
چون وجود چنين فردى در ميان انسانها خود رافتى است از خداى سبحان به بندگانش.
آرى اگر مردانى داراى اين صفات بين مردم، و در مقابل آن دسته ديگر از مردان منافق و مفسده جو، وجود نداشتند، اركان دين منهدم مى شد، و در بناى صلاح رشاد، سنگى روى سنگ قرار نمى گرفت .
اما خداى تعالى همواره آن باطل ها را به وسيله اين حق ها از بين برده ، و افساد دشمنان دين را به وسيله اصلاح اوليائش تلافى و تدارك مى كند، همچنانكه خودش فرموده :
(ولو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيهااسم اللّه كثيرا)،
پس فسادى كه در دين و دنيا راه پيدا مى كند، از ناحيه عده اى از افراد است كه جز خودپرستى هواى ديگرى بر سرندارند، واين فساد و شكافى كه اينان در دين ايجاد مى كنند جز باصلاح و اصلاح آن دسته ديگر كه خود را به خداى سبحان فروخته و در دل جز به پروردگار خود نمى انديشند پر نمى شود، و زمين و زمينيان به صلاح نمى گرايند، و خداى تعالى اين معامله سودمند خود را در آيه شريفه :
(ان اللّه اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ، يقاتلون فى سبيل اللّه فيقتلون و يقتلون ، وعدا عليه حقا فى التورية و الانجيل و القرآن )
و اين موضوع درآيات ديگرى نيز خاطرنشان گرديده است .
*⃣ بحث روايتى
روايات زيادى نقل شده كه آيه (و من الناس من يشرى نفسه ...)
در شان اميرالمؤمنين عليه السلام در شب فراش نازل شده است.
و در امالى شيخ از على بن الحسين (عليه السلام ) روايت آمده كه در ذيل جمله : (و من الناس من يشرى نفسه ...)، فرموده : اين جمله درباره على (عليه السلام ) نازل شده ، كه در شب هجرت در بستر رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) خوابيد.
مؤلف : روايات از طرق شيعه و سنى بسيار آمده كه آيه نامبرده درباره شب فراش نازل شده ، كه تفسير برهان به پنج طريق آن را از ثعلبى و ديگران نقل كرده است .
و در الدرالمنثور است كه ابن مردويه از صهيب روايت كرده كه گفت : وقتى مى خواستم از مكه به سوى رسولخدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) هجرت كنم قريش به من گفتند اى صهيب تو آن روز كه به شهر ما آمدى دست خالى بودى ، و حال كه مى خواهى كوچ كنى اموالت را هم مى برى و اين به خدا سوگند ممكن نيست ، و هرگز نمى گذاريم آنها را با خود ببرى ، من به ايشان گفتم : آيا اگر اموالم را به شما واگذار كنم دست از من بر مى داريد؟ گفتند: بله به ناچار اموالم را به طرفشان پرتاب كردم و آزاد شدم ، و از مكه بيرون آمده به مدينه رسيدم ، اين خبر به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيد، دوبار، فرمود: صهيب در معامله اش سود برد.
مؤلف : در المنثور اين قصه را به چند طريق ديگر روايت كرده ، كه در بعضى از آنها آمده : آيه (ومن الناس من يشرى ...) نيز در اين قصه نازل شده ، و در بعضى ديگر آمده آيه نامبرده درباره ابى ذر و صهيب نازل شده كه هر دو جان خود را با مال خود خريدند، ولى آيه شريفه با اين احتمال كه شراء به معناى خريدن باشد نمى سازد، (بلكه شراء كه در لغت هم به معناى خريدن است و هم فروختن . در آيه شريفه به معناى فروختن است ، و تنها با معامله على عليه السلام در ليلة المبيت قابل انطباق است ).
و در مجمع روايتى از على (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: مراد از اين آيه كسى است كه به خاطر امر به معروف و نهى از منكر كشته شود.
مؤلف : اين بيان عموم آيه شريفه است پس منافات ندارد كه شاءن نزول خاصى داشته باشد.
#تفسیر_المیزان
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_آل_عمران
#تفسیر_آیه۱۰۳
#آیه_وحدت
❇️ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِٓ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ.
همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت:] چنگ زنید، و پراكنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد كنید آن گاه كه [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یكدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار كرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید. (۱۰۳)
*⃣ اعتصام به خدا و رسول، اعتصام به حبل الله است ، یعنی آن رابط و واسطه ای که بین عبد و رب قراردارد و آسمان را به زمین متصل می کند و می توان گفت ،حبل الله همان قرآن است و یا رسول خدا(ص )و یا ائمه.
و اما بازگشت همه آنها به یک چیز است ، وخداوند تمام افراد جامعه اسلامی را به این وسیله به وحدت فرا می خواند،
چون قوام اسلام بر یگانگی جامعه و روابط برادری ایمانی در بین آنان است ،
⬅️ (واذکروانعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا):
(وبیاد آورید نعمت خدا را بر خویش ، زمانی که با یکدیگر دشمن بودید و اوبین دلهایتان الفت برقرار کرد و در نتیجه نعمت خدا با یکدیگر برادر شدید)
روش قرآن این است که تعالیم خود را با ذکر علل و اسباب بیان می کند و مردم رابسوی خیر و هدایت دعوت می نماید ، بدون اینکه آنها را وادار به تقلید کورکورانه بسازد و خدا می داند که منبع حقایق توحید است و در عین حال آنها باید تسلیم خدا باشند و به حبل الله چنگ بزنند و از نعمت برادری و همبستگی قلوب بهره مند گردند، چون خدا مالک و عالم مطلق است ، لذا در اوامر او نباید چون وچرا نمود، زیرا او عالم به مصالح بندگان خویش است.
⬅️ (وکنتم علی شفاحفره من النار فانقذکم منها)
(در حالی که شما بر لبه پرتگاه آتش بودید و او شما را از آن پرتگاه نجات داد)
مراد از (شفاحفره ) یعنی لبه پرتگاه و مراد از آتش اگر آتش آخرت باشد، معنا این می شود که شما کافر بودید و بین شما و افتادن در آتش دوزخ بیش از یک قدم فاصله نبود و اگر مراد آتش جنگ باشد، یعنی شما با هم دشمن بوده و دائما در حال جنگ و خونریزی بودید، اما خدا بین شما الفت برقرار کرد و شما را از آتش اختلاف و دشمنی رهانید، چون اساس آنها بر هواهای نفسانی وخود پرستی و مذلت بود و اینها انسان را به فناء و زوال و جنگ و سقوط می کشاند، اما خدا شما را به حقیقت امنیت رسانید که تمام مال و جاه و ناموس وجان مردم را در بر گرفت و آنگاه شیرینی نعمت و لذت سعادت را چشیدید
⬅️ (کذلک یبین الله لکم ایاته لعلکم تهتدون )
(اینچنین خدا نشانه های خود را به شمامی نمایاند تا شاید هدایت شوید)
و این آیات نوری هستند که قلبها را نورانی می کنند تا در مسیر هدایت سریعتر گام بردارند.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_فرقان آیه ۳۳
تنها آیه ای که کلمه تفسیر در آن آمده:
❇️ وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا.
[دشمنان] هیچ وصف و سخن باطلی بر ضد تو نمیآورند، مگر آنكه ما حق را و نیكوترین تفسیر را [برای در هم شكستن آن] برای تو میآوریم. (۳۳)
*⃣ یعنی ایشان هیچ وصف خالی از حقیقتی درباره تو و یا غیر تو نمی کنند و در این باره از حق منحرف نمی شوند، جز آنکه ما در آن خصوص ، آنچه را که حق است برایت می آوریم و بهترین توضیح و تفسیر آن مسأله را در اختیار تو قرار می دهیم ، تا باطلی راکه ایشان آورده اند رد نموده و حق را استوار گرداند.
با توجه به این آیات علت نزول تدریجی قرآن دو امر است :
1 ـ تثبیت قلب پیامبر.
2 ـ بر طرف کردن ایرادها و اوصاف باطلی که دشمنان پیامبر مطرح می نمایند.
معنی این آیه در استخاره :
با این عمل بر دیگران پیروز خواهی شد.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_12012237547897946.pdf
17.69M
#تفسیر_قرآن
تفسیر بسیار زیبای منسوب به امام حسن عسکری ع
@zameneashkbook