#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_توحید قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
🔹اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قصد كردن با #اعتماد است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى #قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. #بعضى از #مفسرين اين كلمه را - كه #صفت است - به معانى #متعددى تفسير كرده اند كه #برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:
(#سيد و بزرگى كه از #هر_سو به جانبش #قصد مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث #مطلق آمده همين معنا را مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه #تمامى_موجودات عالم در تمامى #حوائجشان او را قصد مى كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
از اينجا روشن مى شود كه اگر #الف و #لام بر سر كلمه (#صمد) در آمده، منظور #افاده_حصر است، مى فهماند #تنها خداى تعالى صمد #على_الاطلاق است، به #خلاف كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى #مخصوصى كه افاده مى كند در جمله #اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر #احديت را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت #معهودى از بين احديت ها را برساند.
⬅️و اما اينكه چرا #دوباره كلمه (#الله) ذكر شد، با اينكه ممكن بود بفرمايد:
(قل هو الله احد و صمد)؟
#ظاهرا اين تكرار براى اشاره به اين معنا بوده كه هر يك از #دو جمله (هو الله احد) و (الله الصمد) #مستقلا كافى در #تعريف خداى تعالى است، چون #مقام، مقام معرفى خدا به وسيله #صفتى است كه #خاص خود او باشد، پس معنا چنين است كه #معرفت به خداى تعالى حاصل مى گردد چه از #شنيدن جمله (هو الله احد) و چه از شنيدن (الله الصمد) چه آنجور #توصيف و #تعريف شود و چه اينجور.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اين #دو آيه شريفه در عين حال هم به وسيله صفات #ذات، خداى تعالى را #معرفى كرده، و هم به وسيله صفات #فعل.
جمله (الله احد) #خدا را به صفت #احديت توصيف كرده، كه احديت #عين ذات است. و جمله (الله الصمد) او را به صفت #صمديت توصيف كرده كه صفت #فعل است، چون گفتيم صمديت عبارت از اين است كه هر چيزى به سوى او #منتهى مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى از #مفسرين گفته اند: كلمه (#صمد) به معناى هر چيز #توپرى است كه جوفش #خالى نباشد، و در نتيجه نه #بخورد و نه #بنوشد و نه #بخوابد و نه #بچه بياورد و نه از كسى #متولد شود. كه بنابر اين #تفسير، جمله (لم يلد و لم يولد) تفسير كلمه (#صمد) خواهد بود.
سوره #توحید خداى تعالى را به #احديت_ذات و بازگشت ما سوى الله در #تمامى حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در #ذات و نه در #صفات و نه در #افعال شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه #مختص به خود قرآن كريم است، و #تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين #اساس پى ريزى شده است.
#تفسیر_قرآن
#تفسیرسوره_المسد قسمت دوم
#تفسیرالمیزان
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_تبت #قسمت_دوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیه2⃣ سوره مسد در تفسیرالمیزان🍁
معناى آيه اين است كه مال ابولهب و عملش و يا اثر عملش دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت دوم
#تفسیر_المیزان
🔴 مهم #با_دقت_خوانده_شود
🍁ادامه آیه1⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان 🍁
✅وجه تسميه #شب_قدر، #تقدير و احكام #يك سال در #شب قدر، يكى از شب هاى #رمضان است و هر #سال تكرار مى شود
🍁🍁🍁🍁🍁
✅در اين سوره آن شبى كه #قرآن نازل شده را شب #قدر ناميده، و #ظاهرا مراد از قدر #تقدير و #اندازه گيرى است، پس شب #قدر شب اندازه گيرى است، خداى تعالى در آن #شب حوادث يك سال را #يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مى كند،
زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيرهايى ديگر از اين قبيل را #مقدر مى سازد، آيه سوره #دخان هم كه در #وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد:
🔸(فيها يفرق كل امر حكيم امرا من عندنا انا كنا مرسلين رحمة من ربك ) #چون (فرق )، به معناى جدا سازى و مشخص كردن #دو چيز از يكديگر است، و #فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن #واقعه اى كه بايد رخ دهد را با #تقدير و اندازه گيرى مشخص سازند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅و از اين استفاده مى شود كه شب #قدر منحصر در شب #نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در آن #شبش نازل شد نيست، بلكه با #تكرر #سنوات، آن شب هم مكرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيرى و مقدر مى شود.
✅براى اينكه اين فرض امكان دارد كه در يكى از #شبهاى #قدر چهارده قرن گذشته #قرآن يكپارچه #نازل شده باشد، ولى اين فرض معنا ندارد كه در آن #شب حوادث تمامى #قرون گذشته و #آينده تعيين گردد. علاوه بر اين، كلمه ( #يفرق ) به خاطر اينكه #فعل مضارع است #استمرار را مى رساند، در سوره مورد #بحث هم كه فرموده: ( #شب #قدر از هزار ماه بهتر است ) و نيز فرموده :( #ملائكه در آن شب نازل مى شوند) مؤيد اين معنا است.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس #وجهى براى #تفسير زير نيست كه بعضى كرده و گفته اند: #شب_قدر در تمام #دهر فقط #يك شب بود، و آن #شبى بود كه قرآن در آن نازل گرديد و ديگر تكرار نمى شود. و همچنين #تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: تا #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) زنده بود #شب_قدر در هر سال تكرار مى شد، و بعد از #رحلت آن #جناب خدا شب قدر را هم از بين برد. و نيز #سخن آن مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر تنها يك #شب معين در تمام سال است نه در ماه #رمضان. و نيز سخن آن #مفسر ديگر كه گفته : #شب قدر شبى است در #تمام سال، ولى در هر سال يك #شب #نامعلومى است، در سال #بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى ديگر در #ماههاى ديگر، مثلا #شعبان يا ذى القعده #واقع مى شود، هيچ يك از اين #اقوال درست نيست.
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #منزلت است، و اگر #شب نزول #قرآن را شب قدر خوانده به #خاطر #اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅بعضى ديگر گفته اند: كلمه ( #قدر) به معناى #ضيق و #تنگى است، و #شب_قدر را بدان #جهت قدر خوانده اند كه زمين با #نزول #ملائكه تنگ مى گردد. و اين دو #وجه به طورى كه ملاحظه مى كنيد چنگى به دل نمى زند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅پس حاصل #آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب #قدر #بعينه يكى از #شبهاى ماه مبارك رمضان از #هر سال است، و در هر سال در آن #شب همه امور احكام مى شود، البته #منظورمان ( #احكام ) از جهت #اندازه_گيرى است، #خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در #شب #قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمى شود؟ در پاسخ مى گوييم: نه، هيچ #منافاتى ندارد كه در شب #قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون #كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و #دگرگونى در #تقدير، امرى ديگر است همچنان كه #هيچ #منافاتى ندارد كه حوادث در #لوح #محفوظ معين شده باشد، ولى #مشيت #الهى آن را #تغيير دهد، همچنان كه در قرآن كريم آمده : (يمحوا اللّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب ).
🍁🍁🍁🍁🍁
✅علاوه بر اين، #استحكام امور به حسب #تحققش #مراتبى دارد، بعضى از #امور شرايط #تحققش موجود است، و بعضى ها #ناقص است، و احتمال دارد كه در #شب_قدر بعضى از مراتب احكام #تقدير بشود، و بعضى #ديگرش به وقت ديگر #موكول گردد، اما آنچه از روايات بر مى آيد و به زودى رواياتش از نظر خواننده خواهد گذشت با اين وجه سازگار نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁ایه 2⃣ و 3⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🍁و ما ادريك ما ليله القدر🍁
✅اين جمله كنايه است از #جلالت قدر آن شب و #عظمت منزلتش، چون با اينكه ممكن بود در نوبت دوم ضمير ليله #القدر را بياورد، #خود آن را #تكرار كرد. #واضح تر #بگويم، با اينكه مى توانست بفرمايد:
🔸(و ما ادريك ما هى، هى خير من الف شهر) براى #بار #دوم و بار #سوم خود كلمه را آورد و فرمود:
🔸 (و ما ادريك ما ليله القدر ليله القدر خير من الف شهر).
🔸مراد از #بهتر بودن #شب قدر از هزار شب، و #منظور از #تنزّل #ملائكه و #روح به اذن #پروردگارشان (من كلّ امر)
🍁ليله القدر خير من الف شهر🍁
✅اين جمله به طور #اجمال آنچه را كه در جمله (و ما ادريك ما ليله القدر) بدان #اشاره شده بود، يعنى #عظمت آن #شب را بيان مى كند، و #مى فرمايد:
🔸 بدين جهت #گفتيم آن شب #مقامى #ارجمند دارد كه از #هزار_شب بهتر است.
🔸و منظور از #بهتر بودنش از #هزار شب به طورى كه #مفسرين تفسير كرده اند بهتر بودنش از حيث #فضيلت #عبادت است، و #مناسب با #غرض قرآن هم #همين معنا است، چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به #سوى خدا #نزديك، و به وسيله #عبادت زنده كند، و #زنده دارى آن شب با #عبادت بهتر است از عبادت #هزار شب. و ممكن است همين معنا را از آيه سوره #دخان نيز استفاده كرد، چون در آنجا #شب قدر را پر بركت خوانده، و فرموده:
🔸انا انزلناه فى ليله مباركه
🔸البته در اين #ميان معناى ديگرى نيز #هست، كه ان شاء اللّه در بحث #روايتى آينده خواهد آمد.
🍁ترجمه آیه4⃣ سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹تنزل الملئكه و الروح فيها باذن ربهم من كل امر🌹
🔸كلمه (تنزل ) در #اصل تتنزل بوده، و #ظاهرا مراد از #روح آن #روحى است كه از عالم #امر است و خداى تعالى در #باره اش فرموده :
🔸 (قل الروح من امر ربى )،
🔸 و اذن در هر چيز به معناى رخصت دادن در آن است، و يا به عبارت ديگر #اعلام اين $معنا است كه مانعى از اين كار نيست.
🔸و كلمه ( #من ) در جمله (من كل امر) به گفته بعضى از #مفسرين به معناى #باء است. بعضى ديگر گفته اند:
🔸به معناى خودش است، يعنى #ابتداى غايت، ولى #سببيت را هم مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸 #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر #امرى الهى نازل مى شوند
🔸بعضى ديگر گفته اند:
🔸 باء براى #تعليل به #غايت است، و معنايش اين است ( #ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، براى خاطر اينكه هر امرى را #تدبير كنند).
🔸ليكن حق #مطلب اين است كه :
🔸 مراد از #امر، اگر آن امر #الهى باشد كه #آيه (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ) #تفسيرش كرده، حرف (من ) براى ابتدا #خواهد بود، و در عين حال #سببيت را هم مى رساند، و به آيه چنين معنا مى دهد:
🔸(ملائكه و #روح در #شب_قدر به اذن #پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مى كنند و هر امر الهى را صادر مى نمايند).
🔸و اگر منظور از امر مذكور هر #امر كونى و حادثه اى باشد كه بايد #واقع گردد، در اين صورت حرف (من ) به معناى #لام تعليل خواهد بود، و آيه را چنين معنا مى دهد:
🔸ملائكه و روح در آن شب به #اذن پروردگارشان نازل مى شوند براى خاطر تدبير امرى از امور عالم.
🍁ترجمه آیه5⃣سوره قدر از تفسیر المیزان🍁
🌹سلام هى حتى مطلع الفجر🌹
🔸در مفردات گفته:
🔸كلمه (سلم) و (سلامت ) به معناى #عارى بودن از #آفات #ظاهرى و #باطنى است.
🔸پس جمله ( #سلام هى ) اشاره است به اينكه #عنايت الهى #تعلق گرفته است به اينكه #رحمتش شامل همه آن #بندگانى بشود كه به سوى او روى مى آورند، و نيز به اينكه در #خصوص شب قدر باب نقمتش و #عذابش بسته باشد، به اين معنا كه #عذابى_جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن #شب كيد #شيطان ها هم موثر واقع نشود، همچنان كه در بعضى از #روايات هم به اين معنا اشاره رفته است.
🔸ولى بعضى از #مفسرين گفته اند:
🔸 مراد از كلمه (سلم) اين است كه :
🔸در آن شب #ملائكه از هر مشغول به عبادت بگذرند #سلام مى دهند. برگشت اين معنا هم به همان #معناى اول است و اين د2و آيه يعنى آيه (تنزل الملئكه و الروح ) تا آخر #سوره در معناى #تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى فرمود (ليله القدر خير من الف شهر).