eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
839 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
726 ویدیو
364 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 بیان آیات (۱_۳) سوره ناس🍁 ⬅️ از آنچه گذشت روشن شد كه: 1⃣ چرا در ميان همه صفات خداى تعالى خصوص صفت:  ()و ()و () را نام برد؟ و نيز چرا اين سه صفت را به اين ترتيب ذكر كرد: اول ربوبيت، بعد مالكيت، و در آخر الوهيت؟ و گفتيم ربوبيت صفات خدا به انسان است و در آن است، زيرا عنايتى كه خداى تعالى در او دارد، از ساير مخلوقات است. 🍁🍁🍁🍁🍁 علاوه بر اين اصولا ولايت، امرى است مانند پدر كه فرزند را تحت پر و بال ولايت خود تربيت مى كنند. و ملك از ربوبيت و ولايت آن است، همچنان كه در مثل فرزندى كه دارد كارى به پادشاه ندارد، بله اگر سرپرست شد به اداره آن پادشاه مراجعه مى كند، تازه باز دستش به خود شاه نمى رسد، و ولايت هم در اين مرحله تر است. همچنان كه مى بينيم پادشاه ملت را زير پر و بال خود مى گيرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت ناشى از درونى است، نه طبيعت مادى. به همين جهت در سوره مورد بحث از ربوبيت خداى سبحان و سپس از سلطنتش سخن مى گويد، و در آخر ترين رابطه بين انسان و خدا يعنى رابطه را بياد مى آورد. مى فرمايد:  (قل اعوذ برب الناس1⃣ ملك الناس2⃣ اله الناس3⃣ ). 🍁🍁🍁🍁🍁 2⃣ روشن گرديد كه: چرا جمله هاى (رب الناس)، (ملك الناس)، (اله الناس) را و بدون واو عاطفه آورد، خواست تا بفهماند هر يك از دو صفت و سببى در دفع شر است، پس خداى تعالى سبب مستقل شر است، بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، پس او از هر جهت كه اراده شود سبب است. 🍁🍁🍁🍁🍁 3⃣و نيز با اين بيان روشن گرديد كه چرا  (كلمه) ناس بار تكرار شد؟ با اينكه مى توانست بفرمايد: (قل اعوذ برب الناس و الههم و ملكهم )  چون خواست تا به اين وسيله اشاره كند به اينكه اين سه هر يك به تنهايى ممكن است پناهنده قرار گيرد، بدون اينكه پناهنده احتياج داشته باشد  به اينكه آن دو جمله ديگر را كه مشتمل بر دو صفت ديگر است به زبان آورد. 🍁🍁🍁🍁🍁 همچنان كه در قرآن فرموده: خداى تعالى دارد، به هر يك بخواهيد مى توانيد او را بخوانيد. اين بود ما درباره آيات اين سوره. ولى در توجيه هر يك از سوالهاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى كند.
🍁 بیان آیات (۴-۵) سوره فلق🍁 و من شر النفاثات فی العقد4⃣ ⬅️ يعنى و از شر ، كه در ها و ها عليه مسحور مى دمند، و به اين وسيله مسحور را مى كنند. و اگر از ميان جادوگران، زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان است تا مردان، و از اين آيه استفاده مى شود كه قرآن كريم تاثير سحر را فى الجمله دارد. و نظير اين آيه در تصديق سحر آيه زير است كه در داستان و مى فرمايد:  (فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه و ما هم بضارين به من احد الا باذن الله)، و نيز نظير آن، آيه اى است كه سخن از دارد. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى بعضى از گفته اند: آيه مورد بحث نظرى به سحر ندارد، بلكه مرادش از دمندگان در گره ها، آن است كه با خود تصميم هاى شوهران را از ايشان مى گيرند و راى شوهران را متمايل به آن جانبى مى كنند كه خودشان مى دانند و دارند، پس مراد از كلمه عقد - كه جمع (عقده) است - ، و مراد از ( در عقد) به طور كنايه كردن شوهر است.  ولى اين معنايى به دور از ذهن است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و من شر حاسد اذا حسد5⃣ ⬅️ يعنى از وقتى كه به حسد گشته و اعمال حسد درونى خود شود و عليه محسود دست بكار گردد. بعضى از گفته اند: اين آيه شامل زدن اشخاص نيز مى شود، چون چشم زدن هم ناشى از نوعى حسد  مى گردد. شخص حسود وقتى چيزى را ببيند كه در نظرش  بسيار آور و بسيار زيبا باشد حسدش شده، با همان نگاه، خود را مى ريزد. 🍁 بحث روايتى سوره فلق🍁 ✅ قسمت اول 🔹چند حاكى از نزول (معوذتين) بعد از شدن پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر اثر يك است. در -المنثور است كه بن حميد، از بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت شد، بر او نازل گشته دو سوره را آورد و گفت: مردى يهودى تو را كرده و سحر مذكور در فلان است، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) (عليه السلام) را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد هاى آن را باز نموده، براى هر گره آيه بخواند، على (عليه السلام) هر گرهى را باز مى كرد يك آيه را مى خواند، به كه گرهها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) برخاست، گويا بندى از پايش باز شده باشد. 🍁🍁🍁🍁🍁 و از كتاب () نقل شده كه به سند خود از بن سنان از مفضل از صادق (عليه السلام) نظير اين معنا را روايت كرده. و در اين معنا روايات بسيارى از طرق اهل با مختصر وارد شده، و در بسيارى از آنها آمده كه و را هم با على (عليه السلام) فرستاد، و در آن كتاب رواياتى ديگر نيز از طرق اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و به اين دسته روايات كرده اند، و آن اين است كه: اين روايات با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از سحر نمى سازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب مى شده با اينكه قرآن كريم شدن آن جناب را نموده، فرموده:  (و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا). ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور از اينكه آنجناب را بخوانند، اين بوده كه آن جناب و است، آيه شريفه هم اين معنا را مى كند، و اما تاثير سحر در اينكه در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، دليلى بر آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
🍁بیان آیه2⃣ سوره مسد در تفسیرالمیزان🍁 معناى آيه اين است كه مال ابولهب و عملش و يا اثر عملش دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش. 🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁 ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣ 🔹در اين آيه كلمه (ما)  بار آمده، اولى است، و دومى مى تواند باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند باشد، و معنايش كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان او است، و معناى آيه به فرض اين است كه: عمل او دردى از او نكرد. و آيه به هر حال اين است كه مال و عملش و يا عملش دردى از او نكرد و به خدا و يا او، هم دچار و شد و هم تباب و خسران دو دستش. 🍁🍁🍁🍁🍁 سيصلى نارا ذات لهب3⃣ يعنى به داخل آتشى خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش است كه است، و اگر كلمه () را  و الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و آن را برساند. 🍁🍁🍁🍁🍁 و امراته حماله الحطب4⃣ يعنى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه () در جمله (حماله الحطب) از اين جهت به خود گرفته كه به اصطلاح است كه به منظور  _موصوف آن از افتاده و در اينجا به عنوان نام آن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مى كنم حماله الحطب را. ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه از كلمه (امراه) است. 🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁 فى جيدها حبل من مسد5⃣ 🔹كلمه (مسد) به معناى است كه از بافته شده باشد. و  مراد از اين دو آيه اين باشد كه ابولهب به در آتش در روز به همان هيئتى مى گردد كه در به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى و بته هايى ديگر را با مى پيچيد و حمل مى كرد، و آنها را بر سر راه خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به و هيزم به پشت ممثل گشته مى شود. 🍁🍁🍁🍁🍁 درباره اينكه به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...)  اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند. در مى گويد: اگر كسى كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او نيست و آيا او باز هم مى توانسته بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا نمى شد؟ در مى گوييم: باز هم آوردن، ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم. 🍁🍁🍁🍁🍁 : مذكور ناشى از است، غفلت از اين كه تعلق قضاى به فعلى از افعال انسان، باعث اختيار انسان نمى شود، چون اين است كه الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به خود او نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از تخلف كند و اين است، و وقتى فعلى كه قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، ( بفرماييد). 🍁🍁🍁🍁🍁 پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش پيدا كند، آتشى كه در صورت وى حتمى بوده، و قضايش شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد: (ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از باب است آياتى كه سخن از زدن بر دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم نيست.