eitaa logo
هیئت محبان قرآن و عترت(علیهم السلام)
52 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
48 فایل
قال رَسُولُ الله(ص):إِنِّي تَاركٌ فِيكُمُ اْلثَّقَلَيْنِ إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً كِتَابَ الله وعِتْرتی
مشاهده در ایتا
دانلود
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ» و بگو: «پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن؛ و تو بهترین رحم کنندگانی! (سوره مبارکه مؤمنون، آیه ۱۱۸) @ayehsobh تفسیر: در آخرین آیه این سوره شریفه، به عنوان یک نتیجه گیرى کلى روى سخن را به پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) کرده، مى گوید: بگو پروردگارا! مرا ببخش، و مشمول رحمت خود قرار ده، و تو بهترین رحم کنندگانى (وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرّاحِمِینَ). اکنون که گروهى در بیراهه شرک سرگردانند، و جمعى گرفتار ظلم و ستم، تو خود را به خدا بسپار، در پناه لطف و رحمت او قرار ده و از او آمرزش و غفران بطلب. و مسلّم است این دستور، براى همه مؤمنان است هر چند مخاطب شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى باشد. در روایتى نقل شده است: آغاز این سوره و پایانش از گنجینه هاى عرش خدا است، و هر کس به سه آیه آغاز آن عمل کند، و از چهار آیه پایانش پند و اندرز گیرد، اهل نجات و فلاح و رستگارى است. بعید نیست، منظور از سه آیه نخست این سوره، سه آیه اى است که بعد از جمله قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون آمده که یکى دعوت به خشوع در نماز، و دیگرى دعوت به پرهیز از هر گونه کار لغو و بیهوده، و سومى دعوت به زکات مى کند، که یکى رابطه انسان است با خدا، و دیگرى با خلق، و سومى با خویشتن. و منظور از چهار آیه اخیر، آیه 115 به بعد است که سخن از بیهوده نبودن خلق، مسأله معاد، و آن گاه توحید، و سپس انقطاع الى اللّه و توجه به پروردگار مى گوید. 🌺🌺🌺 بار الها! به حق مؤمنانى که وعده رستگارى آن‌ها را در این سوره داده اى ـ که در طلیعه آن‌ها پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اهلبیت او(علیهم السلام) هستند ـ ما را در صف این گروه قرار ده! و فرمان فلاح و رستگارى را به نام ما بنویس!. خداوندا! ما را مشمول غفران و رحمتت فرما! که ارحم الراحمین، توئى!. پروردگارا! پایان کار همه ما را به خیر گردان و در لغزشگاه ها از هر گونه انحراف و لغزش حفظ کن.🤲 (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۱۸ سوره‌ مبارکه مؤمنون)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (این) سوره‌ای است که آن را فرو فرستادیم، و (عمل به آن را) واجب نمودیم، و در آن آیات روشنی نازل کردیم، شاید شما متذکّر شوید! (سوره مبارکه نور، آیه ۱) @ayehsobh تفسیر: نخستین آیه این سوره، در حقیقت اشاره اجمالى به مجموع بحث‌هاى سوره دارد، مى گوید: این سوره‌اى است که ما آن را فرو فرستادیم و واجب نمودیم، و در آن آیات بینات نازل کردیم، شاید شما متذکر شوید (سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِیها آیات بَیِّنات لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ). سوره از ماده سور به معنى ارتفاع و بلندى بنا است، سپس به دیوارهاى بلندى که سابقاً اطراف شهرها براى حفظ از هجوم دشمنان مى کشیدند، سور مى گفتند، و از آنجا که این دیوارها شهر را از منطقه بیرون جدا مى کرد، تدریجاً این کلمه، به قطعه و بخشى از چیزى ـ از جمله قطعه و بخشى از قرآن که از بقیه جدا شده است ـ اطلاق گردیده. بعضى از ارباب لغت نیز گفته اند: سوره به بناهاى زیبا، بلند و برافراشته گفته مى شود، و به بخش‌هاى مختلف از یک بناى بزرگ نیز سوره مى گویند، به همین تناسب به بخش هاى مختلف قرآن که از یکدیگر جدا است سوره اطلاق شده است. به هر حال این تعبیر، اشاره به این حقیقت است که تمام احکام و مطالب این سوره، اعم از عقائد، آداب و دستورات، همه داراى اهمیت فوق العاده اى است; زیرا همه از طرف خداوند نازل شده است. مخصوصاً جمله فَرَضْناها: آن را فرض کردیم با توجه به معنى فرض که به معنى قطع مى باشد نیز این معنى را تأکید مى کند. 🌺🌺🌺 تعبیر به آیات بینات ممکن است اشاره به حقایقى از توحید، مبدأ، معاد و نبوت باشد که در آن مطرح شده، در برابر فَرَضْنا که اشاره به احکام و دستوراتى است که در این سوره، بیان گردیده، و به عبارت دیگر، یکى اشاره به عقائد است و دیگرى اشاره به احکام . این احتمال نیز وجود دارد که منظور از آیات بینات ، دلائلى است که براى احکام مفروض، در این سوره آمده است. جمله لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ: شاید شما متذکر شوید بار دیگر این واقعیت را در نظرها مجسم مى کند که ریشه همه اعتقادات راستین و برنامه‌هاى عملى اسلام در درون فطرت انسان‌ها نهفته است و بر این اساس، توضیح آن‌ها یک نوع تذکر و یادآورى محسوب مى‌شود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ» هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند! (سوره مبارکه نور، آیه ۲) @ayehsobh تفسیر: بعد از این بیان کلى، به نخستین دستور قاطع و محکم، پیرامون زن و مرد زناکار پرداخته، مى گوید: زن و مرد زناکار را هر یک صد تازیانه بزنید (الزّانِیَةُ وَ الزّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِد مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة). و براى تأکید بیشتر، اضافه مى کند: هرگز نباید در اجراى این حدّ الهى گرفتار رأفت (محبت کاذب و دروغین) شوید، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید (وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ). و سر انجام، در پایان این آیه به نکته دیگرى براى تکمیل و نتیجه گیرى از این مجازات الهى اشاره کرده، مى گوید: و باید گروهى از مؤمنان حضور داشته باشند و مجازات آن دو را مشاهده کنند (وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ). 🌺🌺🌺 در واقع این آیه مشتمل بر سه دستور است: 1 ـ حکم مجازات زنان و مردان آلوده به فحشاء (منظور از زنا آمیزش جنسى مرد و زن غیر همسر، و بدون مجوز شرعى است). 2 ـ تأکید بر این که در اجراى این حدّ الهى گرفتار محبتها و احساسات بى مورد نشوید، احساسات و محبتى که نتیجه اى جز فساد و آلودگى اجتماع ندارد منتها براى خنثى کردن انگیزه هاى این گونه احساسات، مسأله ایمان به خدا و روز جزا را پیش مى کشد; چرا که نشانه ایمان به مبدأ و معاد، تسلیم مطلق در برابر فرمان او است، ایمان به خداوند عالم حکیم سبب مى شود که انسان بداند هر حکمى فلسفه و حکمتى دارد و بى دلیل تشریع نشده و ایمان به معاد، سبب مى شود که انسان در برابر تخلف ها احساس مسئولیت کند. 3 ـ دستور حضور جمعى از مؤمنان در صحنه مجازات است; چرا که هدف تنها این نیست گنهکار عبرت گیرد، بلکه هدف آن است که مجازات او سبب عبرت دیگران هم شود. و به این ترتیب، اساس پاسخ این سؤال که چرا اسلام اجازه مى دهد آبروى انسانى در جمع بریزد روشن مى شود; زیرا مادام که گناه آشکار نگردیده و به دادگاه اسلامى کشیده نشده است، خداوند ستار العیوب راضى به پرده درى نیست اما بعد از ثبوت جرم و بیرون افتادن راز از پرده استتار و آلوده شدن جامعه و کم شدن اهمیت گناه، باید به گونه اى مجازات صورت گیرد که اثرات منفى گناه خنثى شود و عظمت گناه به حال نخستین باز گردد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲ سوره‌ مبارکه مؤمنون)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمی‌آورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است! (سوره مبارکه نور، آیه ۳) @ayehsobh تفسیر: از آنجا که در آیه مورد بحث، سخن از مجازات زن و مرد زناکار در میان است، سؤالى پیش مى آید که ازدواج مشروع با چنین زنانى چه حکمى دارد؟ آیه سوم این سؤال را چنین پاسخ مى گوید: مرد زناکار جز با زن آلوده دامان یا مشرک و بى ایمان ازدواج نمى کند، همان گونه که زن آلوده دامان جز با مرد زانى یا مشرک پیمان همسرى نمى بندد (الزّانِی لا یَنْکِحُ إِلاّ زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلاّ زان أَوْ مُشْرِکٌ). و این کار بر مؤمنان تحریم شده است (وَ حُرِّمَ ذلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ). در این که این آیه بیان یک حکم الهى است، یا خبر از یک قضیه خارجى و طبیعى؟ در میان مفسران گفتگو است: بعضى معتقدند آیه تنها یک واقعیت عینى را بیان مى کند که آلودگان همیشه دنبال آلودگان مى روند، و همجنس با همجنس پرواز مى کند، اما افراد پاک و با ایمان هرگز تن به چنین آلودگى‌ها و انتخاب همسران آلوده نمى دهند، و آن را بر خویشتن تحریم مى کنند، شاهد این تفسیر همان ظاهر آیه است که به صورت جمله خبریه بیان شده. ولى گروه دیگر معتقدند: این جمله بیان یک حکم شرعى و الهى است مخصوصاً مى خواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد زناکار باز دارد; چرا که بیمارى هاى اخلاقى همچون بیمارى هاى جسمى غالباً واگیردار است. و از این گذشته، این کار یک نوع ننگ و عار براى افراد پاک محسوب مى شود. به علاوه، فرزندانى که در چنین دامان هاى لکه دار یا مشکوکى پرورش مى یابند سرنوشت مبهمى دارند. روى این جهات، اسلام این کار را منع کرده است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ می‌کنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمی‌آورند، آن‌ها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آن‌ها همان فاسقانند! (سوره مبارکه نور، آیه ۴) @ayehsobh تفسیر: از آنجا که در آیات گذشته، مجازات شدیدى براى زن و مرد زناکار، بیان شده بود و ممکن است این موضوع دستاویزى شود براى افراد مغرض و بى تقوا که از این طریق افراد پاک را مورد اتهام قرار دهند؛ بلا فاصله بعد از بیان مجازات شدید زناکاران، مجازات شدید تهمت زنندگان را که در صدد سوء استفاده از این حکم هستند بیان مى کند تا حیثیت و حرمت خانواده‌هاى پاکدامن از خطر این گونه اشخاص مصون بماند و کسى جرأت تعرض به آبروى مردم پیدا نکند. 🌺🌺🌺 نخست مى گوید: کسانى که زنان پاکدامن را متهم به عمل منافى عفت مى کنند، باید براى اثبات این ادعا، چهار شاهد (عادل) بیاورند و اگر نیاورند هر یک از آن‌ها را هشتاد تازیانه بزنید! (وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِینَ جَلْدَةً). و به دنبال این مجازات شدید، دو حکم دیگر نیز اضافه مى کند: و هرگز شهادت آن‌ها را نپذیرید (وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً). و آن‌ها فاسقانند (وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ). به این ترتیب، نه تنها این‌گونه افراد را تحت مجازات شدید قرار مى دهد، که در دراز مدت نیز، سخن و شهادتشان را از ارزش و اعتبار مى اندازد، تا نتوانند حیثیت پاکان را لکه دار کنند، به علاوه داغ فسق بر پیشانیشان مى نهد و در جامعه رسوایشان مى کند. این سختگیرى در مورد حفظ حیثیت مردم پاکدامن، منحصر به اینجا نیست در بسیارى از تعلیمات اسلام منعکس است، و همگى از ارزش فوق العاده اى که اسلام براى حیثیت زن و مرد با ایمان و پاکدامن قائل شده است، حکایت مى کند. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الإِیمَانُ مِنْ قَلْبِهِ کَمَا یَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ: هنگامى که مسلمانى برادر مسلمانش را به چیزى که در او نیست متهم سازد، ایمان در قلب او ذوب مى شود، همانند نمک در آب !. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند (که خداوند آن‌ها را می‌بخشد) زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (سوره مبارکه نور، آیه ۵) @ayehsobh تفسیر: ولى از آنجا که اسلام هرگز راه بازگشت را بر کسى نمى بندد، بلکه در هر فرصتى آلودگان را تشویق به پاکسازى خویش و جبران اشتباهات گذشته مى کند، در آیه بعد مى گوید: مگر کسانى که بعداً از این عمل، توبه کنند و به اصلاح و جبران پردازند که خداوند آن‌ها را مشمول عفو و بخشش خود قرار مى دهد، خدا غفور و رحیم است (إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ). در این‌که این استثناء، تنها از جمله أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ است و یا به جمله وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً نیز باز مى گردد، در میان مفسران و دانشمندان گفتگو است، اگر به هر دو جمله باز گردد، نتیجه اش این است که به وسیله توبه هم شهادت آن‌ها در آینده مقبول است و هم حکم فسق در تمام زمینه‌ها و احکام اسلامى از آن‌ها برداشته مى شود. اما اگر تنها به جمله اخیر باز گردد، حکم فسق در سایر احکام از آن‌ها برداشته خواهد شد، ولى شهادتشان تا پایان عمر بى اعتبار است. 🌺🌺🌺 البته طبق قواعدى که در اصول فقه پذیرفته شده، استثناهائى که بعد از دو یا چند جمله مى آیند به جمله آخر مى خورد، مگر این که قرائنى در دست باشد که جمله هاى قبل نیز مشمول استثناء است و اتفاقاً در محل بحث چنین قرینه اى موجود است; زیرا هنگامى که به وسیله توبه حکم فسق برداشته شود، دلیلى ندارد که شهادت پذیرفته نشود; چرا که عدم قبول شهادت به خاطر فسق است، کسى که توبه کرده و مجدداً تحصیل ملکه عدالت را نموده از آن بر کنار مى باشد. در روایات متعددى که از منابع اهلبیت(علیهم السلام) رسیده نیز روى این معنى تأکید شده است، تا آنجا که امام صادق(ع) بعد از تصریح به قبول شهادت چنین افرادى که توبه کرده اند، از شخص سؤال کننده، مى پرسد: فقهائى که نزد شما هستند چه مى گویند؟ عرض مى کند: آن‌ها مى گویند: توبه اش میان خودش و خدا پذیرفته مى شود، اما شهادتش تا ابد قبول نخواهد شد! امام(ع) مى فرماید: آن‌ها بسیار بد سخنى گفتند. پدرم فرمود: هنگامى که توبه کند و جز خیر از او دیده نشود، شهادتش پذیرفته خواهد شد... (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ» و کسانی که همسران خود را (به عمل منافی عفّت) متهمّ می‌کنند، و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آن‌ها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است؛ 🌺🌺🌺 «وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ» و در پنجمین بار بگوید که لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد. (سوره مبارکه نور، آیه ۶_۷) @ayehsobh تفسیر: این آیات، در حکم استثناء و تبصره اى بر حکم حدّ قذف است، به این معنى که اگر شوهرى همسر خود را متهم به عمل منافى عفت کند و بگوید او را در حال انجام این کار خلاف با مرد بیگانه اى دیدم حدّ قذف (هشتاد تازیانه) در مورد او اجرا نمى شود. و از سوى دیگر، ادعاى او بدون دلیل و شاهد نیز در مورد زن پذیرفته نخواهد شد; چرا که ممکن است راست بگوید و نیز ممکن است دروغ بگوید. در اینجا، قرآن راه حلى پیشنهاد مى کند که مسأله به بهترین صورت و عادلانه ترین طریق حل مى گردد. و آن، این که نخست باید شوهر، چهار بار شهادت دهد که در این ادعا راستگو است. چنان که قرآن مى فرماید: کسانى که همسران خود را متهم مى کنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یک از آن‌ها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که او از راستگویان است (وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلاّ أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهادات بِاللّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصّادِقِینَ). 🌺🌺🌺 و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد (وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَیْهِ إِنْ کانَ مِنَ الْکاذِبِینَ). به این ترتیب، شوهر براى اثبات مدعاى خود از یکسو، و دفع حدّ قذف از سوى دیگر، چهار بار این جمله را تکرار مى کند: أُشْهِدُ بِاللّهِ اِنِّى لَمِنَ الصّادِقِیْنَ فِیْما رَمَیْتُها بِهِ مِنَ الزِّنا: من به خدا شهادت مى دهم در این نسبت زنا که به این زن دادم، راست مى گویم . و در مرتبه پنجم مى گوید: لَعْنَةُ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبِیْنَ: لعنت خدا بر من باد اگر دروغگو باشم . (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶_۷ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ» آن زن نیز می‌تواند کیفر (زنا) را از خود دور کند، به این طریق که چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد (در این نسبتی که به او می‌دهد) از دروغگویان است. 🌺🌺🌺 «وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ» و بار پنجم بگوید که غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگویان باشد. (سوره مبارکه نور، آیه ۸_۹) @ayehsobh تفسیر: در اینجا زن بر سر دو راهى قرار دارد. اگر سخنان مرد را تصدیق کند و یا حاضر به نفى این اتهام از خود به ترتیبى که در آیات بعد مى آید نشود، مجازات و حدّ زنا در مورد او ثابت مى گردد. اما او نیز مى تواند مجازات (زنا) را از خود به این ترتیب دفع کند که چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد در این نسبتى که به او مى دهد از دروغگویان است (وَ یَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهادات بِاللّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکاذِبِینَ). 🌺🌺🌺 و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدا بر او باد اگر آن مرد در این نسبت از راستگویان باشد (وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللّهِ عَلَیْها إِنْ کانَ مِنَ الصّادِقِینَ). و به این ترتیب، زن در برابر پنج بار گواهى مرد، دائر به آلودگى او، پنج بار گواهى بر نفى این اتهام مى دهد، چهار بار با این عبارت: أُشْهِدُ بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الْکاذِبِیْنَ فِیْما رَمانِى بِهِ مِنَ الزِّنا: خدا را به شهادت مى طلبم که او در این نسبتى که به من داده است از دروغگویان است . و در پنجمین بار مى گوید: اِنَّ غَضَبَ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ کانَ مِنَ الْصّادِقِیْنَ: غضب خدا بر من باد اگر او راست مى گوید. 🌺🌺🌺 انجام این برنامه که در فقه اسلامى به مناسبت کلمه لعن در عبارات فوق، لعان نامیده شده، چهار حکم قطعى براى این دو همسر در پى خواهد داشت: نخست این که بدون نیاز به صیغه طلاق فوراً از هم جدا مى شوند. دیگر این که براى همیشه این زن و مرد بر هم حرام مى گردند، یعنى امکان بازگشتشان به ازدواج مجدد با یکدیگر وجود ندارد. سوم این که حدّ قذف از مرد و حدّ زنا از زن برداشته مى شود (اما اگر یکى از این دو از اجراى این برنامه سر باز زند اگر مرد باشد حدّ قذف و اگر زن باشد حدّ زنا در مورد او اجرا مى گردد). چهارم این که فرزندى که در این ماجرا به وجود آمده از مرد منتفى است یعنى با او نسبتى نخواهد داشت، اما نسبتش با زن محفوظ خواهد بود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸_۹ سوره‌ مبارکه نور) هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ» و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و اینکه او توبه‌پذیر و حکیم است (بسیاری از شما گرفتار مجازات سخت الهی می‌شدید)! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۰) @ayehsobh تفسیر: البته، جزئیات این احکام در آیات فوق، نیامده؛ همین اندازه در آخرین آیه مورد بحث، قرآن مى گوید: و اگر فضل خدا و رحمتش و این که او توبه پذیر و حکیم است نبود، بسیارى از مردم هلاک مى شدند یا گرفتار مجازات هاى سخت! (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللّهَ تَوّابٌ حَکِیمٌ). 🌺🌺🌺 در واقع این آیه، یک اشاره اجمالى براى تأکید احکام فوق است; زیرا نشان مى دهد برنامه لعان یک فضل الهى است و مشکل مناسبات دو همسر را در این زمینه به نحو صحیحى حل مى کند. از یکسو، مرد را مجبور نمى کند اگر کار خلافى در مورد همسرش دید سکوت کند و براى دادخواهى نزد حاکم شرع نیاید. از سوى دیگر، زن را هم به مجرد اتهام در معرض مجازات حدّ زناى محصنه قرار نمى دهد و حق دفاع به او عطا مى کند. از سوى سوم، شوهر را ملزم نمى کند که اگر با چنین صحنه اى روبرو شد به دنبال چهار شاهد برود و این راز دردناک را برملا سازد. از سوى چهارم، این مرد و زن را که دیگر قادر به ادامه زندگى مشترک زناشوئى نیستند از هم جدا مى سازد و حتى اجازه نمى دهد در آینده با هم ازدواج کنند; چرا که اگر این نسبت راست باشد آن‌ها از نظر روانى قادر بر ادامه زندگى زناشوئى نیستند، و اگر هم دروغ باشد، عواطف زن آنچنان جریحه دار شده که بازگشت به زندگى مجدد را مشکل مى سازد; چرا که نه سردى بلکه عداوت و دشمنى محصول چنین امرى است.
و از سوى پنجم، تکلیف فرزند را هم روشن مى سازد. 🌺🌺🌺 این است فضل و رحمت خداوند، و تواب و حکیم بودنش نسبت به بندگان که با این راه حل ظریف، حساب شده و عادلانه مشکل را گشوده است، و اگر درست بیندیشم، حکم اصلى یعنى لزوم چهار شاهد نیز به کلى شکسته نشده، بلکه هر یک از این چهار شهادت را در مورد زن و شوهر جانشین یک شاهد کرده، و بخشى از احکام آن را براى این قائل شده است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰ سوره‌ مبارکه نور) هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « إِنَّ الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّىَ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ» مسلّماً کسانی که آن تهمت عظیم را عنوان کردند؛ گروهی (متشکّل و توطئه‌گر) از شما بودند؛ امّا گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است، بلکه خیر شما در آن است؛ آن‌ها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند؛ و از آنان کسی که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۱) @ayehsobh تفسیر: آیه مورد بحث، بى آن که اصل حادثه را مطرح کند، مى گوید: کسانى که آن تهمت عظیم را مطرح کردند گروهى از شما بودند (إِنَّ الَّذِینَ جاءوُ بِالاْ ِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ). زیرا از فنون فصاحت و بلاغت آن است که جمله هاى زائد را حذف کنند و به دلالت التزامى کلمات، قناعت نمایند. واژه افک (بر وزن فکر) بنا به گفته راغب، به هر چیزى گفته مى شود که از حالت اصلى و طبیعیش دگرگون شود، مثلاً بادهاى مخالف را که از مسیر اصلى، انحراف یافته مؤتفکه مى نامند، سپس به هر سخنى که انحراف از حق پیدا کند و متمایل به خلاف واقع گردد، ـ و از جمله دروغ و تهمت ـ افک گفته مى شود. 🌺🌺🌺 واژه عُصْبَه (بر وزن لقمه) در اصل از ماده عصب به معنى رشته هاى مخصوصى است که عضلات انسان را به هم پیوند داده و مجموعه آن سلسله اعصاب نام دارد، سپس به جمعیتى که با هم متحدند، پیوند، ارتباط، همکارى و همفکرى دارند؛ عصبه گفته شده است. به کار رفتن این واژه، نشان مى دهد توطئه گران در داستان افک ارتباط نزدیک و محکمى با هم داشته و شبکه منسجم و نیرومندى را براى توطئه تشکیل مى دادند. بعضى گفته اند: این تعبیر، معمولاً در مورد ده تا چهل نفر به کار مى رود. به هر حال قرآن به دنبال این جمله، به مؤمنانى که از بروز چنین اتهامى نسبت به شخص پاکدامنى سخت ناراحت شده بودند، دلدارى مى دهد که گمان نکنید این ماجرا براى شما شرّ و بد است بلکه براى شما خیر خواهد بود (لا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ). این ماجرا به مسلمانان درس داد که پیروى از شایعه سازان، آن‌ها را به روزهاى سیاه مى کشاند، باید در برابر این کار، به سختى بایستند... (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۱ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ» چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آن‌ها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است؟! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۲) @ayehsobh تفسیر: پس از آن، روى سخن را به مؤمنانى که در این حادثه فریب خوردند و تحت تأثیر واقع شدند، کرده، آن‌ها را شدیداً طى چند آیه مورد سرزنش قرار داده، مى گوید: چرا هنگامى که این تهمت را شنیدید مردان و زنان با ایمان نسبت به خود گمان خیر نبردند؟! (لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً). یعنى چرا هنگامى که سخن منافقان را درباره افراد مؤمن استماع کردید با حسن ظن به دیگر مؤمنان که به منزله نفس خود شما هستند، بر خورد نکردید؟ و چرا نگفتید این یک دروغ بزرگ و آشکار است (وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبِینٌ). شما که سابقه زشت و رسواى این گروه منافقان را مى دانستید. شما که از پاکدامنى فرد مورد اتهام به خوبى آگاه بودید. شما که از روى قرائن مختلف اطمینان داشتید چنین اتهامى امکان پذیر نیست. شما که به توطئه هائى که بر ضد پیامبر(صلى الله علیه وآله) از ناحیه دشمنان صورت مى گرفت، واقف بودید. با این همه جاى ملامت و سرزنش است که این گونه شایعات دروغین را بشنوید و سکوت اختیار کنید، چه رسد به این که خود آگاهانه یا ناآگاه عامل نشر آن شوید!. جالب این که در آیه فوق، به جاى این که تعبیر کند شما درباره متهم به این تهمت باید حسن ظن داشته باشید، مى گوید: شما نسبت به خودتان باید حسن ظن مى داشتید. 🌺🌺🌺 این تعبیر ـ چنان که گفتیم ـ اشاره به این است که جان مؤمنان از هم جدا نیست و همه به منزله نفس واحدند که اگر اتهامى به یکى از آنها متوجه شود گوئى به همه متوجه شده است و اگر عضوى را روزگار به درد آورد قرارى براى دیگر عضوها باقى نمى ماند، و همان گونه که هر کس خود را موظف به دفاع از خویشتن در برابر اتهامات مى داند، باید به همان اندازه از دیگر برادران و خواهران دینى خود دفاع کند. استعمال کلمه انفس در چنین مواردى در آیات دیگر قرآن نیز، دیده مى شود از جمله آیه 11 سوره حجرات : وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ: غیبت و عیبجوئى از خودتان نکنید! و این که تکیه بر روى مردان و زنان با ایمان شده، اشاره به این است: ایمان صفتى است که مى تواند مانع و رادع در برابر گمان هاى بد باشد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۲ سوره‌ مبارکه نور) هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « لَّوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ» چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۳) @ayehsobh تفسیر: تا اینجا سرزنش و ملامت آن‌ها جنبه هاى اخلاقى و معنوى دارد، یعنى به هر حساب، جاى این نبود که مؤمنان در برابر چنین تهمت زشتى سکوت کنند و یا آلت دست شایعه سازان کور دل گردند. سپس، به بعد قضائى مسأله توجه کرده مى گوید: چرا آن‌ها را موظف به آوردن چهار شاهد ننمودید؟ (لَوْ لا جاؤُ عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ). 🌺🌺🌺 اکنون که چنین گواهانى را نیاوردند آن‌ها نزد خدا دروغگویانند (فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِکَ عِنْدَ اللّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ). این مؤاخذه و سرزنش نشان مى دهد دستور اقامه شهود چهار گانه و همچنین حدّ قذف در صورت عدم آن، قبل از آیات افک نازل شده بود. اما این سؤال که چرا شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) اقدام به اجراى این حدّ نکرد پاسخش روشن است; زیرا تا همکارى از ناحیه مردم نباشد، اقدام به چنین امرى ممکن نیست; زیرا پیوندهاى تعصب آمیز قبیله اى گاهى سبب مى شد که مقاومت هاى منفى در برابر اجراى بعضى از احکام و لو به طور موقت ابراز شود، چنان که طبق نقل تواریخ در این حادثه چنین بود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۳ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 « وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ» و اگر فضل و رحمت الهی در دنیا و آخرت شامل شما نمی‌شد؛ بخاطر این گناهی که کردید عذاب سختی به شما می‌رسید! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۴) @ayehsobh تفسیر: سر انجام، تمام این سرزنش‌ها را جمع بندى کرده، مى گوید: اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت شامل حال شما نبود؛ به خاطر این کارى که در آن وارد شدید عذاب عظیمى دامانتان را مى گرفت (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِیما أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذابٌ عَظِیمٌ). با توجه به این که أَفَضْتُم از ماده افاضه به معنى خروج آب با کثرت و فزونى است و نیز گاهى به معنى فرو رفتن در آب آمده است، از این تعبیر چنین بر مى آید که شایعه اتهام مزبور آنچنان دامنه پیدا کرد که مؤمنان را نیز در خود فرو برد!. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۴ سوره‌ مبارکه نور)
هر صبح یک آیه: هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ» به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‌گرفتید، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن یقین نداشتید؛ و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است! (سوره مبارکه نور، آیه ۱۵) @ayehsobh تفسیر: آیه بعد، در حقیقت توضیح و تبیین بحث گذشته است که چگونه آن‌ها در این گناه بزرگ بر اثر سهل انگارى غوطه‌ور شدند. مى گوید: به خاطر بیاورید هنگامى را که به استقبال این دروغ بزرگ مى رفتید، و این شایعه را از زبان یکدیگر مى گرفتید (إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ). و با دهان خود سخنى مى گفتید که به آن علم و یقین نداشتید (وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ). و گمان مى کردید این مسأله کوچکى است در حالى که در نزد خدا بزرگ است (وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللّهِ عَظِیمٌ). 🌺🌺🌺 در واقع این آیه به سه قسمت از گناهان بزرگ آن‌ها در این رابطه اشاره مى کند: نخست، به استقبال این شایعه رفتن و از زبان یکدیگر گرفتن (پذیرش شایعه). دوم، منتشر ساختن شایعه اى را که هیچگونه علم و یقین به آن نداشتند و بازگو کردن آن براى دیگران (نشر شایعه بدون هیچگونه تحقیق). سوم، آن را عملى ساده و کوچک شمردن در حالى که نه تنها با حیثیت دو فرد مسلمان ارتباط داشت، بلکه با حیثیت و آبروى جامعه اسلامى گره خورده بود (کوچک شمردن شایعه، و به عنوان یک وسیله سرگرمى از آن استفاده کردن). جالب این که در یک مورد تعبیر بِأَلْسِنَتِکُم: با زبانتان . و در جاى دیگر: بِأَفْواهِکُم: با دهانتان آمده است، با این که همه سخنان با زبان و از طریق دهان صورت مى گیرد. اشاره به این که شما نه در پذیرش این شایعه مطالبه دلیل کردید و نه در پخش آن، تکیه بر دلیل داشتید، تنها سخنانى که باد هوا بود و نتیجه گردش زبان و حرکات دهان، سرمایه شما در این ماجرا بود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۵ سوره‌ مبارکه نور)