eitaa logo
روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
44 فایل
ادمین: https://eitaa.com/Mkiani110 وابسته به امور مساجد استان اصفهان پشتیبان نشر: ✅ ستاد اقامه نماز استان اصفهان ✅اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان ✅ اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان ✅ مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «‌ »         روز سه‌شنبه ١۴٠٢/١٢/٢٢ ✍️ مناسبت روز: امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان است، ماه بزرگی که طبق روایات، «»، «»، «» و همچنین ماه شناخت و بهره‌بردارى فکرى و عملى از آیات نورانی قرآن است؛ ماهى که خواندن یک آیه از قرآن کریم در آن، معادل با ثواب یک ختم کل قرآن در ماه‌های دیگر است» [عيون اخبارالرضا، ج ٢، ص ٢۶۶]؛ ماهی که در شب قدرش، قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسیع و نورانى خاتم‌الانبیاء (ص) نازل شده: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن»؛ و همه مسلمانان در این ماه پربرکت رابطه خود را با کتاب خدا، نزدیک‌تر، استوارتر و محکم‌تر نموده و سعی می‌کنند که حداقل در هر روز، یک جزء از قرآن را ختم نمایند؛ ✍️ ما نیز انشاالله به شرط حیات در هر این ماه مبارک، هر روز یکی از آیات مربوط به جزء همان روز را با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان در سال ١٣۵٣ شمسی تهیه شده، به حضور شما عزیزان تقدیم می‌نمائیم؛ ✅ اما آیه اول از جزء اول قرآن: أعوذ باللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ «الم، ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» یعنی این قرآنی که امروز بر روی این کاغذها چاپ شده و مقابل ماست، همان قرآن بلند مرتبه‌ای است که در آسمانی بودن آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و این کتاب بلندمرتبه هادی و راهنمای کسانی است که اهل تقوا باشند؛ ابتدای این مبحث برای فهم بیشتر و تدبر عمیق‌تر در این آیه نورانی، داستانی را برای شما بیان می‌کنم: نقل است که مردی در زمان‌های قدیم که وسائل ارتباطی امروز نبود، راهی سرزمینی دور شد و همسر و سه فرزندش را تنها گذاشت و پس از مدتی چند نامه‌ برای آنها فرستاد؛ همسر و فرزندانش که او را از صمیم قلب دوست داشتند، نامه‌ها را در دست گرفته، بوسیده و بدون اینکه پاکت آنها را باز کنند، آنها را در پارچه‌ای ترمه‌ قرار داده، عطر زده و روی طاقچه می‌گذاشتند و هرچند وقت یک بار که دلشان برای پدر خیلی تنگ می‌شد، مجدداً نامه‌ها را از پارچه درآورده، غبار آنها را پاک کرده، می‌بوسیدند و دوباره در همانجا می‌گذاشتند؛ سال‌ها بعد پدر از سفر بازگشت؛ ولی به جز یکی از پسرانش کسی در منزل باقی نمانده بود! با تعجب از او پرسید مادرت کجاست؟ پسر گفت: سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم از دنیا رفت! پدر گفت: من که در نامه اول خود، پول زیادی برای شما فرستادم، چرا آن را باز نکردید! سپس پرسید: برادرت کجاست؟ پسر گفت: بعد از فوت مادر، او که شغلی نداشت، از سر بیکاری با دوستان ناباب آشنا شد و هم‌اکنون در زندان است، پدر با تأثر گفت: چرا نامۀ دوم من را باز نکردید! من در آن به واسطهٔ دوستم، شغلی برای برادرت پیدا کرده بودم؛ پدر پرسید: خواهرت کجاست؟ پسر گفت: با همان پسری که مدت‌ها خواستگارش بود ازدواج کرد و او را به شهر دوری برده و بسیار بدبخت شده؛ پدر اشک‌هایش جاری شد و گفت چرا نامه دیگر من را نخواندید! من در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نام نیست و من با این ازدواج مخالفم؟! پس پسر آه حسرت کشیده و زیر لب می‌گفت: ای کاش نامه‌های پدر را باز کرده و خوانده بودیم، آن‌وقت دچار این همه مشکلات و مصائب نمی‌شدیم! این داستان، دقیقاً حکایت رفتار بسیاری از ما با قرآن‌کریم است؛ کتابی که خداوند برای ما فرستاده تا همه‌ی مشکلات زندگی خود را بر اساس دستورات و رهنمودهای آن، حل و فصل کنیم؛ ولی ما آن را بوسیده و در طاقچه قرار داده‌ایم و در باتلاق مشکلات و گرفتاری‌ها غرق شده‌ایم؛ درحالی که خداوند قرآن را وسیله هدایت ما قرار داده «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، اما متأسفانه بیشتر ما در طول زندگی خود کاری به «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» نداریم و نهایت استفاده ما از این کتاب هدایت، روی طاقچه، سر سفره عقد و سفره هفت سین، و رد شدن از زیر آن برای مسافرت و یا خواندن آن در مجالس ختم و... است و چه‌بسا که ماه‌ها و حتی سال‌ها بگذرد و ما لای آن را باز نکنیم! لذا مَثَل ما نسبت به قرآن، مثل همان نامه‌هایی است که در داستان به آن اشاره شد و بدون هیچ شک و شبهه‌ای جواب همۀ مشکلات ریز و درشت امروز ما در «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» آمده اما ما نسخۀ زندگی خود سر طاقچه گذاشته‌ و نخوانده‌ایم! لذا قرآن به جای «کتاب راهنمای زندگی» و «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، برای ما تبدیل به کتاب مقدس برای بوسیدن و تبرک و ثواب شده است. https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «‌ و »         روز چهارشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٣ ✍️ مناسبت روز: امروز دومین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله به تبیین یکی از آیات جزء دوم قرآن با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان در سال ١٣۵٣ شمسی تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ آیه ٢١٨ از سوره بقره: أعوذ باللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» خداوند در این آیه شریفه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا»: قطعاً آن کسانی که ایمان آوردند؛ (یعنی ایمان قلبی و باطنی دارند)؛ «وَالَّذِينَ هَاجَرُوا»: و آن کسانی که هجرت کردند؛ (یعنی ایمانشان صرفاً یک اعتقاد قلبی نبود بلکه به عمل تبديل شده و برای حفظ آن هجرت نمودند)؛ «وَجَاهَدُوا فِی سَبِيلِ اللَّهِ»: و در راه خدا جهاد و جانفشانی کردند؛ «أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» این دسته از مؤمنان باید انتظار رحمت از سوی خدای متعال را داشته باشند؛ همان خدایی که بسیار آمرزنده و مهربان است. در روز گذشته در تبیین آیه دوم سوره بقره، عرض کردیم که قرآن «کتاب راهنمای زندگی» است و همه آنچه برای هدایت مادی و معنوی بشر نیاز است را دربردارد و امروز به معرفی ایمان که موجب سعادت انسان می‌گردد اشاره می‌نمائیم، چنانچه خداوند در آیه ٢١٨ سوره بقره، ایمان واقعی را به آدمی معرفی نموده و تأکید می‌نماید که فرد مؤمن باید علاوه بر ایمان قلبی، اهل عمل و حرکت و جهاد باشد. این موضوع تا جایی اهمیت دارد که پیامبران الهی و ائمه معصومین که همگی آیینه تمام‌نمای رحمانیت و رحیمیت پروردگار بی‌همتای عالمند و در سیره نورانی آنها بسیار کم و نادر دیده می‌شود که این بزرگواران دربارۀ فرد یا افرادی با ادبیات لعن و نفرین سخن بگویند؛ نسبت به یک دسته به صورت عجیبی، لعن و نفرین کرده‌اند؛ چناچه پیامبر گرامی می‌فرمایند: «لُعِنَتِ المُرْجِنَّةُ على لِسَانِ سَبعينَ نَبِيًّا، الَّذينَ يقولونَ: الإيمانُ قَولٌ بِلا عَمَلٍ»: «مُرجِئه از زبان هفتاد پیامبر الهی لعنت شده‌اند؛ همان کسانی که می‌گویند: ایمان، گفتار بدون کردار است!» (کنزالعمال، ص۶۳۷) در روایت دیگری نیز امام صادق (ع) پیروان این فرقه انحرافی را به شدت لعن کرده و فرمودند: «قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ إِنَّ قَتَلَتَنَا مُؤْمِنُونَ فَدِمَاؤُنَا مُتَلَطِخَةٌ بِثِيَابِهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ یعنی آنها می‌گویند: کسانی که ما اهل‌بیت را هم به شهادت می‌رسانند، مؤمن هستند! پس دامنشان تا روز قیامت به خون ما آلوده است. (اصول کافی، ج۴، ص۱۳۳) مرجئه معتقد بودند که ایمان به تنهایی کافی است و اگر انسان هیچ عمل صالحی هم نداشته باشد باز هم رستگار می‌شود! یعنی اگر کسی فقط به اقرار زبانی ایمان داشته و گناهان کبیره‌ای همانند کشتن مؤمنین، زنا، دزدی، وحتی بی‌حرمتی و آتش زدن قرآن و کعبه و حتی کشتن امام زمانش را نیز مرتکب شود، ضرری به ایمان او نمی‌رسد و ایمان او همانند ایمان جبرئیل و میکائیل است و رستگار می شود! البته این نکته صحیح است که «ایمان» به تفکر و باور و دل انسان مربوط است اما قرآن هر ایمان و پذیرشی را به رسمیت نمی شناسد! ایمان مجرد، ایمان قلبی خشک و خالی، ایمانی که در جوارح و اعضای مؤمن، شعاعش مشهود نباشد، این ایمان از نظر اسلام مردود است؛ چنانچه اول مؤمن به خدا، ابلیس بوده! او پیش از آنکه بندگان پرمدعای پروردگار و فرزندان پرناز و افاده آدم به این سرزمین خاکی بیایند، چند هزار سال خدای متعال را عبادت کرده و دلش کانون محبت خدا بوده؛ اما در آن بزنگاه، در آنجایی که ایمانش باید در عملش جلوه‌گر می‌شد، ابلیس مردود و مطرود شد و ایمان او در همان دلش باقی ماند! لذا امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ أَخَوَانِ تَوْأَمَانِ وَ رَفِيقَانِ لَا يَفْتَرِقَانِ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ أَحَدَهُمَا إِلَّا بصاحِبِهِ»: «ایمان و عمل دو برادر همزاد و دو رفیق جداناشدنـی هستند کـه خـدا هیچ یک را بدون دیگری قبول نمی‌کند» (غررالحکم، ج۱، ص۱۱۹) درواقع می‌توانیم «ایمان» را به «برق»، و «عمل صالح» را به «چراغ» تشبیه کنیم که هرکدام نباشد، روشنایی ایجاد نمی‌شود! چنانچه اگر هزاران چراغ داشته باشیم بدون برق فایده‌ای ندارند و اگر برق باشد ولی چراغ نباشد، باز هم فایده‌ای برای ما ندارد! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «‌ایمان آگاهانه»         روز پنجشنبه ١۴٠٢/١٢/٢۴ ✍️ مناسبت روز: امروز سومین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله به تبیین یکی از آیات جزء سوم قرآن با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان در سال ١٣۵٣ شمسی تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ آیه ٢٨۵ سوره بقره: أعوذ باللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ» خداوند در این آیه شریفه می‌فرماید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ»: رسول خدا به آنچه بر او از سوی پروردگارش نازل شده، ایمان و اعتماد کامل دارد؛ «وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ»: و همهٔ مؤمنان نیز به خدا و ملائکه او و کتاب‌ها و پیامبران الهی ایمان دارند؛ «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ»: (و براساس ایمانشان گفتند:) ما میان هیچ یک از پیامبران خدا فرق نمی‌گذاریم (چراکه همۀ پیامبران در یک مسیرند)؛ «وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا»: و مؤمنان گفتند به گوش جان شنیدیم و آگاهانه فهمیدیم و اطاعت کردیم؛ «غُفْرَانَكَ رَبَّنَا»: (پس) پروردگارا، ما آمرزش تو را خواستاریم؛ «وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ»: و (می‌دانیم که) سرانجام همه به سوی توست. ✍️ در دو روز گذشـته، در تبییـن آیات ٢ و ٢١٨ سوره بقره از جـزء اول و دوم قـرآن کریـم، محضر مبارک شـما بزرگواران عرض کردیم که قرآن، «کتاب زندگی» اسـت و برای تمام مباحث مورد نیاز زندگی دنیوی و اخروی انسان، برنامه و سخن دارد و سپس گفتیم که یکی از مهمترین مباحث زندگی مؤمنانه این است که ایمان همواره باید همراه با عمل باشد و همانطور که از برق بدون چراغ، روشنایی حاصل نمی‌شود، از ایمان بدون عمل صالح هم نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. امروز نیز انشاالله در تبیین آیه ٢٨۵ سوره بقره به نکتـە مهم دیگـری در رابطه با چگونگی ایمان خلق به خالق اشاره خواهیم کرد. معـروف اسـت کـه روزی پيامبر اکرم (ص) بـا تعدادی از اصحاب از کنـار پیرزنی عبور می‌کردند کـه مشـغول نخریسـی بـود و در همـان حـال خـدا را شـکر می‌کرد و مرتب الحمدلله می‌گفت؛ رسـول خـدا بـه او فرمودند: خـدا را چگونه شـناختی که این‌گونه او را سـتایش می‌کنی؟ پیرزن در پاسخ به حضرت، به چرخ نخریسی خود اشاره کرده و گفت: همانطور کـه ایـن چرخ، بدون کمک دسـت من نمی‌چرخد، چرخ ایـن عالم نیز بدون ارادە خداوند نخواهد چرخید! در این هنگام رسـول خدا رو بـه اصحـاب کرده و فرمودنـد: «شما را به دين این پیرزن توصيه می‌کنم» (تفسير آسان، ج‏١، ص۵٩) در این حکایت مـراد ایـن است کـه وقتـی رابطـۀ ایمانـی بیـن مؤمـن و خداونـد متعـال برقرار می‌شود، او باید در حد وسع و فهم خود بـرای ایمانش به‌ پروردگار، دلیل و برهان داشته باشد و هـر کـس کـه خود را در خیمـۀ ایمانی ذات مقـدس باریتعالی قـرار می‌دهد، باید این سؤال را از خود بپرسد که آیا دلیلی برای خداباوری خود دارد؟ خداوند در آیه ٢٨۵ سوره بقره به همین موضوع، یعنی ایمان با فهم و درک اشاره نموده و می‌فرماید: «وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» یعنی مؤمنان گفتند ما با تمام وجود آنچه را که خدا برای ما معین کرده و فرستاده شنیدیم، فهمیدیم و سپس اطاعت کردیم؛ یعنی اطاعت و ایمان ما کورکورانه نبوده؛ بلکه از روی روشنی و آکاهی بوده است؛ در اینجا باید عرض کنیم که متأسفانه ایمان بسیاری از ما، ایمان آگاهانه نیست! بلکه ایمان مقلدانه یا متعصبانه است! و اگر از ما بپرسند: چرا خدای یگانه و پیغمبر اسلام را بر حق می‌دانیم؟ تنها جوابمان این است که چون پدر و مادر و معلم توی کلاس و مردم کوچه‌بازار می‌گویند که پیامبر اسلام برحق است! یعنی ایمان بسیاری از ما، ایمان مقلدانه است! و حتی در بعضی از مواقع هم، ایمان ما متعصبانه است و العياذبالله در روبروی پیروان ادیان دیگر چه‌بسا به پیامبران الهی دیگر، بی‌احترامی می‌کنیم و فکر می‌کنیم با این کار باعث خشنودی خدا و پیامبر اکرم (ص) شده‌ایم! لذا عمل کردن از روی این نوع ایمان‌ها، نه تنها از نظر خدا ارزشی ندارد، بلکه دارای پیامدهای سوء می‌باشد! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز:         روز جمعه ١۴٠٢/١٢/٢۵ ✍️ مناسبت روز: امروز چهارمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله به تبیین یکی از آیات جزء چهارم قرآن با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ سوره آل عمران، آیه ١٣٩: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» خداوند در این آیه شریفه می‌فرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا»: سست نشوید (و دربارۀ آینده نگران و ناامید نباشید) و اندوهگین نشوید (وبرای گذشته حسرت نخورید)؛ «وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»: چراکه شما همیشه برتر و پیروزید؛ (البته) به شرطی که مؤمن واقعی باشید. طبق این آیه و دیگر آیات و روایات اسلامی این برتری، سنت قطعی الهی است که اگر به خدا اعتماد و ایمان واقعی داشته باشیم و طبق دستورات او عمل کنیم، هیچکس نمی‌تواند ما را شکست دهد و همواره پیروزیم. در جلسـات قبل عرض کردیم که قرآن کتاب زندگی است و با عمل به آن تمامی مشکلات ما حل می‌شود و در ادامه گفتیم که ایمان به عنوان مهمترین مبحث در زندگی مؤمنانه، باید آگاهانه و همراه با عمل صالح باشد تا از نور هدایت قرآن بهره‌مند شویم، انشاالله امروز نیز درباره اثر ایمان واقعی در وجود انسان با شما سخن خواهیم گفت؛ و در تبیین این موضوع در محضر آیه ١٣٩ سـوره آل‌عمران هسـتیم و ابتدا برای توضیح و تبیین این آیه شریفه، خاطره‌ای عجیب از یکی از شهدای دفاع مقدس که در کتاب «خاک‌های نرم کوشـک» نوشـتۀ آقـای «سـعید عاکف» آمده را تقدیم شما می‌نمائیم: «رژیم بعثی تدارک عملیات سنگینی را دیده و تعداد زیادی از تانک‌های پیشرفته T 72 را وارد منطقه کــرده بــود؛ سه گردان مأمور شدند تا قبل از عملیات دشمن، با عملیات ایذایی و فریبنده جلو عملیات آنها را بگیرند؛ فرمانده گردان‌ ما، شهید عبدالحسین برونسی بود. عراقی‌ها روی این خط، با تجهیزات مدرن خود، دژ محکمی درست کرده بودند تا جایی که حمله دو گردان اول و دوم راه به جایی نبرد و عقب‌نشینی نمودند؛ حالا فقط چشم امید همه به گــردان ما بود؛ گردان در تاریکی شب آرام حرکت کرد ولی سی چهل متر مانده به خط، یک‌دفعه با منوّرهای دشمن، تاریکی دشت به هم ریخت و پشتبندش هم شلیک‌های پی‌درپی دشمن، منطقه را جهنم کرد! همه خیز رفته بودیم روی زمین و می‌دانستیم که با این وضع، عملیات غیرممکن و یک‌جور خودکشی به حساب می‌آید! به حاجی عبدالحسین گفتم: باید برگردیم! او سکوت کرد و صورتش را روی خاک‌های نرم منطقه گذاشت و شروع به گریه کرد؛ آنقدر اشک ریخت که خاک زیر صورتش گل شد! اما یکدفعه سرش را بلند کرد و گفت: سیدکاظم! اوضاع که آرام شد، به سر ستون برو و بیست‌وپنج قدم به سمت راست بشمار و همانجا را علامت بگذار و بچه‌ها را با خودت آهسته به آنجا ببر؛ سپس رو به عمق دشمن، چهل متر جلو بروید و منتظر من بشوید؛ خیلی تعجب کردم؛ اما دقیقاً همان کارها را انجام دادم و گــردان را به آنجا بــردم؛ پشت سر ما حاجی با چند آرپیجی‌زن آمدند و به آنها گفت: به مجردی که من الله‌اکبر گفتم، شما به همان سمتی که اشاره می‌کنم شلیک کنید و گردان هم بلافاصله عملیات را شروع کند؛ بعد از دقایقی با فریاد الله‌اکبر شهید برونسی، گلوله‌های آرپیجی شلیک شد و به اهدافی برخورد کردند و منفجر شدند! پشتبندش صدای تکبیر بچه‌ها زمین را به لرزه درآورد و حمله غافلگیرانه ما آغاز شد و قبل از اینکه دشمن به خودش بیاید، همه آنها را تارومار کردیم؛ آن شب، دو گردان زرهی تا بن دندان مسلح دشمن را کاملاً منهدم کردیم و بر کل منطقه مسلط شدیم؛ فردا صبح رفتم تا منطقە عملیاتی را ببینیم؛ خیلی عجیب بود، ما دیشب دقیقاً از بین انبوه سیم خاردارها، از یک معبر که در واقع عراقی‌ها برای رفت‌وآمد خودشان آماده کرده بودند، گذشته‌ بودیم! و سپس آرپیجی‌زن‌های ما نفربر فرماندهی دشمن و همچنین سنگر فرماندهی آنها را منهدم کرده‌ بودند! و هشت، نه نفر از فرماندهان اصلی دشمن را در داخل همان سنگر به درک واصل کرده بودند! همه چیز عجیب بود! لذا یک‌راست رفتم سراغ شهید برونسی و از او جریان را پرسیدم؛ او طفره رفت؛ ولی من محکم گفتم: تا قضیه را نگویی از جایم تکون نمی‌خورم! حاجی شروع به گریه کرد وگفت: به شرط آن‌که تا زنده‌ام برای کسی نقل نکنی، برایت می‌گویم! و ادامه دارد: دیشب وقتی عملیات گره خورد، توی همان حال‌وهوا متوسل به وجود مقدس حضرت زهـــرا شدم و در حالی که صورتم روی خاک بود، یکدفعه صدای بانویی به گوشم رسید و تمام چیزهایی را که دیشب به تو گفتم را به من فرمود! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز:         روز شنبه ١۴٠٢/١٢/٢۶ ✍️ مناسبت روز: امروز پنجمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ سوره نساء، آیات ١۵٠ و ١۵١ «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا» خداوند در این آیات می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»: همانا کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند (هرچند در ظاهر ادعای ایمان دارند اما واقعاً مؤمن نیستند)؛ «وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ‌اللَّهِ وَرُسُلِهِ»: و می‌خواهند بین خدا و پیامبرانش دوگانگی ایجاد کنند (یعنی بعضی از دستورات پیامبران را از سوی خدا نمی‌دانند؛ تا بتوانند از بعضی دستورات دین اطاعت نکنند)؛ «وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ»: (و در نتیجه) می‌گویند به بعضی از دستورات دین ایمان می‌آوریم و به بعضی کفر می‌ورزیم! (و هرجا دین به مذاقشان خوش نیاید آن را کنار میزنند!)؛ «وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا»: و به این صورت می‌خواهند بین ایمان و کفر مسیری برای خودشان دست و پا کنند؛ «أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا»: اينان در حقيقت کافرند (چون راهی میان ایمان و کفر وجود ندارد؛ یا انسان باید بنده خدا باشد و دین را در هر حالتی اطاعت کند و یا کافر است)؛ «وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا» و برای (این) کافران عذابی ذلیل کننده آماده کرده‌ایم. ✍️ نقل است که حکیمی فرزندی پرخور داشت و پیوسته او را از بسیار خوردن نهی کرده و نصیحت می‌نمود که سیری زیاد، شخص را رنجور می‌کند! فرزند گفت: ای پدر! نشنیده‌ای که خداوند در قرآن چنین دستور فرموده: «كُلُوا وَاشْرَبُوا»: «بخورید و بیاشامید» و اهل دقت و ظرافت هم گفته‌اند: «به سیری، مُردن؛ بِه که، گرسنگی بُردن»؛ پدر گفت: ای فرزند! اندازه نگه دار و دستور خدا را به طور کامل تلاوت کن، که فرموده: «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»: «بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید». (اعراف/٣١) كُلوا واشربوا، حلقهٔ گوش کرد؛ و لاتُسرفوا را فراموش کرد!!! آری! ایمان گزینشی نداریم! انسان نمی‌تواند خود را در دایره ایمان به خدا قرار دهد و مدعی ایمان آگاهانه به همراه عمل باشد اما فقط در برابر بخشی از دستورات خداوند سر تسلیم فرود آورد؛ آنجا که ایمان برای او منفعت دارد، مؤمن باشد! ولی آنجا که به ظاهر نفعی از ایمانش نمی‌برد و ایمان دست و پای او را برای به دست آوردن خواسته‌های نفسانیش می‌بندد، آن را نادیده بگیرد؛ اصلاً مؤمنِ گاه به گاهی و دل بخواهی در اسلام معنا ندارد و تعهدات مؤمن، بر اساس منفعت‌طلبی نیست! مؤمنی که می‌خواهد قرآنی زندگـی کنـد و از نتایج ایمانش بهـره بـرده و به سعادت دست یابد، باید در مقابـل همـۀ احکام خدا و در همه‌جا احسـاس تعهـد کند و به عبارت دیگر: تعهد مؤمن، همگانی، همه‌جایی و همیشگی است. نمی‌شود انسان نماز اول وقت بخواند، روزه بگیرد؛ حتی مستحباتی چون صدقه و نماز شب بجا بیاورد و حتی مجالس حسینی برپا کند اما تا به دستور الهی در زمینه خمس و زکات برسد بگوید من این‌ها را قبول ندارم! و یا بانویی همه‌ی دستورات الهی را عمل کند ولی حجاب را که از ضروریات دین و از دستورات قرآنی است را قبول نداشته باشد! و یا فردی خودش را مؤمن به انقلاب و آرمان‌های امام راحل و شهدای جلیل‌القـدر نشـان بدهد، امـا آنجا که باید از آبرویش برای دفاع از نظام هزینه کند، خبری از ایمانش نباشد! و آنجـایی کـه دفاع از نظام اسلامی و آرمان‌های انقلابی، میز ریاستش را تهدیـد می‌کند، به یکباره همـۀ ایمان انقلابیش فراموش شود! و یا برخی از ما، خدای در مسجد را می‌بینیم ولی خدای در منزل را نمی‌بینیم! نماز جماعت اول وقتمان در مسجد ترک نمی‌شود و رفتارمان در بیرون با مردم، بسیار مؤمنانه است، اما در خانه، چنان بداخلاق هستیم که همسر و فرزندانمان از اخلاق بد ما به ستوه آمده‌ و چه بسا مثل گرگ از ما می‌ترسند! بدیهی است چنین ایمان‌های ناقصی در فرهنگ قرآنی، یک ریال هم ارزش ندارد. https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « »         روز یکشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٧ ✍️ مناسبت روز: امروز ششمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ششم، سوره نساء، آیه ١٧۴ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» َ خداوند در این آیه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ» ای مردم! دليل قاطعی از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ (برای اتمام حجت و هدایت شدنتان) «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» و نور مورد نیاز برای روشن ساختن مسیر زندگیتان را نازل کردیم؛ «مُبِينًا» یعنی نوری واضح و روشن کننده که خداوند در این آیه، هدایت قرآن را به چنین نوری تشبیه کرده است که البته مسلماً این هدایت و نور که راه رسیدن به قله سعادت را روشن می‌سازد برای کسانی است که ایمان واقعی داشته باشند. ✍️ بـرای ورود بـه بحـث امـروز، داسـتانی را زبان همسـر لبنانی شـهید دکتـر مصطفـی چمـران، خانـم «غـاده جابـر» برایتان نقـل می‌کنیم: «روزی امام موسی صدر از من برای همکاری در مدرسە صنعتی جبل‌عامل در شهر صور لبنان که مدیریتش با دکتر مصطفی چمران بود دعوت به همکاری کرد‌؛ من هم جواب دادم هیچ علاقه‌ای به همکاری با ایشان ندارم و کلاً از جنگ و خون و کشتار و شخصیت‌های جنگی بیزارم! آقای صدر فرمودند: زود تصمیم نگیرید و ابتدا نزد دکتر چمران بروید و از نزدیک با مدرسه و کارهای خیر ایشان آشنا شوید؛ من ذهنیتی جز خشونت و جنگ از دکتر چمران نداشتم، لذا از رفتن به آن مدرسه و دیدار با ایشان سر باز زدم‌؛ بعد از مدتی یکی از دوستان خانوادگی، تقویمی را که سازمان «اَمَل» منتشر کرده بود به من هدیه کرد؛ شب‌هنگام تقویم را نگاه کردم؛ در هر صفحه آن، نقاشی زیبایی کشیده شده بود و در یکی از این صفحات نقش شمع کوچکی در تاریکی رسم شده بود که توجهم را به خود جلب کرد؛ نور کوچکی از آن شمع می‌تابید و در زیر آن با خطی زیبا نوشته شده بود: «من ممکن است نتوانم همه این تاریکی‌ها را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی اندک، فرق «ظلمت و نور» و «حق و باطل» را نشان می‌دهم! تا کسی که به دنبال نور است، با همین نور کوچک، در قلبش نوری بزرگ ایجاد شود»؛ این تصویر بر من تأثیر عجیبی گذاشت و ناخداگاه شروع به گریه کردم؛ چند روز بعد برای نخستین بار دکتر چمران را دیدم، لبخندی بر لب داشت و آرامش و پاکی در چشمان او موج می‌زد؛ دقیقاً بر خلاف تصویری که در ذهنم از خشونت و جنگ‌طلبی او نقش بسته بود! او چنان با تواضع و تبسم سخن می‌گفت که گویا مدت‌هاست من را می‌شناسد! وقتی متوجه شدم آن نقاشی‌ و جمله زیر آن کار شخص دکتر چمران است، بیشتر حیرت کردم! چطور ممکن است فردی که در جنگ و خون شناور است، چنین روحیه هنرمندانه‌ و عارفانه‌ای داشته باشد؟! بالاخره همکاری در مدرسه صنعتی که بخشی از جمعیت نیکوکاری برای آموزش و ایجاد اشتغال برای ایتام و فقرا بود را پذیرفتم؛ من در آن زمان، حجاب درست و حسابی نداشتم! یادم هست روزی که برای آموزش بچه‌ها به یکی از روستاهای اطراف رفته بودیم، دکتر چمران یک روسری گلدار زیبا به من هدیه کرد و با لبخند همیشگی‌اش گفت: بچه‌ها خیلی دوست دارند معلم خودشان را با روسری ببینند؛ من هم بلافاصله آن روسری را سر کردم و از این‌گونه امربه‌معروف دکتر لذت بردم؛ کم‌کم حس کردم یک جاذبۀ خدایی در وجود دکتر چمران است که مرا به سوی خود جذب می‌کند و پس از گذشت چند ماه با ایشان ازدواج کردم!» آری‌، یک نور کوچک در یک صفحه تاریک نقاشی و یک دست نوشته کوچک، می‌تواند جریان زندگی یک انسان را دگرگون کند تا جایی که همسر شهید چمران شده و یک زندگی عارفانه و عاشقانه الهی را تجربه کند! ✍️ حالا به نظر شما اگر خالق هستی بخواهد نوری مانند آن شمع در نقاشی را در تاریکی دنیا برای ما قرار دهد تا جریان زندگی ما تغییر کند! آن نور چیست؟ خداوند آن نور را در آیه ١٧۴ سوره نساء به ما معرفی کرده است: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا»؛ علامه طباطبائی در تفسیر این آیه در «المیزان» می‌نویسد: مراد از نور نمایان، چیزی به جز قرآن کریم نمی‌تواند باشد؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۹۸ نهج‌البلاغه در بیان ویژگی‌های قرآن می‌فرمایند: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد و چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد..» https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « و »         روز دوشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٨ ✍️ مناسبت روز: امروز هفتمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ٧، سوره انعام، آیه ١٠٢ «ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» خداوند در این آیه می‌فرماید: «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم»: خدایی با این عظمت، پروردگار شماست (و شما را رها نکرده است)؛ «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»: (بدانید) «غیر از خدای متعال، هیچ کس دیگری این شأنیت را ندارد» (که حیران و خاضع دربرابر او شوید)؛ «خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ»: «اوست که همه چیز را آفریده (و بقیه همه مخلوق او هستند) پس باید او را بپرستید»؛ «وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ»: (چراکه) «او عهده‌دار و نگهبان همه چیز است» و همه می‌توانند بدون ترس از وجود معارض یا شریک و با خیال راحت به او تکیه کنند. نکته قابل توجه در این آیه این است که خداوند بر معرفی خود و ایجاد نگرش توحیدی اصرار فراوان نموده: ذَلِكُمُ اللَّهُ: این است خدا؛ رَبُّكُمْ: پروردگار شما‌؛ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ: جز او معبودی نیست؛ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ: آفریننده همه چیز است؛ فَاعْبُدُوه: پس تنها او را بپرستید؛ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيل: و او کارساز و نگهبان همه چیز است. ❓حالا به نظر شما، فهم، پذیرش و باور این جملات چه تأثیری در زندگی فردی و اجتماعی ما دارد؟ و آیا گره‌ای از مشکلات امروز ما باز می‌کند؟ ✅ برای پاسخ به این سؤال به یکی از داستان‌های قرآنی اشاره می‌کنیم: «حضرت یوسف (ع) در زندان پس از اینکه زندانیان متوجه ویژگی‌های خاص ایشان شدند و دو نفر از آنها تعبیر خواب خود را از حضرت پرسیدند؛ به نصیحت زندانیان پرداخته و تصریح می‌کنند که من فردی موحدم و خودم و پدرانم از شرک به دور بوده‌ایم؛ و سپس به تبیین وضعیت زندانیان پرداخته و می‌فرمایند: مشکل اساسی شما در این نیست که امروز زندانی هستید چون بالاخره این زندان تمام می‌شود! ولی گرفتاری اصلی شما، شرک و پرستیدن خدایان دیگر است که باعث می‌شود همواره زیر سلطه و برده آنها باشید! و سپس راه حل این مشکل را در ایمان به «خدای واحد قهار» دانستند تا خدایان دروغین را به زیر کشیده و برای همیشه از چنگال آنها آزاد شوند! و در ادامه فرمودند: «إنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ بدانید حکومت جز برای خدا نیست و به همین دلیل شما نباید در برابر طاغوت‌ها و فراعنه سر تعظیم فرود آوريد» بنابراین اگر به حکومت غیر خدا تن دهیم، همواره زجرها و زندان‌ها و بدبختی‌ها دامن‌گیرمان خواهد شد. بر اساس سخنان حضرت یوسف (ع)، نتیجه می‌گیریم که ایجاد نگرش توحیدی و خداپرستی، زیربنای رهایی واقعی انسان‌ها و آزادی و آزادگی جوامع بشری از یوغ اسارت همه‌ی طاغوت‌هاست؛ ❓حالا شاید برخی بگویند این حرف‌ها مسائل امروز زندگی ما و مشکل آب و نان ما را حل نمی‌کند! ✍️ در جواب عرض می‌کنیم اتفاقاً حل تمامی مشکلات بشریت و حتی حل مشکل نان و آب هم در همین نگرش توحیدی است! چراکه وقتی بفهمیم خالق و مؤسس؛ و مدیر و مدبر؛ و همه کاره این جهان، فقط خدای یگانه است و دیگران همه مخلوقات و بندگان او هستند و فقط او قادر است در زندگی ما تأثیر بگذارد و کارسازی کند و به ما آب و نان و رزق دهد؛ دیگر به آدرس‌های اشتباه نمی‌رویم و در خانه دیگری را نمی‌زنیم! ولی متأسفانه بسیاری از ما، عمری است که به آدرس اشتباه رفته و به غیر از«خالق قادر» متمسک شده‌ایم و سررشتهٔ کار و امور زندگیمان را به دیگران سپرده‌ایم و به جای خداوند متعال، آنها را مؤثر دانسته و بنده آنها شده‌ و در برابر آنها تعظيم کرده‌ایم! ✍️ به همین دلیل مهم، خداوند در آیه ۱۰۲ سوره انعام بر خالق بودن، رب بودن، لایق پرستش بودن، نگهبان و کارساز بودن و قادر بودن خود بر همه چیز، تأکید می‌نماید تا آدمی را از یوغ بندگی دیگران آزاد کرده و راه آزادگی و سعادت را به او بشناساند. اما با کمال تأسف باید عرض کنیم که بسیاری از انسان‌ها، اگرچه به زبان و ادعا، این موضوع را قبول دارند که خدای متعال، قادر به همه چیز است اما در عمل به این موضوع، ایمان و اعتقاد و اعتماد ندارند! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «»         روز سه‌شنبه ١۴٠٢/١٢/٢٩ ✍️ مناسبت روز: امروز هشتمين روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ٨، سوره انعام، آیه ١۶٢ «قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُكِی وَمَحْيَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» خداوند در این آیه شریفه می‌فرماید: «بگو ای پیامبر؛ همانا نماز من و عبادات و مناسک من و زندگى من و مرگ من (فقط) براى خداوند، پروردگار جهانيان است» (به عبارت دیگر همۀ افعال فردی و اجتماعی ام را فقط به خاطر خدا و در جهت رضایت او انجام می دهم)؛ ✍️ در ابتدای این مبحث به یک حدیث تربیتی از امام باقر (ع) اشاره می‌کنیم که حضرت فرمودند: «چون کودک سه ساله شود، هفت بار بخواند: «لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»؛ بعد او را واگذار تا به سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد؛ سپس هفت بار بگوید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»؛ و بعد تا چهار سالگی او را واگذار و چون چهار سالش تمام شد، هفت بار بگوید: «صلی الله علی محمد و آل محمد» و سپس رها شود تا در پنج سالگی که به او دست راست و چپ را تعلیم داده و چون یاد گرفت، باید او را رو به قبله وادار به سجده کرد و باز او را واگذار تا شش ساله شود؛ پس به او گویند که نماز بخواند و رکوع و سجود بیآموزد تا هفت سالش شود و در این سن، دست و صورت را بشوید و وضو بگیرد و بعد به نماز بایستد...» (من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۱) ❓حالا به نظر شما آنچه از تأمل در این روایت برای جهت دهی به مسیر زندگی انسان به دست میآید، چیست؟ اینکه دقیقاً امام می‌فرمایند که کودک در چه زمانی و در چه سنی و به چه شکلی با مباحث اعتقادی آشنا شود، خیلی مهم است! اما متأسفانه بی‌اطلاعی و بی‌توجهی به این نکته تربیتی، اشتباه بزرگ بسیاری از پدر و مادرهای مذهبی و مکتبی ما در قبال فرزندانشان است و چه‌بسا که در این مسیر، دچار افراط و تفریط می‌شوند! آنچه مسلم است آشنایی کودکان از سنین پایین با ادبیات توحیدی در آینده زندگی آنها بسیار اهمیت دارد و این روایت به ما یاد می‌دهد که چگونه با کودکان تمرین دین‌داری کنیم تا همانطور که کودک ما وقتی می‌خواهد راه رفتن بیاموزد، ابتدا خود را روی زمین می‌کشد؛ بعد شروع به چهار دست و پا راه رفتن می‌کند؛ در مرحله بعدی کم کم توانایی ایستادن پیدا کرده و سپس چند قدم به سمت پدر و مادر حرکت می‌کند و پس از طی تمام این مراحل، بالاخره کودک راه رفته و می‌دود؛ همانطور هم در دایرهٔ فراگیری مباحث توحیدی قرار گیرد و از کودکی، دین در ذهن و روح او شکل گرفته تا در آینده در زندگی فردی و اجتماعی، نقش خود را به درستی ایفا نماید؛ البته نباید فراموش کنیم که فهم کودکان در آن دوران صرفاً عینی است و مباحث توحیدی، انتزاعی و ذهنی و عقلی است لذا اگر بخواهید در آن زمان برای کودکان توضیح دهید، اساساً توانایی درک مباحث توحیدی را ندارند! به همین دلیل صرفاً به الفاظ توحیدی بسنده کرده و برای جذاب شدن کودک به این آموزش، می‌بایست از جوایز عینی برای کودک استفاده شود؛ مثلاً بابت این‌که سوره توحید را یاد بگیرد، یک اسباب بازی زیبا به او هدیه بدهیم؛ اما پس از رسیدن به ایام نوجوانی، کم‌کم او را با مفاهیم توحیدی نیز آشنا کنیم تا بالاخره در ابتدای جوانی تمامی اعمال فردی و اجتماعی او با نگاه توحیدی شکل گیرد و در این دوران زندگی علاوه بر توحید ذهنی و فکری به توحید در افعال و رفتار برسد؛ چرا که اگر فردی، خداوند عالم را فقط در ذهن خود، رب و خالق و قادر و مدیر و مدبر و کارساز و نگهبان و همه کاره عالم بداند اما توحید او در حیطه عملی زندگی فردی و اجتماعیش تبلور پیدا نکند، هیچ فایده‌ای برای او ندارد! لذا خداوند در آیه ١۶٢ سوره انعام فرموده: «إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُكِی وَمَحْيَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» یعنی توحید نه تنها باید در عبادت و مسائل فردی همچون نماز جریان داشته باشد، بلکه باید به تمام زندگی اجتماعی و مدیریتی و حاکمیتی انسان نیز جهت دهد... https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «گدایی از گدا؟!»         روز چهارشنبه ١۴٠٣/٠١/٠١ ✍️ مناسبت روز: امروز نهمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ٩، سوره اعراف، آیه ١٩۴ «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»: ای کسانی، که غیر از خدا را صدا می‌زنید و از آنها حاجت می‌خواهید؛ «عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ»: (بدانید که) قطعاً آنها مثل شما بنده و نیازمندند! «فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»: پس اگر راست مى‌گوييد، آنان را بخوانيد، تا آنان جوابتان را بدهند! (و حاجتتان را برطرف نمایند) ✍️ در «تفسیر نمونه» آمده است که این آیه اختصاص به مبحث توحید و مبارزه با شرک دارد؛ چنانچه پرستش غیر خدا را عملی سفیهانه و دور از منطق و عقل معرفی کرده و می‌گوید: آنهایی را که شما جز خدا می‌خوانید و پرستش می‌کنید و از آنان یاری می‌طلبید! بندگان ضعیفی همچون خود شما هستند که محکوم به قوانین طبیعت بوده و قدرتی برای برآورده کردن نیازهای شما ندارند! چنانچه هرگز در دنیا، گدایی در برابر گدای دیگر سر خم نمی‌کند! در مقابل او خضوع نمی‌نماید! در نگاه قرآن کریم، همه‌ی عالم هستی سرتا پا فقر و نیازمندند! بر این اساس هرکس سراغ دیگری رود، گویی گدایی سراغ گدای دیگر رفته و از او استمداد می‌طلبد و مسلماً چنین کاری عقلانی نیست! مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن در این‌باره می‌فرمایند: «بنابر اصل توحید، انسان‌ها حق ندارند از هیچکس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند؛ اطاعت آن قدرتی که از سوی خدا و نماینده خدا نباشد، اطاعت از آن مرکزی که آن مرکز از مرکز قدرت پروردگار الهام نگرفته باشد، در حد شرک یا خود شرک است». بنابراین هرکس که قرآنی زندگی کند، بندگی غیر خدا و اطاعت وپیروی از غیرخدا و ولی خدا را حماقت می‌داند؛ چون می‌داند آنها «عِبَادُ أَمْثَالُكُمْ» هستند و یقیناً قدرتی برای انجام هیچ کاری بدون اذن پروردگار قادر متعال ندارند! ✍️ اما نکته مهم در این مبحث این است که این بندگی و دریوزگی و اطاعت و عبودیت و پیروی در بسیاری از مواقع فقط از یک فرد خاص صورت نمی‌گیرد! بلکه گاهی بندگی ما و اطاعت و پیروی ما از یک فرهنگ غیرخدایی، و یا از یک سبک زندگی و شیوه تربیتی غیرالهی صورت می‌گیرد که این بندگی مشرکانه به مراتب خطرناک‌تر از اولی است؛ چراکه در بسیاری از مواقع این بندگی برای انسان، محسوس نیست!چنانچه به ذهن می‌رسد که مگر ممکن است کسی که نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد و به مسجد می‌رود و در جلسه جزءخوانی قرآن در ماه مبارک رمضان شرکت می‌کند، از فرهنگ و سبک زندگی و تربیتی غیرالهی پیروی کند؟! ✅ در جواب باید عرض کنیم که بله، متأسفانه در خیلی وقت‌ها این اتفاق می‌افتد ولی اصلاً متوجه آن نیستیم! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇