eitaa logo
🍀 رهاشو 🍀
3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
50 فایل
ارتباط با ما @Admin_tashako
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت : «داداش ابراهیم، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده❕» ♻️وقتی داشتی تو راه میومدی، دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف میزدن👭، شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشـــ💪ــکاری.😎 ⚠️ابراهیم با شنیدن این حرفها جاخورد.😨 انگار توقع چنین حرفیو نداشت و خیلی توی فکر رفت...😞 ☑️ابراهیم از اون روز به بعد، پیراهن بلند و شلوار گشاد میپوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمیاورد و لباس هاشو داخل کیسه پلاستیکی میریخت❗️ ♨️هر چند خیلی از بچه ها میگفتن : «بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی⁉️ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... تو با این هیکل روی فرم این چه لباسهاییه که میپوشی⁉️» 😏ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمیداد و به دوستاش توصیـــ🔔ــه میکرد : «اگه ورزش رو برای خــــ❣ــــدا انجام بدین، عبادته ولی اگه به هر نیت دیگه‌ای باشه، ضرر خواهید کرد.😊» ☑️البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنیش استفاده میکرد. مثلاً ابراهیمو دیده بودن تو یک روز بارونی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمیتونستن از اونجا رد بشن، ابراهیم اونا رو به کول میگرفت و از اون مسیر رد میکرد.👌 ☑️ @khoderzaii
✍ 🔴اینم خاطره ای از دوست شهیدمان 🌷 شکستن نفس 🌷 یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم. دو نفر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند، چون چاه دستشویی گرفته است. 💐 من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم وارد شد. ✳️ وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد. ✅ بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته و... بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد. 🌸 ابراهیم برای رضای خدا نفس خودش را می شکست. هیچگاه در این موارد برای خودش شخصیتی قائل نبود. 📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2 @khoderzaii 🌹🦋
▪️پرونده ویژه شهید 🔴 خواهر ابراهیم هادی می گفت : 🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، 🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. ❤️طرف شد، به رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شد... ‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد تر نکنیم!! 🌹 http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c
4_5994358638095892918.mp3
4.24M
پرونده ویژه شهید ۲ 🔴🎧 داستانی عجیب از اذانی بی موقع که شهید ابراهیم هادی در جبهه خواند...! و موجب شد عراقی ها با اختیار خود تسلیم شوند‼️👆 🌺 http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c
🍀 رهاشو 🍀
[ #پورنوگرافی ] [ #ترک_پورنوگرافی ] [ #پرواز ] 👱‍♂: توی مرحله شب از نوشتن، تو باید محاسبه کنی! 🙎‍
[ ] [ ] [ ] 👱‍♂: اول برو و یه شهید رو برای رفاقت انتخاب کن! 🙎‍♂️: سخته! 👱‍♂: یکم آره! ولی خودت ببین با کدوم شهید ارتباط راحت تر ارتباط میگیری، با کدومشون راحت تری؛ زندگینامه ها و وصیت نامه های مختلف رو بخون، بعد با اون شهید ارتباط برقرار کن! 🙎‍♂️: خب چجور؟ 👱‍♂: باهاش حرف بزن! واسش بنویس! اگه قابل دسترسی بود سر مزارش برو! با نوشتن باهاش حرف بزن! حتی اگه تونستی اون شهید و حرفا و کارای قشنگش رو تبلیغ کن؛ استوری بذار و اینا؛ سعی کن اگه اون شهید کتابی داره بری و کتاباش رو بخونی 🙎‍♂️: خودت چه شهیدی رو انتخاب کردی؟ 👱‍♂: من رو انتخاب کردم، تو میتونی یکی دیگه رو انتخاب کنی؛ درکل واقعا کمک دهنده است، باید واقعا مثل یه رفیق باهاشون رفتار کنی، هرچند واقعا خیلی هامون شرمنده شون هستیم 🙎‍♂️: درست! باشه! پس من شبا بیام و گزارش بدم به رفیق شهیدم؟ 👱‍♂: آره! کل حرفای من رو گرفتی؟ از نوشتن و چجور نوشتن و مرحله محاسبه و گزارش و ارتباط با رفیق شهید؟ 🙎‍♂️: آره گرفتم! یجورایی انگیزه ام واس ترک بیشتر شد! 👱‍♂: خودت که انجام بدی کم کم راه میفتی؛ این راهکار دوم یجورایی شکل متفاوتی از "محاسبه نفس" هستش که گفتم که اگه با کیفیت و کمال و تمام انجام بدی خیلی اثرگذاره! حالا که راهکار اول و دوم رو گفتم، راهکار سوم رو میگم ... «🔸ادامه دارد ...🔹» ♡کـانـالــ ترکــ♡ـ گناه ( رهاشو ) http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c ❤️برای ترک گناهاتون بیاید👆🏼