☑️مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت : «داداش ابراهیم، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده❕»
♻️وقتی داشتی تو راه میومدی، دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف میزدن👭، شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشـــ💪ــکاری.😎
⚠️ابراهیم با شنیدن این حرفها جاخورد.😨 انگار توقع چنین حرفیو نداشت و خیلی توی فکر رفت...😞
☑️ابراهیم از اون روز به بعد، پیراهن بلند و شلوار گشاد میپوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمیاورد و لباس هاشو داخل کیسه پلاستیکی میریخت❗️
♨️هر چند خیلی از بچه ها میگفتن : «بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی⁉️ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... تو با این هیکل روی فرم این چه لباسهاییه که میپوشی⁉️»
😏ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمیداد و به دوستاش توصیـــ🔔ــه میکرد : «اگه ورزش رو برای خــــ❣ــــدا انجام بدین، عبادته ولی اگه به هر نیت دیگهای باشه، ضرر خواهید کرد.😊»
☑️البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنیش استفاده میکرد. مثلاً ابراهیمو دیده بودن تو یک روز بارونی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمیتونستن از اونجا رد بشن، ابراهیم اونا رو به کول میگرفت و از اون مسیر رد میکرد.👌
#ابراهیم_هادی
☑️ @khoderzaii
#پیام_معنوی_امشب✍
🔴اینم خاطره ای از دوست شهیدمان #ابراهیم_هادی
🌷 شکستن نفس 🌷
یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم.
دو نفر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند، چون چاه دستشویی گرفته است.
💐 من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم وارد شد.
✳️ وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد.
✅ بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته و... بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد.
🌸 ابراهیم برای رضای خدا نفس خودش را می شکست. هیچگاه در این موارد برای خودش شخصیتی قائل نبود.
📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2
@khoderzaii 🌹🦋
▪️پرونده ویژه شهید #ابراهیم_هادی
🔴 خواهر #شهید ابراهیم هادی می گفت :
🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف #نماز_خوان شد، به #جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد...
‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد تر نکنیم!!
🌹 http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c
4_5994358638095892918.mp3
4.24M
پرونده ویژه شهید #ابراهیم_هادی ۲
🔴🎧 داستانی عجیب از اذانی بی موقع که شهید ابراهیم هادی در جبهه خواند...!
و موجب شد عراقی ها با اختیار خود تسلیم شوند‼️👆
🌺 http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c
🍀 رهاشو 🍀
[ #پورنوگرافی ] [ #ترک_پورنوگرافی ] [ #پرواز ] 👱♂: توی مرحله شب از نوشتن، تو باید محاسبه کنی! 🙎
[ #پورنوگرافی ]
[ #ترک_پورنوگرافی ]
[ #پرواز ]
👱♂: اول برو و یه شهید رو برای رفاقت انتخاب کن!
🙎♂️: سخته!
👱♂: یکم آره! ولی خودت ببین با کدوم شهید ارتباط راحت تر ارتباط میگیری، با کدومشون راحت تری؛ زندگینامه ها و وصیت نامه های مختلف رو بخون، بعد با اون شهید ارتباط برقرار کن!
🙎♂️: خب چجور؟
👱♂: باهاش حرف بزن! واسش بنویس! اگه قابل دسترسی بود سر مزارش برو! با نوشتن باهاش حرف بزن! حتی اگه تونستی اون شهید و حرفا و کارای قشنگش رو تبلیغ کن؛ استوری بذار و اینا؛ سعی کن اگه اون شهید کتابی داره بری و کتاباش رو بخونی
🙎♂️: خودت چه شهیدی رو انتخاب کردی؟
👱♂: من #ابراهیم_هادی رو انتخاب کردم، تو میتونی یکی دیگه رو انتخاب کنی؛ درکل واقعا کمک دهنده است، باید واقعا مثل یه رفیق باهاشون رفتار کنی، هرچند واقعا خیلی هامون شرمنده شون هستیم
🙎♂️: درست! باشه! پس من شبا بیام و گزارش بدم به رفیق شهیدم؟
👱♂: آره! کل حرفای من رو گرفتی؟ از نوشتن و چجور نوشتن و مرحله محاسبه و گزارش و ارتباط با رفیق شهید؟
🙎♂️: آره گرفتم! یجورایی انگیزه ام واس ترک بیشتر شد!
👱♂: خودت که انجام بدی کم کم راه میفتی؛ این راهکار دوم یجورایی شکل متفاوتی از "محاسبه نفس" هستش که گفتم که اگه با کیفیت و کمال و تمام انجام بدی خیلی اثرگذاره! حالا که راهکار اول و دوم رو گفتم، راهکار سوم رو میگم ...
«🔸ادامه دارد ...🔹»
♡کـانـالــ ترکــ♡ـ گناه ( رهاشو )
http://eitaa.com/joinchat/800784391C7b124b340c
❤️برای ترک گناهاتون بیاید👆🏼