eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که در هنگام هجوم به خانه حضرت زهرا ، ایشان یقه و گریبان عمر را گرفتند ❗️ضد دینان معاذ الله می گویند این عمل از بی حیایی دارد ❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند که امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند ؛ « انَّ فَاطِمَةَ ع لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ » « زمانی که وقائع پس از پیامبر اتفاق افتاد ( غصب خلافت و هجوم به خانه وحی و اهانت به اهل بیت ) فاطمه عمر را گرفت و به سوی خود کشاند و فرمود ای فرزند خطاب آگاه باش که اگر من وارد آمدن بلا بر بیگناهان را ناپسند نمی دانستم ، چنان نفرینی شما را می کردم ( که همه را گرفتار می کرد ) و خداوند را سریع الاجابه می یافتم » 📚الکافی ج 1 ص 460 👌مراد از کشیده شدن تلابیب عمر توسط حضرت زهرا سلام الله علیها که در روایت آمده است ، گرفتن و پیچاندن لباس عمر به دور است نه آنکه معاذ الله تماس صورت گرفته باشد . ❕ابن اثير درباره لفظ معنای لغوی ملبيا می گويد ؛ « من او را گرفتنم و کشيدم به اين معنا گفته ميشود که کسي را با لباسش گرفته و لباس را در سينه و گردنش جمع کنند و او را گرفته و بکشند و يا آنکه در گردنش طناب و يا لباسی بيندازند و او را بکشند و در حقيقت متلبب به جای قالده استفاده می‌شود . 📚 النهاية في غريب الحديث ، ابن الأثير ، ج 1 ص 193 👌 می نویسد ؛ « تلیبب او را گرفتم یعنی در هنگام خصومت لباس او را دور سینه و گردنش جمع کردم و به سوی خود کشیدم ، این که در روایتی آمده است که فاطمه سلام الله علیها تلابیب عمر را گرفت و به سوی خود کشاند ، به همین معنا است » 📚مجمع البحرین ج 2 ص 164 ❕علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « زمانی که عمر به دستور ابوبکر به همراه یارانشان به زور وارد خانه فاطمه سلام الله علیها شدند تا علی را به زور برای بیعت خارج کنند ، فاطمه از روی ضرورت و برای نجات علی از دست آنان تلابیب عمر را گرفت ، ( و از علی دفاع کرد ) که این دفاع بر جمیع خلق واجب بود ، یعنی لباس عمر را به گردنش پیچید و به سوی خود کشاند ...» 📚مراه العقول ج 5 ص 343 👌بنابراین روایت فوق گواه دیگری بر مصائب وارده به اهل بیت علیهم السلام توسط دستگاه خلافت است و همچنین بیان کننده عظمت و بزرگی آن مصائب است به گونه ای که امام باقر و امام صادق علیهما السلام همزمان از آن سخن گفتند ، و از سوی دیگر بیان کننده و ایستادگی مثال زدنی حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر ظلم دستگاه خلافت است که با این که خودش مورد حمله و قرار گرفته بود ، باز هم از دفاع کردن عقب نشینی نکرد . 👌این که چرا علی علیه السلام در برابر حمله به خانه اش اقدام عملی انجام نداد و با آنان نبرد نکرد و یا چرا بنی هاشم اقدامی نکردند و .... سوالاتی است که ما در گذشته مفصلا به آن پرداخته ایم و حدود 60 پرسش و شبهه را پیرامون این موضوع پاسخ داده ایم که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8310 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔خدا ثروتمندان را به فساد وا می دارد و بعد کل جامعه را نابود می کند.👇👇👇 سوره الإسراء 16 وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا چون اراده کنیم شهری را هلاك كنيم به ثروتمندانش امر می کنیم تا در آن به انحراف بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن لازم گردد پس آن را زیر و زبر کنیم. ⁉️آیا خداوند به ثروتمندان امر کرده تا فساد کنند و در نتیجه آن شهر را هلاک کند؟؟ اگر چنین باشد طبعا در یک شهر کودکان و زنان و افراد زیادی کشته می شوند ؛ چرا خدای شما به چنین چیز سخیفی امر می کند و دستور میدهد؟؟؟ 👌پاسخ: ❗️آنچه مایه اشکال و شبهه برای شما شده است ترجمه اشتباه آیه است. 1⃣👌معنای آیه این است : 🔷خداوند هرگز قبل از اتمام حجت و بیان دستوراتش کسی را مواخذه و مجازات نمی کند .بلکه نخست به بیان فرمانهایش می پردازد اگر مردم از در اطاعت وارد شدند و آنها را پذیرا گشتند چه بهتر که سعادت دنیا و آخرتتشان در آن است و اگر به فسق و مخالفت برخاستند و همه را زیر پا گذاشتند اینجا است که فرمان عذاب درباره آنها تحقق می پذیرد و به دنبال آن هلاکت است. 2⃣بنابراین جمله « امرنا مترفیها »«ثرواتمندان بی بند و بار را امر می کنیم» به این معناست که اوامر خود را از طریق انبیا به آنان می رسانیم این مرحله اول است . 🔶در مرحله دوم آنان در برابر اوامر و نواهی ما سر به فسق و مخالفت بلند می کنند. 🔶در مرحله سوم آنان مستحق مجازات می شوند. 🔶ودر مرحله چهارم هلاکت است. 👌وهمه این مراحل با فائ تفریع به هم عطف شده است. 3⃣خداوند هیچ قوم و گروهی را بدون اتمام حجت هلاک نمی کند چنان که می فرماید: «ما هرگز مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه برای مردم پیامبری مبعوث کنیم» 🔶اسرائ 15 🔷امام رضا فرمود: «خداوند انسان بی گناه را عذاب نمی کند» 📚علل الشرایع ج1 ص30 👌وفرمود: «خداوند چهل سال به قوم نوح فرزندی عطا نکرد تا نسل آنان منقطع شد سپس آنان را غرق کرد در حالی که هیچ طفلی بین آنان نبود» 📚بحار الانوار ج5 ص283 4⃣بنابراین اگر خداوند تمام اهالی شهری را که ثروتمندان مست و مغرور در آن هستند هلاک می کند از این جهت است که حجت را بر همه آنان تمام کرده است. ❓اما چرا خداوند در آیه می گوید آنانی که مورد امر و نهی ما قرار گرفتند ثروتمندان آنان بودند در حالی که خداوند همه مردم شهر را مورد امر و نهی و ارسال پیامبران قرار میدهد❕ 👌پاسخ روشن است .این تعبیر خداوند بدان جهت است که در هر جامعه ای ثروتمندان و صاحبان قدرت آن جامعه نقش بسزایی برای هدایت افراد ایفامی کنند زیرا آنان سردمداران اجتماع هستند و دیگران تابع و پیرو آنان لذا امر و نهی آنان دارای اهمیت است . ❕گذشته از آنکه سرچشمه غالب مفاسد اجتماعی ثروتمندان از خدا بی خبری هستند که در ناز و نعمت و عیش و نوش و هوس غرق هستند و هر نغمه اصلاحی و انسانی و اخلاقی در گوش آنها ناهنجار است به همین دلیل همیشه در صف اول در مقابل پیامبران ایستاده بودند و دعوت آنها را که به نفع عدل و داد و حمایت از مستضعفان بوده همیشه بر ضد خود می دیدند. 👌روی این جهت از آنها بالخصوص یاد شده است چرا که ریشه اصلی فساد همین گروهند. 📚تفسیر نمونه ج12 ص59 🔴با توجه به این نکات اشکالات شما بر آیه وارد نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا این مطلب حقیقت دارد ؛ مولای متقیان امام اول شیعیان: النساء عی و عوره فاستروا عيهن بالسكوت و استروا عوراتهن بالبيوت. 🔁ترجمه: زنان نفهم و  هستند، نفهمی‌شان را با سکوت و عورت بودنش را با نگه داشتن آنان در خانه پنهان کنید. 👈الکافی/ ج۵/ص۵۳۵ 💠💠 👌روایتی است که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « إِنَّمَا النِّسَاءُ عِيٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَةَ بِالْبُيُوتِ وَ اسْتُرُوا الْعِيَّ بِالسُّكُوتِ » 📚وسائل الشیعه ج20 ص66 👌 واژه ( ) به معنای ناتوان است . 📚معجم الوسیط ، ماده عی ❕واژه هم به معنای چیزی است که پوشاندن آن لازم است ، به آلت تناسلی هم از آن جهت عورت گفته می شود ، که چون پوشاندن آن لازم است . 📚لغات در تفسیر نمونه ص390 📚لسان العرب ج4 ص617 👌بنابراین معنای چنین می شود ؛ « زنان موجوداتی لطیف و هستند که استتار و پوشاندن آنها لازم است ، پس پوشاندن آنها را با اختصاص دادن آنها به منزل فراهم کنید و ناتوانی آن ها را با سکوت ( و عدم اجبار آنها به امور دشوار ) بپوشانید » ❕لطافت و زنان اشاره به این گفتار علی علیه السلام است که فرمود ؛ «و به زن بيش از كارهاى را وا مگذار، زيرا او همچون شاخه گل است نه قهرمان و مسلط بر امور » 📚نهج البلاغه نامه 31 بخش پایانی ❕این جملات اشاره به اين است که زنان به علت داشتن جنبه هاى عاطفى و لطافت نمى توانند عهده دار امور خشن شوند و مديريتهاى سخت را بر عهده گيرند، بنابراين آنها در محدوده امور مربوط به خويش بايد فعاليت كنند نه امور مربوط به ديگران مخصوصاً پستهاى حساس و سنگين. ❕علتى را كه امام علی عليه السلام براى اين دستور و دستورات مشابه آن بيان فرموده، علت بسيار حساب شده اى است كه با ساختمان روح و جسم زنان سازگار است، هر چند بعضى از غربزده ها در سخن، حاضر به پذيرش اين معنا نيستند؛ ولى در عمل، سعى دارند آن را پياده كنند. حتى در مغرب زمين كه سالهاى طولانى است شعار مساوات زنان با مردان را مى دهند در عمل طور ديگرى رفتار مى كنند به گونهاى كه كمتر زنى مى تواند به پستهاى حساس دست يابد و نسبت آنها كه توفيق بر اين كار پيدا مى كنند به كسانى كه نمى توانند شايد به پنج درصد هم نرسد. 👌کوتاه سخن اينكه رعايت عدالت در ميان زنان و مردان و رفع تبعيض ناروا گر چه يك واقعيّت است؛ اما نمى توان قوانين را طورى تنظيم كرد كه با واقعيّتهاى عامل تكوين در تضاد باشد و شعارهايى كه اين تضاد را پرورش مى دهد شعارهايى است رياكارانه و كه هرگز به واقعيّت نمى رسد. 📚پیام امام امیر المومنین ج9 ص691 ❕در مورد اختصاص دادن زنان به منزل هم در گذشته توضیح داده ایم که اسلام است ، تا ضرورتی مانند کسب علوم لازم برای زنان و اشتغال به مشاغلی که از غیر بانوان بر نمی آید و ...پیش نیاید بهتر است که بانوان کمتر در اجتماع ظاهر شوند و بیشتر به وظائف خود که تربیت نسلی پاک و مستعد برای اداره جامعه است بپردازند. 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1831 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا راست است که اسلام می گوید نماز خواندن در خانه برای زن بهتر از نماز خواندن او در مسجد است و مسجد زن خانه اوست❕❕ 💠پاسخ💠 👌به این نکته در روایاتی اشاره شده است. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « برترین مساجد زنان شما خانه های آنان است » 📚الفقیه ج1 ص238 🔷پیامبر گرامی فرمود: « نماز زن به تنهایی در خانه مانند فضیلت نماز وی در جماعت است با بیست و پنج درجه برتری» 🗯یعنی نه تنها زن با نماز خواندن در خانه ثواب نماز جماعت را در مسجد می برد بلکه خداوند ثوابی افزون بر آن برایش در نظر گرفته است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « بر زنان جمعه و جماعت فرض و لازم نیست » 📚وسائل الشیعه ج20 ص220 👌البته اگر بانوان با رعایت پوشش اسلامی در مسجد و جماعت حاضر شوند هیچ منعی ندارد و از ثواب و برکات آن بهره مند می شوند. ❗️ولی توجه به این نکته لازم است که اسلام برای ترتیب دادن جامعه ای اسلامی و به دور از فساد و فحشاء به حجاب و پوشش بانوان و عدم اختلاط آنان با مردان در جامعه اهمیت داده است تا جایی که ؛ 🔶امیر مومنان به فرزندش امام حسن چنین فرمود‌: «تا می توانی کاری کن که زن تو با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد زیرا هیچ چیز بهتر از خانه زن را حفظ نمیکند اگر بتوانی کاری کنی که جز تو مرد دیگری را نشناسد چنین کن» 📚نهج البلاۼه نامه 31 🔷امام باقر فرمود‌: « زنان از جمله چیزهایی هستند که حفظ وپوشاندن انان لازم است پس انان را با در خانه بودن حفظ کنید ومستتر دارید» 📚الفقیه ج3 ص390 🔶حضرت زهرا فرمود‌: «برترین زنان کسانی هستند که نه انان مردان را ببینند و نه مردان انان را ببینند» 📚کشف الغمه ج1 ص466 📚وسائل الشیعه ج20 ص67 👌بر پایه این روایات است که می گوییم تا ضرورتی مانند کسب علوم لازم برای زنان و اشتغال به مشاغلی که از غیر بانوان بر نمی آید مانند درمان بیماری های زنانه و ...پیش نیاید بهتر است که بانوان کمتر در اجتماع ظاهر شوند و بیشتر به وظائف خود که تربیت نسلی پاک و مستعد برای اداره جامعه است بپردازند. ❕آنچه امروزه به عنوان رفع محدودیت از زنان و حاضر ساختن و اختلاط زنان با مردان در جامعه و ... از طرف برخی با اغراض دنیوی صادر می شود مبنای دینی و شرعی نخواهد داشت. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این جریان واقعیت دارد که برخی ملحدین می گویند پیامبر در خانه حفصه با نزدیکی کرد و به حفصه گفت به کسی چیزی نگوید او هم راز پیامبر رو بر ملا کرد پیامبر هم قسم خود نزدیک نشود بعد خدا هم دخالت کرد و در این رابطه آیات ابتدایی سوره تحریم را نازل کرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «به خاطر بياوريد هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخته؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت ، اگر از كار خود توبه كنيد (به نفع شما است) زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور او است، و همچنين جبرئيل و صالح، و فرشتگان بعد از آنها پشتيبان او هستند» 🔰تحریم 3_4 👌در شان نزول آيات فوق روايات متعددی در كتب تفسير و حديث و تاريخ شيعه و اهل سنت نقل شده است كه ما از ميان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر مى رسد انتخاب كرده ايم و آن اينكه: ❕«پيامبر گاه كه نزد" زينب بنت جحش" (يكى از همسرانش) مى رفت زينب او را نگاه مىداشت و از عسلى كه تهيه كرده بود خدمت پيامبر مى آورد، اين سخن به گوش" عايشه" رسيد، و بر او گران آمد، مىگويد: من با" حفصه" (يكى ديگر از همسران پيامبر ) قرار گذاشتيم كه هر وقت پيامبر نزد يكى از ما آمد فورا بگوئيم آيا صمغ" مغافير" خورده اى؟! (" مغافير" صمغى بود كه يكى از درختان حجاز به نام" عرفط" (بر وزن هرمز) تراوش مى كرد و بوى نامناسبى داشت) و پيامبر مقيد بود كه هرگز بوى نامناسبى از دهان يا لباسش شنيده نشود بلكه به عكس اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد. به اين ترتيب روزى پيامبر ص نزد" حفصه" آمد، او اين سخن را به پيامبر گفت، حضرت فرمود: من" مغافير" نخورده ام، بلكه عسلى نزد زينب بنت جحش نوشيدم، و من ياد مى كنم كه ديگر از آن عسل ننوشم (نكند زنبور آن عسل روى گياه نامناسبى و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولى اين سخن را به كسى مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و به گويند چرا پيامبر غذاى حلالى را بر خود تحريم كرده؟ و يا از كار پيامبر در اين مورد و يا مشابه آن تبعيت كنند، و يا به گوش زينب برسد و او دلشكسته شود). 👌ولى سرانجام او اين راز را افشا كرد، و بعدا معلوم شد اصل اين قضيه توطئه اى بوده است، پيامبر سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پايان داد كه ديگر اين گونه كارها در درون خانه پيامبر تكرار نشود) . در بعضى از روايات نيز آمده است كه پيامبر بعد از اين ماجرا يك ماه از همسران خود كناره گيرى كرد و حتى تصميم آن حضرت نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى كه سخت به وحشت افتادند و از كار خود پشيمان شدند. 📚بحار الانوار ج22 ص228 📚در المنثور ج6 ص239 📚صحیح بخاری ج6 ص194 📚تفسیر فی ظلال ج8 ص163 👌بدون شك مرد بزرگى همچون پيغمبر اسلام تنها به خودش تعلق ندارد، بلكه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشريت متعلق است، بنا بر اين اگر در داخل خانه او توطئه هايى بر ضد وى، هر چند به ظاهر كوچك و ناچيز، انجام گيرد نبايد به از كنار آن گذشت، حيثيت او نبايد نعوذ باللَّه بازيچه دست اين و آن گردد، و اگر چنين برنامه اى پيش آيد بايد با قاطعيت با آن برخورد كرد. 👌آیات فوق در حقيقت است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنين حادثه اى، و براى حفظ حيثيت پيامبرش. 📚تفسیر نمونه ج24 ص273 ❕در کنار این شان نزول مشهور شان نزول دیگری نیز برای آیات فوق ذکر شده است . 👌شیخ در کتاب امالی خود از ابن عباس نقل می کند ؛ « حفصه رسول خدا را به همراه ماریه دید ، در حالی که آن روز ، نوبت عایشه بود ، حفصه گفت می روم به عایشه خبر می دهم ، پیامبر به او گفت از این قضیه به عایشه چیزی نگو از این پس ماریه را بر خود حرام می کنم و نزدیک او نمی روم ، اما حفصه رفت و عایشه را از این جریان کرد ، خداوند پیامبرش را از افشاء سری که توسط حفصه صورت گرفته بود آگاه کرد ...» 📚امالی طوسی ص151 👌این شان نزول در کتاب تفسیر قمی هم ذکر شده است ، و بقیه کتب شیعه این شان را به نقل از این دو کتاب نقل کرده اند ؛ 📚تفسیر قمی ج2 ص375 ❕اما سند هر دو نقل ضعیف است و قابل اعتنا نیست . 👌در سند روایت شیخ طوسی عبد الله بن شبیب قرار دارد که است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج5 ص33 👌و محمد بن محمد بن وجود دارد که او نیز مجهول است . 📚همان مدرک ج7 ص311 👌و عبیدالله بن عبدالله وجود دارد که او نیز است . 📚رجال نجاشی ص231 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
❕ادامه 👇 👌راوی دیگر محمد بن زهری می باشد که از اهل سنت است . 📚زبده المقال ج2 ص323 ❕در سند روایت تفسیر قمی هم احمد بن محمد و حسین بن سعید وجود دارد که هر دو مجهول است .در کتاب مذکور نقل دیگری به همین مضمون آمده است که اساسا بدون و مرسل است . 👌این مضمون در برخی روایات اهل سنت هم آمده است که تمام آنها یا به صورت مرسل و یا از افراد نقل شده است ، بنابراین بهترین و مشهور ترین شان نزول همان بود که ما نقل کردیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که شیعه روایت دارد که خداوند می خندد مگر خدا جسم است که ❗️❗️ 💠💠 👌مساله خندیدن خداوند در برخی روایاتی مورد اشاره قرار گرفته است . 🔶شیخ کلینی در نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند می خندد به کسی که در لشکر و سپاهی باشد و درنده ای یا سارقی به آنان حمله کند و او از سایرین حمایت و دفاع کند تا از مهلکه گذر نمایند » 📚الکافی ج5 ص54 👌شیخ نیز نقل می کند که علی علیه السلام فرمود؛ « سه دسته هستند که خداوند روز قیامت به آنها می خندد که یک دسته شامل کسی می شود که در بستر به همراه همسرش می باشد اما بلند می شود و وضو می گیرد و وارد مسجد شده و با خدایش مناجات می کند ...» 📚الاختصاص ص188 ❕این دو روایت در منابع شیعه در مورد خدا آمده است که هر دو از حیث سندی ضعیف هستند . 💠در مورد روایت کتاب الکافی علامه مجلسی می گوید ؛ « این حدیث است » 📚مراه العقول ج18 ص398 👌روایت دوم نیز و بدون سند است . 🔶با چشم پوشی از ضعف سند هم باید گفت که منظور از خندیدن خدا ، دادن خدا است . ❕این که می گوید خداوند به کسی که از دیگران دفاع می کند می خندد یا به کسی که با او مناجات می کند می خندد ، یعنی به او می دهد و اساسا خندیدن به معنای مصطلح در این موارد معنایی ندارد و تنهای معنای مناسب با آن دادن است . 👌شیخ حر می نویسد ؛ « تعبیر خندیدن خدا ، تعبیری مجازی است که معنایش آن است که خداوند به فعل بنده راضی است و او را دوست می دارد و به او پاداش می دهد » 📚وسائل الشیعه ج15 ص142 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا پایان ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول شادی و تبریک دارد که امروزه این و تبریک گفتن مرسوم است ❗️❗️ 💠💠 👌در کتاب مفاتیح نوین ، اثر فقیه ارجمند ، مکارم شیرازی چنین آمده است ؛ « ماه ربیع الاول گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن علیه السلام است ، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام مطابق روایت معروف در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف در دوازدهم آن واقع شده است و میلاد امام صادق نیز در هفدهم این ماه است ، ماه شادی و جشن و سرور است ، از آنجا که هجرت پیامبر اکرم که سرچشمه دگرگونی عمیق در جهان اسلام و عزت و شوکت مسلمین شد ، و همچنین داستان لیله المبیت در شب اول این ماه واقع گردید ...در مجموع از ماههای پربرکت و پر است که سزاوار است همه علاقه مندان مکتب اهل بیت علیهم السلام آن را ارج نهند و گرامی بدارند » 📚کلیات مفاتیح نوین ، ص614 ❕البته در در ایام پایانی ماه روایتی از پیامبر گرامی منتشر می شود که فرموده اند هر کس مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد از بهشتیان خواهد بود . ❕روایت مذکور مورد نقل شیخ در دو کتاب علل الشرایع و معانی الاخبار قرار گرفته است اما در معنای آن صورت گرفته است . 👌داستان از این قرار است که طبق نقل ابن عباس ؛ ❕« روزی پیامبر در مسجد قبا با اصحاب خود نشسته بود ، به آنان فرمود ،نخستین فردی که اکنون بر شما وارد می شود ، از بهشتیان است ، برخی افراد چون این سخن را شنیدند بیرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب این خبر از بهشتیان شوند ،پیامبر این را فهمید و به آنان که مانده بودند فرمود اکنون چند نفر بر شما در می آیند که هر یک از دیگری سبقت می جویند ، از میان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه تمام می شود ، اهل بهشت است ، پس آن گروه باز گشتند و وارد شدند و ابوذر نیز با آنان بود ، پیامبر به آنان فرمود ما در کدام ماه هستیم ؟ ابوذر پاسخ داد ای پیامبر خدا آذار تمام شد ، پیامبر فرمود ای ابوذر این را می دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی ...» 📚معانی الاخبار ص204 📚علل الشرایع ج1 ص175 👌روشن می شود که بیان پیامبر یک حکم کلی و عام برای بشارت به ماه نمی باشد ، بلکه تنها برای بیان بهشتی بودن ابوذر ، مساله مربوط به بشارت دادن به ماه آذار را مطرح نمودند . ❕نکته مهمتر آنکه ماه چنان که در روایت به آن تصریح شد ، از ماه های می باشد، در حالی که ماه صفر از ماه های است و این دو ارتباطی با هم ندارند . 👌علامه می نویسد ؛ « ماه های رومی بر اساس حرکت خورشید شکل گرفته است و تعداد آنها دوازده ماه می باشد به این ترتیب ؛ تشرین اول ، تشرین آخر ، کانون اول ، کانون آخر ، شباط، ، نیسان ، ایار ، حزیران ، تموز ، آب ، ایلول » 📚زاد المعاد ص332 ❕البته در لسان عده ای از علما از ایام ابتدایی ماه ربیع به عنوان ، یاد می شود و در ایام مذکور به حزن و سوگواری برای مصائب وارده به اهل بیت نبوی پس از شهادت پیامبر گرامی و کشته شدن حضرت می پردازند . 💠بی شک گریه و کردن برای مصائب اهل بیت علیهم السلام زمان خاصی ندارد و در تمام ایام مستحب است ، اما آنچه امروزه از آن به عنوان دهه محسنیه یاد می شود و مردم در ایام مذکور به عزاداری و نهی از هتک ایام مذکور می شوند ، نزد ما نمی باشد و ما در گذشته مفصلا در این رابطه توضیح داده ایم و ادله را بیان داشته ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5199 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔می گویند ایام ابتدایی ماه ربیع روزهای حزن و اندوه و عزاداری است چون در این ایام است که خلافت غصب شد و به خانه حضرت زهرا حمله شد و فرزند ایشان سقط شد .بر پایه این استدلال دهه محسنیه از ۲۸ صفر تا۸ ربیع گرفته می شود آیا این کار اشکالی دارد؟ 👌پاسخ؛ ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این شکی نیست که پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان در معرض بیشترین مصیبت ها در طول عمر شریفشان بوده اند . ❗️امام باقر فرمود: « شدیدترین مردم از حیث بلا و مصیبت پیامبران سپس جانشینان آنها هستند» 📚الکافی ج2 ص253 👌پیامبر گرامی فرمود: «هیچ پیامبری به مانند من مورد اذیت و مصیبت واقع نشد» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج3 ص247 🗯مصایب پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان اختصاص به یک روز و دو روز نبوده است بلکه انان در تمام عمر گرفتار اذیت ها و آزارها و محاصره ها و زندان ها و پرخاشگری ها و مانند آن بوده اند. ❓با این وجود آیا ما باید تمام طول سال را به خاطر مصایب آن بزرگواران عزاداری کنیم و همگان را هم تشویق به آن کنیم و از شادی کردن پرهیز دهیم در حالی که خود اهل بیت چنین نکردند❔ 2⃣در روایات متعددی امر به شادی و تفریح کردن شده است که اگر بگوییم باید تمام طول سال اندوهگین و عزادار باشیم توجیه مناسبی برای روایات شادی نخواهیم داشت .جهت اگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4106 3⃣آنچه از روایات استفاده می شود آن است که برگزاری دهه عزاداری تنها برای امام حسین توصیه شده است و دلیلی برای برقراری دهه عزاداری برای سایر اهل بیت از روایات استفاده نمی شود .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع کنید؛ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4724 4⃣این که بخواهیم در طول سال مردم را به بهانه های مختلف وادار به برقراری مجالس عزاداری و گریه و اندوه کنیم با آن که دلیلی خاص بر این سخن از سیره اهل بیت بدست نمی آید طولی نمی کشد که این کار سبب دوری مردم از دین و احیای شعائر الهی می شود و برای مردم نوعی دل زدگی دینی ایجاد می شود و گناه آن نیز بر گردن مسببان می باشد. ❗️امام رضا فرمود: «هرکس سنت ناپسندی بنیان نهد که سبب دوری مردم از دین شود گناه آن و گناه هرکسی که با عمل او گمراه شده است بر ذمه مسبب اصلی می باشد» 📚بحار الانوار ج2 ص24 5⃣حضرت علی فرمود: « خداوند از بین زمینیان ما اهل بیت را برگزیده است و شیعیان ما را برایمان برگزیده که ما را یاری می دهند و با شادی ما شاد هستند و با حزن و اندوه ما اندوهگین هستند و اموال و جان های خودشان را در راه ما بذل می کنند» 📚الخصال ج2 ص635 ❗️قدر مسلم از این نوع روایات آن است که شب و روز شهادت اهل بیت دارای قداست است و همگان باید احترام آن را نگه دارند و به عزاداری بپردازند اما در غیر این ساعات دلیل خاصی از روایات برای برگزاری مراسم عزاداری از اهل بیت نداریم به جز آنچه برای عزاداری کردن برای امام حسین یا فاطمه صدیقه س وارد شده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1795 6⃣بله در طول سال هر روز و هرشبی که بر انسان می گذرد انسان می تواند مصایب اهل بیت را برای خود بازگو کند و اشک بریزد چنان که امام صادق فرمود: « هرکس برای مصایب ما قطره اشکی بریزد خداوند صورتش را بر آتش جهنم حرام می کند و تمام گناهانش را می بخشد » 📚بحار الانوار ج44 ص285 👌اما با توجه به نکات فوق الذکر دلیلی برای اجبار مردم به برگزاری عزاداری برای اهل بیت به غیر از شب و روز شهادت آن بزرگواران نمی باشد , البته در مورد حضرت محسن س دلیل متقنی که ثابت کند ایشان در ایام ابتدایی ماه ربیع شهید شدند در دست نیست , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1838 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣آیا حمله به خانه حضرت زهرا و شهادت ایشان مستند می باشد❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/1868 1⃣آیا شهادت حضرت محسن در روایات اهل سنت آمده است؛ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/784 💢پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔هجوم به خانه وحی و هتک حرمت بیت نبوی و مورد ضربت قرار گرفتن حضرت زهرا دقیقا چند روز پس از شهادت پیامبر گرامی صورت گرفت ❗️آیا روزهای ابتدایی ماه صورت گرفته است ❕آیا راست است که در روایتی آمده است که تا روز نهم ربیع باید سیاه پوش باشیم ❕آیا روایت مذکور دلالت ندارد که مصائب وارده پس از شهادت پیامبر تا روز نهم ربیع بوده است ❕❕ 💠💠 👌روایات و نصوص تاریخی تصریح دارد که پس از شهادت پیامبر گرامی ، اهل بیت ایشان مورد هتک قرار گرفتند و فدک غصب شد و به خانه حضرت زهرا حمله شد و ایشان مورد هجوم و قرار گرفتند و فرزندشان محسن سقط شد و علی علیه السلام دست بسته روانه مسجد شد تا به با ابوبکر بیعت کند ؛ 📚بحار الانوار ج28 ص175 باب 4 و ج29 ص105 باب 11 ❔اما این که این حوادث چند روز پس از شهادت پیامبر گرامی صورت گرفته است ؟ ؟ روز ؟ روز ؟ روز ؟ روز ؟ روز ؟ و ...در هیچ نص تاریخی به آن تصریح نشده است و اختصاص دادن این مصائب در روزهای اول ماه ربیع و نص است. 👌 اما به هر حال این مصائب در مدت حدودا دو ماه پس از شهادت پیامبر گرامی شده است و حضرت زهرا حد اقل هفتاد روز پس از شهادت پیامبر گرامی به واسطه مصائب و ضربات وارده شدند . ❕اما این که آیا در روایتی آمده است که باید تا نهم ربیع باشیم یا خیر ؟ 💠پاسخ آن است که در روایتی از امیر مومنان آمده است که فرمود ؛ « روز نهم ربیع الاول ... روز برکت و عید الله الاکبر و استجابت دعا ...و در آوردن است ...آن روز ، روز فرح شیعه و توبه و انابه ... و روز عید اهل بیت است ...» 📚بحار الانوار ج31 ص27 💠عده ای روایت مذکور را می کنند اما این روایت ، روایتی صحیح است که بحث تفصیلی در مورد آن در روزهای ارائه می شود . 👌به هر حال روایت می گوید از آنجایی که روز نهم ربیع روز فرح و است ، شیعیان باید غم و غصه خود را در آن روز به دور بریزند و اگر به هر دلیلی لباس و به تن دارند ، در آن روز از تن در بیارند و شاد باشند . ❕بنابراین روایت دلالتی بر سیاه پوشی آغاز ماه ربیع تا روز نهم به سبب مصائب اهل بیت پس از جریان سقیفه ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که مصیبت سقیفه و شهادت حضرت محسن حتی از امام حسین هم بزرگتر است ❗️روز دقیق شهادت حضرت محسن چه زمانی بوده است ❕❕ 💠💠 👌روایات متعددی تصریح دارد که مصیبت حسین علیه السلام مصیبت ها می باشد . 🗯امام حسن علیه السلام خطاب به امام حسین علیه السلام فرمود: «هیچ روز و مانند مصیبت تو نمی باشد» 📚امالی صدوق ص116 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: «مصیبت حسین مصیبت هاست» 📚علل الشرایع ج1 ص225 👌امام رضا علیه السلام فرمود: «مصیبت حسین پلک چشم ما اهل بیت را زخم کرده و اشک های ما را روان ساخته است» 📚امالی صدوق ص128 👌با این حال روایتی است که در کتاب به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « روز سقیفه و سوزاندن درب خانه امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم ، فضه و کشته شدن محسن با لگد به پهلو عظیم تر و تلخ تر از روز محنت کربلا است ، زیرا که این روز اصل و ریشه روز عذاب و سختی بر اهل بیت است » 📚الهدایه الکبری ص417 👌اگر چه مصائبی که پس از شهادت پیامبر گرامی بر اهل بیت علیهم السلام وارد شد بسیار درد ناک بوده است و غصب خلافت سرآغازی برای اهل بیت در طول قرون متمادی تلقی می شود ، اما روایت مذکور در کتاب الهدایه الکبری بدون به امام صادق نسبت داده شده است که از آنجایی که سند ندارد ، روایتی ضعیف تلقی می شود . ❕خصوصا آنکه ، مولف کتاب الهدایه الکبری ، حسین بن حمدان الخصیبی می باشد که می گوید او فاسد المذهب بوده و روایاتش مردود است . 📚رجال نجاشی ص67 💠در رابطه با روز شهادت حضرت محسن هم گفتنی است که آن روز مشخص نیست ، و روایات و سخنان علما تنها دلالت بر آن دارد که ایشان ما بین شهادت پیامبر گرامی و شهادت حضرت زهرا سقط شدند ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301 👌اما این که آن روز دقیقا روزی بوده است در روایتی به آن تصریح نشده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال یه شبهه ای که این روزا از وهابی ها می‌شنوم اینه که از کجا فهمیدن که فرزند امام علی پسره که اسمش را محسن گذاشتن آیا دستگاه سونوگرافی داشتن ✅پاسخ: آن کودک را پیامبر گرامی که با وحی الهی در ارتباط بود به نام محسن نام نهاده بودند. ❗در روایتی حضرت علی فرمود: "فرزندان خودرا قبل از آنکه متولد شوند نام نهید واگر نمی دانید پسر است یا دختر انان را به اسامی نام نهید که مشترک بین دختر وپسر است... چرا که رسول الله محسن را قبل از آنکه متولد شود نام نهاد" 📚الکافی، ج6 ص18 ❗پیامبر گرامی نیز به تصریح قرآن وروایات فراوانی از کتب اهل سنت عالم به علم غیب بود. خداوند می فرماید: "عالم الغیب او است وکسی را بر غیبش آگاه نمی سازد مگر رسولانی که آنها را برگزیده است"( جن 26 و27) ❗مسلم و دیگران روایت کرده اند که حذیفه می گوید: "پیامبر به من علم گذشته واینده را اموخت" 📚صحیح مسلم،ج5 ص410 ح22 📚مسند احمد،ج6 ص534 ح22770 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیا براستی شهادت و سقط شدن حضرت محسن در کتب سنی و تشیع آمده است❔ 🗯پاسخ؛ ❗️مساله سقط شدن حضرت محسن و شهادت ایشان توسط هجوم مهاجمان مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد و جای انکار نمی باشد که ما به برخی از مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛ 1⃣مرحوم ابن شهر آشوب از کتاب معارف ابن فتیبه از علمای برجسته اهل سنت نقل می کند : «فرزندان فاطمه حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و محسن بودند.همانا محسن از ضربه قنفذ کشته شد» 📚 مناقب ج3 ص132 2⃣بلاذری در انساب الاشراف خودش نقل می کند: «فاطمه برای علی چند فرزند به دنیا آورد که عبارتند از حسن با کنیه ابا محمد و حسین با کنیه ابا عبدالله و محسن که در کودکی از دنیا رفت» 📚انساب الاشراف ج1 ص404 3⃣مسعودی می نویسد: «آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد» 📚اثباه الوصیه ص142 4⃣شهرستانی از «نظام» که از علمای برجسته اهل سنت است نقل می کند: «همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود را از شکم انداخت» 📚الملل و النحل ج1 ص57 5⃣ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل می کند که می گفت: «پیامبر اگر در زمان فاطمه زنده بود بدون شک خون کسانی که فاطمه را ترساندند تا بچه از شکمش افتاد را مباح می کرد» 📚شرح نهج البلاغه ج14 ص192 6⃣طبری می نویسد: «فاطمه برای او حسن و حسین و محسن را به دنیا آورد لکن محسن در کودکی از دنیا رفت» 📚ذخائر العقبی ص55 7⃣ذهبی عالم برجسته اهل سنت از احمد حماد کوفی که از حافظان اهل سنت است نقل می کند: «بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه زد که محسن از او سقط شد» 📚لسان المیزان ج1 ص268 8⃣صفدی نیز در کتاب خود می نویسد: «بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت» 📚الوافی بالوفیات ج6 ص15 9⃣ جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند که می فرمود: « هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند» 📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35 🔟 ذهبی در شرح حال ابن ابی دارم می گوید: «ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده میشد روایات معایب بود. برای او این روایت خوانده شد و( او نیز تایید می کرد «عمر به پهلوی فاطمه لگد زد ومحسنش را سقط نمود" 📚سیر اعلام النبلا،ج15 ص578 👌مساله سقط جنین حضرت زهرا در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده است. 1⃣1⃣مرحوم طبرسی نقل می کند که امام حسن خطاب به مهاجم خانه حضرت زهرا عرضه می داشت: «تو کسی هستی که بر فاطمه دختر پیامبر ضربه وارد کردی تا فرزند درون شکمش را سقط کرد» 📚الاحتجاج طبرسی ج1 ص278 2⃣1⃣سلیم بن قیس نقل می کند: «به زهرا ضربه و آسیب رساندند تا جنینش سقط شد و به واسطه این ضربه شهید شد» 📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص588 3⃣1⃣امام صادق فرمود: « عمر با پایش به زهرا ضربه وارد کرد در حالی که او حامله به محسن بود و پس از آن ضربه محسن از او سقط شد» 📚الاختصاص شیخ مفید ص185 4⃣1⃣در روایت دیگر فرمود: « قنفذ به امر عمر با شمشیر بر فاطمه ضربه وارد کرد و او محسن را سقط کرد» 📚دلائل الامامه ص134 ❗️این که در برخی روایات قنفذ و در برخی مغیره و در برخی عمر را مسبب اصلی سقط جنین و شهادت حضرت زهرا معرفی می کنند اشاره است به این که ضربات همه آنها موثر بوده است. 5⃣1⃣شیخ صدوق روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «فاطمه سیده زنان عالمین و پاره تن من و نور چشم من ...می باشد پس از من حرمتش شکسته می شود و حقش غصب میشود و فرزندش سقط میشود و او ندا می دهد یا محمد اما اجابت نمیشود...» 📚امالی صدوق ص114 6⃣1⃣در روایت دیگر آمده است: «آنان به منزل زهرا حمله کردند و سبب سقط محسن شدند» 📚بحار الانوار ج30 ص295 7⃣1⃣در کتاب ارشاد القلوب آمده است که حضرت زهرا فرمود: «آنان سبب سقط محسن شدند بدون آنکه او جرمی کرده باشد» 📚 بحار الانوار ج30 ص350 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣آیا در آن زمان دستگاه سونوگرافی بود که دانستند فرزند حضرت زهرا پسر است و نامش را محسن نامیدند❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/954 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔برخی از کانال ها طرح می کنند روایتی که می گوید اولین کسی که در روز قیامت در مورد او دادخواهی میشود حضرت محسن است ضعیف است و قابل استدلال نیست آیا چنین است❓ 🗯پاسخ؛ ❗️مرحوم ابن قولویه در کامل الزیارات روایت می کند که امام صادق فرمود: «اول کسی که در روز قیامت در مورد او دادخواهی میشود محسن بن علی است» 📚کامل الزیارات ص335 📚بحار الانوار ج28 ص64 1⃣این روایت اگر چه برخی از راویانش ضعیف هستند اما روایت صحیح می باشد به این بیان؛ 💠معیار در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان حاصل شود که روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه می‌رسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و... ❗ایت الله جوادی آملی می فرماید: "از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر" 📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87 ❗آیت الله مکارم می فرماید: "برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق " 📚پیام امام ج1 ص57 ♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است . 👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد: «تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است» 📚مشرق الشمسین ص3 🔷محمد تقی مجلسی می نویسد: «مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد» 📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101 🗯علامه مجلسی می گوید: «مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد» 📚ملاذ الاخیار ج1 ص21 🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛ «راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد» 📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7 👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی نمیباشد بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد. ♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم . ❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود. 💠ادامه پاسخ 👇👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 💠از سوی دیگر مساله شهادت مظلومانه و سقط شدن حضرت محسن جزو ضروریات مذهب است که روایات فراوانی از کتب شیعه و سنی بر این مطلب دلالت می کند.به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5204 ❕چون مضمون روایت مرحوم ابن قولویه در کتب فراوانی از علمای شیعه و سنی آمده است و کثرت طرق دارد و علمای بزرگ در کتبشان نقل کرده اند ضعف سند آن جبران می شود. ❓وقتی که مساله سقط شدن مظلومانه حضرت محسن ضروری مذهب باشد چه اشکالی دارد خداوند عادل در روز قیامت از قاتلان او حسابرسی کند❕ 2⃣مرحوم ابن قولویه که روایت فوق الذکر را نقل کرده است از علمای بزرگ شیعه بوده است. 👌ایت الله سبحانی در مورد او می نویسد: «شکی نیست که مولف کتاب کامل الزیارات جعفر بن محمد بن قولویه از بزرگان اصحاب در حدیث و فقه بوده است و نجاشی در مورد او گفته است که از علمای مورد وثوق ما است و او از جمله بزرگان فقه و حدیث است 📚فهرس النجاشی رقم318 ❗️وشیخ طوسی هم تصریح به وثاقت و بزرگی او کرده است؛
📚الفهرس رقم141 🗯وکتاب او از مهم ترین کتب تشیع بوده که در تمسک به احادیث معتبر به آن اعتماد میشود.او در مقدمه کتابش تصریح کرده است که تمام روایاتش صحیح می باشد 📚مقدمه کامل الزیارات ص4 👌چنان که شیخ حر عاملی می گوید: « او تصریح به صحت تمام روایاتش کرده است و همین سبب اعتبار تمام روایاتش میشود» 📚الوسائل ج20 ص68 📚کلیات فی علم الرجال ص297 👌با توجه به آنچه گذشت می گوییم : ❗️وقتی شیخ بزرگ ابن قولویه تصریح به وثاقت کتابش و اعتبار روایاتش می کند یعنی قرائن متعدد بر این امر گواهی می داده است که روایاتش از معصوم صادر شده است اگر چه برخی از راویانش ضعیف باشد زیرا ملاک این بزرگوار اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است نه روایت موثوق السندی . ❗️بنابراین اشکالی بر آن روایت وارد نمی شود. ♻️پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣آیا برگزاری دهه محسنیه قابل قبول است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5199 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔برخی شبهه می کنن که شهادت حضرت محسن با سخن پیامبر که به زهرای مرضیه فرمود تو اولین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی در تعارض است .فاطمه نخستین فرد از اهل بیت بوده که به پیامبر ملحق شده است یا حضرت محسن.آیا پیامبر اشتباه گفته است یا اصلا محسنی در کار نبوده❓ 🗯پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی خطاب به حضرت زهرا فرمود تو نخستین فرد از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی. 👌شیخ مفید نقل می کند که حضرت زهرا فرمود: « پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیت هستم که به پیامبر ملحق میشوم» 📚الارشاد ج1 ص187 📚بحار الانوار ج22 ص470 👌این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. 🔶بخاری روایت می کند که حضرت زهرا فرمود: «پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیتش هستم که به او ملحق میشوم» 📚صحیح بخاری ،کتاب بدئ الخلق،باب علامات النبوه 📚صحیح ترمذی ج2 ص319 ❗️از سوی دیگر طبق روایات متواتر و غیر قابل انکار قبل از حضرت زهرا فرزند ایشان به نام محسن توسط دستگاه خلافت سقط شده و جان از دست دادند که می توانید به نمایه زیر رجوع کنید‌. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5204 ❗️اما باید توجه کرد؛ 🗯هیچ تعارضی میان شهادت حضرت محسن و روایتی که رسول خدا به حضرت زهرا خبر میدهد که تو نخستین کس از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی وجود ندارد زیرا کلمه « اهل بیت» در زبان پیامبر گرامی تنها بر کسانی اطلاق میشود که خداوند آنها را از رجس و پلیدی پاک و پاکیزه ساخته و پیامبر با کشیدن عبا بر سر آنان ،آنها را به عنوان اهل بیت معرفی ساخته است. 👌مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند: «پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود ( ونشان داد که اینان اهل بیتش و مخاطب آیه تطهیر هستند)» 📚صحیح مسلم،ج7 ص130 ❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند: "پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان" 📚صحیح ترمذی،ج5 ص656 🗯در روایت دیگر می آورد: «ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟ ❗️حضرت فرمود: «تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)» 📚صحیح ترمذی،ج5 ص327 👌همین مضمون در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده نقل شده است؛ 📚بحار الانوار ج35 ص206 باب5 ❗️بنابراین کلمه اهل بیت فقط شامل اصحاب کسائ که در زمان پیامبر حضور داشته اند میشود و شامل فرد دیگری از جمله حضرت محسن و زینب و زنان پیامبر و سایرین نمی شود و حضرت زهرا اولین نفر از اصحاب کسائ است که به پیامبر گرامی ملحق شده است. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال طبق تحقیقی که کردم و در اینترنت هم موجود است در اصول کافی است حدیث 3599 که «علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام قال:إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلی محمد صلی الله علیه و آله و سلم سبعة عشر ألف آیة». همانا قرآن که حبرائیل علیه السلام به سوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آورد دارای هفده هزار آیه بود. محمد باقر مجلسی در مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، که در شرح کتاب الکافی است در جلد 12 صفحه ی 525، در مورد همین حدیث می‌گوید "موثق" است. در مورد این اگر میشه توضیحی بفرمایید. ✅پاسخ اولاً:در برخی از نسخه های کتاب کافی این حدیث به این صورت امده است«قرانی که جبرئیل برای محمد اورد هفت هزار ایه دارد» (سبعة الاف آیة) ❗️محدث فیض کاشانی در الوافی این حدیث را به نقل از کتاب کافی به همین صورت اورده است 📚الوافی،ج9،ص1781 ❗️واز نظر بزرگان نسخه هایی از کتاب کافی که نزد فیض کاشانی بوده است از صحت واتقان بیشتری برخوردار است 📚مقدمه ی الوافی،مرحوم شعرانی،ج1،ص2 ❗️طبق این بیان در آن نسخه از کافی که بجای سبعة الاف،سبعة عشر الاف امده است تصحیف صورت گرفته ولفظ عشر در سبعة عشر،از لغزش های نسخه نویسان بوده است،چنان که علما بر این امر تصریح کرده اند 📚پاورقی شرح الکافی باتصحیح شعرانی،ج11،ص76 ❗️وعدد هفت هزار عددی تقریبی است که با تعداد ایات قران انطباق دارد واین نحو تعبیر و ذکر عدد به صورت تقریبی در میان مردم رواج دارد مانند این که روایت شده است امام سجاد پیوسته چهل سال بعد از شهادت حسین علیهما السلام گریه می کرد با این که ایشان بعد از پدرشان سی و پنج سال عمر کردند اما از باب ذکر عدد به صورت تقریبی چهل سال بیان شده است 📚صیانه القران من التحریف،ایت الله معرفت ص 225 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟ 🔷پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 📓قلم 4 🔷ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» 📓احزاب 21 ❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است 🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات: ❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند» 📚الکافی ج6 ص6 ❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند: « باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی» 📚وسائل الشیعه،ج21 ص484 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد» 📚همان مدرک ،ص485 🗯ویا فرمود: « فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد» 📚روضه الواعظین،ص369 ❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت: « کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود» 📚مکارم الاخلاق،ص220 ❗️امام صادق فرمود: « بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است» 📚الکافی ج2 ص186 🗯امام کاظم فرمود: « هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست» 📚الکافی ج2 ص185 🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند ❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که: ❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان 📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30 🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود 📚موتمر علمائ ،ص135 📚رنجهای حضرت زهرا،ص319 🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه با عرض پوزش از دوستان ‌💠 در بوسيدن فاطمه ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد 3 صفحه 114 مينويسد: الباقر و الصادق (ع): انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها. ترجمه : و می‌گویند: همانا رسول (ص) نمی‌خوابید تا اینکه گونه‌ی فاطمه را می‌بوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار می‌داد.... و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص 95 اورده : __كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها. و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع) ترجمه : نمی‌خوابید مگر اینکه گونه‌ی فاطمه یا را می‌بوسید و از جعفر صادق (ع) نقل است که رسول الله (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار می‌داد. _____كشف الغمه إربلی /جزء2/صفحة 95 اما ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد: الباقر والصادق (ع): أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها ترجمه: (ع): همانا پیامبر (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورت فاطمه را می‌گرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه می‌گذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه را و یا بین دو پستانش را می‌بوسید. منبع: (بحار الانوار/ جزء 43/صفحه 42) در ادامه و در صفحه 55 و 77 اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه : و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها . وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه (ع) _______بحار الانوار/جزء43/صفحة55 كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها و عن جعفر بن محمد (ع) قال: كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه (ع) _______بحارالانوار/جزء 43صفحه 77 كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد : رسول الله نمی‌خوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را می‌بوسید... 🔷پاسخ: ❗️مدتی بود که این کانال های بی دین شروع به اهانت کردن به پیامبر گرامی کرده اند و ما قصد پاسخگویی به این بی تربیتی انان را نداشته اما چون دیدیم بیش از حد در این باره طرح بحث می کنند ناگزیر دیدیم که پاسخی اجمالی به این توهین ها بدهیم 🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد: ❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت: 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 ❗️حال پاسخ روایات مورد استناد: 1⃣روایت اول از کتاب مناقب ابن شهر اشوب مرسل و بدون سند است 2⃣روایت دوم از کتاب کشف الغمه نیز مرسل و ضعیف است 3⃣روایت سوم از کتاب بحار الانوار همان روایت مناقب ابن شهر اشوب است و علامه مجلسی از ان کتاب نقل می کند که گفتیم روایت مرسل و ضعیف است 4⃣روایت چهارم از کتاب بحار الانوار بدون سند و مرسل و ضعیف است 5⃣روایت پنجم نیز از کتاب بحار الانوار بدون سند و کاملا ضعیف است . 🗯این که هر روایتی در هر کتابی ذکر شده ،دلیل بر صحیح بودن آن روایت نیست. گاه هدف نویسنده نقل روایات صحیح نیست، بلکه روایات مرتبط را را جمع آوری کرده است و اهل فن باید جداسازی را انجام دهند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔این کتاب اللمعه البیضاء اقای تبریزی چیه که تو کتابش آورده «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی ( بسیار بزرگ ) بود ؛ به طوری که آن را از شانه اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد ...» کانال های ضد دین به خاطر این سخنش به شیعه حمله می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌مطلب مذکور در هیچ روایتی از کتب تشیع نیامده است و استناد آن به کتب حدیثی تشیع کذب و دروغ است . ❕مولف مذکور چنین می نویسد ؛ « وكان ثدياها طويلين بحيث كانت تلقيهما من أعلى كتفيها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذكر بعضهم ذلك مسندا إلى الرواية. « سينه هاي آن حضرت طولاني بود؛ به گونه‌ي كه آن را از شانه اش به سمت پشت سر مي‌انداخت و فرزندانش را از پشت سر شير مي‌داد، بنا بر آنچه برخي از علماي آنها با استناد به روايت شان اين مطلب را ذكر كرده اند» 📚اللمعه البیضاء ص235 ❕منظور از « بعضهم » علمای اهل سنت هستند که چنین مطالب موهونی را در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می کنند و مولف کتاب مذکور آقای ( متوفای 1310 ق) تنها قصدش آن بوده است که نقل اهل سنت را بیان کند و رد کند و تعبیر « علی ما ذکر بعضهم » نشانه رد این سخن از سوی نویسنده است . ❕اگر این سخن را نیز نپذیریم باز هم می گوییم این نقل برای ما ندارد و روایتی در این رابطه در کتب حدیثی ما نیامده است و نقل چنین مطالبی از هر کس باشد مردود است و صاحب چنین نقلی شایسته انتقاد و ملامت و باز خواست است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این پیام که یک ضد دین به همراه کلیپ آقای برایم فرستاده صحیح است ❗️« آخوند قرائتی : 《غلمان هایی که در قرآن به آنها اشاره شده؛ پسر بچه های کفار هستند که در بهشت، محکوم به سرویس دادن اند؛ چون نه بهشتی اند و نه جهنمی!!!》 💠💠 👌خداوند نعمتها را بر اهل بهشت تمام كرده است، و همه چيز به آنها داده، و از جمله پذيرائى کنندگان خدمتكارانى است كه از آنها به عالىترين كيفيت پذيرائى مىكنند. ❕حسن ظاهر، و لطف باطن آنها، و خَلْق و خُلق نيكوى آنان، چنان بهشتيان را مجذوب خود مىسازد كه همه درد و رنجهايى را كه در دنيا در مسير اطاعت حق ديدند و كشيدند مىكنند. ❕در يك مورد از آنها تعبير به «غِلْمان» كرده است مىفرمايد: «وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ» «برگرداگرد آنها نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند» (طور 24). 👌و می فرماید ؛«يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ- بِاكْوابٍ وَابارِيقَ- وَ كَأسٍ مِنْ مَعينٍ»: «پيوسته در اطراف آنها نوجوانانى جاودانى در طراوت و شكوه باقدحها و كوزهها و جامهايى از نهرهاى جارى بهشتى مىگردند» (واقعه 17 و 18). 👌و می فرماید ؛ «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ اذا رَأَيْتَهُمْ حِسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً: «و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى (براى پذيرائى) مىگردند كه وقتى آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكنده اند» (انسان 19) ❕برخی از بر پایه روایتی می گویند که منظور از اين نوجوانان بهشتى ، اطفال مشركان و فاقد حسنات هستند كه خدا هرگز آنها را به خاطر پدرانشان مجازات نمى كند، بلكه به صورت خدمتگزارانى در بهشت از مؤمنان پذيرائى مىكنند، و از اين پذيرائى كردن غرق سرورند. 📚بحار الانوار ج5 ص291 ❕اما اين احتمال است و روايتى كه در اين زمينه نقل شده روايت مرسله و بدون سندی است که قابل استدلال نمی باشد . 📚پیام قرآن ج6 ص207 👌تفسیر بهتر آن است که بگوییم آنها هستند بهشتى كه خداوند مخصوصا آنان را براى اين هدف آفريده است. 📚تفسیر نمونه ج23 ص212 ❕اما در رابطه با این که تکلیف فرزندان نابالغ کفار در روز قیامت چه می شود در روایتی از عبد الله بن سلام نقل شده است که می گوید ؛ « از پيامبر خدا پرسيدم و گفتم: مرا آگاه ساز كه آيا خداوند عز و جل بى دليل، مردمى را كيفر مى دهد ، فرمود: «پناه بر خدا! [چنين نيست]». گفتم: پس فرزندان ، آيا در بهشت اند، يا دوزخ؟ ❕فرمود: «خداوند تبارك و تعالى [نسبت به مهربانى] به آنان سزاوارتر است. هر گاه روز رستاخيز شد و خداوند عز و جل مردمان را براى داورى گرد آورد، فرزندان مشركان را مىآورد و به آنان مىفرمايد: بندگان و كنيزان من! پروردگار شما كيست؟ و آيين و اعمال شما چيست؟ 👌مىگويند: خدايا! پروردگار ما! تو ما را آفريدى و ما چيزى را نيافريده ايم، و تو ما را ميراندى و ما چيزى را نميرانده ايم، و براى ما زبانى كه بِدان سخن بگوييم و گوشى كه بِدان بشنويم و كتابى كه آن را كنيم و فرستاده اى كه از او پيروى نماييم، قرار ندادى و البتّه ما، جز آنچه تو به ما آموخته اى، دانشى نداريم. 👌خداوند عز و جل به آنان مى فرمايد: بندگان و كنيزان من! آيا اگر شما را به كارى فرمان دهم، آن را انجام مى دهيد؟ مىگويند: گوش به فرمان توييم، اى پروردگار ما. ❕آن گاه خداوند عز و جل به آتشى كه به آن، فَلَق گفته مىشود و سختترين كيفر در جهنّم است، فرمان مىدهد و آن از جايگاه خود به صورت سياه و تاريك همراه با و زنجيرها بيرون مىآيد. 👌سپس خداوند تبارك و تعالى كودكان مشركان را فرمان مىدهد كه خودشان را در اين آتش بيفكنند. هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه نيكبختى داشته باشد، خود را در آن مى افكند؛ ولى آن آتش براى او سرد و سلامت مى شود، همچنان كه براى ابراهيم عليه السلام شد، و هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه تيره بختى داشته باشد، خوددارى مى كند و خود را در آن آتش نمى افكند. آن گاه خداوند تبارك و تعالى به آتش فرمان مى دهد و آتش، او را به خاطر اين كه فرمان خدا را ترك كرده و از وارد شدن در آن خوددارى نموده است، مى بلعد. پس به دنبال ، در جهنّم خواهد بود» 📚توحید صدوق ص390 📚بحار الانوار ج5 ص291 👌در نقل دیگری آمده است که خداوند می فرماید ؛ « من شما را رو در رو فرمان دادم و مرا اطاعت نكرديد. چه مىكرديد اگر فرستاده اى را از غيب برايتان مىفرستادم؟». 📚الکافی ج3 ص248 ❕در گذشته تر پیرامون این قضیه بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓از انجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری)استفاده کرده؟ 🗯پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند. 🔷نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند. 📚پیام قران،ج6 ص175 2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله: 🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری) 3⃣حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند. ❗️واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده میشود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود. 👌این میشود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند. 5⃣اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود: «یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 6⃣مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛ 🔷1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع میشود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است . ❗️اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب میشوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست . 🔶2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع میشود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است . 🔶3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد. 👌بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد. 7⃣این که فردی برای رسیدن به حوریان وهمسران بهشتی وسایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول ومشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است. 🗯حضرت علی فرمود: «گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است» 📚نهج البلاغه،حکمت 237 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا علمای اهل سنت هم درباره و بزرگی امام عسکری چیزی گفته اند یا خیر ❕اگر گفته اند برایمان بیاورید❗️ 💠💠 👌امام گرامی ما امام حسن عسکری علیه السلام چنان بوده است که نه تنها از فضل و مناقب و شرافت و بزرگی اش نقل های متعددی در مجامع روایی شیعه منقول است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص233 به بعد 👌بلکه بزرگان اهل سنت هم زبان به مدح و ستایش امام عسکری گشوده اند که به برخی اشاره می کنیم؛ 1⃣محمد بن طلحه ؛ 👌او می نویسد: « بدان که بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتی که خداوند به امام عسکری اختصاص داده این است که مهدی از نسل او به دنیا آمده و پسر اوست که به وی منتسب می شود و پاره ای است که از وجود او گرفته شده است» 📚مطالب السوول ج2 ص148 2⃣ابن صباغ ؛ 👌او می نویسد: « او سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . 👌یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای هماوردی با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 3⃣علامه سبط ابن می نویسد: « او دانشمندی راستگو بوده که از پدرش و جدش حدیث روایت کرده است» 📚تذکره الخواص ص362 4⃣علامه شبراوی نیز می نویسد: « یازدهم از پیشوایان حسن خالص می باشد که به لقب عسکری نیز مشهور شده است و در شرافت او همین بس که امام مهدی منتظر از فرزندان او است .مرحبا به چنین خاندان با شرافت و نسب متعالی و همین افتخار در بلندای مقدار و مرتبه او کافی است» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص178 👌علمای اهل سنت ، کراماتی را نیز از امام عسکری علیه السلام نقل می کنند . ❕«از محمد بن حمزه الدوری نقل می کنند که به سوی امام عسکری نامه نوشتم تا برایم دعا کند وضعیت مالی ام خوب شود زیرا در فقر و تنگدستی به سر می بردم . 👌جواب نامه از امام عسکری آمد که غنا به تو روی آورده است ، پسر عم تو یحیی بن حمزه از دنیا رفته و صد هزار درهم از خود باقی گذاشته است و وارثی هم جز تو ندارد ، تو وارث اموال او می شوی اما توجه بکن که میانه رو باشی و اسراف نکنی . ❕محمد بن حمزه می گوید پس از آن خبر مرگ ابن عم در مدت کوتاهی آمد و من وارث مالش شدم و فقرم برطرف شد » 📚الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ، ص267 📚اخبار الدول و آثار الدول ص117 📚نور الابصار شبلنجی ص226 👌همین طور نقل می کنند از خبر دادن غیبی امام عسکری در مورد مردی که حدود 200 را دفن کرده بود و قسم می خورد که من هیچ پولی ندارم و اموالم گم شده است ؛ 📚الفصول المهمه ص268 📚نور الابصار ص226 ❕و کرامات دیگری نیز از امام عسکری مورد نقل علمای اهل سنت قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج12 ص464 نبذه من کراماته علیه السلام https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔امام حسن عسگری امام از جانب خدا یا شارلاتان و شیاد؟ ✍ در کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است ؛ 📗 الكافي-   جلد : 1  صفحه : 510 🌱ترجمه : على بن زيد گفت: من اسبى داشتم و بدان مى نازيدم و در هر جا از او سخن مى گفتم ، يك روز خدمت امام حسن عسكرى رسيدم، به من گفت : اسبت چه شد؟ گفتم : آن را دارم و هم اكنون بر در خانه شما است و از آن پياده شدم، 👈👈 امام حسن عسگری گفت : تا شب نرسيده اگر خريدارى پيدا كردى آن را عوض كن و تأخير نکن👉👉 ، كسى بر ما وارد شد و رشته سخن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى كرد آمد و گفت: اى آقاى من 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى گفتم : كاش به جاى آن اسبى مى داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA