eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔با توجه به روایات و آیاتی که کمک کننده به در ظلم او شریک است .امروز که رژیم سرتا پا دیکتاتور و مستبد و ظالم وهابی عربستان به دلیل کاهش قیمت نفت و جنگ طلبی در یمن و.. با کسری بودجه روبروست و مهم ترین درآمد آن حج می باشد و با اینکه میدانیم صد درصد بودجه حج را این از خدا بی خبران خرج حملات هوایی به مردم یمن و خرید اسلحه و تفرقه افکنی بین مسلمین میکند اگر چند سال مسلمین حج را تحریم کنند این رژیم مستبد با بحران روبرو میشود آیا امروز رفتن به حج کمک به ظالم نیست❗️❗️ 💠💠 👌باید توجه داشت که از جمله واجبات که بر ذمه افراد مستطیع می باشد ، مساله حج واجب خانه خداست . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر مردم حج را ترک کنند ، عذاب بر آنان جاری می شود و مهلت داده نمی شوند » 📚 ج4 ص271 👌حضرت علیه السلام نیز می فرمود ؛ « به حج خانه پرودگار توجه داشته باشید تا آن خانه از حضور شما خالی نشود که اگر خالی شود مهلت نمی یابید و بر شما جاری می شود » 📚 الشیعه ج11 ص21 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « کسی که حج واجب را بدون عذری ترک کند ، یا یهودی و یا می میرد ( و مسلمان نمی میرد )» 📚 ج4 ص268 ❕از سوی دیگر در این هم شکی نیست که تقویت ظالم در از جمله گناهان بزرگی است که قابل بخشش نمی باشد . 🔶حضرت علیه السلام چنین وصیت می نمود: « سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که شما از بین می رود» 📚 الاخبار ص196 🔶پیامب#ر گرامی فرمود: « زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت انجام داده اند حاضر میشوند و مجازات می شوند )» 📚 الاعمال،ص260 🗯امام علیه السلام فرمود: « هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد خداوند قرار دارد» 📚 الشیعه ج16 ص57 👌 و : « کسی که ظلم می کند و کسی که او را تقویت می کند و کسی که راضی به انها است هر سه شریک در ظلمند» 📚 ج2 ص333 💠بر پایه احادیث دسته دوم ، اگر حج گزاردن سبب تقویت دولت ظالم در ظلم کردن به مردم مظلومان یمن و تهیه سلاح و تحهیزات برای داعش و...شود می توان بر پایه « اهم و مهم » و « تقدیم اهم بر مهم » گفت ؛ 👌اگر چه حج گزاردن مساله مهمی است اما زمانی که این مساله با مساله مهم تری نظیر حرمت تقویت ظالم در ظلمش به تعارض پیدا کند ، آنچه اهم است یعنی عدم تقویت مقدم می شود . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ یک از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکاب آن برای شخص مضطر جایز است » 📚 ج3 ص117 👌اگر ترک حج گزاردن الهی است ، تقویت ظالم در ظلمش نیز حرام است و هم اکنون که حالت اضطرار پیش آمده است بر اساس قاعده تقدیم « اهم بر مهم » بی شک ترک حج ارجحیت دارد . 🔴تمام آنچه گفته شد ، بر این اساس بود که حج گزاردن سبب تقویت دولت در ظلم کردن به مظلومین می شود اما این مساله ثابت نیست . 🗯 نماینده در امور حج و زیارت بیان داشتند که پول ایرانی خرج گلوله‌های عربستان در یمن نمی‌شود. این پول برای دریافت خدمات به شرکت‌های خصوصی سعودی داده می‌شود، نه این کشور. http://www.isna.ir/news/96030502673/%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC-%D8%AE%D8%B1%D8%AC-%DA%AF%D9%84%D9%88%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF ❕بر این اساس وجوب حج ، سر جای خودش ثابت است و همه افراد موظف به حج گزاردن هستند. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از خانه خدا بالاتر می داند لذا میلیونی با پای برای زیارت اربعین به کربلا می روند به راستی ایا جهالتی از این بالاتر است که کربلا را از کعبه بالاتر بدانیم❕❕ 💠💠 ✏️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 👌لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج اعلام شده است؛ 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است؛ 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 ✏️اما باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج است وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ❔ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که پیامبر بر کعبه برتری دارد؛ 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید بر مکه برتری دارد؛ 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداى متعال در سوره روم آيه21ميفرمايد:كه از نشانه هاى خداست كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا بدانها گيريد ❕ چرا فرمود: براى شما آفريد؟ آيا زن، براى اطفاء مرد آفريده شده؟ آيا اين بدين معناست كه در خلقت نوع انسان، مرد اصل و زن فرع است؟ آيا بدان معناست كه مرد از لحاظ وجود، و زن فروتر است❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه » « از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید تا در کنار آنها یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد » 🔶روم 21 👌مخاطب خلق لکم ، تمام مردان و زنان هستند که خداوند برای آنها ازواج و همسرانی قرار داده است تا در کنار آنها بگیرند . ❕در گذشته توضیح داده ایم که در چنین مواردی استعمال ضمایر مذکر مانند لکم ، تسکنوا و مانند آن شامل مردان و زنان می شود ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/2980 ❕در جمله « لتسکنوا الیها » ضمیر مونث بازگشت می کند به ازواج که جمع مکسر است و می گوید خداوند برای تمام شما مردان و زنان و همسرانی قرار داده است تا در کنار آنها آرامش بگیرید . 👌ضمیر مونث در الیها بازگشت به جمعیت زنان نمی کند تا آیه چنین معنا شود که خداوند برای مردان زنان را آفرید تا زنان مایه آرامش باشند . ❕اما این آرامش چگونه است ❔ 👌در تفسیر آمده است ؛ ❕« به راستی وجود همسران با این ویژگیها برای انسانها که مایه آرامش زندگی آنها است یکی از مواهب الهی محسوب می شود . 💠این آرامش از اینجا ناشی می شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفائی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند بطوری که هر یک بدون دیگری ناقص است، و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد و از اینجا می توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهی می زنند وجود ناقصی دارند، چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده (مگر آنکه به راستی شرائط خاص و ضرورتی ایجاب تجرد کند) . 👌به هر حال این آرامش و سکونت هم از نظر است، و هم از نظر هم از جنبه و هم ، بیماریهائی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید قابل انکار نیست همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامیهای روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است . ❕از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می کنند و به همین جهت انتحار و در میان مجردان بیشتر دیده می شود، و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سرمیزند . 👌هنگامی که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگی خانوادگی می گذارد شخصیت تازهای در خود می یابد، و احساس مسئولیت بیشتری می کند و این است معنی احساس ‍ آرامش در ازدواج » 📚تفسیر نمونه ج16 ص391 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در شهید می شوند ❕❕ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 📚اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55 👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 📚بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛ 📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117 ❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر به خلفا تلقی نمی شود . 👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را کنید . 👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛ « عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی» 📚الاصابه ج4 ص483 تا 491 👌صحابه ای که نامشان بوده است را چنین نام می برد ؛ ❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی 📚الاصابه ج4 ص370 تا 383 👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛ « ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...» 📚الاصابه ج7 ص38 به بعد 👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که برخی امامان فرزندان خود را به نام نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕ 💠💠 👌مورخان و محدثان شیعی نام یکی از فرزندان دختر امام کاظم علیه السلام را ذکر کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج48 ص287 ❕در رابطه با تعداد فرزندان امام رضا علیه السلام اگر چه اختلاف است ، اما برخی علما نام یکی از فرزندان ایشان را ثبت کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج49 ص221 👌همینطور شیخ نام یکی از فرزندان امام هادی علیه السلام را عایشه ذکر کرده است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص231 ❕چنان که قبلا مفصلا یاد آور شده ایم ، اسم عایشه و اسامی خلفا ، از اسامی میان مردم عربستان بوده است و اختصاص به شخص خاصی نداشته است ، لذا علیهم السلام نیز از این اسامی بهره جسته اند . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7317 ❕به عنوان مثال هم زمان با عصر امامان، برخی از یاران امامان نامشان بوده است ، افرادی هچون یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد ، یزید بن عبدالملک ، یزید صائغ و یزید کناسی از اصحاب امام باقر علیه السلام ، یزید الشعر ، یزید بن خلیفه ، یزید بن خلیل ، یزید بن عمر بن طلحه ، یزید بن فرقد ، یزید بن مولی حکم از اصحاب امام صادق علیه السلام و حتی نام یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام بن ذی الجوشن بوده است ❗️ 📚جامع الرواه ج1 ص402 ❔آیا می توان گفت این نامگذاری به سبب داشتن یزید بن معاویه و شمر بن ذی الجوشن بوده است ❕ 👌برخی از در مقام پاسخ به نامگذاری فرزندان امامان به عایشه و ابوبکر ، عمر و عثمان چنین می نویسند ؛ ❕« اوّلًا نام هاى نوزادان بيشتر از جانب مادران انتخاب مى شد، نه از جانب پدران؛ و اهل بيت عليهم السَّلام نه همگى، كه اندكى از آنان از بنى هاشم بودند، بنابراين بيشتر از غير بنى هاشم بودند و لذا انتخاب اين نوع اسامى از طرف مادران بوده است و امامان نيز در مقابل عمل انجام شده قرار مى گرفتند و بر تغيير نام نمى ديدند. 👌 اميرمؤمنان در رجز خود مى فرمايد: «من كسى هستم كه مرا حيدر نام نهاد. شير بيشه هاى شجاعتم». 💠ثانياً ؛ نام هاى ياد شده، تنها به سه نفر یا چهار نفر اختصاص نداشته و اين چنين نبوده كه در آن محيط، جز اين افراد چنين نامى نداشته باشند، بلكه از نام هاى و فراوان بوده و از سوى ديگر، در نامگذارى ملاك اين نبود كه چون خلفا یا چنين نام هايى داشتند، پس آن‌ها نيز براى فرزندان خود نام ايشان را برگزيدند، بلكه به خاطر آن بود كه اين نام ها، در ميان امت عربى از نام هاى به شمار مى رفت، به گواه اين كه گروه كثيرى از صحابه پيامبر و غیر آن ها كه هم عصر خلفا بودند، نام هاى ابوبكر، عمر و عثمان و عایشه را بر خود داشتند. 👌مثلا کسانی از صحابه که نام عایشه را داشتند ؛ ۱. عايشه بنت جرير بن عمرو ۲. عايشه بنت سعد بن أبى وقاص الزهرية ۳. عايشه بنت أبى سفيان بن الحارث بن زيد الانصاريه ۴. عايشه بنت عبدالرحمن بن عتيك النضريه ۵. عايشه بنت عمير بن الحارث بن ثعلبة الأنصارية ۶. عايشة بنت قدامة بن مظعون القرشية الجمحية ۷. عايشه بنت معاوية بن المغيرة بن أبي العاص بن أمية. 📚الاصابه ج8 ص235 به بعد 👌نتيجه مى گيريم كه اين نام‌ها از نام هاى فراگير و مشهور در ميان جامعه بوده و نام هاى متداولى به شمار مى رفته است و خاندان رسالت نيز از اين نام هاى مشهور بهره مى گرفتند، بى آن كه ملاك در نامگذارى خلفا یا عایشه باشند. حتى كسانى كه اين نام‌ها را بر خلفا نهاده اند، از همين فراگير استفاده كرده اند. 👌فرض كنيد اين اسامى فراگير نبوده و تقريباً اختصاص به آن چند نفر داشته است، ولى بايد توجه داشت كه زشت كارى يك فرد، نام او را ننگين نمى كند و فرد ارتباطى به نام او ندارد، با اين شرط كه نامش زيبا باشد. ❕منفورترين شخص در ميان مسلمين عبدالرحمن بن ملجم است، ولى نام عبدالرحمن در رجال شيعه و سنّى بيش از آن است كه شمارش شود. نام محمدرضا از نام هاى زيباست؛ مانند نام رضا كه از زيبايى خاصى برخوردارند، حال اگر چند نفر با اين نام‌ها به كارهاى زشت دست زدند، سبب نمى شود كه از اين نام‌ها بهره نگيرند. 👌نمى توان با این دليل واهى و سست بر بى مهرى هايى كه برخى از صحابه نسبت به خاندان روا داشته اند، پرده افكند. 📚نقد کتاب وحدت و شفقت صحابه و اهل بیت با یکدیگر، جعفر سبحانی ص36 👌بله اگر در یک مقطع ، نامگذاری به نام برخی از اسامی دشمنان دین ، تداعی کننده حمایت و محبت آنها در دل باشد ، بی شک چنین نامگذاری است و این همان است که در روایات از آن نهی شده است . 📚وسائل الشیعه ج21 ص398 باب 28 👌❕ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht 👌ادامه 👇👇👇 ❕« یعقوب بن می گوید به
محضر امام صادق علیه السلام رفتم ، آن حضرت بالای سر فرزندش امام کاظم که در گهواره بود ، ایستاده و با او نجوا می کرد ، من صبر کردم تا سخنان امام تمام شود ، امام صادق به من فرمود به نزد مولایت ( امام کاظم ) برو و به او سلام کن ، من هم چنین کردم و او با زبانی فصیح جوابم را داد ، و به من فرمود برو و نام دخترت را که دیروز گذاشته ای تغییر بده زیرا آن اسمی است که خداوند است . 👌یعقوب می گوید برای من دختری به دنیا آمده بود که نامش را ( نام دیگر عایشه ) گذاشته بودم . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « به توصیه او عمل کن تا هدایت شوی ». یعقوب می گوید من هم نام را عوض کردم 📚الکافی ج1 ص310 👌این برخورد امام صادق و امام کاظم علیهما السلام از این جهت بود که به جهت یعقوب بن سراج ، و نامگذاری فرزندش به نام عایشه احیانا در آن شرایط زمانی چنین تداعی می شد که او تایید کننده کارهای عایشه بوده و محبت او را به دل دارد ، لذا آن دو امام بزرگوار دستور به تغییر نام فرزندش دادند ، اما در زمانی که چنین تداعی از این نوع نامگذاری به ذهن نیاید ، بی شک چنین اشکال ندارد ، چنان که بر اساس نقل های فوق الذکر ، برخی امامان نام دختر خود را عایشه گذاشته بودند . ❕اما در زمان و عصر ما ، با توجه به آن که اسامی مذکور ، تداعی کننده یاد و جنایات دین و ائمه می باشد ، لذا عموم شیعیان از این نوع نامگذاری اجتناب می کنند ‌. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔استادی داریم که می گوید من تمام روایات شیعه را دیده ام .هیچ روایتی که دلالت بر آن کند که ما می توانیم بین نماز ها جمع کنیم وجود ندارد حق همان نظر اهل سنت است که جمع کردن بین نمازها را جایز نمی دانند و هر یک را در وقت خودش می خوانند❗️ 💠پاسخ💠 🔷شیعه بر اساس روایات ائمه گرامی معتقد است وقتی هنگام ظهر زوال شد وقت هر دو نماز ظهر و عصر وارد شده الا اینکه نماز ظهر را باید پیش از عصر به جا آورد. ❗️بنابراین بین ظهر تا غروب وقت مشترک دو نماز است جز اینکه به اندازه چهار رکعت پس از زوال وقت مختص به ظهر است و به اندازه چهار رکعت آخر وقت اختصاصی عصر است و بین این دو وقت مشترک است. 👌وقت مغرب و عشائ نیز همین گونه است .پس از غروب آفتاب تا نیمه شب وقت مغرب و عشائ است.وقت خاص مغرب به اندازه ادای آن از اول وقت است و وقت خاص عشائ به اندازه ادای آن از آخر وقت و میان این دو وقت مشترک است. 👌امام باقر فرمود: « هرگاه زوال خورشید شد وقت ظهر و عصر داخل شده است و چون خورشید غروب کرد وقت مغرب و عشائ وارد شده است» 📚الفقیه ج1 ص140 👌امام صادق فرمود: « زمانی که خورشید غروب کند وقت نماز مغرب و عشائ رسیده است» 📚الکافی ج3 ص281 ❗️به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز می باشد؛ 📚وسائل الشیعه ج4 ص125 باب 4 📚وسائل الشیعه ج4 ص183 باب 17 👌پس وقتی نماز ها سه وقت دارد روشن می شود که جمع بین نمازها اشکالی ندارد به این معنی که نماز عصر را با نماز ظهر در زمان زوال خورشید بجا آورد و نماز عشائ را به همراه نماز مغرب در زمان غروب خورشید بجا آورد. 🔶امام صادق فرمود: « رسول خدا با یک اذان و دو اقامه نماز ظهر و عصر را با هم خواند و نیز با یک اذان و دو اقامه نماز مغرب و عشائ را در حضر با هم خواند بی آنکه بیماری یا علت خاصی باشد» 📚الفقیه ج1 ص186 🔶وفرمود: « رسول خدا نماز ظهر و عصر را در یک جا خواند بدون آنکه علت و سببی باشد .عمر که از دیگران نسبت به او بی باک تر بود گفت آیا در نماز چیز تازه ای رخ داده است؟ 🔷فرمود نه خواستم بر امتم توسعه داده باشم و بر آنان سخت نگیرم» 📚علل الشرایع ج2 ص321 👌وفرمود: « پیامبر دو نماز ظهر و عصر را هنگام زوال خورشید و مغرب و عشائ را هنگام غروب آفتاب با هم خواند به صورت جماعت بدون عذر خاصی زیرا می خواست بر امت خود سخت نگیرد» 📚وسائل الشیعه ج4 ص221 📚الکافی ج3 ص286 🔶در جواز جمع کردن بین نمازها روایات متعدد دیگری در مجامع روایی ما آمده است که جهت اگاهی رجوع فرمایید: 📚وسائل الشیعه ج4 ص221 باب 32 📚مستدرک الوسائل ج3 ص142 باب26 📚بحار الانوار ج79 ص312 باب5 👌اهل سنت نیز در روایات متعددی نقل کرده اند که پیامبر گرامی بدون آنکه عذری داشته باشد بین نماز ها جمع کرده و نماز ظهر و عصر را در یک وقت و نماز مغرب و عشائ را در یک وقت ادا می کرد تا امتش به سختی نیفتند. 🔷بخاری از ابن عباس روایت می کند: «با رسول خدا هشت رکعت ( یعنی ظهر وعصر) ونیز هفت رکعت ( یعنی مغرب وعشا) را به طور جمع در یک وقت خواندم» 📚صحیح بخاری،ج1 ص148 🔶بخاری باز نقل می کند: «رسول خدا در حالی که مقیم بود نه مسافر، نماز ظهر وعصر، مغرب وعشا را به جمع در یک وقت خواند» 📚همان مدرک 🔶وباز روایت کرده اند: «پیامبر بین ظهر وعصر و مغرب وعشا در مدینه جمع کرد و در یک وقت خواند بدون آنکه خوفی باشد یا بارانی آمده باشد» 📚صحیح مسلم ج2 ص152 📚صحیح ترمذی،ج1 ص354 📚مسند احمد،ج1 ص223 👌وباز نقل می کنند: « پیامبر نماز ظهر و عصر را با یکدیگر خواند بدون آنکه خوف یا سفری در کار باشد به دلیل آنکه امتش به سختی نیفتند» 📚صحیح مسلم ج2 ص151 👌البته باید توجه کرد که با توجه به روایات متعدد جدا خواندن نمازها و بجا آوردن آنها در وقت فضیلتش افضل و بهتر است. 📚وسائل الشیعه ج4 ص140 باب 8 ❗️اما با توجه به روایات بالا جمع کردن بین نمازها نیز اشکالی ندارد و پیامبر گرامی به دلیل آنکه امتش در سختی نیفتند این جمع کردن را تجویز فرمودند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال در اصول کافی گفته شده نماز شیعه3وقت بایدخونده بشه در نامه52نهج البلاغه گفته شده5وعده باید خونده بشه بعد همه علما نظرشون اینه اصول کافی کتابیست صحیح و ماهم طبق کافی3وقت میخونیم یعنی نعوذباالله کافی از نهج البلاغه بالاتره ممنون میشم جواب سوالم رو بدید ✅پاسخ: آنچه که در نامه 52 آمده است اشاره به اوقات فضیلت نماز است. ❗رعایت وقت فضیلت وجدا ساختن نمازها در این اوقات سنت است واولی، هرچند طبق روایات شیعه وسنی جمع میان این دو وخواندن نمازها در یک وقت اجازه داده شده است تا امت به سختی نیافتند چرا که پیامبر فرمود: "من به شریعت سهل واسانی مبعوث شدم" ❗لذا برای افراد راه حلی باز گذارده شده است تا نه گرفتار ترک نماز شوند ونه گرفتار دشواری ومشقت فراوان 📚پیام امام،ایت الله مکارم،ج10 ص349 ❗در روایتی شیخ حر عاملی از امام صادق روایت می کند که فرمود: "پیامبر ظهر وعصر رآ دریک مکان با همدیگر خواند بدون آنکه سبب وعذری باشد وفرمود : "خواستم بر امتم سخت نگیرم " 📓وسایل الشیعه،ج4 ص221 ❗مسلم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت وصاحب کتاب صحیح نزد اهل سنت از ابن عباس روایت می کند: "پیامبر نماز ظهر وعصر را با یکدیگر خواند بدون آنکه خوف یا سفری در کار باشد ( بدون عذر) به دلیل آنکه هیچ یک از افراد امتش به سختی نیفتند" "ان لا یحرج احدا من امته" 📓صحیح مسلم،ج2 ص151 ❗البته دراین باب روایات فراوان است که شما را به پیام های قبلی کانال ارجاع میدهیم ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓چرا در اسلام کافر به خدا و پیامبر نجس هستند آیا این توهین به آنها محسوب نمی شود❕❕ 💠پاسخ💠 👌مساله نجاست کفار اعم از کتاب و غیر کتابی و غیر آن مساله ای است که در روایات متعددی بیان شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 📚مستدرک الوسائل ج2 ص562 باب10 👌وضابطه آن خروج از اسلام یا انکار ضروری دین است که ملاک اول شامل کافر اصلی یا ارتدادی یا کتابی و غیر کتابی می شود و ملاک دوم شامل غلات و خوارج و نواصب می شود. 📚الحدائق الناضره ج5 ص162 ❗️فلسفه نجاست کفار؛ 1⃣ناپاک بودن کفار مسلما یم نوع ناپاکی معنوی و آلودگی باطنی است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است و یک فائده آن حفظ عقائد بسیاری از مردم است که با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه به زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و منحرف می شوند . 👌همیشه مصلحین به افراد معمولی مردم سفارش می کنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دوری کنند .اسلام این موضوع را به صورت حکم « ناپاک بودن کفار» بیان کرده است .اسلام روابط اقتصادی و تجاری و امثال آن را با کفار در شرایط معینی اجازه داده است اما اجازه نداده است که آنان رفیق سفره و کاسه شوند یعنی هم خواسته است از منافع آنها بهره مند گردد و هم از ضررهای عقیدتی و اخلاقی آنان که لازمه معاشرت کامل برای بسیاری از مردم است در امان بمانند . 2⃣تمام افراد کفار از بسیاری از آلودگی ها و چیزهای نجس مانند خون و گوشت خوک و مشروبات الکلی اجتناب نمی کنند و طبعا تمام زندگی آنان آلوده می باشد.برای دوری از این آلودگی ها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانی که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند از هر نوع آلودگی محفوظ بمانند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص327 3⃣حکم نجاست کفار یک نوع کیفر و مجازات برای آنان تلقی می شود که اسلام به خاطر کیفر کفرشان بر آنان مترتب کرده است و ممکن است شخص اجرای این کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خودشان هستند نه خداوند که به خاطر مصالح فوق الذکر این حکم را وضع کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
جود مى آیند، م انند کودکانى هستند که از پدران و مادران بیمار و مثلا مبتلا به سل و امراض مقاربتى و نظایر اینها متولّد مى شوند; چنین کودکانى آمادگى بیشترى براى ابتلا به آن امراض دارند که هرگاه به معالجه آنها اقدام نشود، به زودى ممکن است آنها را بیمار و مبتلا سازد; و به همین جهت باید براى رعایت مصالح عمومى و جلب اعتماد مردم، این گونه کودکان آماده ابتلا به سل را مثلا از تصدّى امور مربوط به موادّ غذایى و مانند آن، جلوگیرى کرد. ❗️فرزندان نامشروع نیز یک نوع آمادگى براى قانون شکنى و گناه و عصیان دارند; هرگاه تعلیم و تربیت صحیح، محیط سالم، اراده و پایدارى آنها نباشد، ممکن است سقوط کرده و جزء گروه جنایتکاران درآیند. روى این جهات، مصالح عمومى ایجاب مى کند که براى رعایت پیشگیرى هاى لازم اجتماعى، از تصدّى پاره اى از مقامات خوددارى کنند. 🗯امّا این که بعضى پنداشته اند که فرزندان نامشروع حتماً روى سعادت و نجات نخواهند دید، کاملا اشتباه است; بلکه، آنها همانند دیگران مى توانند افرادى خوشبخت و سعادتمند گردند; ولى همان طور که گفتیم چون زمینه روحى آنها نسبت به دیگران نامساعد است، احتیاج به مراقبت و تربیت قویتر و بیشتر دارند، همان طور که فرزند یک نفر مسلول لازم نیست حتماً مسلول گردد، بلکه مى توان با مراعات امور بهداشتى او را نیرومندتر از دیگران ساخت و از این بیمارى نجات داد. خلاصه، آمادگى زمینه، دلیل قطعى بر ابتلا نخواهد بود و اراده نیرومند و تربیت مى تواند آن را جبران نماید. 🗯جالب این که، اگر این گونه فرزندان نامشروع در برابر گناه پایدارى کنند، مقامى ارجمندتر و بالاتر از افراد همردیف و مشابه خود خواهند داشت، چرا که آنها مجاهده بیشترى کرده اند. ♻️برگرفته از کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص319 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا زنا زاده ها از برخی چیز ها مثل امام جماعتی و...محرومند مگه چه گناهی کردن ♦️پاسخ   1⃣از آن جا که روابط نامشروع، ارتباط حقوقى و روابط مالى پدر و فرزند را از میان مى برد، ریشه نسبت ها و عواطف خانوادگى را که اساس تشکیل اجتماع است قطع مى کند; زن زناکار نمى داند که از نطفه کدام مرد باردار شده، فرزند نامشروع، پدر و ارحام و بستگانش را نمى شناسد; و بطور کلّى ده ها مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى و تربیتى و خانوادگى و مالى و عاطفى که از زنا سرچشمه مى گیرد، همه اینها باعث شده که پیامبران و قانونگذاران الهى و همچنین قانونگذاران بشرى، اعمال منافى عفّت را تحریم کرده، روابط نامشروع جنسى را ممنوع و غیر قانونى اعلام نمایند. 2⃣ چون در هر جمعیّت و ملّتى مقرّراتى براى زناشویى وجود دارد، از این جهت روابط نامشروع یک عمل «خلاف قانون» و «تجاوز کارانه» است. روى همین جهت مرتکبین در خود احساس یک نوع گناه و اضطراب که ناشى از روح گناهکارى و نتایج سوئى که ممکن است این عمل براى او داشته باشد، مى نمایند. ❗️هرگاه بر اثر تکرار و یا عواملى دیگر، این حالت نگرانى تخفیف پیدا کند و شخص زناکار به ظاهر احساس نگرانى ننماید، در ضمیر باطن او عیب مهمترى وجود دارد و آن فکر تجرّى و تجاوز و قانون شکنى و طغیان است. 3⃣حالات روانى و فکرى پدر و مادر - همانند سایر آثار بدنى و جسمى آنها - طبق قانون مسلّم وراثت، به فرزندان منتقل مى گردد. همان طور که مشخّصات جسمى پدر و مادر از قبیل: رنگ چشم، مشکى بودن مو، پیوستگى ابرو و تناسب خاصّ اندام، نوعاً به شکل وراثت به فرزندان انتقال مى یابد، حالات روانى و اخلاقى آنها از قبیل: تندخویى، ساده دلى، یکرنگى، خشونت، عصیانگرى و نظایر اینها نیز از مجراى وراثت کم و بیش به فرزندان انتقال مى یابد. 🗯در حقیقت وراثت است که زیر بناى آینده افراد و قسمت قابل توجّهى از شخصیّت انسان را مى سازد و زمینه را براى سعادت و شقاوت آنها آماده مى کند. ✅نتیجه اى که از نکات فوق مى توان گرفت: 💢 فرزندان نامشروع، غالباً روح طغیان و تجرّى و قانون شکنى و گناه را از پدران و مادران خود تا حدودى به ارث برده و زمینه براى ارتکاب جرم و جنایت در آنها فراهم تر است; آنها نسبت به سایرین آمادگى بیشترى براى ارتکاب معاصى و گناه دارند; و لذا، بد آموزى هاى فردى یا محیط نامناسب، کافى است که حقیقت روح آلوده و نابسامان آنها را که مانند آتش زیر خاکستر پنهان مانده است، آشکار ساخته و خرمن سعادت و خوشبختى آنان را بسوزاند. ❗️امّا در مورد محرومیّت از مناصب اجتماعى، علاوه بر آنچه در بالا از وضع روحى آنها گفته شد; و این که این عمل یک نوع احتیاط منطقى به منظور حفظ مصالح ملّى و جامعه به شمار مى رود، اسلام به جلب اعتماد عمومى در تصدّى این گونه پست هاى حسّاس اجتماعى اهمّیّت مى دهد; و لذا، کسانى را که داراى نقطه هاى ضعف خانوادگى و سوابق نامطلوبى باشند، از تصدّى این گونه مقام ها که نیازمند به پاکى و طهارت روح است، محروم ساخته است. 👌ولى اشتباه نشود، با همه این احوال، چنین نیست که تنها فرزند نامشروع بودن علّت تامّه براى انحراف و شقاوت او باشد و اراده و اختیار او را از پذیرش تعلیم و تربیت صحیح اسلامى بکلّى سلب کرده، نتواند با به کار بستن دستورات صحیح زندگى، اهل سعادت گردد. 🔶فرزندان نامشروع، مانند فرزندان طبیعى و قانونى در انتخاب راه سعادت و یا شقاوت آزادند; آنها نیز مى توانند با اراده و اختیار خود راه تقوا و فضیلت را برگزیده، جزء گروه رستگاران و اهل بهشت گردند. این طور نیست که آنها شریر و جانى بالفطره آفریده شده باشند و به هیچ وجه نتوانند خود را از چنگال ناپاکى و گناه رهایى بخشند; بلکه، همان طورى که حضرت صادق (علیه السلام) فرموده است: 🔷 «فرزند نامشروع از راه تربیت به کار و انجام وظیفه وادار مى شود; اگر اعمالش نیکو و خیر بود، پاداش خوب داده مى شود و اگر کار زشت و ناپسند انجام داد، کیفر نافرمانى خود را خواهد دید». 📚الکافی ج8 ص238 ❗️گرچه طبع سرکش، وظیفه فرزندان نامشروع را که علاقه بیشترى به گناه و قانون شکنى دارند در پیکار با معاصىا دشوارتر مى سازد; امّا در صورتى که برخلاف میل باطنى خود از فرمان خدا و دستورات صحیح زندگى پیروى نمایند، به حکم «افضل الاعمال احمزها» بهترین کارها آنهایى است که با رنج و مشقّت بیشترى توأم باشد» 📚 بحار الانوار ج67 ص191 ❗️پاداشى بهتر و ارزنده تر به آنها داده خواهد شد. 🔵بنابر این، نکوهش و توبیخى که اسلام از فرزندان نامشروع نموده، صرفاً به منظور این است که به آنها هشدار دهد که در موقعیّت خطرناکى قرار دارند و بایستى حدّاکثر مراقبت را از خود در انجام وظایف و دورى از گناه به عمل آورند، نه آن که عوامل تعلیم و تربیت به هیچ وجه در آنها مؤثّر نبوده و حتماً از اهل دوزخ خواهند بود. 🗯ادامه پاسخ ♦️به عبارت دیگر: فرزندانى که از روابط نامشروع به و
🤔 ❔آیا این مطلبی که یکی از برایم فرستاده است واقعیت دارد ❗️ ❔🌱اهل بیت پیامبر اسلام گربه هستند😳 ✍امام صادق می گوید : از اهل بیت پیامبر هست و می توان از آبی که از آن نوشیده، وضو گرفت. 📗تفصیل وسائل الشیعه ج۱ ص ۲۲۷ 💠💠 👌گربه از جمله حیواناتی است که نجس العین نیست و اگر به آب یا غذایی دهان بزند ، آن آب یا غذا نجس نمی شود و می توان مثلا با آبی که گربه از آن است وضو گرفت . 💠امام صادق علیه السلام فرمود که در کتاب علی علیه السلام چنین آمده است ؛ « من از خداوند حیا می کنم که غذایی را به خاطر آنکه از آن خورده است دور بریزم » 📚التهذیب ج1 ص227 👌و فرمود ؛ « اشکالی ندارد که از آبی که گربه از آن خورده است ، بگیری » 📚همان مدرک 👌در نقل دیگری فرمود ؛ «فِي الْهِرَّةِ أَنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْ سُؤْرِهَا » « گربه از اهل است و می توان از آب دهان زده او ، وضو گرفت » 📚وسائل الشیعه ج1 ص227 👌علامه در توضیح این روایت می نویسد ؛ «قوله عليه السلام إنها من أهل البيت أي: من أهل الدار، فلا يمكن الاحتراز عنه، أو في حكمهم » « این که امام علیه السلام می گوید گربه از اهل بیت است ، یعنی از اهل است و همان گونه که احتراز و دوری کردن از پس مانده اهالی و خانه ممکن نیست ، از گربه ای ( که در منزل انسان زندگی می کند ممکن نیست ) و ( پس مانده گربه هم ) در پس مانده اهالی منزل است » 📚ملاذ الاخیار ج2 ص250 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA