eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال لطفا بگید چرا خدا پیامبر رو به معراج برد و هدف از معراج ایشون چی بود 🗯پاسخ: ❗️هدف از معراج  چنان‌‌که در برخی تفاسیر آمده این بود که روح بزرگ پیامبر اسلام با مشاهده اسرار عظمت خدا در سراسر جهان هستى، مخصوصاً عالم بالا، درک و دید تازه‌‌اى براى هدایت و رهبرى انسان‌‌ها بیابد. این هدف صریحاً در ابتدای سوره اسراء و آیه 18 سوره نجم آمده است. ❗️در منابع روایی نیز به برخی از اهداف معراج پیامبر(ص) اشاره شده است؛ از جمله: 🗯یونس بن عبد الرحمن می‌‌گوید: از امام کاظم پرسیدم: به چه علت خدا پیامبرش را به سوى آسمان بالا برد و از آن به سوى سدرة المنتهى و از آن به سوى حجاب‌‌‌هاى نور برد و با او گفت‌‌وگو  و نجوا کرد، در حالی‌که خداوند به مکان وصف نمی‌‌شود؟ امام فرمود: ❗️ «خداى متعال به مکان وصف نمی‌‌شود و زمان بر او جارى نمی‌‌گردد ولی خداوند عزت‌مند و بزرگ، خواست که فرشتگان و ساکنان آسمان‌‌هاى خود را با مشاهده پیامبر احترام کند و  شگفتی‌‌های خلقت را به رسول خود نشان دهد تا پس از برگشت از معراج به مردم خبر دهد و این مسئله به گونه‌‌ای که فرقه مشبهه می‌‌گویند نیست. خدا، پاک و برتر است از آنچه وصف می‌‌کنند». 📚علل الشرائع ج1 ص132 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣تفسیر نمونه ج12 ص29 2⃣بحار الانوار ج18 ص282 باب3 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔راجع به وقوع معراج پیامبراکرم(ص)میشه توضیح بدین ❓معراج ایشان آیا جسمانی بوده؟ آیا معراج و وارد شدن جسم به ابعاد غیرمادی ممکن‌است❗️ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه در مقام پاسخ به پرسش شما چنین آمده است؛ 🔷«علاوه بر اینکه مشهور میان دانشمندان اسلام اعم از شیعه و اهل تسنن این است که این امر در بیداری صورت گرفته ظاهر خود آیات قرآن در آغاز سوره اسراء و همچنین سوره نجم آیات 13 تا 18 نیز وقوع این امر را در بیداری گواهی می دهد. 👌تواریخ اسلام نیز گواه صادقی بر این موضوع است زیرا : 🗯در تاریخ می خوانیم هنگامی که پیامبر مسأله معراج را مطرح کرد مشرکان به شدت آنرا انکار کردند و آنرا بهانه ای برا کوبیدن پیامبر دانستند این به خوبی گواهی می‎دهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه روحانی نبوده و گرنه این همه سر و صدا نداشت 🔷و اگر در روایتی از حسن بصری میخوانیم که «این امر در خواب واقع شده است» و یا خبری که از عایشه نقل شده «به خدا سوگند بدن پیامبر از میان ما نرفت تنها روح او به آسمانها پرواز کرد» ظاهراً جنبه سیاسی داشته و برای خاموش کردن جنجالی بوده است که درباره مسأله معراج در میان عده ؛ای به وجود آمده بود. ❓حال مسائل تازهای در زمینه معراج مطرح شده و سؤالاتی از این قبیل : 🔶1 - برای اقدام به یک سفر فضائی نخستین مانع نیروی جاذبه است که باید با وسائل فوق العاده بر آن پیروز شد زیرا برای فرار از حوزه جاذبه زمین سرعتی لااقل معادل چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است ❗️ 🔶2 - مانع دیگر، فقدان هوا در فضای بیرون جو زمین است که بدون آن انسان نمیتواند زندگی کند❗️ 🔶3 - مانع سوم گرمای سوزان آفتاب و سرمای کشنده ای است که در قسمتی که آفتاب مستقیما میتابد و قسمتی که نمیتابد وجود دارد ❗️ 🔶4 - مانع چهارم اشعه های خطرناکی است که در ماوراء جو وجود دارد مانند اشعه کیهانی و اشعه ماوراء بنفش و اشعه ایکس، این پرتوها هرگاه به مقدار کم به بدن انسان بتابد زیانی بر ارگانیسم بدن او ندارد ولی در بیرون جو زمین این پرتوها فوق العاده زیاد است و کشنده و مرگبار اما برای ما ساکنان زمین وجود قشر هوای جو مانع از تابش آنها است .❗️ 🔶 5- مشکل بی وزنی است گر چه انسان تدریجا میتواند به بی وزنی عادت کند ولی برای ما ساکنان روی زمین اگر بی مقدمه به بیرون جو منتقل شویم و حالت بی وزنی دست دهد تحمل آن بسیار مشکل یا غیر ممکن است .❗️ 🔶6- و سرانجام مشکل زمان ششمین مشکل و از مهمترین موانع است چرا که علوم روز میگوید سرعتی بالاتر از سرعت سیر نور نیست و اگر کسی بخواهد در سراسر آسمانها سیر کند باید سرعتی بیش از سرعت سیر نور داشته باشد.❗️ 👌در برابر این سؤالات توجه به چند نکته لازم است : 1⃣ ما می دانیم که با آن همه مشکلاتی که در سفر فضائی است بالاخره انسان توانسته است با نیروی علم بر آن پیروز گردد، و غیر از مشکل زمان همه مشکلات حل شده و مشکل زمان هم مربوط به سفر به مناطق دور دست است . 2⃣بدون شک مساله معراج جنبه عادی نداشته بلکه با استفاده از نیرو و قدرت بی پایان خداوند صورت گرفته است و همه معجزات انبیاء همین گونه است. ❗️ به عبارت روشنتر معجزه باید عقلا محال نباشد، و همین اندازه که عقلا امکان پذیر بود بقیه با استمداد از قدرت خداوند حل شدنی است . 👌هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های مرگبار بیرون جو را حل کند، لباسهائی بپوشد که او را در برابر سرما و گرمای فوق العاده حفظ نماید، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔ ❗️ما یقین داریم که خدا مرکب سریع السیری که متناسب این سفر فضائی بوده باشد در اختیار پیامبرش گذارده است و او را از نظر خطراتی که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است . ❗️ این مرکب چگونه بوده است و چه نام داشته ؟ براق ؟ رفرف ؟ یا مرکب دیگر؟ در هر حال مرکب مرموز و ناشناخته ای است از نظر ما؟ 👌از همه اینها گذشته فرضیه حد اکثر سرعت که در بالا گفته شد، امروز در میان دانشمندان متزلزل شده، هر چند اینشتاین در فرضیه معروف خودش به آن سخت معتقد بوده است . 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ👇👇👇 ❗️دانشمندان امروز میگویند امواج جاذبه بدون نیاز به زمان در آن واحد از یکسوی جهان به سوی دیگر منتقل میشود و اثر میگذارد، و حتی این احتمال وجود دارد که در حرکات مربوط به گستردگی جهان (میدانیم جهان در حال توسعه است و ستاره ها و منظومه ها به سرعت از هم دور میشوند) منظومه هائی وجود دارند که با سرعتی بیش از سرعت سیر نور از مرکز جهان دور میشوند دقت کنید. 👌کوتاه سخن اینکه مشکلاتی که گفته شد هیچکدام به صورت یک مانع عقلی در این راه نیست، مانعی که معراج را به صورت یک محال عقلی در آورد، بلکه مشکلاتی است که با استفاده از وسائل و نیروی لازم قابل حل است . 🗯به هر حال مساله معراج نه از نظر استدلالات عقلی غیر ممکن است و نه از نظر موازین علم روز و خارق العاده بودن آن را نیز همه قبول دارند بنا بر این هر گاه با دلیل قاطع نقلی ثابت شود باید آن را پذیرفت 📚تفسیر نمونه ج12 ص15 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال لطفا در مورد اعتبار نهج البلاغه توضیح دهید. چون هیچ سندی وجود نداره. ✅پاسخ ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح خود بر نهج البلاغه در مورد سند ان چنین می اورد: « در این جا ذکر دو نکته لازم است: 1ـ غالب خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه، بلکه اکثریّت قریب به اتفاق آن، مطالبى است مستدل و یا در خور استدلالهاى منطقى و در واقع از قبیل «قَضایا قِیاساتُها مَعَها»؛ (مسایلى که دلیلش در خودش نهفته است). ❗️بنابراین نیازى به سلسله اسنادبه عنوان مباحث تعبّدى ندارد زیرا بخش عظیمى از آن درباره معارف اعتقادى، مبدا و معاد، صفات خداوند، دلایل عظمت قرآن و پیامبر اسلام و مانند آن است. ❗️بخش دیگرى درباره مواعظ و نصایح و درس هاى عبرت در زندگى امّتهاى پیشین و آیین کشوردارى و زندگى اجتماعى و آداب جهادو امثال آن است که عموماً مطالبى منطقى و مستدل یا قابل استدلال است. 👌همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغه نیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم، در واقع دلایل آنها با خود آنهاست و به قول معروف «قضایا قیاساتها معها»! ❗️تنها بخش کوچکى از نهج البلاغه است که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید. اگر مساله سند مطرح باشد تنها در این قسمت است که قطعاً یک دهم نهج البلاغه را نیز تشکیل نمى دهد. بنابراین سر و صداهاى مربوط به اسنادنهج البلاغه بسیار کم رنگ و کم اثر است. 2ـ نکته دیگر این که اگر معیارهاى حجّیت سند را براى نهج البلاغه بخواهیم، از این نظر نیز مشکلى در کار نیست، زیرا براى پذیرش حدیث و روایت ـ آن گونه که در علم اصول تحقیق شده ـ معیار اصلى وثوق و اعتماد و اطمینان به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید;؛ گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، سبب وثوق به روایت مى شود و گاه کثرت و تعدّد روایت ـ آن هم در کتب معتبر و مشهور ـ چنین اعتمادى را حاصل مى کند و گاه محتوا، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از فکر پیامبر یا امام معصومى تراوش کرده است و همین سبب اعتماد ما به چنین روایتى مى شود. ❗️نظیر این مساله را درباره صحیفه سجّادیه - علاوه بر اسناد معتبرى که براى آن ذکر کرده اند - یعنى دعاهاى بسیار بلند، با برترین محتوا و عالى ترین مضمون که از «امام سجاد على بن الحسین زین العابدین» نقل شده است، نیز گفته اند. 👌از این گذشته کتاب هاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه یا غالب آنها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مى دهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیث و گاه در میان توده هاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مى تواند ما را بى نیاز از اسنادمتّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشته اند،خطبه هاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغه آورده است و در واقع نهج البلاغه گلچینى از آن خطبه هاست. از جمله مورّخ معروف «مسعودى» که حدود یک قرن قبل از «سیّد رضى» مى زیسته در «مروج الذهب» درباره خطبههاى امام(علیه السلام) مى گوید: آنچه مردم از خطبه هاى امام در موارد مختلف حفظ کرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبه است» در حالى که خطبه هاى نهج البلاغه که اکنون در دست ماست حدود دویست و چهل خطبه است. ❗️هم اکنون کتابهایى در دست ماست که به عنوان مصادر و اسناد نهج البلاغه از سوى جمعى از فضلا و بزرگان معاصر نگاشته شده و اسناداین خطبه ها را در کتاب هایى که قبل از «سیّد رضى» نگاشته شده به دست آورده و در مجموعه هاى جالبى منتشر ساخته اند که یکى از بهترین کتابها در این زمینه کتاب «مصادر نهج البلاغه و اسانیده» تالیف دانشمند محقّق «السیّد عبدالزهراء الحسینى الخطیب» مى باشد که مراجعه به آن هر جستجوگرى را بر این حقیقت واقف مى کند که «سیّد رضى» در نقل این خطبه ها هرگز تنها نیست. قابل توجّه این که در این کتاب آنچه در نهج البلاغه آمده است از 114 (یکصد و چهارده) کتاب دیگر گردآورى شده که بیش از بیست کتاب از آنها مربوط به دانشمندانى است که قبل از «سیّد رضى» مى زیسته اند. ❗️این نکته نیز قابل ذکر است که شخص «سیّد رضى» در لابه لاى کلمات خود در نهج البلاغهـ که احیاناً در توضیح خطبه ها گفته ـ از 15 (پانزده) کتاب نام مى برد که او در گردآورى نهج البلاغه از آنها استفاده کرده است. 👌از مجموع آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن شد که جایى براى وسوسه کردن اسنادنهج البلاغه وجود ندارد.» 📚پیام امام امیر المومنین ، ایت الله مکارم ، ج1 ص55 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا این روایت است ❗️‌ ❔: به جز همه مردم خر مگس جهنمند؛ روايت بدين مضمون ميباشد: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ إِسْحَاقَ الزَّعْفَرَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ ثُمَّ صَوَّرَ خَلْقَنَا مِنْ طِینَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ فَأَسْكَنَ ذَلِكَ النُّورَ فِیهِ فَكُنَّا نَحْنُ خَلْقاً وَ بَشَراً نُورَانِيِّینَ لَمْ يَجْعَلْ لِأَحَدٍ فِی مِثْلِ الَّذِی خَلَقَنَا مِنْهُ نَصِیباً وَ خَلَقَ أَرْوَاحَ شِیعَتِنَا مِنْ طِینَتِنَا وَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ طِینَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ الطِّینَةِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ فِی مِثْلِ الَّذِی خَلَقَهُمْ مِنْهُ نَصِیباً إِلَّا لِلْأَنْبِيَاءِ وَ لِذَلِكَ صِرْنَا نَحْنُ وَ هُمُ النَّاسَ وَ صَارَ سَائِرُ النَّاسِ هَمَجٌ لِلنَّارِ وَ إِلَى النَّارِ : امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: خدا ما را از نور عظمت خویش آفرید، آنگاه آفرینش ما را از گلى در خزانه و پوشیده از زیر عرش صورتگرى کرد و آن نور را در آن، جایگزین ساخت، و ما مخلوق و بشرى نورانى بودیم، و براى هیچکس از آنچه در خلقت ما نهاد، بهره‏ئى قرار نداد و ارواح شیعیان ما را از گل ما آفرید و بدنشان را از گلى در خزانه و پوشیده پائین‏تر از گل ما. و خدا هیچ کس را جز انبیاء از خلقت ایشان بهره‏ئى نداد، از این رو ما و آنها آدمى شدیم و مردم دیگر هستند که سزاوار دوزخند و بسوى دوزخ می ‏روند. : اصول کافى جلد ١ صفحه ٣٨٩ روایت ٢ 💠💠 👌روایت مذکور از حیث سندی و غیر قابل استدلال و توجه است . 1⃣از جمله راویان حدیث مذکور ، است که مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج2 ص322 2⃣راوی دیگر ، است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚همان منبع ، ج2 ص123 3⃣و راوی دیگر نیز است که مشترک بین چندین راوی به این عنوان است و دقیقا مشخص نیست چه کسی است و آیا فردی موثق است یا خیر ؛ 📚همان منبع ، ج2 ص390 ❕لذا علامه ذیل روایت مذکور می نویسد ؛ « الحدیث الثانی ، » « این حدیث مجهول است و راویان آن توثیق ندارند » 📚مراه العقول ج4 ص272 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓کانال های ضد دین پرسشی را مطرح کرده اند که قرآن مسلمین و پیامبر مسلمین یکی است .چرا انان به فرق مختلف تقسیم شده اند و بالاخره کدام فرقه از آنان به بهشت می روند❔ 💠پاسخ؛ ❗️اگر مسلمانان در زمان پیامبر گرامی از وحدت خاصی برخوردار بودند و عظمت مقام رسالت و مرجعیت مسلم او برای پیروانش مانع از بروز دوگانگی بود ولی پس از درگذشت او شکاف عجیبی در میان آنان پدید آمد و آن وحدت و ایثار جای خود را به جدال و نزاع کلامی و احیانا به نبردهای خونین آن هم بر سر عقائد دادند. 🗯علمای ملل و نحل علل چندی را در پیدایش اختلاف و پی ریزی مذاهب مختلف موثر می دانند از جمله؛ 1⃣تعصب های کور قبیلگی و گرایش های حزبی سبب شد افرادی دست به تاسیس مذهب و مسلک های تازه ای بزنند و به راهنمایانی که پیامبر برای انان معرفی کرده بود توجه نکنند. 2⃣بدفهمی و کج اندیشی در تفسیر حقایق دینی عامل دیگری برای پیدایش مذاهب مختلف قلمداد می شود. 3⃣منع از تدوین حدیث پیامبر و نشر آن توسط خلفای وقت عامل دیگری بود که افراد نظرات شخصی خود را به نام دین به خورد مردم بدهند و مذاهب تازه ای را ایجاد کنند. 4⃣آزادی احبار و رهبانان یعنی دانشمندان اهل کتاب و نشر اساطیر عهدین سبب دیگری بر این مساله قلمداد می شود که این آزادی پس از ممنوعیت از نشر احادیث پیامبر به این افراد داده شد. 5⃣برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند عامل دیگری برای پیدایش مذاهب جدید قلمداد می شود. 6⃣اجتهادات شخصی در برابر نصوص مسلم دینی و تن ندادن به نصوص عامل دیگری برای این افتراق محسوب می شود. 📚الملل و النحل ،سبحانی،ج1 ص69 فصل سوم 👌جالب آن است که پیامبر گرامی از ایجاد فرق گوناگون در اسلام خبر داده بود و دانشمندان شیعه و سنی نقل کرده اند که فرمود؛ «امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنان فرقه ناجیه می باشد و هفتاد فرقه دیگر در آتش هستند.و امت عیسی پس از او به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه از آنان ناجیه و بقیه در آتش هستند.و امت من نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که یک فرقه از آنان اهل نجات و بقیه در آتش هستند» 📚الخصال ج2 ص585 📚بحار الانوار ج28 ص4 📚سنن ترمذی ج5 ص26 📚سنن ابن ماجه ج2 ص479 👌طبق روایات مسلم شیعه و سنی تنها فرقه ای که اهل نجات می باشند کسانی هستند که پس از پیامبر گرامی به اهل بیت ایشان تمسک کرده و آنان را به عنوان امام و رهبر بشناسند و اگر مردمان تن به امامت و هدایت انان می دادند هیچگاه فرق و مذاهب مختلف ایجاد نمیشد. 1⃣پیامبر گرامی فرمود: «من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم» 📚سنن ترمذی ج5 ص329 📚مسند احمد ج5 ص182 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 2⃣پیامبر گرامی فرمود: «مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود» 📚مستدرک حاکم ج2 ص343 📚مجمع الزوائد ج9 ص168 📚کنزالعمال ج6 ص216 3⃣پیامبر گرامی فرمود: «ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند» 📚مستدرک حاکم ج3 ص149 📚الجامع الصغیر ج2 ص189 📚کنزالعمال ج6 ص116 4⃣پیامبر گرامی فرمود: «فرقه ناجیه فرقه ای است که به من و اهل بیتم پس از من اقتدا کند» 📚معانی الاخبار ص323 ❗️حضرت علی فرمود: «امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند .قسم به خداوندی که جانم بدست اوست تمام این فرقه ها گمراه هستند مگر فرقه ای که از من تبعیت کنند و از شیعیان من باشند» 📚امالی مفید ص213 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا راست است که پس از آن که پیامبر علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب اعتراض کرد و خداوند هم از آسمان فرو فرستاد که بر سرش خورد و مرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند) .» 🗯معارج 1 تا 3 ❕بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 🔷«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 🔷نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 🔶اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 👌آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است . 📚مجمع البیان ج10 ص 352 همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند . 📚تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚تفسیر ثعلبی ج29 ص52 ❕مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 👌در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد . 📚تفسیر نمونه ج25 ص7 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال ♦️اشکال فرستاده شده برای ما از کانال های ضد دین 💠خدا به منزله ی یک «تابلو ایست» است که ذهن بشر را از کاوش بیشتر بازمی‌دارد، برای صدها هزار سال اجداد ما انسان‌ها به این طریق خود را راضی نگه داشته بودند و شوربختانه پیشرفت اساسی صورت نگرفت. 💠مثلا اجداد ما نمی‌دانستند چرا باران می‌بارد، پس برایش دلایل فراطبیعی ساختند، یا اینکه نمی‌دانستند شهاب چیست و از کجا می آید، پس گفتند تیرهایی است از جانب شیطان، یا هیچ ایده ای درباره علت وجود خودشان نداشتند و افسانه آدم و حوا را ساختند و دیگر خرافات گوناگون. 💠امروز ما باید خوشحال باشیم که سرانجام دانشمندان خدا را از معادلات خود خارج کرده اند (به ویژه در چند قرن اخیر) و به توضیح طبیعی و علمی پدیده ها رویآورده اند؛ وگرنه هنوز هم با اسب و شتر حمل و نقل می‌کردیم و برای توضیح علت بیماری‌ها و درمان آن‌ها و جمله پدیده های گیتی، دست به دامان خدا و خرافات می‌شدیم . ✅پاسخ ما : اشکال این است که هر زمان انسان پدیده ای را می بیند روح کنجکاو او برای یافتن علت بر می خیزد .اگر نتوانست علل طبیعی آن را بیابد دست به دامن عوامل ماورائ طبیعی می زند و می گوید مثلا خدا ان را بوجود اورده است اما وقتی تفسیر و علت طبیعی پدیده ها مشخص شد مذهب عقب نشینی کرده تا در پناه پدیده ها و رویداد های ناشناخته موجودیت خود را حفظ کند ♦️حال پاسخ 1⃣مهم ترین عیب این فرضیه آن است که با اساسی ترین دلیل توحید و خداشناسی که برهان نظم است تضاد غیر قابل انکاری دارد .بزرگان از دیرباز برای اثبات مقصود خود روی نظام کائنات و جهان هستی تکیه می کرده اند و وجود این نظام را دلیل و نشانه وجود یک مبدا علم و قدرت و تاثیر او در ابداع و خلقت جهان می دانستند 👌بنابراین خدا در لابلای بی نظمی ها و حوادث مبهم و تاریک جستجو نمی شود بلکه در میان روشنایی ها و قسمت های شناخته شده از نظام هستی از اپ خبر گرفته میشود چنان که البرت وینچستر زیست شناس معروف می گوید: « هر وقت کشف تازه ای در دنیای علم به وقوع میپیوندد صدها مرتبه بر استواری ایمان من می افزاید و اثار شرک و وسوسه نهانی را که کم و بیش در باطن معتقدات ما وجود دارد از میان می برد و جای ان را به افکار عالی خداشناسی و توحید می بخشد» 📚 افریدگار جهان،ص11 2⃣بسیاری از اندیشمندان بزرگ که بیش از دیگران از علل پدیده ها اگاه بوده و هستند اعتقاد جزمی و یقینی به وجود خدای حکیم داشته و دارند و چنین نیست که اعتقاد به وجود خدا ناشی از جهل باشد.دانشمندانی نظیر انیشتاین و کرسی مورس و الکسیس کارل و ...که مقالاتی پیرامون وجود خدا نوشته اند که بخشی از انان در کتاب اثبات وجود خدا امده است 3⃣اگر کسانی خدا را به عنوان پدید اورنده پیده های مجهول العله شناخته اند و با کشف علل طبیعی از عقیده خود عقب نشینی کرده اند باید این مساله را دلیل بر ضعف ایمان انان دانست نه دلیل بر بی اعتباری خداوند واین مساله در میان افراد بی سواد و تعلیم نایافته وجود دارد 4⃣مساله مهم دیگر انکه شما گمان می کنید که ما بر سر دوراهی قرار گرفته ایم یا باید علل طبیعی را بپذیریم و یا خدا را و هرگز قبول این دو با هم سازگار نیست ♦️به تعبیر دیگر تصور می کنید که اعتقاد به وجود خدا یعنی مبدئی که به طور مستقیم و بدون هیچ واسطه پدیده ها را به وجود اورده و بنابراین کشف هر علت طبیعی مساوی با نفی دخالت خدا در آن است 👌اما این تصور صحیح نیست زیرا ما معتقد هستیم که جهان مجوعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند مسبب الاسباب ان است چنان که امام صادق فرمود: « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید» 📚الکافی ج1 ص183 ♦️به این ترتیب ما نه تنها قانون علیت را انکار نمی کنند بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم 📚پیدایش مذاهب،ایت الله مکارم شیرازی،ص21 🆔ایدی ما در برای طرح سوالات دوستان یا اشکالات از ناحیه کانال های ضد دین @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❓اهل سنت می گویند حدیث غدیر مربوط می شود به شکایت سپاهیانی که به همراه حضرت علی به رفته بودند و در بازگشت از عدالت علی که بدون اجازه پیامبر غنائم را به آنها نداد شکایت کردند و پیامبر هم گفت که با علی دشمنی نکنید هر کس من دوست او هستم علی دوست اوست ❗️❗️ 💠💠 👌در برابر این اشکال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اگر حدیث غدیر در پاسخ به شکایت سپاهیان یمن صورت گرفته است چرا پیامبر در همان روزهای ابتدایی مناسک حج آن ها را نداد و تا روز هجدهم ذی الحجه صبر کرد و در منطقه غدیر خم این پاسخ این شکایت را مطرح کرد و در مطرح نکرد ❕ 2⃣اگر واقعا شکایت سپاهیان اعزامی به مردم یمن موجب بیان حدیث غدیر گردیده است باید پیامبر در حدیث غدیر صراحتا یا به صورت کنایه اشاره ای به این ماجرا و شکایت داشته باشد در حالی که به هیچ عنوان چنین اشاره ای از پیامبر صادر نشده است . 3⃣این واقعه بین امام علی علیه السلام و تعداد اندکی از کسانی که همراه او بودند اتفاق افتاد ، چرا پیامبر چنین واقعه کوچکی را بین تمام مطرح کرد ❕آیا بهتر نبود که پیامبر این قضیه را بین همان جمع اندک حل میکرد و از علی می کرد و جمعیت عظیم مسلمین را در آن گرمای طاقت فرسا معطل یک دعوای نمی کرد ❕ 4⃣اگر حدیث غدیر تنها برای بیان دوستی علی علیه السلام با تعدادی از مسلمین بوده است چرا گروه صحابه و پیشاپیش آنها عمر برای عرض به محضر علی علیه السلام آمدند و به او تبریک گفته و بیعت کردند ❕مگر بیان تبریک دارد ❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4693 5⃣به فرض بپذیریم که حدیث برای پاسخ به سپاهیان یمن بیان شده باشد ، پیامبر در پاسخ این شکایت ، علی علیه السلام را به عنوان رهبر و امام معرفی کردند و بیان کردند که هیچ کس حق دشمنی کردن با کسی که امام و سرپرست آنها است را ندارد ❗️ بنابراین جریان مذکور به هیچ عنوان خدشه به ولایت و امامت علی علیه السلام که در حدیث غدیر بیان شده است نمی رساند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔شبهه دیگر کانال نقد اسلام پاسخ دهید: «وقتی علم غیب امامان شیعه از کار می افتد و دست بی گناهی قطع می شود .» ❗️به روایت زیر توجه کنید: « دو نفر نزد علی آمدند و بر علیه شخصی شهادت دادند که او سارق است .علی دست او را قطع کرد و سپس مرد دیگری آمد و آن دو گفتند اشتباه کردیم این سارق است .علی شهادتشان را نپذیرفت و آنها را به دیه شخص اول جریمه کرد( تهذیب الاحکام ج10 ص153- وسائل الشیعه ج18 ص243) ❓چرا علی از علم غیبش استفاده نکرد تا دست بی گناه قطع نشود❔ 💠پاسخ💠 👌آنچه از روایات استفاده می شود آن است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت با علم غیبشان بین مردم حکمرانی و قضاوت نمی کردند بلکه خداوند آنان را موظف کرده بود تا بین آنان از طریق بینات و قسم خوردن حکم برانند. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در روایتی آمده است: « زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام صادق فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌فلسفه آن نیز روشن است .اگر قرار بود که انبیا و امامان بر طبق علم غیب خودشان حکم بکنند ،تحمل آن حکم بر مردم گران خواهد آمد و آنان آن حکم را قبول نمی کردند .شاهد بر این سخن این است؛ ❗️ امام باقر فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش درخواست کرد تا یک داوری از داوری های آخرت را به او نشان دهد. خداوند به او وحی کرد که: ای داوود، من احدی از خلقم را بر آنچه تو خواسته ای مطلع نساخته ام و شایسته نیست کسی جز من بدان داوری کند. حضرت باقر فرمود: با این حال، داوود مجددا از خداوند خواست تا یک داوری از داوری های قیامت را به او نشان دهد. 🔷حضرت فرمود: پس از آن جبرئیل نزد او آمد و گفت: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و آنچه خواسته بودی به تو عنایت کرد. ای داوود، اولین دو نفری که فردا نزد تو می آیند داوری میانشان از داوری های قیامت است. 🔷امام فرمود: صبح گاهان داوود در مجلس قضاوت نشست. پیرمردی که جوانی را گرفته بود نزد داوود آمد. جوان شاخه ای انگور در دست داشت. پیرمرد به داوود گفت: ای پیامبر خدا، این جوان به باغستان من وارد شد و درخت انگورم را خراب کرد و بدون اجازه ام از آن خورد و این شاخه انگور را نیز بدون اذن من با خود برداشت .حضرت داوود به جوان گفت: تو چه می گویی؟ جوان اعتراف کرد که چنین کاری را کرده است. 👌خداوند عزوجل به داوود وحی کرد که: «ای داوود، من اگر پرده از داوری های آخرت برایت برگیرم و تو بر پایه آن، میان پیرمرد و جوان داوری کنی نه دلت تاب آن را دارد و نه قوم تو بدان تن می دهند. ای داوود، در گذشته این پیرمرد به زور وارد باغ پدر این جوان شده او را کشته و باغش را غصب کرده و چهل هزار درهم از او گرفته و آن را در کنار باغ دفن کرده است. حال به این جوان شمشیر بده و به او دستور ده که گردن این پیرمرد را بزند. باغ را هم به او تحویل بده و به او دستور ده که فلان جا و فلان جا را بکند و مالش را بردارد.» ❗️حضرت فرمود:« داوود از این جریان وحشت کرد و دل نگران شد و یاران عالم خود را جمع کرد و بدان ها این خبر را باز گفت و داوری را بر پایه وحی الهی، انجام داد.» 📚الکافی ج7 ص421 👌در روایت دیگر آمده است: « مردم بنی اسرائیل از این قضاوت داوود تعجب کردند و با یکدیگر سخن گفتند تا به گوش داوود رسید .لذا داوود از خداوند خواست که این تکلیف و داوری از طریق علم غیب را از او بردارد .خداوند نیز به او وحی کرد که با اتکا به دلائل و شواهد قضاوت کند» 📚الکافی ج7 ص414 🔶حضرت علی نیز در حکم مذکور طبق بینات حکم کردند و مامور به حکمرانی طبق علم غیب نبودند.بنابراین جریان مذکور با علم غیب حضرت منافاتی ندارد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال نظر شیعه در مورد جبر و اختیار چیست یا ما مجبوریم یا مختار یا اگر مختار باشیم با توحید در خالقیت منافاتی ندارد 🗯پاسخ 🔷در این شکی نیست که انسان موجودی مختار است ❗️بهترین دلیل برای اثبات مساله اختیار یکی وجدان فردی و اجتماعی و دیگری تالی فاسدی است که از قول به جبر بدست می اید ❗️وجدان ما می گوید شخصی که دستش بر اثر بیماری رعشه دایما در حال لرزش است با کسی که با اختیار خود دست هایش را بلند می کند و مثلا الله اکبر نماز می گوید و رکوع و سجود به جا می اورد کاملا متفاوت است در اولی هیچ اختیاری از خود نمی بیند ولی در دومی کاملا خودرا مختار می انگارد 👌وجدان عمومی نیز به یقین طرفدار همین امر است هیچ کس سارقان و قاتلان و محتکران و مفسدان را با جبر تبرئه نمی کند بلکه انها را بدست عدالت و مجازات می سپارد ونیز همه نیکوکاران ،خیرین و افراد ممتاز در اکتشافات علمی و امثال ان را تشویق می کنند ا ❗️درحالی که اگر انسان در کار خود مجبور بود نه ان مجازات ها عادلانه بود و نه این تشویق ها منطقی به نظر می رسید ❗️تالی فاسد قول به جبر این است که مساله بعثت انبیا و نزول کتابهای اسمانی و معاد و سوال برزخ و قیامت و بهشت و دوزخ بنابر عقیده جبر همگی زیر سوال می رود 👌اگر خداوند عاصیان و ظالمان را مجبور به ظلم و عصیان کرده چگونه عدالت و حکمت او اجازه می دهد انها را به دوزخ ببرد واگر صالحان را به کارهای نیک مجبور کرده بردن انها به بهشت حکیمانه نیست چون از نزد خود کاری انجام نداده اند » 📚پیام امام امیر المومنین،ایت الله مکارم،ج 12 ص 470 ❗️امام رضا فرمود: « کسی که معتقد به جبر باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید،صدوق،ص 362 ❗️و فرمود: « خداوند عادلتر و حیکمتر از ان است که بندگان را مجبور به معاصی کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک 🗯نظر ما در این مساله نظریه معروف « امر بین الامرین» می باشد به این توضیح: 🗯انسان در انجام افعال خود مختار و آزاد است ولی نباید فراموش کرد که تمام قدرت و نیرو و حتی آزادی اراده او از سوی خداست او است که همه این نیروها را به انسان داده و او است که می خواهد انسان آزاد باشد و به این ترتیب اعمال انسان در عین این که مستند به خود اوست مستند به خدا نیز می باشد و از دائره خلقت او خارج نیست همان گونه که اعتقاد به اصل وجود انسان چون وجود است وابسته موجب شرک نمی شود. ❗️به این بیان توحید در خالقیت نیز حفظ می شود. 🔴توجه به مثال زیر می تواند حقیقت را روشن کند: 🗯بسیاری از قطارها با نیروی برق کار می کنند برقی که از یک شبکه سراسری در امتداد خط کشیده شده و قطار از طریق حلقه ای با آن در ارتباط است راننده چنین قطاری مسلما در کار خود آزادی عمل دارد ولی با این حال سر نخ در اینجا به دست دیگری است همان کسی که نیروی برق سراسری خط را کنترل می کند زیرا هر لحظه اراده کند می تواند جریان برق را با فشار یک دکمه قطع کند و قطار را در همانجا متوقف سازد . 🔶پس او می تواند بگوید حرکت قطار به اراده و خواست من است و راننده قطار نیز می تواند همین سخن را بگوید و هر دو درست می گویند منتها این دو فاعل در طول هم قرار دارند یکی در مرحله اول و بالاتر و دیگری در مرحله دوم و پایین تر و وابسته پس فعل به هر دو نسبت داده می شود ولی با این حال راننده قطار در برابر کار خود دقیقا مسوول است و نه مجبور 🗯بنا بر این اعتقاد به آزادی اراده انسان هر گز به معنای شرک در خالقیت نخواهد بود و این همان « اصل امر بین الامرین» در عقیده شیعه است 📚تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج3 ص370 🗯امام صادق فرمود: « ما اهل بیت می گوییم نه انسان مجبور است و نه آزادی مطلق دارد ( تا توحید در خالقیت خراب شود) بلکه امری بین این دو امر می باشد» 📚بحار الانوار ج5 ص12 📚الکافی،ج1 ص160 🗯شیخ صدوق در بیان عقاید شیعه در مورد مساله جبر و اختیار چنین می نویسد: « اعتقاد ما در این مساله همان سخن امام صادق است که فرمود : « نه جبر و نه تفویض و آزادی مطلق بلکه امر بین الامرین» 📚اعتقادات الامامیه،ص29 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا در ماه با کسانی که روزه خواری می کنند برخورد می شود ❗️مگر افراد ندارند❕آیا برای این برخورد کردن مستند روایی وجود دارد❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که روزه خواری ماه عمل بسیار و زشتی تلقی می شود تا آنجا امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس یک روز از ماه رمضان را ، روزه کند ، روح از او خارج می شود» 📚 ج2 ص118 👌در روایات متعددی وارد شده است که باید با این گونه افراد برخورد شود و این افراد مشمول و مجازات می شوند ؛ 📚 الشیعه ج10 ص248 باب2 🔷این محدودیت با آزادی انسان در دینداری ندارد. هر فردی است که مسلمان شود یا نه؛ ولی در محیط اجتماعی تابع و سنت های جامعه است. 💭 روزه خواری در انظار از حالت فردی و شخصی به حالت اجتماعی در می آید که افراد در جامعه مجاز به انجام هر کاری نیستند. هر فردی در خود می تواند روزه خوار ی کند که اگر بدون عذر باشد گنهکار است؛ ولی روزه خواری در اجتماع، موجب تضییع دیگران و بی حرمتی به عقاید افراد جامعه و ریختن قبح می گردد و به تدریج روزه خواری برای سایر افراد جامعه نیز رنگ عادی را به خود می گیرد. زیرا بین عمل حرام و تظاهر به عمل حرام تفاوت است. 👌در نتیجه هیچ فردی اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مسافر و غیر مسافر حق در انظار عمومی را ندارد. هر شخصی که در فضای کشور اسلامی زندگی می کند باید به این قانون بگذارد.فرد روزه خوار علاوه بر بی حرمتی به احکام و قوانین اسلامی، به صورت علنی و آشکار بیان می کند که رعایت دیگران، برایش اهمیتی ندارد؛ لذا مستوجب عقوبت است. 👌 زندگانی دسته جمعی برای افراد بشر دارای وبرکات فراوانی است ولی در مقابل آن محدودیت هایی نیز برای او می آورد 🔷در زندگی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند . در اجتماع چیزی به عنوان « »وجود ندارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک « اجتماعی» درآید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند 🔶 گرامی فرمود: " یک فرد گنهکار در میان همانند کسی است که با جمعی سوار شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که آب دریا به داخل نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند» 📚 احمد ج4 ص268 📚 الفصاحه ص836 👌 پیامبر گرامی با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت بر اجتماع و برخورد با هنجار شکنان اجتماعی را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند 📚 نمونه ج3 ص38 🔶روشن است که اگر این ها نباشد به تدریج قبح گناه ریخته و ارتکاب گناه برای افراد آسان میشود‌. 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ما می گوییم که آیه تطهیر تنها شامل پنج تن آل عبا میشود و وقتی آیه نازل شد پیامبر امام علی و زهرا و حسنین را به عنوان اهل بیت معصوم معرفی کرد.با این وجود ما با آیه تطهیر تنها عصمت پنج تن را ثابت می کنیم بقیه امامان چی مگه اونا معصوم نیستند .عصمت اونا که با آیه تطهیر ثابت نمیشود❔ 👌پاسخ: ❗️از این سوال به دو وجه می توان پاسخ داد؛ 1⃣آنها که در آن زمان در حیات بودند همان پنج نفر بودند و بقیه بعدا به وجود آمدند و همان صفات از جمله عصمت را از پیامبر و پدران خود به ارث برده اند. 👌پیامبر گرامی فرمود: «تمام امامان در فضل و منزلت نزد خداوند یکسان هستند» 📚اثباه الهداه ج2 ص237 📚بحار الانوار ج25 ص356 👌امام صادق فرمود: «فضل و صفات اولین ما به آخرین ما منتقل می شود » 📚بحار الانوار ج25 ص363 👌در روایات متعددی نیز وارد شده است که تمام امامان از نور و طینت واحدی تشکیل یافته اند و در صفات برابر هستند. 📚بحار الانوار ج25 ص1 باب1 « باب در این که امامان از نور و طینت واحده ای تشکیل یافته اند» 2⃣کسانی که عصمت آنان به مقتضای آیه تطهیر ثابت شده است تصریح به عصمت سایر امامان کرده اند. 👌پیامبر گرامی فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین مطهر و معصوم هستیم» 📚کمال الدین ج1 ص28 👌وفرمود: «هرکس می خواهد رستگار شود به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و خطایی معصوم هستند» 📚عیون الاخبار ج2 ص57 📚امالی صدوق ص583 ❗️امام علی فرمود: «خداوند امر به اطاعت اولی الامر « امامان» کرده است زیرا انان معصوم و مطهر هستند و امر به معصیت نمی کند» 📚علل الشرایع صدوق ج1 ص123 👌پیامبر گرامی فرمود: «من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم» 📚سنن ترمذی ج5 ص329 📚مسند احمد ج5 ص182 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 ❗️در این حدیث شریف پیامبر تصریح می کند که هرکس دست به دامان امامان اهل بیت بزند هیچگاه گمراه نمی شود و این یعنی آنان معصوم هستند و شما را هیچ گاه از باب هدایت خارج نمی کند. ❗️و فرمود: «مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود» 📚مستدرک حاکم ج2 ص343 📚مجمع الزوائد ج9 ص168 📚کنزالعمال ج6 ص216 👌این حدیث شریف نیز نشان می دهد که هرکس از هدایت امامان اهل بیت پذیرا گردد هیچگاه گمراه و هلاک نمیشود که دلالت بر عصمت امامان می کند. ❗️بنا براین پیامبر گرامی و حضرت علی که عصمتشان به مقتضای آیه تطهیر ثابت است تصریح به عصمت سایر امامان نیز کرده اند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ما در منطقه سنی نشینی هستیم ❕می بینیم سنی های این جا هایی که به آنها می دهند در جوی آب می ریزند و می گویند خوردن آن حرام است چون نذر غیر خدا است و است ❕❔مگر امام حسین نیازی به نذر ما دارد ❕پاسخ چیست ❗️ 💠💠 👌نذر برای غیر خدا دو دارد ؛ 1⃣نذر کردن برای بندگان خدا به نیت تقرب و جلب رضایت آنها بدون توجه به خشنودی و یا خرسندی خدا . ❕روشن است که چنین رفتاری نوعی و به منزله بت پرستی است . 2⃣نذر به عنوان عملی خدا پسندانه به خاطر تقرب به خدا و جلب و او صورت گیرد اما ثواب آن به امامان هدیه شود تا از این رهگذر خشنودی خداوند به دست آید . ❕بی شک نذر کردن با چنین قصد و نیت پاکی ، کاری پسندیده و در خور است . 👌 شیعیان معمولا در صیغه نذر خود چنین می گویند این گوسفند یا گاو نذر امام حسین یا نذر می کنم که اگر حاجتم بر آورده شود یک گوسفند نذر امام حسین می کنم و مانند آن ؛« هذا للحسین یا نذرت للحسین» 🔶لام در این صیغه برای انتفاع است ، یعنی نذر می کنم برای خدا تا آن به امام حسین برسد . 👌قرآن می فرماید ؛ « انما الصدقات للفقرء و المساکین » 🔶توبه 60 « زکات و صدقات برای تهی دستان و مستمندان است» 💠انسان باید زکات و صدقه را به نیت الهی و برای خداوند بدهد ، اما آیه مذکور می گوید زکات و صدقات برای است .این بدین معناست که صدقات و زکات به نیت الهی باید برای بهره مندی نیازمندان پرداخت شود . 👌نذرهای شیعیان نیز به نیت الهی اما برای ثواب و بهره مندی امامان صورت می گیرد . ❕در منابع اهل سنت آمده است که به محضر پیامبر گرامی آمد و گفت مادرم از دنیا رفته است ، و می دانم اگر او زنده بود صدقه می داد . اگر از طرف او صدقه بدهم او سود می برد ؟ 👌« پیامبر گرامی پاسخ داد آری . 🔶سوال کرد کدام یک از سود بیشتری دارد ؟ پیامبر فرمود آب . ❕در این هنگام چاهی کند و پس از آماده شدن گفت «هذه لام سعد» « ثواب کندن این چاه برای مادر سعد باشد » 📚سنن ابی داود ج2 ص729 👌 لام در « لام سعد » همان لام در « نذرت للحسین» و به معنای ثواب و انتفاع است . یعنی این چاه را برای خدا وقف مردم کردم تا ثوابش برای مادرم باشد . ❕در نذر نیز نیت شیعیان این است که این گوسفند را برای خدا نذر می کنم تا ثوابش برای حسین باشد . 👌در روایات متعددی کردن ثواب کارهای خوب و عبادات به امامان گرامی مورد توصیه قرار گرفته است ؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص196 باب25 و باب30 ص205 ❔ممکن است اشکال شود که مگر آنان نیازی به انجام کار خیر ما دارند که بخواهیم به آنان هدیه کنیم❓ 👌پاسخ است؛ ❗️تکامل انسانی هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و به سوی نامتناهی پیش می رود و تنها کمال مطلق خداوند است و سایر انسان ها حتی انسان کامل یعنی معصومین همواره رو به کمال پیش می روند لذا در تشهد نماز برای پیامبر گرامی دعا می کنیم: «درجه پیامبر را از آنچه است بالاتر ببر» 📚وسائل الشیعه ج4 ص989 🔷خداوند و فرشتگان نیز پیوسته برای پیامبر گرامی درود ورحمت می فرستند و بر مقامات ایشان افزوده می شود 🔶احزاب56 👌بنابراین ثواب اعمال نیکی که ما به معصومین هدیه می دهیم سبب افزایش مقام معنوی آنان شده و رحمت تازه ای را برای انان جلوه دار می کند و نشانه محبت عمیق ما به آنان است . 🗯البته در روایات متعددی آمده است که خداوند پاداش ما را نیز از انجام اعمال نیک می دهد و ثوابی نیز برای معصومین قرار می دهد 📚الکافی ج4 ص316 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ورود به مسجد با پای و خروج از مسجد با پای چیست ❕ ❔همچنین ورود به با پای چپ وخروج با پای راست ❕ دلیل داره❕❕ 💠💠 👌از اهل علیهم السلام نقل شده است که فرمودند: « بهتر در دخول در مسجد ، با پای راست و بهتر در از مسجد ، خروج با پای چپ است » 📚 ج3 ص308 👌پیامبر فرمود : « زمانی که مومن با پای وارد مسجد می شود ، فرشتگان می گویند خداوند تو را مورد بخشش قرار دهد و زمانی که با پای از مسجد خارج می شود ، فرشتگان می گویند خداوند تو را کند ، و تو را بر آورده سازد ، و عاقبت تو را بهشت قرار دهد » 📚 الاخبار ص80 📚 الوسائل ج3 ص393 👌در مورد ورود و خروج نیز شیخ چنین می نویسد : « زمانی که قصد ورود به توالت را داشتی را بپوشان ، و با پای وارد شو ...و زمانی که قصد خروج داشتی ،با پای خارج شو ...» 📚 ص3 📚 المتهجد ص5-6 📚 الانوار ج80 ص180 ❕این که این حکم ورود و خروج چیست دقیقا برای ما مشخص نیست ، اما همین قدر می دانیم که حتما حکمت و داشته که مورد امر و نهی خداوند واقع شده است . 🔶امام علیه السلام فرمود : « از آنجایی که می دانیم خداوند است ، تصدیق می دانیم که تمام افعال و اوامرش از روی است اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد » 📚 الانوار ج52 ص91 ❕برخی می گوید که دانشمندان علم ثابت کرده اند که همه انسان ها اگر هنگام کردن و عارض شدن حمله ، وزن بدنشان روی پای راستشان باشد به می افتند ، و اگر وزن بدنشان روی پای چپ باشد به می افتند . 🔶بنابراین وقتی که شخص با پای وارد مسجد شود و در همان حال عارضه برای او پیش آید ، به جلو یعنی داخل می افتد که بهترین مکان ها است همچنین اگر هنگام خروج از مسجد با پای چپ خارج شود ، به عقب که داخل است می افتد . ❕همینطور اگر با پای وارد توالت شود و عارضه ای پیش آید به عقب که توالت است می افتد و در هنگام خروج اگر با پای خارج شود ، به جلو که خارج از است می افتد و در توالت نمی افتد و اهانتی به حیثیت و او وارد نمی شود . 🗯البته نمی توان این فلسفه را تمام برای حکم مذکور محسوب کرد اگر چه خوبی تلقی می شود. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔آیا از نظر اسلام تمام علوم بی فائده هستند جز علم دین چنان که کانال های ضد دین آورده اند که پیامبر فرموده است جز علوم دینی کسب بقیه علوم بی فائده است ( کافی ج1) 💠پاسخ💠 👌به طور کلی اسلام علوم را به دو گونه تقسیم بندی می کند؛ 1⃣علومی که برای زندگی انسان ها نافع است ؛ 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: « بهترین سخن دانشی است که سودمند باشد و بدان دانشی که سودمند نباشد در آن خیری نیست » 📚نهج البلاغه نامه 31 🔶پیامبر گرامی فرمود: « از نشانه های اسلام کامل فرد آن است که امور و علومی که مفید نمی باشد را ترک می کند» 📚بحار الانوار ج1 ص216 🗯وفرمود: « علوم مفید بسیار زیاد هستند و قابل جمع آوری نیستند .پس از هر علمی بهترینش را بیاموزید» 📚همان مدرک ص220 👌علوم مفید به دو دسته تقسیم می شود؛ 🔶1- علومی که انسان را در مسیر قرب الهی یاری میبخشد خواه در زمینه اعتقادات باشد یا عبادات و یا اخلاق ؛ 🔷مانند تعلم قرآن که حضرت علی فرمود: « قرآن را بیاموزید زیرا بهار قلب ها است» 📚وسائل الشیعه ج17 ص326 🔶وفرمود: « همگان موظف هستند که علم دین و اسلام را بیاموزند» 📚بحار الانوار ج1 ص210 🔷2- دسته دوم از علوم مفید ، علومی است که دنیای انسان را به صورت آبرومندی در آورد و برای زندگی مادی انسان لازم است مانند علم پزشکی ، کشاورزی و فنون دفاعی و صنایع سبک و سنگین و ...زیرا اگر این علوم نباشد مشکلات فراوانی ایجاد می شود لذا کسب این علوم واجب کفایی معرفی شده است یعنی هر گروهی لازم است که به دنبال بخشی از این علوم برود تا همه نیازهای جامعه اسلامی تامین گردد و اگر در یک رشته به اندازه کافی متصدیانی نداشته باشد وجوب عینی پیدا می کند. 📚پیام امام امیر المومنین ج9 ص506 🔶خداوند می فرماید: « در برابر آنها ( دشمنان ) آنچه توانایی دارید از نیرو آماده سازید» 🔶انفال 60 👌مفهوم این دستور آن است که شما باید در تمام رشته های علمی اعم از فیزیک و شیمی و طب و ...متخصص شوید تا در برابر دشمنان و بیگانگان ضعیف شمرده نشوید . ❗️حضرت امیر به برخی از این علوم مفید اشاره کرده و می فرماید: « ( از جمله علوم مفید ) چهار علم است ؛ علم دین ، و علم طب ، و علم نحو و علم نجوم برای شناخت زمان» 📚بحار الانوار ج1 ص219 🔷پیامبر گرامی فرمود: « دو نوع از علوم بسیار مفید عبارت است از علم دین و علم طب» 📚بحار الانوار ج1 ص220 2⃣دسته دوم علومی که مضر و زیان بار است و مورد نهی اسلام واقع شده است و یا علومی است که فائده ای ندارد . ❗️علوم مضر علومی است که نتیجه آن تخریب نظام اجتماعی و سلامت جامعه و برخورداری از پیشرفت و تکامل است مانند علوم مربوط به سلاح های کشتار جمعی و تولید انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی و امثال آن . ❕روایتی که مورد اشکال شما قرار گرفت روایت زیر است که شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند: « پیامبر مردی را دید که گروهی اطراف او را گرفته اند .فرمود این چیست گفتند او علامه است .پیامبر فرمود علامه چیست ؟ گفتند این شخص آگاه ترین فرد به نسب های عرب و حوادث ایام جاهلیت و اشعار آن هاست . 🔷پیامبر فرمودند این علمی است که هر کس آن را نداند زیانی نمی کند و آن کس که آن را بداند سودی نمی برد .سپس فرمود: « علم تنها در سه چیز است؛ نشانه های روشن ( در مسائل مربوط به خدا شناسی و مبدا و معاد ) و علم مربوط به احکام الهی و واجبات و علوم مربوط به امور اخلاقی و سنت ها و مستحبات و غیر آن اضافی است »« انما العلم ثلاثه آیه محکمه او فریضه عادله او سنه قائمه و ما خلاهن هو فضل » 📚الکافی ج1 ص32 👌حصر در این بیان پیامبر حصر اضافی است .یعنی تنها علوم مفیدی که شما را به آگاهی از دین خدا و قرب معنوی نزدیک می کند علوم اسلامی است که به سه بخش اعتقادات و احکام و اخلاق تقسیم می شود و سایر علوم به نسبت به معارف دینی زیادی محسوب میشود و یادگیری آن ها سبب ترفیع آگاهی دینی انسان نمی شود. ❗️ اما ممکن است همان علومی که نسبت به ازدیاد آگاهی دینی زائد محسوب میشود جزو علوم دنیوی و مورد نیاز دنیای انسان باشد همانند علم ریاضی و ... 🗯بنابراین از کلام پیامبر گرامی باطل بودن تمام علوم جز علوم دینی استفاده نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
⁉️سوال گفته می شود اگه ایمان و پرهیزکاری موجب نزول برکات خداوند است پس چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه ای دارند وغرق ناز و نعمتند برخلاف برخی ملل مسلمان 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر نمونه چنین امده است: ❗️پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن می گردد: 1⃣اینکه تصور می شود ملتهای فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد. 🗯معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیا قرار دارد. 🗯در همین ایام که این قسمت از تفسیر را می نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیای مادی، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران بوسیله پلیس بازداشت شدند. 🗯مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفهای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله عمومی از قبل آماده کرده باشند، زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود. 🗯بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند، این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد. ❗️خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد و آن اینکه یکی از شخصیتهای معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتلهای مشهور چندین ده طبقهای نیویورک سکونت داشت می گوید: «قطع برق، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی درآید، به طوری که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اکیپهای ده نفری یا بیشتر، با مامورین مسلح به اطاقهای خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد» ❗️اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده شرقی هرگز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند، ❗️ از این گذشته ناظران عینی می گویند آدمکشی در آن محیطها همانند نوشیدن یک جرعه آب است، به همین آسانی. ❗️و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود، تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه خود بسیار دردناکند، با توجه به این حقایق ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد. 2⃣ اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند⁉️ 🔷 اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیاء بوده باشد، قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند، ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگی نیست، و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد. ❗️با نهایت تاسف امروز اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهره این جوامع چهره مسلمانان راستین نیست. 🔷اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کوشش می کند کو آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکمفرما است و با این حال عقب مانده اند؟ 👌بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر. 📚تفسیر نمونه ج6 ص268 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اشکال می شود که اگر حدیث با این عظمت واقعیت دارد چرا علی و اهل بیت او و یارانش در موارد لزوم به آن استدلال نکردند ❗️آیا بهتر نبود که آنها برای اثبات خلافت بلافصل علی به چنین مدرک استناد می جستند ❕❕ 💠💠 👌این ایراد نیز مانند بسیاری از ایرادهای دیگر به خاطر عدم آگاهی کافی از حدیث و تاریخ و تفسیر است زیرا موارد زیادی در کتب دانشمندان اهل سنت نقل شده که خود علی یا ائمه علیهم السلام یا یاران آنها به حدیث غدیر استدلال کرده اند . 👌خطیب نقل می کند از عامر بن واثله که در روز شوری به همراه علی بودم و شنیدم که او به اعضای شوری چنین می گفت ؛ « دلیل محکمی برای شما اقامه کنم که عرب و عجم توانایی تغییر آن را نداشته باشند ...شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما کسی جز من وجود دارد که پیامبر در حق او گفته باشد ؛ « هرکس من او هستم علی مولای اوست ، خدایا هرکس علی را دوست بدارد ، دوستدارش باش و هر کس یاریش کند تو هم یاریش کن » همه گفتند نه » 📚مناقب خوارزمی ص217 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج2 ص61 📚فرائد السمطین ، حموینی ، باب 58 📚صواعق المحرقه ص93 🗯در روایت دیگری آمده است که روزی علی علیه السلام در سخنرانی می کرد ، در ضمن سخنان خود رو به جمعیت کرد وگفت شما را به خدا سوگند می دهم هرکس در غدیر حاضر بود و به گوش خود شنید که پیامبر مرا به جانشینی خود برگزید بایستد ، و شهادت بدهد...در این موقع حدود سی نفر از جا برخاستند و به شنیدن حدیث غدیر گواهی دادند» 📚مسند احمد ج4 ص370 📚مجمع الزواید ج9 ص104 📚کفایه الطالب ص56 📚البدایه و النهایه ج5 ص211 📚کنزالعمال ج15 ص151 👌امام علیه السلام خطاب به انس بن مالک گفت چرا تو بر نخاستی تا شهادت دهی ، پاسخ داد که عمر زیادی از من گذشته است و دچار فراموشی شده ام ، امام گفت اگر دروغ می گویی خدا تو را گرفتار بیماری برص کند آنچنان که عمامه ات آن را نپوشاند ، هنوز از جا بر نخاسته بود که گرفتاری بیماری برص شد و پیوسته می گفت گرفتاری نفرین بنده صالح خدا شدم » 📚المعارف ابن قتیبه ص194 📚شرح نهج البلاغه ج4 ص74 ❕علامه امینی در ، حدود 22 مناشده و احتجاج به حدیث غدیر بر امامت حضرت علی را نقل می کند که این احتجاج ها از ناحیه حضرت علی و حضرت زهرا و امامان و یاران آنها صورت گرفته است . 📚الغدیر ج1 ص327 تا 418 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا اکمال دین در روز غدیر بوده ؟ به چه دلیل؟ 🗯پاسخ: ❗️خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 🗯روزی که آیه شریفه از آن سخن می گوید دارای چهار ویژگی مهم است: 1⃣روزی است که باعث یاس و ناامیدی کفار شد 2⃣روزی است که مایه اکمال دین شد 3⃣روزی است که خداوند نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد 4⃣روزی است که خداوند راضی شد که دین اسلام دین همیشگی مردم باشد 🔷ما می گوییم این ویژگی ها کاملا بر حادثه غدیر منطبق است زیرا: 1⃣دشمنان اسلام پس از ناکامی در تمام توطئه ها و تلاش ها برای محو اسلام تنها به یک چیز دل بسته بودند و آن این که پیامبر از دنیا برود و پس از ارتحال ایشان با توجه به این که به طور رسمی جانشینی معرفی نکرده است ضربه نهایی را به اسلام وارد کنند چنان که قرآن نقل می کند که می گفتند:« ما انتظار مرگش را می کشیم» 📓طور30 ❗️اما وقتی دیدند که آن حضرت در روز غدیر علی را به طور رسمی به جانشینی خود منصوب کرد تنها روزنه امید انها بسته شد و از نابودی اسلام مایوس شدند 2⃣با انتخاب امام علی نبوت قطع و ناتمام نماند بلکه به سیر تکاملی خود ادامه داد زیرا امامت تکمیل کننده نبوت و در نتیجه باعث کمال دین است 3⃣نعمتهای پرودگار با نصب امامت و رهبری پس از پیامبر تکمیل شد 4⃣بدون شک اسلام بدون امامت و رهبری یک دین جهان فراگیر و خاتم نخواهد شد .دین خاتم همواره پاسخگوی نیازهای مردم در تمام زمانها باشد و این بدون وجود امام معصومی در هر زمان امکان پذیر نیست 🔴شان نزول ایه در کتب اهل سنت: 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که ابوهریره به نقل از پیامبر گفت: « کسی که روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد معادل روزه شصت ماه برایش ثواب دارد و این روز مصادف روز غدیر است که پیامبر علی را به عنوان مولی معرفی کرد و سپس ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغدادی ج8 ص290 🗯حاکم حسکانی نیز یکی دیگر از بزرگان اهل سنت همین شان نزول را ذکر می کند 📚شواهد التنزیل،ج1 ص157 🗯حافظ ابی نعیم اصفهانی نیز از ابی سعید خدری نقل می کند: « پیامبر در غدیر علی را به عنوان ولی و خلیفه به مردم معرفی کرد ،هنوز مردم متفرق نشده بودند که ایه اکمال نازل شد در این موقع پیامبر فرمود: « الله اکبر بر تکمیل دین،و اتمام نعمت و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی» 📚شواهد التنزیل ج1 ص157 ❗️علامه امینی در الغدیر این شان نزول را از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نقل می کند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 🗯در کتب شیعه نیز ،روایات فراوانی در نزول این ایه در روز غدیر نقل شده است که جهت اگاهی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب52 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔به یک مولوی سنی گفتم آیه اکمال مربوط به غدیر و ولایت علی علیه السلام است پاسخ داد ولایت علی میان خون و خوک و چه می کند و مساله ولایت علی چه ارتباطی با آیاتی دارد که مربوط به خون و خوک و نجاست است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « امروز کافران از ( زوال ) آیین شما مایوس شدند ، بنابراین از آنها نترسید و از ( مخالفت ) من بترسید ، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین ( جاودان ) شما پذیرفتم » 🔷مائده 3 🔶طبق ادله قطعی و روایات متواتر اهل سنت و تشیع ، منظور از آیه فوق روز است، روزی که پیامبر اسلام امیر مؤمنان علی را رسما برای جانشینی خود تعیین کرد، آن روز بود که کفار در میان امواج یاس فرو رفتند، زیرا انتظار داشتند که آئین اسلام قائم به شخص باشد، و با از میان رفتن پیغمبر اوضاع به حال سابق برگردد، و اسلام تدریجا برچیده شود، اما هنگامی که مشاهده کردند مردی که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پیامبر در میان مسلمانان بی نظیر بود بعنوان جانشینی پیامبر انتخاب شد و از مردم برای او بیعت گرفت یاس و نومیدی نسبت به آینده اسلام آنها را فرا گرفت و فهمیدند که است ریشه دار و پایدار. 🔶در این روز بود که آئین اسلام به تکامل نهائی خود رسید، زیرا بدون تعیین جانشین برای پیامبر و بدون روشن شدن وضع آینده مسلمانان، این آئین به تکامل نهائی نمی رسید. 🔶آن روز بود که خدا با تعیین رهبر لایقی همچون علی برای آینده مردم تکامل یافت. 👌و نیز آن روز بود که اسلام با تکمیل برنامه هایش بعنوان آئین نهائی از طرف خداوند پذیرفته شد . ❕جهت آگاهی بیشتر به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4699 ❔حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این است که چرا آیه اکمال در بین آیاتی قرار گرفته است که در مورد گوشت مردار و خون و گوشت و خوک و ...بحث می کند ❕❕ 🗯در تفسیر چنین پاسخ داده شده است ؛ 🔷 « ممکن است قرار دادن آیه مربوط به غدیر در لابلای احکام مربوط به غذاهای حلال و حرام برای محافظت از تحریف و و تغییر بوده باشد، زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شی ء نفیس آن را با مطالب ساده ای می آمیزند تا کمتر توجه کند (دقت کنید). ❕حوادثی که در آخرین ساعات عمر پیامبر واقع شد، و مخالفت که از طرف بعضی افراد برای نوشتن وصیتنامه از طرف پیامبر به عمل آمد تا آنجا که حتی پیامبر را (العیاذ بالله) متهم به و بیماری و گفتن سخنان ناموزون کردند، و شرح آن در کتب معروف اسلامی اعم از کتب اهل تسنن و شیعه نقل شده است شاهد گویائی است بر اینکه بعضی از افراد حساسیت خاصی در مساله خلافت و جانشینی پیامبر داشتند و برای انکار آن حد و مرزی قائل نبودند. ❓آیا چنین شرائطی ایجاب نمی کرد که برای حفظ مربوط به خلافت و رساندن آن به دست آیندگان چنین پیش بینی هائی بشود و با مطالب ساده ای آمیخته گردد که کمتر جلب توجه مخالفان سر سخت را کند. 👌از این گذشته اسناد مربوط به نزول آیه درباره غدیر و مساله جانشینی پیامبر تنها در کتب شیعه نقل نشده است که چنین ایرادی متوجه شیعه شود، بلکه در بسیاری از کتب اهل تسنن نیز آمده است، و به طرق متعددی این حدیث از سه نفر از صحابه معروف نقل شده است. 📚تفسیر ج4 ص271 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔يكي از اشكالاتي كه وهابي ها مدام تكرار مي كنند و آن را دليل بر عدم تولد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي گيرند، تقسيم ميراث امام عسكري عليه السلام بين برادرش جعفر كذاب و مادر امام عسكري عليه السلام است و مي گويند كه اگر امام عسكري فرزندي داشت، چرا به او ارث نرسيد و ارث بين مادر و برادر امام عسكري عليه السلام تقسيم شد ❕❕ 💠💠 👌این که برای امام عسکری علیه السلام ،قبل از شهادتشان به سال 255 قمری فرزندی به نام مهدی متولد شد ، و ایشان را به عنوان جانشین و امام پس از خود معرفی کردند ، مساله ای ثابت و قطعی است و قابل انکار نمی باشد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8930 ❔اما این که اگر امام زمان علیه السلام به دنیا آمده بودند پس چرا عموی ایشان به نام جعفر وارث امام عسکری علیه السلام شد پاسخ روشنی دارد . ❗️به خاطر توطئه ای که بر قتل امام زمان علیه السلام صورت گرفت ، تولد آن حضرت به صورت پنهانی محقق شد و تا زمان غیبت جز برای خواص و شیعیان واقعی ظاهر نمی شدند . 👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « ولادت قائم ما، چنان بر مردم پنهان مى‏ ماند كه مى ‏گويند هنوز متولّد نشده است، و اين براى آن است كه بدون بيعتى بر گردنش، قيام كند » 📚کمال الدین یک جلدی ص 322 👌 امام على عليه السلام فرمود: «قائم ما هنگامى كه قيام مى‏ كند، بيعت كسى را به گردن ندارد و براى همين است كه پنهان و خودش غايب مى‏ شود». 📚اعلام الوری ج 2 ص 229 👌از سوی دیگر جعفر کذاب برادر امام عسکری و عموی امام زمان علیه السلام در صدد بود از این ولادت پنهانی و اختفاء حضرت سوء استفاده کند و با وانمود نمودن به این که امام عسکری ندارد ، خودش اموال امام عسکری علیه السلام را به ارث برد و جانشین امام عسکری شود . ❕امام سجاد علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛ « چون فرزندم جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب (عليهم السلام) متولد شود او را صادق بناميد؛ زيرا پنجمين فرزندش به نام جعفر از روي تجری بر خدای عز و جل و دروغ بستن بر او ادعای امامت مي كند و او نزد خدا جعفر كذاب و مفتري بر خدا است و مدعي مقامي است كه شايستگي آن را ندارد، مخالف پدر خويش و بر برادر خود است، او مي خواهد راز خدا را در زمان غيبت ولي خدا فاش كند. 👌سپس علي بن الحسين به سختي گريست و فرمود گويا جعفر كذاب را مي بينم كه سر كش زمان خود را وادار مي كند بر تفتيش امر ولي خدا و غايب در حفظ الهي و موكل بر حرم پدر خود، از راه جهالت به ولادت او و حرص بر او در صورت ظفر بر او براي طمع در ارث برادرش كه بنا حق آن را اخذ كند.» 📚بحار الانوار ج 50 ص 228 ❕جعفر کذاب هنگام دفن مبارک امام عسکری علیه السلام متوجه وجود فرزندی برای ایشان شد چنان که نقل شده است ؛ 👌«امام حسن عسكرى عليه السّلام را كفن كرده بر روى نعش گذاشتند پس جعفر پيش ايستاد بر برادر اطهر خود نماز كند. چون خواست تكبير گويد طفلى گندم‏گون پيچيده موى گشاده مانند پاره ماه بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و گفت اى عمو پس بايست كه من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو، پس جعفر عقب ايستاد و رنگش متغيّر شد.آن طفل پيش ايستاد و بر پدر بزرگوار خود نماز كرد، و آن جناب را در پهلوى امام علىّ نقى عليه السّلام دفن كرد» 📚کمال الدین دو جلدی ج 2 ص 475 👌پس از شهادت امام عسکری علیه السلام نیز ، زمانی که کذاب قصد بالا کشیدن دارایی ایشان را داشت امام زمان علیه السلام خود را به جعفر کذاب نشان داد و فرمود ؛ « ای جعفر چرا می خواهی به حقوق من تعرض کنی ، جعفر تعجب کرد ، امام زمان از نزد او غائب شد ، جعفر به دنبال او در میان می گشت اما او را نیافت » 📚بحار الانوار ج 52 ص 42 ❕نهایتا جعفر با همکاری دستگاه خلافت ، خودش را وارث امام عسکری علیه السلام کرد و به دروغ مدعی شد که امام عسکری علیه السلام فرزندی ندارد و اموال امام عسکری را بالا کشید ، حتی می خواست خودش را جانشین امام عسکری معرفی کند که با برخورد دستگاه خلافت و دیگران مواجه شد و نتوانست به این برسد . 📚الکافی ج 1 ص 530 👌بنابراین ارث بردن جعفر کذاب از امام عسکری علیه السلام به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی بر وجود امام زمان علیه السلام باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. 💠پاسخ💠 1⃣در این شکی نیست که آیین و روشی که بسیاری از افراد بر پایه آن قدم بر می دارند تحت تاثیر محیط جغرافیایی آنان است و افراد مختلف چون در محیط های مختلف رشد و پرورش یافته اند همسو با عقاید و آیین آن محیط میباشند وعقاید پدران خود را سینه به سینه به ارث می برند حتی بی دینی بسیاری از افرادی که به هیچ چیز معتقد نیستند ناشی میشود از محیطی که در آن رشد کرده اند. 2⃣اسلام و اندیشه شیعی با دین داری که ناشی از محیط جغرافیایی باشد مخالف است و این نوع دینداری را کافی نمی داند. 👌اسلام بر این باور است که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. 🔷در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . 🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد. 🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند» 📓بقره170 ❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه می‌کند و آن‌ها را سرزنش می‌نماید، اما به طور کلی می‌توان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمی‌تواند صحیح باشد. ❗️ونیز می فرماید: « چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن» 📓اسرائ36 🗯ومی فرماید: « به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران و لالانی هستند که نمی اندیشند» 📓انفال22 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش» 📚 بحار الانوار ج1 ص196 🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان 📚الخصال ج1 ص186 ❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: 🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....» 📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید 3⃣حال اگر افرادی دین خود را بر پایه تقلید و جبر محیط پذیرا شده باشند از دو حالت خارج نیست؛ 🔶1- یا در واقع آن دین حق نمی باشد و فرد را به سعادت نمی رساند که به مقتضای ادله بالا موظف به تحقیق و پژوهش برای دست یابی به دین حق است. 🔶2- یا درواقع آن دین حق است اما با توجه به ادله بالا فرد نباید همان آیین حق را با تقلید پذیرا گردد و موظف است که دینش را با دلیل و برهان پذیرا شود و اگر ترک تحقیق و پژوهش را کند گناهکار بوده و خداوند او را مواخذه خواهد کرد. 👌بنابراین روشن میشود که از دید اسلام دین زاییده جغرافیا و محیط زندگی فرد نمی باشد بلکه دین زاییده عقل و منطق و برهان و استدلال می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔نظر شما درباره روایات چیست ❗️خداوند طینت مومن را از بهشت و طینت کافر را از جهنم آفریده است ❕آیا این نوع خلقت مستلزم جبر نیست ❕ 💠💠 👌روايات فراوانى در مجامع روایی ما نقل شده است كه با مضامين گوناگونشان دلالت دارد بر اين‏كه ريشه و بن ، سعادت‏مندان و شقاوت‏مندان و اصلى كه از آن آفريده شده و آغاز يافته ‏اند كه از آن به تعبير مى‏ شود، گوناگون است. ❕ طينت وسرشت اهل سعادت از عالم نور و بهشت و علّيين و سرزمين پاك و آب شيرين و گوارا مى ‏باشد و طينت و سرشت اهل شقاوت از عالم تاريكى و آتش وسجّين و سرزمين شوره زار ناپاك و آب مى ‏باشد . 📚بحار الانوار ج 64 ص 77 باب 3 🔹امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب و ابدان پیامبران را از طینت آفریده و قلوب مومنین را نیز از همان طینت آفریده است ... و کفار را از طینت سجین ( ماده ای جهنمی ) آفریده است ...قلوب مومنین به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند ، و قلوب کافرین نیز به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند » 📚الکافی ج 2 ص 2_ علل الشرائع ج 1 ص 116 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند مومن را از طینت آفریده است و کافر را از طینت جهنم آفریده است » 📚الکافی ج 2 ص 3_ بصائر الدرجات ج1 ص 16 ❕تفسیر این روایات همان است که محدثان نامی شیعه بیان کرده اند که خداوند قبل از آنکه ارواح بندگان را خلق کند می دانست که کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه ایمان و اطاعت را در پیش می گیرند و کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه شقاوت و بدبختی را در پیش می گیرند ، خداوند با توجه به این ازلی خود ، ابدان آنها را موافق ارواح آنها آفرید ، بدن های مومنین را از طینت و سرشتی بهشتی و بدن های کافرین را از طینت و سرشتی جهنمی آفرید ، و به هیچ عنوان در این خلقت جبری در کار نمی باشد . 📚 مراه العقول ج 7 ص 4 ❕البته خلقت از طینت و سرشت بهشتی یا جهنمی ، علت تامه برای اعمال و رفتار آدمیان نمی باشد ، بلکه به تعبیر روایات بالا ، آنها که از طینت و سرشت بهشتی خلق شده اند تمایل بیشتری به کارهای خیر دارند و آنها که از و سرشتی جهنمی آفریده شده اند ، تمایل بیشتری به کارهای ناپسند دارند ، این طینت و سرشت آنها را وادار به انتخاب خیر و شر نمی کند ، بلکه تنها زمینه انتخاب را در آنها به وجود می آورد و نهایتا خود آدمیان هستند که یا مسیر خیر و سعادت را انتخاب می کنند یا مسیر ضلالت و گمراهی را لذا می بینیم مومنانی را که کارهای خلاف و شر را انجام می دهند و را نیز می بینیم که کارهای خیر و خوب را انجام می دهند ، این نشان دهنده آن است که طینت موجود در آنها ، جبری را در تصمیم گیری بر آنها لازم نمی کند . 📚الفصول المهمه ج 1 ص 420 👌به بیان دیگر هيچ‏كس نمى‏ گويد كيفيّات جسمانى يا سرشت افراد، علت تامّه براى آن خلقيّات است، بلكه تنها به عنوان يك مى ‏توان از آن ياد كرد. ❕اين مطلب را با ذكر مثالى مى‏ توان روشن ساخت؛ همه مى‏ گويند محيط خانواده يا محيط اجتماع در اعمال انسانها اثر مى‏ گذارد؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اراده انسان را سلب كند، بلكه تنها يك زمينه است، لذا بسيار مى ‏بينيم افرادى كه در يك خانواده آلوده پرورش يافته ‏اند؛ انسانهاى صالح و درستكار و با ايمانى بوده ‏اند، و به عكس افرادى در خانواده‏ هاى صالح پرورش يافته‏ اند؛ ولى انسانهاى نادرستى از كار در آمده ‏اند. جزء اخير علّت تامّه اراده خود انسان است كه اثر نهايى را به دنبال دارد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 564 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓از تولد آدم تا زمان به دنیا آمدن ما آیا روح شخص وجود داشته یا وقتی که بدن در رحم مادر چهار ماهه شد این روح به وجود آمده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌بعضی مانند فلاسفه عقیده دارند که روح همراه با تکامل جنین شکل می گیرد و ایجاد و خلق می شود اما نظریه صحیح که از روایات بدست می آید آن است که حدود دو هزار سال قبل از خلقت آدم ، خداوند ارواح انسان ها را خلق کرده است و پس از خلقت بدن مادی آن ارواح به بدن های دنیوی خود تعلق گرفتند. 🔶علامه مجلسی در بحار الانوار شریف بابی را گشوده است تحت این عنوان : « باب در آفریده شدن ارواح پیش از اجساد و این که چرا به تن پیوستند و برخی کارهای ارواح از الفت گرفتن و کناره جوئی و دوستی و احوال دیگر» 📚بحار الانوار ج58 ص131 باب43 👌علامه حدود 0⃣3⃣ روایت در همان معنای باب و خلقت ارواح قبل از بدن ها نقل می کند. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « مردی نزد امیر المومنین آمد و گفت من دوستت دارم .امام فرمود دروغ می گویی .خداوند ارواح را دو هزار سال قبل خلقت ( آدم )آفرید و در هوا جا داد و هر کدام آنجا به هم آشنا شدند اینجا هم به هم آشنا شدند و هر کدام ناشناس ماندند از هم جدا باشند و روح من ناشناس روح توست» 📚بصائر الدرجات ج1 ص88 🔶وفرمود: « ارواح لشکرهای آماده اند هر کدام نزد خدا به هم آشنا شدند در زمین به هم الفت گیرند و هر کدام نزد خدا ناشناس ماندند در زمین از هم جدا شوند» 📚بحار الانوار ج58 ص135 🔷وفرمود: « خداوند دو هزار سال پیش از خلقت ( آدم ) ارواح را آفرید و والاتر و شریفتر همه را روح محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان پس از آنها قرار داد و آنها را به آسمان و زمین نشان داد و نورشان همه را فرا گرفت» 📚معانی الاخبار ، صدوق ص108 👌علامه مجلسی می گوید: « بدان که روایات متواتری دلالت می کند که ارواح قبل اجسام خلق شده اند و ادله ای را که ( بعضی از فلاسفه) مبنی بر حدوث ارواح در زمان خلقت بدن ها اقامه کرده اند توانایی رد این روایات متواتر را ندارد» 📚بحار الانوار ج58 ص141 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔شاگردانم زیاد سوال می کنند که ما در به دنیا آمدن هیچ اختیاری نداشتیم و جبرا به دنیا آمدیم ، من نمی خواستم به بیایم چرا خدا من را جبرا به دنیا آورد و مورد امر و نهی قرار داد ❗️آیا معاذ الله این ظلم خداوند به ما محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌 در صورتی که بگوییم انسان بدون اختيار خويش پا به عرصه هستى گذاشته است اما در مقابل، از نعمتى بى نظير برخوردار گشته و آن عبارت است از «هستى»، «وجود» و آثار آن. در مقابل «عدم»، «» و «ندارى» نقمت و زيانى بى نظير است. ❕خداوند لطف بزرگى فرموده كه ما را از عرصه نيستى به هستى درآورده است و ما بايد شكرگزار چنين ‏اى باشيم و لو آن كه اختيار و اراده ما در آن، هيچ نقشى نداشته باشد. 👌 البته اگر خوب دقت كنيم ترجيح «زندگى» بر مرگ و «بود» بر نبود در نهاد و فطرت هر انسانى نهفته است و همگان در جهت ادامه حیات خودشان تلاش میکنند و با عواملی که حیات آنها را به می اندازد مبارزه می کنند ، همه این ها گواه بر آن است که حیات و وجود فطری بشر است و خداوند چیزی به انسان بخشیده است که مورد رغبت همه انسانها است ، البته اگر در ميان انسانها كسى مخالف اين نظر باشد به جهت برخى مشكلات پيش آمده است كه بايد سعى كند از جلو راه خود بر دارد . نه اينكه بخاطر مشكلات به اصل حيات و زندگى بدبين و باشد. 🔰البته معتقد است که بشر به اختیار خودشان پا به عرصه وجود گذاشته است و چنین نبوده است که افراد انسان در به دنیا آمدن اختیاری از خود نداشته باشند . ❕این مطلب است که خداوند در سوره اعراف به آن اشاره کرده و می فرماید ؛ « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ » 🔸« به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آرى، گواهى مى‏ دهيم (چرا چنين كرد؟) براى اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين بوديم (و از پيمان فطرى توحيد و خداشناسى بى‏ خبر).» 🔰اعراف 172 👌از روایات متعددی استفاده می شود هنگامى كه آدم آفريده شد فرزندان آينده او تا آخرين فرد از پشت او به صورت ذراتى بيرون آمدند و طبق بعضى از روايات اين ذرات از گل آدم بيرون آمدند، آنها داراى عقل و شعور كافى براى شنيدن سخن و گفتن بودند، در اين هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد « أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم » آيا پروردگار شما نيستم ، همگى در پاسخ گفتند:" بَلى‏ شَهِدْنا" آرى بر اين حقيقت گواهيم. 👌سپس همه اين ذرات به صلب آدم یا به گل آدم باز گشتند و به همين جهت اين عالم را عالم ذر و اين پيمان را پيمان مى‏ نامند. 📚بحار الانوار ج 5 ص 225 باب 10 ❕روشن است که اقرار به ربوبیت الهی در زندگی فرد فرد انسان ها ، منوط به پذیرفتن اصل حیات و است ، ذریه آدم با اقرار به ربوبیت الهی درواقع اعلام رضایت به حیات و به زندگی دنیا آمدن کردند و خداوند پس از این رضایت و اقرار به ربوبیت الهی ، آنها را به حیات دنیا آورد ، اگر چه پس از این پیمان برخی از انسانها به این عهد و عمل نکردند و ربوبیت خداوند را انکار و حتی نسبت به اصل حیات خود اعتراض کردند . 🔹بنابراین بر خلاف آنچه برخی می کنند ،خلقت اجباری در کار نبوده است و خداوند افراد انسان را پس از رضایت خودشان ، زندگی و حیات و وجود داده است ، و پس از آن ، حب به حیات و زندگی و توحید ربوبی خداوند با فطرت انسانها آمیخته گشته و به صورت یک پیمان فطری در آمده است و خداوند نسبت به فراموشی این دو اصل فطری تذکر داده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman