❓پرسش
❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد
💠پاسخ؛
1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که :
1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود.
❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد.
📚الذریه الطاهره ص157
2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد .
👌امام علیه السلام فرمود:
«ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار»
📚الکافی ج5 ص360
👌امام صادق فرمود:
«هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است»
📚التهذیب ج3 ص177
3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود:
«این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید»
🔷هود78
❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد.
4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید.
🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود:
« زمانى كه عمر بن الخطاب از امّكلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّكلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زادهات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينهام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمىگذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مىانگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.»
📚الکافی ج5 ص346
❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت
📚مستدرک الوسائل ج14 ص443
🔶وفرمود:
« ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند»
📚الکافی ج5 ص346
5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است .
❗️ابن سعد نقل می کند:
«علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...»
📚طبقات ابن سعد ج8 ص464
6⃣سید مرتضی می نویسد:
«آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)»
📚رسائل المرتضی ج3 ص149
❗️شیخ مفید می نویسد:
« امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید »
📚المسائل السروریه ص91
7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس .
🔶امام صادق فرمود:
« هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد»
📚الکافی ج6 ص115
❗️مرحوم نوبختی می گوید:
«ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد»
📚بحار الانوار ج42 ص91
👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند
📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9
❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔آیا براستی شهادت و سقط شدن حضرت محسن در کتب سنی و تشیع آمده است❔
🗯پاسخ؛
❗️مساله سقط شدن حضرت محسن و شهادت ایشان توسط هجوم مهاجمان مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد و جای انکار نمی باشد که ما به برخی از مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛
1⃣مرحوم ابن شهر آشوب از کتاب معارف ابن فتیبه از علمای برجسته اهل سنت نقل می کند :
«فرزندان فاطمه حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و محسن بودند.همانا محسن از ضربه قنفذ کشته شد»
📚 مناقب ج3 ص132
2⃣بلاذری در انساب الاشراف خودش نقل می کند:
«فاطمه برای علی چند فرزند به دنیا آورد که عبارتند از حسن با کنیه ابا محمد و حسین با کنیه ابا عبدالله و محسن که در کودکی از دنیا رفت»
📚انساب الاشراف ج1 ص404
3⃣مسعودی می نویسد:
«آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد»
📚اثباه الوصیه ص142
4⃣شهرستانی از «نظام» که از علمای برجسته اهل سنت است نقل می کند:
«همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود را از شکم انداخت»
📚الملل و النحل ج1 ص57
5⃣ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل می کند که می گفت:
«پیامبر اگر در زمان فاطمه زنده بود بدون شک خون کسانی که فاطمه را ترساندند تا بچه از شکمش افتاد را مباح می کرد»
📚شرح نهج البلاغه ج14 ص192
6⃣طبری می نویسد:
«فاطمه برای او حسن و حسین و محسن را به دنیا آورد لکن محسن در کودکی از دنیا رفت»
📚ذخائر العقبی ص55
7⃣ذهبی عالم برجسته اهل سنت از احمد حماد کوفی که از حافظان اهل سنت است نقل می کند:
«بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه زد که محسن از او سقط شد»
📚لسان المیزان ج1 ص268
8⃣صفدی نیز در کتاب خود می نویسد:
«بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت»
📚الوافی بالوفیات ج6 ص15
9⃣ جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند که می فرمود:
« هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند»
📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35
🔟 ذهبی در شرح حال ابن ابی دارم می گوید:
«ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده میشد روایات معایب بود. برای او این روایت خوانده شد و( او نیز تایید می کرد
«عمر به پهلوی فاطمه لگد زد ومحسنش را سقط نمود"
📚سیر اعلام النبلا،ج15 ص578
👌مساله سقط جنین حضرت زهرا در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده است.
1⃣1⃣مرحوم طبرسی نقل می کند که امام حسن خطاب به مهاجم خانه حضرت زهرا عرضه می داشت:
«تو کسی هستی که بر فاطمه دختر پیامبر ضربه وارد کردی تا فرزند درون شکمش را سقط کرد»
📚الاحتجاج طبرسی ج1 ص278
2⃣1⃣سلیم بن قیس نقل می کند:
«به زهرا ضربه و آسیب رساندند تا جنینش سقط شد و به واسطه این ضربه شهید شد»
📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص588
3⃣1⃣امام صادق فرمود:
« عمر با پایش به زهرا ضربه وارد کرد در حالی که او حامله به محسن بود و پس از آن ضربه محسن از او سقط شد»
📚الاختصاص شیخ مفید ص185
4⃣1⃣در روایت دیگر فرمود:
« قنفذ به امر عمر با شمشیر بر فاطمه ضربه وارد کرد و او محسن را سقط کرد»
📚دلائل الامامه ص134
❗️این که در برخی روایات قنفذ و در برخی مغیره و در برخی عمر را مسبب اصلی سقط جنین و شهادت حضرت زهرا معرفی می کنند اشاره است به این که ضربات همه آنها موثر بوده است.
5⃣1⃣شیخ صدوق روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
«فاطمه سیده زنان عالمین و پاره تن من و نور چشم من ...می باشد پس از من حرمتش شکسته می شود و حقش غصب میشود و فرزندش سقط میشود و او ندا می دهد یا محمد اما اجابت نمیشود...»
📚امالی صدوق ص114
6⃣1⃣در روایت دیگر آمده است:
«آنان به منزل زهرا حمله کردند و سبب سقط محسن شدند»
📚بحار الانوار ج30 ص295
7⃣1⃣در کتاب ارشاد القلوب آمده است که حضرت زهرا فرمود:
«آنان سبب سقط محسن شدند بدون آنکه او جرمی کرده باشد»
📚 بحار الانوار ج30 ص350
👌پرسش و پاسخ مرتبط؛
1⃣آیا در آن زمان دستگاه سونوگرافی بود که دانستند فرزند حضرت زهرا پسر است و نامش را محسن نامیدند❓
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/954
✏️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#اسناد_شهادت_حضرت_فاطمه_از_کتب_اهل_سنت
🤔#پرسش
❔با یک مولوی اهلسنت بحث می کردم می گفت مساله شهادت حضرت زهرا افسانه است و در هیچ روایت اهل سنت نیامده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در اين مورد نصوصى را از كتاب اهل سنّت نقل مىكنيم، تا روشن شود مسئله هتك حرمت خانه زهرا عليها السّلام و رويدادهاى بعدى، امرى تاريخى و مسلّم است؛ نه يك افسانه و با اينكه در عصر خلفا گرفتگى فوق العاده اى نسبت به نگارش فضايل و مناقب اهل بيت عليهم السّلام در كار بود ولى به حكم اينكه «حقيقت شىء نگهبان آن است» اين حقيقت به طور زنده در كتابهاى تاريخى و حديثى محفوظ مانده است. در نقل مدارك، ترتيب زمانى را از قرنهاى نخستين در نظر مىگيريم، تا برسد به نويسندگان عصر حاضر.
1⃣ابن ابی شیبه محدث معروف اهل سنت نقل می کند ؛
❕«هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند، على و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مىپرداختند، و اين مطلب به عمر بن خطّاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترين فرد براى ما پدر تو و بعد از پدرت تو هستى؛ ولى سوگند به خدا اين محبّت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.اين جمله را گفت و بيرون رفت، وقتى على عليه السّلام و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به على عليه السّلام و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را هنگامى كه شما در آن هستيد آتش مىزنم، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مىدهد!»
📚مصنف ابن ابی شیبه ج8 ص572
2⃣بلاذری محدث بزرگ اهل سنت نقل می کند ؛
❕« ابو بكر به دنبال على عليه السّلام فرستاد تا بيعت كند؛ ولى على عليه السّلام از بيعت امتناع ورزيد. سپس عمر همراه با فتيله (آتشزا) حركت كرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبه رو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مىبينم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، اين كار كمك به چيزى است كه پدرت براى آن مبعوث شده است!».
📚انساب الاشراف ج1 ص586
3⃣ابن قتیبه می نویسد ؛
❕«ابو بكر از كسانى كه از بيعت با او سر برتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على عليه السّلام آمد و همگان را صدا زد كه بيرون بيايند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزيدند در اين موقع عمر هيزم طلبيد و گفت: به خدايى كه جان عمر در دست اوست بيرون بياييد يا خانه را با شما آتش مىزنم. مردى به عمر گفت: اى ابا حفص (كنيه عمر) در اين خانه، فاطمه، دختر پيامبر است، گفت: باشد!».
👌ابن قتيبه دنباله اين داستان را سوزناكتر و دردناكتر نوشته است، او مىگويد:
«عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى كه فاطمه صداى آنان را شنيد، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصيبتهايى به ما از فرزند خطاب و فرزند ابى قحافه رسيد، افرادى كه همراه عمر بودند هنگامى كه صداى زهرا و گريه او را شنيدند برگشتند؛ ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بيرون آوردند، نزد ابى بكر بردند و به او گفتند: بيعت كن، على عليه السّلام گفت: اگر بيعت نكنم چه مىشود؟ گفتند: به خدايى كه جز او خدايى نيست، گردن تو را مىزنيم ...».
📚الامامه و السیاسه ص12
4⃣طبری می نویسد ؛
« عمر بن خطّاب به خانه على آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مىكشم مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالى كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد، شمشير از دستش افتاد و ديگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند».
📚تاریخ طبری ج2 ص443
5⃣ابن عبدربه درکتاب عقد الفرید خود می نویسد ؛
«على و عباس و زبير در خانه فاطمه نشسته بودند كه ابو بكر عمر بن خطّاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بيرون كند و به او گفت: اگر بيرون نيامدند، با آنان نبرد كن! عمر بن خطّاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، ناگاه با فاطمه روبه رو شد. دختر پيامبر گفت: اى فرزند خطاب آمدهاى خانه ما را بسوزانى؟ او در پاسخ گفت: بلى مگر اينكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نيز وارد شويد!»
📚عقد الفرید ج4 ص93
6⃣مضمون فوق الذکر مبنی بر اقدام به هجوم به خانه وحی و تهدید به آتش زدن خانه را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند ؛
📚الاستیعاب ، ج3 ص975
📚المختصر فی اخبار البشر ، ابی الفداء ج1 ص156
📚نهایه الارب ، نویری ج19 ص40
📚مسند فاطمه سیوطی ، ص36
📚کنزالعمال ج5 ص651
📚ازاله الخلفاء ، دهلوی هندی ، ج2 ص29
📚دیوان محمد حافظ ابراهیم ج1 ص82
📚اعلام النساء ، عمر رضا کحاله ج4 ص114
👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
❕تا اينجا سخنان آن گروه كه فقط به سوءنيّت خليفه و ياران او اشاره كرده اند به پايان رسيد. گروهى كه نخواستند و يا نتوانستند دنباله فاجعه را به طور روشن منعكس كنند، در حالى كه برخى ديگر به اصل فاجعه؛ يعنى يورش به خانه و ... اشاره نموده اند و اينك مدارك يورش و هتك حرمت به خانه حضرت فاطمه عليها السّلام:
7⃣ابو عبيد، قاسم بن سلام در كتاب الأموال كه مورد اعتماد فقهاى اهل سنّت است، مىنويسد:
❕ «عبد الرّحمن بن عوف مىگويد: در بيمارى ابو بكر براى عيادتش به خانه او رفتم. پس از گفتگوى زياد گفت: اى كاش سه چيز را كه انجام دادهام، انجام نمىدادم، اى كاش سه چيز را كه انجام ندادهام، انجام مىدادم. همچنين آرزو مىكنم سه چيز را از پيامبر سؤال مىكردم؛ يكى از آن سه چيزى كه انجام داده ام و آرزو مىكنم اى كاش انجام نمىدادم اين است كه: «وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة و تركته و إن أغلق على الحرب؛ اى كاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمىگشودم و آن را به حال خود وامىگذاشتم، هرچند براى جنگ بسته شده بود».
📚الأموال، پاورقى 4، چاپ نشر كليات ازهرية، نيز ص 144، چاپ بيروت، نيز ابن عبد ربّه در عقد الفريد، ج 4، ص 93 نقل كرده است، چنانكه خواهد آمد.
❕ابو عبيد هنگامى كه به اينجا مىرسد به جاى جمله: «لم أكشف بيت فاطمة و تركته ...» مىگويد: «كذا و كذا» و اضافه مىكند كه من مايل به ذكر آن نيستم. ابو عبيد، هرچند روى تعصّب مذهبى يا علّت ديگر از نقل حقيقت سر برتافته؛ ولى محقّقان كتاب الأموال در پاورقى مىگويند: جمله هاى حذف شده در كتاب ميزان الاعتدال- به نحوى كه بيان گرديد- وارد شده است، افزون بر آن، طبرانى در معجم خود و ابن عبد ربّه در عقد الفريد و افراد ديگر جمله هاى حذف شده را آورده اند.
8⃣طبرانی نقل می کند ؛
❕ابوبكر به هنگام مرگ، امورى را تمنا كرد و گفت: اى كاش سه چيز را انجام نمىدادم، سه چيز را انجام مىدادم و سه چيز را از رسول خدا سؤال مىكردم:
«أمّا الثّلاث اللّائي وددت أنّى لم أفعلهنّ، فوددت أنّي لم أكن أكشف بيت فاطمة و تركته ...؛ آن سه چيزى كه آرزو مىكنم كه اى كاش انجام نمىدادم، آرزو مىكنم اى كاش حرمت خانه فاطمه را هتك نمىكردم و آن را به حال خود واگذار مىكردم!»
📚معجم کبیر طبرانی ج1 ص62
👌این تعبيرات به خوبى نشان مىدهد كه تهديدهاى عمر عملى شد و در خانه را به زور (يا با آتش زدن) گشودند.
9⃣ابن عبد ربّه اندلسى مؤلف كتاب العقد الفريد در كتاب خود از عبد الرحمن بن عوف نقل مىكند:
👌 «من در بيمارى ابى بكر بر او وارد شدم تا از او عيادت كنم، او گفت: آرزو
مىكنم كه اى كاش سه چيز را انجام نمىدادم و يكى از آن سه چيز اين است:
«وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة عن شيء و إن كانوا أغلقوه على الحرب؛ اى كاش خانه فاطمه را نمىگشودم، هرچند آنان براى نبرد در خانه را بسته بودند».
📚عقد الفرید ج4 ص93
🔟ابراهيم بن سيار نظّام معتزلى كه به دليل زيبايى كلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در كتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه عليها السّلام را نقل مىكند. او مىگويد:
❕ «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها؛ عمر در روز اخذ بيعت براى ابى بكر بر شكم فاطمه زد، او فرزندى كه در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط كرد!».
📚الوافی بالوفیات ج6 ص17
1⃣1⃣ابن ابى الحديد مىنويسد: محمد بن يزيد بن عبد الاكبر بغدادى اديب، و نويسنده معروف و صاحب آثار مشهور، در كتاب الكامل، از عبد الرحمن بن عوف داستان آرزوهاى خليفه را مىنويسد، و چنين يادآور مىشود:
«وددت أنّي لم أكن كشفت عن بيت فاطمة و تركته و لو أغلق على الحرب».
📚شرح نهج البلاغه ج2 ص46
2⃣1⃣مسعودى در مروج الذهب مىنويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت: سه چيز انجام دادم و تمنّا مىكردم كه اى كاش انجام نمىدادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مىكردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمىكردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!».
📚مروج الذهب ج2 ص301
3⃣1⃣ ذهبى در كتاب ميزان الاعتدال از محمّد بن احمد كوفى حافظ نقل مىكند كه در محضر احمد بن محمّد معروف به ابن ابى دارم، محدّث كوفى اين خبر خوانده شد:
❕ «إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن؛ عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى كه در رحم به نام محسن داشت سقط كرد!»
📚میزان الاعتدال ج1 ص139
👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
4⃣1⃣ عبد الفتاح عبد المقصود و كتاب «الإمام علي» ، وى هجوم به خانه وحى را در دو مورد از كتاب خود آورده است و ما به نقل يكى از آنها بسنده مىكنيم: قسم به كسى كه جان عمر در دست اوست يا بايد بيرون بياييد يا خانه را بر ساكنانش آتش مىزنم. عدّهاى كه از خدا مىترسيدند و پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله رعايت منزلت او را مىكردند، گفتند:
ابا حفص، فاطمه در اين خانه است. بىپروا فرياد زد: باشد!. نزديك شد، در زد، سپس بر در كوبيد و وارد خانه شد. على عليه السّلام پيدا شد ...
طنين صداى زهرا در نزديكى مدخل خانه بلند شد ... اين ناله استغاثه او بود ...!».
📚عبد الفتاح عبد المقصود، على بن ابى طالب، ج 4، ص 276- 277
5⃣1⃣ اين بحث را با حديث ديگرى از مقاتل ابن عطيّه در كتاب الامامة و الخلافة ادامه می دهیم .
👌او در اين كتاب چنين مىنويسد:
« هنگامى كه ابو بكر از مردم با تهديد و شمشير و زور بيعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه عليهما السّلام فرستاد.
عمر هيزم جمع كرد و در خانه را آتش زد .
📚الامامة و الخلافة، ص 160- 161، تأليف مقاتل بن عطية كه با مقدمهاى از دكتر حامد داود استاد دانشگاه عين الشمس قاهره به چاپ رسيده (چاپ بيروت، مؤسّسه البلاغ).
6⃣1⃣جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند که می فرمود:
« هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند»
📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35
7⃣1⃣آرزوی ابوبکر در پایان عمر مبنی بر آرزوی عدم هتک حرمت خانه حضرت زهرا را دیگران ازعلمای اهل سنت هم نقل کرده اند ؛
📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج3 ص117
📚مختصر تاریخ دمشق ج13 ص122
📚مجمع الزواید و منبع الفواید ج5 ص202
📚لسان المیزان ج4 ص189
📚کنزالعمال ج5 ص631
❕در گذشته اسناد دیگری نیز بر قضیه شهادت حضرت زهرا و محسن علیهما السلام ارایه داده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش
❓گفته می شود که چگونه می توان باور کرد که زهرا مورد هجوم وشهادت قرار گیرد اما علی یا حسنین و یا سایر امامان حتی یک بار در طول عمرشان متذکر این قضیه نشده اند❗️❗️
💠پاسخ💠
👌اهل بیت بارها و بارها متذکر مصائب و شهادت حضرت زهرا شده اند .
1⃣حضرت امیر آن هنگام که زهرای مرضیه را به خاک می سپرد پیامبر گرامی را مورد خطاب قرار داده و فرمود:
« به زودی امتت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو در ستم کردن به او دست به دست هم دادند .سرگذشت دردناک او را بی پرده از او بپرس و خبر این حوادث را از او بگیر.این حوادث دردناک در زمانی رخ داد که هنوز مدت زیادی از نبودن تو نگذشته و یادت فراموش نگشته بود»
📚نهج البلاغه خطبه202
2⃣باز خود حضرت امیر فرمود:
« پیامبر به ما نگاه کرد و گریه کرد .از او در مورد علت گریه سوال کردم فرمود گریه می کنم به خاطر آن ضربتی که بر فرق تو زده می شود و سیلی که بر زهرا زده می شود»
📚امالی صدوق ص134
📚مناقب ال ابی طالب ج2 ص209
3⃣امام حسین فرمود:
« ای پیامبر خدا در محضر خدا دختر تو مخفیانه دفن می شود و حق او غصب و ارث او تصرف می شود»
📚الکافی 1 ص459
📚امالی مفید ص283
4⃣امام حسن خطاب به مغیره فرمود:
« تو کسی هستی که بر فاطمه دختر پیامبر ضربه وارد کردی که خون از بدنش جاری شد و محسن سقط شد»
📚الاحتجاج ج1 ص278
5⃣امام صادق فرمود:
« سبب مرگ زهرا آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید)»
📚دلائل الامامه ص134
📚بحار الانوار ج43 ص170
6⃣امام رضا از پیامبر گرامی نقل کردند که فرمود:
« پیامبر خطاب به بنی هاشم ( علی و فاطمه و...) فرمود شما پس از من مورد ظلم و ستم واقع می شوید»
📚عیون الاخبار ج2 ص61
7⃣ حضرت علی خطاب به حذیفه کرده و عرضه داشت که پیامبر فرمود:
« قبیح باد امتی که می بینند فرزندان پیامبرشان ( زهرا، حسن ، حسین،) کشته می شوند اما اعتراضی نمی کنند»
📚الغیبه نعمانی ص70
8⃣ابن عباس می گوید :
« بر علی وارد شدم و او صحیفه در نزد من باز کرد که در آن کیفیت شهادت حسین و فاطمه و حسن نوشته شده بود و ...علی به گریه افتاد»
📚بحار الانوار ج28 ص73
9⃣حضرت علی فرمود:
« وقتی نزدیک از دنیا رفتن زهرا بود مرا صدا کرد و به من عهد و وصیت خودش را ابراز داشت و گفت وقتی من از دنیا رفتم مرا شبانه دفن کن و آن دو نفر( ابوبکر و عمر) را آگاه مساز ( به سبب ظلم هایی که آنان در حق من کرده اند)»
📚بحار الانوار ج43 ص159
🔟در روایت دیگر امام صادق فرمود:
« ( به سبب ظلم هایی که ابوبکر و عمر در حق زهرا کردند) او وصیت کرد تا شبانه دفن شود و آن دو مرد اعرابی بر او نماز نخوانند»
📚بحار الانوار ج43 ص207
📚علل الشرایع ج1 ص176
1⃣1⃣حضرت علی فرمود:
« فاطمه بر گروهی (به سبب ظلم های آنان) خشمگین بود لذا نمی خواست آنان بر جنازه اش حاضر شوند »
📚 بحار الانوار ج43 ص209
2⃣1⃣امام صادق فرمود:
« عمر با پایش لگدی بر زهرا وارد کرد و محسن را سقط کرد سپس با دستش به زهرا لطمه و سیلی زد»
📚بحار الانوار ج29 ص192
3⃣1⃣امام کاظم نیز فرمود:
« فاطمه صدیقه ای بود ( که مظلومانه ) به شهادت رسید»
📚الکافی ج1 ص458
👌آیا با وجود این اسناد و سایر اسناد که به آن اشاره نشد جایی برای این باقی می ماند که بگوییم علی و فرزندانش از شهادت و مصائب فاطمه مرضیه یادی نکرده اند❓
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#علی_علیه_السلام_و_شهادت_فاطمه_سلام_الله_علیها
🤔#پرسش
❔امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست خليفه ناراحت و نگران نبوده و آنرا به زبان نياورده است. باید از #روحانیون_شیعه و پيروان آنها مورد زیر را عرضه کرد که آن را بپذيرند: داستان قتل فاطمه به دست عمر دروغى بيش نبوده كه قرنها پس از صدر اسلام به آن دامن زده شده است و به مرور زمان پر و پا گرفته است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌علی علیه السلام بارها و بارها از جریان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها یاد کردند و اظهار تاسف و ناراحتی کردند .
🔸سليم بن قيس می گوید ؛
« عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت مگر قنفذ عدوى- او نيز يكى از كارمندان او بود- كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى شد، به او بازگرداند، و نه از او عشر گرفت و نه نصب عشر. با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم. فرمود: آيا مى دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟
❕گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه عليها السّلام آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى بازويش مانده بود »
📚بحار الانوار، ج 30، ص 302- 303؛ كتاب سليم، ج 2، ص 674؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 413.
🔸باز سلیم می گوید ؛
« در حلقه اى در مسجد رسول خدا حاضر شدم كه جز سلمان، ابو ذر، مقداد، محمّد بن ابى بكر، عمر بن ابى سلمه، قيس بن سعد بن عباده، همه از بنى هاشم بودند. عباس به على عليه السّلام گفت: به نظر شما، چرا عمر، قنفذ را مانند ديگر كارمندانش وادار به پرداخت غرامت نكرد؟
❕على عليه السّلام نگاهى به اطراف انداخت. چشمانش پر از اشك شد، پس فرمود: اين پاداش ضربه تازيانه اى بود كه به فاطمه عليها السّلام زد. وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، اثر اين ضربه همچون بازوبندى روى بازوى او بود ... »
📚همان منابع
🔸ابن عباس می گوید ؛
« در ذو قار بر على عليه السّلام وارد شدم. صحيفه اى برايم بيرون آورد و گفت: پسر عباس! اين صحيفه اى است كه رسول خدا بر من املا فرمود و من، به خط خودم نوشتم. گفتم: يا امير المؤمنين! آن را برايم بخوان. على عليه السّلام آن را برايم خواند. همه حوادث پس از رسول خدا تا شهادت حسين عليه السّلام، و اينكه چگونه كشته مى شود، چه كسى او را مى كشد و چه كسانى با او به شهادت مى رسند، همه و همه در آن آمده بود. على عليه السّلام سخت گريست و مرا به گريه انداخت. از جمله مطالبى كه على عليه السّلام خواند، اين بود: چگونه با او رفتار مى شود، و چگونه فاطمه به شهادت مى رسد، و چگونه حسن شهيد مى شود، و چگونه امّت با او مكر مى ورزد ... »
📚كتاب سليم، ج 2، ص 915؛ فضائل ابن شاذان، ص 141؛
🔸روايت شده كه على عليه السّلام به هنگام دفن زهرا عليها السّلام خطاب به رسول خدا گفت ؛
❕ «... دخترت به تو خبر خواهد داد كه چگونه امتت فراهم گرديدند، و بر او ستم ورزيدند. از او بپرس چنان كه شايد و خبر گير از آنچه بايد، چه اندوه هايى كه در سينه اش نهفته است، و او راهى براى بيان آن نيافته است ...».
📚كافى، ج 1، ص 459؛ مرآة العقول، ج 5، ص 329؛ نهج البلاغه، خ 202.
🔸در نقل دیگری علیه السلام فرمود ؛
«من، فاطمه، حسن، و حسين نزد رسول خدا بوديم كه به ما التفات فرمود و گريست. گفتم. يا رسول اللّه! چرا گريه مى كنيد؟ فرمود: از ضربه اى كه بر فرق سر تو و سيلى اى كه به صورت فاطمه عليها السّلام مى زنند، گريه مى كنم».
📚امالى صدوق، ص 118؛ بحار الانوار، ج 28، ص 51؛ ر. ك: ج 44، ص 149؛ اثبات الهداة، ج 1، ص 281؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 397؛ ضياء العيون، ج 1، ص 189؛ وفاة الصديقة الزهراء عليها السّلام، ص 60، مناقب آل ابى طالب، ج 2، ص 209.
👌راوی می گوید از ابو طفيل عامر بن واثله شنيدم كه امير المؤمنين در سخنى به عمر گفت: «... و اين آتشى است كه شما در خانه ام برافروخته ايد تا من، فاطمه دختر رسول خدا ، فرزندانم حسن و حسين و زينب و ام كلثوم را بسوزانيد»
📚ترجمه ماساه الزهراء ، عاملی ، ص 381 _ الهدایه الکبری ص 163
🔸در گذشته نصوص بیشتری در این رابطه از علی علیه السلام و سایر امامان آورده بودیم ؛
🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
❗نقد
📢سفسطه روافض
سوال برای تحریک احساسات:
چرا قبر حضرت زهرا معلوم نیست؟
خود سوال جای سوال دارد .
اولا چه لزومی دارد جای قبر معلوم باشد مگر کم بتخانه دارید ؟
ثانیا معلوم بودن جای قبر نه جزء اصول دین است نه فروع دین.
ثالثا قبر همسر حضرت ابوبکر و دیگر خلفا نیز معلوم نیست. و اشکالی هم ندارد.
این گونه سوالات هر چند جوابشان معلوم است و بسیار بی اهمیت اند اما ممکن است شنونده ی احساسی را به این فکر وادارد که حتما قبر همه که در مذهب قبر پرستان از اهم مهمات است جایش معلوم است و برایش گنبد و بارگاه ساخته اند و فقط قبر حضرت زهرا معلوم نیست تا آن را بتخانه کنند! و از این سوال بدون توجه به صورت سوال و بدون توجه به جواب ساده ی آن به این نتیجه برسند که ایشان مظلوم بوده در حالی که کل ماجرا یک توطئه ی کثیف و شیطانی بیش نیست.
ناشر:حاتم محقق
✅پاسخ :
جدا انسان از جهل ونادانی شما وهابیون افسوس می خورد.
آنچه که سبب شد حضرت زهرا مخفیانه دفن شود وقبرش برای اهالی آن زمان پنهان بماند غضبی بود که ایشان از ابوبکر وعمر داشتند.
در روایتی از امام صادق سوال شد چرا فاطمه شبانه دفن شد( وکسی از محل قبر او مطلع نشد)؟
امام پاسخ داد:
زیرا فاطمه وصیت کرد که آن دو نفر بر او نماز نگذارند
📗بحار الانوار،ج43 ص206
در روایتی امیر مومنان فرمود:
"برای آن فاطمه شبانه دفن شد زیرا که بر آنان غضبناک بود ونمی خواست آنان در دفن او شرکت کنند"
📗همان مدرک،ص183
ابن عباس می گوید:
"فاطمه وصیت کرد که ابوبکر وعمر بر دفن او آگاه نشوند وبر او نماز نگذارند"
📗همان مدرک، ص182
❗این مضمون در روایات اهل سنت هم آمده است
بخاری روایت می کند:
"فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود. هنگامی که از دنیا رفت علی اورا شبانه دفن کرد وابوبکر را با خبر نساخت"
📗صحیح بخاری،ج4 ص1549
ابن قتیبه می آورد:
"فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد"
📗تاویل مختلف الحدیث،ج1 ص300
صنعانی می نویسد:
"فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهای رخ داده بود"
📗المصنف،ج3 ص521
❗آری فاطمه وصیت کرد شبانه دفن شود وقبرش برای اهل آن زمان پنهان باشد تا ثابت شود ایشان مورد ظلم قرار گرفتند وشهیده از دنیا رفتند واز افرادی که بر او ستم کردند هرگز راضی نشده است
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️
💠پاسخ💠
👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند.
👌شیخ کلینی روایت می کند:
« چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...»
📚الکافی ج1 ص381
📚امالی طوسی ص109
🔶در روایت دیگر آمده است:
« فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن»
📚معانی الاخبار ص356
🔶در روایت دیگر آمده است:
« فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود »
📚بحار الانوار ج43 ص183
🔶امام صادق فرمود:
« فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند»
📚علل الشرایع ج1 ص185
👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند.
❗️بخاری روایت می کند:
« فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت»
📚صحیح بخاری ج4 ص1549
🔶ابن قتیبه می نویسد:
« فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد»
📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300
🔶صنعانی می نویسد:
« فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود»
📚المصنف ج3 ص521
❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛
1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است.
📚تاج الموالید ص99
📚عیون معجزات ص47
2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است.
📚اعلام الوری ج1 ص301
📚دلائل الامامه ص46
3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند .
🔶امام کاظم فرمود:
« فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد»
📚التهذیب ج3 ص255
📚الکافی ج1 ص461
📚الفقیه ج1 ص229
📚عیون الاخبار ج1 ص311
📚معانی الاخبار ص268
📚قرب الاسناد ص161
📚وسائل الشیعه ج14 ص369
❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم.
❗️امام رضا علیه السلام فرمود:
« ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند»
📚مستدرک الوسائل ج10 ص210
📚اقبال الاعمال ص623
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔
👌پاسخ؛
1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند.
❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛
🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران
🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.
📚بحار الانوار ج22 ص468
👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد
📚بحار الانوار ج20 ص378
👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است
📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48
❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔
2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند:
❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.
❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)
📚بحار الانوار ج29 ص417
👌وفرمود:
« به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184
📚الاستیعاب ج2 ص497
👌امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند »
📚بحار الانوار ج29 ص440
3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»
📚خصایص الائمه،رضی، ص73
📚بحار الانوار،ج22 ص484
4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»
📚نهج البلاغه خطبه217
🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
❗️امام پاسخ داد :
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار،ج29 ص435
❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
"قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار"
📚همان مدرک
📚احتجاج ج1 ص280
👌پرسش و پاسخ مرتبط؛
1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248
👌پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❓ببخشید می خواستم ببینم آیا می تونیم از کتب اهل سنت پاسخ نقضی بیاریم که چرا حضرت علی در شهادت زهرا از ایشان دفاع نکرد❗️❗️
💠پاسخ💠
👌ما در گذشته پاسخ «حلی »درباره فلسفه عدم دفاع حضرت علی بیان کرده ایم که می توانید به لینک زیر رجوع فرمایید؛
https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205
https://t.me/Rahnamye_Behesht/770
💠حال در پاسخ نقضی از طریق کتب اهل سنت می گوییم؛
1⃣پیامبر در مکه شاهد ظلم ها و آزارها و شکنجه های بی نهایت نسبت به مسلمین و نوامیس آنها بود .چرا پیامبر در برابر مشرکین دست به شمشیر نبرد و از نوامیس مسلمین دفاع نکرد؟
❗️امیر مومنان به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا در هنگام کشته شدن سمیه مادر عمار توسط مشرکین و تعرض به او از خود واکنش نشان نداد.
👌ابن حجر می نویسد:
« سمیه مادر عمار کسی بود که ابوجهل او را آزار می کرد و آن قدر با نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید .خاندان مغیره او را به خاطر مسلمانی شکنجه دادند تا او را کشتند .رسول خدا منظره شکنجه شدن عمار و پدرش و مادرش را در مکه می دید و می فرمود ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است»
📚الاصابه ج7 ص712
❓چرا پیامبر در برابر تعرض به ناموس مسلمین سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد؟
2⃣چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟
❗️هنگامی که مهاجمان به قصد کشتن عثمان وارد خانه اش شدند پس از آن که او و همسرش را مورد تعرض قرار دادند بدترین اهانت را به همسر عثمان کردند اما او از خود واکنش نشان نداد.
👌طبری و ابن کثیر و دیگران آورده اند؛
« سوادان بن حمران آمد تا عثمان را مورد حمله قرار دهد همسر عثمان به دفاع برخاست و شمشیر به انگشتان او اصابت کرد و چون همسر عثمان خواست فرار کند سوادان دستی به پشت همسر عثمان رساند و گفت :« انها لکبیره العجیزه» ( از ترجمه متن معذوریم...) »
📚تاریخ طبری ج2 ص676
📚الکامل فی التاریخ ج3 ص68
📚البدایه و النهایه ج3 ص68
❓چرا عثمان در برابر این اهانت به همسرش واکنشی نشان نداد؟
3⃣حضرت علی به این روایت که در کتب اهل سنت آمده است عمل کرد و از خود واکنشی نشان نداد.
❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است .به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست»
📚صحیح مسلم ج3 ص1476
📚سنن بیهقی ج8 ص159
📚کنزالعمال ج5 ص309
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال
پاسخ شمارا در اثبات هجوم به خانه زهرا مشاهده کردم اما سنی ها میگن غیرت وشجاعت علی کجا بود که دفاع نکرد؟
✅پاسخ :
امیر مومنان در مرحله نخست وهنگامی که به خانه او تعرض کردند از خود واکنش شدید نشان داد وبا عمر برخورد کردچنان که چنین روایت شده است:
"علی خودرا به عمر رساند وگریبان اورا بگرفت واورا به شدت بر زمین کوفت وچنان ضربتی بر بینی وگردنش نواخت که گویی خواست اورا بکشد"
📚کتاب سلیم بن قیس،ص568
📚روح المعانی،الوسی،ج3 ص124
❗اما حضرت امیر تسلیم محض رسول الله بود وایشان حضرت را دعوت به صبر وبردباری کرده بودند چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
"چون از دنیا رفتم وبدنم را در خاک نهادی در خانه ات بنشین وقرآن را آنگونه که دستور داده ام براساس واجبات، احکام وترتیب نزول آیات جمع آوری کن،
تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید"
📚خصایص الائمه،رضی، ص73
📚بحار الانوار،ج22 ص484
❗آری حضرت به دلیل دستور پیامبر مقاتله ومقابله را با آنان را ادامه نداد چرا که افراد ویارانی نداشت چنان که خودش فرمود:
"در امر خود نظر کردم نه یاوری دیدم ونه مدافع وهمکاری مگر اهل بیتم که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد لذا چشمان پراز خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده، اب دهان فرو برده وبا صبر در امری که بسیار تلخ برای قلب بود شکیبایی کردم"
📚نهج البلاغه،خطبه 217
❗لذا حضرت بخاطر دوری از تفرقه مسلمین ونابودی اسلام اقدام عملی نکرد چنان که علمای اهل سنت روایت کرده اند که حضرت فرمود:
"به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان، بازگشت کفر ونابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که الان است "
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص184
📚الاستیعاب،ابن عبدالبر،ج2 ص497
❗آنچه ذکر کردیم پاسخ حلی شبهه بود.برای این سوال پاسخ های نقضی متعدد دیگری نیز است که در سوالات بعدی دوستان مطرح میکنیم
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht