eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕تا اينجا سخنان آن گروه كه فقط به سوءنيّت خليفه و ياران او اشاره كرده‏ اند به پايان رسيد. گروهى كه نخواستند و يا نتوانستند دنباله فاجعه را به طور روشن منعكس كنند، در حالى كه برخى ديگر به اصل فاجعه؛ يعنى يورش به خانه و ... اشاره نموده ‏اند و اينك مدارك يورش و هتك حرمت به خانه حضرت فاطمه عليها السّلام: 7⃣ابو عبيد، قاسم بن سلام در كتاب الأموال كه مورد اعتماد فقهاى اهل سنّت است، مى‏نويسد: ❕ «عبد الرّحمن بن عوف مى‏گويد: در بيمارى ابو بكر براى عيادتش به خانه او رفتم. پس از گفتگوى زياد گفت: اى كاش سه چيز را كه انجام داده‏ام، انجام نمى‏دادم، اى كاش سه چيز را كه انجام نداده‏ام، انجام مى‏دادم. همچنين آرزو مى‏كنم سه چيز را از پيامبر سؤال مى‏كردم؛ يكى از آن سه چيزى كه انجام داده ‏ام و آرزو مى‏كنم اى كاش انجام نمى‏دادم اين است كه: «وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة و تركته و إن أغلق على الحرب؛ اى كاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمى‏گشودم و آن را به حال خود وامى‏گذاشتم، هرچند براى جنگ بسته شده بود». 📚الأموال، پاورقى 4، چاپ نشر كليات ازهرية، نيز ص 144، چاپ بيروت، نيز ابن عبد ربّه در عقد الفريد، ج 4، ص 93 نقل كرده است، چنان‏كه خواهد آمد. ❕ابو عبيد هنگامى كه به اينجا مى‏رسد به ‏جاى جمله: «لم أكشف بيت فاطمة و تركته ...» مى‏گويد: «كذا و كذا» و اضافه مى‏كند كه من مايل به ذكر آن نيستم. ابو عبيد، هرچند روى تعصّب مذهبى يا علّت ديگر از نقل حقيقت سر برتافته؛ ولى محقّقان كتاب الأموال در پاورقى مى‏گويند: جمله ‏هاى حذف شده در كتاب ميزان الاعتدال- به نحوى كه بيان گرديد- وارد شده است، افزون بر آن، طبرانى در معجم خود و ابن عبد ربّه در عقد الفريد و افراد ديگر جمله‏ هاى حذف شده را آورده‏ اند. 8⃣طبرانی نقل می کند ؛ ❕ابوبكر به هنگام مرگ، امورى را تمنا كرد و گفت: اى كاش سه چيز را انجام نمى‏دادم، سه چيز را انجام مى‏دادم و سه چيز را از رسول خدا سؤال مى‏كردم: «أمّا الثّلاث اللّائي وددت أنّى لم أفعلهنّ، فوددت أنّي لم أكن أكشف بيت فاطمة و تركته ...؛ آن سه چيزى كه آرزو مى‏كنم كه اى كاش انجام نمى‏دادم، آرزو مى‏كنم اى كاش حرمت خانه فاطمه را هتك نمى‏كردم و آن را به حال خود واگذار مى‏كردم!» 📚معجم کبیر طبرانی ج1 ص62 👌این تعبيرات به خوبى نشان مى‏دهد كه تهديدهاى عمر عملى شد و در خانه را به زور (يا با آتش زدن) گشودند. 9⃣ابن عبد ربّه اندلسى مؤلف كتاب العقد الفريد در كتاب خود از عبد الرحمن بن عوف نقل مى‏كند: 👌 «من در بيمارى ابى بكر بر او وارد شدم تا از او عيادت كنم، او گفت: آرزو مى‏كنم كه اى كاش سه چيز را انجام نمى‏دادم و يكى از آن سه چيز اين است: «وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة عن شي‏ء و إن كانوا أغلقوه على الحرب؛ اى كاش خانه فاطمه را نمى‏گشودم، هرچند آنان براى نبرد در خانه را بسته بودند». 📚عقد الفرید ج4 ص93 🔟ابراهيم بن سيار نظّام معتزلى كه به دليل زيبايى كلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در كتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه عليها السّلام را نقل مى‏كند. او مى‏گويد: ❕ «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها؛ عمر در روز اخذ بيعت براى ابى بكر بر شكم فاطمه زد، او فرزندى كه در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط كرد!». 📚الوافی بالوفیات ج6 ص17 1⃣1⃣ابن ابى الحديد مى‏نويسد: محمد بن يزيد بن عبد الاكبر بغدادى اديب، و نويسنده معروف و صاحب آثار مشهور، در كتاب الكامل، از عبد الرحمن بن عوف داستان آرزوهاى خليفه را مى‏نويسد، و چنين يادآور مى‏شود: «وددت أنّي لم أكن كشفت عن بيت فاطمة و تركته و لو أغلق على الحرب». 📚شرح نهج البلاغه ج2 ص46 2⃣1⃣مسعودى در مروج الذهب مى‏نويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت: سه چيز انجام دادم و تمنّا مى‏كردم كه اى كاش انجام نمى‏دادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مى‏كردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمى‏كردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!». 📚مروج الذهب ج2 ص301 3⃣1⃣ ذهبى در كتاب ميزان الاعتدال از محمّد بن احمد كوفى حافظ نقل مى‏كند كه در محضر احمد بن محمّد معروف به ابن ابى دارم، محدّث كوفى اين خبر خوانده شد: ❕ «إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن؛ عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى كه در رحم به نام محسن داشت سقط كرد!» 📚میزان الاعتدال ج1 ص139 👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣1⃣ عبد الفتاح عبد المقصود و كتاب «الإمام علي» ، وى هجوم به خانه وحى را در دو مورد از كتاب خود آورده است و ما به نقل يكى از آنها بسنده مى‏كنيم: قسم به كسى كه جان عمر در دست اوست يا بايد بيرون بياييد يا خانه را بر ساكنانش آتش مى‏زنم. عدّه‏اى كه از خدا مى‏ترسيدند و پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله رعايت منزلت او را مى‏كردند، گفتند: ابا حفص، فاطمه در اين خانه است. بى‏پروا فرياد زد: باشد!. نزديك شد، در زد، سپس بر در كوبيد و وارد خانه شد. على عليه السّلام پيدا شد ... طنين صداى زهرا در نزديكى مدخل خانه بلند شد ... اين ناله استغاثه او بود ...!». 📚عبد الفتاح عبد المقصود، على بن ابى طالب، ج 4، ص 276- 277 5⃣1⃣ اين بحث را با حديث ديگرى از مقاتل ابن عطيّه در كتاب الامامة و الخلافة ادامه می دهیم . 👌او در اين كتاب چنين مى‏نويسد: « هنگامى كه ابو بكر از مردم با تهديد و شمشير و زور بيعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه عليهما السّلام فرستاد. عمر هيزم جمع كرد و در خانه را آتش زد . 📚الامامة و الخلافة، ص 160- 161، تأليف مقاتل بن عطية كه با مقدمه‏اى از دكتر حامد داود استاد دانشگاه عين الشمس قاهره به چاپ رسيده (چاپ بيروت، مؤسّسه البلاغ). 6⃣1⃣جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند که می فرمود: « هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند» 📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35 7⃣1⃣آرزوی ابوبکر در پایان عمر مبنی بر آرزوی عدم هتک حرمت خانه حضرت زهرا را دیگران ازعلمای اهل سنت هم نقل کرده اند ؛ 📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج3 ص117 📚مختصر تاریخ دمشق ج13 ص122 📚مجمع الزواید و منبع الفواید ج5 ص202 📚لسان المیزان ج4 ص189 📚کنزالعمال ج5 ص631 ❕در گذشته اسناد دیگری نیز بر قضیه شهادت حضرت زهرا و محسن علیهما السلام ارایه داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓گفته می شود که چگونه می توان باور کرد که زهرا مورد هجوم وشهادت قرار گیرد اما علی یا حسنین و یا سایر امامان حتی یک بار در طول عمرشان متذکر این قضیه نشده اند❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌اهل بیت بارها و بارها متذکر مصائب و شهادت حضرت زهرا شده اند . 1⃣حضرت امیر آن هنگام که زهرای مرضیه را به خاک می سپرد پیامبر گرامی را مورد خطاب قرار داده و فرمود: « به زودی امتت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو در ستم کردن به او دست به دست هم دادند .سرگذشت دردناک او را بی پرده از او بپرس و خبر این حوادث را از او بگیر.این حوادث دردناک در زمانی رخ داد که هنوز مدت زیادی از نبودن تو نگذشته و یادت فراموش نگشته بود» 📚نهج البلاغه خطبه202 2⃣باز خود حضرت امیر فرمود: « پیامبر به ما نگاه کرد و گریه کرد .از او در مورد علت گریه سوال کردم فرمود گریه می کنم به خاطر آن ضربتی که بر فرق تو زده می شود و سیلی که بر زهرا زده می شود» 📚امالی صدوق ص134 📚مناقب ال ابی طالب ج2 ص209 3⃣امام حسین فرمود: « ای پیامبر خدا در محضر خدا دختر تو مخفیانه دفن می شود و حق او غصب و ارث او تصرف می شود» 📚الکافی 1 ص459 📚امالی مفید ص283 4⃣امام حسن خطاب به مغیره فرمود: « تو کسی هستی که بر فاطمه دختر پیامبر ضربه وارد کردی که خون از بدنش جاری شد و محسن سقط شد» 📚الاحتجاج ج1 ص278 5⃣امام صادق فرمود: « سبب مرگ زهرا آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید)» 📚دلائل الامامه ص134 📚بحار الانوار ج43 ص170 6⃣امام رضا از پیامبر گرامی نقل کردند که فرمود: « پیامبر خطاب به بنی هاشم ( علی و فاطمه و...) فرمود شما پس از من مورد ظلم و ستم واقع می شوید» 📚عیون الاخبار ج2 ص61 7⃣ حضرت علی خطاب به حذیفه کرده و عرضه داشت که پیامبر فرمود: « قبیح باد امتی که می بینند فرزندان پیامبرشان ( زهرا، حسن ، حسین،) کشته می شوند اما اعتراضی نمی کنند» 📚الغیبه نعمانی ص70 8⃣ابن عباس می گوید : « بر علی وارد شدم و او صحیفه در نزد من باز کرد که در آن کیفیت شهادت حسین و فاطمه و حسن نوشته شده بود و ...علی به گریه افتاد» 📚بحار الانوار ج28 ص73 9⃣حضرت علی فرمود: « وقتی نزدیک از دنیا رفتن زهرا بود مرا صدا کرد و به من عهد و وصیت خودش را ابراز داشت و گفت وقتی من از دنیا رفتم مرا شبانه دفن کن و آن دو نفر( ابوبکر و عمر) را آگاه مساز ( به سبب ظلم هایی که آنان در حق من کرده اند)» 📚بحار الانوار ج43 ص159 🔟در روایت دیگر امام صادق فرمود: « ( به سبب ظلم هایی که ابوبکر و عمر در حق زهرا کردند) او وصیت کرد تا شبانه دفن شود و آن دو مرد اعرابی بر او نماز نخوانند» 📚بحار الانوار ج43 ص207 📚علل الشرایع ج1 ص176 1⃣1⃣حضرت علی فرمود: « فاطمه بر گروهی (به سبب ظلم های آنان) خشمگین بود لذا نمی خواست آنان بر جنازه اش حاضر شوند » 📚 بحار الانوار ج43 ص209 2⃣1⃣امام صادق فرمود: « عمر با پایش لگدی بر زهرا وارد کرد و محسن را سقط کرد سپس با دستش به زهرا لطمه و سیلی زد» 📚بحار الانوار ج29 ص192 3⃣1⃣امام کاظم نیز فرمود: « فاطمه صدیقه ای بود ( که مظلومانه ) به شهادت رسید» 📚الکافی ج1 ص458 👌آیا با وجود این اسناد و سایر اسناد که به آن اشاره نشد جایی برای این باقی می ماند که بگوییم علی و فرزندانش از شهادت و مصائب فاطمه مرضیه یادی نکرده اند❓ 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست خليفه ناراحت و نگران نبوده و آنرا به زبان نياورده است. باید از و پيروان آنها مورد زیر را عرضه کرد که آن را بپذيرند: داستان قتل فاطمه به دست عمر دروغى بيش نبوده كه قرنها پس از صدر اسلام به آن دامن زده شده است و به مرور زمان پر و پا گرفته است ❗️❗️ 💠💠 👌علی علیه السلام بارها و بارها از جریان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها یاد کردند و اظهار تاسف و ناراحتی کردند . 🔸سليم بن قيس می گوید ؛ « عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت‏ مگر قنفذ عدوى- او نيز يكى از كارمندان او بود- كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى ‏شد، به او بازگرداند، و نه از او عشر گرفت و نه نصب عشر. با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم. فرمود: آيا مى‏ دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟ ❕گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه عليها السّلام آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه‏ اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى بازويش مانده بود » 📚بحار الانوار، ج 30، ص 302- 303؛ كتاب سليم، ج 2، ص 674؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 413. 🔸باز سلیم می گوید ؛ « در حلقه ‏اى در مسجد رسول خدا حاضر شدم كه جز سلمان، ابو ذر، مقداد، محمّد بن ابى بكر، عمر بن ابى سلمه، قيس بن سعد بن عباده، همه از بنى هاشم بودند. عباس به على عليه السّلام گفت: به نظر شما، چرا عمر، قنفذ را مانند ديگر كارمندانش وادار به پرداخت غرامت نكرد؟ ❕على عليه السّلام نگاهى به اطراف انداخت. چشمانش پر از اشك شد، پس فرمود: اين پاداش ضربه تازيانه ‏اى بود كه به فاطمه عليها السّلام زد. وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، اثر اين ضربه همچون بازوبندى روى بازوى او بود ... » 📚همان منابع 🔸ابن عباس می گوید ؛ « در ذو قار بر على عليه السّلام وارد شدم. صحيفه‏ اى برايم بيرون آورد و گفت: پسر عباس! اين صحيفه ‏اى است كه رسول خدا بر من املا فرمود و من، به خط خودم نوشتم. گفتم: يا امير المؤمنين! آن را برايم بخوان. على عليه السّلام آن را برايم خواند. همه حوادث پس از رسول خدا تا شهادت حسين عليه السّلام، و اينكه چگونه كشته مى‏ شود، چه كسى او را مى‏ كشد و چه كسانى با او به شهادت‏ مى‏ رسند، همه و همه در آن آمده بود. على عليه السّلام سخت گريست و مرا به گريه انداخت. از جمله مطالبى كه على عليه السّلام خواند، اين بود: چگونه با او رفتار مى‏ شود، و چگونه فاطمه به شهادت مى‏ رسد، و چگونه حسن شهيد مى‏ شود، و چگونه امّت با او مكر مى‏ ورزد ... » 📚كتاب سليم، ج 2، ص 915؛ فضائل ابن شاذان، ص 141؛ 🔸روايت شده كه على عليه السّلام به هنگام دفن زهرا عليها السّلام خطاب به رسول خدا گفت ؛ ❕ «... دخترت به تو خبر خواهد داد كه چگونه امتت فراهم گرديدند، و بر او ستم ورزيدند. از او بپرس چنان كه شايد و خبر گير از آنچه بايد، چه اندوه هايى كه در سينه ‏اش نهفته است، و او راهى براى بيان آن نيافته است ...». 📚كافى، ج 1، ص 459؛ مرآة العقول، ج 5، ص 329؛ نهج البلاغه، خ 202. 🔸در نقل دیگری علیه السلام فرمود ؛ «من، فاطمه، حسن، و حسين نزد رسول خدا بوديم كه به ما التفات فرمود و گريست. گفتم. يا رسول اللّه! چرا گريه مى ‏كنيد؟ فرمود: از ضربه ‏اى كه بر فرق سر تو و سيلى‏ اى كه به صورت فاطمه عليها السّلام مى‏ زنند، گريه مى‏ كنم». 📚امالى صدوق، ص 118؛ بحار الانوار، ج 28، ص 51؛ ر. ك: ج 44، ص 149؛ اثبات الهداة، ج 1، ص 281؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 397؛ ضياء العيون، ج 1، ص 189؛ وفاة الصديقة الزهراء عليها السّلام، ص 60، مناقب آل ابى طالب، ج 2، ص 209. 👌راوی می گوید از ابو طفيل عامر بن واثله شنيدم كه امير المؤمنين در سخنى به عمر گفت: «... و اين آتشى است كه شما در خانه‏ ام برافروخته‏ ايد تا من، فاطمه دختر رسول خدا ، فرزندانم حسن و حسين و زينب و ام كلثوم را بسوزانيد» 📚ترجمه ماساه الزهراء ، عاملی ، ص 381 _ الهدایه الکبری ص 163 🔸در گذشته نصوص بیشتری در این رابطه از علی علیه السلام و سایر امامان آورده بودیم ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❗نقد 📢سفسطه روافض سوال برای تحریک احساسات: چرا قبر حضرت زهرا معلوم نیست؟ خود سوال جای سوال دارد . اولا چه لزومی دارد جای قبر معلوم باشد مگر کم بتخانه دارید ؟ ثانیا معلوم بودن جای قبر نه جزء اصول دین است نه فروع دین. ثالثا قبر همسر حضرت ابوبکر و دیگر خلفا نیز معلوم نیست. و اشکالی هم ندارد. این گونه سوالات هر چند جوابشان معلوم است و بسیار بی اهمیت اند اما ممکن است شنونده ی احساسی را به این فکر وادارد که حتما قبر همه که در مذهب قبر پرستان از اهم مهمات است جایش معلوم است و برایش گنبد و بارگاه ساخته اند و فقط قبر حضرت زهرا معلوم نیست تا آن را بتخانه کنند! و از این سوال بدون توجه به صورت سوال و بدون توجه به جواب ساده ی آن به این نتیجه برسند که ایشان مظلوم بوده در حالی که کل ماجرا یک توطئه ی کثیف و شیطانی بیش نیست. ناشر:حاتم محقق ✅پاسخ : جدا انسان از جهل ونادانی شما وهابیون افسوس می خورد. آنچه که سبب شد حضرت زهرا مخفیانه دفن شود وقبرش برای اهالی آن زمان پنهان بماند غضبی بود که ایشان از ابوبکر وعمر داشتند. در روایتی از امام صادق سوال شد چرا فاطمه شبانه دفن شد( وکسی از محل قبر او مطلع نشد)؟ امام پاسخ داد: زیرا فاطمه وصیت کرد که آن دو نفر بر او نماز نگذارند 📗بحار الانوار،ج43 ص206 در روایتی امیر مومنان فرمود: "برای آن فاطمه شبانه دفن شد زیرا که بر آنان غضبناک بود ونمی خواست آنان در دفن او شرکت کنند" 📗همان مدرک،ص183 ابن عباس می گوید: "فاطمه وصیت کرد که ابوبکر وعمر بر دفن او آگاه نشوند وبر او نماز نگذارند" 📗همان مدرک، ص182 ❗این مضمون در روایات اهل سنت هم آمده است بخاری روایت می کند: "فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود. هنگامی که از دنیا رفت علی اورا شبانه دفن کرد وابوبکر را با خبر نساخت" 📗صحیح بخاری،ج4 ص1549 ابن قتیبه می آورد: "فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد" 📗تاویل مختلف الحدیث،ج1 ص300 صنعانی می نویسد: "فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهای رخ داده بود" 📗المصنف،ج3 ص521 ❗آری فاطمه وصیت کرد شبانه دفن شود وقبرش برای اهل آن زمان پنهان باشد تا ثابت شود ایشان مورد ظلم قرار گرفتند وشهیده از دنیا رفتند واز افرادی که بر او ستم کردند هرگز راضی نشده است ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛ 1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است. 📚تاج الموالید ص99 📚عیون معجزات ص47 2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است. 📚اعلام الوری ج1 ص301 📚دلائل الامامه ص46 3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند . 🔶امام کاظم فرمود: « فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد» 📚التهذیب ج3 ص255 📚الکافی ج1 ص461 📚الفقیه ج1 ص229 📚عیون الاخبار ج1 ص311 📚معانی الاخبار ص268 📚قرب الاسناد ص161 📚وسائل الشیعه ج14 ص369 ❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم. ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: « ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص210 📚اقبال الاعمال ص623 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓ببخشید می خواستم ببینم آیا می تونیم از کتب اهل سنت پاسخ نقضی بیاریم که چرا حضرت علی در شهادت زهرا از ایشان دفاع نکرد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌ما در گذشته پاسخ «حلی »درباره فلسفه عدم دفاع حضرت علی بیان کرده ایم که می توانید به لینک زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 https://t.me/Rahnamye_Behesht/770 💠حال در پاسخ نقضی از طریق کتب اهل سنت می گوییم؛ 1⃣پیامبر در مکه شاهد ظلم ها و آزارها و شکنجه های بی نهایت نسبت به مسلمین و نوامیس آنها بود .چرا پیامبر در برابر مشرکین دست به شمشیر نبرد و از نوامیس مسلمین دفاع نکرد؟ ❗️امیر مومنان به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا در هنگام کشته شدن سمیه مادر عمار توسط مشرکین و تعرض به او از خود واکنش نشان نداد. 👌ابن حجر می نویسد: « سمیه مادر عمار کسی بود که ابوجهل او را آزار می کرد و آن قدر با نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید .خاندان مغیره او را به خاطر مسلمانی شکنجه دادند تا او را کشتند .رسول خدا منظره شکنجه شدن عمار و پدرش و مادرش را در مکه می دید و می فرمود ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است» 📚الاصابه ج7 ص712 ❓چرا پیامبر در برابر تعرض به ناموس مسلمین سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد؟ 2⃣چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟ ❗️هنگامی که مهاجمان به قصد کشتن عثمان وارد خانه اش شدند پس از آن که او و همسرش را مورد تعرض قرار دادند بدترین اهانت را به همسر عثمان کردند اما او از خود واکنش نشان نداد. 👌طبری و ابن کثیر و دیگران آورده اند؛ « سوادان بن حمران آمد تا عثمان را مورد حمله قرار دهد همسر عثمان به دفاع برخاست و شمشیر به انگشتان او اصابت کرد و چون همسر عثمان خواست فرار کند سوادان دستی به پشت همسر عثمان رساند و گفت :« انها لکبیره العجیزه» ( از ترجمه متن معذوریم...) » 📚تاریخ طبری ج2 ص676 📚الکامل فی التاریخ ج3 ص68 📚البدایه و النهایه ج3 ص68 ❓چرا عثمان در برابر این اهانت به همسرش واکنشی نشان نداد؟ 3⃣حضرت علی به این روایت که در کتب اهل سنت آمده است عمل کرد و از خود واکنشی نشان نداد. ❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: « پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است .به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست» 📚صحیح مسلم ج3 ص1476 📚سنن بیهقی ج8 ص159 📚کنزالعمال ج5 ص309 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال پاسخ شمارا در اثبات هجوم به خانه زهرا مشاهده کردم اما سنی ها میگن غیرت وشجاعت علی کجا بود که دفاع نکرد؟ ✅پاسخ : امیر مومنان در مرحله نخست وهنگامی که به خانه او تعرض کردند از خود واکنش شدید نشان داد وبا عمر برخورد کردچنان که چنین روایت شده است: "علی خودرا به عمر رساند وگریبان اورا بگرفت واورا به شدت بر زمین کوفت وچنان ضربتی بر بینی وگردنش نواخت که گویی خواست اورا بکشد" 📚کتاب سلیم بن قیس،ص568 📚روح المعانی،الوسی،ج3 ص124 ❗اما حضرت امیر تسلیم محض رسول الله بود وایشان حضرت را دعوت به صبر وبردباری کرده بودند چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: "چون از دنیا رفتم وبدنم را در خاک نهادی در خانه ات بنشین وقرآن را آنگونه که دستور داده ام براساس واجبات، احکام وترتیب نزول آیات جمع آوری کن، تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید" 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 ❗آری حضرت به دلیل دستور پیامبر مقاتله ومقابله را با آنان را ادامه نداد چرا که افراد ویارانی نداشت چنان که خودش فرمود: "در امر خود نظر کردم نه یاوری دیدم ونه مدافع وهمکاری مگر اهل بیتم که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد لذا چشمان پراز خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده، اب دهان فرو برده وبا صبر در امری که بسیار تلخ برای قلب بود شکیبایی کردم" 📚نهج البلاغه،خطبه 217 ❗لذا حضرت بخاطر دوری از تفرقه مسلمین ونابودی اسلام اقدام عملی نکرد چنان که علمای اهل سنت روایت کرده اند که حضرت فرمود: "به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان، بازگشت کفر ونابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که الان است " 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص184 📚الاستیعاب،ابن عبدالبر،ج2 ص497 ❗آنچه ذکر کردیم پاسخ حلی شبهه بود.برای این سوال پاسخ های نقضی متعدد دیگری نیز است که در سوالات بعدی دوستان مطرح میکنیم ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔این شبهه را وهابی ها خیلی می کنند که چرا حضرت زهرا واسه باز کردن درب خانه آمد و بین و دیوار قرار گرفت ❗️چرا خود امام علی واسه باز کردن درب نیامد ❕❕ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد ، آن چه كه از برخي از روايات استفاده مي شود آن است که حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودي منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وي، در را به روي آنان بست. ❕مرحوم عياشي در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشته اند ؛ « عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولي ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالي كه كمرهاي خود را بسته بودند. » 📚 تفسير العياشي، ج2، ص67 _ الاختصاص ص 186 _  بحار الأنوار، ج 28، ص 227 ❕و در روايت سليم نيز آمده ؛ « عمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر در را كوبيد و گفت: اي پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اي عمر به ما چه كار داري؟ ما را با مصيبتي كه گرفتارش شده ايم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز كن وگرنه آن را به آتش مي كشم. فاطمه فرمود: آيا از نمي ترسي كه وارد خانه ما مي شوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند.» 📚 كتاب سليم بن قيس، ص 864 💠از سوی دیگر حضرت صديقه احتمال می داد كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: «اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ( نور 27_28) 👌و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد ؛ « اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود.» ( احزاب 53) ❕و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل به این مساله اشاره شده است که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8328 ❕افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با صداي حضرت صديقه برگشتند. ❕« عمر همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚 الإمامة والسياسة، ابن قتیبه ، ج 1، ص 16 ❕بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه خانه و اهل آن را رعايت نكردند و به قول سلمان فارسي ؛ « كرديد و نكرديد و ندانستيد كه چه كرديد.» 📚بحار الانوار ج 28 ص 193 🌐http://yon.ir/u52Lw https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
سوال یکی از سنی ها در مورد ضربه عمر به حضرت فاطمه(س) میگفت که چطور ممکنه امام علی(ع) در خانه باشد و حضرت زهرا(س) درب خانه را باز کند؟ ✅پاسخ: ما از دوست سنی شما وسایر عزیزان اهل سنت سوال میکنیم: ❗چرا پیامبران به همسران خود اجازه میداد که پشت در آمده ودر را برای افراد باز کنند ❗ابن عساکر از بزرگان شما روایت میکند: "پیامبر از خانه زینب دختر جحش بیرون آمد ووارد خانه ام سلمه شد چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وی بود مدتی نگذشت که علی آهسته دق الباب کرد، پیامبر بیدار شد، ام سلمه پاسخ نداد حضرت فرمود بلند شو ودر را باز کن" 📚تاریخ مدینه دمشق،ج42 ص470 ❗آنچه در روایات ما آمده است آن است که درب خانه حضرت زهرا باز بوده است وحضرت با دیدن معاندان برای بستن درب پشت آن آمده تا درب را به روی آنان ببندد که مورد هجوم قرار گرفت 📚تفسیر عیاشی،ج2 ص67 📚بحار الانوار،ج28 ص227 ❗نکته دیگر آنکه حضرت زهرا پشت درب آمد تا شاید مهاجمان حیا کنند تا آنان به خاطر حرمت پدر بزرگوارش که تازه رحلت کرده دست بردارند چنان که علمای اهل سنت روایت کرده اند که برخی با دیدن فاطمه شرم کرده وبازگشتند 📚الامامه والسیاسه،ابن قتیبه،ج1 ص16 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال اون بچه تو شکم حضرت زهرا بوده کی دونسته پسره اون وقتا که سونو گرافی نبوده جالبش اینه اسمشم تو شکم مادرش گذاشتن محسن ✅پاسخ: آن کودک را پیامبر گرامی که با وحی الهی در ارتباط بود به نام محسن نام نهاده بودند. ❗در روایتی حضرت علی فرمود: "فرزندان خودرا قبل از آنکه متولد شوند نام نهید واگر نمی دانید پسر است یا دختر انان را به اسامی نام نهید که مشترک بین دختر وپسر است... چرا که رسول الله محسن را قبل از آنکه متولد شود نام نهاد" 📚الکافی، ج6 ص18 ❗پیامبر گرامی نیز به تصریح قرآن وروایات فراوانی در کتب خودتان عالم به علم غیب بود. خداوند می فرماید: "عالم الغیب او است وکسی را بر غیبش آگاه نمی سازد مگر رسولانی که آنها را برگزیده است"( جن 26 و27) ❗مسلم و دیگران روایت کرده اند که حذیفه می گوید: "پیامبر به من علم گذشته واینده را اموخت" 📚صحیح مسلم،ج5 ص410 ح22 📚مسند احمد،ج6 ص534 ح22770 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با کسی بحثم شد گفت حضرت زهرا چرا ارزوی مرگ کرد مگر معصوم نبود( بحار الانوار ج29 ص234) 🔷پاسخ: ❗️طلب مرگ نمودن از خداوند دلیل های گوناگون دارد .اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است و همان است که در روایات ممنوع شده است 📚وسائل الشیعه ج2 ص499 باب 32 ❗️اما اگر منشا ان ایمان قوی و عشق و محبت وصف ناشدنی به خداوند باشد به گونه ای که عاشق تحمل دوری محبوب را ندارد و وصال وی تمام آرزوی او است این طلب مرگ ممنوع است ❗️امیر مومنان در خطبه متقین در اوصاف اهل تقوا چنین عرضه می دارد: « اگر خداوند عمر معینی را برای اهل تقوا و ایمان معین نکرده بود یک چشم بهم زدن نیز روح انان در بدنشان نمی ماند به جهت لقای خداوند» 📚خطبه 193 🔶کسی که در دنیا به گونه ای زندگی کرده است که تمام وظایف خود را انجام داده است و کاری نکرده باقی نگذاشته است چنین فردی اگر از روی محبت به خداوند تقاضای مرگ کند هیچ اشکالی ندارد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « هیچکدام از شما تقاضای مرگ نکنید مگر در صورتی که به عملتان اطمینان داشته باشید» 📚میزان الحکمه ج11 ص122 ❗️حضرت امیر فرمود: « هر گز آرزوی مرگ نکن مگر با شرطی مطمئن و استوار ( که از اعمال خود مطمئن باشی)» 📚نامه 69 ❗️حضرت زهرا نیز از این جهت ارزوی مرگ کرده اند چرا که هم تمام مسوولیت های شرعی ودینی خود را به انجام رسانده بودند و مشتاق لقای خداوند بودند 🔷واز سوی دیگر نیز این ارزوی جهت ابراز کراهت از اعمال مردمانی بود که به منزلش حمله کرده و او را ازرده بودند و خلافت و حکومت را قبضه کرده و حضرت امیر را خانه نشین کرده بودند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔برخی از ضد دینان شبهه می کنند که شما این قدر از حضرت زهرا تعریف و تمجید می کنید بگویید ایشان چه به بشریت کردند ❕چه اختراع و اکتشافی داشتند که دارای چنین مقامی شدند ❗️ 💠💠 👌از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم را برای انسان آفریده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783 ❕و انسان هم برای به کمال و رسیدن خلق شده است . 👌 در روایتی امده است که خداوند در صحف ،حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم تا بدین وسیله از و کمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 👌در روایت دیگری امام علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 ❕بنابراین هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال و سعادت است ، خداوند برای این هدف پیامبران خود را به سوی مردم فرستاد تا با تعلیم و تربیت مردم ، را به کمال و سعادت اخروی نزدیک کنند . ❕در آیات متعددی خداوند هدف از ارسال پیامبران را تزکیه و تربیت بندگان بیان کرده است ؛ 💠جمعه 2_ بقره 129 🔰یکی از برنامه های مهم انبیاء برای به سعادت رساندن مردم تربیت است ، آنان انسان های پاک و صالح و برگزیده هستند که با عمل، تقوی و راستی و درستی را به بندگان آموزش می دهند و آنان را به طرق کمال هدایت می کنند ،و از دوزخ نجات می دهند لذا خداوند می فرماید ؛« براى شما زندگى رسول خدا سرمشق بود»( احزاب 21) و می فرماید ؛« براى شما سرمشق نيكويى در زندگى ابراهيم و كه با او بودند وجود داشت‏ » ( ممتحنه 4) 👌بنابراین روشن می شود که انبیاء بزرگترین خدمت را به بشریت می کنند زیرا آنان را به سعادت و کمال اخروی و ابدی رهنمون می سازند و از عذاب نجات می دهند ، به همین خاطر است که در روایات ما از هدایتگران الهی به عنوان پدران معنوی انسان یاد شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6296 ❕اگر مخترعان و مکتشفان سبب انسان به برخی از اسباب آسایش و راحتی در زندگی زود گذر دنیا می شوند ، انبیاء و پیامبران با تعالیم خود و تربیت بشر سبب هدایت آنها به آسایش و سعادت اخروی و نامحدود می شوند ، براستی عمل با ارزش تر است ؟ 👌خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها به بشریت ، همان خدمت پیامبران الهی به است ، ایشان به قدری در ملکات نفسانی و سیره اخلاقی و عملی در درجات بالا بودند که به عنوان یک مصداق کامل و الگوی تام برای تربیت عملی بشر در تمام جنبه های زندگی تلقی می شدند به گونه ای که بشر می تواند با اقتدا به ایشان پله های رسیدن به کمال و سعادت را بالا برود ، لذا امام زمان علیه السلام بیان داشتند ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 👌و از امام عسکری نقل است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌سبقت ایشان در تخلق به اخلاق حسنه و ملکات فاضله به حدی در درجات اعلی بود که ایشان را از جمله زنان عالم قرار داده بود تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛ « فاطمه زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین آنها » 📚کمال الدین ،ج1 ص257 ❕جهت آگاهی از سیره عملی و این بانوی بزرگ رجوع کنید ؛ 📚بحار الانوار ج43 ص2 ابواب تاریخ سیده نساء العالمین... https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال کانال های ضد دین تحدی جدیدی را مطرح کرده اند مبنی بر اینکه شما برای حضرت زهرا خیلی فضایل و مناقب نقل می کنید لطفا بگویید که زهرا چه خدمتی به بشریت کرده است که این مقام را بدست اورده در عمر کوتاهش 🔷پاسخ: ❗️خداوند صراحتا به سخنان پیامبر حجیت داده و می فرماید: « هر گز از روی هوای نفس سخن نمی گوید و انچه اورده ( وبرای شما بازگو می کند) جز وحی نیست که به او وحی شده است» 📓نجم 4 ❗️و می فرماید: « انچه پیامبر برایتان اورده بگیرید و از انچه شما را از آن منع کرده بر حذر باشید» 📓حشر 7 ❗️حال که روشن شد سخنان پیامبر جز وحی مطلق نیست و وظیفه همگان ان است که در برابر سخنان ایشان خاضع باشند می گوییم: ❗️پیامبر گرامی حضرت زهرا را چنین معرفی می کند: « برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد،فاطمه دختر محمد ،مریم دختر عمران،اسیه دختر مزاحم( همسر فرعون) می باشند» 📚مستدرک علی الصحیحین،ج2 ص497 📚بحار الانوار ج43 ص19 ❗️وفرمود: « فاطمه برترین زنان بهشت است از بین تمام انها( اولین و اخرین انها)» 📚امالی، صدوق ص125 ❗️وفرمود:« برترین زنان اهل زمین است» 📚عیون الاخبار ج2 ص183 ❗️وفرمود: « فاطمه برترین زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین انها » 📚کمال الدین ،ج1 ص257 ❗️وفرمود: « خداوند با غضب فاطمه غضبناک و با رضایت او خرسند می شود» 📚معانی الاخبار ص303 ❗️وفرمود: « اگر علی با زهرا ازدواج نمی کرد بر روی زمین همتایی برای زهرا پیدا نمی شد از زمان حضرت ادم تا ابد» 📚الخصال ج2 ص414 ⁉️حال شما اشکال می کنید که فاطمه در عمر کوتاه خود چه خدمتی کرده است که چنین فضایلی در شان او وارد شده است؟ 🔶پاسخ می دهیم: ❗️ ایا صرف این که ندانیم چرا فاطمه به این مقام رسید و او چه خدمت و چه خصلتی داشت که اورا از میان جهانیان ممتاز کرد سبب میشود که روایات وارده در شان ایشان را انکار کنیم . 🔶ما به مقتضای روایات بالا که از وحی الهی سرچشمه گرفته است حکم به برتری حضرت زهرا بر جهانیان می کنیم اگر چه ندانیم که چه عملی از ایشان صادر شده است که او را به این مقام رسانده است . 🔴گذشته از این که : ❗️ایشان به مصداق ایه تطهیر از هر گونه رجس و پلیدی و گناهی مصون و معصوم هستند 📓احزاب 33 ❗️و ایثار و از خود گذشتگی ایشان به حدی بود که یک سوره در شان ایشان نازل شد 📓سوره انسان 📚الکافی ج2 ص283 📚تفسیر کشاف ج4 ص670 ❗️ومصداق خیر کثیری قلمداد شده است که خداوند به پیامبر گرامی داده است 📓سوره کوثر 📚تفسیر فخر رازی ج32 ص124 ❗️وهیچکس مانند او عبادت پرودگار را نمی کرد وعابد ترین مردم بود 📚علل الشرایع،ج1 ص181 📚بحار الانوار ج43 ص85 📚عوالم العلوم ج11 ص277 به بعد ❗️و زهد و ایثار ایشان به قدری بود که هر چه داشت را در راه پرودگار انفاق می کرد 📚الصواعق،ص109 📚مسند احمد ج3 ص150 📚بحار الانوار ج43 ص81 ❗️واز همه راستگو تر بود 📚مناقب ال ابی طالب،ج3 ص341 ❗️ودارای معجزات متعددی بود 📚عوالم العلوم،ج11 ص87 به بعد 📚بحار الانوار ج43 ص78 📚در المنثور،ذیل ایه 37 ال عمران ❗️ودر حسن خلق و فضایل اخلاقی کسی به پای ایشان نمی رسید 📚عوالم العلوم ج11 ص243 به بعد 📚بحار الانوار ج43 ص146 باب 6 ❗️و مناقب فراوان دیگر که جهت اگاهی رجوع شود به کتاب عوالم العلوم،مرحوم بحرانی،ج11 ص17 به بعد ❗️واین بود که ایشان را به الگو و اسوه برای بشریت تبدیل نمود و امامان از دامن ایشان به دنیا امدند تا بشریت را به نور و روشنایی هدایت کنند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال میشه در مورد فدک توضیح بدید داستانش چی بود چرا از حضرت زهرا گرفتن 🗯پاسخ: ❗️فدک سرزمین آباد و حاصل خیزی که در نزدیکی خیبر قرار دارد و فاصله آن تا مدینه حدود 140کیلومتر است . 📚معجم البلدان،ماده فدک ❗️از نظر قوانین اسلامی ، سرزمین هایی که از طریق جنگ و نبرد فتح می شوند متعلق به عموم مسلمانان است و به وسیله حاکمان اسلامی تحت عنوان « مفتوحه عنوه » اداره می شود ، ولی سرزمینی که بدون نیروی نظامی ، از طریق صلح و سازش در اختیار پیامبر قرار گیرد ، « انفال » ویا « فیء » و به اصطلاح امروزی « املاک خالصه » نامیده می شود و از آن شخص پیامبر می باشد و از درآمد آن نیازمندی های مسلمانان را برطرف می کند . 🔴در سال هفتم هجری که ارتش اسلام دژهای مستحکم خیبر را محاصره کرد ، همه آنها با قدرت نظامی فتح گردید ، جز « فدک » که مردم آنجا از در صلح و مسالمت وارد شدند و اراضی آن به صورت املاک خالصه در آمد و در اختیار رسول خدا قرار گرفت . ❗️ آنچه گفته شد مورد اتفاق فقیهان اسلامی و مطابق با حکم قرآن مجید می باشد ، آنجا که می فرماید : «و آنچه را خدا از آنان ( یهود ) به رسولش باز گردانیده چیزی است که شما برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدید نه اسبی تاختید ، و نه شتری ، اما خدای ، فرستادگانش را بر آنچه خواهد چیره می گرداند ، که خداوند بر همه چیز تواناست . » 📓حشر 6 ❗️از سوی دیگر ، قرآن پیامبر را موظف می سازد که حق « ذی القربی » را بپردازد . چنان که می فرماید : «حق خویشاوندان را بپرداز .»   📓اسرائ26 ❗️ نزدیک ترین فرد رسول خدا دخت گرامی او فاطمه بود ، از این جهت فدک را به او بخشید و تا زمانی که پیامبر زنده بود کارگران حضرت زهرا آنجا را اداره می کردند .            🗯دلائل حدیثی و تاریخی تملیک فدک: ❗️علمای شیعه و گروهی از علمای اهل تسنن اتفاق نظر دارند که وقتی آیه ی  ﴿ وآتِ ذَالقُربی حقّه ﴾  نازل شد پیامبر گرامی فدک را به دختر خود فاطمه بخشید . ❗️سند حدیث به دو صحابی بزرگ ، ابو سعید خدری و ابن عباس منتهی می شود و از میان محدثان اهل تسنن افراد ذیل این حدیث را نقل کرده اند : 1⃣جلال الدین سیوطی 📚الدر المنثور،ج4 ص177 2⃣  علاء الدین علی بن حسام معروف به متقی هندی 📚کنزالعمال ج2 ص157 3⃣ابو اسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم نیشابوری معروف به ثعلبی 📚الکشف و البیان،ج6 ص95 4⃣  مورخ شهیر ، بلاذری 📚فتوح البلدان،ص46 5⃣احمد بن عبدالعزیز جوهری مولف کتاب السقیفه 📚شرح نهج البلاغه،ج16 ص216 6⃣ابن ابی الحدید شان نزول آن را را در باره فدک از ابو سعید خدری نقل کرده است . 📚شرح نهج البلاغه ج16 ص268 7⃣ حلبی در سیره خود 📚سیره حلبی،ج3 ص400 8⃣مسعودی در کتاب مروج الذهب 📚مروج الذهب ج2 ص200 ❗️از میان دانشمندان شیعه ، شخصیت های بزرگی مانند کلینی و عیاشی و صدوق ، نزول آیه را در باره خویشاوندان پیامبر نقل کرده و افزوده اند که پس از نزول این آیه پیامبر فدک را به دختر خود فاطمه بخشید 📚تفسیر برهان،ج2 ص419 🗯ادامه پاسخ👇👇👇
👇ادامه پاسخ 👇 ⁉️چرا فدک به فاطمه بخشیده شد ؟ ❗️تاریخ زندگی پیامبر و خاندان او به خوبی گواهی می دهد که آنان هرگز دلبستگی به دنیا نداشته اند و چیزی که در نظر آنان ارزش نداشت ، همان ثروت دنیا بود ، مع الوصف می بینیم که پیامبر گرامی فدک را به دختر خود بخشید . در این جا ممکن است این سئوال پدید آید که چرا پیامبر چنین کرد ؟ در پاسخ به این سئوال به نکات زیر توجه فرمایید: 1⃣پس از رحلت پیامبر طبق تصریحات مکرر آن حضرت زمامداری مسلمانان از آن امیرالمومنین بود و اداره این مقام ومنصب به هزینه سنگینی نیاز داشت . حضرت علی برای اداره امور وابسته به منصب خلافت می توانست از دارآمد فدک به نحو احسنت استفاده کند . گویا دستگاه خلافت از این پیش بینی  پیامبر مطلع شده بودند که در همان روز های نخست ، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد . 2⃣ دودمان پیامبر که مظهر کامل آن یگانه دختر وی و نور دیدگانش حضرت حسن و حسین بود ، باید پس از فوت پیامبر به صورت آبرومندی زندگی کنند تا حیثیت و شرف رسول اکرم و خاندانش محفوظ بماند . برا تامین این منظور پیامبر فدک را به دختر خویش بخشید . 3⃣پیامبر اکرم می دانست که گروهی کینه حضرت علی را در دل دارند ، زیرا بسیاری از بستگان ایشان به شمشیر در میدان های جنگ با کفار کشته شده بودند یکی از راه های زدودن این کینه این بود که امام از طریق کمک های مالی از آنان دلجویی کند و عواطف آنان را به خود جلب نماید. همچنین به کلیه بینوایان و درماندگان کمک کند و از این طریق موانع عاطفی که بر سر راه خلافت او بود ، از میان برداشته شود . ❗️پیامبر هرچند ظاهراً فدک را به زهرا بخشید ، ولی درآمد آن در اختیار صاحب ولایت بود تا از آن ، علاوه برتامین ضروریات زندگی خود ، به نفع اسلام و مسلمین استفاده کند . 🔷این سرگذشت فدک در عصر رسول خدا است ، اما اینکه چگونه از دست زهرا گرفته شد ، خود داستان مفصلی دارد . خلافت نو پا به خاطر تقویت مالی پایه های حکومت ، آن را ملک پیامبر انگاشت ، و به عنوان اینکه پیامبر چیزی را از خود به ارث    نمی گذارد ، فدک را مصادره کرد . آنان حدیثی را دستاویز قرار دادند «پیامبران ارث نمی گذارند ترکه ما صدقه است » ❗️که قرآن آن را تکذیب می کند چگونه پیامبران از خود به ارث نمی گذارند ، در حالی که سلیمان وارث داود شد 🗯 «و ورث سلیمان داود» 📓نمل/16 ❗️زکریا در دعایی از حضرت باری فرزندی می طلبد که وارث او گردد 📓سوره مریم 5/6 ⁉️اگر واقعا پیامبران ارث نمی گذارند ، چرا پیامبر آن حکم الهی را به دخترش زهرا که تنها وارث او بود نگفت و به فردی گفت که اصلاً با موضوع ارتباط نداشت . ❗️فدک در کشاکش سیاست ها 🔷پس از گذشت سالها که سیل غنایم به مدینه سرازیر گردید ، خلفا در اداره کشور از درآمد فدک بی نیاز شدند ، ولی از باز پس دادن آن خودداری کردند و از این لحاظ مساله فدک رنگ سیاسی به خود گرفت . ❗️عمربن عبدالعزیز آن را پس داد ، اما پس از مرگ او ، آل مروان آن را دیگر بار تصاحب کردند . پس از انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان ، نخستین خلیفه عباسی سفاح فدک را به عبدالله بن الحسن برگردانید ، پس درگذشت او ، منصور دوانیقی آن را پس گرفت و این رویه ادامه یافت . 🔷امیرمومنان در نامه ای خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد : « آری از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده بود ، تنها فدک در اختیار ما بود ، گروهی بر آن بخل و حسادت ورزیدند ، و گروهی دیگر سخاوتمندانه رها کردند و بهترین حاکم خدا است »     📚نهج البلاغه،نامه45 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣تفسیر نمونه ج23 ص510 2⃣راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص419 3⃣الغدیر ج8 ص334 4⃣بحار الانوار ج29 ص105 باب11 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند 🗯پاسخ: ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً:  علي(ع) چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد» 📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به علي مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5 ❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: « اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75 📚اسد الغابه ج4 ص123 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود. 🗯 ايشان در يكي از نامه‌هاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان مي‌كند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا مي‌آوريم: 🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌اين نامه به روشني بيان مي‌كند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود. 📚راهنمای حقیقت،ص647 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد 💠پاسخ؛ 1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که : 1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود. ❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد. 📚الذریه الطاهره ص157 2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد . 👌امام علیه السلام فرمود: «ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار» 📚الکافی ج5 ص360 👌امام صادق فرمود: «هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است» 📚التهذیب ج3 ص177 3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود: «این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید» 🔷هود78 ❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد. 4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید. 🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود: « زمانى كه عمر بن الخطاب از امّ‌كلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّ‌كلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زاده‌ات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينه‌ام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمى‌گذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مى‌انگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.» 📚الکافی ج5 ص346 ❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت 📚مستدرک الوسائل ج14 ص443 🔶وفرمود: « ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند» 📚الکافی ج5 ص346 5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است . ❗️ابن سعد نقل می کند: «علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...» 📚طبقات ابن سعد ج8 ص464 6⃣سید مرتضی می نویسد: «آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)» 📚رسائل المرتضی ج3 ص149 ❗️شیخ مفید می نویسد: « امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید » 📚المسائل السروریه ص91 7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس . 🔶امام صادق فرمود: « هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد» 📚الکافی ج6 ص115 ❗️مرحوم نوبختی می گوید: «ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد» 📚بحار الانوار ج42 ص91 👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند 📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9 ❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕ 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔سوال بنده این بود که ظاهرا عده ای از علمای شیعه در اصل وجود مبارک حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخت گرامی حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرای اطهر صلوات الله علیهما شک داشته و معتقدند حضرت زینب سلام الله علیها تنها دختر امیرالمومنین از حضرت زهرا سلام الله علیهاست بنابر نظر این عده ٬ نام ام کلثوم که در منابع تاریخی آمده یکی از نامهای حضرت زینب سلام الله علیها میباشد و اساسا این دو اسم متعلق به یک شخص میباشد نه دو نفر!! خواهشا درمورد اصل وجود آن حضرت و نظر علمای شیعه درباره تعداد فرزندان امیرالمومنین و حضرت زهرا صلوات الله علیهما روشنگری بفرمایید همچنین درباره ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با غاصب دوم سوال داشتم که آیا این ماجرا صحت دارد یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را از ذكور و اناث به قول شيخ مفيد بيست و هفت تن فرزند بود؛ چهار نفر از ايشان امام حسن و امام حسين و زينب كبرى ملقّب به عقيله، و زينب صغرى است كه مكنّات است به امّ كلثوم، و مادر ايشان حضرت فاطمه زهراء سيّدة النّساء عليهم السّلام است. 📚منتهی الامال ج 1 ص 448_ ارشاد مفید ، یک جلدی ، ص 404_ بحار الانوار ج 42 ص 89 ❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛ « دو دختر علی علیه السلام از فاطمه زهرا ، زینب کبری و زینب صغری بوده که لقب او ام کلثوم است » 📚تاج الموالید ص 75 _ اعلام الوری ص 203 ❕صاحب کتاب العدد القویه نیز مطابق نقل علامه مجلسی دربیان دختران علی علیه السلام می نویسد ؛ « زینب کبری و زینب صغری که کنیه اش ام کلثوم بود از فاطمه دختر رسول الله » 📚بحار الانوار ج 42 ص 74 ❕همین سخن در کتاب « مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه » ص 76 آمده است . 🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز می نویسد ؛ « فرزندان علی از فاطمه ،حسن ، حسین ، محسن که سقط شد ، زینب کبری و ام کلثوم کبری که عمر با او ازدواج کرد» 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 304 ❕در کتاب « پیشوایان هدایت » که ترجمه کتاب شریف « اعلام الهدایه » است ، چنین آمده است ؛ « زهراى بتول عليها السّلام از امير مؤمنان على عليه السّلام صاحب دو فرزند پسر، سالار جوانان بهشت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و دخترانى فداكار و شكيبا به نام زينب و ام كلثوم شد » 📚پیشوایان هدایت ج 3 ص 21 ❕ابن ابی الحدید هم می نویسد ؛ «زينب كبرى و ام كلثوم كبرى مادرشان فاطمه بنت رسول خدا است‏ » 📚شرح نهج البلاغه ج 2 ص 475_ اعیان الشیعه ج 7 ص 136 ❕ابن اثير در بيان فرزندان على عليه السّلام از فاطمه بنت رسول الله مى‏ نويسد ؛ «زينب كبرى و ام كلثوم كبرى » 📚الکامل فی التاریخ ج 3 ص 263 ❕همین سخن را ابن حزم در جمهره الانساب ص 37 و مسعودی در مروج الذهب ج 2 ص 92 ذکر می کنند . 👌اکثر علمای شیعه ، ازدواج ام کلثوم با عمر را که با تهدید و ارعاب صورت گرفت ، ذکر کرده اند ، چنانکه صاحب « تکمله الرجال » می نویسد ؛ « ام کلثوم ، کنیه دختر امیر مومنان است که با برادرش حسین در کربلا حاضر بود ، و مشهور نزد اصحاب و اخبار آن است که عمر از روی غصب و به زور با او ازدواج کرد » 📚تکمله الرجال ج 2 ص 698 ❕ابن طاووس هم می نویسد ؛ « ام کلثوم با عمر بن خطاب ازدواج کرد ،اصحاب و علمای ما گفته اند که عمر پس از امتناع شدید علی علیه السلام ( و از روی غصب و زور » با او ازدواج کرد » 📚همان مدرک 👌مرحوم طبرسی نیز این ازدواج را مستند به نظریه علمای شیعه و صاحبان اجماع و اتفاق می داند . 📚اعلام الوری ص 204 ❕صاحب کتاب « قاموس الرجال » هم این ازدواج را قطعی می کند که اکثر علمای محقق امامیه قائل به آن هستند ، ازدواجی که از روی تهدید و ارعاب صورت گرفت . 📚قاموس الرجال ج 12 ص 216 👌بنابراین این که برخی در صدد انکار این برآمدند که اساسا علی علیه السلام دارای دختری به نام ام کلثوم نبوده است ، یا اصل ازدواج ام کلثوم با عمر را زیر سوال می برند در حالی که روایات متعددی در این باره در کتب ما منقول است و علمای بزرگی هم به آن تصریح کرده اند ، رویه و طریق مناسبی را در پیش نگرفته اند . ❕برخی می گوید ، ام کلثومی که به عقد عمر در آمد ، دختر ابوبکر بود که در دامان علی علیه السلام بزرگ شده بود ، نه ام کلثوم دختر فاطمه سلام الله علیها و می گویند ؛ « عمر بن خطاب احتمالا با شخصی به نام ام کلثوم ازدواج نموده اما نه آن ام کلثومی که مورد ادعای وهابیت است ،بلکه این ازدواج با ام کلثوم دختر ابوبکر بوده که این دختر بخشی از زندگی خود را در خانه امیر مومنان گذرانده است » 📚شبهات فاطمیه ، عصیری ، ص 317 🔸ادامه 👇
👌ادامه 👇 ❕مستند اصلی این بزرگواران ، سخن شارح صحیح مسلم ، نووی در تهذیب الاسماء است که می گوید ؛ « سخن در دو خواهر عایشه است ... در اسماء الرجال در باب چهارم گذشت ، این دو خواهر ،اسماء دختر ابوبکر و ام کلثوم دختر ابوبکر هستند ، و همین ام کلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است » 📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 507 ❕در حالی که نووی ، اگر چه گفته است که عمر با ام کلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است ، چند صفحه قبل تر می گوید ، عمر با ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم ازدواج کرده است ؛ « ام کلثوم بنت علی بن ابی طالب ...و هی بنت فاطمه رضی الله عنها ... تزوجها عمر بن خطاب ...» 📚همان منبع ص 503 ❕بنابراین استدلال به قول نووی ، مشکلی را نمی تواند حل کند . 👌استاد سبحانی هم می نویسد ؛ « برخى از نويسندگان معتقدند امّ كلثومى كه به تزويج خليفه درآمد، ربيبه امام على (عليه السَّلام) بود، نه دختر صلبى او، زيرا اسماء بنت عميس پس از درگذشت جعفر بن ابى طالب، با ابوبكر ازدواج كرد و از اين ازدواج دخترى به نام امّ كلثوم متولد شد. پس از درگذشت خليفه نخست، اسماء با على (عليه السَّلام) ازدواج كرد و دختر خود را به عنوان ربيبه به خانه امام آورد، سپس همين ربيبه به عقد عمر بن خطاب درآمد. ❕اين نظريه چندان استوار نيست، زيرا صحيح است كه ابوبكر دخترى به نام امّ كلثوم داشت، ولى مادر او «حبيبه» دختر يكى از انصار، به نام زيد بن خارجه بود. امّ كلثوم دختر ابى بكر را طلحة بن عبيداللّه تزويج كرد و از او فرزندانى به نام هاى محمد و زكريا و عايشه به دنيا آمدند. پس از كشته شدن طلحه، عبدالرحمن بن عبداللّه وى را تزويج كرد. 🔸خلاصه اين كه اسماء بنت عميس با ازدواج با ابى بكر، جز يك فرزند به نام «محمد» به دنيا نياورد، بنابراين نمى توان گفت امّ كلثوم مورد گفتگو، دختر اسماء بنت عميس است، زيرا اصلًا اسماء دخترى از ابى بكر نداشت و امّ كلثوم كه دختر ابى بكر بود، از مادرى به نام «قتيله» متولد شده و او هم با طلحة بن عبيداللّه (نه عمر ابن خطاب) ازدواج نمود. ( اسد الغابه ج 5 ص 395)» 📚راهنمای حقیقت ص 615 👌ما در گذشته بر اساس نصوص روایات و تصریحات بزرگان شیعه ، معتقد شدیم که ازدواج مذکور ، با تهدید و ارعاب صورت گرفته و هیچ گونه فضیلتی را برای عمر ثابت نمی کند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339 👌انگيزه ظاهرى خليفه براى ازدواج، حديثى بود كه از پيامبر نقل مى كرد ؛ «هر نوع پيوند نسبى و سببى روز قيامت از هم گسسته مى شود، جز پيوند با من از طريق نسب يا سبب». 👌آنگاه خليفه افزود: من با پيامبر مدّت ها زندگى كرده ام، مى خواهم اين كار انجام بگيرد. ولى در باطن انگيزه ديگرى در كار بود و آن اين كه از اين طريق مى خواست بر اعمال گذشته خود سرپوش بگذارد و با آن پيوند خويشاوندى، گذشته به فراموشى سپرده شود. ❕آنگاه كه خواستگارى انجام گرفت، اميرمؤمنان به صورت هاى مختلف عذر خواست كه اين كار انجام نگيرد ؛ 🔸الف. فرمود: دخترم كوچك است (فعلًا هنگام ازدواج او نيست). خليفه پاسخ داد: «به خدا سوگند منظور تو آن نيست، ما مى دانيم منظور تو چيست، تو خواستى از اين كار جلوگيرى كنى». 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 464 🔸ب. بار ديگر عمر بر خواستگارى اصرار كرد، حضرت اين بار عذر ديگرى‏ آورد و گفت: من دخترانم را براى پسران برادرم جعفر نگه داشته ام. 📚الاصابه ج 4 ص 469 ❕عمر پاسخ داد: على! او را به ازدواج من درآور، كه در روى زمين كسى بهتر از من با او رفتار نخواهد كرد. 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 463 ❕گويا خليفه در اينجا تعهد مى كند كه رفتارش با دختر على رفتار نيك باشد، زيرا خليفه به تندى و بدرفتارى با زنان مشهور بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌🔸ج. اميرمؤمنان به اين درخواست تن نداد و عذر سومى آورد كه من بايد اين مطلب را با خانواده و نزديكانم در ميان بگذارم، طرف مشورت سه نفر بودند: عقيل و حسنين. عقيل از اين پيشنهاد خشمگين شد، و سخن جسارت آميزى به على گفت كه: هر چه زمان بگذرد، در كار خود از واقعيت ها دور مى شوى، به خدا اگر اين كار صورت بگيرد، چنين و چنان مى شود و آنگاه پيامدهاى آن را برشمرد. آنگاه از جاى خود برخاست و در حالى كه لباس خود را به زمين مى كشيد، مجلس را ترك كرد. وقتى خبر مخالفت عقيل به خليفه رسيد، گفت: شگفتا! عقيل مرد نابخرد و نادانى است. 📚مجمع الزوائد ج 8 ص 271 ❕حسنين نيز مانند عموى خود نظر منفى داشتند، امّا ادب را كاملًا رعايت كردند، گفتند: او هم مانند زنان ديگر اختيار امر خود را دارد و خودش مى تواند همسرى براى خود انتخاب كند. 📚همان منبع ❕وقتى عمر از اين رفت و آمدها نتيجه نگرفت، با عموى على (عليه السَّلام) عباس بن عبدالمطلب ملاقات كرد و به او چنين گفت: «من چه عيبى دارم؟ آيا در من مانعى هست؟ عباس متوجه نشد و گفت: موضوع چيست؟ (عمر گفت:) دختر برادر زاده ات را خواستگارى كرده ام، و پاسخ منفى شنيده ام». ❕در اين جا تهديد آغاز مى شود و مى گويد: «به خدا سوگند زمزم را كور مى كنم- با توجه به اين كه آب دادن به حجاج به عهده عباس بود- و هيچ فضيلتى براى شما نمى گذارم مگر اين كه آن را نابود مى كنم، دو نفر را وامى دارم تا شهادت دهند كه برادرزاده ات دزدى كرده است، و آنگاه دست او را قطع مى كنم». وقتى عباس اين سخنان را شنيد و با على در ميان گذاشت، از او خواست كه تزويج دخترش را به او واگذار كند. 📚کافی ج 6 ص 115 ❕شكى نيست كه اين تهديد، كاملًا تهديد توخالى بود، على (عليه السَّلام) مقام و منزلتى بالاتر از اين داشت كه بتوان او را به اين مسائل متهم كرد. ولى اين رفت و آمدها حاكى از اين بود كه از طرف خليفه اصرار بر اين كار وجود دارد، و حضرت بنابر مصالحى به اين كار تن در داد. ❕با توجه به آنچه در كتاب هاى فريقين وارد شده، ازدواج رخ داده و متصدى آن عموى امام، عباس بن عبدالمطلب بوده است، ولى سخن اين جا است كه آيا اين پيوند، با طيب خاطر انجام گرفته و يا فشارهايى از خارج و داخل در آن مؤثر بوده است. 🔸شما با يك محاسبه كوتاه و داورى وجدان مى توانيد پايه اين ازدواج را از منظر طيب نفس و طوع و رغبت به دست بياوريد ؛ 1⃣شكى نيست كه روابط خاندان رسالت با خليفه وقت كاملًا تيره و تار بود ويورش به خانه وحى و هتك حرمت دخت گرامى پيامبر چيزى نيست كه بتوان آن را انكار نمود و ما مدارك آن را در پاسخ های گذشته ارائه كرديم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 2⃣عمر فردى خشن و تندخوى بود، هنگامى كه خليفه او را بر خلافت برگزيد، گروهى از صحابه بر اين امر اعتراض كردند، و گفتند: يك فرد خشن و تندخو را بر ما مسلط كردى ، جهت آگاهی بیشتر پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642 3⃣طبرى مى نويسد: خليفه، نخست از دختر ابى بكر به نام «ام كلثوم» خواستگارى كرد ولى دختر ابى بكر به خاطر تندى اخلاق خليفه، دست رد بر اين خواستگارى زد. 📚تاریخ طبری ج 5 ص 58 4⃣ وجدان خود را قاضى و داور قرار دهيد، آيا خانواده اى كه از اين خواستگار دل خوشى ندارد، و هنوز ناله هاى مادر در گوش آنان طنين انداز است و از طرف ديگر خواستگار، يك فرد جوان و شاداب نيست، بلكه در بخش پايانى عمر خود قرار دارد، و از نظر اخلاق و روحيات، انسان خشن و سخت گير است، در اين شرايط كدام خانواده با طيب خاطر دسته گل خود را در طبق اخلاص نهاده به چنين دامادى تقديم مى كند؟ خانواده هر چه هم از نظر فكرى و اقتصادى پايين باشد، تن به اين كار نمى دهد، چه رسد به خاندان امامت و نبوت. بنابراين نمى توان اين ازدواج را نشانه حسن روابط دانست. ❕آنچه از مدارك شيعى استفاده مى شود، تنها عقدى بوده و بس. و امّا اين كه مراسم ديگرى انجام گرفته يا نه چندان روشن نيست، حتى امام صادق (عليه السَّلام) مى فرمايد: روزى كه عمر بن خطاب درگذشت، اميرمؤمنان، دخترش ام كلثوم را به خانه خود آورد. 📚کافی ج 6 ص 115 ❕مسعودى مى نويسد: عمر از اين ازدواج طرفى نبست و ثمره اى به نام فرزند نداشت. 📚مروج الذهب ج 2 ص 321 👌در كنار اين حادثه، بسيارى از مورخان و رجال نويسان مطالبى را متذكر شده اند كه هيچگاه قابل پذيرش نيست و با كرامت و عفت خاندان رسالت سازگار نمى باشد، از اين گذشته اسانيد آنها نيز مخدوش و مردود است، و لذا ما از آوردن آنها خوددارى مى كنيم ، جهت آگاهی بیشتر ، پاسخ گذشته ما در این رابطه را بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در شهید می شوند ❕❕ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 📚اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55 👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 📚بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛ 📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117 ❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر به خلفا تلقی نمی شود . 👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را کنید . 👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛ « عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی» 📚الاصابه ج4 ص483 تا 491 👌صحابه ای که نامشان بوده است را چنین نام می برد ؛ ❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی 📚الاصابه ج4 ص370 تا 383 👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛ « ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...» 📚الاصابه ج7 ص38 به بعد 👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓چرا حضرت علی در زمان خلافتش بدعت های خلفای قبلی را اصلاح نکرد مانند حرمت ازدواج موقت ،حذف حی علی خیر العمل از اذان،حذف الصلاه خیر من النوم از اذان،بازگرداندن فدک و ... 🗯پاسخ؛ ❗️حضرت علی بارها مخالفت خود را با خلفای گذشته اعلام کرده بود.از جمله در روز شوری آنجایی که به علی علیه السلام گفته شد به شرطی با تو بیعت می کنیم که بر اساس سیره ابوبکر و عمر حکمرانی کنی .حضرت در پاسخ فرمود: « من تنها بر اساس کتاب خداوند و سنت پیامبرش بر شما حکمرانی می کنم » 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚مسند احمد ج1 ص75 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚بحار الانوار ج31 ص368 👌حضرت علی پس از خلافت نیز سعی در، از بین بردن بدعت های خلفای سابق را داشت اما با مخالفت مردم زمان مواجهه شد و ترس آن بود که اگر حضرت علی به زور مردم را از آن بدعت ها جدا کند فتنه و آشوب سراسر جامعه اسلامی را فرا گیرد و اسلام در معرض سقوط واقع شود لذا حضرت علی مصلحت را در آن دید که انان را به حال خود واگذارد. 👌شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که حضرت علی پس از به خلافت رسیدن برای مردم خطبه خواند و فرمود: «خلفای پیشین رفتاری داشتند که در آنها به عمد با پیامبر خدا مخالفت کردند و پیمان او را شکستند و سنتش را دگرگون ساختند.اگر مردم را بر کناره گیری از آن دارم و آن را به جایگاه خود در دوران پیامبر خدا برگردانم لشکریان از من دوری می جویند و من تنها می مانم به همراه گروهی اندک از پیروانم که برتری و پیشوایی مرا بر پایه کتاب خدا و سنت پیامبر باور دارند. ❗️اگر فرمان دهم که مقام ابراهیم را به جای خود که پیامبر نهاده بود برگردانم و فدک را به فرزندان فاطمه بر گردانم ...داوری های ستمگرانه را بر هم زنم ...مسح بر کفش ها را حرام سازم ،بر نوشیدن شراب کشمش حد جاری سازم و متعه حج و ازدواج را حلال گردانم و مردم را وادار کنم تا بسم الله الرحمان الرحیم را در قرائت بلند ادا کنند ...و مردم را بر حکم قرآن و طلاق بر پایه سنت واگذارم ...و وضو و غسل و نماز را به زمان و جایگاه اولیه و احکام شرعی اش بر گردانم ...آن گاه مردم از اطرافم پراکنده شوند. 👌سوگند به خداوند که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان جز نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و انان را اگاه کردم که جماعت در نماز مستحبی بدعت است .ناگهان گروهی از لشکر که به همراه من در نبرد بودند فریاد بر آوردند که « ای اهل اسلام سنت عمر دگرگون شد .ما را از خواندن نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارد» ❗️با مشاهده تفرقه و جدایی و پیروی از پیشوایان گمراهی و تبعیت از داعیان به آتش در این امت بیمناک شدم و« اگر این دستور را لغو نکنم» بخشی از سپاهم شورش کنند. 📚 الکافی ج8 ص58 📚الاحتجاج ج1 ص626 📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص718 🗯در روایت دیگر آمده است؛ ❗️ «وقتي امير مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علي دستور دادند که در بين مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد ، نماز تراويح جماعت نخوانند ؛ پس حضرت در بين مردم همان را که امير مومنان فرموده بودند اعلام کردند ؛ وقتي مردم کلام امام حسن را شنيدند ، فرياد زدند که «واي عمر  واي عمر»- زيرا نماز تراويح از بدعت هاي عمر بود- وقتي امام حسن به نزد امير مومنان باز گشتند به ايشان فرمودند : اين چه صدايي است ؟ پاسخ فرمود : اي امير المومنين ، مردم فرياد مي زنند واي عمر واي عمر ؛ امير مومنان فرمودند به ايشان بگو نماز بخوانيد «شما عمر را بيشتر از سنت رسول خدا قبول داريد و سنت را نمي خواهيد»  📚التهذیب ج3 ص70 🔷خداوند می فرماید: « مومنان هر گاه سخن لغوی را بشنوند ( و عمل باطلی را ببینند) از آن روی بر می گردانند و می گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان» 🔷قصص 55 ❗️خداوند نیز به پیامبر گرامی دستور می دهد حال که از تو تبعیت نمی کنند خطاب به انان بگو: «آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم» 🔷کافرون6 ❗️یعنی حال که دعوت حق را لبیک نمی گویید من دست از آیین و مسیر حق خویش بر نمی دارم آیین شما به خودتان ارزانی باد و به زودی عواقب نکبت بار آن را خواهید دید 📚تفسیر نمونه ج27 ص390 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht