👇ادامه پاسخ 👇
⁉️چرا فدک به فاطمه بخشیده شد ؟
❗️تاریخ زندگی پیامبر و خاندان او به خوبی گواهی می دهد که آنان هرگز دلبستگی به دنیا نداشته اند و چیزی که در نظر آنان ارزش نداشت ، همان ثروت دنیا بود ، مع الوصف می بینیم که پیامبر گرامی فدک را به دختر خود بخشید . در این جا ممکن است این سئوال پدید آید که چرا پیامبر چنین کرد ؟ در پاسخ به این سئوال به نکات زیر توجه فرمایید:
1⃣پس از رحلت پیامبر طبق تصریحات مکرر آن حضرت زمامداری مسلمانان از آن امیرالمومنین بود و اداره این مقام ومنصب به هزینه سنگینی نیاز داشت . حضرت علی برای اداره امور وابسته به منصب خلافت می توانست از دارآمد فدک به نحو احسنت استفاده کند . گویا دستگاه خلافت از این پیش بینی پیامبر مطلع شده بودند که در همان روز های نخست ، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد .
2⃣ دودمان پیامبر که مظهر کامل آن یگانه دختر وی و نور دیدگانش حضرت حسن و حسین بود ، باید پس از فوت پیامبر به صورت آبرومندی زندگی کنند تا حیثیت و شرف رسول اکرم و خاندانش محفوظ بماند . برا تامین این منظور پیامبر فدک را به دختر خویش بخشید .
3⃣پیامبر اکرم می دانست که گروهی کینه حضرت علی را در دل دارند ، زیرا بسیاری از بستگان ایشان به شمشیر در میدان های جنگ با کفار کشته شده بودند یکی از راه های زدودن این کینه این بود که امام از طریق کمک های مالی از آنان دلجویی کند و عواطف آنان را به خود جلب نماید. همچنین به کلیه بینوایان و درماندگان کمک کند و از این طریق موانع عاطفی که بر سر راه خلافت او بود ، از میان برداشته شود .
❗️پیامبر هرچند ظاهراً فدک را به زهرا بخشید ، ولی درآمد آن در اختیار صاحب ولایت بود تا از آن ، علاوه برتامین ضروریات زندگی خود ، به نفع اسلام و مسلمین استفاده کند .
🔷این سرگذشت فدک در عصر رسول خدا است ، اما اینکه چگونه از دست زهرا گرفته شد ، خود داستان مفصلی دارد . خلافت نو پا به خاطر تقویت مالی پایه های حکومت ، آن را ملک پیامبر انگاشت ، و به عنوان اینکه پیامبر چیزی را از خود به ارث نمی گذارد ، فدک را مصادره کرد . آنان حدیثی را دستاویز قرار دادند «پیامبران ارث نمی گذارند ترکه ما صدقه است »
❗️که قرآن آن را تکذیب می کند چگونه پیامبران از خود به ارث نمی گذارند ، در حالی که سلیمان وارث داود شد
🗯 «و ورث سلیمان داود»
📓نمل/16
❗️زکریا در دعایی از حضرت باری فرزندی می طلبد که وارث او گردد
📓سوره مریم 5/6
⁉️اگر واقعا پیامبران ارث نمی گذارند ، چرا پیامبر آن حکم الهی را به دخترش زهرا که تنها وارث او بود نگفت و به فردی گفت که اصلاً با موضوع ارتباط نداشت .
❗️فدک در کشاکش سیاست ها
🔷پس از گذشت سالها که سیل غنایم به مدینه سرازیر گردید ، خلفا در اداره کشور از درآمد فدک بی نیاز شدند ، ولی از باز پس دادن آن خودداری کردند و از این لحاظ مساله فدک رنگ سیاسی به خود گرفت .
❗️عمربن عبدالعزیز آن را پس داد ، اما پس از مرگ او ، آل مروان آن را دیگر بار تصاحب کردند . پس از انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان ، نخستین خلیفه عباسی سفاح فدک را به عبدالله بن الحسن برگردانید ، پس درگذشت او ، منصور دوانیقی آن را پس گرفت و این رویه ادامه یافت .
🔷امیرمومنان در نامه ای خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد :
« آری از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده بود ، تنها فدک در اختیار ما بود ، گروهی بر آن بخل و حسادت ورزیدند ، و گروهی دیگر سخاوتمندانه رها کردند و بهترین حاکم خدا است »
📚نهج البلاغه،نامه45
📚منابع جهت مطالعه بیشتر:
1⃣تفسیر نمونه ج23 ص510
2⃣راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص419
3⃣الغدیر ج8 ص334
4⃣بحار الانوار ج29 ص105 باب11
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند
🗯پاسخ:
❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد:
1. به رسميت شناختن خلافت آنان.
2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي.
و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود.
🗯با قطع و يقين ميگوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت.
❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت:
🔷اوّلاً: علي(ع) چگونه ميتواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نميتواند آن را دگرگون سازد، چنان كه ميفرمايد:
«هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد»
📓احزاب36
❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب ميكند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند.
🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد.
❗️معاويه در يكي از نامههاي خود به علي مينويسد:
🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند.
امام در پاسخ نامه معاويه، اين بيحرمتي را انكار نميكند، ولي تصريح ميكند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه ميفرمايد:
«گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند».
📚نهج البلاغه نامه 28
🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت ميدانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره ميكنيم:
🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است».
📓نهج البلاغه خطبه6
🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم:
❗️«بلكه شما حريصتر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديكترم. من حق خود را طلب كردم و شما ميخواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را ميخواهد حريصتر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نميدانست در جواب من چه بگويد».
📚نهج البلاغه خطبه 172
❗️حضرت در ادامه ميفرمايد:
«خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت ميكنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند».
📚بحار الانوار ج29 ص605
🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن ميگفت و نسلها را از حقايق آگاه ميساخت.
❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند
📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5
❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت:
« اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی»
📚صحیح بخاری ج4 ص1549
🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد
📚مسند احمد،ج1 ص75
📚اسد الغابه ج4 ص123
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود.
🗯 ايشان در يكي از نامههاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان ميكند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا ميآوريم:
🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نميكردم و به خاطرم خطور نميكرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نميكردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و ميخواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگتر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام ميشود. همان طور كه «سراب» تمام ميشود و يا همچون ابرهايي كه از هم ميپاشند.
پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد».
📚نهج البلاغه نامه 62
👌اين نامه به روشني بيان ميكند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود.
📚راهنمای حقیقت،ص647
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد
💠پاسخ؛
1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که :
1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود.
❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد.
📚الذریه الطاهره ص157
2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد .
👌امام علیه السلام فرمود:
«ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار»
📚الکافی ج5 ص360
👌امام صادق فرمود:
«هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است»
📚التهذیب ج3 ص177
3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود:
«این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید»
🔷هود78
❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد.
4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید.
🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود:
« زمانى كه عمر بن الخطاب از امّكلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّكلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زادهات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينهام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمىگذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مىانگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.»
📚الکافی ج5 ص346
❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت
📚مستدرک الوسائل ج14 ص443
🔶وفرمود:
« ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند»
📚الکافی ج5 ص346
5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است .
❗️ابن سعد نقل می کند:
«علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...»
📚طبقات ابن سعد ج8 ص464
6⃣سید مرتضی می نویسد:
«آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)»
📚رسائل المرتضی ج3 ص149
❗️شیخ مفید می نویسد:
« امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید »
📚المسائل السروریه ص91
7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس .
🔶امام صادق فرمود:
« هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد»
📚الکافی ج6 ص115
❗️مرحوم نوبختی می گوید:
«ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد»
📚بحار الانوار ج42 ص91
👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند
📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9
❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#وجود_تاریخی_ام_کلثوم_ازدواج_عمر_با_او
🤔#پرسش
❔سوال بنده این بود که ظاهرا عده ای از علمای شیعه در اصل وجود مبارک
حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخت گرامی حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرای اطهر صلوات الله علیهما شک داشته و معتقدند حضرت زینب سلام الله علیها تنها دختر امیرالمومنین از حضرت زهرا سلام الله علیهاست
بنابر نظر این عده ٬ نام
ام کلثوم که در منابع تاریخی آمده یکی از نامهای حضرت زینب سلام الله علیها میباشد و اساسا این دو اسم متعلق به یک شخص میباشد نه دو نفر!!
خواهشا درمورد اصل وجود آن حضرت و نظر علمای شیعه درباره تعداد فرزندان امیرالمومنین و حضرت زهرا صلوات الله علیهما روشنگری بفرمایید
همچنین درباره ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با غاصب دوم سوال داشتم که آیا این ماجرا صحت دارد یا خیر ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را از ذكور و اناث به قول شيخ مفيد بيست و هفت تن فرزند بود؛ چهار نفر از ايشان امام حسن و امام حسين و زينب كبرى ملقّب به عقيله، و زينب صغرى است كه مكنّات است به امّ كلثوم، و مادر ايشان حضرت فاطمه زهراء سيّدة النّساء عليهم السّلام است.
📚منتهی الامال ج 1 ص 448_ ارشاد مفید ، یک جلدی ، ص 404_ بحار الانوار ج 42 ص 89
❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛
« دو دختر علی علیه السلام از فاطمه زهرا ، زینب کبری و زینب صغری بوده که لقب او ام کلثوم است »
📚تاج الموالید ص 75 _ اعلام الوری ص 203
❕صاحب کتاب العدد القویه نیز مطابق نقل علامه مجلسی دربیان دختران علی علیه السلام می نویسد ؛
« زینب کبری و زینب صغری که کنیه اش ام کلثوم بود از فاطمه دختر رسول الله »
📚بحار الانوار ج 42 ص 74
❕همین سخن در کتاب « مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه » ص 76 آمده است .
🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز می نویسد ؛
« فرزندان علی از فاطمه ،حسن ، حسین ، محسن که سقط شد ، زینب کبری و ام کلثوم کبری که عمر با او ازدواج کرد»
📚مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 304
❕در کتاب « پیشوایان هدایت » که ترجمه کتاب شریف « اعلام الهدایه » است ، چنین آمده است ؛
« زهراى بتول عليها السّلام از امير مؤمنان على عليه السّلام صاحب دو فرزند پسر، سالار جوانان بهشت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و دخترانى فداكار و شكيبا به نام زينب و ام كلثوم شد »
📚پیشوایان هدایت ج 3 ص 21
❕ابن ابی الحدید هم می نویسد ؛
«زينب كبرى و ام كلثوم كبرى مادرشان فاطمه بنت رسول خدا است »
📚شرح نهج البلاغه ج 2 ص 475_ اعیان الشیعه ج 7 ص 136
❕ابن اثير در بيان فرزندان على عليه السّلام از فاطمه بنت رسول الله مى نويسد ؛
«زينب كبرى و ام كلثوم كبرى »
📚الکامل فی التاریخ ج 3 ص 263
❕همین سخن را ابن حزم در جمهره الانساب ص 37 و مسعودی در مروج الذهب ج 2 ص 92 ذکر می کنند .
👌اکثر علمای شیعه ، ازدواج ام کلثوم با عمر را که با تهدید و ارعاب صورت گرفت ، ذکر کرده اند ، چنانکه صاحب « تکمله الرجال » می نویسد ؛
« ام کلثوم ، کنیه دختر امیر مومنان است که با برادرش حسین در کربلا حاضر بود ، و مشهور نزد اصحاب و اخبار آن است که عمر از روی غصب و به زور با او ازدواج کرد »
📚تکمله الرجال ج 2 ص 698
❕ابن طاووس هم می نویسد ؛
« ام کلثوم با عمر بن خطاب ازدواج کرد ،اصحاب و علمای ما گفته اند که عمر پس از امتناع شدید علی علیه السلام ( و از روی غصب و زور » با او ازدواج کرد »
📚همان مدرک
👌مرحوم طبرسی نیز این ازدواج را مستند به نظریه علمای شیعه و صاحبان اجماع و اتفاق می داند .
📚اعلام الوری ص 204
❕صاحب کتاب « قاموس الرجال » هم این ازدواج را قطعی می کند که اکثر علمای محقق امامیه قائل به آن هستند ، ازدواجی که از روی تهدید و ارعاب صورت گرفت .
📚قاموس الرجال ج 12 ص 216
👌بنابراین این که برخی در صدد انکار این برآمدند که اساسا علی علیه السلام دارای دختری به نام ام کلثوم نبوده است ، یا اصل ازدواج ام کلثوم با عمر را زیر سوال می برند در حالی که روایات متعددی در این باره در کتب ما منقول است و علمای بزرگی هم به آن تصریح کرده اند ، رویه و طریق مناسبی را در پیش نگرفته اند .
❕برخی می گوید ، ام کلثومی که به عقد عمر در آمد ، دختر ابوبکر بود که در دامان علی علیه السلام بزرگ شده بود ، نه ام کلثوم دختر فاطمه سلام الله علیها و می گویند ؛
« عمر بن خطاب احتمالا با شخصی به نام ام کلثوم ازدواج نموده اما نه آن ام کلثومی که مورد ادعای وهابیت است ،بلکه این ازدواج با ام کلثوم دختر ابوبکر بوده که این دختر بخشی از زندگی خود را در خانه امیر مومنان گذرانده است »
📚شبهات فاطمیه ، عصیری ، ص 317
🔸ادامه 👇
👌ادامه 👇
❕مستند اصلی این بزرگواران ، سخن شارح صحیح مسلم ، نووی در تهذیب الاسماء است که می گوید ؛
« سخن در دو خواهر عایشه است ... در اسماء الرجال در باب چهارم گذشت ، این دو خواهر ،اسماء دختر ابوبکر و ام کلثوم دختر ابوبکر هستند ، و همین ام کلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است »
📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 507
❕در حالی که نووی ، اگر چه گفته است که عمر با ام کلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است ، چند صفحه قبل تر می گوید ، عمر با ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم ازدواج کرده است ؛ « ام کلثوم بنت علی بن ابی طالب ...و هی بنت فاطمه رضی الله عنها ... تزوجها عمر بن خطاب ...»
📚همان منبع ص 503
❕بنابراین استدلال به قول نووی ، مشکلی را نمی تواند حل کند .
👌استاد سبحانی هم می نویسد ؛
« برخى از نويسندگان معتقدند امّ كلثومى كه به تزويج خليفه درآمد، ربيبه امام على (عليه السَّلام) بود، نه دختر صلبى او، زيرا اسماء بنت عميس پس از درگذشت جعفر بن ابى طالب، با ابوبكر ازدواج كرد و از اين ازدواج دخترى به نام امّ كلثوم متولد شد. پس از درگذشت خليفه نخست، اسماء با على (عليه السَّلام) ازدواج كرد و دختر خود را به عنوان ربيبه به خانه امام آورد، سپس همين ربيبه به عقد عمر بن خطاب درآمد.
❕اين نظريه چندان استوار نيست، زيرا صحيح است كه ابوبكر دخترى به نام امّ كلثوم داشت، ولى مادر او «حبيبه» دختر يكى از انصار، به نام زيد بن خارجه بود. امّ كلثوم دختر ابى بكر را طلحة بن عبيداللّه تزويج كرد و از او فرزندانى به نام هاى محمد و زكريا و عايشه به دنيا آمدند. پس از كشته شدن طلحه، عبدالرحمن بن عبداللّه وى را تزويج كرد.
🔸خلاصه اين كه اسماء بنت عميس با ازدواج با ابى بكر، جز يك فرزند به نام «محمد» به دنيا نياورد، بنابراين نمى توان گفت امّ كلثوم مورد گفتگو، دختر اسماء بنت عميس است، زيرا اصلًا اسماء دخترى از ابى بكر نداشت و امّ كلثوم كه دختر
ابى بكر بود، از مادرى به نام «قتيله» متولد شده و او هم با طلحة بن عبيداللّه (نه عمر ابن خطاب) ازدواج نمود. ( اسد الغابه ج 5 ص 395)»
📚راهنمای حقیقت ص 615
👌ما در گذشته بر اساس نصوص روایات و تصریحات بزرگان شیعه ، معتقد شدیم که ازدواج مذکور ، با تهدید و ارعاب صورت گرفته و هیچ گونه فضیلتی را برای عمر ثابت نمی کند ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339
👌انگيزه ظاهرى خليفه براى ازدواج، حديثى بود كه از پيامبر نقل مى كرد ؛
«هر نوع پيوند نسبى و سببى روز قيامت از هم گسسته مى شود، جز پيوند با من از طريق نسب يا سبب».
👌آنگاه خليفه افزود: من با پيامبر مدّت ها زندگى كرده ام، مى خواهم اين كار انجام بگيرد. ولى در باطن انگيزه ديگرى در كار بود و آن اين كه از اين طريق مى خواست بر اعمال گذشته خود سرپوش بگذارد و با آن پيوند خويشاوندى، گذشته به فراموشى سپرده شود.
❕آنگاه كه خواستگارى انجام گرفت، اميرمؤمنان به صورت هاى مختلف عذر خواست كه اين كار انجام نگيرد ؛
🔸الف. فرمود: دخترم كوچك است (فعلًا هنگام ازدواج او نيست).
خليفه پاسخ داد: «به خدا سوگند منظور تو آن نيست، ما مى دانيم منظور تو چيست، تو خواستى از اين كار جلوگيرى كنى».
📚الطبقات الکبری ج 8 ص 464
🔸ب. بار ديگر عمر بر خواستگارى اصرار كرد، حضرت اين بار عذر ديگرى آورد و گفت: من دخترانم را براى پسران برادرم جعفر نگه داشته ام.
📚الاصابه ج 4 ص 469
❕عمر پاسخ داد: على! او را به ازدواج من درآور، كه در روى زمين كسى بهتر از من با او رفتار نخواهد كرد.
📚الطبقات الکبری ج 8 ص 463
❕گويا خليفه در اينجا تعهد مى كند كه رفتارش با دختر على رفتار نيك باشد، زيرا خليفه به تندى و بدرفتارى با زنان مشهور بود.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌🔸ج. اميرمؤمنان به اين درخواست تن نداد و عذر سومى آورد كه من بايد اين مطلب را با خانواده و نزديكانم در ميان بگذارم، طرف مشورت سه نفر بودند: عقيل و حسنين. عقيل از اين پيشنهاد خشمگين شد، و سخن جسارت آميزى به على گفت كه: هر چه زمان بگذرد، در كار خود از واقعيت ها دور مى شوى، به خدا اگر اين كار صورت بگيرد، چنين و چنان مى شود و آنگاه پيامدهاى آن را برشمرد. آنگاه از جاى خود برخاست و در حالى كه لباس خود را به زمين مى كشيد، مجلس را ترك كرد. وقتى خبر مخالفت عقيل به خليفه رسيد، گفت: شگفتا! عقيل مرد نابخرد و نادانى است.
📚مجمع الزوائد ج 8 ص 271
❕حسنين نيز مانند عموى خود نظر منفى داشتند، امّا ادب را كاملًا رعايت كردند، گفتند: او هم مانند زنان ديگر اختيار امر خود را دارد و خودش مى تواند همسرى براى خود انتخاب كند.
📚همان منبع
❕وقتى عمر از اين رفت و آمدها نتيجه نگرفت، با عموى على (عليه السَّلام) عباس بن عبدالمطلب ملاقات كرد و به او چنين گفت: «من چه عيبى دارم؟ آيا در من مانعى هست؟ عباس متوجه نشد و گفت: موضوع چيست؟ (عمر گفت:) دختر برادر زاده ات را خواستگارى كرده ام، و پاسخ منفى شنيده ام».
❕در اين جا تهديد آغاز مى شود و مى گويد: «به خدا سوگند زمزم را كور مى كنم- با توجه به اين كه آب دادن به حجاج به عهده عباس بود- و هيچ فضيلتى براى شما نمى گذارم مگر اين كه آن را نابود مى كنم، دو نفر را وامى دارم تا شهادت دهند كه برادرزاده ات دزدى كرده است، و آنگاه دست او را قطع مى كنم».
وقتى عباس اين سخنان را شنيد و با على در ميان گذاشت، از او خواست كه تزويج دخترش را به او واگذار كند.
📚کافی ج 6 ص 115
❕شكى نيست كه اين تهديد، كاملًا تهديد توخالى بود، على (عليه السَّلام) مقام و منزلتى بالاتر از اين داشت كه بتوان او را به اين مسائل متهم كرد. ولى اين رفت و آمدها حاكى از اين بود كه از طرف خليفه اصرار بر اين كار وجود دارد، و حضرت بنابر مصالحى به اين كار تن در داد.
❕با توجه به آنچه در كتاب هاى فريقين وارد شده، ازدواج رخ داده و متصدى آن عموى امام، عباس بن عبدالمطلب بوده است، ولى سخن اين جا است كه آيا اين پيوند، با طيب خاطر انجام گرفته و يا فشارهايى از خارج و داخل در آن مؤثر بوده است.
🔸شما با يك محاسبه كوتاه و داورى وجدان مى توانيد پايه اين ازدواج را از منظر طيب نفس و طوع و رغبت به دست بياوريد ؛
1⃣شكى نيست كه روابط خاندان رسالت با خليفه وقت كاملًا تيره و تار بود ويورش به خانه وحى و هتك حرمت دخت گرامى پيامبر چيزى نيست كه بتوان آن را انكار نمود و ما مدارك آن را در پاسخ های گذشته ارائه كرديم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958
2⃣عمر فردى خشن و تندخوى بود، هنگامى كه خليفه او را بر خلافت برگزيد، گروهى از صحابه بر اين امر اعتراض كردند، و گفتند: يك فرد خشن و تندخو را بر ما مسلط كردى ، جهت آگاهی بیشتر پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642
3⃣طبرى مى نويسد: خليفه، نخست از دختر ابى بكر به نام «ام كلثوم» خواستگارى كرد ولى دختر ابى بكر به خاطر تندى اخلاق خليفه، دست رد بر اين خواستگارى زد.
📚تاریخ طبری ج 5 ص 58
4⃣ وجدان خود را قاضى و داور قرار دهيد، آيا خانواده اى كه از اين خواستگار دل خوشى ندارد، و هنوز ناله هاى مادر در گوش آنان طنين انداز است و از طرف ديگر خواستگار، يك فرد جوان و شاداب نيست، بلكه در بخش پايانى عمر خود قرار دارد، و از نظر اخلاق و روحيات، انسان خشن و سخت گير است، در اين شرايط كدام خانواده با طيب خاطر دسته گل خود را در طبق اخلاص نهاده به چنين دامادى تقديم مى كند؟ خانواده هر چه هم از نظر فكرى و اقتصادى پايين باشد، تن به اين كار نمى دهد، چه رسد به خاندان امامت و نبوت. بنابراين نمى توان اين ازدواج را نشانه حسن روابط دانست.
❕آنچه از مدارك شيعى استفاده مى شود، تنها عقدى بوده و بس. و امّا اين كه مراسم ديگرى انجام گرفته يا نه چندان روشن نيست، حتى امام صادق (عليه السَّلام) مى فرمايد: روزى كه عمر بن خطاب درگذشت، اميرمؤمنان، دخترش ام كلثوم را به خانه خود آورد.
📚کافی ج 6 ص 115
❕مسعودى مى نويسد: عمر از اين ازدواج طرفى نبست و ثمره اى به نام فرزند نداشت.
📚مروج الذهب ج 2 ص 321
👌در كنار اين حادثه، بسيارى از مورخان و رجال نويسان مطالبى را متذكر شده اند كه هيچگاه قابل پذيرش نيست و با كرامت و عفت خاندان رسالت سازگار نمى باشد، از اين گذشته اسانيد آنها نيز مخدوش و مردود است، و لذا ما از آوردن آنها خوددارى مى كنيم ، جهت آگاهی بیشتر ، پاسخ گذشته ما در این رابطه را بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نامگذاری_به_اسامی_خلفا_شهدای_کربلا
🤔#پرسش
❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در #کربلا شهید می شوند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد .
❕ابوبکر #کنیه این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد .
👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛
📚الارشاد ج1 ص354
📚اعلام الوری ج1 ص396
👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛
« سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان »
📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55
👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، #عثمان بن علی می باشد .
❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛
« همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم»
📚مقاتل الطالبیین ص89
📚بحار الانوار ج45 ص37
👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛
📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107
💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن #اعثم و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛
📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117
❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر #علاقه به خلفا تلقی نمی شود .
👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را #ملاحظه کنید .
👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب #الاصابه ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛
« عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی»
📚الاصابه ج4 ص483 تا 491
👌صحابه ای که نامشان #عثمان بوده است را چنین نام می برد ؛
❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی
📚الاصابه ج4 ص370 تا 383
👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛
« ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...»
📚الاصابه ج7 ص38 به بعد
👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓چرا حضرت علی در زمان خلافتش بدعت های خلفای قبلی را اصلاح نکرد مانند حرمت ازدواج موقت ،حذف حی علی خیر العمل از اذان،حذف الصلاه خیر من النوم از اذان،بازگرداندن فدک و ...
🗯پاسخ؛
❗️حضرت علی بارها مخالفت خود را با خلفای گذشته اعلام کرده بود.از جمله در روز شوری آنجایی که به علی علیه السلام گفته شد به شرطی با تو بیعت می کنیم که بر اساس سیره ابوبکر و عمر حکمرانی کنی .حضرت در پاسخ فرمود:
« من تنها بر اساس کتاب خداوند و سنت پیامبرش بر شما حکمرانی می کنم »
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162
📚مسند احمد ج1 ص75
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162
📚بحار الانوار ج31 ص368
👌حضرت علی پس از خلافت نیز سعی در، از بین بردن بدعت های خلفای سابق را داشت اما با مخالفت مردم زمان مواجهه شد و ترس آن بود که اگر حضرت علی به زور مردم را از آن بدعت ها جدا کند فتنه و آشوب سراسر جامعه اسلامی را فرا گیرد و اسلام در معرض سقوط واقع شود لذا حضرت علی مصلحت را در آن دید که انان را به حال خود واگذارد.
👌شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که حضرت علی پس از به خلافت رسیدن برای مردم خطبه خواند و فرمود:
«خلفای پیشین رفتاری داشتند که در آنها به عمد با پیامبر خدا مخالفت کردند و پیمان او را شکستند و سنتش را دگرگون ساختند.اگر مردم را بر کناره گیری از آن دارم و آن را به جایگاه خود در دوران پیامبر خدا برگردانم لشکریان از من دوری می جویند و من تنها می مانم به همراه گروهی اندک از پیروانم که برتری و پیشوایی مرا بر پایه کتاب خدا و سنت پیامبر باور دارند.
❗️اگر فرمان دهم که مقام ابراهیم را به جای خود که پیامبر نهاده بود برگردانم و فدک را به فرزندان فاطمه بر گردانم ...داوری های ستمگرانه را بر هم زنم ...مسح بر کفش ها را حرام سازم ،بر نوشیدن شراب کشمش حد جاری سازم و متعه حج و ازدواج را حلال گردانم و مردم را وادار کنم تا بسم الله الرحمان الرحیم را در قرائت بلند ادا کنند ...و مردم را بر حکم قرآن و طلاق بر پایه سنت واگذارم ...و وضو و غسل و نماز را به زمان و جایگاه اولیه و احکام شرعی اش بر گردانم ...آن گاه مردم از اطرافم پراکنده شوند.
👌سوگند به خداوند که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان جز نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و انان را اگاه کردم که جماعت در نماز مستحبی بدعت است .ناگهان گروهی از لشکر که به همراه من در نبرد بودند فریاد بر آوردند که « ای اهل اسلام سنت عمر دگرگون شد .ما را از خواندن نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارد»
❗️با مشاهده تفرقه و جدایی و پیروی از پیشوایان گمراهی و تبعیت از داعیان به آتش در این امت بیمناک شدم و« اگر این دستور را لغو نکنم» بخشی از سپاهم شورش کنند.
📚 الکافی ج8 ص58
📚الاحتجاج ج1 ص626
📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص718
🗯در روایت دیگر آمده است؛
❗️ «وقتي امير مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علي دستور دادند که در بين مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد ، نماز تراويح جماعت نخوانند ؛ پس حضرت در بين مردم همان را که امير مومنان فرموده بودند اعلام کردند ؛ وقتي مردم کلام امام حسن را شنيدند ، فرياد زدند که «واي عمر واي عمر»- زيرا نماز تراويح از بدعت هاي عمر بود- وقتي امام حسن به نزد امير مومنان باز گشتند به ايشان فرمودند : اين چه صدايي است ؟ پاسخ فرمود : اي امير المومنين ، مردم فرياد مي زنند واي عمر واي عمر ؛ امير مومنان فرمودند به ايشان بگو نماز بخوانيد «شما عمر را بيشتر از سنت رسول خدا قبول داريد و سنت را نمي خواهيد»
📚التهذیب ج3 ص70
🔷خداوند می فرماید:
« مومنان هر گاه سخن لغوی را بشنوند ( و عمل باطلی را ببینند) از آن روی بر می گردانند و می گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان»
🔷قصص 55
❗️خداوند نیز به پیامبر گرامی دستور می دهد حال که از تو تبعیت نمی کنند خطاب به انان بگو:
«آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم»
🔷کافرون6
❗️یعنی حال که دعوت حق را لبیک نمی گویید من دست از آیین و مسیر حق خویش بر نمی دارم آیین شما به خودتان ارزانی باد و به زودی عواقب نکبت بار آن را خواهید دید
📚تفسیر نمونه ج27 ص390
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔برخی شبهه می کنن که شهادت حضرت محسن با سخن پیامبر که به زهرای مرضیه فرمود تو اولین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی در تعارض است .فاطمه نخستین فرد از اهل بیت بوده که به پیامبر ملحق شده است یا حضرت محسن.آیا پیامبر اشتباه گفته است یا اصلا محسنی در کار نبوده❓
🗯پاسخ:
❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی خطاب به حضرت زهرا فرمود تو نخستین فرد از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی.
👌شیخ مفید نقل می کند که حضرت زهرا فرمود:
« پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیت هستم که به پیامبر ملحق میشوم»
📚الارشاد ج1 ص187
📚بحار الانوار ج22 ص470
👌این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است.
🔶بخاری روایت می کند که حضرت زهرا فرمود:
«پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیتش هستم که به او ملحق میشوم»
📚صحیح بخاری ،کتاب بدئ الخلق،باب علامات النبوه
📚صحیح ترمذی ج2 ص319
❗️از سوی دیگر طبق روایات متواتر و غیر قابل انکار قبل از حضرت زهرا فرزند ایشان به نام محسن توسط دستگاه خلافت سقط شده و جان از دست دادند که می توانید به نمایه زیر رجوع کنید.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5204
❗️اما باید توجه کرد؛
🗯هیچ تعارضی میان شهادت حضرت محسن و روایتی که رسول خدا به حضرت زهرا خبر میدهد که تو نخستین کس از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی وجود ندارد زیرا کلمه « اهل بیت» در زبان پیامبر گرامی تنها بر کسانی اطلاق میشود که خداوند آنها را از رجس و پلیدی پاک و پاکیزه ساخته و پیامبر با کشیدن عبا بر سر آنان ،آنها را به عنوان اهل بیت معرفی ساخته است.
👌مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند:
«پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود ( ونشان داد که اینان اهل بیتش و مخاطب آیه تطهیر هستند)»
📚صحیح مسلم،ج7 ص130
❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند:
"پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان"
📚صحیح ترمذی،ج5 ص656
🗯در روایت دیگر می آورد:
«ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟
❗️حضرت فرمود:
«تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)»
📚صحیح ترمذی،ج5 ص327
👌همین مضمون در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده نقل شده است؛
📚بحار الانوار ج35 ص206 باب5
❗️بنابراین کلمه اهل بیت فقط شامل اصحاب کسائ که در زمان پیامبر حضور داشته اند میشود و شامل فرد دیگری از جمله حضرت محسن و زینب و زنان پیامبر و سایرین نمی شود و حضرت زهرا اولین نفر از اصحاب کسائ است که به پیامبر گرامی ملحق شده است.
✏️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️
💠پاسخ💠
👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند.
👌شیخ کلینی روایت می کند:
« چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...»
📚الکافی ج1 ص381
📚امالی طوسی ص109
🔶در روایت دیگر آمده است:
« فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن»
📚معانی الاخبار ص356
🔶در روایت دیگر آمده است:
« فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود »
📚بحار الانوار ج43 ص183
🔶امام صادق فرمود:
« فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند»
📚علل الشرایع ج1 ص185
👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند.
❗️بخاری روایت می کند:
« فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت»
📚صحیح بخاری ج4 ص1549
🔶ابن قتیبه می نویسد:
« فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد»
📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300
🔶صنعانی می نویسد:
« فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود»
📚المصنف ج3 ص521
❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛
1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است.
📚تاج الموالید ص99
📚عیون معجزات ص47
2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است.
📚اعلام الوری ج1 ص301
📚دلائل الامامه ص46
3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند .
🔶امام کاظم فرمود:
« فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد»
📚التهذیب ج3 ص255
📚الکافی ج1 ص461
📚الفقیه ج1 ص229
📚عیون الاخبار ج1 ص311
📚معانی الاخبار ص268
📚قرب الاسناد ص161
📚وسائل الشیعه ج14 ص369
❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم.
❗️امام رضا علیه السلام فرمود:
« ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند»
📚مستدرک الوسائل ج10 ص210
📚اقبال الاعمال ص623
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#تعبیر_وفات_فاطمه_سلام_الله_علیها
🤔#پرسش
❔یکی از علمای اهل سنت این شبهه را کرد که چگونه می گویید حضرت زهرا به #شهادت رسیده است در حالی که در کتب حدیثی شیعه مانند بحار الانوار گفته شده است #وفات فاطمه ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وفات کلمه ای عام است که هم شامل مرگ طبیعی می شود و هم شامل شهادت می گردد .
❕در همان کتاب بحار الانوار از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛
« سبب #وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر او را مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و گرفتار بیماری شدیدی شد و از دنیا رفت »
📚بحار الانوار ج43 ص170
👌می بینیم برای #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر به وفات شده است .
❕در مورد شهادت امام حسین علیه السلام نیز تعبیر وفات شده است .
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« آگاه باشيد كه امتم حسين را مي كشند، پس هر كس پس از #وفاتش او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاي مرا براي وي مي نويسد »
📚مناقب ج3 ص272
👌در رابطه با شهادت علی علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است .
« كان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقي بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلي وقت مقتله عشر سنين.»
«امام حسين عليه السلام، پس از #وفات پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگي كرد »
📚بحار الانوار ج44 ص200
👌و آمده است ؛ « کان #وفاه امیر المومنین قبل الفجر لیله الجمعه ...»
📚بحار الانوار ج42 ص227
👌در رابطه با شهادت امام حسن علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است ؛ « فی حدیث طویل فی ذکر #وفاه الحسن بن علی »
📚بحار الانوار ج17 ص31
👌در رابطه با شهادت حضرت جعفر و جناب زید بن حارثه هم تعبیر به وفات شده است ؛« ان النبی حین جاءته #وفاه جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه »
📚بحار الانوار ج21 ص55
❕در رابطه با شهادت امام سجاد هم تعبیر به وفات شده است ؛
« فی الخامس و العشرین من المحرم کانت #وفاه السجاد »
📚بحار الانوار ج46 ص152
👌در مورد شهادت امام صادق هم تعبیر به وفات شده است ؛
« کنا بالمدینه بعد #وفاه ابی عبد الله ...»
📚بحار الانوار ج47 ص262
👌در رابطه با شهادت امام کاظم علیه السلام هم تعبیر وفات شده است .
« فی الخامس و العشرین من رجب کانت #وفاه ابی الحسن موسی بن جعفر »
📚بحار الانوار ج48 ص206
❕اهل سنت معتقدند که عمر به #شهادت رسیده است اما در مورد او تعبیر به وفات کرده اند ؛
« ويقال كان فتح الري قبل #وفاة عمر بسنتين »
📚تاریخ طبری ج2 ص536
❕هيثمي در كتابش بابي را با عنوان «باب #وفاة عمر رضي الله عنه» قرار داده است .
📚مجمع الزوائد ج9 ص74
❕با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که تعبیر به وفات ، تعبیری اعم است که هم شامل شهادت و هم شامل مرگ طبیعی می شود .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA