eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓آیا راست است که گاهی وحی بر پیامبر قطع می شد و مشرکین پیامبر را مسخره می کردند که خدایش او را رها کرده و پیامبر محزون می شد تا جایی که قصد خودکشی داشت❕❕ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که مدت زمانی وحی بر پیامبر گرامی نازل نمیشد و اصطلاحا مساله انقطاع وحی پیش آمد . 🔶ابن عباس می گوید: « پانزده روز گذشت و وحی بر پیامبر نازل نشد . مشرکان گفتند پرودگار محمد او را رها کرده است و دشمن داشته اگر راست می گوید ماموریت او از سوی خدا است باید وحی به طور مرتب بر او نازل می شد در این هنگام بود که سوره ضحی نازل شد» 📚مجمع البیان ج10 ص504 ❗️خداوند جهت پاسخ به مشرکین این آیات را نازل کرد؛ « قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد که خداوند تو را هرگز وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است...» 🔶ضحی 1 تا 3 🗯در بعضی از روایات آمده است که جمعی از مسلمانان به پیامبر عرض کردند که چرا بر شما وحی نمی شود؟ 🔶حضرت پاسخ دادند: « چگونه وحی بر من نازل شود در حالی که شما مفاصل انگشتان خود را پاکیزه نمی کنید و ناخنهای خود را نمی گیرید» 📚بحار الانوار ج18 ص255 👌البته این روایت نمی تواند تمام علت برای فلسفه انقطاع وحی باشد بلکه می توان گفت: ❕« هدف از انقطاع وحی آن بود که روشن شود که پیامبر هر چه دارد از ناحیه خدا دارد و حتی در نزول وحی از خود اختیاری ندارد . هر زمان خدا بخواهد وحی قطع می شود و هر زمان بخواهد برقرار می گردد و شاید انقطاع وحی به همین منظور بود تا پاسخی باشد به آنها که از پیامبر تقاضای معجزات اقتراحی و بر طبق میل خود داشتند یا به او پیشنهاد می کردند که فلان حکم یا فلان آیه را تغییر ده و او می فرمود من در این امور اختیاری ندارم » 📚تفسیر نمونه ج27 ص100 ❕در برخی روایات جعلی اهل سنت آمده است که پیامبر گرامی پس از انقطاع وحی محزون می گشت و قصد خود کشی می کرد تا آن که جبرئیل می آمد و پیامبر را از خود کشی کردن مانع می شد. 👌بخاری در صحیح نقل می کند: « وحی بر پیامبر نازل نمی شد و پیامبر شدیدا محزون می گشت تا جایی که تصمیم می گرفت خود را از بالای کوه بر زمین بیفکند . هر زمان به لبه کوه نزدیک می شد تا خود را پرت کند جبرئیل در برابرش ظاهر می شد و می گفت تو پیامبر خدا هستی . پیامبر از این سخن آرامش می گرفت و از قصد خود کشی منصرف می شد .باز اگر انقطاع وحی رفع نمی شد پیامبر جهت خود کشی به بالای کوه می رفت تا خود را پرت کند و جبرئیل می آمد و با گفتن این که تو پیامبر خدا هستی او را مانع می شد» 📚صحیح بخاری ج10 ص359 ناشر جمهوریه مصر العربیه 🔴ما این روایت را مردود و جعلی می دانیم که با عصمت پیامبر منافات دارد و به هیچ عنوان قابل اعتنا نمی باشد . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔در همه ایاتی که در مورد تحدی در قرآن آمده از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند می فرماید: « اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند و مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نخواهند آورد هر چند در این کار پشتیبان یکدیگر باشند» 🔶اسرای 88 👌و یا می فرماید: « اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید یک سوره همانند و مثل آن را بیاورید » 🔶بقره 23 👌مثل قرآن یا مثل یک سوره از قرآن به چیزی اطلاق می شود که تمام مشخصات قرآن یا یک سوره قرآن در آن جمع باشد. ❗️حال مشخصات قرآن و سوره های قرآنی؛ 1⃣آورنده قرآن مکتب نرفته و درس ناخوانده بوده است. 🔶کسی که می خواهد مانند قرآن را بیاورد نباید هیچ سابقه ای از تحصیل داشته باشد.خداوند در وصف پیامبرش می فرماید: « پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی را می نوشتی » 🔷عنکبوت 48 👌ومی فرماید: « آنها که از پیامبر امی و درس ناخوانده تبعیت می کنند...» 🔷اعراف 157 👌امام رضا علیه السلام می فرماید: « قرآن مردم را به مبارزه طلبیده است که نوشته ای بیاورند که مثل قرآن باشد و از فردی صادر شده باشد که هیچ چیز نخوانده باشد و به مکتب نرفته باشد و از هیچ احدی تعلم نکرده باشد چنان که پیامبر اسلام چنین بود» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص153 👌بنابراین با توجه به این که مبارزه کردن با قرآن بدون علم و دانش و آگاهی محقق نمی شود روشن می شود که هیچگاه همانندی با قرآن در کلمات و جملات افراد محقق نمی شود. 2⃣این که قرآن تحدی به مثل خودش می کند دال بر آن است که متنی که می خواهد با قرآن همانندی کند باید در تمام اوصاف اعم از فصاحت و بلاغت با محتوا و معارف عالی همانند قرآن باشد. 📚پیام قرآن ج8 ص82 🔷قرآن کتابی است که آیات آن محکم و متقن است چنان که می فرماید: « کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» 🔶هود 1 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید: « هیچ گونه باطلی نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔶فصلت 42 ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌دارای زیبایی های لفظی و معنوی است چنان که میفرماید: « خدا زیباترین سخن را به صورت کتابی متشابه متضمن وعده و وعید نازل کرده است» 🔶زمر23 👌قصص و داستان های قرآن از انبیا و سایرین برترین داستان ها بوده که موافق عقل و فطرت است و مطلبی که خلاف شان انبیا باشد در آن نمی باشد چنان که می فرماید: « ما نیکو ترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی کردیم» 🔶یوسف3 🔶هر آنچه لازمه هدایت و سعادت نوع بشر است در آن می باشد : « این کتاب روشنگر و بیان کننده هرچیز است» 🔶نحل 89 ❗️محتوای آن لحظه ای از حق و حقیقت جدا نمی شود : « ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» 🔷نسائ 105 👌مایه بیداری و تذکر همگان است چنان که می فرماید: « این ذکر مبارکی است که بر شما نازل کردیم» 🔶انبیائ 50 👌وبه زبان عربی مبین و اوج فصاحت و بلاغت است چنان که می فرماید: « قرآن به زبان عربی روشن است» 🔶طه 195 ❗️بنابراین اگر متنی بخواهد با قرآن و سوره قرآن برابری کند باید تمام این مشخصات در آن باشد و از لحاظ این موارد از قرآن برتری داشته باشد تا همانندی صدق بکند. 3⃣از سوی دیگر اگر همانندی و مثلیت با قرآن در متنی به صورت کامل بخواهد محقق شود باید نکات نیز رعایت شود؛ 🔶1- از قوانین علمی پرده بر داشته باشد که علم هنوز به آن نرسیده است چنان که در قرآن در بیش از شانزده مورد از این قوانین علمی پرده برداشته شده است؛ 📚پیام قرآن ج8 ص151 به بعد 🔶2- مشتمل بر اخبار غیبی باشد زیرا در قرآن در بیش از ده مورد سخن از اخبار غیبی به میان آمده است که محقق شده است؛ 📚همان مدرک ص303 به بعد ❗️بنابراین اگر قرآن تحدی به مثل خودش می کند موارد این همانندی را نیز بیان می کند و مصادیق مثلیت با خودش را گنگ و نامفهوم نگذاشته است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔لطف کنید توضیح دهید چرا شیعیان بر روی قبور امامان خودشون گنبد وبارگاه می سازن در حالی که وهابیان این رو نمی پسندن 💠پاسخ: ❗️قران در ایه 32 حج می فرماید: « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد 👌یکی از طرق بزرگداشت انان حفظ اثار و قبور انان واباد کردن ان وصیانت از فرسوده شدن واز بین رفتن ان می باشد 🔷پیامبر گرامی فرمود: «برای خداوند حرمات سه گانه ای است که هر کس آنها را احترام و تکریم کند خداوند امر دین و دنیای او را محفوظ می دارد و آن سه چیز عبارت است از احترام و تکریم قرآن و احترام و تکریم پیامبر و احترام و تکریم اهل بیت» 📚خصال ج1 ص146 👌بی شک یکی از راههای تعظیم و تکریم پیامبر گرامی و اهل بیت آن است که قبور آنان را آباد کرده و از خرابی ها حفظ کنیم . 👌قران همچنین به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد 🔷 شوری 23 🔶ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت وشیعه نقل شده است 📚سنن ترمذی ج2 ص308 📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰ 📚بحار الانوار ج23 ص228 باب13 💠روشن است که یکی از طرق ابراز علاقه به خاندان رسالت زیارت قبورشان و تعمیر واباد ساختن آن و حفظ وصیانت از آن می باشد 🗯همچنین از ایات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان یک نوع امر رایج در میان ملل قبل اسلام بوده است انجا که درباره اصحاب کهف فرمود: « هنگامی که وضع انان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن انها دو نظر ابراز داشتند 1 بر روی قبور انان بنایی بسازید 2 مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» 🔷کهف 21 👌 قران این دو نظریه را نقل می کند بدون انکه از انها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. 🔷از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ واباد سازی مدفن انان بوده است 👌درباره آباد سازی قبور اهل بیت روایات خاصه ای نیز وارده شده است . 🔷 علامه مجلسی در جلد 97 بحار الانوار شریف صفحه 120 از امام صادق وایشان از حضرت علی نقل می کنند که به پیامبر عرضه داشتند: «ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و ان را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟ 👌پیامبر گرامی پاسخ داد: « خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است » https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓چرا حرم های اهل بیت را از طلا می سازیم آیا براستی این کار لازم است.این اشکالی است که زیاد در فضاهای مجازی مطرح می شود❔ 💠پاسخ؛ ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣قران به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد 🔷 شوری 23 🔶ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت وشیعه نقل شده است 📚سنن ترمذی ج2 ص308 📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰ 📚بحار الانوار ج23 ص228 باب13 👌مسلما یکی از راه های ابراز علاقه به خاندان رسالت حفظ و بزرگداشت حرم های آنان است.به دلیل همین ابراز احساسات و نشان دادن عشق و علاقه فراوان به اهل بیت است که شیعیان همواره سعی کرده اند که ارزنده ترین و با ارزش ترین فلزات اعم از طلا و نقره و سایر جواهرات را وقف آن قبور مطهر نمایند و با زیباترین هنرهای معماری و آیینه کاری و منبت کاری حرم های آنان را زینت می کنند. ❗️در واقع طلاکاری گنبد و ضریح نوعی ابراز علاقه و محبت به اهل بیت پیامبر می باشد. 2⃣قرآن در ایه 32 حج می فرماید: « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد 🔷پیامبر گرامی فرمود: «برای خداوند حرمات سه گانه ای است که هر کس آنها را احترام و تکریم کند خداوند امر دین و دنیای او را محفوظ می دارد و آن سه چیز عبارت است از احترام و تکریم قرآن و احترام و تکریم پیامبر و احترام و تکریم اهل بیت» 📚خصال ج1 ص146 ❗️بزرگداشت اولیای الهی راه های متعددی دارد؛ 🔶1- حفظ و نگه داری سخنان و دستورات و آثار آنها و عمل به سخنان آنها 🔶2- احترام به مقام و موقعیت معنوی آنها و پاس داشت ایام ولادت و شهادت آنها 🔶3- حفظ و تعمیر قبور آنها و رعایت حرمت آنها در ساختن بارگاهایی که در شان آنها باشد. ❗️در تمام دنیا و در میان تمام ادیان تجلیل از بزرگان و احیای آثار آنها چیزی مرسوم و معمول است و هیچ منع عقلی ندارد . 👌تعظیم و تکریم اهل بیت با ساختن بارگاه ها و ضریح ها از جنس طلا و نقره روشن ترین مصداق عمل به این فریضه اسلامی می باشد. 3⃣مساله تعظیم و تکریم و آباد سازی قبور ائمه در روایات متعددی نیز توصیه شده است . ❗️حضرت علی از پیامبر گرامی سوال کرد؛ «ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را «آباد وبازسازی کند »چه پاداشی است ؟ 👌پیامبر گرامی پاسخ داد: « خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده و«قبور شما را آباد می کنند »وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند «کسی که قبور شما را اباد کند» گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص450 📚وسائل الشیعه ج14 ص382 📚بحار الانوار ج97 ص120 👌روشن است که آباد سازی قبور ائمه از طریق ساختن گنبد و بارگاه از طلا و نقره مصداق روشن عمل به این نوع روایات می باشد . 4⃣ هزینه و مصالح و ساخت بنای گنبد و بارگاه حرم های اهل بیت یا از محل موقوفات مردم است یا از اعانات و کمک های مردمی که به عشق اهل بیت اموالشان را صرف این امور می کنند تا به وظیفه اسلامی خود عمل کرده باشند. ❗️ به هر حال به مقتضای روایات باید نیت واقفان و کمک کنندگان رعایت شود و اموالشان را در همان راهی صرف کرد که منظورشان بوده است 5⃣ در کنار و حاشیه حرم های اهل بیت بیشترین اعانات و کمک ها برای فقرا جمع آوری می گردد و معمولا افرادی که اموال خود را وقف ساختن گنبد و بارگاه برای اهل بیت می کنند از افراد متمول بوده و در کنار آنکه به فقرا و نیازمندان کمک می کنند مقداری از اموال خود را وقف این امور می کنند. 👌بنا براین به مقتضای این ادله ساختن گنبد و بارگاه های مجلل برای اهل بیت رجحان شرعی دارد و از سوی دیگر منع شرعی نیز در این رابطه وجود ندارد و ما هم وظیفه داریم که به این تکلیف عمل کنیم و هم وظیفه داریم به فقرا خدمت کنیم و هر دو را در کنار هم انجام می دهیم . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓برخی وهابیان می گویند در کتب شیعه از گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور نهی شده است مانند این روایت که امام کاظم فرمود:« ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ کاری و گل کاری آن کار خوبی نیست .( تهذیب ج1 ص461) پاسخ شما به این دسته از روایات چیست❓ 🗯پاسخ ؛ 🔷توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ایت الله سبحانی تمام این روایات را از حیث سندی دارای ضعف می داند و به نظر ایشان این روایات قابلیت استدلال ندارند. 📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان ص57 2⃣ما در پاسخ قبلی مشروعیت ساختن گند و بارگاه را بر روی قبور ائمه مفصلا با استدلال به آیات و روایات بیان کردیم . ❗️اصل پاسخ؛ 🔶با توجه به اینکه مشروعیت گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور ائمه از طریق کتاب و سنت ثابت است در مورد روایاتی که از ساختن بنا بر قبور نهی می کند پاسخ می گوییم که آن روایت نهی ناظر به قبور افراد عادی جامعه است که اگر بر روی قبور آنان بنا ساخته شود از چند جهت دارای اشکال است؛ 1⃣معمول اموات در زمین های عمومی دفن می شوند که مردم برای دفن اموات آماده کرده اند.اگر هر کس متمکنی بخواهد بر روی قبر عزیزش بنایی بسازد بی شک دفن میت برای سایر افراد در اندک زمانی با مشکل رو به رو می شود زیرا این گونه افراد بیشتر مساحت قبرستان را به تصرف خود در می آوردند.لذا اهل بیت از ساختن بنا بر روی قبور برای این گونه افراد نهی کرده اند 📚المنتهی،علامه حلی ج7 ص403 2⃣معمولا ساختن بنا بر روی قبور افراد عادی جامعه از روی فخر فروشی و مباهات به یکدیگر صورت می گرفته است و یا این عمل زمینه را برای ایجاد فخر فروشی و مباهات در بین افراد جامعه فراهم می کرده است لذا اهل بیت جهت جلوگیری از این نتیجه ،افراد را از ساختن بنا بر روی قبور نهی کرده اند 👌اما ساختن بنا بر روی قبور اولیائ الهی از مورد روایات بیرون است .زیرا مقابر آنان در زمین های موات و خانه های شخصی آنان بوده و هدف از بناسازی تسهیل زیارت برای زائران شیفته آنان است نه فخر فروشی لذا ساختن بنا بر روی قبور انان توصیه شده است . 🗯حضرت علی از پیامبر گرامی سوال کرد؛ «ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟ 👌پیامبر گرامی پاسخ داد: « خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص450 📚وسائل الشیعه ج14 ص382 📚بحار الانوار ج97 ص120 👌شهید اول می گوید: «مورد روایات ممنوعه از بنای بر قبور افراد عادی و انسان های معمولی است که حفظ مقابر آنان نه تنها فاقد اثر سازنده است بلکه چه بسا مایه مزاحمت و فخر فروشی است .ولی قبور انبیا و اولیائ بر خلاف آن است و در نتیجه این روایات ناظر به آنها نیست» 📚الذکری ج2 ص35 🔶با توجه به این بیان پاسخ بدست می آید که مورد آن روایات ممنوعه از بناسازی بر قبور برای قبور افراد عادی جامعه است و بنا سازی بر روی قبور ائمه طبق تصریح خود اهل بیت از آن حکم خارج است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔دوست می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان می کنید ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚 ج6 ص528 📚 ص613 🗯 ؛ 1⃣این روایت از حیث سند است . 🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕ 🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . 👌صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . 🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔سوره ای همانند سوره ابی لهب چه اعجازی دارد?چه پیام مهمی دارد؟این نامه را هر انسانی میتواند بنویسد چگونه در قرآن ادعا شده کسی نمیتواند همانندش را بیاورد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از جنبه های اعجاز قرآن ، اعجاز از نظر اخبار غیبی است ، سوره مسد در بردارنده این نوع از می باشد . ❕در سوره مسد ، سخن از يكى از مشركان معروف مكه يعنى ابولهب، عموى پيامبر و فرزند عبدالمطلب به ميان آمده است، او تنها كسى است از مشركان مكه كه در قرآن مجيد آمده، و تأكيد شده كه او حتماً از دوزخيان است، و اشاره روشنى است به اين‏كه او هرگز ايمان نخواهد آورد، مى ‏فرمايد: «بريده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد .و به زودى وارد آتشى شعله ‏ور و پر مى ‏شود».( مسد1 تا 3) 👌با اين‏كه ابوسفيان دشمن خطرناك‏ترى بود؛ ولى سرانجام به ظاهر ايمان آورد و افراد همچون وحشى قاتل حمزه ظاهراً ايمان آوردند. ❕بنابراين پيشگويى قاطع درباره سرنوشت فردى همچون ابولهب از طرق عادى ممكن نبود و اين پيشگويى جز از طريق اعجاز ممكن نيست. بسيارى از مشركان مكه واقعاً و بعضى ظاهراً ايمان آوردند. اما از كسانى كه نه در واقع و نه در ظاهر ايمان نياوردند ابولهب و همسرش ام جميل خواهر ابوسفيان بود؛ و قرآن در اين سوره آشكارا خبر داده است كه اين دو هرگز ايمان نخواهند آورد و اين از خبرهاى غيبى قرآن مجيد است. 👌اگر قرآن از سوى خداوند نبود چگونه ممكن بود با اين صراحت از دوزخى بودن كسى سخن بگويد كه ممكن است در پايان كار به مسلمانان بپيوندد و حدّاقل ظاهراً مسلمان شود. ❕نام ابولهب عَبْد العُزَّى (عزّى‏ نام يكى از بت‏هاى بزرگ عرب است) و كنيه او ابولهب است و انتخاب اين كنيه براى او شايد از اين نظر بوده كه صورتى سرخ و برافروخته داشت. شك نيست كه اين آيات در زمان حيات ابولهب نازل شد و لذا مى‏ گويد: «بريده باد هر دو دست ابولهب»:« تَبَّتْ يَدا ابى لَهَبٍ» شأن نزول‏هايى كه غالب مفسران نقل كرده ‏اند نيز نشان مى‏ دهد كه اين مسأله در حيات او واقع شده در آن هنگام كه پيغمبر اكرم مأمور شد خويشاوندان نزديك خود را به سوى اسلام دعوت كند و از شرك و كفر بيم دهد. در آن هنگام كه پيامبر بر فراز يكى از كوه‏هاى مكه (كوه صفا) رفت و فرياد زد: «ياصَياحا»- اين جمله‏ اى بود كه هنگام هجوم دشمن گفته مى‏ شد- اهل مكّه تصوّر كردند دشمنى از بيرون به مكه حمله مى‏ كند وقتى دور پيامبر جمع شدند فرمود: «انّى نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَئ عَذابٍ شَديدٍ» «من شما را در برابر عذاب شديد الهى بيم مى ‏دهم.» (و از پرستش بتها بر حذر مى ‏دارم و به سوى توحيد دعوت مى‏ كنم). 👌ابولهب سخت بر آشفت و گفت: «تَبّا لَكَ اما جَمَعْتَنا الّا لِهذا»: «مرگ بر تو باد آيا فقط براى همين ما را جمع كردى؟» اينجا بود كه آيات فوق نازل شد و گفت مرگ بر تو باد كه سرانجام آتش دوزخ مى‏ شود . 📚پیام قرآن ج8 ص327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در آیاتی از قرآن می بینیم که خداوند عده ای را لعنت و نفرین می کند ❗️مگر لعنت و نفرین کردن کار انسانهای ناتوان از نیست ❕خداوند قادر مطلق چرا چنین می کند ❕❕ 💠💠 👌آنچه سبب اشتباه شده است مقایسه لعنت و نفرین خداوند با لعنت و نفرین بندگان است . ❕لعن و نفرین خداوند به معنای عمل کردن خداوند است ، یعنی مطابق آن نفرین عمل کردن و دور ساختن کسانی که مورد و نفرین قرار گرفته اند از رحمت خود و مواهب و برکاتی که از ناحیه او به بندگان می رسد . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 551 ❕اما لعن و نفرین بندگان به معنای دعا و درخواست آنان از خداوند است تا مطابق لعن و نفرین آنها کند . 👌مثلا خداوند در مورد ابی لهب دشمن پیامبر گرامی فرمود ؛ «بريده باد هر دو ابولهب و مرگ بر او باد هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد .و به زودى وارد آتشى شعله ‏ور و پر مى ‏شود».( مسد1 تا 3)» 👌مطابق آیات فوق ابی لهب دستانش در دنیا از کار افتاد و هلاک شد و مال و ثروتش برایش مفید فائده نبود و بی ایمانی دنیا را ترک کرد و وارد آتش دوزخ شد ؛ 📚المیزان ج 20 ص 383 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8369 👌و یا در مورد یهودیان زمان پیامبر فرمود ؛ « هنگامى كه شما را ملاقات مى ‏كنند (به دروغ) مى‏ گويند ايمان آورده ‏ايم، اما هنگامى كه تنها مى‏ شوند از شدت خشم بر شما انگشتان خود را به دندان مى‏ گزند، بگو بميريد با همين خشمى كه داريد، خدا از (اسرار) درون سينه‏ ها آگاه است.» ( آل عمران 119) 👌مطابق آیه فوق ، یهودیان لحظه ای در برابر آیین اسلام تسلیم نشدند و همه آنان با حالت خشم و غضب از حقانیت و گسترش دعوت اسلام شدند . 📚فروغ ابدیت ص 620 🔹خلاصه آنکه لعنت و نفرین خدا با لعنت ديگران فرق دارد ، لعنت خدا به اين معنا است كه خداوند ايشان را از رحمت و دور مى ‏كند، و لعنت لعنت كنندگان ، نفرين و درخواست لعنت خدا است . 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 1 ص 587 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️💭🤔شبهه: هر کجا میروم ظلم می بینم و همه می گویند « نگران نباش ، خدا جای حق نشسته » خدایا می شود از جای حق بلند شوی تا حق سر جایش بنشیند زنده یاد حسین پناهی 💭پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣ پرودگار حق مطلق است و کاملا به حق و عدالت رفتار می کند و حق تمام مظلومان را از ظالمین می گیرد چنان که می فرماید: "پرودگارت به هیچ کس ظلم نمی کند" 💎کهف49 ❗️ومی فرماید: "ایا مومنان را همچون مجرمان قرار می دهیم شما را چه میشود چگونه داوری می کنید" 💎قلم35 ،36 ❗️ومی فرماید: "خدا حق است و انچه را غیر او می خوانند باطل است" 💎حج62 2⃣جمله خدا جای حق نشسته است کنایه از این است که پرودگار به حق و عدالت بین بندگان حکم می کند و حق مظلومین را از ظالمین خواهد ستاند. 3⃣اشکالی که در متن مطرح شده است این است که می گوید اگر خداوند حق مطلق است و به عدالت رفتار می کند چرا این قدر در دنیا ظلم و بیدادگری است چرا خداوند جلوی ظلم و ظالمین را در دنیا نمی گیرد⁉️ 💭پاسخ روشن است: ❗️اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت 💎توضیح اینکه: ❗️هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد . ❗️در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 ❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 💭تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسانها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند. ⁉️ایا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟ ❗️مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است 🗯از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم. 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 ⁉️حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین را بگیرد چرا چنین نمی کند؟ 💎پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت .اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب میشوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 👌لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است تا به مقتضای ایاتی که در اول بحث اشاره شد حق مظلومین را از ظالمین بگیرد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
ت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص216 ( 60 روایت ) 👌امام کاظم نیز تصریح به امامت امام رضا می کند 📚الکافی ج1 ص311 ( شانزده روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص287 ( 68 روایت نقل می کند) 👌امام رضا نیز تصریح به امامت امام جواد می کند 📚الکافی ج1 ص320 ( 14 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص382 ( 25 روایت نقل می کند) 👌امام جواد نیز تصریح به امامت امام هادی می کند 📚الکافی ج1 ص323 ( سه روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص416 ( 7 روایت نقل می کند) 👌امام هادی نیز تصریح به امامت امام حسن عسکری می کند 📚الکافی ج1 ص325 ( 13 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص3 ( 28 روایت نقل می کند) 👌امام عسکری نیز تصریح به امامت فرزندش حجه بن الحسن می کند 📚الکافی ج1 ص328 ( شش روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص51 ( 808 روایت در امامت ایشان نقل می کند) ❗️بنابراین روشن میشود که امامت امامان دوازده گانه به نص الهی و رسولش ثابت بوده و هر یک از امامان نیز بر امامت امام دیگر تصریح می کرده اند 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔از کجا امامت امامان را میشود اثبات کرد مثلا از کجا بفهمیم امام کاظم امام هفتم است .؟ 💠پاسخ💠 ❕ما معتقدیم به دلیل اینکه لازم است صفاتی چون عصمت و علم الهی و ...در امام باشد انتخاب امام تنها به دستور و نص الهی صورت می گیرد. 🔶امام رضا فرمود: «انتخاب امام واجب الاطاعه بر عهده خداوند است» 📚قرب الاسناد ص166 👌امام صادق فرمود: «انتخاب امام به دست خداست و او است که امامان را شخص به شخص معین می کند» 📚بصائر الدرجات ص139 🔶همین مضمون در کتب و روایات اهل سنت نیز وارد شده است. ❗️نقل می کنند هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست وجانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " "الامر الی الله یضعه حیث یشائ" 📚الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ الطبری،ج1 ص556 📚السیره النبویه،ج2 ص158 📚 البدایه والنهایه،ج3 ص139 📚تاریخ الاسلام،ج1 ص286 👌خداوند و پیامبر گرامی نیز در مواضع متعدده تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده اند. 🔶در روایتی آمده است که جابر صحابی پیامبر گرامی می گوید: «من به نزد فاطمه زهرا رفته بودم تا به سبب تولد فرزندش حسن به او تبریک بگویم .دیدم به دست او صحیفه ای سفید رنگ گرانبهایی است . 🔷مولایم فاطمه گفت ای جابر در این صحیفه اسامی امامان از فرزندانم نهفته است . 👌من در صحیفه نظر کردم دیدم این اسامی در آن معرفی شده اند: « ... علی بن ابی طالب - ابو محمد حسن به علی - ابو عبدالله حسین به علی - ابو محمد علی بن الحسین- ابو جعفر محمد بن علی - ابو عبدالله جعفر بن محمد- ابو ابراهیم موسی بن جعفر- ابوالحسن علی بن موسی الرضا- ابو جعفر محمد بن علی- ابو الحسن علی بن محمد - ابومحمد حسن بن علی- ابوالقاسم محمد بن الحسن حجه الله القائم » 📚کمال الدین ج1 ص307 📚عیون الاخبار ج1 ص40 📚اثباه الهداه ج2 ص40 📚الاحتجاج ج2 ص373 🔶پیامبر گرامی فرمود: «امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد» 📚امالی صدوق ص111 📚عیون الاخبار ج1 ص65 📚کمال الدین ج1 ص282 👌وفرمود: «علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...» 📚کمال الدین ج1 ص261 📚الاحتجاج ج1 ص69 👌وفرمود: «امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند» 📚کفایه الاثر ص54 📚کمال الدین ج1 ص253 📚اثباه الهداه ج2 ص74 👌علامه گرانقدر مجلسی بیش از 21 روایت از کتب متعدد و معتبر شیعی نقل می کند که خداوند مستقیما تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص192 تا 225 باب40 ❗️وبیش از 234 روایت نقل می کند که پیامبر گرامی به وحی الهی تصریح به امامت امامان دوازده گانه یکی پس از دیگری کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص226 تا373 باب 41 👌مرحوم شیخ حر عاملی بیش از 928 روایت و نص از خداوند و پیامبر گرامی در اثبات امامت امامان دوازده گانه نقل می کند 📚اثباه الهداه ج2 ص3 به بعد ❗️وبیش از 1019 روایت از روایات شیعی در اثبات امامت حضرت علی به نص پیامبر گرامی نقل می کند 📚اثباه الهداه ج3 ص3 به بعد 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌حضرت علی نیز که امامتش به نص پیامبر گرامی ثابت بوده است پس از خودش امام حسن را به عنوان امام مردم معرفی کرده است 📚الکافی ج1 ص298 ( بیش از7 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ،حر عاملی ،ج4 ص5 به بعد ( ایشان بیش از 48 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسن نیز پس از خودش امام حسین را به عنوان امام معرفی می کند 📚الکافی ج1 ص300 به بعد ( 3 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص32 ( بیش از 14 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسین نیز تصریح به امامت فرزندش امام سجاد می کند 📚الکافی ج1 ص303 ( 4 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص58 (9 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام سجاد نیز تصریح به امامت امام باقر پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص305 ( 5 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص90 ( 10 روایت ) 👌امام باقر نیز تصریح به امامت امام صادق پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص306 ( 8 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص128 ( 22روایت ) 👌امام صادق نیز تصریح به امامت امام کاظم می کند 📚الکافی ج1 ص307 ( شانزده روای
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد و حضرت زهرا ناراحت شدند و پیامبر فرمودند هرکس فاطمه را ناراحت و اذیت کند من و خدا را اذیت کرده است و مغضوب خداوند می باشد ❗️ 💠پاسخ💠 👌چگونه ممکن است حضرت علی که پیامبر گرامی در مورد او فرمود: « اگر آسمان و زمین در یک کفه میزان باشد و ایمان علی در کفه دیگر آن ، ایمان علی بر آسمان و زمین سنگینی دارد» 📚کنزالعمال ج6 ص156 ❓مغضوب رسول و خداوند واقع شود؟ ❓چگونه ممکن است علی مغضوب خدا و رسول باشد در حالی که پیامبر در مورد او گفت: « علی برترین مخلوقات است . هرکس در آن شک کند کافر شده است» 📚تاریخ بغداد ج7 ص421 ❓چگونه ممکن است علی که محور حق و حقیقت و قرآن است مغضوب الهی باشد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « علی با حق است و حق با علی است» 📚تاریخ بغداد ج14 ص321 ❗️وفرمود: « علی با قرآن و قرآن با علی است» 📚مستدرک علی الصحیحین ج3 ص124 ❗️ناصبیان علی از علمای اهل سنت که در راس آنها بخاری قرار دارد روایت جعلی از مسور بن مخزمه نقل می کند که او چنین می گوید: « علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد .من نوجوانی تازه به بلوغ رسیده و در ابتدای احتلام بودم که پیامبر را بر فراز منبر دیدم که در این باره سخن می گفت و می فرمود فاطمه از من است ...بدانید دختر رسول خدا با دختر دشمن خدا در یک خانه جمع نمی گردد...» 📚صحیح بخاری ج3 ص1132 ❗️ومی گوید: « علی به خواستگاری دختر ابوجهل رفت .فاطمه از این موضوع ناراحت شد و به نزد پیامبر رفت...پس از آن علی از ازدواج با دختر ابوجهل منصرف شد» 📚صحیح بخاری ج3 ص1364 ❗️نقد؛ 👌راوی این داستان ها فردی است به نام « مسور بن مخزمه» که از دشمنان اهل بیت بوده و از دوستان و افراد مورد اعتماد خوارج محسوب می شده است. 🔶ذهبی می نویسد: « او مورد اعتماد خوارج بوده و خوارج او را از خود می دانستند» 📚سیر اعلام النبلاء، ج3 ص391 ❗️ومی نویسد: « مسور هر گاه نام معاویه را بر زبان می آورد بر او درود می فرستاد» 📚همان مدرک ص392 ❓آیا روایت چنین شخصی که دشمن علی و اهل بیت بوده در حق حضرت علی قابل قبول است؟ 🔶این فرد در زمان وقوع این خواستگاری جعلی حدودا شش ساله بوده است 📚الاصابه ج6 ص119 📚تهذیب التهذیب ج10 ص137 ❕و از عقل درستی نیز بهره مند نبوده است چنان که مسلم می نویسد: « مسور می گوید من سنگ بزرگی برداشته بودم تا ببرم ، لنگ از کمرم باز شد و نتوانستم سنگ را زمین بگذارم همین طور به راه خود ادامه می دادم تا این که به جایی رسیدم که باید سنگ را می گذاشتم .رسول خدا فرمود نزد لباست برگرد و لخت راه نرو» 📚صحیح مسلم ج1 ص268 ❓ایا از یک کودک شش ساله که نمی فهمد چون لنگ از کمرش باز شد و عورتش نمایان شد باید سنگ را گذاشته و پوشش را حفظ کند می توان روایتی به این مهمی را قبول کرد❔ 👌این داستان دروغین با قرآن نیز منافات دارد زیرا قرآن صراحتا اجازه ازدواج با چهار زن را میدهد؛ 🔷نساء3 ❓اگر این داستان جعلی صحیح باشد چرا پیامبر بر خلاف حکم قرآن مانع ازدواج علی می شود؟ 👌همه این شواهد ، دلائل روشن و واضح بر بطلان و دروغین بودن این داستان می باشد . ❗️برخی از ناصبیان می گویند داستان خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل در کتب شیعه هم آمده است در حالی که اصلا در کتب شیعه سخنی از خواستگاری به میان نیامده است .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5072 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال ولایت فقیه مطلقه است یا مقیده؟ چرا میگید ولایت فقیه مطلقه است 🔷پاسخ: ❗️ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال مى شود: 1⃣ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و ... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبرى سیاسى و اجتماعى نیز مى شود 2⃣اختیارات «ولى امر» در زمامدارى منحصر به اجراى احکام اولیه و ثانویه نیست؛ به عبارت دیگر وظیفه او، رهبرى جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهى، به خوبى تأمین شود و نیازمندى های متنوّع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف تفویت نشود و جامعه از رشد و ترقى باز نماند. ❗️از این رو اگر در شرایط ویژه ای یکى از مصالح و نیازمندى های جامعه با یکى از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتى «ولى فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند. ❗️پس اگر مسأله ای که با حکم اولى در «تزاحم» قرار گرفته، داراى مصلحتى برتر براى جامعه باشد؛ در این صورت ولى فقیه مى تواند آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد. 🔷به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدى جهت خیابان کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟ 🔷 دیدگاه مخالف «ولایت مطلقه» بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعى، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانى که کار به ضرورت نرسد، نمى توان دست به این کار زد؛ 🔷لیکن بر اساس نظریه «ولایت مطلقه»، لازم نیست حکومت اسلامى آن قدر صبر کند که براى جامعه، مشکلات زیادى فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخریب کرد؛ بلکه در این صورت همیشه از قافله ی تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس، به چنین چیزى راضى نیست. ❗️ از آنچه گذشت روشن مى شود که: 🔷اولاً :ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنى، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعى است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است. 🔷ثانیاً :ولایت مطلقه خود، مقید به قیودى است نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که: 🔷یک. او باید مجرى احکام الهى باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلى ولایت فقیه است. 🔷دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند. 🔷سه. در زمانى مى تواند حکم اولى شرعى را موقتاً تعطیل کند که با یکى از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل یا مصلحت شخصى و یا مصلحتى در رتبه فروتر از حکم اولى شرعى. 🔷اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» به معنایى که گذشت یکى از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام براى خروج از بن بست ها در عرصه ی تزاحم مصالح اجتماعى پیش بینى کرده و بدون آن حکومت با مشکلات زیادى رو به رو خواهد شد. 📚انوار الفقاهه،کتاب البیع،ایت الله العظمی مکارم،ص507 ❗️درباره توضیح احکام اولیه و ثانویه در گذشته بیاناتی داشته ایم که می توانید کلید واژه « ثانویه» را در کانال سرچ کنید 🔷دلیل ولایت مطلقه عام بودن ادله عقلی و نقلی بر لزوم ولایت فقیه است و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است برای فقیه نیز ثابت باشد و ولی فقیه از این نظر هیچ گونه حد و حصری ندارد مگر انکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به فقیه داده نشده است مانند جهاد ابتدایی طبق مشهور 📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح ،ص104 🔷ودر قانون اساسی ما نیز تصریح به ولایت مطلقه فقیه شده است 📚قانون اساسی،اصل57 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که خداوند بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 🔷امام علیه السلام فرمود: « ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت» 📚الکافی ج1 ص362 🔶پیامبر گرامی در حدیثی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند » 📚بحار الانوار ج26 ص278 ❕🗯این مضمون در کتب اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است. 🔶علامه حموینی روایت می کند: « پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید» 📚کفایه الخصام ص348 🔶علامه روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم» 📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58 ❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص333 👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286) 💠پاسخ💠 ❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند. 👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود . ❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی . 👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست . 🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است . 👌امام فرمود: «آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو» 👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد. 📚الکافی ج2 ص324 ❗️در روایت دیگر فرمود: «هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند» 📚وسائل الشیعه ج16 ص36 👌عبدالله بن سنان می گوید: «امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)» 📚الکافی ج7 ص240 👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است . 🔶امام به او بد نگاه کرد . ❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند . 👌امام فرمود: «مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری» 📚الکافی ج7 ص240 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج28 ص173 🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛ 1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست. 2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است. 🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد: «او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است » 📚رجال نجاشی ص255 🔶ابن داود می نویسد: «ضعیف و غالی است» 📚رجال ابن داود ص261 ❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست. 👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند. 🔶حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید: «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 📚ینابیع الموده ج2 ص272 👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال عزيزان شيعه بر خلاف دستورات اسلام معتقد است: كه خداوند گاهي به دليل اكتشافات و علوم جديدي كه نعوذبالله براي او تعالي آشکار مي شود! که قبلا نمي دانسته!! نظرات اعلان شده اش را تغيير مي دهد كه اين مورد در اصطلاح روحانيت شيعه «بدا» نام گرفته است! در حاليکه اهل سنت اين عقيده فاسد را مغاير با قرآن كريم و توحيد باري تعالي مي دانند. ♦️پاسخ متأسّفانه موضوع «بدا» از موضوعاتى است که دستاویز عجیبى براى بعضى از مخالفان شیعه و حتّى بعضى از دشمنان اسلام شده است; آنها بدون این که کوچکترین تحقیقى درباره این مطلب در کتاب هاى بزرگان شیعه و دانشمندان «عقاید و مذاهب» اسلام بکنند، تنها به همین یک کلمه چسبیده و قلمفرسایى و تفسیرهایى که کمترین ارتباط به عقاید شیعه ندارد، براى آن کرده اند و مطالب موهوم و بى اساس به ما نسبت داده اند. ❗️این گونه تفسیرهاى نابجا مسلّماً کار یک دانشمند و محقّق (حتّى از مخالفین) نیست، کار افراد متعصّب و لجوجى است که همیشه دنبال بهانه و دستاویزى مى گردند که اغراض خود را در سایه آن انجام دهند; همواره به فکر این هستند که از طرف مقابل کلمه اى بشنوند که بتوانند براى آن تفسیرهاى نامناسب و گمراه کننده اى بنمایند و روى آن تبلیغات مسموم و زهرآگین کنند و به اصطلاح جنگ اعصاب روى آن راه بیندازند; لفظ «بدا» از جلمه این الفاظ است. 🔵در هر حال براى روشن شدن حقیقت معناى کلمه «بدا» از نظر عقاید شیعه، کافى است به بیان ساده و مختصرى که ذیلا گفته مى شود، توجّه فرمایید: ❗️اصولا کلمه «بدا» در لغت عربى به معناى آشکار شدن است. قرآن مجید درباره ظالمان و ستمگران مى گوید: «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا; در آن روز اعمال بدى را که انجام داده اند براى آنها آشکار مى شود (و نتیجه کردار سوء خود را مى بینند)». 📓زمر48 ❗️در عبارت عربى گاهى گفته مى شود: بدا من فلان کلام فصیح یعنى از فلان شخص کلام فصیحى صادر شد و گاهى به جاى کلمه «مِن»، «لام» گذارده مى شود و مى گویند: بدالفلان کلام فصیح و معناى آن عیناً همان معناى جمله اوّل است، یعنى سخن فصیحى از او آشکار شد. 🗯 اصل مطلب: ❗️بسیار مى شود که مقدّمات کارى در نظر ما از هر جهت مهیّاست، ولى پیشامدهاى غیر منتظره اى رخ مى دهد و آن وضع به هم مى خورد و آن کار انجام نمى شود در این جا گفته مى شود: خدا نخواست چنین مطلبى انجام یابد، و ممکن است در همین جا کلمه «بدا» به کار برده شود و گفته شود: «بدالله انّه لا یرید هذا» یعنى از خداوند آشکار شد که نمى خواهد این کار انجام شود. بنابر این مقصود این نیست که براى خدا آشکار شد، تا مستلزم جهل به تقدیر دوّم باشد بلکه مقصود این است که از خدا براى ما آشکار گشت. 💢بدیهى است این مطلب اشکالى ندارد و موضوعى است که در طول زندگى هرکس بارها واقع مى شود که امورى برخلاف آنچه انتظار مى رفت رخ مى دهد، این همان «حقیقت بدا» است. ❗️آیات قرآن مجید و اخبار فراوانی گواهى مى دهد که بسیار مى شود مقدّمات بلا و ناراحتى هایى فراهم مى گردد و شاید انتظار آن هم مى رود، امّا مردم به سوى خدا مى روند، دعا مى کنند و دست از کارهاى ناروا مى کشند، نسبت به یکدیگر خوبى مى کنند و کارهاى نیک انجام مى دهند و خداوند به برکت این اعمال، بلا و بدبختى و ناراحتى را بر مى گرداند، این یکى از موارد بدا است. ❗️گاهى هم بعکس، مقدّمات خوشبختى و نعمت فراهم شده و مردم کارهایى انجام مى دهند که ورق بر مى گردد، این برگشت ورق همان بداست. بسیار مى شود که سرنوشت انسان، بر اثر اعمال خوب و بد او تغییر مى یابد و این یکى از افتخارات ماست که سرنوشت خود را مربوط به اعمال خویش مى دانیم. ممکن است گفته شود این که در این موارد گفته مى شود براى خدا «بدا» رخ داد، نظر به ظاهر کار و از دیدگاه فکر ما و محاسبات ماست، زیرا انسان روى محدودیّتى که دارد، تصوّر مى کند که فلان حادثه قطعاً رخ خواهد داد، یا حتماً جامه عمل نخواهد پوشید، وقتى خلاف آن را مشاهده کرد و دید که محاسبات او اشتباه بوده است، روى مقیاس فکر خود مى گوید: براى خدا «بدا» رخ داده در صورتى که آنچه شایسته مقام اوست «بدا» نیست بلکه «ابدا» است; یعنى چیزى را که از نظر ما مخفى بود، آشکار ساخت. 👌خلاصه، وقوع حوادث غیر مترقّبه و برخلاف شرایط در نظر ما «بدا» است، یعنى چیزى که پنهان بود، براى ما آشکار گشت; ولى درباره خدا «ابدا» یعنى اظهار است و چیزى را که مخفى کرده بود، آشکار مى سازد و این که درباره خدا گاهى به جاى «ابدا» لفظ «بدا» به کار مى رود، روى یک نوع مقایسه است که گفته شد.
🗯❗️ادامه پاسخ : 1⃣در داستان «یونس» مى خوانیم که نافرمانى قومش سبب شد که مجازات الهى به سراغ آنها بیاید و این پیامبر بزرگ هم که آنها را قابل هدایت نمى دید و مستحق عذاب مى دانست آنان را ترک گفت، اما ناگهان (بدا واقع شد) یکى از دانشمندان قوم که آثار عذاب را مشاهده کرد، آنان را جمع نمود و به توبه دعوت کرد، همگى پذیرفتند و مجازاتى که نشانه هایش ظاهر شده بود برطرف شد (فلو لاکانت قریة آمنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیوة الدنیا و متعناهم الى حین) 📓 (یونس آیه 98). 2⃣ در تواریخ اسلامى نیز آمده که حضرت مسیح (علیه السلام) درباره عروسى خبر داد که او در همان شب زفاف مى میرد، ولى عروس بر خلاف پیش بینى مسیح (علیه السلام) سالم ماند!، هنگامى که از وى جریان را پرسیدند فرمود: آیا صدقه اى در این راه داده اید؟ گفتند: آرى، فرمود، صدقه بلاهاى مبرم را دفع مى کند 📚بحار الانوار ج4 ص94 ❗️در حقیقت روح پاک مسیح بر اثر ارتباط بالوح محو و اثبات، از حدوث چنین واقعه اى خبر داد، در حالى که این حادثه مشروط بود (مشروط به اینکه مانعى همچون «صدقه» بر سر راه آن حاصل نشود) وچون به مانع برخورد کرد نتیجه چیز دیگر شد. 3⃣در داستان ابراهیم، قهرمان بت شکن در قرآن مى خوانیم که او مأمور به ذبح اسماعیل شد و به دنبال این مأموریت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى که آمادگى خود را نشان داد «بداء» روى داد و آشکار شد که این امر یک امر امتحانى بوده است، تا میزان اطاعت و تسلیم این پیامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود. 4⃣در سر گذشت موسى نیز مى خوانیم که او نخست مأمور شده بود که سى روز قوم خود را ترک گوید و به وعده گاه الهى براى دریافت احکام تورات برود، ولى بعداً این مدت به مقدار ده روز (براى آزمایش بنى اسرائیل) تمدید شد. ⁉️در اینجا این سؤال پیش مى آید که فائده این بداءها چیست؟ 🗯پاسخ این سؤال با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، ظاهراً پیچیده نیست، چرا که گاهى مسائل مهمى همانند آزمایش یک شخص یا یک قوم و ملت، ویا تأثیر توبه و بازگشت به سوى خدا (همانگونه که در داستان یونس آمده) و یا تأثیر صدقه و کمک به نیازمندان و انجام کارهاى نیک در برطرف ساختن حوادث دردناک، و مانند اینها، ایجاب مى کند که صحنه حوادث آینده قبلا طورى تنظیم شود، سپس با دگرگونى شرائط طور دیگر، تا مردم بدانند، سرنوشتشان در دست خودشان است، و با تغییر مسیر و روش قادرند سرنوشت خود را تغییر دهند و این بزرگترین فایده بداء است (دقت کنید). ♻️و اگر مى خوانیم کسى که خدا را به بداء نشناخته است معرفت کامل او را ندارد، اشاره به همین حقایق است. ❗️لذا در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود: «خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه این سه پیمان را از آنها گرفت: اقرار به بندگى پروردگار، و نفى هرگونه شرک، و اینکه خداوند هرچه را بخواهد مقدم مى دارد وهرچه را بخواهد تأخیر مى اندازد». 📚الکافی ج1 ص114 ❗️در حقیقت اولین پیمان، مربوط به اطاعت و تسلیم در برابر خدا است و دومین پیمان مربوط به مبارزه با شرک. و سومین پیمان مربوط به مسأله بداء است که نتیجه اش آن است که سرنوشت انسان به دست خود او است که با تغییر دادن شرائط مى تواند خود را مشمول لطف یا عذاب خداوند قرار دهد. 🗯اخرین سخن اینکه روى جهات فوق دانشمندان شیعه گفته اند هنگامى که «بداء» به خداوند نسبت داده مى شود به معنى «ابداء» است یعنى آشکار ساختن چیزى که قبلا ظاهر نبود و پیش بینى نمى شد. واما نسبت دادن این مطلب به شیعه که آنها معتقدند خدا گاهى از کار خود پشیمان مى گردد یا از چیزى باخبر مى شود که قبلا نمى دانست این از بزرگترین جنایات و نابخشودنى ترین تهمت ها است. ❗️لذا از امامان نقل شده است که فرمودند: من زعم ان الله عزوجل یبدو له فى شىء لم یعلمه امس فابرئوا منه: «کسى که گمان کند براى خدا چیزى امروز آشکار مى شود که دیروز نمى دانست از او تنفر و بیزارى بجوئید». 📚سفینه البحار ج1 ص112 📚نقل پاسخ از دو کتاب : 1⃣تفسیر نمونه ج10 ص245 به بعد 2⃣پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم ،ص57 به بعد 🗯پرسمان اعتقادی کانالی برای کشف حقیقت و پاسخ به شبهات به روشی کاملا نو و استدلالی توسط کارشناسان مجرب و اساتید حوزوی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست . 🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد: «او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار » 📚اعیان الشیعه ج6 ص143 👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛ «او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود » 📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229 🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند: «او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد» 📚فهرس التراث ج2 ص233 2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است. 👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : ❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51 🔷ومی نویسد: «محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است» 📚الذریعه ج10 ص220 🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است 📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22 3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛ 🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند . 🔶2- امیر مومنان فرمود: ❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت» 📚بحار الانوار ج40 ص126 🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛ 💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟ ✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود. 💥روایت در اصول کافی از این قرار هست : 13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528 ✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!. ❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛ ⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود. ✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد : [3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ 📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615 ✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است. 💠پاسخ: 🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است . ❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند. 👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است . 2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند. 📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4 3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است. ❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد. 🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید: «ضعیف جدا زید احادیث» ❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد» 📚رجال نجاشی ص287 🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚الرجال ص74 🔷علامه حلی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚رجال علامه حلی ص241 🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚نقد الرجال ج3 ص336 🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚مجمع الرجال ج4 ص286 👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟ 🔷پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 📓قلم 4 🔷ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» 📓احزاب 21 ❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است 🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات: ❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند» 📚الکافی ج6 ص6 ❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند: « باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی» 📚وسائل الشیعه،ج21 ص484 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد» 📚همان مدرک ،ص485 🗯ویا فرمود: « فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد» 📚روضه الواعظین،ص369 ❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت: « کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود» 📚مکارم الاخلاق،ص220 ❗️امام صادق فرمود: « بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است» 📚الکافی ج2 ص186 🗯امام کاظم فرمود: « هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست» 📚الکافی ج2 ص185 🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند ❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که: ❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان 📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30 🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود 📚موتمر علمائ ،ص135 📚رنجهای حضرت زهرا،ص319 🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه با عرض پوزش از دوستان ‌💠 در بوسيدن فاطمه ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد 3 صفحه 114 مينويسد: الباقر و الصادق (ع): انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها. ترجمه : و می‌گویند: همانا رسول (ص) نمی‌خوابید تا اینکه گونه‌ی فاطمه را می‌بوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار می‌داد.... و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص 95 اورده : كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها. و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع) ترجمه : نمی‌خوابید مگر اینکه گونه‌ی فاطمه یا را می‌بوسید و از جعفر صادق (ع) نقل است که رسول الله (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار می‌داد. ___كشف الغمه إربلی /جزء2/صفحة 95 اما ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد: الباقر والصادق (ع): أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها ترجمه: (ع): همانا پیامبر (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورت فاطمه را می‌گرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه می‌گذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه را و یا بین دو پستانش را می‌بوسید. منبع: (بحار الانوار/ جزء 43/صفحه 42) در ادامه و در صفحه 55 و 77 اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه : و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها . وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه (ع) ___بحار الانوار/جزء43/صفحة55 كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها و عن جعفر بن محمد (ع) قال: كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه (ع) ___بحارالانوار/جزء 43صفحه 77 كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد : رسول الله نمی‌خوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را می‌بوسید... 🔷پاسخ: ❗️مدتی بود که این کانال های بی دین شروع به اهانت کردن به پیامبر گرامی کرده اند و ما قصد پاسخگویی به این بی تربیتی انان را نداشته اما چون دیدیم بیش از حد در این باره طرح بحث می کنند ناگزیر دیدیم که پاسخی اجمالی به این توهین ها بدهیم 🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد: ❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت: 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 ❗️حال پاسخ روایات مورد استناد: 1⃣روایت اول از کتاب مناقب ابن شهر اشوب مرسل و بدون سند است 2⃣روایت دوم از کتاب کشف الغمه نیز مرسل و ضعیف است 3⃣روایت سوم از کتاب بحار الانوار همان روایت مناقب ابن شهر اشوب است و علامه مجلسی از ان کتاب نقل می کند که گفتیم روایت مرسل و ضعیف است 4⃣روایت چهارم از کتاب بحار الانوار بدون سند و مرسل و ضعیف است 5⃣روایت پنجم نیز از کتاب بحار الانوار بدون سند و کاملا ضعیف است . 🗯این که هر روایتی در هر کتابی ذکر شده ،دلیل بر صحیح بودن آن روایت نیست. گاه هدف نویسنده نقل روایات صحیح نیست، بلکه روایات مرتبط را را جمع آوری کرده است و اهل فن باید جداسازی را انجام دهند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕ 💠پاسخ: ❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣تقلید جاهل از جاهل: ❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 🔷زخرف 23 2⃣تقلید عالم از جاهل؛ ❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣تقلید عالم از عالم: ❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣تقلید جاهل از عالم: ❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🗯امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست. 📚پیام قرآن ج1 ص337 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در ادامه شیعه به مردمان جهان اینبار نوبت رسیده به اقوامی دیگر ؛ ❕ عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن موسى بن جعفر، عن عمرو بن سعيد، عن محمد بن عبد الله الهاشمي، عن أحمد بن يوسف، عن علي بن داود الحداد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفاء قال: والهند والسند والقند ليس فيهم نجيب يعني القندهار. ترجمه✍ علی بن داود می گوید :امام صادق فرمود : با زنان زنج ( گروهی از سوادانی ها ) و خزر ازدواج نکنید چرا که رحم آنان نشانگر عدم وفای به پیمان هست . و حضرت فرمود با هندیان و اهل سند (پاکستان) و قندهار(افغانستان) ازدواج نکنید زیرا آنها نیستند . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني ج : 5 ص : 352 💠💠 👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌بنابراین آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی برابری ندارد ، قابل قبول نمی باشد . ❕از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕در سند روایت فوق که مورد شبهه افکن قرار گرفت ، فردی به نام سهل بن زیاد آدمی قرار دارد که نجاشی در مورد او میگوید ؛ « در حدیث است و به روایات او اعتماد نمیشود و او اهل غلو و کذب بوده است» 📚رجال نجاشی ص185 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛ « بنابر مشهور این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج 20 ص 56 👌به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . ❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی بیان کردند ، کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن با آنها بی اشکال است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای است که در کانال های ضد دین زیاد منتشر می شود که امامان گفته اند با زنان بزرگ ازدواج کنید ❗️آیا براستی چنین چیزی واقعیت دارد ❕چگونه اسلام اجازه می دهد که باسن کسی که محرم انسان نیست نگاه کنیم و آن را برانداز کنیم ❕ 💠💠 👌مهمترین ملاک در ازدواج ، حسن و فرد مورد نظر است . 🗯امام علیه السلام فرمود: « زمانی که مرد با زنی تنها بخاطر مال و جمالش ازدواج کند خداوند نیز او را به همان چیز وا گذار می کند اما اگر بخاطر با او ازدواج کند خداوند نیز جمال و مال را رزقش می کند» 📚 ج5 ص333 🗯پیامبر نیز فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند در او آنچه می خواهد را نمی یابد و همچنین است کسی که بخاطر مالش با او ازدواج کند پس بر شما باد که با زنان ازدواج کنید» 📚التهذیب ج7 ص399 🗯ودر دیگر فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با دختری ازدواج کند خداوند زیبایی او را وبالی بر گردن مرد قرار میدهد» 📚 الشیعه ج20 ص53 ❕در مرحله توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری نیز اهمیت است ، اگر چه شرط اصلی برای ازدواج نباید زیبایی باشد ، اما توجه به زیبایی نیز یکی از راههایی است که می تواند مانع پاشی زندگی و مانع انحراف افراد شود لذا در روایات ، توصیه به ازدواج با افراد رو نیز به می خورد ؛ 📚 الشیعه ج20 ص59 باب 21 ❕در روایتی از امام علیه السلام نقل شده است ؛ « به سراغ زنان بزرگ باسن بروید که آنان زایاترند » 📚الکافی ج 5 ص 334 📚تهذیب الاحکام ج 7 ص 402 👌یا در دیگر آمده است ؛ « زمانی که قصد ازدواج داری با زنان باسن ازدواج کن » 📚الکافی ج 5 ص 335 👌این مضمون از روایات اگر چه دارای سند نمی باشد زیرا در سند آنها کسانی چون سهل بن زیاد یا احمد بن محمد بن عبد الله و ... وجود دارد که یا هستند اما با این وجود محتوای آن قابل قبول است زیرا چنان که گذشت ، توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری ، یکی از عواملی است که مانع از فرو پاشی زندگی و سبب افزایش مهر و محبت به همسر می شود . ❕در گذشته توضیح داده ایم که انسان در خواستگاری می تواند با رعایت شرایطی به بدن بانویی که می خواهد با او ازدواج کند ، جهت شناخت بیشتر بدون قصد لذت نگاه کند ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/6371 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
❓پرسش ❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛ 1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است. 📚تاج الموالید ص99 📚عیون معجزات ص47 2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است. 📚اعلام الوری ج1 ص301 📚دلائل الامامه ص46 3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند . 🔶امام کاظم فرمود: « فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد» 📚التهذیب ج3 ص255 📚الکافی ج1 ص461 📚الفقیه ج1 ص229 📚عیون الاخبار ج1 ص311 📚معانی الاخبار ص268 📚قرب الاسناد ص161 📚وسائل الشیعه ج14 ص369 ❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم. ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: « ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص210 📚اقبال الاعمال ص623 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw