eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که خداوند بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 🔷امام علیه السلام فرمود: « ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت» 📚الکافی ج1 ص362 🔶پیامبر گرامی در حدیثی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند » 📚بحار الانوار ج26 ص278 ❕🗯این مضمون در کتب اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است. 🔶علامه حموینی روایت می کند: « پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید» 📚کفایه الخصام ص348 🔶علامه روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم» 📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58 ❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص333 👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286) 💠پاسخ💠 ❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند. 👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود . ❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی . 👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست . 🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است . 👌امام فرمود: «آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو» 👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد. 📚الکافی ج2 ص324 ❗️در روایت دیگر فرمود: «هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند» 📚وسائل الشیعه ج16 ص36 👌عبدالله بن سنان می گوید: «امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)» 📚الکافی ج7 ص240 👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است . 🔶امام به او بد نگاه کرد . ❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند . 👌امام فرمود: «مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری» 📚الکافی ج7 ص240 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج28 ص173 🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛ 1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست. 2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است. 🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد: «او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است » 📚رجال نجاشی ص255 🔶ابن داود می نویسد: «ضعیف و غالی است» 📚رجال ابن داود ص261 ❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست. 👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند. 🔶حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید: «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 📚ینابیع الموده ج2 ص272 👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال عزيزان شيعه بر خلاف دستورات اسلام معتقد است: كه خداوند گاهي به دليل اكتشافات و علوم جديدي كه نعوذبالله براي او تعالي آشکار مي شود! که قبلا نمي دانسته!! نظرات اعلان شده اش را تغيير مي دهد كه اين مورد در اصطلاح روحانيت شيعه «بدا» نام گرفته است! در حاليکه اهل سنت اين عقيده فاسد را مغاير با قرآن كريم و توحيد باري تعالي مي دانند. ♦️پاسخ متأسّفانه موضوع «بدا» از موضوعاتى است که دستاویز عجیبى براى بعضى از مخالفان شیعه و حتّى بعضى از دشمنان اسلام شده است; آنها بدون این که کوچکترین تحقیقى درباره این مطلب در کتاب هاى بزرگان شیعه و دانشمندان «عقاید و مذاهب» اسلام بکنند، تنها به همین یک کلمه چسبیده و قلمفرسایى و تفسیرهایى که کمترین ارتباط به عقاید شیعه ندارد، براى آن کرده اند و مطالب موهوم و بى اساس به ما نسبت داده اند. ❗️این گونه تفسیرهاى نابجا مسلّماً کار یک دانشمند و محقّق (حتّى از مخالفین) نیست، کار افراد متعصّب و لجوجى است که همیشه دنبال بهانه و دستاویزى مى گردند که اغراض خود را در سایه آن انجام دهند; همواره به فکر این هستند که از طرف مقابل کلمه اى بشنوند که بتوانند براى آن تفسیرهاى نامناسب و گمراه کننده اى بنمایند و روى آن تبلیغات مسموم و زهرآگین کنند و به اصطلاح جنگ اعصاب روى آن راه بیندازند; لفظ «بدا» از جلمه این الفاظ است. 🔵در هر حال براى روشن شدن حقیقت معناى کلمه «بدا» از نظر عقاید شیعه، کافى است به بیان ساده و مختصرى که ذیلا گفته مى شود، توجّه فرمایید: ❗️اصولا کلمه «بدا» در لغت عربى به معناى آشکار شدن است. قرآن مجید درباره ظالمان و ستمگران مى گوید: «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا; در آن روز اعمال بدى را که انجام داده اند براى آنها آشکار مى شود (و نتیجه کردار سوء خود را مى بینند)». 📓زمر48 ❗️در عبارت عربى گاهى گفته مى شود: بدا من فلان کلام فصیح یعنى از فلان شخص کلام فصیحى صادر شد و گاهى به جاى کلمه «مِن»، «لام» گذارده مى شود و مى گویند: بدالفلان کلام فصیح و معناى آن عیناً همان معناى جمله اوّل است، یعنى سخن فصیحى از او آشکار شد. 🗯 اصل مطلب: ❗️بسیار مى شود که مقدّمات کارى در نظر ما از هر جهت مهیّاست، ولى پیشامدهاى غیر منتظره اى رخ مى دهد و آن وضع به هم مى خورد و آن کار انجام نمى شود در این جا گفته مى شود: خدا نخواست چنین مطلبى انجام یابد، و ممکن است در همین جا کلمه «بدا» به کار برده شود و گفته شود: «بدالله انّه لا یرید هذا» یعنى از خداوند آشکار شد که نمى خواهد این کار انجام شود. بنابر این مقصود این نیست که براى خدا آشکار شد، تا مستلزم جهل به تقدیر دوّم باشد بلکه مقصود این است که از خدا براى ما آشکار گشت. 💢بدیهى است این مطلب اشکالى ندارد و موضوعى است که در طول زندگى هرکس بارها واقع مى شود که امورى برخلاف آنچه انتظار مى رفت رخ مى دهد، این همان «حقیقت بدا» است. ❗️آیات قرآن مجید و اخبار فراوانی گواهى مى دهد که بسیار مى شود مقدّمات بلا و ناراحتى هایى فراهم مى گردد و شاید انتظار آن هم مى رود، امّا مردم به سوى خدا مى روند، دعا مى کنند و دست از کارهاى ناروا مى کشند، نسبت به یکدیگر خوبى مى کنند و کارهاى نیک انجام مى دهند و خداوند به برکت این اعمال، بلا و بدبختى و ناراحتى را بر مى گرداند، این یکى از موارد بدا است. ❗️گاهى هم بعکس، مقدّمات خوشبختى و نعمت فراهم شده و مردم کارهایى انجام مى دهند که ورق بر مى گردد، این برگشت ورق همان بداست. بسیار مى شود که سرنوشت انسان، بر اثر اعمال خوب و بد او تغییر مى یابد و این یکى از افتخارات ماست که سرنوشت خود را مربوط به اعمال خویش مى دانیم. ممکن است گفته شود این که در این موارد گفته مى شود براى خدا «بدا» رخ داد، نظر به ظاهر کار و از دیدگاه فکر ما و محاسبات ماست، زیرا انسان روى محدودیّتى که دارد، تصوّر مى کند که فلان حادثه قطعاً رخ خواهد داد، یا حتماً جامه عمل نخواهد پوشید، وقتى خلاف آن را مشاهده کرد و دید که محاسبات او اشتباه بوده است، روى مقیاس فکر خود مى گوید: براى خدا «بدا» رخ داده در صورتى که آنچه شایسته مقام اوست «بدا» نیست بلکه «ابدا» است; یعنى چیزى را که از نظر ما مخفى بود، آشکار ساخت. 👌خلاصه، وقوع حوادث غیر مترقّبه و برخلاف شرایط در نظر ما «بدا» است، یعنى چیزى که پنهان بود، براى ما آشکار گشت; ولى درباره خدا «ابدا» یعنى اظهار است و چیزى را که مخفى کرده بود، آشکار مى سازد و این که درباره خدا گاهى به جاى «ابدا» لفظ «بدا» به کار مى رود، روى یک نوع مقایسه است که گفته شد.
🗯❗️ادامه پاسخ : 1⃣در داستان «یونس» مى خوانیم که نافرمانى قومش سبب شد که مجازات الهى به سراغ آنها بیاید و این پیامبر بزرگ هم که آنها را قابل هدایت نمى دید و مستحق عذاب مى دانست آنان را ترک گفت، اما ناگهان (بدا واقع شد) یکى از دانشمندان قوم که آثار عذاب را مشاهده کرد، آنان را جمع نمود و به توبه دعوت کرد، همگى پذیرفتند و مجازاتى که نشانه هایش ظاهر شده بود برطرف شد (فلو لاکانت قریة آمنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیوة الدنیا و متعناهم الى حین) 📓 (یونس آیه 98). 2⃣ در تواریخ اسلامى نیز آمده که حضرت مسیح (علیه السلام) درباره عروسى خبر داد که او در همان شب زفاف مى میرد، ولى عروس بر خلاف پیش بینى مسیح (علیه السلام) سالم ماند!، هنگامى که از وى جریان را پرسیدند فرمود: آیا صدقه اى در این راه داده اید؟ گفتند: آرى، فرمود، صدقه بلاهاى مبرم را دفع مى کند 📚بحار الانوار ج4 ص94 ❗️در حقیقت روح پاک مسیح بر اثر ارتباط بالوح محو و اثبات، از حدوث چنین واقعه اى خبر داد، در حالى که این حادثه مشروط بود (مشروط به اینکه مانعى همچون «صدقه» بر سر راه آن حاصل نشود) وچون به مانع برخورد کرد نتیجه چیز دیگر شد. 3⃣در داستان ابراهیم، قهرمان بت شکن در قرآن مى خوانیم که او مأمور به ذبح اسماعیل شد و به دنبال این مأموریت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى که آمادگى خود را نشان داد «بداء» روى داد و آشکار شد که این امر یک امر امتحانى بوده است، تا میزان اطاعت و تسلیم این پیامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود. 4⃣در سر گذشت موسى نیز مى خوانیم که او نخست مأمور شده بود که سى روز قوم خود را ترک گوید و به وعده گاه الهى براى دریافت احکام تورات برود، ولى بعداً این مدت به مقدار ده روز (براى آزمایش بنى اسرائیل) تمدید شد. ⁉️در اینجا این سؤال پیش مى آید که فائده این بداءها چیست؟ 🗯پاسخ این سؤال با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، ظاهراً پیچیده نیست، چرا که گاهى مسائل مهمى همانند آزمایش یک شخص یا یک قوم و ملت، ویا تأثیر توبه و بازگشت به سوى خدا (همانگونه که در داستان یونس آمده) و یا تأثیر صدقه و کمک به نیازمندان و انجام کارهاى نیک در برطرف ساختن حوادث دردناک، و مانند اینها، ایجاب مى کند که صحنه حوادث آینده قبلا طورى تنظیم شود، سپس با دگرگونى شرائط طور دیگر، تا مردم بدانند، سرنوشتشان در دست خودشان است، و با تغییر مسیر و روش قادرند سرنوشت خود را تغییر دهند و این بزرگترین فایده بداء است (دقت کنید). ♻️و اگر مى خوانیم کسى که خدا را به بداء نشناخته است معرفت کامل او را ندارد، اشاره به همین حقایق است. ❗️لذا در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود: «خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه این سه پیمان را از آنها گرفت: اقرار به بندگى پروردگار، و نفى هرگونه شرک، و اینکه خداوند هرچه را بخواهد مقدم مى دارد وهرچه را بخواهد تأخیر مى اندازد». 📚الکافی ج1 ص114 ❗️در حقیقت اولین پیمان، مربوط به اطاعت و تسلیم در برابر خدا است و دومین پیمان مربوط به مبارزه با شرک. و سومین پیمان مربوط به مسأله بداء است که نتیجه اش آن است که سرنوشت انسان به دست خود او است که با تغییر دادن شرائط مى تواند خود را مشمول لطف یا عذاب خداوند قرار دهد. 🗯اخرین سخن اینکه روى جهات فوق دانشمندان شیعه گفته اند هنگامى که «بداء» به خداوند نسبت داده مى شود به معنى «ابداء» است یعنى آشکار ساختن چیزى که قبلا ظاهر نبود و پیش بینى نمى شد. واما نسبت دادن این مطلب به شیعه که آنها معتقدند خدا گاهى از کار خود پشیمان مى گردد یا از چیزى باخبر مى شود که قبلا نمى دانست این از بزرگترین جنایات و نابخشودنى ترین تهمت ها است. ❗️لذا از امامان نقل شده است که فرمودند: من زعم ان الله عزوجل یبدو له فى شىء لم یعلمه امس فابرئوا منه: «کسى که گمان کند براى خدا چیزى امروز آشکار مى شود که دیروز نمى دانست از او تنفر و بیزارى بجوئید». 📚سفینه البحار ج1 ص112 📚نقل پاسخ از دو کتاب : 1⃣تفسیر نمونه ج10 ص245 به بعد 2⃣پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم ،ص57 به بعد 🗯پرسمان اعتقادی کانالی برای کشف حقیقت و پاسخ به شبهات به روشی کاملا نو و استدلالی توسط کارشناسان مجرب و اساتید حوزوی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست . 🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد: «او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار » 📚اعیان الشیعه ج6 ص143 👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛ «او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود » 📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229 🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند: «او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد» 📚فهرس التراث ج2 ص233 2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است. 👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : ❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51 🔷ومی نویسد: «محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است» 📚الذریعه ج10 ص220 🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است 📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22 3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛ 🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند . 🔶2- امیر مومنان فرمود: ❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت» 📚بحار الانوار ج40 ص126 🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛ 💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟ ✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود. 💥روایت در اصول کافی از این قرار هست : 13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528 ✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!. ❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛ ⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود. ✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد : [3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ 📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615 ✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است. 💠پاسخ: 🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است . ❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند. 👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است . 2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند. 📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4 3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است. ❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد. 🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید: «ضعیف جدا زید احادیث» ❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد» 📚رجال نجاشی ص287 🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚الرجال ص74 🔷علامه حلی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚رجال علامه حلی ص241 🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚نقد الرجال ج3 ص336 🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚مجمع الرجال ج4 ص286 👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟ 🔷پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 📓قلم 4 🔷ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» 📓احزاب 21 ❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است 🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات: ❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند» 📚الکافی ج6 ص6 ❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند: « باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی» 📚وسائل الشیعه،ج21 ص484 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد» 📚همان مدرک ،ص485 🗯ویا فرمود: « فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد» 📚روضه الواعظین،ص369 ❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت: « کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود» 📚مکارم الاخلاق،ص220 ❗️امام صادق فرمود: « بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است» 📚الکافی ج2 ص186 🗯امام کاظم فرمود: « هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست» 📚الکافی ج2 ص185 🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند ❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که: ❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان 📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30 🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود 📚موتمر علمائ ،ص135 📚رنجهای حضرت زهرا،ص319 🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه با عرض پوزش از دوستان ‌💠 در بوسيدن فاطمه ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد 3 صفحه 114 مينويسد: الباقر و الصادق (ع): انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها. ترجمه : و می‌گویند: همانا رسول (ص) نمی‌خوابید تا اینکه گونه‌ی فاطمه را می‌بوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار می‌داد.... و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص 95 اورده : كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها. و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع) ترجمه : نمی‌خوابید مگر اینکه گونه‌ی فاطمه یا را می‌بوسید و از جعفر صادق (ع) نقل است که رسول الله (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار می‌داد. ___كشف الغمه إربلی /جزء2/صفحة 95 اما ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد: الباقر والصادق (ع): أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها ترجمه: (ع): همانا پیامبر (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورت فاطمه را می‌گرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه می‌گذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه را و یا بین دو پستانش را می‌بوسید. منبع: (بحار الانوار/ جزء 43/صفحه 42) در ادامه و در صفحه 55 و 77 اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه : و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها . وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه (ع) ___بحار الانوار/جزء43/صفحة55 كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها و عن جعفر بن محمد (ع) قال: كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه (ع) ___بحارالانوار/جزء 43صفحه 77 كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد : رسول الله نمی‌خوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را می‌بوسید... 🔷پاسخ: ❗️مدتی بود که این کانال های بی دین شروع به اهانت کردن به پیامبر گرامی کرده اند و ما قصد پاسخگویی به این بی تربیتی انان را نداشته اما چون دیدیم بیش از حد در این باره طرح بحث می کنند ناگزیر دیدیم که پاسخی اجمالی به این توهین ها بدهیم 🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد: ❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت: 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 ❗️حال پاسخ روایات مورد استناد: 1⃣روایت اول از کتاب مناقب ابن شهر اشوب مرسل و بدون سند است 2⃣روایت دوم از کتاب کشف الغمه نیز مرسل و ضعیف است 3⃣روایت سوم از کتاب بحار الانوار همان روایت مناقب ابن شهر اشوب است و علامه مجلسی از ان کتاب نقل می کند که گفتیم روایت مرسل و ضعیف است 4⃣روایت چهارم از کتاب بحار الانوار بدون سند و مرسل و ضعیف است 5⃣روایت پنجم نیز از کتاب بحار الانوار بدون سند و کاملا ضعیف است . 🗯این که هر روایتی در هر کتابی ذکر شده ،دلیل بر صحیح بودن آن روایت نیست. گاه هدف نویسنده نقل روایات صحیح نیست، بلکه روایات مرتبط را را جمع آوری کرده است و اهل فن باید جداسازی را انجام دهند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕ 💠پاسخ: ❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣تقلید جاهل از جاهل: ❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 🔷زخرف 23 2⃣تقلید عالم از جاهل؛ ❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣تقلید عالم از عالم: ❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣تقلید جاهل از عالم: ❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🗯امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست. 📚پیام قرآن ج1 ص337 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در ادامه شیعه به مردمان جهان اینبار نوبت رسیده به اقوامی دیگر ؛ ❕ عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن موسى بن جعفر، عن عمرو بن سعيد، عن محمد بن عبد الله الهاشمي، عن أحمد بن يوسف، عن علي بن داود الحداد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفاء قال: والهند والسند والقند ليس فيهم نجيب يعني القندهار. ترجمه✍ علی بن داود می گوید :امام صادق فرمود : با زنان زنج ( گروهی از سوادانی ها ) و خزر ازدواج نکنید چرا که رحم آنان نشانگر عدم وفای به پیمان هست . و حضرت فرمود با هندیان و اهل سند (پاکستان) و قندهار(افغانستان) ازدواج نکنید زیرا آنها نیستند . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني ج : 5 ص : 352 💠💠 👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌بنابراین آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی برابری ندارد ، قابل قبول نمی باشد . ❕از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕در سند روایت فوق که مورد شبهه افکن قرار گرفت ، فردی به نام سهل بن زیاد آدمی قرار دارد که نجاشی در مورد او میگوید ؛ « در حدیث است و به روایات او اعتماد نمیشود و او اهل غلو و کذب بوده است» 📚رجال نجاشی ص185 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛ « بنابر مشهور این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج 20 ص 56 👌به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . ❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی بیان کردند ، کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن با آنها بی اشکال است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای است که در کانال های ضد دین زیاد منتشر می شود که امامان گفته اند با زنان بزرگ ازدواج کنید ❗️آیا براستی چنین چیزی واقعیت دارد ❕چگونه اسلام اجازه می دهد که باسن کسی که محرم انسان نیست نگاه کنیم و آن را برانداز کنیم ❕ 💠💠 👌مهمترین ملاک در ازدواج ، حسن و فرد مورد نظر است . 🗯امام علیه السلام فرمود: « زمانی که مرد با زنی تنها بخاطر مال و جمالش ازدواج کند خداوند نیز او را به همان چیز وا گذار می کند اما اگر بخاطر با او ازدواج کند خداوند نیز جمال و مال را رزقش می کند» 📚 ج5 ص333 🗯پیامبر نیز فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند در او آنچه می خواهد را نمی یابد و همچنین است کسی که بخاطر مالش با او ازدواج کند پس بر شما باد که با زنان ازدواج کنید» 📚التهذیب ج7 ص399 🗯ودر دیگر فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با دختری ازدواج کند خداوند زیبایی او را وبالی بر گردن مرد قرار میدهد» 📚 الشیعه ج20 ص53 ❕در مرحله توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری نیز اهمیت است ، اگر چه شرط اصلی برای ازدواج نباید زیبایی باشد ، اما توجه به زیبایی نیز یکی از راههایی است که می تواند مانع پاشی زندگی و مانع انحراف افراد شود لذا در روایات ، توصیه به ازدواج با افراد رو نیز به می خورد ؛ 📚 الشیعه ج20 ص59 باب 21 ❕در روایتی از امام علیه السلام نقل شده است ؛ « به سراغ زنان بزرگ باسن بروید که آنان زایاترند » 📚الکافی ج 5 ص 334 📚تهذیب الاحکام ج 7 ص 402 👌یا در دیگر آمده است ؛ « زمانی که قصد ازدواج داری با زنان باسن ازدواج کن » 📚الکافی ج 5 ص 335 👌این مضمون از روایات اگر چه دارای سند نمی باشد زیرا در سند آنها کسانی چون سهل بن زیاد یا احمد بن محمد بن عبد الله و ... وجود دارد که یا هستند اما با این وجود محتوای آن قابل قبول است زیرا چنان که گذشت ، توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری ، یکی از عواملی است که مانع از فرو پاشی زندگی و سبب افزایش مهر و محبت به همسر می شود . ❕در گذشته توضیح داده ایم که انسان در خواستگاری می تواند با رعایت شرایطی به بدن بانویی که می خواهد با او ازدواج کند ، جهت شناخت بیشتر بدون قصد لذت نگاه کند ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/6371 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
❓پرسش ❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛ 1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است. 📚تاج الموالید ص99 📚عیون معجزات ص47 2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است. 📚اعلام الوری ج1 ص301 📚دلائل الامامه ص46 3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند . 🔶امام کاظم فرمود: « فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد» 📚التهذیب ج3 ص255 📚الکافی ج1 ص461 📚الفقیه ج1 ص229 📚عیون الاخبار ج1 ص311 📚معانی الاخبار ص268 📚قرب الاسناد ص161 📚وسائل الشیعه ج14 ص369 ❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم. ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: « ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص210 📚اقبال الاعمال ص623 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔لطفا به متن زیر از کانال ضد دین پاسخ دهید ؛‌ ❔ روايت اول: قال ابا عبدالله(جعفر الصادق) : ما أنزل الله آية في المنافقين إلا وهي فيمن ينتحل التشيع : هر آیه ای که در قران در مورد نازل شده است این در مورد است! : رجال كشى ٢٥٤ بحارالأنوار ج ٦٥ ص ١٦٦ اختيار معرفة الرجال از شيخ طوسى ج ٢ ص ٥٨٩ حديث ٥٣٥ _________________________ روايت دوم: متن عربى: يقول امام الباقر : (لو كان الناس كلهم لنا شيعة لكان ثلاثة أرباعهم لنا شكاكا والربع الآخر أحمق. : اگر تمام مردم شيعه ما باشند، سه چهارمشان به ما شك دارند و ربع ديگرشان احمق : رجال الكشي ص ١٧٩ 💠💠 👌برای پاسخ باید توجه داشت که افراد در برابر شیعه بودن دو دسته اند ؛ 1⃣دسته ای در عقاید و فروع دین و در اعمال و رفتار تابع و پیرو اهل بیت علیهم السلام هستند ، این ها همان شیعیان هستند که پیامبر گرامی آنان را چنین معرفی کرد ؛ « ای علی شیعیان تو رستگاران روز قیامت هستند ، هر کس به یکی از آنها اهانت کند به تو اهانت کرده و هر کس به تو اهانت کند به من اهانت کرده و هر کس به من اهانت کند وارد دوزخ می شود » 📚امالی صدوق ص16 👌و در نقل دیگر فرمود ؛ « خداوند به شیعیان هفت چیز را داده است ، مدارای ملک الموت هنگام گرفتن جانشان ، آرامش در سختی های مرگ ، و روشنایی در تاریکی ها ، و امنیت از فزع قیامت ، و قسط در هنگام میزان ، و جواز عبور از پل صراط ، و داخل شدن در قبل از سایر مردم به هشتاد سال زودتر » 📚بحار الانوار ج65 ص9 2⃣دسته دوم کسانی هستند که تنها ادعای شیعه بودن را دارند و نه در اصول و نه در فروع و نه در اعمال و رفتار از اهل بیت علیهم السلام تبعیت نمی کنند ، بی شک این افراد از جمله هستند که شایسته آتش دوزخند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند .شیعه همیشه با زبان و دل با ما همراست» 📚وسایل الشیعه ج15 ص247 💭امام باقر علیه السلام فرمود: " شیعه ما تنها کسی است که از خدا اطاعت کند" 📚امالی طوسی ج1 ص279 ❗️امام صادق فرمود: " اصحاب و شیعیان ما عاقلان و متقیان هستند و هر کس که عاقل و متقی نیست جزو شیعیان من محسوب نمی شود" 📚رجال کشی ص219 ❗️وفرمود: " کسانی هستند که خود را شیعه معرفی می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند" 📚بحار الانوار ج65 ص166 ❗️امام رضا فرمود: " شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس چنین نباشد شیعه نیست" 📚صفات الشیعه ص162 ❕روایاتی که کانال ضد دین به آن کرد اشاره به کسانی است که ادعای شیعه بودن را می کنند اما شیعه واقعی نیستند ، با این وجود دو روایتی هم که به آن استدلال شد خالی از و نیست . ❕در روایت اول آمده است ؛ « ینتحل التشیع » یعنی کسی که « ادعای تشیع گری می کند و تشیع گری را به خود نسبت می دهد » 📚معجم الوسیط ، ماده نحل 👌در سند روایت دوم هم ، سلام بن سعید الجمحی وجود دارد که است . 📚تنقیح المقال ج32 ص151 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔چرا ‌شیعیان معتقدند امامان تأویل واقعی قرآن رو میدونستن در حالی که خداوند در آیه ۷ سوره مبارکه آل عمران می فرماید .."هیچ کس جز خدا خاستگاه آنها را نمیداند.."❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌شیعیان بر اساس روایات فراوانی که در مجامع روایی شان نقل شده است معتقدند که اهل بیت علم به تمام علوم قرآنی و معانی ظاهری و باطنی آن را دارا هستند. 🔶حضرت علی علیه السلام پیوسته می فرمود: « از من در مورد کتاب خدا سوال کنید .به خدا سوگند آیه ای نازل نمی شد مگر آنکه رسول خدا آن را بر من می خواند و تاویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را به من می آموخت » 📚کمال الدین ج1 ص283 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « رسول خدا برترین راسخین در علم بود و علم تمام آنچه را که خدا نازل کرده بود از تاویل و تنزیل می دانست و خداوند هر آنچه بر او نازل می کرد تاویلش را نیز به او می آموخت و امامان پس از او نیز ( به تعلیم او ) از تمام این علوم آگاهی دارند» 📚بحار الانوار ج89 ص80 🔶وفرمود: « علم ظاهر و باطن قرآن نزد اوصیاء پیامبر است» 📚بحار الانوار ج89 ص88 🔷امام صادق فرمود: « ما راسخان در علم هستیم که علم تاویل قرآن را داریم» 📚بحار الانوار ج89 ص93 🔶 و فرمود: « راسخان در علم امیر مومنان و امامان پس از او هستند» 📚الکافی ج1 ص213 🔷وفرمود: « ما راسخان در علم هستیم و ما تاویل قرآن را می دانیم» 📚همان مدرک ❗️در این که امامان گرامی راسخان در علم هستند و آگاه به تمام ظاهر و باطن آیات قرآنی هستند روایات فراوان دیگری نیز نقل شده است که جهت آگاهی رجوع کنید؛ 📚بحار الانوار ج23 ص188 باب10 👌حال پاسخ از اشکال ؛ 🔷خداوند در آیه 7 ال عمران می فرماید: « ما یعلم تاویله الا الله و الرسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا» « تاویل آیات را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند در حالی که راسخان در علم می گویند ما به همه آن ایمان داریم همه از طرف پرودگار ماست» ❕در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🔶 «در اینجا بحث مهمی در میان مفسران و دانشمندان دیده می شود که آیا «و الراسخون فی العلم »آغاز جمله مستقلی است و یا عطف بر «الا الله » می باشد، و به عبارت دیگر آیا معنی آیه این است که : «تاویل قرآن را جز خدا و راسخون در علم نمی دانند» و یا معنی آن این است که «تاویل قرآن را فقط خدا می داند، اما راسخون در علم می گویند گرچه تاویل آیات متشابه را ( مستقلا )نمی دانیم، اما در برابر همه آنها تسلیم هستیم و همه از طرف پروردگار ما است » 👌طرفداران هر یک از این دو نظر برای اثبات عقیده خود شواهدی آورده اند، اما آنچه با قرائن موجود در آیه و روایات مشهور هماهنگ می باشد آن است که و الراسخون فی العلم عطف بر الله است زیرا: 🔷اولا : بسیار بعید به نظر می رسد که در قرآن آیاتی باشد که اسرار آن را جز خدا نداند. مگر این آیات برای تربیت و هدایت مردم نازل نشده است چگونه ممکن است حتی پیامبری که قرآن بر او نازل شده از معنی و تاویل آن بی خبر باشد؟! این درست به آن می ماند که شخصی کتابی بنویسد که مفهوم بعضی از جمله های آن را جز خودش هیچکس نداند. 🔶ثانیا :همانطور که مرحوم طبرسی در مجمع البیان می گوید: هیچگاه در میان دانشمندان اسلام و مفسران قرآن دیده نشده است که از بحث درباره تفسیر آیه ای خودداری کنند و بگویند این آیه از آیاتی است که جز خدا معنی نهایی آن را نمی داند، بلکه دائما برای کشف اسرار و معانی قرآن همگی تلاش و کوشش داشتهاند. 🔷ثالثا : اگر منظور این باشد که راسخون در علم در برابر آنچه نمی دانند، تسلیم هستند مناسبتر این بود که گفته شود راسخون در ایمان چنین هستند، زیرا راسخ در علم بودن متناسب با دانستن تاویل قرآن است نه با ندانستن و تسلیم بودن . 🔷رابعا: روایات فراوانی که در تفسیر آیه نقل شده همگی تایید می کند که راسخون در علم، تاویل آیات قرآن را می دانند، بنابراین باید عطف بر کلمه الله باشد. 📚تفسیر نمونه ج2 ص440 ❕اگر هم بگوییم جمله « والراسخون فی العلم » آغاز جمله مستقلی است و عطف به « الا الله » نمی باشد و معنای آیه آن است که جز خدا تاویل آیات متشابه را کسی نمی داند باز به مدعای ما که اهل بیت آگاه به تاویل آیات هستند اشکالی وارد نمی شود زیرا پاسخ می دهیم که بالذات و مستقلا تنها خداوند تاویل آیات را می داند « ما یعلم تاویله الا الله» . ❕وخداوند تاویل آنها را به اهل بیت آموخته است و اهل بیت به تعلیم الهی به تاویل آیات علم دارند و مستقلا این علم و آگاهی را ندارند ‌. 👌بنابراین چه ما جمله « والراسخون فی العلم » را عطف بگیریم و چه استینافی بگیریم در هر حال ثابت است که اهل بیت آگاه به تاویل قرآن بوده اند . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
❔پرسش ❓از انجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری)استفاده کرده؟ 🗯پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند. 🔷نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند. 📚پیام قران،ج6 ص175 2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله: 🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری) 3⃣حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند. ❗️واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده میشود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود. 👌این میشود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند. 5⃣اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود: «یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 6⃣مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛ 🔷1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع میشود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است . ❗️اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب میشوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست . 🔶2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع میشود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است . 🔶3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد. 👌بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد. 7⃣این که فردی برای رسیدن به حوریان وهمسران بهشتی وسایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول ومشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است. 🗯حضرت علی فرمود: «گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است» 📚نهج البلاغه،حکمت 237 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓یکی از مهمترین وظیفه امام زمان موهوم قتل عام و کشتار انسانهای بی گناهی است که جرمی جز مخالفت فکری ندارند در حالیکه رسول الله و دیگر صحابه و اهل بیت پیامبر انسانها را به خاطر بی دینی به قتل نرساندند به برخی از این مدارک دقت فرمایید: مدارک قتل عام وکشتار انسانها توسط امام زمان از کتب معتبر شيعه چنين آمده است: (( القائم عليه السلام اذا قام بالسيف قتل من الف، تسعمائه وتسعا وتسعين)). ترجمه: هر وقت امام زمان قيام کرد با شمشير از هر 1000 نفر 999 نفر را مي کشد. آدرس دقيق: بحار الانوار ج /24 ص:41، باب ان الحسنه والحسني الولايه، تفسير فرات الکوفي ص:561 💠پاسخ💠 👌پیشوایان معصوم بخصوص حضرت مهدی مایه رحمت وعطوفت و یاور ضعیفان می باشند و بهترین وانسانی ترین رفتارها را با عموم مردم داشته اند وخواهند داشت درصورتی هم که نیاز به شدت عمل بوده از آن برای کمک به مظلومین استفاده خواهند کرد پس قهر ومهر انان هردو مایه برکت وخیر برای مردم هستند 🔷پیامبر گرامی فرمود: «مهدی را ساکنان زمین واسمان دوست دارند» 📚بحارالانوار ج 51،ص 74 🔶در روایت دیگر فرمود : «بسوی مهدی امت روی می آورند مانند روی آوردن زنبور عسل بسوی ملکه خود» 📚الحاوی للفتاوی،ج 2،ص153 🔶و در روایت دیگر فرمود: «مهدی قلوب بندگان را از عبادت خداوند پر کرده وعدالت خداوند را در قلوب شان جای میدهد» 📚الغیبه،شیخ طوسی،ص 179 🔶در روایت دیگری امده است: « حتی پرندگان آسمان نیز از حکومت مهدی شاد وخوشحال هستند» 📚بحارالانوار،ج 51،ص80 👌بنابراین چگونه امام زمان می تواند مظهر قتل و کشتار و خشونت باشد❓ 👌اما پاسخ از روایت مورد استناد؛ ❕آن روایت را مرحوم فرات کوفی در تفسیرش نقل می کند و علامه مجلسی نیز به نقل از فرات کوفی در بحار الانوار می آورد. 📚تفسیر فرات کوفی ص568 📚بحار الانوار ج24 ص46 👌آن روایت گذشته از آنکه مرسل است و سند کاملی ندارد تنها راوی آن نیز محمد بن القاسم بن عبید بوده که مجهول و ضعیف است. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص293 💠بنابراین روایت مورد استناد ضعیف و مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا حضرت زهرا پس از شهادت امام حسین برای ایشان گریه می کنند❗️❗️ ❓مگر امام حسین در برزخ نزد حضرت زهرا نمی باشد دیگر گریه کردن چه وجهی دارد❗️ ❔ایا حضرت زهرا در کربلا زمان شهادت امام حسین حاضر شدند❗️ 💠پاسخ💠 ❕از جملات شهید مطهری استفاده می شود که ایشان مساله گریه کردن حضرت زهرا برای امام حسین پس از شهادتشان را از جمله تحریفات عاشورا می داند و می گوید: « ایشان با اینکه در بهشت هستند و با اینکه همراه فرزند بزرگوارشان هستند مع ذالک با این که امام حسین ملحق به مادرش است حضرت زهرا در بهشت نشسته و دائما بی تابی می کند و ما مردم بی سر و پا باید بیاییم یک مقدار گریه کنیم که حضرت زهرا تسلی خاطر پیدا کند .ایا شما توهینی بالاتر از این برای حضرت زهرا پیدا می کنید؟» 📚مجوعه آثار ج17 ص111 ❗️اما با نگاه موشکافانه تری به این نتیجه می رسیم که مساله گریه کردن حضرت زهرا برای امام حسین مستند بوده و قابل انکار نمی باشد. 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه هرگاه به فرشتگان اطراف قبر حسین نگاه می کند و با او هزار پیامبر و هزار صدیق و هزار شهید و از فرشتگان هزار هزار نفرند که به گریه او کمک می کنند ، ناله جان خراش می زند و در آسمان ها فرشته ای نمی ماند جز اینکه برای ترحم به صدای فاطمه می گرید و فاطمه آرام نمی گیرد تا این که پیامبر پیش او می آید و می فرماید دخترم آسمانیان را گریاندی ...» 📚کامل الزیارات ص177 📚بحار الانوار ج45 ص224 ❗️امام صادق فرمود: « فاطمه برای حسین می گرید و ضجه می زند و دوزخ آهی می کشد...» 📚کامل الزیارات ص169 📚بحار الانوار ج45 ص208 ❗️در روایت دیگر فرمود: « زمانی که قیامت شود برای فاطمه قبه ای از نور قرار داده می شود و حسین بدون سر وارد عرصه محشر می شود .فاطمه وقتی او را می بیند ناله و زاری سر می دهد و تمام فرشتگان و پیامبران و مومنان برای ناله زهرا گریه می کنند » 📚ثواب الاعمال ص216 📚بحار الانوار ج43 ص221 ❗️گریه حضرت زهرا در عالم برزخ و موقف قیامت به دلیل فراق از امام حسین نمی باشد تا بگوییم که وقتی انان در برزخ نزد هم هستند چرا باید ایشان گریه کنند بلکه سبب گریه ایشان یاد آور ستم ها و مصائبی است که در حق امام حسین روا داشته شده است و نشان دهنده این نکته است که به قدری این مصیبت بزرگ بوده است که حتی حضرت زهرا در عالم برزخ نیز از آن متاثر شده و هر زمان آن مصیبت را یاد می کند ناله و شیون سر داده و بخاطر این مصیبت گریه می کنند. ❕در مورد حضور حضرت زهرا در کربلا در زمان شهادت امام حسین مستند قطعی و معتبری یافت نشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔خواهر مسلمان ، آیا تاکنون از خدای مهربان پرسیده ای که چرا ورود بانوان در دوران قاعدگی به مسجد و اماکن مذهبی حرام است ❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، منشا پیدایش خون ، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهای موجود است، ترشح خون مزبور، ابتداء نامنظم و بی رنگ است، ولی بزودی سرخ رنگ و منظم می شود و در اواخر کار بار دیگر کم رنگ و نامرتب می گردد. ❕اصولا خونی که هنگام عادت ماهیانه دفع می شود، خونی است که هر ماه در داخلی رحم، برای تغذیه جنین احتمالی جمع می گردد، زیرا میدانیم رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک می کند، و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان آماده باش برای تغذیه نطفه مملو از خون می شود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم می شود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین می دهد و خونهای موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن می شود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج می شود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگری برای ممنوع بودن آمیزش جنسی در این حال به دست می آید، زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه می بیند. 📚تفسیر نمونه ج2 ص138 ❕ اقوام پیشین در مورد در عادت ماهیانه عقائد مختلفی داشتند ؛ یهود فوق العاده سخت گیری می کردند و در این ایام به کلی از زنان در همه چیز جدا می شدند، در خوردن و آشامیدن و مجلس و بستر، و در تورات کنونی احکام شدیدی در این باره دیده می شود. 🔶در باب 15 از سفر لاویان تورات چنین میخوانیم: « اگر زنی صاحبه جریانی باشد و جریان از بدنش خون حیض باشد تا هفت روز جدا خواهد بود و هرکس اورا مس کند تا به شام ناپاک باشد و هر چیزی که وقت جدا ماندنش بر ان بخوابد و هرچه بر ان نشسته ناپاک باشد و هرکسی که بسترش را لمس نماید لباس خود را بشوید و خویشتن را با اب شستشو دهد و تا به شام ناپاک باشد...») 👌و به عکس آنها هیچ گونه محدودیت و ممنوعیتی برای خود، در برخورد با زنان، در این ایام قائل نبودند، و اما بت پرستان عرب، دستور و سنت خاصی نزد آنها در این زمینه یافت نمی شد، ولی ساکنان مدینه و اطراف آن، بعضی از آداب یهود را در این زمینه اقتباس کرده بودند، و در معاشرت با زنان در حال حیض، سختگیریهایی داشتند، در حالی که سایر عرب چنین نبودند، و حتی شاید آمیزش جنسی را در این حال جالب می دانستند و معتقد بودند اگر فرزندی نصیب آنها شود بسیار خونریز خواهد بود، و این از بارز و مطلوب، نزد اعراب بادیه نشین خونریز بود . 📚انیس الاعلام ج2 ص106 ❕اسلام تنها نزدیکی و با زنان حائض را به سبب مضراتی که برای زن و مرد ، دارد ممنوع شمرده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4647 👌و همینطور توقف زن حائض در مسجد را ممنوع کرده است ، مگر آنکه از یک درب داخل و از درب دیگر خارج شود ( به غیر از مسجد الحرام و مسجدالرسول ) و یا برای برداشتن چیزی به مسجد رود و همینطور است توقف در حرم های امامان علیهم السلام . 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 205 باب 15 _ ص 211 باب 16 ❕فلسفه آن هم است ، زیرا زن در ایام حیض دچار خونریزی بوده و نمی تواند آن طهارت لازم را برای توقف در مساجد داشته باشد ، اما این به معنای دوری حائض از خداوند در ایام حیض نمی باشد ، بلکه با تحمل درد و مشقتی که در ایام حیض به او میرسد ، قربش به خداوند بیشتر می شود . ❕ پیامبر فرمود: « یک روز حیض شدن برتر از عبادت یک سال است به گونه ای که روزهایش را روزه گرفته و شب هایش را مشغول عبادت باشد» 📚مستدرک الوسائل ج2 ص41 🔷و فرمود: « هر کس در بمیرد شهید مرده است» 📚همان مدرک 🗯و یا فرمود ؛ « وقتی زن از حیضش غسل می کند تمام بخشیده میشود» 📚همان مدرک ❕همینطور بر زن مستحب است که در اوقات نماز ، بگیرد و رو به قبله بنشیند و به مقدار نماز ، ذکر خداوند را به جا آورد و ارتباط خود را با خداوند حفظ کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 345 👌بنابراین فلسفه ممنوعیت ورود حائض به مسجد و اماکن مذهبی ، عدم حاصل شدن طهارت لازم برای ورود است آن هم به خاطر خونریزی های مستمری که در ایام حیض برایش پیش می آید ، اما او می تواند عبادت و بندگی را در ایام حیض داشته باشد و قربش را به خداوند بیشتر کند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
سوال خواهشمندم بفرمایید چرا زن باید قضای روزه های ماه رمضان که عذر شرعی دارد را بپردازد.آیا دستور خداوند است.زن که هیچ دخالتی در این کار ندارد.خیلیها هستن که قضای ان را نمی دهند.نظر شما چیست؟ ✅پاسخ زن باید قضای روزه های زمان عادت را بجا اورد و پرداخت کفاره آن روزه ها لازم نیست. اما در نماز نیازی نیست که قضای نمازهای گذشته را بجا اورد ❗️درباره فلسفه این حکم در برخی روایات چنین امده است : 👌با توجه به این‌که ایام عادت در هر ماه تکرار می‌شود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک می‌شود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک می‌شود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند. 🔴مرحوم صدوق در عیون الاخبار وعلل الشرایع از امام رضا می اورد: « اگر سؤال شود: پس چرا وقتى زن از حیض پاک شد روزه‏اش را باید قضا کند، ولى نمازش قضا ندارد؟ در جواب گفته مى‏‌شود: این حکم علّت‏هاى بسیار دارد، از جمله آن: 1⃣روزه مانع نمى‏‌شود از این‌که زن خدمت خود و شوهر نموده، خانه‌‏اش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولى نماز از تمام این امور ممانعت مى‌‏کند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار مى‌‏شود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتى که براى زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالى‌که روزه این‌طور نیست. 2⃣. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز مى‏‌باشد و حال آن‌که روزه این‌گونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد. 3⃣ هیچ وقتى فرا نمى‏‌رسد، مگر آن‌که در آن نمازى جدید واجب مى‌‏گردد، چه در روز و چه در شب و حال آن‌که روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزى که فرا مى‌‏رسد این‌طور نیست که روزه‌‏اش واجب باشد، ولى در نماز هر وقتى که حادث گردد نماز در آن وقت واجب مى‌‏باشد. 📚علل الشرایع ج1 ص294 📚عیون الاخبار ج2 ص119 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓فلسفه این که مردم در زیارت خانه خدا ، حجر الاسود را لمس می کنند چیست❗️لمس کردن یک سنگ چه فائده ای دارد❕❕ 💠پاسخ💠 👌از روایات استفاده می شود که حجر الاسود سنگی بهشتی بوده که به واسطه لمس و تماس گناهکاران با او به رنگ سیاه در آمده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود : « وقتی خداوند در عالم ذر از بندگان پیمان گرفت به حجر الاسود امر فرمود که پیمان های بندگان را در خود منعکس کند پس هر کس بر پیمان ثابت قدم باشد حجر برایش شهادت می دهد که او پیمان و عهدش را نشکسته و به آن وفادار می باشد» 📚علل الشرائع ج2 ص423 👌امام رضا علیه السلام فرمود : « سر استلام و مس نمودن حجر الاسود این است که حق تعالی وقتی پیمان و عهد از بنی آدم گرفت حجر آن میثاق را در خود فرو برد و به همین خاطر است که مردم مکلف شده اند آن میثاق را با استلام حجر تجدید کنند .لذا در مقابل حجر الاسود که می رسند به او خطاب کرده و می گویند « امانت من را بده و میثاق و عهد خود را با تو تجدید می کنم تا شهادت دهی که به آن وفا دار بوده ام » 📚عیون الاخبار ج2 ص191 🔶امام صادق علیه السلام فرمود : « روز قیامت حجر الاسود زبانی تیز و گویا داشته با آن برای کسانی که او را استلام کرده اند و بدین وسیله به عهد خود وفاء نموده اند شهادت به وفا داری ایشان می دهد... حجر الاسود در بهشت بود پس خداوند او را بیرون آورد و او میثاق و پیمان خلائق را در خود فرو برد و سپس حق تعالی او را از بهشت خارج کرد و در رکنی از ارکان بیت خود قرار داد » 📚علل الشرایع ج2 ص425 👌وفرمود: « این سنگ در ابتدا سفید تر از شیر بود ولی به واسطه استلام مجرمین و گناهکاران و منافقین رفته رفته تیره تر شد تا به این وضعی که می بینید در آمد » 📚علل الشرایع ج2 ص426 🗯در روایت دیگر فرمود: « عمر بن خطاب بر حجر الاسود عبور کرد و گفت ای سنگ می دانیم که تو سنگ هستی نه نفعی داشته و نه ضرری داری منتها دیده ایم که رسول خدا تو را دوست دارد از این جهت ما نیز تو را دوست داریم . 👌امیر مومنان علیه السلام به او فرمود: « ای پسر خطاب چگونه این سخن را می گویی ،به خدا قسم حتمی است که حق تعالی در روز قیامت این سنگ را بر انگیخته در حالی که یک زبان و دو لب دارد پس شهادت می دهد در حق کسانی که با او وفا دار بوده ،این سنگ برکت خدا در زمین است مخلوقات الهی با او بیعت می نمایند» 📚علل الشرایع ج2 ص426 📚وسائل الشیعه ج13 ص320 ❗️پیامبر گرامی فرمود : « اگر ارجاس و آلودگی های جاهلیت بر این سنگ منطبع و منتقل نشده بود به واسطه اش از هر بیماری انسان شفا می یافت » 📚وسائل الشیعه ج13 ص321 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال میخواستم بپرسم حقیقت داره روز عاشورا جن های مسلمان به خدمت امام حسین می ایند و از حضرت امام حسین میخواهند که به آنها اجازه بدهد به میدان بروند ؟ چون در تعزیه ی روستای ما هر سال به این مطلب می پردازند 💭پاسخ: ❗️علامه مجلسی به سند خود از امام صادق این نکته را نقل کرده است: " زمانی که امام حسین از مدینه حرکت کرد، گروهی از ملائکه برای پیشنهاد کمک خدمت آن حضرت آمدند و گروه هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای کمک آمدند، اما حضرت در پاسخ جنیان فرمود: "خدا به شما جزای خیر دهد من مسئول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است. جنیان گفتند: اگر امر شما نبود همه دشمنان شما را می کشتیم. حضرت در پاسخ فرمود: ما بر این کار از شما تواناتریم، اما چنین نمی کنیم تا آنها که گمراه می شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد". 📚بحار الانوار ج44 ص330 💭نیز در برخی از روایات هم بیان شده است که فرشتگانی برای کمک به امام حسین آمدند، در مرتبۀ اول اجازه جنگیدن به آنها داده نشد، ولی در مرتبه دوم وقتی آمدند که امام حسین شهید شده بود؛ مانند این روایت از امام صادق که فرمود: ❗️ "چهار هزار فرشته نازل شدند تا همراه امام حسین بجنگند، ولی به آنان اجازه جنگیدن داده نشد. دوباره اذن گرفتند و فرود آمدند و این وقتی بود که حسین کشته شده بود..." 📚الغیبه نعمانی ص310 📚کمال الدین ص671 ❗️این که امام نصرت فرشتگان و اجنه را قبول نمی کند فلسفه روشنی دارد زیرا تنها راه پاسداری از شریعت و از بین بردن ریشه ظالمین شهادت ایشان بوده است .امام باید شهید می شد تا با شهادتش بنی امیه رسوا شوند و اسلام حیات تازه ای بگیرد و شریعت پیامبر از نابودی مصون بماند لذا نقل شده است که امام در روز عاشورا خطاب به صحابه خود چنین عرضه می داشت: "خدای عز و جل به کشته شدن شما و من در امروز اجازه داده است بر شما باد شکیبایی ورزیدن و جهاد کردن" 📚اثباه الوصیه ص176 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال فلسفه وضو در نماز چیست آیا نمیشد فقط دس و صورت را شست و برای نماز حاضر شد؟ ✅پاسخ ‏ شک نیست که وضو داراى دو فایده روشن است: 1⃣فایده بهداشتى 2⃣ فایده اخلاقى و معنوى، ❗️ از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه اى در نظافت بدن دارد، مسح کردن بر سرو پشت پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است، سبب مى شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم، و همچنین تماس آب با پوست بدن اثر خاصى در تعادل اعصاب سمپاتیک و پا را سمپاتیک دارد. ❗️طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتى وجود دارد که تمام فعالیتهاى بدن را کنترل مى کنند «اعصاب سمپاتیک» و «اعصاب پاراسمپاتیک» این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه ها و جهازات داخلى و خارجى گسترده اند، وظیفه اعصاب سمپاتیک «تند کردن» و به فعالیت واداشتن دستگاه هاى مختلف بدن است، و وظیفه اعصاب «پارا سمپاتیک» «کند کردن» فعالیت آنهاست، در واقع یکى نقش «گاز» اتومبیل و دیگرى نقش «ترمز» را دارد، و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتى، دستگاههاى بدن بطور متعادل کار مى کند. 👌این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله امورى که مى تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است ❗️و از نظر اخلاقى و معنوى چون با قصد قربت و براى خدا انجام مى شود اثر تربیتى دارد مخصوصاً چون مفهوم کنائى آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمى دارم مؤید این فلسفه اخلاقى و معنوى است. ❗️در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم: «براى این دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است که بندگان هنگامى که در پیشگاه خدا مى ایستند و با او مناجات مى کنند پاک باشند، و دستورات او را بکار بندند، از آلودگیها و نجاستها برکنار شوند، علاوه بر این، وضو سبب مى شودکه آثار خواب و کسالت از انسان برچیده شود و قلب براى قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد». 📚وسایل الشیعه ج1 ص257 👌جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج4 ص291 ❗️روشن است که مطاع خداوند است و انسان باید مطیع فرامین خداوند باشد چنان که فرمود: « هرکس خدا و رسول را عصیان کند به تحقیق در گمراهی اشکاری بسر می برد» 📓احزاب 36 ❗️باید وضو را انگونه که خداوند فرموده است بگیریم 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔تـــــــــحـــدی ؛ به مناسبت شهادت امام ❕ یک روایت صحیح از کتب تشیع راجب ونحوه شهادت امام صادق ارائه کنید❗️❗️ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود: «هیچ یک از ما نمی باشد جز آنکه یا توسط شمشیر از دنیا می رود و یا توسط از دنیا می رود» 📚 ج27 ص217 📚 ص227 👌امام علیه السلام فرمود: «همه ما و از دنیا می رویم» 📚 ج2 ص585 📚 ج2 ص203 ❕از این دسته از روایت به دست می آید که تمام علیهم السلام شهید از دنیا می روند ، اگر چه ممکن است کیفیت همه آنان دقیقا مشخص نباشد . 👌شیخ نقل می کند و می نویسد ؛ « اعتقاد ما این است که امام صادق علیه السلام به وسیله سمی که منصور به او داد ، شهید شد و از دنیا رفت » 📚 ص97 🔶شیخ در مورد شیخ صدوق می نویسد ؛ « او جلیل القدر و حافظ و آگاه به فقه و و رجال بوده است » 📚 ص495 🔶علامه نیز نقل می کند ؛ « به امر منصور آن حضرت را به زهر شهید کردند و گویند که انگور زهر آلودی به آن حضرت خورانیدند » 📚 ص884 📚 ص227 📚 ج47 ص1 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود ؛ « از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت » 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45_ تذکره الحفاظ ، ج 1 ص 157_ تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏ » 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد » 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می فرمود ؛ « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم » 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام علیه السلام می گوید: «برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت و پرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ «او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... » 📚مطالب السوول،ج 2 ص 56 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی سوم بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد ؛ «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏ اند و از آن اخذ كرده ‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman