🤔پرسش
❓در قرآن و اسلام موارد متعددی است که خداوند در ابتدا یک حکمی میدهد و پس از گذشت مدتی حکم دیگری جایگزین آن میشود و حکم اول نسخ می شود❕آیا این تغییر احکام نشان دهنده ناگاهی خداوند نمیباشد❔
💠پاسخ💠
👌نسخ از نظر لغت به معنی از بین بردن و زائل نمودن است و در منطق شرع، تغییر دادن حکمی و جانشین ساختن حکمی دیگر بجای آن است ؛
❗️ به عنوان مثال ؛
1⃣مسلمانان بعد از هجرت به مدینه مدت شانزده ماه به سوی بیت المقدس نماز می خواندند، پس از آن دستور تغییر قبله صادر شد، و موظف شدند هنگام نماز رو به سوی کعبه کنند
2⃣در سوره نساء آیه 15 درباره مجازات زنان زناکار دستور داده شده که در صورت شهادت چهار شاهد، آنها را در خانه حبس کنند تا زمانی که مرگشان فرا رسد، یا خداوند راه دیگری برای آنان مقرر دارد.
👌این آیه بوسیله آیه 2 سوره نور نسخ شد و در آن آیه مجازاتشان تبدیل به یکصد تازیانه شده است .
🤔در اینجا ایراد معروفی است که به این صورت مطرح می شود:
❓ اگر حکم اول دارای مصلحتی بوده پس چرا نسخ شده ؟ و اگر نبوده چرا از آغاز تشریع گردیده ؟ و به تعبیر دیگر: چه می شد از آغاز حکم چنان تشریع می گشت که احتیاجی به نسخ و تغییر نداشت ؟
🗯پاسخ این سؤال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده اند و حاصل آن با توضیحی از ما چنین است؛
❕می دانیم نیازهای انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون می شود و گاه ثابت و بر قرار است .
🔷 یک روز برنامهای ضامن سعادت او است ولی روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونی شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد.
🔶یک روز داروئی برای بیمار فوق العاده مفید است و طبیب به آن دستور می دهد اما روز دیگر به خاطر بهبودی نسبی بیمار ممکن است این دارو حتی زیانبار باشد لذا دستور قطع آن و جانشین ساختن داروی دیگر را می دهد.
❗️ممکن است درسی امسال برای دانش آموزی سازنده باشد اما همین درس برای سال آینده بی فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را آنچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود.
👌این مساله مخصوصا با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ها روشنتر می گردد که در روند تکاملی انسانها گاه برنامهای مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر به خصوص در هنگام شروع انقلابهای اجتماعی و عقیدتی، لزوم دگرگونی برنامه ها در مقطعهای مختلف زمانی روشنتر به نظر می رسد.
❕البته نباید فراموش کرد که اصول احکام الهی که پایه های اساسی را تشکیل می دهد در همه جا یکسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعی و صدها حکم مانند آن دگرگون نمی شود، تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است .
❕با توجه به این نکات روشن می شود که نسخ به هیچ عنوان مستلزم ناگاهی واضع از قوانین نمی باشد بلکه بر اساس تغییر شرایط و مصالح احکامی تغییر می کند.
📚تفسیر نمونه ج1 ص390
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
لطفا درباره فلسفه تحریم خوردن عرق و مشروب توضیح بدید چرا حرام است
🗯پاسخ:
❗️در تفسیر شریف نمونه در این رابطه چنین امده است:
🔶فلسفه تحریم الکل:
❗️اثر الکل در عمر:
🗯یکی از دانشمندان مشهور غرب اظهار می دارد، که هرگاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الکلی 51 نفر بمیرند در مقابل، از جوانهای غیر معتاد 10 نفر هم تلف نمی شوند.دانشمند مشهور دیگری ثابت کرده که جوانهای 20 ساله که انتظار می رود پنجاه سال عمر کنند در اثر نوشیدن الکل بیشتر از 35 سال عمر نمی کنند.
🗯بر اثر تجربیاتی که کمپانیهای (بیمه عمر) کرده اند، ثابت شده است، که عمر معتادان به الکل نسبت بدیگران، 25 الی 30 درصد کمتر است.آمار دیگری نشان می دهد که حد متوسط عمر معتادان به الکل در حدود 35 الی 50 سال است، در صورتی که حد متوسط عمر با رعایت نکات بهداشتی از 60 سال به بالاست.
🗯اثر الکل در نسل:
❗️کسی که در حین انعقاد نطفه مست است 35 درصد عوارض الکلیسم حاد را به فرزند خود منتقل می کند و اگر زن و مرد هر دو مست باشند، صددرصد عوارض حاد در بچه ظاهر می شود برای اینکه به اثر الکل در فرزندان بهتر توجه شود آماری را در اینجا می آوریم:
❗️کودکانی که زودتر از وقت طبیعی بدنیا آمده اند از پدران و مادران الکلی 45 درصد، و از مادران الکلی 31 درصد، و از پدران الکلی 17 درصد، بوده اند. کودکانی که هنگام تولد توانائی زندگی را ندارند، از پدران الکلی 6 درصد، و از مادران الکلی 45 درصد، کودکانیکه کوتاه قد بوده اند از پدران و مادران الکلی 75 درصد و از مادران الکلی 45 درصد بوده است، کودکانیکه فاقد نیروی کافی عقلانی و روحی بوده اند از مادران 75 درصد و از پدران الکلی 75 درصد بوده است.
🗯اثر الکل در اخلاق:
❗️در شخص الکلی عاطفه خانوادگی و محبت نسبت بزن و فرزند ضعیف می شود بطوریکه مکرر دیده شده که پدرانی فرزندان خود را با دست خود کشته اند.
🗯زیان های اجتماعی الکل:
❗️طبق آماری که «انستیتوی» پزشکی قانونی شهر «نیون» در 1961 تهیه نموده است جرائم اجتماعی الکلیستها از این قرار است:مرتکبین قتل های عمومی 50 درصد. ضرب و جرحها در اثر نوشیدن الکل 8/ 77 درصد سرقتهای مربوط بالکلیستها 5/ 88 درصد. جرائم جنسی مربوط بالکلیها 8/ 88 درصد، می باشد. این آمار نشان می دهد که اکثریت قاطع جنایات و جرائم بزرگ در حال مستی روی می دهد.
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯زیان های اقتصادی مشروبات الکلی
❗️یکی از روانپزشکهای معروف می گوید: متأسفانه حکومتها حساب منافع و عایدات مالیاتی شراب را می کنند، ولی حساب بودجه های هنگفت دیگری را که صرف ترمیم مفاسد شراب می شود، نکرده اند، اگر دولتها حساب های ازدیاد بیماریهای روحی را در اجتماع و خسارتهای جامعه منحط، و اتلاف وقتهای گرانبها، و تصادفات رانندگی در اثر مستی، و فساد نسلهای پاک، و تنبلی و بی قیدی و بی کاری، و عقب ماندن فرهنگ و زحمات و گرفتاریهای پلیس، و پرورشگاهها جهت سرپرستی اولاد الکلیها و بیمارستانها، و تشکیلات دادگستری برای جنایات آنها و زندانها برای مجرمین از الکلیها، و دیگر خسارتهای ناشی از می گساری را یکجا بکنند خواهند دانست درآمدی که بعنوان عوارض و مالیات شراب عاید می گردد، در برابر خسارت نامبرده هیچ است.
❗️بعلاوه نتایج اسف انگیز صرف مشروبات الکلی را تنها با دلار و پول نمی توان سنجید، زیرا مرگ عزیزان، و بهم خوردن خانواده ها، و آرزوهای بر باد رفته و فقدان مغزهای متفکر انسانی، به هیچ وجه قابل مقایسه با پول نمی باشد.خلاصه ضررهای الکل آنقدر زیاد است که به گفته یکی از دانشمندان اگر دولت ها ضمانت کنند درب نیمی از میخانه ها را ببندند می توان ضمانت کرد که از نیمی از بیمارستانها و تیمارستانها بی نیاز شویم.
🔶اگر در تجارت مشروبات الکلی سودی برای بشر باشد و یا فرضاً چند لحظه بی خبری و فراموش کردن غمها برای او سودی محسوب شود، زیان آن به درجات، بیشتر، وسیعتر و طولانی تر است بطوری که این دو باهم قابل مقایسه نیستند.در اینجا نکات دیگری را یادآور می شویم، این نکات مجموعه ای است از آمارهای مختلف که هر کدام به تنهائی به اندازه یک بحث مشروح برای بیان عمق و عظمت این زیانها گویا است:
1⃣ به موجب آماری که در انگلستان درباره جنون الکلی انتشار یافت، و این جنون با جنونهای دیگر در آن مقایسه شده بود، چنین بدست آمده که در برابر 2249 دیوانه الکلی فقط 53 دیوانه به علل دیگر وجود داشته است
2⃣ به موجب آمار دیگری که از تیمارستانهای آمریکا بدست آمده 85 درصد از بیماران روانی آنها را بیماران الکلی تشکیل می دهد
3⃣یکی از دانشمندان انگلیسی به نام «بنتام» می نویسد: مشروبات الکلی در کشورهای شمالی انسان را کودن و ابله، و در کشورهای جنوبی دیوانه می کند، سپس می افزاید: آئین اسلام تمام انواع نوشابه های الکلی را تحریم کرده است و این یکی از امتیازات اسلام می باشد.
4⃣ اگر از کسانی که در حال مستی دست به انتحار یا جنایت زده و
خانه هائی را ویران ساخته و خانمانهائی را برباد داده اند آماری تهیه شود، رقم سرسام آوری را تشکیل می دهد.
5⃣در فرانسه هر روز 440 نفر جان خود را فدای الکل می کنند
6⃣طبق آمار دیگری تلفات بیماریهای روانی آمریکا در یکسال دو برابر تلفات آن کشور در جنگ جهانی دوم بوده است و به عقیده دانشمندان در بیماریهای روانی آمریکا مشروبات «الکلی» و «سیگار» نقش اساسی داشته اند
7⃣ به موجب آماری که توسط یکی از دانشمندان به نام «هوگر» به مناسبت بیستمین سالگرد مجله علوم ابراز شد 60 درصد قتلهای عمدی 75 درصد، ضرب وجرح، 30 درصد جرائم ضد اخلاقی (از جمله زنا با محارم!) 20 درصد جرائم سرقت مربوط به الکل و مشروبات الکلی بوده است و به موجب آماری از همین دانشمند 40 درصد از اطفال مجرم دارای سابقه اثر الکلیت هستند.
8⃣از نظر اقتصادی تنها در انگلستان زیانهای ناشی از طریق غیبت کارگران از کار به خاطر الکلیسم به 50 میلیون دلار در سال (تقریباً 1750 میلیون تومان) برآورد شده است، که این مبلغ بتنهائی می تواند هزینه ایجاد هزاران کودکستان و دبستان و دبیرستان را تأمین کند.
9⃣به موجب آماری که درباره زیانهای مشروبات الکلی در فرانسه انتشار یافته:الکل 137 میلیارد فرانک در سال بر بودجه فرانسه غیر از خسارات شخصی به شرح زیر تحمیل می کند:60 میلیارد فرانک خرج دادگستری و زندانها.40 میلیارد فرانک خرج تعاون عمومی و خیریه.10 میلیارد فرانک مخارج بیمارستانها برای الکلیها.70 میلیارد فرانک هزینه امنیت اجتماعی! و به این ترتیب روشن می شود که تعداد بیماران روانی و بیمارستانها و قتلها و نزاعهای خونین و سرقتها و تجاوزها و تصادفها با تعداد میخانه ها تناسب مستقیم دارد.
📚تفسیر نمونه ج5 ص74
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❔کانال های ضد دین شبهه می کنند که قرآن و روایات به زنان توهین کرده اند و خلقت زن را از دنده چپ مرد می دانند و می گویند در اسلام آمده است که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است آیا چنین چیزی واقعیت دارد❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶عقیده به خلقت زن ( حضرت حوا) از دنده چپ مرد( حضرت آدم ) عقیده صحیحی نمی باشد بلکه این مطلب در تورات تحریف یافته کنونی آمده است؛
📚 تورات ، سفر تکوین ، فصل دوم
🔶خداوند می فرماید:
« تقوای پرودگارتان را پیشه کنید .او است که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را نیز از جنس و آفرید»« خلق منها زوجها »
🔷نساء1
❕ومی فرماید:
« او شما را از نفس واحدی آفرید و همسرش را از ( باقیمانده گل ) او خلق کرد» « جعل منها زوجها »
🔶زمر 6
👌در مورد تعبیر «خلق منها زوجها» یا «جعل منها زوجها» گفتنی است که بعضی از مفسران از این تعابیر چنین فهمیده اند که همسر آدم، از بدن آدم آفریده شده و پاره ای از روایات غیر معتبر را که می گوید: «حوا از یکی از دنده های آدم آفریده شده» را شاهد بر آن گرفته اند .
👌ولی با توجه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامی از تفسیر این آیات برداشته می شود و معلوم می شود که منظور از آن این است که خداوند همسر او را از جنس او «جنس بشر» آفرید.
❕در آیه 21 سوره روم می خوانیم: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» « از نشانه های قدرت خدا این است که همسران شما را از جنس شما قرار داد تا به وسیله آنها آرامش یابید»
👌و در آیه 72 سوره نحل می فرماید: «و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا» « خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد».
❗️روشن است این که در این آیات می خوانیم «همسران شما را از شما قرار داد» معنی آن این است که از جنس شما قرار داد نه از اعضای بدن شما.
👌و طبق روایتی که از امام باقر علیه السلام در تفسیر عیاشی نقل شده، خلقت حوا از یکی از دنده های آدم شدیدا تکذیب شده و تصریح گردیده که حوا از باقی مانده خاک آدم آفریده شده است.
📚تفسیر نمونه ج3 ص245
🗯 زراره روایت کرده که از امام صادق در ارتباط با چگونگی آفرینش حوا پرسشی به عمل آمده و به ایشان گفته شد که افرادی معتقدند پروردگار، حوا را از پایین ترین استخوان های دنده سمت چپ آدم خلق کرد❕
🔷امام در پاسخ فرمودند :
« خداوند از این کار، پاک و منزه است. آیا فردی که چنین اعتقادی دارد، بر این پندار است که خداوند، توانایی آن را نداشته تا همسری برای آدم بیآفریند که از دنده های او نباشد، تا این ابهام برای یاوه گویان ایجاد نشود که آدم با قسمتی از بدن خودش ازدواج کرد؟ این چه باوری است که برخی بدان معتقدند؟! پروردگار، خودش بین ما و ایشان قضاوت کند»
📚الفقیه ج3 ص379
📚علل الشرایع ج1 ص17
👌در روایت دیگری عمرو بن ابى المقدام از پدرش روایت نموده که گفت: من از امام باقر پرسیدم پروردگار، حوا را چگونه آفرید؟
🔶 فرمود: مردم در این باره چه مى گویند؟ عرضه داشتم: مى گویند او را از دنده اى از دنده هاى آدم آفرید . فرمود:
«دروغ مى گویند، مگر خدا عاجز بود که او را از غیر دنده آدم خلق کند؟
👌عرضه داشتم: فدایت شوم پس او را از چه آفرید؟
« فرمود: پدرم از پدران بزرگوارش نقل کرده که گفتند: رسول خدا فرمود خداى تبارک و تعالى، مشتى از گل را قبضه کرده و آن را با دست راست خود مخلوط نمود، آن گاه آدم را از آن گل آفرید و مقدارى زیاد آمد که حوا را از آن مقدار زیادى خلق کرد. »
📚تفسیر عیاشی ج1 ص216
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج2 ص11
👌البته در برخی روایات شیعه آمده است که خداوند حوا را از دنده آدم آفرید که علامه مجلسی می گوید این روایات از باب تقیه صادر شده است زیرا موافق روایات اهل سنت است و قابل اعتنا نمی باشد .
📚بحار الانوار ج11 ص116
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
#فلسفه_نفقه_زنان
🤔#پرسش
❔فلسفه وجوب #نفقه زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از #نفقه بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که #خداوند می فرماید ؛
« الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى كنند » ( نساء 34)
❕خانواده يك واحد كوچك #اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا #تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود .
👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد #منظم با توجه به مسئوليتها و مشورتهاى لازم است.
❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است.
💠و اين #موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛
1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار #عواطف بيشترى بهره مند است .
2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از #حريم خانواده خود دفاع نمايد.
❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین #وظيفه سرپرستى او می کند .
📚تفسیر نمونه ج3 ص 370
❕به #بیان دیگر ؛
👌در اسلام سه نوع #نفقه وجود دارد:
1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف #مملوك خود نظیر حیوانات خود بكند.
2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر #فرزند پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است.
3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن #صرف مى كند.
👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست.
❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار #وظيفه شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد.
👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم #واجب است و هم الزام حقوقى دارد.
❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛
1⃣ اسلام نخواسته به #نفع زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است.
مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، #سختى زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند.
❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به #حمايت زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند.
❕ادامه #پاسخ 👇👇👇
❕ادامه #پاسخ 👇👇👇
2⃣مهم تر آنكه تربيت فرزندان بيشتر بر عهده زنان است و چنانچه قرار باشد زن و شوهر هر دو #شاغل باشند معمولاً در اين امر خلل وارد مى شود و نسل آينده صدمه خواهد ديد. بى پروا بايد گفت مادرانى كه به خاطر اشتغال، تربيت فرزند را به مهد كودك ها واگذار مى كنند، از پيامدهاى سوء آن در امان نخواهند بود. هيچ كس و هيچ نهادى جاى آغوش گرم مادر و مراقبت ها و هدايت ها و تربيت او را نخواهد گرفت، حتى پدران دلسوز نيز خصلت هاى روحى #لازم از جمله عواطف مادرى، صبورى و احساسات لطيف آنها را ندارند .
3⃣به علاوه اينكه زن و مرد از لحاظ نيروى كار و فعاليت هاى خشن توليدى و اقتصادى، مشابه و #مساوى آفريده نشده اند. بنابراين وجوب نفقه زن بر عهده مرد براى استحكام خانواده و تأمين آسايش بيشتر آن است.
❕اگر بناى بيگانگى باشد و مرد در مقابل زن قد علم كند و به او بگويد ذره اى از درآمد خودم را خرج تو نمى كنم، هرگز زن #قادر نيست خود را به پاى مرد برساند.
4⃣گذشته از اينها و از همه بالاتر اينكه احتياج زن به پول و ثروت از احتياج مرد افزونتر است. تجمل و زينت جزء زندگى زن و از احتياجات اصلى زن است. آنچه يك زن در زندگى معمولى خود خرج تجمل و زينت و خودآرايى مىكند برابر است با مخارج چندين مرد. #ميل به تجمل به نوبت خود ميل به تنوع و تفنن را در زن به وجود آورده است. براى يك مرد يك دست لباس تا وقتى قابل پوشيدن است كه كهنه و مندرس نشده است، اما براى يك زن چطور؟ براى يك زن تا وقتى قابل پوشيدن است كه جلوه تازه اى به شمار رود. اى بسا كه يك دست لباس يا يكى از زينت آلات براى زن ارزش بيش از يك بار پوشيدن را نداشته باشد. توانايى كار و كوشش زن براى تحصيل ثروت از مرد كمتر است، اما #استهلاك ثروت زن به مراتب از مرد افزونتر است.
5⃣بعلاوه زن باقى ماندن زن، يعنى باقى ماندن جمال و نشاط و غرور در زن، مستلزم آسايش بيشتر و تلاش كمتر و فراغ خاطر زيادترى است. اگر زن مجبور باشد مانند مرد دائماً در تلاش و #كوشش و در حال دويدن و پول درآوردن باشد، غرورش در هم مى شكند، چينها و گرههايى كه گرفتاريهاى مالى به چهره و ابروى مرد انداخته است در چهره و ابروى او پيدا خواهد شد. مكرر شنيده شده است زنان غربى كه بيچاره ها در كارگاهها و كارخانه ها و اداره ها اجباراً در تلاش معاشند، آرزوى زندگى زن شرقى را دارند. بديهى است زنى كه آسايش خاطر ندارد، #فرصتى نخواهد يافت كه به خود برسد و مايه سرور و بهجت مرد نيز واقع شود.
❕لذا نه تنها مصلحت زن، بلكه مصلحت مرد و كانون خانوادگى نيز در اين است كه زن از تلاشهاى اجبارى خردكننده معاش معاف باشد. مرد هم مى خواهد كانون خانوادگى براى او كانون آسايش و رفع خستگى و فراموشخانه گرفتاريهاى بيرونى باشد. زنى قادر است كانون خانوادگى را محل آسايش و فراموشخانه گرفتاريها قرار دهد كه خود به اندازه #مرد خسته و كوفته كار بيرون نباشد. واى به حال مردى كه خسته و كوفته پا به خانه بگذارد و با همسرى خسته تر و كوفته تر از خود روبرو شود. لهذا آسايش و سلامت و نشاط و فراغ خاطر زن براى مرد نيز ارزش فراوان دارد.
❕زن از جنبه مالى و مادى نيازمند به مرد آفريده شده است و مرد از جنبه روحى. زن بدون اتكاء به مرد نمى تواند نيازهاى فراوان مادى خود را- كه چندين برابر مرد است- رفع كند. از اين رو اسلام #همسر قانونى زن (فقط همسر قانونى او را) نقطه اتكاء او معين كرده است.
👌زن اگر بخواهد آنطور كه دلش مى خواهد با تجمل زندگى كند، اگر به همسر قانونى خود متكى نباشد به مردان ديگر #متكى خواهد شد. اين همان وضعى است كه مع الاسف نمونه هاى زيادى پيدا كرده و رو به افزايش است.
❕فلسفه تبليغ عليه نفقه هم به این بازگشت می کند که مردان #شكارچى اين نكته را دريافته اند و يكى از علل تبليغ عليه نفقه زن بر شوهر همين است كه احتياج فراوان زن به پول اگر از شوهر بريده شود زن به آسانى به دامن #شكارچى خواهد افتاد.
📚مجموعه آثار شهید مطهری ج19 ص 222
👌البته همان خدایی که پرداخت هزینه های زن را بر #مرد واجب کرده است ، بر زن هم واجب کرده است که در برابر شوهر باید تمکین داشته باشد و اگر به این نکته توجه نکند حق #نفقه را ندارد .
📚وسائل الشیعه ج21 ص 517 باب 6
❕این نه به خاطر آن است که فلسفه نفقه تنها تمکین است ، بلکه به خاطر افزایش توجه زن به اهمیت #مساله تمکین است تا مبادا مردان به خاطر کوتاهی زنان در این مساله به انحراف کشیده شده و کانون خانواده و جامعه از هم #پاشیده شود .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نیمه_شعبان_مهدویت
#عرضه_اعمال_بر_امام_زمان_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔این که می گویند اعمال ما بر امامان زمان عرضه می شود واقعیت دارد ❗️ مگر #خداوند ستار العیوب نیست چگونه حاضر می شود که امامان را بر اعمال ما آگاه کند ❕
💠#پاسخ💠
👌مساله عرضه اعمال بندگان به امامان علیهم السلام مساله ای ثابت و قطعی است که مورد #تصریح قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛
« وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » « بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى بينند و به زودى به سوى كسى باز مىگرديد كه پنهان و آشكار را مى داند و شما را به آنچه عمل مى كرديد خبر مى دهد » ( توبه 105)
👌در روایات #فراوانی آمده است که منظور از مومنان شاهد اعمال امامان اهل بیت علیهم السلام می باشند .
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 838
❕امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« تمام اعمال مردم هر روز صبح به پيامبر عرضه مى شود، اعمال نيكان و بدان، بنا بر اين مراقب باشيد و اين مفهوم #گفتار خداوند است كه ميفرمايد وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ و المومنون »
📚الکافی ج 1 ص 170
👌 در حديث ديگرى از امام باقر علیه السلام مى خوانيم ؛
« تمامى اعمال شما بر #پيامبرتان هر عصر پنجشنبه عرضه مى شود، بنا بر اين بايد از اينكه عمل زشتى از شما بر پيامبر عرضه شود شرم كنيد »
📚بصائر الدرجات ص 446
👌باز در روايت ديگرى از امام على بن موسى الرضا علیه السلام مى خوانيم كه شخصى به خدمتش عرض كرد براى من و خانواده ام دعائى فرما، فرمود مگر من دعا نمى كنم؟ بخدا سوگند، اعمال شما هر #شب و روز بر من عرضه مى شود »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 842
👌البته در بعضى از اين اخبار تنها سخن از پيامبر به ميان آمده و در پارهاى از على ، و در بعضى پيامبر و امامان علیهم السلام همگى ذكر شده اند، همانطور كه بعضى تنها عصر پنجشنبه را وقت عرض اعمال مى شمرند، و بعضى همه روز، و #بعضى هفتهاى دو بار و بعضى در آغاز هر ماه و بعضى به هنگام مرگ و گذاردن در قبر.
📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20
👌روشن است كه اين روايات #منافاتى با هم ندارند، و همه آنها مى تواند صحيح باشد، درست همانند اينكه در بسيارى از مؤسسات گزارش كار كرد، روزانه را همه روز، و گزارش كار هفته را در پايان هفته، و گزارش كار ماه يا سال را در پايان ماه يا سال به مقامات بالاتر مى دهند.
❕مساله عرض اعمال اثر تربيتى فوق العاده اى در معتقدان به آن دارد، زيرا هنگامى كه من بدانم علاوه بر خداوند كه همه جا با من است پيامبر و پيشوايان محبوب من همه روز يا همه هفته از هر عملى كه انجام مى دهم، در هر نقطه و هر مكان اعم از خوب و بد همه #آگاه مى شوند، بدون شك بيشتر رعايت مى كنم و مراقب اعمال خود خواهم بود. درست مثل اينكه كاركنان مؤسسه اى بدانند همه روز يا همه هفته گزارش تمام جزئيات اعمال آنها به مقامات بالاتر داده مى شود و آنها از همه آنها با خبر مى گردند.
📚تفسیر نمونه ج 8 ص 128
❕این مساله #منافاتی با ستاریت خداوند نیز ندارد چرا که امامان علیهم السلام ماموران اوامر الهی اند و به تعبیر روایات آنان عین الله و ید الله در میان #بندگان هستند و هیچ گونه دو گانگی بین آگاهی خداوند و آگاهی آنان از اعمال بندگان وجود ندارد .
📚بحار الانوار،ج24 ص191 باب 53
👌همانطور که آگاهی فرشتگان ثبت اعمال از اعمال انسان منافاتی با #ستاریت خداوند ندارد ، آگاهی امامان نیز منافاتی ندارد چرا که هر دو ماموران الهی هستند . خداوند ستار العیوب است به این معنا که آبروی بنده را نزد سایر بندگان نمی برد اما حساب امامان علیهم السلام و فرشتگان که ماموران الهی هستند از سایر #بندگان جدا است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش
❔از من پرسیدند که شما که میروید به زیارت امام رضا امام چطورصدای همه افراد را میشنود بااینکه آن همه جمعیت وجود دارد❔
❓ رفیق بنده رفته پاکستان دوره و این سوالها رامی پرسدو میگوید مگرامام خدا ست که بتواند صدای همه افراد راهمزمان بشنودومی گویدفقط خداست که همزمان می تواند صدا همه افراد را بشنود❕
💠پاسخ💠
❗️در این شکی نیست که آنانی که از این دنیا رفتند پس از مرگ دارای حیات برزخی هستند و از احوالات دنیا مطلع می شوند .
🔶بخاری از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« بنده زمانی که در قبر گذاشته میشود و اقوامش از نزدش می روند ( به مقداری هوشیار است) که حتی صدای پای تشییع کنندگان را هم می شنود»
📚صحیح بخاری ج2 ص90
🔶ونقل می کند که پیامبر گرامی پس از جنگ بدر با مشرکین صحبت می کرد و آنان را مخاطب خود قرار داد و وقتی به ایشان گفته شد که ایا با مردگان صحبت می کنند پاسخ دادند:
« شما از انها شنواتر نیستید اما انان نمی توانند جواب دهند»
📚 صحیح بخاری،کتاب الجنائز باب ما جائ فی عذاب القبر
❗️و باز علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس نزد قبر من به من سلام دهد می شنوم و اگر از راه دور به من سلام دهد سلامش به من می رسد»
📚کنزالعمال ج1 ص492
📚فتح الباری ج6 ص353
📚الجامع الصغیر،ج2 ص618
📚شرح سنن نسائی،سیوطی،ج4 ص110
🔶و نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود:
« حیات من برای شما بهتر است ،حدیث می گویید و حدیث می شنوید و وفات من برای شما بهتر است زیرا اعمالتان بر من عرضه می شود و هر چه از اعمال خیر می بینم خدا را شکر می کنم و انچه از اعمال شر می بینم برای شما استغفار می کنم»
📚مجمع الزوائد ،ج9 ص24
👌قران نیز بر صحت ارتباط با مردگان صحه می گذارد و خطاب به پیامبر می فرماید:
« از پیامبران پیشین بپرس ایا غیر از خدای رحمان خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد»
📓زخرف45
🔶ظاهر ایه این است که پیامبر گرامی می تواند از همین دنیا با پیامبرانی که در این دنیا نیستند تماس بگیرند و از انان سوال کنند
👌این که ما معتقدیم که امامان سخنان ما را می شنوند بر گرفته از همین دلائل است مضافا بر این که :
🗯اعمال همگان بر انان صبح و شام عرضه می شود و انان مطلع بر احوال و افعال مردمان هستند
📚بحار الانوار ج23 ص333 باب 20
🔶امام صادق فرمود:
« انبیا و اوصیای انبیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به انها سلام کنید خوشان می شنوند»
📚بحار الانوار ج27 ص299 به نقل از بصائر الدرجات
👌لذا زیارت پیامبر و امامان از راه دور فراوان در روایات توصیه شده است و فرموده اند که انان از زیارت و عرض ارادت شما مطلع می شوند چنان که اگر از نزدیک قبورشان زیارت صورت گیرد انان مستقیما آگاه به شما می باشند.
📚بحار الانوار ج98 ص365 باب32
📚مستدرک الوسائل ج10 ص186 باب 4
📚وسائل الشیعه،ج14 ص337 باب 4
🔶امام صادق فرمود:
«وقتی به زیارت قبر حسین می روید خطاب به او بگویید که شهادت می دهم تو از حضور من در این مکان اگاهی داری و کلام و سخن مرا می شنوی و تو زنده هستی در نزد پرودگارت روزی می خوری»
📚مستدرک الوسائل ج10 ص345
❗️در روایت دیگر فرمود:
«حسین به زائران خود نگاه می کند و او کاملا به احوال و اسمائ انان و اسمائ پدرانشان اگاهی دارد حتی بیشتر از اگاهی پدر نسبت به احوال فرزند»
📚بحار الانوار ج27 ص300
❗️❗️همان گونه که خلق کردن موجودات جان دار از عدم و نیستی و شفا دادن بیماران و زنده کردن مردگان و خبر دادن از غیب اختصاص به خداوند دارد اما حضرت عیسی به اذن الهی این امور را انجام می داد
🔶آل عمران 49
👌شنیدن صدای همگان و آگاهی بر احوال و افعال مردمان نیز از اختصاصات الهی است و امامان به اذن الهی آگاه بر این امور می باشند بنابراین اشکال مذکور شما موجه نمی باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#شجاعت_ابوبکر
🤔#پرسش
❔از برخی محققین شنیده ام که ابوبکر در هیچ جنگی اصلا دست به شمشیر نبرده است و خیلی اهل شجاعت و #جهاد نبوده است ❗️ این مطلب چقدر سندیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌ابن ابی الحدید از علمای برجسته اهل سنت می نویسد ؛
« اصلا دیده نشد که ابوبکر تیری به سوی دشمن پرتاب کند یا شمشیری بکشد و یا خونی از دشمنان به #زمین بریزد »
📚شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ج 13 ص 281
❕ابوبکر در جنگ بدر که نخستین جنگ مسلمین در برابر مشرکین بود ، به بهانه بودن با پیامبر از حضور در میدان نبرد #امتناع کرد و با این که پیامبر گرامی شخصا به میدان نبرد آمد ، اما ابوبکر هیچگاه در صحنه نبرد حاضر نشد .
📚سیره ابن هشام ج 2 ص 457_ مجمع الزوائد ج 9 ص 12
👌ابن تیمیه برای توجیه عدم حضور ابوبکر در میدان #بدر می گوید ؛
« جهاد گاهی جهاد بدنی و حضور در میدان است و گاهی جهاد در دعا کردن و عدم حضور در میدان است ، ابوبکر از حضور در میدان بدر امتناع کرد ، اما وقتی پیامبر پا به میدان گذاشت ، برای پیروزی پیامبر دعا کرد ، ابوبکر و عمر در جهاد دعا کردن از دیگران #پیشی داشتند »
📚منهاج السنه ج 8 ص 78_ 86 _ مجموع الفتاوی ج 28 ص 257
❕در جنگ احد نیز با #فضاحت تمام از صحنه نبرد گریخت چنان که عایشه از او نقل می کند ؛
« ابوبکر هرگاه جنگ احد را به خاطر میاورد گریه می کرد و می گفت من اولین نفری بودم که از صحنه #نبرد احد بازگشتم »
📚سیره ابن اسحاق ج 6 ص 183
❔آیا براستی ابوبکر با فردی مانند علی علیه السلام و رشادت های او قابل مقایسه است تا جایی که سفیان #ثوری می گفت ؛
« علی بن ابی طالب مانند کوهی بین مسلمین و مشرکین بود ، خداوند به وسیله او به مسلمین عزت و به مشرکین ذلت داد »
📚بحار الانوار ج 41 ص 62
❕شجاعت و دفاع مثال زدنی علی علیه السلام از پیامبر اسلام و آیین او به قدری بود که علمای اهل #سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛
« در شب معراج، بر ساق عرش حضرت پروردگار، اين مكتوب را مشاهده كردم:
خدائى جز خداى يكتا نيست، محمد رسول خداست، او را به نيروى على #تقويت و تأييد نمودم»
📚تاریخ بغداد ج 11 ص 173_ ذخائر العقبی ص 69_ کنزالعمال ج 6 ص 158
❕و نقل می کنند که فرمود ؛
« على، شير خدا و #شمشير از نيام كشيده خداوند است كه دشمنان او را از پاى درمى آورد »
📚ذخائر العقبی ص 92
👌از ابن عباس نیز #نقل می کنند که می گفت ؛
« على كسى بود كه در هر نبردى پرچمدارى رسول خدا را به عهده داشت؛ على كسى است كه در هنگام پا به فرار گذاشتن ديگران، پايدارى كرد و از كارزار دست نكشيد »
📚الاستیعاب ، ابن عبد البر ، ج 2 ص 457
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال
در مورد ایه تطهیر میبینیم که قبل وبعد از ایه خطاب به همسران پیامبر است چگونه بین این دو را میتوان فقط به اهل بیت (ع) تخصیص داد
🗯پاسخ
🔷دلیل ما برای تخصیص ایه تطهیر به اهل بیت علیهم السلام روایات فراوانی است که در تفسیر ایه وارده شده است به این که مخاطب ایه پنج تن ال عبا هستند نه زنان پیامبر
❗مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند:
"پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود"
📚صحیح مسلم،ج7 ص130
❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند:
"پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان"
📚صحیح ترمذی،ج5 ص656
❗در روایت دیگر می آورد:
"ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟
حضرت فرمود:
"تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)"
📚صحیح ترمذی،ج5 ص327
❗مسلم در صحیح نقل می کند:
"از زید بن ارقم سوال شد که ایا اهل بیت شامل همسران میشود؟
او پاسخ داد:قسم به خدا هرگز زیرا ممکن است شوهر پس از مدتی زندگی با همسرش اورا طلاق دهد واو به قوم وپدرش مراجعت کند"
📚صحیح مسلم،ج4 ص1873
🗯گذشته از این که ضمایر ایه تطهیر به صورت مذکر آمده است( یطهرکم،عنکم) در حالی که اگر زنان پیامبر مخاطب ایه بودند باید ضمایر به صورت مونث بیاید چنان که در ابتدای ایات چنین بوده است ( اقمن،اذکرن،لا تبرجن)
🗯همچنین ایه تطهیر دلالت بر عصمت اهل بیت دارد اما هیچکس ادعای عصمت در مورد زنان پیامبر را نکرده است و خداوند در ایات ابتدایی سوره تحریم به شدت از برخی زنان پیامبران مذمت می کند که این مذمت با عصمت جور در نمی آید
🔷از این بیانات به وضوح روشن میشود که مخاطب ایه زنان پیامبر نیستند .تنها سوالی که باقی می ماند این است که با این وجود چرا ایه تطهیر در بین ایات مربوط به زنان پیامبر واقع شده است⁉️
❗️در این باره پاسخ های مختلفی ارائه شده است از جمله اینکه:
1⃣از روایات به وضوح روشن می شود که ایه تطهیر به صورت مستقل نازل شده است اما به هنگام جمع آوری ایات قران در عصر پیامبر گرامی این ایه در میان ایات مربوط به همسران پیامبر قرار گرفته است به دلیل فلسفه ای که می اید
2⃣قرآن می خواهد به همسران پیامبر بگوید که شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از انان معصومند .کسی که زیر سایه عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است مسوولیت های سنگینی برای او ایجاد می کند و خدا و خلق خدا انتظاراتی فراوان از او دارند
📚تفسیر نمونه ج17 ص295
3⃣این قرار گرفتن سبب ساز حفظ ایه از تحریف وتغییر و تبدیل توسط دشمنان و منکران فضائل اهل بیت می شود.زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شی آن را با مطالب دیگر می امیزند که کمتر جلب توجه کند( دقت کنید)
📚تفسیر نمونه ج4 ص271
🗯پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔ما می گوییم که آیه تطهیر تنها شامل پنج تن آل عبا میشود و وقتی آیه نازل شد پیامبر امام علی و زهرا و حسنین را به عنوان اهل بیت معصوم معرفی کرد.با این وجود ما با آیه تطهیر تنها عصمت پنج تن را ثابت می کنیم بقیه امامان چی مگه اونا معصوم نیستند .عصمت اونا که با آیه تطهیر ثابت نمیشود❔
👌پاسخ:
❗️از این سوال به دو وجه می توان پاسخ داد؛
1⃣آنها که در آن زمان در حیات بودند همان پنج نفر بودند و بقیه بعدا به وجود آمدند و همان صفات از جمله عصمت را از پیامبر و پدران خود به ارث برده اند.
👌پیامبر گرامی فرمود:
«تمام امامان در فضل و منزلت نزد خداوند یکسان هستند»
📚اثباه الهداه ج2 ص237
📚بحار الانوار ج25 ص356
👌امام صادق فرمود:
«فضل و صفات اولین ما به آخرین ما منتقل می شود »
📚بحار الانوار ج25 ص363
👌در روایات متعددی نیز وارد شده است که تمام امامان از نور و طینت واحدی تشکیل یافته اند و در صفات برابر هستند.
📚بحار الانوار ج25 ص1 باب1 « باب در این که امامان از نور و طینت واحده ای تشکیل یافته اند»
2⃣کسانی که عصمت آنان به مقتضای آیه تطهیر ثابت شده است تصریح به عصمت سایر امامان کرده اند.
👌پیامبر گرامی فرمود:
«من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین مطهر و معصوم هستیم»
📚کمال الدین ج1 ص28
👌وفرمود:
«هرکس می خواهد رستگار شود به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و خطایی معصوم هستند»
📚عیون الاخبار ج2 ص57
📚امالی صدوق ص583
❗️امام علی فرمود:
«خداوند امر به اطاعت اولی الامر « امامان» کرده است زیرا انان معصوم و مطهر هستند و امر به معصیت نمی کند»
📚علل الشرایع صدوق ج1 ص123
👌پیامبر گرامی فرمود:
«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص329
📚مسند احمد ج5 ص182
📚مستدرک حاکم ج3 ص148
❗️در این حدیث شریف پیامبر تصریح می کند که هرکس دست به دامان امامان اهل بیت بزند هیچگاه گمراه نمی شود و این یعنی آنان معصوم هستند و شما را هیچ گاه از باب هدایت خارج نمی کند.
❗️و فرمود:
«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»
📚مستدرک حاکم ج2 ص343
📚مجمع الزوائد ج9 ص168
📚کنزالعمال ج6 ص216
👌این حدیث شریف نیز نشان می دهد که هرکس از هدایت امامان اهل بیت پذیرا گردد هیچگاه گمراه و هلاک نمیشود که دلالت بر عصمت امامان می کند.
❗️بنا براین پیامبر گرامی و حضرت علی که عصمتشان به مقتضای آیه تطهیر ثابت است تصریح به عصمت سایر امامان نیز کرده اند.
👌پرسش و پاسخ مرتبط؛
1⃣چرا در آیه تطهیر خدا می گوید شما اهل بیت را پاک کردم مگر قبل از آن ناپاک بودند❓
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/2112
2⃣چرا آیه تطهیر در بین آیات مربوط به همسران پیامبر واقع شده است❓
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3714
✏️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال
یک شبهه برای بنده پیش اومد در مورد ایه:
''یا ایها الذین آمنو اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم''
خداوند در این آیه می فرماید:
''ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان''
سوال من اینست:
منظور از اولی الامر چه کسانی هستند؟ چرا خداوند فرموده از میان خودتان؟ آیا از این برداشت نمی شود که اولی امر را خود مردم انتخاب می کنند؟ و چیز عجیب دیگر اینکه چرا لفظ ''اطیعوا'' برای خدا و رسول به کار رفته اما برای اولی الامر به کار نرفته؟
✅پاسخ:
خداوند در آیه 59 نسا اطاعت از خداوند وپیامبر واولی الامر را واجب کرده است.
❗شما در مورد آیه 3 سوال مطرح کردید
1 مراد از اولی الامر چه کسانی هستند؟
پاسخ :
به عقیده شیعه مراد از اولی الامر امامان معصوم هستند ودر این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما آمده است
📚تفسیر برهان،ج2 ص103 به بعد
📚بحار الانوار،ج23 ص283 باب 17
❗با مراجعه به این دو کتاب انبوهی روایت از کتب معتبر شیعه بر این معنا را مشاهده فرمائید
❗ابوحیان اندلسی از علمای بزرگ اهل سنت در تفسیر البحر المحیط می نویسد:
"این آیه در حق علی وامامان اهل بیت نازل گردیده است"
📚بحر المحیط،ج3 ص278
❗حاکم حسکانی از بزرگان اهل سنت روایت میکند که علی از پیامبر سوال کرد اولی الامر چه کسانی هستند پیامبر پاسخ داد:
"تو نخستین آنان هستی"
📚شواهد التنزیل،ج1 ص148
❗علمای فراوان دیگری نیز از اهل سنت روایت کرده اند که آیه در حق اهل بیت نازل شده است که جهت آگاهی رجوع کنید به کتاب شریف احقاق الحق، ج3 ص424 آیه 68 از ایات اثبات امامت اهل بیت از کتب اهل سنت
❗آنچه که این نظریه را اثبات میکند آن است که خداوند در آیه اطاعت مطلق از اولی الامر را لازم می شمارد واطاعت مطلق از غیر معصوم جایز نیست چنان که فخر رازی از بزرگان اهل سنت نیز همین را می گوید
📚تفسیر کبیر،ج 10 ص144
سوال 2:
این که گفتید ایا این کلام خداوند که می گوید اولی الامر از میان خودتان هستند بر این دلالت نمکیند که انتخاب آنان دست مردم است؟
پاسخ:با توجه به آنچه امد روشن شد مصادیق اولی الامر اهل بیت هستند که از جانب خدا معرفی شده اند واین قول شما اجتهاد در برابر نص و دستور صریح خداوند است که باطل است.
❗از طرفی روشن شد که اولی الامر باید معصوم باشند وروشن است که تنها خدا میداند چه کسی معصوم می باشد
❗آیه می گوید اولی الامر از متن جامعه بر خاسته اند وحافظ دین ودنیای شما هستند واز جنس خودتان هستند واین دلالتی بر انتخابی بودن آنان از جانب مردم ندارد چنان که خداوند می گوید که پیامبر اسلام را از میان خود مردم برگزید ( جمعه 2 )
سوال 3: چرا لفظ اطیعوا برای اولی الامر به کار نرفته؟
پاسخ:
تکرار لفظ اطیعوا برای خدا ورسول برای آن است که اطاعت از خدا اطاعت بالذات است واطاعت از پیامبر به صورت اطاعت بالغیر وبه اذن خدا ( واطیعوا برای اولی الامر تکرار نشده چرا که اطاعت اولی الامر از جنس اطاعت از رسول وبه صورت واجب بالغیر است )"
📚تفسیر نمونه،ج3 ص434
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❓آیا راست است که پیامبر در نماز های خود سهو می کرده است یا نماز صبح را خواب می مانده است❕❕
💠پاسخ💠
👌اهل سنت معتقدند که پیامبر گرامی گرفتار سهو و نسیان می شده است و در نمازش خلل وارد می شده یا احیانا نمازش قضا می شده است.
🔶ابو داود از عمران بن حصین روایت می کند ؛
« پیامبر در سفر نماز صبح را خواب ماندند و زمانی برخاستند که آفتاب زده بود .پیامبر بلال را امر کرد که اذان بگوید و آنان وضو گرفتند و نماز را به جماعت خواندند»
📚سنن ابی داود ج1 ص224
🔶مسلم نقل می کند که ابوهریره می گفت :
« پیامبر با ما نماز چهار رکعتی را از روی سهو دو رکعتی می خواند »
📚صحیح مسلم ج1 ص403
👌ومی گوید:
« پیامبر نماز ظهر را دو رکعتی خواند . مردی از بنی سلیم به نزد پیامبر رفت و گفت آیا نماز را شکسته خواندی یا فراموش کردی !!»
📚همان مدرک ص404
🗯بخاری نیز نقل می کند که ابوهریره می گفت:
« پیامبر نماز ظهر را دو رکعتی به جا آورد و پس از آن دو سجده سهو به جا آورد»
📚صحیح بخاری ج2 ص67
👌این که پیامبر گرامی در نماز سهو می کردند یا نماز صبحشان قضا می شده است در روایات شیعه نیز مورد اشاره قرار گرفته است؛
📚بحار الانوار ج17 ص100 به بعد
❗️حال توجه به نکاتی لازم است؛
1⃣اگر پیامبران و امامان در موضوعات و احکام و عبادات دچار سهو و نسیان و فراموشی شوند طبیعی است که اعتماد مردم نسبت به سخنان آنان سلب می شود زیرا در هر سخن و رفتار آنان احتمال سهو و نسیان داده می شود .
❕بنابراین مردم با سخنان آنان هدایت نمی شوند و غرض از ارسال آنان که هدایت مردم بود لغو می شود و چنین چیزی نیز بر خداوند حکیم محال است .
🔶لذا باید انان از تمامی سهو ها و نسیان ها معصوم و مصون باشد تا نقض غرض و عدم هدایت مردم لازم نیاید.
2⃣امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود:
«انان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند»
📚بحار الانوار ج25 ص351
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم»
📚بحار الانوار ج17 ص111
❗️در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند
📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« پیامبر هیچ گاه سجده سهو به جا نیاورد ( زیرا در نماز گرفتار سهو و نسیان نمی شد) »
📚التهذیب ج2 ص350
3⃣بزرگان از علمای شیعه هم سهو و نسیان بر پیامبر گرامی را مردود دانسته اند.
❕شیخ مفید می گوید:
« احادیثی که دلالت بر سهو پیامبر می کند اخبار آحادی است که موجب علم و عمل نمی شود»
📚التنبیه بالمعلوم من البرهان ص7
🔷علامه حلی می گوید:
« اخباری که دلالت بر سهو پیامبر می کند نزد ما شیعیان باطل است زیرا پیامبر معصوم است و سهو نمی کند»
📚تذکره الفقهاء ج1 ص130
4⃣احادیثی که در کتب اهل سنت مبنی بر سهو و نسیان پیامبر نقل شده است نزد ما مردود و جعلی تلقی می شود .
👌روایاتی هم که در کتب ما مبنی بر سهو النبی وارد شده است چون موافق با روایات اهل سنت است ، از روی تقیه صادر شده است و اعتبار ندارد.
❗️شیخ حر عاملی چنین می گوید:
« احادیثی که دلالت بر سهو پیامبر می کند حمل می شود بر تقیه چنان که شیخ طوسی به این نکته اشاره کرده است زیرا ادله زیاد عقلی و نقلی حاکم است که پیامبر به صورت مطلق گرفتار سهو و نسیان نمی شود »
📚وسائل الشیعه ج8 ص199
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
استادی داریم که معتقد است شیعیان در حق اهل بیت غلو کرده اند و چیزهایی را به آن ها نسبت می دهند که خارج از شان انان است لطفا در این باره توضیح بفرمایید
💭پاسخ:
❗️غلو در لغت به معنای تجاوز از حد و افراط در شیء است
📚لسان العرب ج15 ص132
💎ودر اصطلاح هم بدین معناست که انسان رهبران و پیشوایان خود را بیش از آنچه هستند بزرگ نشان دهد
📚تفسیر نمونه ج4 ص221
💎واز انجا که غلو امری ناپسند است خداوند اهل کتاب را بر حذر می دارد که در مورد مسیح غلو نکنند و معتقد به اولوهیت او نشوند
🔰نسای 171
🗯در قلمرو توحید غالی کسی است که امامان را از مقام عبودیت و بندگی فراتر برده و آنها را خدا و یا مصدر افعال خدا بنگارد مثلا بگوید انان خالق زمین و آسمان هستند(شرک در خالقیت)یا معتقد باشد که تدبیر نظام آفرینش به دست آنهاست و آنها رازق و محیی و ممیت می باشند(شرک در تدبیر)یا بگوید امر تشریع به انان واگذار شده و تحلیل در دست آنهاست(شرک در تقنین)
💎پیروان اهل بیت در تمام مراتب توحید ذره ای از مرز توحید حقیقی تجاوز نکرده تنها خدا را خالق و مدبر و مشرع می دانند و امامان را انسان های برتر و والا می شمارند.
❗️به عقیده شیعیان اگر به واسطه و در پرتو دعای اهل بیت تحولی در جهان افرینش رخ می دهد و یا بیماری شفا می یابد همگی به اذن خدا بوده وشبیه کارهای معجزه آسای حضرت مسیح می باشد
📚راهنمای حقیقت ص430
❗️علامه مجلسی چندین چیز را به عنوان نشانه های غلو در حق اهل بیت بر می شمارد:
1⃣اعتقاد به اولوهیت پیامبر و امامان
2⃣اعتقاد به اینکه انان در خالقیت یا رازقیت یا تدبیر عالم و مانند آن شریک خدا هستند یا خود مستقلا خالق و رازق و مدبرند یا خداوند این امور را به آنها تفویض کرده و خود کنار کشیده است
3⃣اعتقاد به حلول خدا در انان یا اتحاد انها با خدا
4⃣اعتقاد به استقلال انان در اگاهی از علم غیب بدون تعلیم الهی و نیز استقلال انان در معجزات و کرامات
5⃣اعتقاد به نبوت امامان
6⃣اعتقاد به تناسخ ارواح امامان در بدنهای یکدیگر یا دیگران
7⃣اعتقاد به اینکه با معرفت اهل بیت اطاعت خدا یا ترک معصیت الهی لازم نیست
📚بحار الانوار ج25 ص346
🗯علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بیش از90 روایت از اهل بیت در مذمت غالیان و بیزاری جستن آن بزرگواران از غالیان ذکر می کند
📚بحار الانوار ج25 ص261 باب10
💎امام صادق فرمود:
❗️"جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند غلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند"
📚امالی طوسی ص650
❗️پیامبر گرامی فرمود:
"من را بالاتر از آنچه هستم قرار ندهید"
📚بحار الانوار ج25 ص265
💭حضرت علی فرمود:
"بپرهیزید از غلو در حق ما بگویید ما بندگانی هستیم که تحت ربوبیت خدا هستیم .پس از آن هر چه در فضل ما خواستید بگویید"
📚خصال ج2 ص614
💎با توجه به آنچه آمد روشن شد که حقیقت غلو تجاوز از حد است و این که انسان چیزهایی را در مورد اهل بیت عقیده بداند که دارای آن نیستند مانند الوهیت،ربوبیت،و...که گذشت.
💭اما نسبت دادن صفات و فضایلی به انان که از شاخه های غلو نیست و برای آنها دلیل از کتاب و سنت وجود دارد بدون شک اشکالی ندارد نظیر اعتقاد به وصایت و عصمت و رجعت و علم لدنی و واسطه فیض و قدرت تکوینی به اذن خداوندو ...
👌زیرا ملاک در تحقق غلو تجاوز از حد است و حد و ملاک، ایات و روایات هستند.
❗️ما نباید به اهل بیت چیزهایی را نسبت دهیم که در آیات و روایات اثری از آن نیست و دلیل عقلی نیز بر اثبات آن وجود ندارد
📚شیعه شناسی ج1 ص577
💭لذا علامه مجلسی می آورد:
"مومن متدین نباید اقدام کند به رد انچیزهایی که در مورد اهل بیت از فضایل و معجزات و عظمت امر انها در کتاب و سنت نقل شده است زیرا این مصداق غلو نیست مگر در صورتی که با ضروری دین یا ایات محکمه و با اخبار متواتره در تعارض باشد"
📚بحار الانوار ج25 ص347
🗯حاصل انکه انچه از فضایل اهل بیت که در روایات و ادعیه مانند دعای جامعه کبیره و... نقل شده است چون کاملا مستند و مستدل است و خلاف ضروری دین نمی باشد مصداق غلو و خروج از حد نمی باشد زیرا حد و ملاک کتاب و سنت است و این فضایل ریشه در کتاب و سنت دارد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
عذر میخوام در مورد شیخ صدوق که اعتقاد به سهو النبی داشته توضیح بدید و اینکه ایشان گفته خدا لعنت کند کسی روکه در اذان اشهد ان علیا ولی الله را بگوید.چطور ایشان از علمای بزرگ ما هست درحالی که این مقدار زیاد رو از عقاید شیعه قبول نداره
✅پاسخ
درمورد اینکه انبیاء وامامان دچار سهو ونسیان نمیشوند روایات فراوانی صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به بحارالانوار،ج11،ص72،باب4،وج17،ص97،باب16 وج25،ص350،باب11
❗️علامه مجلسی چنین میگوید:
«علمای امامیه بالاجماع اتفاق دارند بر عصمت انبیاء وامامان از گناهان صغیره وکبیره،عمداً وخطاًونسیاناً قبل از نبوت وامامت وبعد ان،بلکه از زمان تولد تا پایان عمر وتنها شیخ صدوق واستادش با این امر مخالفت کرده اند اما باید توجه داشت که انان سهوی را برانبیاء وامامان جایز میدانند که از ناحیه ی خدا باشد نه از ناحیه ی شیطان ودر غیر اموری که تبلیغ ورسالت انان بر ان امر است
📚بحارالانوار،ج25،ص351
❗️چنانکه علامه مجلسی اورد شیخ بزرگ صدوق ،سهو وفراموشی را درباره ی پیامبر نه بدان معنا که اهل سنت قائل هستند،قائل میباشد بلکه میگوید:
«فراموشی پیامبر،همچون فراموشی های ما نمی باشد،بلکه نوعی از فراموشی است که خداوند برای او ایجاد میکند تا دانسته شود که او نیز از این جهت همچون سایر مخلوقات است تا به عنوان رب وپروردگار گرفته نشود،همچنین فراموشی های ما از سوی شیطان است اما شیطان بر پیامبر وائمه هیچ گونه سلطنتی ندارد»
📚الفقیه،ج1،ص360
❗️بااین بیان روشن شد که این نظریه ی شیخ صدوق در تعارض کلی بامبانی شیعی نیست،هرچند این نظریه قابل قبول نیست،اما ایشان مجتهد بوده ودر مساله ای اجتهاد کرده است هرچند اجتهادشان صحیح نبوده ونزد خداوند تنها یک اجر دارد
📚مراه العقول ج 1 ص 200
❗️اما انچه اوردید که ایشان کسانی را که در اذان شهادت به ولایت حضرت علی میدهند لعن کرده است بصورت کلی صحیح نمی باشد
❗️ایشان کسانی را لعن میکنند که معتقد هستند شهادت به حضرت امیر جزو اذان واقامه است در حالیکه همه علمای امامیه بر این امر متفقند که شهادت به ولایت جزو اذان واقامه نیست بلکه شایسته است به عنوان تبرک واستحباب در اذان واقامه گفته شود
📚الفقیه،ج1،ص290
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
میشه بگید نظر علما و بزرگان شیعه در مورد قرآن چی بوده؟ ایا اونا عقیده به تحریف قرآن داشته ان
🗯پاسخ:
❗️در کتاب سیمای عقائد شیعه چنین امده است:
🗯«کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1⃣فضل بن شاذان نیشابورى در ضمن نقد مذهب اهل سنت مى گوید: «عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآن مفزوده و این آیه را در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا آیه را چنین مى خواندیم:
پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.»
📚الایضاح ص217
❗️اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنت نمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند.
2⃣مرحوم صدوق مى گوید:
«اعتقاد ما این است که قرآن کتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآن فرموده است:« از هیچ سوى باطل سراغ قرآن نمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است قرآن قصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.»
📚الاعتقادات ،ص93
3⃣شیخ مفید مى گوید:
«بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآن هیچ کلمه یا
ایه یا سوره اى کم نشده، لیکن آن چه در مصحف على به عنوان تأویل و تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزه الهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآن گفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآن است نه تأویل آ ن. و به این نظر تمایل دارم.»
📚اوائل المقالات ص53
❗️نیز در جوابِ «مسایل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه» «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً» «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید:
« این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى کشیم.»
📚مجوعه الرسائل ص366
4⃣ سید مرتضى گوید:
«اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآن در آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.»
📚مجمع البیان ج1 ص10
5⃣ شیخ طوسى گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآن نیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.»
📚تبیان ج1 ص3
6⃣ مرحوم طبرسى مى نویسد:
« افزایش چیزى بر قرآن، به اجماع علما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنت گفته اند که در قرآن تغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.»
📚مجمع البیان ج1 ص10
7⃣سید بن طاووس حلّى گفته است:
«عقیده شیعه، عدم تحریف است.»
📚سعد السعود ص144
8⃣ علامه حلّى در جواب سید مهنّا گفته است:
«حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزه جاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.»
📚اجوبه المسائل ص121
9⃣ محقق اردبیلى در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآن است، گفته است:
«باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد... و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است... علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.»
📚مجمع الفائده ج2 ص218
🔟قاضى نور الله شوشترى گوید:
«وقوع تحریف در قرآن که به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعه امامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعه هم جایگاه معتبرى ندارند.»
📚آلائ الرحمان،ج1 ص25
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
❔پرسش
❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔
💠پاسخ:
❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است .
🌀خداوند می فرماید:
«ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم»
🔶حجر9
👌ومی فرماید:
«هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید»
🔷فصلت42
❗️شیخ صدوق می گوید:
« اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است»
📚رساله الاعتقادات ص93
🗯شیخ طوسی می گوید:
«سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است»
📚تبیان ج1 ص3
❗️علامه حلی می گوید:
« حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده»
📚اجوبه المسائل ص121
👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید.
🔷اصل پاسخ:
🌀تحریف بر سه گونه است؛
1⃣تحریف لفظی
2⃣تحریف معنوی
3⃣تحریف عملی
♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است.
♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد.
♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند.
📚تفسیر نمونه ج11 ص28
👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند:
« ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم»
📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران
👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی)
🔷قرآن می گوید:
« یحرفون الکلم عن مواضعه»
🗯نسائ 46
❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند
📚سیمای عقائد شیعه ص151
❗️ امام باقر فرمود:
« آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند»
📚روضه الکافی ص128
📚الوافی ج5 ص274
👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است .
❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند.
❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند.
💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است .
♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔
💠پاسخ:
❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست .
🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد:
«او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار »
📚اعیان الشیعه ج6 ص143
👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛
«او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود »
📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229
🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند:
«او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد»
📚فهرس التراث ج2 ص233
2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است.
👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید :
❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم »
❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید :
« ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است »
📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51
🔷ومی نویسد:
«محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است»
📚الذریعه ج10 ص220
🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است
📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22
3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛
🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند .
🔶2- امیر مومنان فرمود:
❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت»
📚بحار الانوار ج40 ص126
🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓ایا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن سم داد❔و ایا صحیح است که عایشه مانع دفن امام حسن در کنار پیامبر شد و جنازه حضرت را تیر باران کردند
🗯پاسخ؛
👌شیخ مفید می نویسد:
«معاویه می خواست برای یزید بیعت بگیرد اما امام حسن را مانعی در برابر این کار می دید .دسیسه کرد که او را به قتل برساند و با جعده سازش کرد و اورا وادار کرد که به امام سم بدهد و وعده ازدواج با یزید را به او داد و صد هزار درهم برایش فرستاد و جعده امام را سم داد»
📚الارشاد ج2 ص15
📚بحار الانوار ج44 ص157
❗️همین مطلب در کتب اهل سنت نیز آمده است؛
👌ابن سعد در طبقاتش می نویسد:
«معاویه بارها حسن بن علی را سم داد»
📚تتمیم طبقات الکبری ج1 ص352
❗️ابن کثیر می نویسد:
«معاویه برخی از نزدیکان حسن را تطمیع کرد تا او را با سم بکشند»
📚تاریخ ابن کثیر ج8 ص47
👌مسعودی می نویسد:
«معاویه جعده را تحریک کرد تا حسن را بکشد و گفت اگر چنین بکنی برایت صد هزار درهم ارسال می کنم و تورا به ازدواج یزید در می آورم و معاویه برای جعده سم را فرستاد و پس از انجام کار پولی را که وعده کرده بود به او داد اما او را به تزویج یزید در نیاورد و گفت ما زندگی یزید را می خواهیم ( و ممکن است تو دست به جان او نیز ببری) و الا تو را به تزویج او در می آوردم»
📚مروج الذهب ج2 ص427
👌همین جریان را ابوالفرج اصفهانی و ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کنند؛
📚مقاتل الطالبین ص80
📚شرح نهج البلاغه 16 ص29 ؛49
👌مولف کتاب الاستیعاب نیز نقل می کند:
«سم دادن حسن به دسیسه و تحریک معاویه بود و او به همسر حسن پول داد تا چنین کند»
📚الاستیعاب قسم اول ص389
❗️سبط بن جوزی نیز به همین مطلب تصریح می کند؛
📚تذکره الخواص ص211
❗️ابن عساکر نیز در تاریخ همین مطلب را می آورد؛
📚تاریخ مدینه دمشق ج13 ص282
👌مزی نیز می نویسد:
«معاویه برخی از نزدیکان حسن را تطمیع کرد تا او را سم دادند و کشتند»
📚تهذیب الکمال ج6 ص252
🗯زمخشری نیز به همین مطلب تصریح می کند؛
📚ربیع الابرار ج4 ص208
👌مولف کتاب عقد الفرید می نویسد:
«وقتی خبر شهادت امام حسن به معاویه رسید سجده کرد و خدا را شکر گفت»
📚العقد الفرید ج4 ص156
🔷اما پاسخ سوال دومتان:
🗯ابن شهر اشوب از کتاب ربیع الابرار زمخشری و عقد الفرید ابن عبد ربه هر دو از علمای اهل سنت نقل می کند:
❗️« امام حسین و ابوالفضل العباس و عده ای دیگر جنازه امام حسن را به جایگاه خاصی در نزدیکی مسجد النبی منتقل کرده و در انجا نماز بر جسم مطهرشان نماز گزاردند بعد از آن برای تجدید عهد و دفن نزدیک مزار پیامبر بردند .
🔷در این هنگام مروان بن حکم به همراه عده ای جلو امد و فریاد زد شما می خواهید حسن بن علی را در کنار پیامبر دفن کنید
👌از طرف دیگر عایشه نیز در حالی که سوار بر استر بود به جمع انان پیوست و فریاد زد چگونه می خواهید کسی را که من هر گز دوست نداشتم به خانه من داخل کنید
❕ابن شهر اشوب در ادامه می اورد:
«جنازه آن حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه تیر به تابوت آویخته شد»
📚مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص43
👌همین جریان را علامه مجلسی در بحار و شیخ مفید در ارشاد نقل می کند
📚بحار الانوار ج44 ص157
📚الارشاد،ص174،176
🗯این مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند؛
📚حیاه الحیوان ج1 ص83
📚تاریخ الخمیس ج2 ص294
📚وفیات الاعیان ج2 ص66
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓خداوند در ايه ٤٨ سوره بقره می گوید :
«بترسيد از روزى كه هيچكس چيزى از عذاب را از ديگرى كفايت نميكند و شفاعتی پذيرفته نميگردد و در برابر عذاب،فديه اى معادل ان از او گرفته نميشود و انان ياری نخواهند شد
خب اين موضوع مخالف بحث توسل تشيع به اهل بيت نيس براى شفاعت در قيامت همونطور كه در زيارت عاشورا ميخونيم اللهم ارزقنى شفاعت الحسين يوم الورود❔
💠پاسخ:
❗️مساله شفاعت صالحین در روز قیامت مورد قبول تمام فرق اسلامی می باشد.
👌خداوند می فرماید:
«بگو تمام شفاعت از آن خداست .حاکمیت آسمان ها و زمین از اوست و سپس همه به سوی او باز می گردید»
🔷زمر42
👌ومی فرماید:
«کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند»
🔷بقره255
👌ومی فرماید:
«هیچ شفاعت کننده ای جز به اذن او نمی باشد»
🔷یونس3
👌ومی فرماید:
«در آن روز شفاعت هیچ کس سودی نمی بخشد جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده باشد و از گفتار او راضی باشد»
🔷نجم26
❗️این ایات و ایات شبیه به آن همگی تصریح می کنند که در روز قیامت شفاعت وجود دارد اما شفاعت در قیامت تنها به اذن خداوند است و تنها کسانی می توانند شفاعت کنند که ماذون از جانب خداوند باشد که انان انبیائ و اولیائ میباشند.
🗯علمای اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود:
«شفاعت من در روز قیامت برای صاحبان گناهان کبیره از امتم می باشد»
📚مسند احمد ج3 ص213
📚سنن ابی داود ج2 ص537
❗️وفرمود:
«من اولین شفاعت کننده در روز قیامتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص448
❗️وفرمود:
«خداوند به من حق شفاعت کردن را داده است و من آن را برای امتم ذخیره کرده ام»
📚صحیح بخاری ج1 ص92
📚سنن نسائی ج1 ص172
❗️وفرمود:
«انبیا در حق هر کسی که از روی اخلاص شهادت به وحدانیت خداوند بدهند شفاعت می کنند»
📚مسند احمد ج3 ص12
🗯همین مضمون در روایات متعددی از منابع شیعیان نیز آمده است .
👌حضرت علی فرمود:
«سه دسته هستند که در روز قیامت شفاعت می کنند؛ انبیائ و علما و شهدائ»
📚خصال یک جلدی ص156
❗️امام صادق فرمود:
«شفاعت ما اهل بیت برای صاحبان گناهان کبیره از شیعیان می باشد»
📚الفقیه ج3 ص376
♻️جهت اگاهی بیشتر از روایات شیعه در مورد شفاعت پیامبر گرامی و اهل بیت رجوع کنید؛
📚بحار الانوار ج8 ص29 باب21
🔴حال پاسخ از آیه مورد استناد شما در مورد شفاعت؛
🗯خداوند می فرماید:
«ای بنی اسرائیل نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید ...و از آن روز بترسید که کسی به جای دیگری مجازات نمی شود و نه شفاعت پذیرفته می شود و نه غرامت و بدل پذیرفته می شود و نه یاری می شود»
🔷بقره47-48
👌خداوند با این سخن خط بطلان می کشد بر عقیده یهودیان که معتقد بودند که چون نیاکان و اجدادشان پیامبران خدا بودند آنها را شفاعت خواهند کرد وآنان چون یهودی هستند اهل نجات هستند اگر چه ملتزم به هیچ یک از دستورات الهی نباشند و یا گمان می کردند که میتوان برای گناهان فدیه و بدل تهیه نمود همان گونه که در این جهان متوسل به رشوه می شدند.
❗️خداوند می گوید شفاعت در روز قیامت تنها به اذن خداست و برای شما شفاعت بی حساب و کتاب که به آن معتقد هستید وجود ندارد چنان که می فرماید:
«شافعان تنها در حق کسانی شفاعت می کنند که خداوند از او خشنود باشد»
🔷انبیائ28
👌وچون شما یهودیان مورد رضایت خداوند نمی باشید شفاعتی نیز برای شما نمی باشد.
📚تفسیر نمونه ج1 ص221
❗️بنابراین ایه مورد نظر با مساله قطعی شفاعت در اسلام منافاتی ندارد.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
🙄قرآن می گوید حساب و پاداش مردم با خداست(غاشیه ۲۶).اما شیعیان همیشه می گویند اجرت با حسین با اهل بیت یعنی حسابرس شما آنها هستند ایا شرک از این واضح تر است
🗯پاسخ:
🔷امام صادق فرمود:
« زمانی که روز قیامت شود خداوند حساب شیعیان ما را بر عهده ما می میگذارد انچه از حقوق پرودگار بر ذمه انان است حضرت محمد شفیع می شود و خداوند انان را می بخشد و انچه از حقوق مردم بر ذمه انان است حضرت محمد شفیع می شود و بجای انان ادا می کند و انچه از حقوق ما اهل بیت بر ذمه انان است ما نیز به انان می بخشیم تا انان بدون حساب وارد بهشت شوند»
📚بحار الانوار ج7 ص274
🔶همین مضمون را شیخ کلینی در :
📚کافی ج8 ص162
📚صدوق درعیون ج2 ص57
📚شیخ طوسی در امالی ص406
📚مرحوم بحرانی در تفسیر برهان ج5 ص645
❗️و دیگران روایت کرده اند.
🗯در زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم:
«بازگشت مردم در قیامت به سوی شماست و رسیدگی به پرونده آنها بر عهده شماست»
📚زیارت جامعه کبیره
🗯این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است.
🔷خطیب بغدادی روایت میکند که ابوبکر در حالت مرگ خود از پیامبر چنین نقل روایت کرد که فرمود:
❗️«بر فراز صراط عقبه ای است که کسی نمیتواند از ان رد شود مگر درصورتیکه جواز عبور از علی به دست اورده باشد»
📚تاریخ بغداد،ج10،ص356
📚همین مضمون را طبری در الریاض النضرة،ج2،ص172 نقل میکند
🗯همچنین ابن حجر روایت میکند که پیامبر خطاب به حضرت علی فرمود:
«ای علی تو در روز قیامت بهشت ودوزخ را برای مردمان تقسیم میکنی»
📚صواعق محرقه،ص75
📚همین معنا را خوارزمی در مناقب ص234وقندوزی حنفی در ینابیع المودة ص83 نقل میکند
🔶حال خداوند می فرماید:
«بازگشت انان به سوی ماست و حساب انان بر عهده ماست»
🔷غاشیه 25-26
❗️اما باید توجه کرد که حسابرسی اهل بیت همان حسابرسی خدا است .هیچ کس نمی گوید که حسابرسی و بازگشت خلایق به طور استقلال با علی و سایر امامان علیهم السلام است بلکه می گویند این کار ذاتا از آن خداست ولی بالواسطه از آن آنهاست.
💦به عنوان مثال اینکه خداوند در ایه ای می گوید که اوست جان ها را می گیرد( زمر42)
💧و در آیه ای دیگر می گوید ملک الموت جان ها را می گیرد( سجده11)
💧ودر آیه ای دیگر می گوید فرشتگان جان ها را می گیرند(نحل32)
🌕در اینجا همگان می گویند گرفتن جان در اختیار خداوند است و ملک الموت و فرشتگان به واسطه و به اذن خداوند جان ها را می گیرند.
👌حسابرسی مردمان نیز در اختیار خداوند است که اهل بیت با واسطه و با اذن خداوند این کار را می کنند لذا منافاتی بین عقیده ما و حسابرسی خداوند نیست .
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓امروزه خیلی گفته می شه که بعد از مرگ افراد مرده ها به دنیا بر می گردن و دو مرتبه زندگی تازه ای شروع می کنن ایا این عقیده راسته و واقعا اینطور است و تناسخ واقعیت دارد؟ اسلام نظرش چیه
🗯پاسخ:
🔷عقیده مندان به تناسخ می پندارند که انسان بعد از مرگ بار دیگر به همین زندگی باز میگردد منتها روح او در جسم دیگر ونطفه دیگر حلول کرده وزندگی مجددی را در همین دنیا آغاز می کند واین مساله ممکن است بارها تکرار شود این زندگی تکراری در این جهان را تناسخ یا عود ارواح می نامند
📚تفسیر نمونه،ج1 ص164
🗯ادله متعدد عقلی نیز بر بطلان این عقیده دلالت می کند از جمله:
🗯همه می دانیم که موجودات زنده در این جهان یک لحظه آرام نیستند و دائما از حالتی به حالت دیگر و از مرحله ای به مرحله کاملتر قدم می گذارند.
👌عقربه همه دگرگونی ها و تحولات حیاتی در موجودات زنده متوجه به سمت تکامل و مراحل عالیتر حیات است .چیزی که هرگز در این قانون امکان پذیر نیست بازگشت به عقب و ارتجاع است .هرگز طفل یک ماهه به حال نطفه یک روزه بر نمی گردد و طفل تکامل یافته به صورت علقه سابق در نمی آید.
❗️این قانون در گیاه و حیوان و انسان و در سراسر جهان حیات و زندگی عمومیت دارد و هرگز موجود زنده ای پس از طی دوران تکاملی به عقب باز نمی گردد .
🗯باتوجه به این قانون عمومی در جهان سخن از تناسخ و بازگشت به عقب کاملا بی معنا است .
📚ارتباط با ارواح ص29
🗯قرآن می فرماید:
«چگونه به خدا ایمان نمی آورید با این که شما (قبل از افرینش خاک بودید) مرده و بی جان بودید و خداوند شما را زنده کرد سپس شما را می میراند و بعد زنده می کند و سپس به سوی او باز می گردید»
🔷بقره28
❗️این ایه صریحا می گوید که پس از مرگ یک بار بیشتر زنده نخواهید شد و آن زنده شدن در رستاخیز و بازگشت به سوی خدا و پیوستن به زندگی جاودان سرای آخرت است.
🗯ومی فرماید:
«خداوند همان کسی است که نخست شما را آفرید و سپس روزی داد و بعد می میراند و سپس زنده می کند»
🔷روم41
👌در این آیه نیز تنها یک مرتبه مرگ و حیات پس از آفرینش انسان ذکر شده که مرگ این جهان و حیات باز پسین است.
❗️علامه مجلسی نیز در بحار الانوار شریف بابی را گشوده به ذکر روایات اهل بیت در رد عقیده به تناسخ؛
📚بحار الانوار،ج4 ص320 باب 5 "ابطال التناسخ"
🗯شیخ حر عاملی نیز بابی را اختصاص داده است به ذکر روایات اهل بیت در ابطال تناسخ؛
📚الفصول المهمه "تکمله الوسایل"ج1 ص258 باب 48
🔶امام رضا علیه السلام فرمود:
"کسی که معتقد به تناسخ باشد او کافر به خداوند عظیم شده است وبهشت وجهنم را تکذیب کرده است"
📚عیون اخبار الرضا، صدوق ج2 ص202
❗️وفرمود:
"هرکس اعتقاد به تناسخ داشته باشد کافر است"
📚همان مدرک، ج2 ص202
🗯پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش🤔
❓میگن بهشت ابدی است ایا نعمت های بهشتی سبب خستگی نمیشه تا کی بخوریم و با حوریان باشیم و عشق و حال کنیم بالاخره دل زده میشیم خب واقعا جوابتون چیه
💠پاسخ؛
♻️در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت؛
1⃣ نخست اینکه ما نباید با معیارهای جسمی و روانی این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، ای بسا این حالت روانی که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول و بی تفاوت می شویم در آنجا برعکس باشد، هرچه بیشتر انسان می بیند شوقش بیشتر می گردد، و هر قدر تکرار می کند لذتش افزونتر می شود، و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذات معنوی و مادی می گردد.
⁉️چه دلیلی داریم که وضع روحی انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکی است.
2⃣در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی شود، ما هر قدر هوای تازه و پر از اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائما از آن لذت می بریم و برای ما مایه نشاط است.
👌آب یک نوشیدنی کاملا ساده و یکنواخت است ما اگر صدها سال عمر کنیم نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگی از همه چیز برای ما لذت بخش تر است، و همان است که می گوییم آب طعم حیات دارد، نه خسته می شویم و نه بی اعتنا بلکه آب گوارا همیشه برای تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است.
⁉️چه مانعی دارد که در آنجا نیز خداوند حالتی شبیه تشنگی «تشنگی لذتبخش نه مزاحم و آزاردهنده، همچون تشنگی لقای محبوب» بر انسان مسلط سازد، و به خاطر ان دائما از نعمتهای روحانی و جسمانی بهشت فوق العاده درک لذت کند؟
3⃣از آنجا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های روحانی و معنوی او نیز پایان نمی گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه ای و هر دم رحمت و هدایت جدیدی بر بهشتیان و مقربان درگاهش می فرستد، به گونه ای که اصلا تکراری در آن نیست مگر بی نهایت ممکن است مکرر شود؟
🗯نعمتهای مادی نیز جلوه های رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتی به خود نمی پذیرند. چه مانعی دارد همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، همان شرابهای طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازه ای، و شکل و عطر جدید داشته باشند؟
❗️دائما رنگ عوض کنند، دائما دگرون شوند، دائما چهره نو پیدا کنند، به گونه آی که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد.
🔷پاره ای از آیات قرآن و روایات اسلامی نیز این مطلب را تایید می کند. «او هر زمان در شان و کاری است»
🔷الرحمن/ 29
🔷 بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شان و در کاری هستند.
🗯در حدیثی از امام صادق می خوانیم:
❗️«خداوند بهشتی آفریده که هیچ چشمی ندیده، و هیچ مخلوقی از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را می گشاید و می گوید: بوی خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزای»
📚بحار الانوار ج8 ص199
🗯در حدیث دیگری از امام باقر آمده است:
🔷«برای اهل بهشت سفره هایی می گسترانند که بر آن آنچه مورد علاقه آنها از طعامها است قرار داده می نوشد طعامهایی که از آن لذیذتر و خوش بوتر نیست، سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده، و سفره دیگری برای آنها می گسترانند».
📚همان مدرک ح199
👌 این تعبیرات به خوبی نشان می دهد که در آنجا تکراری وجود ندارد بلکه هر لحظه الطاف و عنایات تازه ای است
📚پیام قرآن ج6 ص272
✏️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال
این که اموات در مواقعی مانند جمعه ازاد هستند ایا صحت دارد چه افرادی این گونه می باشند وکیفیت ان چگونه است؟
✅پاسخ
شیخ حرعاملی در کتاب شریف فصول المهمه بابی را گشوده است تحت این عنوان«ارواح مؤمنین وکفار خانواده ی خود را بعد از مرگ زیارت میکنند»
❗️ودراین باب روایات متعددی درهمان معنای باب نقل میکند
📚فصول المهمه،ج1،ص326،باب70
❗️امام صادق فرمود:«مؤمن خانواده ی خود را زیارت میکند،خداوند انچه ان را دوست دارد به او نشان داده وانچه را مکروه میداند از او مخفی می کندوکافر خانواده ی خود را زیارت میکند درحالیکه انچه دوست دارد از او پنهان میدارد وانچه مکروه میدارد را به اونشان میدهد وفرمود از مؤمنین بعضی هرجمعه خانواده ی خودرا زیارت میکند وبعضی به مقدار عملش»
📚الکافی،ج3،ص230
❗️در روایات دیگر امام کاظم فرمود:«مؤمن به مقدار اعمالش خانواده ی خود را زیارت میکند،برخی از انان هر روز،وبرخی هر دو روز،وبرخی هر سه روز،کمترین انان هرجمعه،زمان ان وقت ظهر ومانند ان است
📚الکافی،ج3،ص231
📚بحارالانوار،ج6،ص257
❗جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب شریف بحارالانوار،ج6،ص202،باب8
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
لطفا جایگاه امام جواد رو در نزد علمای اهل سنت برامون بیان کنین
🗯پاسخ:
1⃣علامه سبط بن جوزی حنفی درباره امام می نویسد:
« او در علم و تقوا ،زهد و بخشندگی شیوه پدرش را در پیش گرفته بود .او با القاب مرتضی و قانع نیز خوانده می شد»
📚تذکره الخواص ص358٬359
2⃣محمد بن طلحه شافعی می اورد:
« هر چند خردسال بود اما منزلتی والا و آوازه ای بلند داشت .مناقب و فضائل او به قدری فراوان است که نه میدان هماوردی ها گنجایش آن را داشت و نه اجل امان داد تا بر همگان اشکار شود.در عمر کوتاهش خداوند او را از چنان منقبت و منزلتی خاص برخوردار کرد که فروغ آن در طلیعه بزرگداشت و تجلیل می درخشید»
📚مطالب السوول ص239
3⃣ذهبی از متعصبین اهل سنت درباره امام جواد چنین می نویسد:
« او به جواد ،قانع و مرتضی ملقب بود و در شمار بزرگان اهل بیت پیامبر قرار داشت .از انجا که به سخا و بخشندگی شهره بود « جواد» خوانده شد»
📚الوافی بالوفیات،ج4 ص105
4⃣ابن صباغ مالکی یکی دیگر از علمای اهل سنت چنین می نویسد:
« او در عین خردسالی مرتبه و منزلتی والا و آوازه ای بلند و فراگیر داشت .بر اساس نصوصی که درباره امامت او آمده بود و نیز وصیت پدرش علی بن موسی الرضا پس از پدرش عهده دار منصب امامت شد .جماعتی از افراد ثقه و عادل نیز این مطلب را نقل کرده اند»
📚الفصول المهمه ص251
5⃣شبراوی شافعی چنین می اورد:
« کرامات او فراوان و مناقب او مشهود است و ما بخشی از کرامات بزرگ و مناقب زیبای او را نقل کردیم»
📚الاتحاف بحب الاشراف ص168
6⃣خیر الدین زرکلی نیز چنین می اورد:
« او منزلت و مرتبه ای بلند داشت ،هوشمند و زبان آور و در بدیهه گویی توانمند بود»
📚الاعلام ج7 ص155
7⃣یوسف اسماعیل نبهانی نیز چنین می گوید:
« او یکی از بزرگان ائمه و چراغ هدایت گر امت است»
📚جامع کرامات الاولیائ،ج1 ص100
8⃣محمود بن وهیب بغدادی نیز چنین می نویسد:
« او وارث دانش و فضل پدر خود و از نظر منزلت و کمال سر آمد بود»
📚جوهر الکلام ص147
🔴برگرفته از کتاب پیشوایان هدایت،ج11 ص21 به بعد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht