eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا خانه خدا توسط،حضرت آدم ساخته شد و به دستور خداوند ، به دست حضرات ابراهیم و اسماعیل شد ❗️❗️برخی از اساتید می گویند نص صریح قرآن آن است که ابراهیم خانه را ساخت و نسبت ساخت آن به آدم دروغ است ❕❕ 💠💠 👌از آيات مختلف قرآن و احاديث و تواريخ اسلامى به خوبى استفاده مى ‏شود كه خانه پيش از ابراهيم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، در آيه 37 سوره ابراهيم از قول اين پيامبر بزرگ مى‏خوانيم: رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ:" پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در اين سرزمين خشك و سوزان در كنار خانه تو سكونت دادم". 👌اين آيه گواهى مى‏ دهد موقعى كه ابراهيم با فرزند شيرخوارش اسماعيل و همسرش به سرزمين مكه آمدند اثرى از خانه كعبه وجود داشته است. ❕در آيه 96 سوره آل عمران نيز مى‏خوانيم: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً « نخستين خانه‏اى كه به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمين مكه بود» مسلم است كه پرستش خداوند و ساختن مركز عبادت از زمان ابراهيم آغاز نگرديده بلكه قبلا و حتى از زمان آدم بوده است. 👌و نیز می فرماید «بياد آوريد هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل پايه ‏هاى خانه (كعبه) را بالا مى ‏بردند، و مى ‏گفتند: پروردگارا از ما بپذير تو شنوا و دانايى" (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ). ❕اين تعبير مى‏رساند كه شالوده‏ هاى خانه كعبه وجود داشته و ابراهيم و اسماعيل پايه‏ ها را بالا بردند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص454 ❕در خطبه معروف از نهج البلاغه نيز مى ‏خوانيم؛ « آيا نمى‏ بينيد كه خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسيله قطعات سنگى ... امتحان كرده است، و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد كه به گرد آن طواف كنند» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « آدم زمانی که خانه کعبه را بنا کرد و به آن طواف کرد، گفت خدایا برای هر عمل کننده اجری است ، من نیز خانه کعبه را بنا کردم ، در ازای آن خطای من را ببخش ...» 📚بحار الانوار ج11 ص179 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند به آدم امر کرد تا خانه کعبه را بنا کند « امره الله به من بناء الکعبه » 📚بحار الانوار ج11 ص197 👌كوتاه سخن اينكه آيات قرآن و روايات اين تاريخچه معروف را تاييد مى‏ كند كه خانه كعبه نخست به دست آدم ساخته شد سپس در طوفان نوح فرو ريخت ( بحار الانوار ج96 ص65) و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل تجديد بنا گرديد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مستند كامل حاصل تحقيقات ٢٠ ساله دكتر دن گيبسن در مورد حقيقت دنياى اسلام حاصل اين تحقيق: ١- محمد اهل مكه و كشور عربستان نبوده است! ٢- پيامبر اسلام اهل مكه و كشور عربستان نبوده است. ٣- هيچ نامى از مكه در نقشه هاى قديمى وجود ندارد. ٤- قدس قبله اول مسلمانان نبوده است و تغيير قبله ٧٠ سال بعد صورت گرفته است و نه در زمان محمد. ٥- تمام توصيفات قرآن در مورد مسجد الحرام و كعبه ارتباطى به شهر مكه و عربستان ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌«شهر مقدس؛ کشف سرمنشأ واقعی اسلام» فیلمی است ساختة آقای دانیل (دن) گیبسون، نویسندة‌ کانادایی ـ بریتانیایی تبار در یک ساعت و بیست و پنج دقیقه که تلاش شده رنگ و بوی مستند داشته باشد. ❕ سخن اصلی دن گیبسون این است که شهر مقدس اصلی اسلام این شهر مکه کنونی که کعبه در آن قرار دارد و مسلمانان به سوی آن نماز می‌خوانند نیست؛ بلکه شهری است باستانی به نام پترا که در جنوب اردن کنونی قرار دارد. یعنی محل سکونت قریش و قبایل و چهره‌های سرشناس تاریخی آن دوره مثل بنی‌هاشم و بنی‌امیه، عبدالمطلب و ابوطالب و حمزه و ابولهب و ابوجهل و محل بعثت پیامبر اکرم(ص) و نزول وحی و خانة‌ کعبه و قبله مسلمانان و مراسم حج، شهر پترا بوده است نه شهر مکه. 👌ایشان برای اثبات مدعای خویش چهار مرحله را طی می‌کند. نخست می‌کوشد تا بنابر شواهدی، اصالت شهر مکه را زیر سؤال ببرد. در مرحلة‌ دوم به دنبال جایگزینی برای شهر مکه می‌گردد و شهر پترا را معرفی می‌کند. در مرحلة‌ سوم تلاش دارد تا نشان دهد اوصاف مذکور در کتب تاریخی دربارة‌ شهر مقدس اسلام بر شهر پترا صدق می‌کند و در نهایت هم سعی می‌کند توضیح دهد که چرا و چگونه کعبه از شهر پترا به محلی به نام مکه منتقل شد و شهر پترا از یادها فراموش شد . ❕سستی این نظریه و عدم وجاهت علمی آن سبب شده است که بسیاری از متخصصان آن را قابل بحث علمی ندانند به گونه‌ای که دکتر دیوید اِی. کینگ نقد خویش بر آخرین اثر دن گیبسون، یعنی کتاب قبله‌های اولیه اسلام، را این چنین جمع‌بندی می‌کند ؛ «اثری آماتوری و غیرعلمی که هم توهین به مسلمانان است و هم توهین به پژوهش‌های علمی غربی و اسلامی». 💠https://b2n.ir/741448 ❕اين مسأله مورد اتفاق تمام مورخان بزرگ است كه عرب قبل از قيام پيامبر در وضع بسيار بدى از نظر عقايد خرافى، انحطاط اخلاقى، اختلافات و جنگ‏هاى داخلى خانمان‏ سوز و شرايط بد اقتصادى به سر مى‏ برد. نسيم علم و دانش در آن محيط نمى‏ وزيد و حتى اثرى از تمدن صورى بشر نيز در آنجا وجود نداشت و به همين دليل آنها را قومى نيمه وحشى معرفى كرده و نام عصر جاهلى را براى آن زمان برگزيده‏ اند. ❕يكى از مورخان غربى درباره محيط حجاز در عصر جاهليت از بعضى از مورخان معروف چنين نقل مى‏ كند: «در آن زمان كه ديمتريوس سردار بزرگ يونانى قصد تصرف عربستان را داشت ، اعراب ساكن به او گفتند:" اى ديمتريوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى ‏كنى ما در ريگستانى به سر مى ‏بريم كه فاقد كليه وسايل زندگى و محروم از تمام نعمت‏هايى است كه اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره‏ مندند، ما سكونت در چنين صحراى خشك را بدين جهت اختيار نموديم كه نمى‏ خواهيم بنده كسى باشيم بنابراين تحف و هدايايى را كه تقديم مى ‏نماييم از ما قبول كن و لشگريان خود را از اينجا كوچ داده و مراجعت كن" ... ديمتريوس اين پيام صلح را مغتنم شمرد و هدايا را پذيرفت و از چنين جنگى كه‏ مشكلات زيادى در برداشت صرف نظر كرد.» 📚تاریخ تمدن اسلام و عرب ص 88 ❕اصولًا درطول تاريخ، حجاز تحت سيطره كشور گشايان قديم قرار نگرفت و استقلال خود را حفظ كرد، و به گفته تحليل گران علتش اين بود كه تسلط بر چنين سرزمين بى آب و علفى كه فاقد همه چيز بود، به زحمت و مشكلات آن نمى‏ ارزيد و نيز به همين دليل است كه آثار تمدن كشورهاى قديم، مانند ايران و روم، كه در بسيارى از نقاط شبه جزيره يافت مى‏ شد در محيط حجاز وجود نداشت. 👌در حالی که « پترا » آثار تمدنی را در خود دیده بود و محل نزاع ایران و روم برای تصرف در آنجا بود . 📚جنگ های ایران و روم ، پرو کو پیوس ، ترجمه سعیدی ، ص 172 👌قرآن محل بعثت پیامبر گرامی را مکه دانسته و می فرماید ؛ « او كسى است كه دست آنها را از شما و دست شما را از آنها در دل مكه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پيروز ساخت، و خداوند به آنچه انجام مى ‏دهيد بيناست. » ( فتح 25) ❕و در مورد خانه کعبه می فرماید ؛ « نخستين خانه‏ اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است. » ( آل عمران 96) 🔸 👇
🔸 👇 ❕و منطقه مکه را از زبان ابراهیم چنین توصیف می کند ؛ « پروردگارا من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى آب و علفى در كنار خانه ‏اى كه‏ حرم تو است ساكن ساختم تا نماز را بر پاى دارند، تو قلبهاى گروهى از مردم را متوجه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد آنان شكر تو را بجاى آورند. » ( ابراهیم 37) ❕مكه تدريجا شكل شهرى را بخود مى ‏گرفت، و آن زمانی بود قبيله" جرهم" در آنجا ساكن شده بودند، و پيدايش چشمه زمزم آنجا را قابل سكونت ساخت. 📚فروغ ابدیت ص 106 ❕سرزمين پهناور عربستان از شبه جزيره بزرگى تشكيل شده كه مجموع مساحت آن بالغ بر «3 ميليون» كيلومتر مربع است- يعنى تقريباً دو برابر ايران، 6 برابر مساحت فرانسه، 10 برابر مساحت ايتاليا و 80 برابر مساحت سويس است! از طرف شمال به شام و عراق عرب، و از سمت مشرق به خليج فارس، و از طرف جنوب به درياى عمان، و از جانب مغرب به درياى احمر منتهى مى‏شود- اين شبه جزيره از دو قسمت تشكيل شده، اوّل صحراى وسيع و ريگستان سوزان بى‏ آب و علفى كه قسمت عمده آن را فرا گرفته، و ديگرى قسمت‏هاى آباد و سواحل حاصل ‏خيز شبه جزيره كه در اقليت قرار دارد که همان منطقه یمن می باشد . ❕دانشمندان قديم اين سرزمين را به سه بخش تقسيم مى ‏كرده ‏اند ؛ 1) بخش شمالى و غربى كه «حجاز» نام دارد. 2) بخش مركزى و شرقى كه آن را صحراى عرب مى‏ناميدند. 3) بخش جنوب غربى كه به «يمن» موسوم است. ❕حجاز كه از سرزمين فلسطين تا بحر احمر امتداد دارد سرزمينى است كوهستانى كه داراى بيابان‏ها و ريگزارهاى لم يزرعى است، و به طور كلى بيشتر اراضى آن از سنگلاخ تشكيل شده است- زراعت در اين نقطه كم و قسمت عمده آن خشك و بى ‏آبست. اين قسمت از عربستان اگرچه در تاريخ، شهرت بسزايى دارد، ولى اين شهرت نه از لحاظ تمدن و خوبى وضع اقتصاد آن است، بلكه از جهت اهميّت مذهبى و معنوى است كه از قديم الايام براى آن قائل بوده ‏اند- از شهرهاى مشهور آن «مكّه» و «مدينه» و دو بندر «جده» و «ينبوع» است. ❕مكّه شهرى است كه در وسط كوهستان خشك و بيابان لم يزرعى بنا شده، اطراف آن به اندازه‏اى شوره‏ زار است كه به هيچ وجه قابل زراعت نيست و به قول بعضى از خاورشناسان در هيچ جاى دنيا نمى ‏توان نظيرى‏ براى سرزمين مكّه از حيث بدى اوضاع جغرافيايى پيدا كرد. 👌اهالى مكّه بيشتر ضروريات خود را از جده كه بندرگاه آنجا محسوب مى ‏شود، تهيه مى ‏كنند- اطراف مدينه را هم مانند مكه كم و بيش بيابان‏هاى غير مزروعى فرا گرفته است، اهالى آنجا قسمت مهمى از مايحتاج خود را از بندر «ينبوع» كه مانند جده در كنار درياى احمر واقع شده است، بدست مى‏ آورند، نكته قابل توجه اينجاست كه آنچه در تاريخ عربستان نسبت به اين قسمت از شبه جزيره ديده مى‏شود اين است كه سابقه تمدن درخشانى در تمام مدت تاريخ، نداشته است تنها همان اهميّت معنوى و قداست مذهبى است كه از ديرزمانى براى آنجا مسلّم بوده و حتى در تورات نيز به آن تصريح شده است. 📚معجم البلدان ج 5 ص 181 👌نصوص و تصریحات تاریخ اسلام و ایران باستان ، که محل بعثت پیامبر گرامی را مکه دانسته و این که قبله اول مسلمین بیت المقدس بوده که پس از آن به امر خداوند و پیامبر به سمت مسجد الحرام و کعبه در مکه تغییر یافت ، فراتر از آن است که ذکر شود که ما اگر بخواهیم آن ها را بشماریم ، هزاران هزار مستند و نص می شود . ❕به راستی تعجب است که چگونه عده ای که گویی، عقلشان پوشانده شده ، مطالب موهنی و مضحک و بدون مستندی نقل می کنند که شهر مکه ای نبوده و پیامبر از مکه مبعوث نشده است و اساسا خانه کعبه در مکه نبوده است و ... این مطالب موهون به راستی سستی پژوهشهای اسلام شناسان غربی را نشان می دهد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕مطالب و استنادات طرح شده در این فیلم، از جنبه‌ها و محورهای مختلف قابل نقد است که برخی از ایرادهای وارد بر آن را می‌توان از قرار زیر برشمرد ؛ 🔸ارائة‌ گزارش‌های غیرواقعی و نسبت دادن آن به منابع تاریخی؛ مانند ادعای سرسبز بودن شهر مکه بر خلاف گزارش متفق القول آثار قدیم و جدید دربارة‌ تاریخ شبه جزیره عرب و حجاز که همگی این منطقه را به قول قرآن کریم: «غیر ذی زرع» می‌دانند. 🔸نقل ناقص گزارش‌های تاریخی؛ مانند نقل ناقصی از گزارش قتل یک نفر در «کنار دیوار مکه» که ایشان آن را دال بر وجود یک حصار بر گرد این شهر می‌داند در حالی که گزارش تاریخی کامل توضیح می‌دهد که این شخص «وارد شهر مکه شد و در کنار یک دیوار» کشته شد که دلالتی بر آن چه که گیبسون ادعا می‌کند ندارد. 🔸شتاب‌زدگی در استنتاج از گزارش‌های تاریخی و برداشت نادرست از آن؛ مانند بیان یک بیت شعر دربارة خوردن انگور در مکه در غیر فصل انگور و استدلال با آن بر کشاورزی و محیط آبادان شهر مکه. 🔸ترجمة‌ نادرست و دلبخواهی متون تاریخی؛ مانند ترجمة واژة «بناء» به باغ یا ترجمة واژة‌ »طین» به خاکی که فقط در مزرعه وجود دارد و یا ترجمة‌ واژة‌ »مسجد» به محل اجتماع. 🔸برخورد گزینشی با شواهد و گزارش‌های موجود؛ مانند گزینش چند مسجد خاص از صدر اسلام برای بررسی جهت قبله و نادیده گرفتن بسیاری از مساجد و ابنیه دیگر که مربوط به همین دورة زمانی است. 🔸سنجش و ارزش‌گذاری دقت بناهای کهن با امکانات امروزی؛ مانند نمونة شگفت‌آور مسجد صنعا که در بررسی ایشان هم قبلة کلی این مسجد به سمت مکه و مسجد الحرام است ولی چون بر اساس ابزارهای نوین امروزی به صورت دقیق و صددرصد خط قبلة‌ این مسجد به شهر مکه نمی‌خورد و با آن زاویه دارد، هر چند این زاویه بسیار اندک و قابل اغماض است، باز ایشان آن مسجد را به عنوان یکی از مساجد که قبله‌ای متفاوت داشته است، مطرح می‌کند؛ در حالی که به طور طبیعی دانش و امکانات تعیین قبله در صدر اسلام با دانش و امکانات کنونی فاصله فراوان دارد و این یک توقع غیرمنطقی است که در بناهای کهن به دنبال دقتی امروزین باشیم. بسیاری از مساجدی که ایشان به عنوان نمونه بررسی می‌کند از این قبیل است. 🔸تعمیم نابه‌جا و غیرروشمند مورد جزئی و نتیجه‌گیری کلی؛ مانند بررسی قبلة‌ چند مسجد محدود و ادعای رو به مکه نبودن قبلة‌ تمامی مساجد صد سال نخست اسلام. 🔸ادعاهای خلاف واقع و کذب صریح؛ مانند ادعای عدم امکان رؤیت مسجد الحرام از غار حرای موجود در مکه. 🔸گمانه‌زنی بی‌پشتوانه و غیرروشمند در ترسیم گذشته؛ مانند مباحثی که ایشان در تبیین اوصاف شهر پترا به عنوان شهر مقدس اسلام دارد که می‌کوشد مکان‌هایی را به عنوان صفا و مروه و ... معرفی کند که معنایی جز تاریخ‌سازی خیال‌پردازانه ندارد. 🔸سهل‌انگاری در خوانش و گزارش منابع؛ مانند نقل بی‌دقت و آشفته و در هم و بر هم داستان اسلام آوردن رئیس قبیله دوس که نه از اهالی مکه است و نه معبد ذوالشری (که در فیلم به نام دوشارا از آن یاد می‌شود) در مکه قرار دارد. 🔸عوام‌فریبی؛ مانند نشان دادن چندین گوی سنگی در یک خرابه شهر پترا به عنوان گوی‌های منجنیقی که سپاه شام برای کوبیدن سپاه ابن زبیر و کعبه در پترا از آن استفاده کرده‌اند. 🔸زمان‌پریشی در مباحث تاریخی؛ مانند نسبت دادن نابودی اسناد انتقال کعبه از پترا (که به گفتة‌ ایشان در سال ۷۰ هجری قمری رخ داده است) به جریان موهوم کتاب‌سوزی در زمان فتوحات سه خلیفة‌ نخست (که از سال ۱۵ تا ۳۵ هجری قمری رخ داده است)! و یا استناد به متنی از سفرنامة‌ مارکوپولو (که مربوط به قرن هفتم قمری است) برای اثبات وجود جمعیت فراوان مسلمانان در منطقة چین و نیاز آنان به مسجد که منجر به ساختن مسجد سعد بن ابی‌وقاص در سال ششم ظهور اسلام (یعنی حتی پیش از هجرت پیامبر اکرم به مدینه) در این منطقه شد و ... 💠https://b2n.ir/741448 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔سوره بقره: وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا(۱۲۵) یعنی و به یاد بیاور هنگامی که ما خانه کعبه را برای همه مردم محل گردهمایی و جای امن وامان قرار دادیم. کتاب ترجمه دنباله تاریخ طبری، عریب بن سعد قرطبی، جلد ۱۶ صفحه ۸۳ قرامطه به سوی مکه رفتند وارد اجتماع حج‌گذاران شدند و در داخل خانه کعبه مسلمانان را در پرده‌های خانه‌کعبه آویختند و کشتند و سپس حجر‌الاسود را با خود بردند‌. همان‌طور که دیدید ادعای الله محمد پیرامون امن بودن خانه کعبه صحیح نبود! بلکه در سال ۳۱۷ هجری قرامطه ۱۷۰۰ نفر از حاجیان را در حال طواف به قتل رسانند و سپس حجر الاسود را دزدیدند ، این واقعه ردی کامل بر تمام ادعاهای اسلام است و دیدید که کلام قرآن در مورد امن بودن خانه کعبه دروغی بیش نبود ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیاتی سخن از امنیت خانه کعبه به میان آورده است ، چنان که می فرماید ؛ « نخستين خانه ‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است.در آن نشانه‏ هاى روشن است (از جمله) مقام ابراهيم، و هر كس داخل آن شود در امان خواهد بود » ( آل عمران 96_97) ❕این مضمون در آیات دیگری نیز تکرار شده است ؛ 🔸عنکبوت 67 _ نمل 91_ بقره 126_ ابراهیم 35 _ تین3 👌بر خلاف آنچه شبهه افکن تصور کرده است ، امنیت کعبه ، امنیت تکوینی نیست به گونه ای که حوادث ناامن کننده در آن واقع نشود ، بلکه امنیت مورد بحث به دو معنا است ؛ 1⃣امنیت تشریعی ؛ 👌يعنى خدا فرمان داده كه همه انسانها و حتى حيوانها در اين سرزمين در امن و امان باشند. صيد كردن حيوانات آن ممنوع است و حتى تعقيب مجرمانى كه به اين حرم و خانه كعبه پناه برند جايز نيست، تنها مى‏ توان براى اجراى عدالت در حق چنين‏ مجرمان آذوقه را بر آنها بست تا بيرون آيند و تسليم شوند. ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حيوان وحشى و پرنده ‏اى كه وارد حرم مى ‏شود از رمانيدن و اذيّت در امنيّت است تا زمانى كه از حرم خارج شود. » 📚الكافى، ج 4، ص 226 🔸پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر كس مرتكب قتلى شود و دست به گناهى بزند، سپس به حرم [امن الهى‏] پناه ببرد، در امان است و تا زمانى كه در حرم است، نه بايد او را قصاص كرد، نه دستگير كرد، نه آزارش داد، نه پناهش داد، نه آب و غذايش داد، نه با او داد و ستد كرد، نه ميهمانش شد و نه ميهمانش كرد. » 📚مستدرک الوسائل ج 9 ص 332 👌و فرمود ؛ « گياهِ [خشك يا تَرِ] حرم را نبايد چيد، درخت و خارش را نبايد قطع كرد، و صيدش را نبايد رَم داد » 📚دعائم الاسلام ج 1 ص 310 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اگر سارقى در جاى ديگرى غير از مكّه دزدى كند، يا نسبت به خود مرتكب جنايتى شود و به مكّه بگريزد، تا زمانى كه در حرم هست نبايد او را دستگير كرد مگر از آن جا خارج شود، اما از رفتنش به بازار بايد جلوگيرى شود و كسى با او خريد و فروش و مجالست نكند تا از حرم خارج گردد آن گاه دستگير مى ‏شود. » 📚الکافی ج 4 ص 227 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕لذا می بینیم در تفسیر نمونه در توضیح چرایی امن بودن کعبه می گوید ؛ « خانه خدا (خانه كعبه) از طرف پروردگار به عنوان يك پناهگاه و كانون امن و امان اعلام شده و مى‏ دانيم در اسلام مقررات شديدى براى اجتناب از هر گونه نزاع و كشمكش و جنگ و خونريزى در اين سرزمين مقدس وضع شده است، بطورى كه نه تنها افراد انسان در هر قشر و گروه و در هر گونه شرائط بايد در آنجا در امنيت باشند بلكه حيوانات و پرندگان نيز در آنجا در امن و امان بسر مى‏برند و هيچكس حق ندارد مزاحم آنها شود. ❕در جهانى كه هميشه نزاع و كشمكش در آن وجود دارد، بودن چنين مركزى در آن مى ‏تواند اثر عميق مخصوصى براى حل مشكلات مردم از خود نشان دهد، زيرا امن بودن اين منطقه سبب مى‏ شود كه مردم با تمام اختلافاتى كه دارند در جوار آن در كنار هم بنشينند، و به مذاكره بپردازند، و به اين ترتيب يكى از مهمترين مشكلات كه معمولا براى فتح باب مذاكرات براى رفع خصومتها و نزاعها وجود دارد حل مى ‏شود. چون بسيار مى‏ شود كه طرفين نزاع، يا دولتهاى متخاصم جهان مايلند رفع خصومت كنند و براى اين منظور به مذاكره بنشينند، اما مكانى كه براى هر دو طرف مقدس و محترم و به عنوان مركز امن و امان شناخته شده باشد پيدا نمى ‏كنند ولى در اسلام اين پيش ‏بينى شده است و مكه به عنوان چنين مركزى اعلام گرديد. هم اكنون تمام مسلمانان جهان كه متاسفانه گرفتار كشمكشها و اختلافات مرگبارى هستند مى ‏توانند با استفاده از قداست و امنيت اين سرزمين باب مذاكرات را بگشايند و از معنويت اين مكان مقدس كه نورانيت و روحانيت خاصى در دلها ايجاد مى ‏كند به رفع اختلافات خود بپردازند » 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 448 ❕طبیعی است که ممکن است عاصیانی به حکم تشریعی خداوند مبنی بر امن بودن خانه کعبه گوش نکنند و در آنجا کشتار و خونریزی کنند ، آنان به خاطر زیر پا گذاشتن حکم خداوند ، عذاب سختی در اتتظارشان است . 2⃣در روایاتی امنیت کعبه ، امنیت در آخرت نیز دانسته شده است ، یعنی کسی که از روی اخلاص و ایمان وارد مسجد الحرام شود و حج به جا آورد ، روز قیامت از عذاب خداوند در امان است چنان که از امام باقر عليه السلام نقل شده كه معناى «و من دخله ...» اين است ؛ « هر كس در حالى كه عارف باشد به جميع آنچه خداوند واجب كرده، وارد حرم شود از عذاب هميشگى آخرت در امان خواهد بود. 📚مجمع‏ البيان، ج 1 ، 2، ص 799 ❕بنابراین امنیت کعبه ، امنیت تکوینی نیست تا میان آنچه خداوند فرموده و آنچه از خونریزی ها در جوار کعبه واقع شده است ، تضادی باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔الله در برابر ويروس كرونا زانو زد الله كه يك موجود موهوم بيش نيست و تاكنون هيچ كسى او را در دنياى حقيقى نديده و با او ملاقات نكرده است، خانه اى دارد كه بعنوان بت مسلمانان مورد پرستش قرار ميگيرد. مسلمانان مدعى هستند كه اين الله خالق جهان هستى است و قادر به انجام هر كار خارق العاده اى است. داستانها و افسانه هاى زيادى منجمله افسانه سپاه فيل را نيز براى او ساخته اند. اما همين الله موهوم در مقابل يك ويروس ناچيز به ستوه آمده و به الكل(كشف زكريا رازى) پناه آورده است ❗️❗️ 💠💠 1⃣خدایی که ما به او معتقدیم ، جسم نیست تا زمان و مکانی داشته باشد و به رویت حسی و تجربی ما در آید ، چرا که قلمرو علوم طبيعى، همان‏ موجودات محدود مادّى و طبيعى است و بس. بنابراين چگونه مى‏ شود چيزى را كه غير محدود است، با ابزار طبيعى درك نمود؟ خدا و موجودات ماوراى طبيعت از قلمرو علوم طبيعى خارج هستند و چيزى كه از طبيعت خارج باشد، هرگز نبايد انتظار داشت كه با اسباب طبيعى درك شود. همان طور كه عاقلانه نيست به يك منجّم و ستاره شناس گفته شود كه فلان ميكروب را با وسايل و محاسبات نجومى براى ما ثابت كن، همچنين نبايد از متخصّص رشته ميكروب‏ شناسى هم انتظار كشف قمرهاى مشترى را با وسايل ميكروب‏ شناسى داشت، زيرا هر كدام در قلمرو علمى خود مى ‏توانند تصرف كنند و نمى ‏توانند نسبت به خارج از محدوده خود به نفى و اثبات بپردازند. بنابراين ما چگونه به علوم طبيعى و حسی حق مى‏ دهيم كه در خارج از طبيعت بحث كند، با آنكه منطقه نفوذ آن، محدود به طبيعت و آثار و خواصّ آن است؟! نهايت حقى را كه مى‏ توان براى يك علم طبيعى قائل شد اين است كه او مى ‏تواند بگويد: من نسبت به ماوراى طبيعت، سكوت اختيار مى‏ كنم، چون از حدود مطالعه و ابزار كارم خارج است، نه اينكه انكار كند. ، ما در گذشته مفصلا در مورد اعتقاد به خدای نادیده بحث کرده ایم که می توانید پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2568 2⃣ما خانه کعبه را پرستش نمی کنیم ، بلکه به امر خداوند در آن محل الله را پرستش می کنیم و برای خانه کعبه هیچ گونه تاثیر استقلالی قائل نیستیم . ❕شیخ صدوق از ابى حمزه ثمالى نقل می کند که گويد ؛ به امام چهارم گفتم چرا طواف هفت دور است؟ فرمود ؛ « چون خدا تبارك و تعالى به فرشته‏ ها فرمود «من در زمين جانشين گذارم» و آنها در برابر خدا تبارك و تعالى گفتند: «آيا در آن كسى گذارى كه تباهى انگيزد و خونريزد» خدا فرمود «براستى من ميدانم آنچه را شما ندانيد» و پيش از آن آنان را از نور خود محجوب نميكرد و پس از آن 7 هزار سال آنها را از نورش محجوب ساخت، پس به آنها مهر ورزيد و توبه ‏شان را پذيرفت و بيت المعمور را در آسمان چهارم بر ايشان ساخت تا پايگاه و امن آنها باشد و خانه كعبه را زير بيت المعمور نهاد و و امن نمودش و هفت دور طواف بر بنده‏ ها واجب شد در برابر هر هزار سال يك دور » 📚علل الشرایع ج 2 ص 92_ بحار الانوار ج 55 ص 58 ❕ابن ابى العوجاء نزد امام صادق عليه السّلام آمد و نشست ... و گفت ؛ « تا كِى اين خرمن را با پاها مى‏ كوبيد و به اين سنگ، پناه مى‏ آوريد و اين خانه افراشته از آجر و كلوخ را مى‏ پرستيد و همچون شتران فرارى، دور اين خانه، هروله مى ‏كنيد؟ هركس در اين‏باره بينديشد، مى ‏داند كه اين كار را كسى غير فرزانه و بى‏ انديشه بنيان نهاده است. پس بگو، كه تو، رئيس اين آيين و قلّه آنى و پدرت پايه و نظام آن است. 👌امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ «خداوند، هركس را گم‏راه و كوردل سازد، حق را برايش ناخوش مى‏ دارد و [حق‏] به كامش گوارا نمى‏ آيد و شيطان، سررشته ‏دار و همنشين او مى ‏شود و او را به وادىِ هلاكت مى‏ كشاند و از آن بيرونش نمى‏ آورد. اين، خانه‏ اى است كه خداوند به وسيله آن، بندگانش را به پرستش خود، فرا خوانده است تا در انجام آن، ميزان طاعتشان را بيازمايد. ازاين ‏رو بندگان را به بزرگداشت و زيارت آن تشويق كرده و آن را جايگاه پيامبران و قبله ‏گاه نمازگزاران قرار داده است. پس آن، شعبه ‏اى از رضاى خدا و راهى به سوى آمرزش اوست كه بر راستاى كمال و كانون عظمت و جلال، استوار شده است». 📚الكافي ج 4 ص 197 _ الفقيه ج 2 ص 249 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقل دیگری امام رضا علیه السلام فرمود ؛ «خداوند دوست داشت كه بندگانش نيز او را همچون فرشتگان عبادت كرده و به چنين عبادتى (طواف) مبادرت ورزند لذا در آسمان چهارم بيتى محاذى عرش بناء نمود به نام ضراح بعد در آسمان دنيا بيتى به نام بيت المعمور را محاذى ضراح قرار داد، پس از آن اين بيت يعنى كعبه را محاذى بيت المعمور قرار داده و به آدم عليه السّلام امر فرمود آن را طواف كند، آدم به طواف آن پرداخت و بدين وسيله خداوند منّان توبه ‏اش را پذيرفت و بعد اين عمل را در فرزندان آدم تا روز قيامت سنّت قرار داد. » 📚علل الشرایع ج 2 ص 406 _ وسائل الشیعه ج 13 ص 296 3⃣این که خانه کعبه برای گندزایی از ویروس کرونا ضدعفونی می شود ، منافاتی با تقدس کعبه یا قدرت خداوند در دفاع از خانه اش ندارد چرا که اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در عالم همه چیز به طور طبیعی خود پیش برود و وقتی علت های مادی یک پدیده حاصل شد معلول آن نیز محقق شود . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از اسباب آن جاری باشد» 📚الکافی ج1ص357 👌بر این اساس طبیعی است که ویروس کرونا از طریق اسباب عادی به خانه خدا هم برسد و ما هم از طریق عادی به مقابله با آن برخیزیم ،چنان که از پيدايش اسلام تا كنون، نزديك به صد سيل به مسجد الحرام و كعبه، آسيب رسانده است كه برخى از آنها به نام‏هاى خاصّى مشهور شده ‏اند، همچون: سيل «امّ نَهشَل» در خلافت عمر و «حجاف» و «المخبل» در خلافت عبد الملك بن مروان و سيل «ابن حنظله» در روزگار مأمون. 📚فتوح البلدان ص 61 ❕بناى خدا اين است كه در اين عالم همه چيز بطور طبيعى پيش برود و اگر خداوند كار خارق العاده اى هم انجام دهد بسيار است و در واقع كارهاى خارق العاده از استثنائات اين عالم است كه خداوند به خاطر مصالحى به انجام انها مبادرت مى كند. ❕جریان اصحاب فیل و ابرهه از جمله همین بوده است چرا که در زمان ابرهه اصل موجوديت كعبه مطرح بود ، يعنى ابرهه مى خواست با ويرانى كعبه مردم را به جنوب عربستان بكشاند و آنجا بساط شرك وخانه جديد را پهن كند و تصميم گرفت خانه «كعبه» را به كلى ويران سازد وعرب را متوجه معبد جديد كند، او مستقيما به جنگ خدا امده بود و خدا هم هم چنانكه عبدالمطلب به ابرهه گفت از خانه اش كرد ، چرا که اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که آن خانه شریف محور موحدان تا روز قیامت باشد و با نابودی کلی کعبه این هدف محقق نمی شد ، لذا خداوند در مورد محافظت از کعبه و جریان اصحاب فیل فرمود ؛ « آيا نديدى پروردگارت با اصحاب فيل (لشگر ابرهه كه به قصد نابودى كعبه آمده بودند) چه كرد؟! آيا نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟ و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد. كه با سنگهاى كوچكى آنها را هدف قرار مى‏دادند. در نتيجه آنها را همچون كاه خورده شده قرار داد. » ( فیل 1 تا 5) ❕در شان این آیات از امام سجاد علیه السلام آمده است ؛ « ابو طالب همواره با شمشيرش از پيغمبر اكرم دفاع مى ‏كرد تا آنجا كه مى ‏فرمايد: (روزى) ابو طالب عرض كرد فرزند برادر! آيا تو مبعوث به همه مردم شده‏ اى، يا تنها به قوم خودت؟پيغمبر ص فرمود: نه، مبعوث به جميع انسانها شده‏ام، از سفيد و سياه عربى و عجمى، سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه من همه انسانهاى سفيد پوست و سياه پوست را به اين آئين دعوت مى‏ كنم، و تمام كسانى كه بر قله كوه ‏ها و درياها هستند به اين آئين فرا مى‏خوانم، و من تمام زبانهاى فارس و روم را دعوت مى‏ كنم. ❕هنگامى كه اين سخن به گوش قريش رسيد تعجب كردند و گفتند آيا گوش به سخنان فرزند برادرت نمى‏ دهى كه چه مى‏ گويد؟ به خدا سوگند اگر مردم فارس و روم اين سخنان را بشنوند ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند! و سنگهاى خانه كعبه را قطعه قطعه جدا مى‏ كنند در باره اين سخن آنها كه خانه كعبه را متلاشى مى‏ كنند سوره" فيل" را نازل كرد" ( و به آنها نمود كه هيچكس قادر بر چنين كارى نيست .) 📚تفسیر نور الثقلین ج 5 ص 669 ❕بنابراین آنجایی که اصل موجودیت کعبه مطرح باشد ، خداوند با قدرت غیبی از خانه اش دفاع کرده و مطابق شان نزول فوق دفاع می کند ، اما آسیب رسیدن به کعبه ( نه نابودی کلی آن ) توسط عوامل انسانی یا غیر انسانی بر اساس اصل کلی آزادی اسباب و مسببات در است و اراده خداوند بر این تعلق نگرفته است که در مقابل این اسباب ایستادگی کند ، مگر در مواردی که خودش لازم بداند ، لذا طبیعی است که کرونا به کعبه هم برسد و ما هم از طریق اسباب طبیعی با آن مقابله کنیم ، و نباید این مساله دلیلی بر ناتوانی خداوند یا عدم قداست کعبه تلقی شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔برخی می گویند که حتی در منابع ما از روز غدیر به عنوان یاد نشده است و عید مسلمین تنها فطر و قربان است ❗️آیا براستی در روایات ما نکته ای در مورد عید نیامده است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در رابطه با عید و فضیلت روزه آن و اعمال و عباداتی که شایسته است در شب و روز آن ذکر شود ، نکات قابل توجهی در منابع روایی ما آمده است و نقل قول شما در مورد عید غدیر خلاف واقع است . 🗯امام علیه السلام از رسول خدا نقل می کند که فرمود ؛ « روز غدیر خم برترین امت من است ،آن روز ،روزی است که خداوند مرا امر کرد که علی را به عنوان امام و راهنما منصوب و معرفی کنم ، تا امت پس از من توسط او هدایت شوند ، و آن روز ، روزی است که خداوند دینش را کامل کرد و بر امتم نعمتش را به اتمام رساند و اسلام را برای آنان برگزید » 📚امالی صدوق ص125 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « روز غدیر برترین است ، و آن روز هیجدهم ذی الحجه است » 📚الخصال ج2 ص32 👌و در نقل دیگری آمده است که مفضل از امام صادق علیه السلام سوال می کند ؛ « برای مسلمین چه تعداد عید است ؟ امام علیه السلام پاسخ داد عید . سوال کرد عید فطر و قربان و جمعه را می دانم ، دیگر چیست ؟ 🔶امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « عید دیگر بزرگترین و با شرافترین آنهاست و آن عید غدیر روز هجدهم ذی الحجه است ، روزی که پیامبر علی را به عنوان امام کرد . ❕مفضل سوال کرد در آن روز چه چیزی بر ما لازم است؟ 👌امام داد ؛ « بر شما روزه آن روز برای شکر خداوند و حمد او لازم است چنان که تمام انبیاء به اوصیاء خودشان امر می کردند که روزی را که وصی پیامبر خاتم به وصایت منصوب می شود را عید بگیرند و هر کس آن روز را روزه بگیرد ، برتر از عبادت و عمل شصت سال ثواب دارد « 📚وسائل الشیعه ج10 ص443 👌در نقل دیگر امام ادامه دادند ؛ « در آن روز روزه بگیر و زیاد بر محمد و آلش درود بفرست ، و از کسانی که حق آل محمد را کردند بیزاری جوی » 📚الکافی ج4 ص148 👌و در نقل دیگر اضافه است که فرمود ؛ « در آن روز با نیکی کردن و روزه و نماز و صله رحم و صله برادران به خدا تقرب جویید » 📚وسائل الشیعه ج10 ص444 🗯به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است که آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج94 ص110 باب 60 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال گفته می شود چگونه روز غدیر عیدمی باشد در حالی که روزه در آن مستحب است اما در عید قربان و فطر روزه در آن حرام است 🗯پاسخ: ❗️در فضیلت روزه عید غدیر ،روایات متعددی در منابع شیعه و سنی نقل شده است . 🗯امام صادق فرمود: « عید غدیر بسیار برتر و با شرافت تر از دو عید فطر و قربان است و هر کس آن روز را روزه بگیرد پاداش 60 ماه روزه داری را دریافت می کند» 📚الکافی ج4 ص148 ❗️وفرمود: « روزه آن روز کفاره شصت سال می باشد» 📚الفقیه ج2 ص90 ❗️وفرمود: « روزه آن روز به خاطر شکر نعمت ولایت و حمد پرودگار لازم گشت» 📚وسائل الشیعه ج10 ص443 🗯همین طور خطیب بغدادی از علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کند که فرمود: « هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد ،خداوند به او پاداش شصت روز روزه داری را به او می دهد و آن روز غدیر است .پیامبر دست علی را بر افراشت و گفت ایا من اولی به مومنان از خودشان نیستم .پس هر کس که من مولی و اولی نسبت به او هستم علی از این پس ولی و مولی برای اوست .پس از آن ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغداد،ج8 ص290 ❗️با توجه به این رویات اشکال کردن در باره روزه روز غدیر اجتهاد در برابر نص است . 🗯خداوند چنین قرار داده است که روزه روز غدیر مستحب اما روزه دو عید قربان و فطر حرام باشد ایا کسی می تواند اعتراض کند در حالی که خداوند می فرماید: « هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی اشکاری گرفتار شده است» 📓احزاب 38 ❗️گذشته از انکه ایام عید دیگری نظیر جمعه،مبعث و مانند آن وجود دارد که روزه گرفتن در انها مستحب می باشد 📚وسائل الشیعه ج10 ص447 📚روضه الطالبین،ج2 ص253 📚غنیه الطالبین،ص502 و... ❗️با این وجود نمی توان گفت هر روز که عید باشد باید روزه در آن روز حرام باشد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا پیامبر هم می شود یا خیر ❗️اگر سحر نمی شود چگونه در شان نزول سوره فلق آمده است که یهودیان پیامبر را سحر کردند و خداوند نیز برای دفع آن سوره را بر پیامبر نازل کرد ❕❕ 💠💠 👌 درباره شان نزول سوره فلق روایاتی در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم به وسیله بعضی از مورد سحر قرار گرفته، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهی پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم بهبود یافت . ❕ولی مرحوم و بعضی دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهی می شود زیرا سؤال قرار دادند، ؛ زیرا : 1⃣سوره فلق طبق مکی است و لحن آن نیز لحن سوره های مکی را دارد، در حالی که درگیری پیامبر با یهود در بوده است و این خود دلیلی است بر عدم اصالت اینگونه روایات . 2⃣از سوی دیگر اگر پیغمبر اکرم به این آسانی مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانی ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندی که او را برای چنان ماموریت و رسالت عظیمی فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام نبوت بازیچه دست آنها نشود . 3⃣از سوی سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است، و ممکن است افکارش سحر ساحران گردد، و این معنی اصل اعتماد به پیامبر را در افکار عمومی متزلزل می سازد . 👌و لذا قرآن مجید این معنی را نفی می کند که پیغمبر شده باشد می فرماید : «ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شده ای پیروی می کنید، ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمی توانند راه را پیدا کنند » « ان تتبعون الا رجلا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا» 🔶فرقان 8 و 9 ❕مسحور در اینجا خواه به معنی کسی باشد که از نظر عقلی سحر شده یا در جسمش، در هر صورت گواه بر مقصود ما است . 👌به هر حال با چنین روایات مشکوکی که از حیث سندی و است ، نمی توان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد . 📚تفسیر نمونه ج27 ص454 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
💭متن شبهه از کانال ضد دین 💦نهی عزاداری در نزد شیعه 💥یکی از مواردی که از ساخته های روحانیون شیعه هست و هیچ جایگاهی حتی در اسلام ندارد ؛ عزاداری برای حسین بن علی است که متاسفانه معضل شدیدی برای جامعه ما به لحاظ مختلف شده است. 👈👈به روایت زیر توجه فرمایید : 4 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): ضرب المسلم يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 3  صفحه : 224   📚الکافی ج 3 ص 126 چاپ منشورات فجر بیروت 📚من لا یحضره الفقیه از شیخ صدوق ج 1 ص 151 و... ✍ترجمه : 👈هر مسلمانی که به هنگام مصیبت دست خود را بر رانش بکوبد ، موجب تباه کردن اجر خویش می شود (اجرش نابود میشود) 💭پاسخ: 1⃣در این روایت دو فرد وجود دارند که هر دو چون از اهل سنت هستند لذا روایت انها قابل استناد نیست .نوفلی و سکونی 2⃣این روایت معارض دارد و از امام صادق در روایت دیگری نقل شده است که فرمود: " پاداش مومن در مرگ فرزند بهشت است صبر کند یا نکند" 📚وسایل الشیعه ج2 باب72 روایت7 3⃣به فرض که دلالت روایت کامل باشد باز هم از اصل عزاداری نهی نمی کند بلکه از انجام عزاداری که ملازم با این حرکت باشد نهی می کند .شما می توانید بگویید که در این مراسم این عمل انجام نگیرد نه این که عزاداری را تحریم کند 4⃣در مشروعیت عزاداری برای مردگان و برای امام حسین روایات فراوانی وارده شده است که ما در پاسخ های گذشته اشاره داشته ایم وکسی نمی تواند عزاداری را به طور مطلق تحریم کند که جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید: 📚وسایل الشیعه ج3 ص279 باب87 5⃣ممکن است تصور شود که اگر زدن بر ران به هنگام پیش امدن مصیبت حرام باشد پس سینه زنی در مراسم امام حسین نیز همین حکم را دارد. ❗️پاسخ آن روشن است .دست زدن بر ران که مورد روایت است ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایت است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد روایت که مصیبت های فردی است خارج است . 📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان، ایت الله سبحانی، ص90 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال پیامهایی از کانال های وهابی منتشر میشود که استدلال می شود بر حرمت عزاداری از جمله روایت می کنند که پیامبر فرمود: سه چیز از اعمال جاهلیت است که یکی از انها نوحه سرایی برای مردگان است( مستدرک ج2ص450) لطفا پاسخ دهید 💭پاسخ: ❗️ما در پاسخ های گذشته مفصلا مشروعیت عزاداری را طبق کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم حال با توجه به انچه در گذشته امده است می گوییم: ❗️ روایاتی که از نوحه سرایی نهی می کند در بیان حرمت نوحه سرایی و عزاداری به باطل است چنان که علامه حلی می گوید: ❗️"همه علمای شیعه اتفاق دارند که نوحه سرایی به باطل حرام است همچنین علما برای جواز ومشروعیت نوحه سرایی به حق اجماع واتفاق دارند" 📚منتهی المطلب،ج7 ص423 ❗️بنا براین به اجماع همه فقهای شیعه نوحه سرایی های باطل همچون خراش انداختن به صورت و پاره کردن لباس و چاک دادن یقه و به زبان اوردن جملات اعتراض گونه و کفر امیز از مصادیق عزاداری جاهلیت می باشد . 💭علامه مجلسی می گوید: "در دوران جاهلیت چون کسی از دنیا می رفت همراه با برشمردن جرمهایی همچون آدم کشی وجنایت میت وافتخار به آن برایش نوحه سرایی می کردند" 📚بحار الانوار،ج79 ص108 ❗️این گونه روایات اصل عزاداری را ممنوع نمی کند چرا که ما مشروعیت آن را ثابت کردیم، بلکه از انجام هر عملی که با قضا وقدر الهی منافات دارد نظیر داد کشیدن، گریبان پاره کردن، سخن باطل گفتن و...جلوگیری می کند لذا در پاره ای از روایات آمده است که نوحه سرایی در صورتی که همراه با سخنان حق باشد مانعی ندارد بلکه حتی می توان به ازای آن اجرت دریافت کرد 📚وسایل الشیعه،ج10 ص447 ❗️بنابراین مقصود از این گونه روایات، نوحه سرایی باطل ودروغ است که شباهت هایی با مراسم جاهلیت داشته است. ❗️در گذشته یاد اور شدیم ممنوعیت از عزاداری در روایات مذکور ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن و زنجیر زنی و مانند ان در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایات ممنوعه از عزاداری است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد این روایات که مصیبت های فردی است خارج است . 💭در پایان نیز می اوریم که به فرض هم که نوحه سرایی برای عموم مردم مکروه و ناپسند باشد برای شخصیت های بزرگی که با حیات و مرگ خود مسیر تاریخ را عوض کردند نه تنها ناپسند نیست بلکه در روایات ما مورد تاکید قرار گرفته است چنان که شیخ طوسی روایت می کند که امام صادق فرمود: "هر جزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و گریستن برای شهادت امام حسین" 📚امالی طوسی ج1 ص162 📚وسایل الشیعه ج3ص282 ❗️فلسفه ان روشن است زیرا عزاداری برای حسین وسایر اهل بیت به خاطر مصیبتی است که بر دین وارد شده و نشانه حزن دینی است نه حزن فردی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال لطفا درباره نامه عمر بن خطاب به رود نیل و همچنین سخن گفتن و یاری رساندن غیبی وی به لشکر مسلمین در نهاوند توضیحاتی بفرمایید. ✅پاسخ: بله اهل سنت ووهابیون ما را به دلیل آنکه برای امامان خود عقیده به قدرت غیبی داریم متهم به غلو وشرک می کنند اما خودشان برای عمر چنین چیزی را عقیده دارند. شما دو داستان را اشاره کردید ما هم مقداری درمورد این دو داستان توضیح میدهیم. دانستان نامه عمر به نیل چنین است: "چون عمر مصر را فتح کرد، اهالی آنجا سنتی درمورد رود نیل داشتند که می گفتند که در روز سیزده از ماه بونه ما پیش دختر باکره ای که با پدر ومادرش زندگی می کند می رویم وپدرش را راضی میکنیم ودختر را زینت می کنیم وبه نیل می اندازیم. ونیل هم برای ما جاری میشود. عمرو عاص به آنان گفت چنین سنتی در اسلام نیست. آنان سه ماه از این کار دست برداشتند ونیل هم جاری نشد. به عمر نامه نوشتند واو را از جریان مطلع کردند. عمر به عمرو عاص نوشت کار درستی کرده ای. من در داخل این نامه رقعه کوچکی گذاشتم وچون نامه به دست تو رسید رقعه را به نیل بینداز. درآن رقعه نوشته بود: "از عبدالله عمر امیر المومنین به نیل مصر؛اما بعد: اگر تاکنون از جانب خود جاری شدی جاری نشو واگر خدای واحد قهار تورا جاری ساخته است ما از خدای واحد قهار می خواهیم تورا جاری کند" وچون چنین کردند نیل جاری شد. 📗تاریخ مدینه دمشق،ابن عساکر، ج44 ص 337 📗کنزالعمال،ج12 ص561 📗تفسیر قرطبی،ج13 ص104 و.... اما داستان دوم: چنین روایت کرده اند: "عمر بر بالای منبر بود به ناگاه برایش مکاشفه ای روی داد وساریه ( اسم فرمانده لشگر) را که در نهاوند در سرزمین فارس بود دید که در دره ای با دشمن برخورد کرده اند ودر حال شکست خوردن هستند.درحالی که در نزدیکی آنها کوهی قرار دارد واگر به آنجا پناه آورند از شکست نجات پیدا میکنند. لذا عمر در اثنای خطبه فریاد زد وگفت:"یا ساریه الجبل، الجبل" ای ساریه به سوی کوه برو. خدا صدای اورا به گوش ساریه که در فارس بود رساند واو لشکر را متوجه کوه کرد ودر آنجا با دشمن جنگید و پیروز شد" 📗کنزالعمال،ج12 ص571 📗کشف الخفا،ج2 ص380 ❓ایا این غلو نیست ❓چگونه است ما اگر عقیده به قدرت غیبی امامان داشته باشیم مشرک هستیم اما شما موحد ❗در پایان لازم است که بدانید هر دو داستان جعلی ودروغ است. علامه امینی می گوید: تنها راوی روایت نیل عبدالله بن صالح مصری است که یکی از افراد بسیار دروغگو وجاعل بوده است واحمد بن حنبل ونسایی اورا رد کرده اند 📗العلل ومعرفه الرجال،ج3 ص212 📗الضعفا والمتروکین،ص149 وراوی جریان یا ساریه الجبل هم سیف بن عمر است که ضعیف است واورا به کفر متهم کرده اند 📗کتاب المجروحین،ابن حبان،ج1 ص345 📗الکامل فی ضعفای الرجال،ج3 ص435 رجوع کنید به الغدیر،علامه امینی،جلد 8 صفحه 124 به بعد ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال لطفا به متن زیر که یه وهابی برام فرستاده پاسخ بدید خداوند بزرگ مرتبه در قرآن مجید میفرمایند وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺯﻳﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺩﻯ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ؛ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺷﻔﻴﻌﺎﻥ ﻣﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ. ﺑﮕﻮ: ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻔﻴﻌﺎﻧﻰ ﺧﺒﺮ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ [ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥﺷﻔﻴﻊ] ﻧﻤﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ ؟ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ، ﻣﻨﺰﻩ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ۩ یونس/18 ۩ 🔻 در آیه فوق ثابت میشود مشرکان زمان پیامبر ﷺ میگفتند: بت ها شفیعان ما نزد خداوند هستند. 👈 شباهت استوار بین مشرکان زمان پیامبر ﷺ و شیعیان زمان حاضر. شیعیان معتقد هستند که،ائمه شفیعان ما نزد خداوند هستند. 💎 و همچنین خداوند میفرمایند ُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّه ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻧﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ [ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ:] ﻣﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻛﻨﻨﺪ، ﻧﻤﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﻢ. ۩ زمر/ 3 ۩ 🔻 در آیه فوق ثابت میشود که مشرکان زمان پیامبر ﷺ میگفتند: ما آنها(بت) را نمیپرستیم،فقط آنان ما را به خدا نزدیک میکنند. 👈 شباهت استوار مشرکان زمان پیامبر ﷺ و شیعیان زمان حاضر. شیعیان معتقد هستند که،ما ائمه را نمیپرستیم بلکه آنان مقربان(نزدیک کننده) ما نزد خدا هستند. ✅پاسخ: ❗نخست متذکر می شویم این وهابیان زمان ما همان خوارج زمان حضرت امیر هستند که با عدم فهم آیات قرآن حضرت علی را نعوذ بالله کافر دانستند وریختن خون اورا واجب ونهایتا هم این کار را کردند. پیامبر از آمدن این گروه در اخر الزمان پیش بینی کرده بود. ❗در روایتی بخاری نقل می کند که پیامبر فرمود: "افرادی... خواهند آمد که قرآن را تلاوت کرده اما از گلوگاه آنان تجاوز نمی کند ( به اعماق وجود آنان نفوذ نمی کند) واز قرآن بهره ای نمی برند این گروه همان گونه از دین خارج می شوند که تیر از کمان خارج شده است ودیگر به کمان باز نمی گردد.از نشانه های این گروه سرهای تراشیده است" 📚صحیح بخاری،ج6 ص2748 ❗اما از استدلال این ها که به تعبیر پیامبر چیزی از قرآن نمی فهمند حتی کودکان خردسال شیعه هم می توانند جواب دهند. درآیه اول خداوند متذکر می شود مشرکان بت هارا می پرستیدند وعبادت می کردند زیرا عقیده داشتند بت ها می توانند آنان را نزد خدا شفاعت کنند اما شیعیان امامان را عبادت نمی کنند ونمی پرستند وعقیده دارند اگر هم از جانب امامان خیری به انها میرسد تماما به اذن خداست. ❗درآیه دوم هم تصریح می کند که مشرکان بت های خودرا به عنوان اله می پرستیدند وگمان می کردند ما باید به کسانی روی آوریم وانان را پرستش کنیم که تدبیر عالم دست آنهاست تا مارا به خدا نزدیک کنند 📚تفسیر نمونه،ج19 ص367 ❗وقیاس توسل شیعیان با پرستش بت پرستان بت هایشان را به عنوان اله موضوعا از هم خارج است زیرا شیعیان اهل بیت را خدا نمیدانند وانان را نمی پرستند 📚مفاهیم القرآن،ایت الله سبحانی،ج1 ص530 ❓حال شما وهابی ها به ما پاسخ دهید آیا عمربن خطاب مشرک است بخاری از انس روایت می کند: "هرگاه در مدینه قحطی می شد عمر بن خطاب به عباس عموی پیامبر متوسل میشد ومی گفت: "اللهم...انا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا" "خدایا ما به وسیله عموی پیامبرمان به تو متوسل می شویم پس اکنون مارا سیراب کن" 📚صحیح بخاری،ج2 ص16 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان وکاربران محترم @poorseman لینک کانال https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مگر خداوند است و دست دارد که خدا در قرآن می گوید انسان را با دو دست خویش خلق کردم یا در آیاتی سخن از دست راست خداوند به میان آمده است ❕آیا این تناقض نقل و عقل نیست ❗️ 💠💠 ❕روشن است که جسميّت براى خداوند مساوى با نفى الوهيت و واجب الوجود بودن او است، چرا كه هر جسمى اجزائى دارد، و وجود کل وابسته به جزء است و این مستلزم خداوند است ، بعلاوه هر جسمى داراى زمان و مكان، و در معرض حوادث و تغيير است، و دائماً رو به فرسودگى و فنا مى ‏رود، و اينها اوصافى است كه هريك از آنها براى نفى الوهيت و واجب الوجوب بودن خداوند كافى است. 👌از اين گذشته اگر او جسم باشد و مانند دارد، و مى ‏دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است‏ (لیس کمثله شی ء ) 📚پیام قرآن ج4 ص284 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید » 📚بحار الانوار ج3 ص303 👌خداوند به شیطان فرمود ؛ «يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ» « اى ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با دو خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردى، يا از برترين بودى » ( ص 75) 👌بديهى است تعبير به « » (دو دست) به معنى دستهاى حسى نيست كه خداوند از هر گونه و جسمانيت پاك و منزه است، بلكه دست در اينجا كنايه از قدرت است، چرا كه انسان معمولا قدرت خود را با دست اعمال مى‏ كند، لذا در تعبيرات روزمره اين كلمه در معنى قدرت، فراوان به كار مى‏ رود، گفته مى‏ شود فلان كشور در دست فلان گروه است، يا فلان معبد و ساختمان بزرگ به دست فلان كس ساخته شده، گاه گفته مى‏ شود دست من كوتاه است يا دست تو پر است. 👌دست در هيچكدام از اين استعمالات به معنى مخصوص نيست، بلكه تمام اينها كنايه از قدرت و سلطه است. ❕و از آنجا كه انسان كارهاى مهم را با دو دست انجام مى‏ دهد، و به كار گرفتن دو دست نشانه نهايت توجه و علاقه انسان به چيزى است، ذكر اين تعبير در آيه فوق كنايه از عنايت مخصوص و اعمال قدرت مطلقه ‏اش در آفرينش انسان است. 📚تفسیر نمونه ج19 ص338 👌و نیز می فرماید ؛ « وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ » « آنها خدا را آن گونه كه شايسته است نشناختند، در حالى كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه قدرت او است و آسمانها پيچيده در دست راست او، خداوند منزه و بلند مقام است از شريكهايى كه براى او درست مى‏كنند.» 🔰زمر 67 👌" قبضة" به معنى چيزى است كه در مشت مى ‏گيرند، و معمولا كنايه از قدرت و سلطه كامل بر چيزى است، همانگونه كه در تعبيرات روزمره مى‏گوئيم فلان شهر در دست من است و يا فلان ملك در قبضه و مشت من مى‏باشد. ❕تعبیر فوق اشاره به آن است که كسى كه طومارى را درهم پيچيده و در دست گرفته كاملترين تسلط را بر آن دارد، مخصوصا انتخاب" يمين" (دست راست) به خاطر آن است كه غالب اشخاص كارهاى مهم را با دست راست انجام مى‏ دهند و قوت و قدرت بيشترى در آن احساس مى‏كنند. 👌همه اين تشبيهات و كنايه از سلطه مطلقه پروردگار بر عالم هستى در جهان ديگر است، تا همگان بدانند در عالم قيامت نيز كليد نجات و حل مشكلات در كف قدرت خداوند است، تا به بهانه شفاعت و مانند آن به سراغ بتها و معبودهاى ديگر نروند مگر در اين دنيا زمين و آسمان به همين صورت در قبضه قدرت او نيست. 👌بنابراین تعبیر به دست راست اشاره به آن است که انسان كارهايى را كه با دست انجام مى ‏دهد از قدرت بيشترى برخوردار است، و به اين ترتيب« يمين » كنايه از قدرت است‏ 📚تفسیر نمونه ج19 ص530 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال اگه خدا جسم نیست و دیده نمیشه پس چرا در ایات متعددی از قرآن تعبیر به « لقائ الله» و ملاقات با خدا شده مثل آیه 110 کهف، کسی که می خواد با خدا ملاقات کنه عمل صالح انجام بده» 🗯پاسخ: ❗️تعبیر به لقاء الله در قرآن مجید کرارا آمده است، و همه به معنی حضور در صحنه قیامت می باشد. 🗯 بدیهی است منظور از لقاء و ملاقات خداوند ملاقات حسی، مانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست، چه اینکه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مکان دارد که با چشم ظاهر دیده شود. 🗯بلکه منظور یا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قیامت و پاداشها و کیفرها و نعمتها و عذابهای او است، چنانکه گروهی از مفسران گفته اند. ❗️یا به معنی یک نوع شهود باطنی و قلبی است، زیرا انسان گاه به جائی می رسد که گوئی خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده می کند، به طوری که هیچگونه شک و تردیدی برای او باقی نمی ماند. 🗯این حالت ممکن است بر اثر پاکی و تقوا و عبادت و تهذیب نفس در این دنیا برای گروهی پیدا شود، چنانکه در نهج البلاغه می خوانیم : ❗️«یکی از دوستان دانشمند علی علیه السلام به نام ذعلب یمانی از امام پرسید :آیا خدای خود را دیده ای ؟ ❗️امام فرمود « آیا خدائی را که نبینم پرستش کنم » 🗯و هنگامی که او توضیح بیشتر خواست امام اضافه کرد: «چشمهای ظاهر هرگز او را مشاهده نکنند، بلکه قلبها بوسیله نور ایمان او را درک می نمایند» 📚نهج البلاغه خطبه 179. ❗️ولی این حالت شهود باطنی در قیامت برای همگان پیدا می شود، چرا که آثار عظمت و قدرت خدا در آنجا آنچنان آشکار است که هر کوردلی هم ایمان قطعی پیدا می کند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ می گویند در قیامت پنجاه است ❕این مواقف چه مواقفی هستند ❕❕ 💠💠 👌امیر مومنان علی علیه السلام فرمودند ؛ « بدان پیش روی تو گردنه العبوری است که سبکباران ( برای عبور از آن ) حالشان از سنگین باران بهتر است ، و کندروان بسیار بدتر از شتاب کنندگان است و ( بدان که ) نزول تو بعد از آن گردنه به یقین یا به بهشت است و یا به دوزخ ...» 📚 البلاغه نامه 31 بخش هجدهم 🔶امام علیه السلام فرمود؛ «در قیامت پنجاه ( محل توقف برای رسیدگی به اعمال) است که هر به اندازه 1000 سال از سال هایی است که شما می شمارید» 📚امالی ص274 📚امالی ص111 🔷شیخ می نویسد ؛ « عقیده ما در مورد عقبه هایی که بر طریق و راه محشر قرار دارد این است که هر یک از آنها به نام یکی از فرائض نامگذاری شده است و انسان موظف است که از آنها عبور کند ، هر گاه به خاطر کارهای نیک و در پرتو رحمت الهی از یکی از آنها بگذرد ، به دیگر می رسد که باید از آن نیز عبور کند ، و به این ترتیب باید از همه ها و عقبه ها بگذرد و در غیر این صورت به دوزخ سقوط خواهد کرد » 📚 ص71 🔶شیخ نیز می نویسد ؛ « عقبه های قیامت همان احکام است که انسانها باید در روز قیامت پاسخگوی آنها باشند...مقصود از عقبه و که در قرآن و روایات آمده است همان دستورات الهی است که از آنجا که رعایت آنها همراه با تحمل و دشواری ها است از آنها به عقبه تعبیر شده است » 📚بحار الانوار ج7 ص129 ❕بنابراین پنجاه گانه قیامت دقیقا برای ما مشخص نیست همین قدر می دانیم که این مواقف به نام هر یک از و واجبات دینی از جمله نماز و روزه و حج و زکات و ولایت و ...است که بندگان در هر یک از آن مواقف مورد و باز خواست قرار می گیرند. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال ایا خدا بر روی عرش است مگر خدا جسم است معنای جمله الرحمان علی العرش استوی چیه ✅پاسخ عرش در لغت به معنى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز عرش گفته مى‏شود مانند: أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها (مانند كسى كه از كنار قريه‏اى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقفهايش فرو ريخته و ديوار بر سقفها در غلطيده بود) (بقره آيه 259). گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان سليمان مى‏خوانيم كه مى‏گويد: أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها: كداميك از شما مى‏توانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد (سوره نمل آيه 38). و نيز به داربستهايى كه براى برپا نگهداشتن بعضى از درختان مى‏زنند، عرش گفته مى‏شود: همانطور كه در قرآن مى‏خوانيم وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ: او كسى است كه باغهايى از درختان داربست‏دار و بدون داربست آفريد (انعام آيه 141). ❗️ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‏رود و گفته مى‏شود عرش خدا، منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مى‏شود. اصولا جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ كنايه از تسلط يك زمامدار بر امور كشور خويش است، همانطور كه جمله ثل عرشه (تختش فرو ريخت) به معنى از دست دادن قدرت مى‏باشد، در فارسى نيز اين تعبير كنايى زياد به كار مى‏رود، مثلا مى‏گوئيم در فلان كشور، جمعى شورش كردند و زمامدارشان را از تخت فرو كشيدند، در حالى كه ممكن است اصلا تختى نداشته باشد، يا جمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن يا از قدرت افتادن است. بنا بر اين در آيه مورد بحث جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ كنايه از احاطه كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنها است. و از اينجا روشن مى‏شود: آنها كه جمله فوق را دليل بر تجسم خدا گرفته‏اند گويا توجه به موارد استعمالات فراوان اين جمله در اين معنى كنايى نكرده‏اند. 📚تفسیر نمونه ج6 ص204 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش کانال وهابی از شیعیان ❓🤔سوالی اساسی از میان کتب تشیع: 🍂پیاده روی برای زیارت خانه الله متعال چقدر اجر دارد؟ ..... پیاده روی اربعین نزدیک است. التماس تعقل 💠پاسخ: 🗯توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣این گونه سوالات و پیام ها به این هدف پرسیده می شود تا بگویند که کعبه در نزد شیعه هیچ جایگاه و اهمیتی ندارد و تمام توجه شیعیان به سوی کربلا می باشد وبس𓽕 2⃣کعبه جایگاهی بس بلند و والا نزد شیعیان مکتب اهل بیت دارد و کسی که اندک آشنایی با مجامع روایی شیعه داشته باشد به روشنی به این مساله واقف می شود. ❕امام صادق فرمود: «دین پا بر جا است تا زمانی که کعبه پا بر جا باشد» 📚الفقیه ج2 ص243 ❗️وفرمود: «هر کس به زیارت کعبه برود و اگاه به حق و حرمت آن باشد از مکه خارج نمی شود مگر آنکه خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚وسائل الشیعه ج13 ص243 3⃣در بینش شیعی تعطیلی کعبه از حج به هیچ عنوان جایز نیست .امام صادق فرمود: «اگر مردم حج خانه خداوند را ترک کنند مشمول عذاب خداوند می شوند» 📚الکافی ج4 ص271 🗯همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص20 باب4 4⃣کانال وهابی در پیامشان از ما خواسته بود روایاتی در مورد پیاده روی برای حج گذاردن ذکر کنیم. 🔷محدثان بزرگ شیخ حر عاملی و میرزای نوری در کتب حدیثی خود بابی را گشوده اند به ذکر روایات اهل بیت در فضیلت پیاده روی برای حج گذاردن؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص78 باب32 📚مستدرک الوسائل ج8 ص29 باب21 🗯از امام صادق سوال شد که پیاده رفتن به حج برتر است یا سواره⁉️ 👌حضرت فرمود: «خداوند برتر به هیچ چیزی همانند پیاده رفتن برای زیارت خانه اش عبادت نشده است» 📚التهذیب ج5 ص13 🔷وفرمود: «حسن بن علی بیست حج را با پای پیاده بجا آورد» 📚همان مدرک ص11 🔷ودر روایت آمده است که یک حج پیاده برابری می کند با هفتاد حج 📚عوالی اللالی ج4 ص29 👌پیامبر گرامی فرمود: «کسی که پیاده حج بجا آورد به ازای هر قدمی که بر می دارد خداوند هفتصد حسنه به او میدهد» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص30 5⃣تمام آنچه در برتری زیارت کربلا بر حج آمده است مربوط به حج مستحبی است نه واجب زیرا زیارت امام حسین مستحب موکد است اما حج خانه خداوند برای فرد مستطیع واجب است و هیچگاه مستحب از واجب بالاتر قرار نمی گیرد .در روایات ما آمده است که اگر کسی حج واجبش را عمدا بجا نیاورد مسلمان از دنیا نمی رود 📚التهذیب ج5 ص17 📚الکافی ج4 ص268 6⃣ما در پاسخ های گذشته مفصلا در مورد فلسفه پیاده روی برای زیارت امام حسین و ثواب این کار و برتری زیارت کربلا بر حج مستحبی بحث کرده ایم که جهت دیدن آن ها می توانید کلید واژه های «پیاده» ؛«تکنولوژی،»«کربلا،»«کعبه »و...» را در کانال سرچ فرمایید. 🍃پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا خداوند ابراهیم را مامور به سر فرزند کرد ❕آیا چنین امری ظالمانه نبود که پدری را مامور به سر بریدن فرزند بیگناه کند ❕آیا این عمل با عدالت خداوند منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌یکی از شاخه های توحید خداوند ، توحید در است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند ،زیرا وقتی خالق همه اشیاء او است طبعا مالک همه اشیاء نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❕بر پایه همین مالکیت است که خداوند در هر روز جان هزاران انسان را بر اساس نزد خود می گیرد و کسی هم حق اعتراض به او را ندارد چرا که در مملوک خود تصرف می کند . ❕خداوند بر اساس همین مالکیت و بر اساس مصالح و حکمت هایی ابرهیم را مامور به کشتن فرزند میکند و چون این فرمان ، فرمانی از ناحیه مالک انسانها بوده است ، ابراهیم نیز از اطاعت کردن بود اگر چه امری که به ابراهیم شد یک امر امتحانی بود و در اوامر امتحانی اراده به اصل عمل تعلق نگرفته است بلکه هدف آن است که روشن شود شخص مورد آزمایش تا چه اندازه آمادگی اطاعت فرمان را دارد و این در جایی است که شخص مورد آزمایش از اسرار پرده آگاه نباشد . 📚تفسیر نمونه ج19 ص 121 👌یکى از اسرار قربانی کردن در روز عید قربان نیز زنده کردن خاطره بزرگ مرد الهى و قهرمان توحید، حضرت ابراهیم خلیل مى باشد 🗯جریان فداکارى ابراهیم خلیل در این بود که خداوند براى تکمیل روح و و اثبات لیاقت و پایه فدا کارى وى به او دستور داد تا فرزند فوق العاده عزیز خود را در سرزمین «منا» در راه خدا قربانى نماید البتّه این فرمان جنبه آزمایشى داشت و براى اثبات شایستگى آن مرد الهى بود و لذا، هنگامى که وى آماده اطاعت گردید، دستور آمد که به جاى فرزند خویش، را ذبح نماید. 🔶آمادگى و مهیّا گشتن وى براى اطاعت دستور خداوند ثابت کرد که روح اخلاص و اطاعت، روح جانبازى و فداکارى، در او آن چنان قوى و نیرومند است که مى تواند در پرتو ایمان، بر هر چیز حتّى بر عواطف و احساسات عمیق و ریشه دار پدرانه پیروز آید و براى یک هدف عالى و معنوى، از فرزند خویش بگذرد; اگر چه سرانجام فقط ذبح کرد. 🗯زائران خانه خدا با کشتن گوسفندى در سرزمین «منى» و دیگران با قربانی کردن خاطره اخلاص و قدرت ایمان و پایه فداکارى او را در دل ها زنده مى سازند و از این رهگذر به یکدیگر درس فداکارى و جانبازى مى آموزند و گویا عملا چنین مى گویند که مرد خدا کسى است که در راه خدا از همه چیز بگذرد - چنان که آن مرد بزرگ گذشت - این گوشه اى از اسرار قربانى روز «منى» است . 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص334 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓فلسفه عظمت و اهمیت روز در چیست❕چرا این روز این قدر اهمیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌علامه می نویسد ؛ « روز عرفه از اعیاد بزرگ اسلامی است ، و کسی که بتواند این روز را در عرفات باشد ، توفیق بزرگی دارد ، این روز اعمال و دعاهای فراوانی دارد و بهترین عمل در این روز ، است » 📚زاد المعاد ص256 🗯این روز برای تقویت الهی و رابطه عمیق تر با حضرت حق و شناخت صفات جمال و جلال پرودگار بسیار مناسب و مغتنم است . 📚مفاتیح نوین ص852 🔷شیخ از علی علیه السلام روایت می کند ؛ « یک یهودی به نزد پیامبر گرامی آمد و از او در باره فلسفه وقوف در عرفات سوال کرد .پیامبر گرامی پاسخ داد که عصر عرفه زمانی است که آدم در آن زمان خداوند را عصیان کرد و خداوند بر امتش وقوف در عرفات و تضرع و دعا را در آن موضع لازم شمرده است و در برابر آن را برای آنها تکفل کرده است و ساعتی که مردم از عرفات باز می گردند ، زمانی است که آدم کلماتی را از خداوند تعلیم دید که بوسیله آن توبه اش نزد خدا پذیرفته شد ، خداوند بابی دارد در آسمان به نام باب توبه و حاجات و رحمت و تفضل و احسان و جود و کرم و عفو ، هیچ کس در جمع نمی شود و تضرع نمی کند مگر آنکه از تمام خصلت های مطرح شده بهره مند می شود » 📚امالی صدوق ص 194 🗯در روایتی دیگر از امام علیه السلام آمده است که وقتی آدم از باغ بهشتي به زمين فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گريان در حال سجده بود. جبرئيل فرود آمد و پرسيد: چرا مي گريي، اي آدم؟ پاسخ داد چرا نگريم در حاليكه از جوار خداوند به اين دنيا فرود آمده ام؟ جبرئیل گفت به درگاه خدا توبه كن و بسوي او بازگرد. آدم گفت چگونه ؟ 🔷جبرئيل در روز هشتم آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحراي عرفات شد. جبرئيل هنگام خروج از مكه، احرام بستن و لبيك گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسيد، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در دعوت كرد و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد. 🔷 آدم تا غروب آفتاب همچنان دعا ميكرد و با تضرع اشك مي ريخت. وقتي كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداخت تا اينكه سرانجام شد ...» 📚بحار الانوار ج11 ص178 🔶در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام آمده است که « امام سجاد علیه السلام در روز جمعی را مشاهده کرد که دست نیاز به سوی مردم دراز کرده و کمک می خواستند . حضرت فرمود وای بر شما آیا از غیر خدا در این روز حاجت می طلبید در حالی که در این روز امید می رود که خداوند حتی شامل بچه هایی شود که در شکم مادران هستند » 📚خصال ج2 ص517 👌 عرفه نیز ارزش و اهمیت بسزایی دارد . پیامبر گرامی فرمود ؛ « دعا در شب عرفه مستجاب است ، و هرکس آن شب را به عبادت احیاء نگه دارد ، پاداش عبادت صد و هفتاد سال را خواهد داشت و آن شب ، شب با قاضی الحاجات است و هرکس در آن شب توبه کند ، توبه اش مقبول است » 📚زاد المعاد ص166 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔دعایی که به امام حسین است و در روز عرفه خوانده میشه چقدر سندیت داره ❗️در مقابل کسانی که این دعا را ساخته و پرداخته و جعلی در طول تاریخ می دانند چطور باید جواب بدیم ❕❕ 💠💠 👌از جمله دعاهايى كه خواندنش در روز عرفه سفارش شده است دعاى معروف و مشهور سالار شهيدان امام حسين عليه السلام است كه از محتواى بسيار با ارزش و بى‏ نظيرى برخوردار است؛ اين دعاى پرفيض، گنجينه‏ اى‏ از معارف اسلامى است كه راه خداشناسى و و بازگشت به او را، به هر خداجوى مسلمانى مى ‏آموزد، و روح را به بالاترين اوج معرفت، مى‏ رساند و مى‏ توان گفت يك دوره عرفان اسلامى در آن درج است. 📚مفاتیح نوین ص 857 ❕بشر و بشير از فرزندان غالب اسدى‏ که اين دو تن را از اصحاب امام حسين عليه السلام به شمار آورده‏ اند و برخى از علماى «علم رجال» بشر بن غالب اسدى را از اصحاب اميرمؤمنان، امام حسن، امام حسين و امام سجاد عليهم السلام دانسته ‏اند (معجم رجال الحديث، جلد 4، صفحه 227) روايت كرده ‏اند كه روز «عرفه» در سرزمين «عرفات» خدمت امام حسين عليه السلام بوديم كه آن حضرت با گروهى از اهل‏بيت و شيعيان خود، در نهايت خشوع و فروتنى، از خيمه خويش بيرون آمدند و در قسمت چپ كوه جبل الرحمه ( كوه معروفى است در وسط عرفات‏ ) رو به سوى كعبه ايستادند و همانند فقير و نيازمندى كه چيزى طلب كند، دست‏ها را در برابر گرفتند و اين دعا را خواندند ؛ « الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى‏ لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ، وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ، وَلا كَصُنْعِهِ صُنْعُ‏ صانِعٍ، وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ اجْناسَ الْبَدائِعِ، واتْقَنَ بِحِكْمَتِهِ‏الصَّنائِعَ ...تا آخر دعا » 🔸این دعا بدون سند و نمی باشد بلکه سيّد بن طاووس در اقبال، صفحه 339 و شيخ كفعمى در بلدالامين، صفحه 251 و علّامه مجلسى در بحارالانوار، جلد 95، صفحه 216 و زاد المعاد ص 173 آن را نقل کرده اند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال ایا امام حسین حج تمتع رو رها کرد و حج رو ترک کرد و روانه عراق شد ایا این گناه نیست؟ 🗯پاسخ: ❗️این سخن  كه امام حسین حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستی است؛ زیرا امام در روز هشتم ذی حجه «یوم الترویه» از مكّه خارج شد. 📚الکافی ج4 ص535 📚لهوف ص124 ❗️در حالی‏كه اعمال حجّ كه با احرام در مكّه و وقوف در عرفات شروع می‏شود از شب نهم ذی حجه آغاز می‏شود. 💭 بنابراین، امام اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.آنچه لازم است اینکه هر کس وارد حرم می شود باید مُحرِم شود و  بعد به شرط انجام اعمال عمره می تواند از احرام خارج شود. و قطعا امام در مدت حضور چند ماهه خود در مکه عمره را انجام داده بودند. و حتی شاید بارها و بارها از احرام خارج شده و مجددا محرم شده و عمره دیگری انجام داده باشند.و این مطلب در منابع روایی به صورت مکرر بیان شده است . ❗️امام صادق فرمود: " شخصى كه عمره بجا میاورد هر گاه از عمره فراغت حاصل كند هر جا كه بخواهد میتواند برود. زیرا امام حسین علیه السلام در ماه ذى حجة عمره بجاى آورد و در روز ترویه متوجه عراق شد در صورتى كه مردم متوجه منا شده بودند. عمره در ماه ذى حجه براى كسى كه قصد حج را ندارد مانعى نخواهد داشت." 📚الکافی ج4 ص535 📚وسایل الشیعه ج14 ص311 ❗️از این رو، امام با انجام عمره، می توانستند از احرام خارج شوند و ایشان اصلا حج تمتع را شروع نکرده بودند، تا آن را نیمه کاره رها کنند.آنچه صحیح است و باید بیان نمود، این است که امام برای حفظ حرمت حرم، و جلوگیری از ترور ایشان در مکه، به تمتع نپرداختند. و حفظ حرمت حرم، مهم تر از انجام تمتع بود. 📚لهوف ص82 📚کامل فی التاریخ ج2ص565 ❗️از نظر فقهی نیز تبدیل احرام حج به عمره صحیح نیست و کسی که محرم به احرام حج است اگر نتواند حجش را به اتمام برساند تنها با قربانی کردن از احرام خارج میشود 📚تهذیب الاحکام ج12 ص349 💭ایه الله سید محسن حکیم می اورد: "این که در برخی از کتابهای مقتل امده است که امام حسین عمره اش را به عمره مفرده تبدیل کرد که نشان می دهد ایشان عمره تمتع به جا اورده و از عمره مفرده عدول کرده است در برابر احادیث وارده از اهل بیت قابل اعتماد نیست" 📚مستمسک العروه الوثقی ج11 ص192 ❗️بدیهی است که اگر دلیل قابل اعتمادی وجود داشت که امام حسین احرام حج را به عمره تبدیل کرده است فقها بر خلاف ان فتوا نمی دادند اما چنان که امد نه تنها دلیلی بر این نکته وجود ندارد بلکه دلایلی بر خلاف ان نیز در دست است 📚دانشنامه امام حسین ج5 ص111 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را نام نهاده است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد » 📚کشف الغمه ج2 ص147 👌حال توجه به چند لازم است ؛ 1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد . 👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به ‏نام عروة بن عبداللَّه نقل مى ‏كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى‏ زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل است؟ 2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است. 📚تنقیح المقال ج2 ص251 👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او نقل مى‏ كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى ‏تواند سند باشد. 📚تهذیب الکمال ج10 ص27 3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى ‏رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى‏ گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى‏ آراست. پرسيدم: او را صديق مى‏ نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد. 👌اين عملِ غير متناسب با امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه ‏بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است‏. 4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند . 📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481 👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA